فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
جولان گرد میدان عشق جستاری در باب بازتاب عناصر حماسی در شعر سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه ادب فارسی، سنایی به عنوان مبدع اصلی تغییر سبک خراسانی به عراقی و گذر از توصیف ظاهری به توصیف باطنی و عرفانی پدیده ها شناخته شده است. بالطبع سنایی در نمودن همسانی و یکتایی نمادهای عرفانی با حماسی نقش بسزایی دارد. استحاله، دگردیسی و تصعیدی که در این نوع شعر ایجاد می شد، شعر حماسی را از بن بست رهاند.
این جستار به نمایاندن وجوه همانندی عناصر حماسی و عرفانی و بازتاب آنها در شعر سنایی می پردازد.
سعدی، تحمل، مدارا و انسان دوستی
حوزه های تخصصی:
نگاهی به داستان سرخه در شاهنامه (نظرة نقدیة عابرة إلى قصة سرخه فی الشاهنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قد تتخلّل قصصَ الشاهنامة قصصٌ داخلیةٌ یمکن دراستها منفکة عن الحوادث الأصلیة. من تلک القصص ما یجری حول ابن أفراسیاب المعروف بـ""سرخه"" الذی ینتهی مصیرُه، فی الحرب التی وقعت بین إیران وطوران وهو یطلب فیها بثأر سیاوش، بما انتهى إلیه مصیرُ ""سیاوش"" علی ید ""رستم"".
والسؤال الذی یتبادر إلى الذهن هو أنه: لماذا لم ینصرف رستم عن قتل هذا الشاب البریء؟ فالإجابة عن هذا السؤال هو أنّ الرجل فی القصص الملحمیة إذا وقف إلى جانب الأعداء فهو منهم، صالحا کان أو مُسیئا، وهذا کما نراه فی غایة سیاوش حیث قتله أفراسیاب، ولم ینصرف عنه، مع ماکان له من الصفات النبیلة. ثم إنّ الأقدار هی التی تحکم فی الملاحم، فإذا حکمت للموت فلا مردَّ لحکمها بشیء.
إذن لابدّ أن یعالج هذا النوع من القصص التی تنتهی عادة إلى موت البطل من منظر ملحمی. فإن الشاهنامة مجموعةٌ من القصص الملحمیة، وإن اختتمت هذه الملاحمُ اختتاما تراجیدیا. فیسعى المقالُ الذی بین أیدیکم إلى معالجة الأسباب التی انتهت إلى مقتل هذا الشاب بید رستم، مما أدّى إلى سخط القارئ له، وضجر الشاعر منه.
رباعیات خیام در «سفینه تبریز»
حوزه های تخصصی:
تئاتر و رمان فرانسه
زبان فارسی: مبانی و کارکردهای شهریاری در شاهنامه و اهمیت آنها در سنجش خرد سیاسی در ایران
منبع:
کلک دی ۱۳۷۰ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
ادوارد سعید، منتقدی بی همتا
حوزه های تخصصی:
عمر خیام
حوزه های تخصصی:
مخاطب شناسی شاهنامه های مصور (با بررسی نگاره های دو نسخة بایسنقری و داوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاره های شاهنامه ها می تواند در دستیابی به رویکرد مخاطبان شاهنامه در هر دوره راهگشا باشد. شاهنامه از کتاب هایی است که در دوره های تاریخی گوناگون مورد توجّه و اقبال گستردة مصوّران قرار گرفته است، امّا نوع تصویرگری آن با توجّه به شرایط محیطی دستخوش تغییرات شده است. پرسش این است که مخاطبِ شاهنامه در هر دوره، چه تأثیری بر نوع تصویرگری آن داشته است و آیا می توان از طریق نگاره های شاهنامه مخاطبِ خاص آن را تخمین زد؟ در این جستار با گزینش دو نسخة بایسنغری و داوری به پرسش های مذکور پاسخ می دهیم. روش ما در این پژوهش به این صورت است که نگاره هایِ این دو نسخه را از دو منظر موضوعی و عناصر تصویری مورد بررسی قرار داده، پس از آن به تبیین ارتباطِ میانِ نگاره ها و مخاطب شاهنامه می پردازیم. حاصل پژوهش بر ما روشن می سازد که نوع مخاطب بسته به این که درباری باشد یا غیر درباری، در گزینش موضوع و عناصر تصویری نقشی مؤثّر ایفا می کند.
شاهزاده خانم و نخود
حوزه های تخصصی:
عرفان و مدارا
رودکی و چاوسر (عنوان عربی: رودکی وتشوسر)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، درباره موضوع های مشترکی که در آثار ابوعبدالله رودکی و جفری چاوسر وجود دارد، جداگانه از طریق مقارنه و گاه توارد تحقیق شده است.هر دو شاعر در روزگار نسبتا ناآرامی به سر می بردند ولی در محیطی که کار می کردند، آرامش نسبی داشتند و به همین دلیل در شعرشان وجوه شادی و نشاط فراوان یافت می شود.از موضوع های دیگری که دو شاعر به آن توجه داشته اند، «مرگ» است.رودکی و چاوسر بر شاعران پس از خود تاثیرهای زیادی گذاشته اند.حوزه تاثیر رودکی حتی تا روزگار معاصر ادامه یافته ولی اوج تاثیر چاوسر تا حدود سیصد سال بیشتر نیست.هر دو شاعر مرثیه می سرایند و مرثیه های آنها تاثیرگذار بوده است.از وجوه افتراق این دو شخصیت، زبان آنها است.زبان رودکی پس از هزار سال برای فارسی زبانان مفهوم است ولی زبان چاوسر چنین نیست و باید برای نسل امروز ترجمه شود. دیگر اینکه رودکی از خود جوشیده و از پیشینیان بهره نبرده، در صورتی که چاوسر به طور یقین تحت تاثیر شخصیت های پیش از خود، چون پترارک، بوکاچو و دانته بوده است.چکیده عربی:یلقی هذا المقال الضوء علی الموضوعات المشترکة الموجودة فی نتاجات أبی عبدالله رودکی، وجیفری تشوسر. وذلک لأن کلا الشاعرین عاشا فترة لم تکن تخلو من الاضطرابات؛ غیر أنهما کانا یتمتعان بنوع من الهدوء فی بیئتهما، ما أدی إلی کثرة وجوه السرور، والنشاط فی شعرهما.والموت یعتبر من الموضوعات المشترکة بین الشاعرین، کما أنهما ینظران إلی الموت بنظرة واحدة إلی حدّ ما؛ بالإضافة إلی الصبغة الفلسفیة الموجودة فی نتاجاتهما عند الحدیث عن الموت. وکلا الشاعرین یتطرقان مضمون المراثی، وهی ذات تأثیر. کما قصد کلاهما بلاط الأمراء، وعاشا معتمدین علی الصلات التی حصلا علیها.