فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۱۶٬۳۹۹ مورد.
بررسی کنش بیانی امر در دو زبان فرانسه و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر کوشیده ایم نشان دهیم که علاوه بر دو وجه امری و التزامی، شش فرم زبانی دیگر نیز در زبان های فارسی و فرانسه، برای بیان امر و التزام به کار می رود. حاصل این تحقیق، نکاتی جالب را آشکار می کند که از جمله آن ها می توان موارد ذیل را نام برد: رابطه بین بیان امر و التزام با ذی نفع بودن یا نبودن گوینده جمله؛ وی ژگی معنایی فعل «بایستن» که در هر دو زبان، فقط معنای امر را بیان می کند؛ جنبه کاربردی بیان غیر مستقیم امر و اولویت داشتن آن در زبان فارسی؛ استفاده از عبارت های وا ژگانی در دو زبان برای تخفیف شدت بیان امر؛ کاربرد شکل آینده ساده در زبان فرانسه برای بیان مؤدبانه تر امر و تاًثیر تشدید کننده جای گزین آن (زمان حال ساده) در زبان فارسی که با لحن تحکم آمیز، امر را بیان می کند و گاه نیز حاکی از تهدید است.
داستان لیلی و مجنون در گستره ادبیات تطبیقی (مطالعه موردی: ادبیات و هنرهای زیبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان لیلی و مجنون، روایتی نا مکرّر از کهن داستان «عشق» است که گذر روزگاران، غبار کهنگی بر رخساره اش ننشانده است. این داستان هرچند ریشه در تاریخ کهن قوم عرب، در سده نخست هجری دارد؛ امّا تنها در یک اثر ادبی، با عنوان نمایشنامه لیلی و مجنون، اثر احمد شوقی، آن هم در دوران معاصر، بازتاب می یابد. ولی به محض ورود به ایران در سده چهارم، در سروده های شاعران نامی بازتاب یافته و در سده ششم، نظامی گنجوی منظومه ای به نام لیلی و مجنون
می سراید که 66 منظومه شعری به پیروی از آن سروده می شود و پس از پهنه ادبیّات، در بسیاری از هنرهای زیبای ایرانی از قبیل نگارگری، خوشنویسی، تئاتر (نمایش)، سینما، موسیقی، فرش بافی و... نیز رسوخی چشمگیر می کند. در ادبیّات ترکی نیز بیش از 30 منظومه به تقلید از لیلی و مجنون نظامی سروده شده که تئاتر (نمایش و اُپرا)، موسیقی و سینمای آذربایجان را هم باید به آن اضافه کنیم. در هندوستان، این داستان، بیشتر از ادبیّات، در صنعت فیلم سازی سینمای هندوستان بازتاب داشته است که از همین رهگذر، کشورهایی چون ایران، تاجیکستان، آذربایجان و مالزی، درصدد ساختن فیلم هایی با عنوان «لیلی و مجنون» برآمدند. این داستان با ورود به دیگر کشورها، آراسته به آداب ورسوم آن ها گردیده و هم رنگ مردمان همان محیط گشته است؛ گویی اینکه «لیلی» و «مجنون»، مردمانی از همان سرزمین هستند.
تحلیل «خورشید و جمشید» بر پایه نظریه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
91 - 111
حوزه های تخصصی:
"ریخت شناسی" یکی از مباحث اساسی نقد ساختاری است کهدر آن منتقد در پی یافتن روابط میان ساختار داستان است. این مبحث را نخستین بار ولادیمیر پراپ با الهام از اندیشه های فردینان دو سوسور در بحث ساختارشناسی زبان وارد عرصه نقد ادبی کرد. وی که اساس کارش را بر پایه اعمال شخصیت های موجود در داستان «قصه های پریان» قرار داد، پس از تجزیه و تحلیل کنش ها و کارکردهای این داستان ها، به وضوح دریافت که همه داستان ها از قوانین و ساختار واحدی تبعیت می کنند، و می توان این قوانین ساختاری را به عنوان فرمولی کلی درباره داستان های سایر ملل نیز به کار برد. این مقاله با تجزیه و تحلیل ساختاری داستان «جمشید و خورشید» که یکی از سروده های موفق ادبیات غنایی فارسی است، سعی می کند تا با بررسی کارکردها و سیر توالی آن ها در هر نقش و مقایسه با نظریه پراپ، به میزان انطباق این کارکردها با نقش ها و خویش کاری های موجود در داستان دست یابد.
زن در اندیشه بزرگان ادب معاصر فارسی و تازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۸ بهار ۱۳۹۳ شماره ۲۹
59-86
حوزه های تخصصی:
زن روی دیگر سکه انسان است؛ رکن خانه هستی و هموارکننده راه زندگی است. انعکاس تصورات و باورهای اجتماعی گذشته پیرامون زن در برخی از آثار ادبی و اشعار شاعران بزرگ در عرصه های ادبیات فارسی و عربی نقش محوری و تعیین کننده ای داشته است. تا آنجا که این شاعران بسیاری از مکنونات و منویات خود را از راه عشق به زن بیان می کرده اند، و بر مسائل معنوی زنان مانند تعلیم و تربیت، آزادی، فضل، قناعت، پرهیزگاری و پاکی، هنر و عرفان و... تأکید بسیاری دارند. این تأکید حاصل تمایز دیدگاه های ادیبان فارسی و عربی معاصر به زن با دیگر دوره هاست و نتیجه اش در بسیاری مسائل معنوی، انسانی و اجتماعی نمایان است. چنانکه در پاره ای موارد، زنان شاعر، زبانی مردانه، تقلیدی و فاقد تشخیص را برای خود برگزیده اند. در مقاله حاضر تلاش می شود دیدگاه های شاعران و اندیشمندان بزرگ معاصر فارسی و تازی در مورد زن بررسی شود.
