فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۸۱ تا ۴٬۶۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
داستان پیامبران، بیان معجزات و سرگذشتِ پر ماجرا و آموزندة آنان از دیر باز به عنوان عناصری مؤثر به صفحات شعر و ادب راه یافته و اسباب زیبایی اثر و توجه خواننده را موجب شده است. یکی از زیباترین، مؤثرترین و مورد توجه ترین این داستان ها، داستان عیسی مسیح (ع) است.
در ادبیات گذشته، بیشتر برداشت های شاعرانه از ایشان، برگرفته از نگرش اسلامی به این شخصیت الهی بوده و نگرش مسیحی که در موارد مهمی با نگرش اسلامی در تضاد و تقابل است کمتر بروز یافته است. اما در ادبیات جدید و به ویژه شعر معاصر عربی و فارسی، این تلقی از مسیح (ع) با چرخشی قابل ملاحظه، سویه ای مسیحی به خود گرفته و مفاهیمی هم چون رنج های مسیح (ع)، مصلوب شدن ایشان، قربانی شدن ایشان برای پرداخت کفارة گناهان بشر و رستاخیز مسیح (ع) پس از مرگ، از انجیل به ابیات شاعران راه یافته است. این مفاهیم که امروزه به مفاهیمی اسطوره ای و نمادین در هنر مسیحی تبدیل شده اند، شاعران را در بیان آنچه از اضطراب های درونی، رنج ملت های ستمدیده، جور حاکمان و حکومت های بیدادگر و... می بینند، بسیار یاری می رسانند.
ادونیس و احمد شاملو از شاعران نوپرداز و متجددی هستند که بخشی از اشعار خود را به ترسیمی نمادین و اسطوره ای از مسیح (ع) اختصاص داده اند.
این پژوهش تطبیقی می کوشد با تکیه بر مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی، به تحلیل و بررسی تطبیقی اشعار ادونیس و شاملو، با موضوع مسیح (ع) بپردازد و جلوه های مسیحی یا اسلامی این شخصیت دینی در شعر دو شاعر، نوع اسلوب دو شاعر در این گونه شعرها، نقاط اختلاف و اشتراک میان آن دو در برداشت های نمادین از مسیح (ع) میزان موفقیت یا ناکامی هر یک در استخدام این نماد را به بوته تحلیل و بررسی بسپارد.
نظامی، شاعری صوفی مسلک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی عرفان و تصوف نظامی خواهیم پرداخت. بحث آغازین این خواهد بود که آیا نظامی را می توان همچون سنایی، عطار، مولوی و دیگران، شاعری عارف نامید. سپس به این نکته می پردازیم که آیا او صوفی رسمی بوده یا تحت تأثیر گسترش این اندیشه ها در این دوره نمودی از آن در آثارش دیده می شود. سپس نظرات وی را دربارة مطرح شدن این اندیشه ها در شعر خواهیم آورد و بازتاب اعتقادات عرفانی اش را در زندگی عملی و شعرش به تماشا خواهیم نشست و آداب سلوک و موانع سلوک و آنچه را مرتبط با تصوف و عرفان است و در آثارش جلوه دارد، را نیز بحث و بررسی خواهیم کرد. همچنین نظرات او را دربارة صوفیه عصر خود و دیدی که نسبت به آنها داشته را مطرح می کنیم و دربارة زهد و دنیاگریزی ـ که بخش پر رنگ تصوف او را شامل می شود ـ به تفصیل سخن خواهیم گفت و اثبات خواهیم کرد که نظامی شاعری عارف نیست و در عالم عرفان و صوفیگری، دریافت های شاعران بزرگ عارف، همچون سنایی و عطار و مولوی و دیگر شاعران عارف را از مبانی و اصول عرفانی ندارد.
جامی و مشکل عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامی افزون بر سرودن منظومه های عاشقانه ای همچون ""لیلی و مجنون"" و""یوسف و زلیخا"" به عشق از منظر یک محقق مدرسی و با نگاه و تحلیل عارفان نیز نگریسته است. در این جهان بینی عشق کلیدی ترین عنصر است؛ عنصری که آفرینش با او تبیین می شود و در همه جا و همه چیز جاری است. سرآغاز فتنة وجود ، عشق حق است به خویشتن و شهود کمالات خویش. جامی می کوشد گونه های مختلف این عشق ورزی و شهود و نیز آدمیان و تنوع نگاه عاشقانة آنان را باز نماید. کوشش او در تبیین سریان عمومی عشق، انواع شهود حق و انگیزه های متفاوت آدمیان، کوششی است سزا و اما در مواضعی مبهم و شاید نارسا و ناتمام. در این نوشتار سعی بر آن است که به برخی از این ابهامات و ناهماهنگی ها، نارسایی ها و ناتمامی ها اشارت رود. نیز تلاش شده است تا براساس همان نگاه جامی، در طرحی دیگر تا آن جا که ممکن است این ناهماهنگی ها به هماهنگی رسد و ابهامات رفع شود.
تأثیر آراء ابن عربی بر تفکر عرفانی سیدمحمد نوربخش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر افکار و اندیشه های محی الدین عربی (560 ـ 621 ق) در جهان اسلام و طریقه های صوفیه و عرفا، از گذشته تاکنون، مسئله ای قابل توجه و تأمل بوده است. سیدمحمد نوربخش (795 ـ 869 ق) یکی از عرفایی است که با برخی از آثار و اندیشه های ابن عربی آشنایی داشته و آنها را تعلیم داده و از آنها تأثیر پذیرفته است. از جملة مهم ترین موضوعاتی که می توان در آثار نوربخش، تأثیر قابل ملاحظة آن را دید، «وحدت وجود»، «انسان کامل» و «ختم الولایه» است. در تصوف و عرفان اسلامی، این سه موضوع، جزو مباحث اصلی و کلیدی برای فهم اندیشه های ابن عربی از یک سو و درک مفاهیم و اصطلاحات نظری تصوف، از سوی دیگر، به شمار می رود. نوربخش، در آموزه های نظری عرفانی، از این اندیشه های ابن عربی بهره گرفته است. در این جستار، برآنیم تا با نظری بر آثار نوربخش، این مسئله را واکاوی کنیم.
ساختار تشبیه مرکّب در شعر منوچهری دامغانی و فرّخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشبیه مرکّب گونه ای از تشبیه است که در آن دو هیأت به یکدیگر مانند می شوند. مشبّهٌ به در این تشبیه، بیش از یک جزء و تصویر حاصل از تشبیه، مرکّب است. در تشبیه مرکّب، عناصر متعدّدی از مشبّهٌ به مورد نظر شاعر هستند که ضمن ترکیب با یکدیگر به صورت یک «کلّ واحد» به مشبّه پیوند می خورند. در خصوص تشبیه مرکّب گفته اند: تشبیهی است که می توان تصویر حاصل از آن را به صورت یک تابلو نقاشی درآورد. این تشبیه در روند تطوّر هنری خود از سبک خراسانی عبور کرده و سرانجام به شکلی بسیار فشرده، در شعر سبک عراقی و هندی جلوه کرده است. فرّخی سیستانی و منوچهری دامغانی از شاعران طراز اوّل سبک خراسانی هستند که در دیوانشان تشبیه و مخصوصاً تشبیه مرکّب جایگاه خاصی در زمینه تصویرگری و تخییل دارد. در دیوان فرّخی سیستانی تشبیه، بیشتر زمینه های اشرافی و سپاهی دارد و نیز متضمّن مدح ممدوح و وصف عناصر درباری است؛ اما در شعر منوچهری که شاعری طبیعت گرا و اهل توصیفات پیچیده از طبیعت است، تشبیه مرکّب در خدمت توصیف و خلق تصاویر طبیعی قرار گرفته و از این نظر وی هنرمندانه تر با این ابزار صور خیال برخورد کرده است. ساختارهای خاصی از نظر تعدّد ابیاتی که در آنها تشبیه مرکّب آمده در دیوان هر دو شاعر به چشم می خورد که اولین نمونه های اسلوب معادله و تشبیه تمثیل از آن دست هستند. در این تحقیق به بررسی و تحلیل ساختارهای سه بیتی، دو بیتی و تک بیتی متضمّن تشبیه مرکب در دیوان این دو شاعر پرداخته ایم.
تحلیل زیباییشناختی دو غزل سعدی
حوزه های تخصصی:
نویسنده مقاله ضمن برشمردن ویژگی های غزلیات سعدی و زبان او در غزلیات، معتقد است که هنر سعدی بیش از همه و پیش از همه در غزل هایش تجلی یافته است. او سعدی را نخستین شاعر و سخنوری می داند که با هنر خود، بنیاد برتری غزل را بر انواع دیگر ادبی، ثابت کرده است. در ادامه نیز به بررسی ویژگی های ساختاری در غزل سعدی با مطلع: «ای ساربان آهسته ران» و غزل: «بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران» می پردازد.
جادوی نحو در غزل سعدی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله نویسنده بر آن است تا از منظری به کلام سعدی بپردازد که بتواند به دریافتی سبک شناسانه از نحو سعدی در غزلیات دست یابد. وی اشاره می کند که یکی از مسایلی که درباره کلام سعدی بسیار مطرح می شود، سبک طبیعی یا نحوی معیار است. شعر سعدی به نحو معیار یا نظم پایه زبان فارسی بسیار نزدیک است. از ویژگی های دیگر سخن او، کاربرد تمهیدات پیوندی است که در واقع استفاده از آن دسته از عناصر زبانی است که بندها و بخش های کلام را به هم متصل می کند.
تامل در قرائت و معنی بیتی از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلایل ترجیح قرائتی را بر قرائت های دیگر بتفصیل باز نماید. بدین منظور ابتدا مفهوم تعبیراتی چون کم خرد، بی خرد و پرخرد را که بنا به ضرورت در شرح مفهوم «خردِ تیره» بدان ها نیازمند است، بازمی گوید و سپس به بیان مفهوم «خردِ تیره» و «روانِ روشن» می پردازد و معلوم می کند که در دیگر ابیات شاهنامه، اگر از روشنی روان سخن رفته است، خرد نیز از فروغی نظیر آن بهره مند بوده است. هم چنین نشان می دهد که پذیرش تیرگی خرد با وجود روشنی روان با فضای فکری حاکم بر شاهنامه هم خوانی ندارد؛ زیرا در این مجموعه از یک سو دانش و آگاهی سبب روشنی خرد و جان معرفی می شود و از دیگر سو جان به واسطه خرد از نور دانش بهره می گیرد، پس دانشی که روشنگر است، نمیتواند روان را برافروزد؛ اما خرد را که واسطه رخشندگی جان است، از پرتو خویش محروم دارد. در عین حال شاهنامه شادمانی را قرین روشن روانی می داند؛ یعنی جمع میان ناشادی و روشن روانی با داده های این اثر سازگار نمی آید، بنابراین قرائتی که مرد را ساکن می داند و این مفهوم را القا می کند که وقتی خرد تیره است، آدمی نه تنها روشن روان؛ بلکه شادمان نیز نخواهد بود، ترجیح مییابد.
«عین القلب» ،«عین البصیره» و «عین الیقین» در آثار محیی الدین ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محی الدین ابن عربی در راستای تاکید بر این نکته که سنت عرفان اسلامی بر شناخت حضوری و شهودی مبتنی است، دیدگاه عرفانی اش را بر نوعی از معرفت بی واسطه بنیان می نهد که از آن با عنوان «کشف» یاد می کند. هرچند حقیقت این معرفت ورای طور حس و عقل است، از ابزار آن به «دیده» (عین) تعبیر می شود. ابن عربی ترکیبات «عین القلب»، «عین البصیره» و «عین الیقین» را در طیف معنایی گسترده ای به کار می برد و برای هریک ویژگی هایی ذکر می کند. گاهی این ترکیبات به معنای عام تعقل و استدلال است وگاهی به معنای ویژه «کشف و شهود مستقیم».
اوج کاربرد ویژه این ترکیبات را در التدبیرات الالهیه می بینیم؛ جایی که برای قلب، «عین البصیره» و «عین الیقین» درنظر می گیرد. اساس تفکیک این دو دیده (بصیرت و یقین) آن است که دیده بصیرت به نوری الهی نظر می کند که خدا به وسیله آن هدایت می کند (نورٌ یَهدی بِه)؛ ولی دیده یقین ناظر به نور الهی دیگری است که خدا به سوی آن هدایت می نماید (نورٌ یَهدی الَیهِ). بر این اساس، قلب به منزله موجودی ربانی برای رویت جلوه های رحمانی، در تعامل قانونمند عرفانی با منبع نور، کشف و مشاهده حقایق را ممکن می کند.
تحلیل محیط شهری و عناصر آن در داستان های کودک و نوجوان از سال 1370-1379(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات داستانی، یکی از گونه های ادبیات کودک و نوجوان است که به دلیل تنوع در موضوعات، شخصیت ها، محیط ها و... برای مخاطبان خود جذابیت بسیار دارد. از جمله موضوعات قابل بررسی در ارتباط با این گونه ی ادبی، رویکرد نویسندگان به محیط زندگی کودکان و نوجوانان در دهه های اخیر و شیوه ی بازتاب ویژگی های آن در داستان هاست. در این پژوهش، محتوای 411 داستان تألیفی کودک و نوجوان - از 20 نویسنده ی برجسته ی این حوزه- که برای نخستین بار در دهه ی هفتاد انتشار یافته اند، با هدف بررسی محیط شهری و ویژگی های آن در این داستان ها و میزان تأثیرپذیری نویسندگان از واقعیت های جامعه ی ایران در دهه ی هفتاد ، تحلیل کمّی و کیفی شده است. بر اساس نتایج حاصل از بررسی های انجام شده، شهر به عنوان محیط اصلی 200 داستان و یکی از محیط های توصیف شده در 31 داستان، در مجموع با 56 درصد، نخستین محیط داستان های کودک و نوجوان دهه ی هفتاد را تشکیل می دهد و در شکل گیری سیمای آن، سه عاملِ گرایش نویسندگان به خلق داستان های واقع گرا، گرایش آن ها به توصیف زندگی طبقات محروم جامعه و تفاوت زمان وقوع حوادث برخی داستان ها با زمان نگارش آن ها، نقش دارد
راز توفیق شعر «باران»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هنر به صورت عام و شعر کودک به وجهی خاص تاکید بر تنظیمات زیباییشناسانه و ترفندهای زبانی، ادبی و ساختاری است؛ چرا که ادبیات کودک و نوجوان باید بیش تر از هنرهای دیگر در جهت میزان و چگونگی ایجاد ارتباط ارزیابی شود. هانس روبرت یاس نسبت متن ادبی با مخاطبان کودک و نوجوان را کاربردی نظری و زیباییشناسیک می داند که یکسره از بافت اجتماعی و کاربرد تاریخی جداست (Lemon، 1962: 43) در ادبیات کودک ایران، شعر «باران» یکی از خوش ساخت ترین و گویاترین و به تبع آن موفق ترین آثاری است که بیش از چهل سال در کتاب های فارسی دوره ی ابتدایی جا خوش کرده است. راز این ماندگاری و توفیق چیست؟ بی شک یک اثر ادبی با تکیه بر محتوا و بافت تاریخی نمیتواند اقتدار خود را برای طولانی مدت حفظ کند؛ زیرا با گذشت بافت تاریخی و کهنه شدن مضمون و موضوع، آن اثر نیز رونق خود را می بازد و بی مصرف می شود. به نظر می رسد اشارت ها و انتظارات فرمالیستی و زبانی تعبیه شده در ساختمان شعر «باران»؛ مانند جسمیت زبان، قدرت تطبیق پذیری فراوان، ساختار اپیزودیک، موسیقی غنی، پایان پذیری خلاق و.... از عوامل توفیق شعر «باران» می باشد. در این مقاله سعی می شود این مسأله مورد بررسی قرار گیرد
ملحقات تذکره الاولیا (بررسی و مقایسه بینامتنی بخش اوّل و دوّم تذکره الاولیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عطار تنها اثر منثور خویش تذکره الاولیا را در بیان اقوال و شرح احوال هفتاد و دو تن از بزرگان عرفان تألیف کرده است. او کتاب را با ذکر احوال و اقوال حضرت امام جعفر صادق(ع) آغاز و به سرگذشت حسین منصور حلاج ختم می کند. به تذکره الاولیا بخشی نیز افزوده شده که بیش از بیست شرح حال را از ابراهیم خواص تا حضرت امام محمد باقر(ع) در بر می گیرد. برخی پژوهشگران بخش دوم را افزوده شخص یا اشخاصی پس از عطار می دانند و دلیل آن را علاوه بر تفاوت هایی در سبک نگارش، عدم وجود این بخش در برخی دست نوشته های تذکره الاولیا ذکر می کنند. برای اثبات الحاقی بودن بخش دوم وجود دلایل بیشتر ضروری می نماید. بررسی مناسبات بینامتنی تذکره الاولیا با متون پیشین یکی از راه هایی است که به تشخیص بهتر شیوه نگارش بخش اول تذکره الاولیا می انجامد و از همین طریق می توان درباره الحاقی بودن همه یا برخی از شرح حال های بخش دوم اظهار نظر نمود. تذکره الاولیا با متون عرفانی پیش از خود مناسباتی عمیق دارد؛ زیرا عطار آن گونه که خود تصریح می کند منابع مختلف را دیده و به شیوه ای التقاطی به تألیف شرح حال ها پرداخته است. بررسی مناسبات بینامتنی تذکره الاولیا با متون پیشین نشان می دهد که عطار در شرح احوال و نقل اقوال شخصیت های تذکره الاولیا شیوه خاصی داشته است. این شیوه که در بخش اول تذکره الاولیا به دقت رعایت شده است، در بخش دوم دیده نمی شود و گمان الحاقی بودن این بخش را تقویت می کند. در این مقاله ضمن بررسی مناسبات بینامتنی تذکره الاولیا با مآخذ آن، صورت های مختلف این مناسبات با ذکر نمونه هایی تحلیل و پس از تبیین شیوه عطار در استفاده از متون پیشین، به تفاوت هایی که از نظر مناسبات بینامتنی میان بخش اول با بخش الحاقی تذکره الاولیا وجود دارد پرداخته می شود.
بررسی مقایسه ای غزل سروده های عربی مولانا جلال الدین و حافظ شیرازی (الأشعار الغزلیة بین مولانا جلال الدین وحافظ الشیرازی؛ قضایا نقدیة مضمونا)
حوزه های تخصصی:
کثیرة هی الدراسات التی تناولت شعر مولانا وحافظ بالبحث والدراسة، حتی یخیل للباحث فیه أنّه لم یعد شیء من هذا الشعر إلا وأخذ نصیباً وافراً من البحث والدراسة. ولکن حین ننظر فی شعر مولانا وحافظ ثم نلقی نظرة إلی أبحاث الباحثین، نشاهد هناک شیئا من الأدب الإیرانی الإسلامی الذی ما اهتم الباحثون به إلا قلیلاً، وهی الأشعار العربیة عند مولانا وحافظ الشیرازی التی تحکی عن سعة البال والفکرة والمقدرة علی اللغة العربیة، لاسیما عند مولانا جلال الدین الرومی. ومع إعادة النظر إلی أشعارهما نری أنّ أشعارهما مملوءة بالحکم التی تنبع من التعالیم القرآنیة وفیه أیضا التأثر بالآداب العربیة ولاسیما العصر العباسی، مع سهولة فی شعرهما العربی، کما نشاهد سعة الخیال وبعض أغراض الشعر العربی عندهما.
یحاول هذا المقال أن یوازن بین الأشعار العربیة لجلال الدین الرومی وحافظ الشیرازی، ویقدّم من زوایة جدیدة جوانب من تجربتهما الروحیّة، لتقریبهما من القارئ الذی لم تتح له فرصة الاطلاع علی سیرتی صاحبیهما.