مخاطب شناسی شاهنامه های مصور (با بررسی نگاره های دو نسخة بایسنقری و داوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاره های شاهنامه ها می تواند در دستیابی به رویکرد مخاطبان شاهنامه در هر دوره راهگشا باشد. شاهنامه از کتاب هایی است که در دوره های تاریخی گوناگون مورد توجّه و اقبال گستردة مصوّران قرار گرفته است، امّا نوع تصویرگری آن با توجّه به شرایط محیطی دستخوش تغییرات شده است. پرسش این است که مخاطبِ شاهنامه در هر دوره، چه تأثیری بر نوع تصویرگری آن داشته است و آیا می توان از طریق نگاره های شاهنامه مخاطبِ خاص آن را تخمین زد؟ در این جستار با گزینش دو نسخة بایسنغری و داوری به پرسش های مذکور پاسخ می دهیم. روش ما در این پژوهش به این صورت است که نگاره هایِ این دو نسخه را از دو منظر موضوعی و عناصر تصویری مورد بررسی قرار داده، پس از آن به تبیین ارتباطِ میانِ نگاره ها و مخاطب شاهنامه می پردازیم. حاصل پژوهش بر ما روشن می سازد که نوع مخاطب بسته به این که درباری باشد یا غیر درباری، در گزینش موضوع و عناصر تصویری نقشی مؤثّر ایفا می کند.
تأملی در تمامی یا ناتمامی مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از معماهای ناگشوده مثنوی معنوی، بحث تمامی یا ناتمامی آن در دوره زندگی مولوی است. عده ای بر این باورند که کهولت سن، بیماری و درگذشت مولوی موجب شد تا مثنوی، به ویژه آخرین قصه آن، ذات الصور ناتمام باقی بماند. برخی نیز معتقدند که مولوی سال ها پیش از آنکه از دنیا برود، مثنوی را به پایان رسانده بود و هیچ بحثی را ناتمام باقی نگذاشت. مقاله حاضر بر آن است تا با ذکر شواهد تاریخی محکم و واکاوی حوزه اندیشگی مولوی و نیز به مدد مثنوی، این مسئله را بررسی کند. نتایج این پژوهش- که به روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا انجام شده است- نشان می دهد که اتمام مثنوی، نه تنها در زمان حیات مولوی صورت گرفته است، بلکه شخص وی برکتابت و نسخت آن نظارت داشته و نیز قصه ذات الصور در آن ناتمام نمانده است. این داستان درواقع، سرگذشت سلوک عارفانه سالکان و معرفت جویانی است که ماجرای عشقشان با معشوق، نه آغازی دارد و نه فرجامی.
تصویر ایران و ایرانیان در سفرنامه ابن بطوطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات ادبیّات تطبیقی، سفرنامه ها از مهم ترین منابع شناخت تصویر یک ملّت در متون ادبی دیگر ملّت ها به شمار می روند. سفرنامه ابن بطوطه (703-779 ؟ ه . ق.) - که حاصل سه دهه جهانگردی از جنوب اروپا تا خاور دور است - اطّلاعات ارزشمندی را از سرزمین ها و ملل قرن هشتم هجری دربر دارد. توصیف جزئیات زندگی جوامع در این اثر، برای پژوهشگر دستیابی به تصویری روشن از زندگی اجتماعی و فرهنگی ملّت ها - به ویژه فارسی زبانان - را فراهم ساخته است. نظر به ارزش تاریخی - ادبی و فرهنگی این اثر، مقاله حاضر به شیوه ای اسنادی - تحلیلی به بازشناسی و بررسی تصویر ایران و ایرانیان در سفرنامه ابن بطوطه از ابعاد گوناگون فرهنگی و اجتماعی می پردازد.
نتایج این پژوهش، بیانگر گستره وسیع زبان و ادب فارسی از عراق تا هند و حتّی خاور دور است. گزارش سفرنامه از حضور فرهیختگان ایرانی در میان ملل مختلف مشرق زمین، نشان دهنده این است که ارتباطات علمی و فرهنگی میان ایرانیان قرن هشتم و ملّت های معاصر ایشان، بسیار چشم گیر و مؤثّر بوده است.
مقایسه محتوایی مرصاد العباد نجم الدین رازی و حدیقة الحقیقه سنایی غزنوی بر مبنای نظریة ترامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه گسترش تحقیقات و تعمق های علمی در میراث گرانبهای ادبیات فارسی زمینة مناسبی را برای پی گیری مطالعات تطبیقی و مقایسه آثار ادبی از جنبه های مختلف فراهم کرده است. این مقاله تلاشی است برای مقایسه محتوایی دو اثر ارزش مند در زمینه ادبیات عرفانی، یعنی حدیقة الحقیقه سنایی غزنوی و مرصاد العباد نجم الدین رازی که عمدتاً بر مبنای دیدگاه «بینامتنیت» و نیز «ترامتنیت» صورت گرفته است. ترامتنیت، که نخستین بار کریستوا (دهه 1960) آن را مطرح کرد و بعدها ژرار ژنت این مفهوم را گسترش داد، دربرگیرنده کلیه روابط یک متن با متن های دیگر است و در واقع به بررسی روابط تأثیرپذیری و تأثیرگذاری دو یا چند متن متمایز می پردازد. در این مقاله، به نتایج مستندی از مقایسة معیارهایی مانند «نحوه آغاز»، «شیوه فصل بندی»، «استفاده از نقل قول های صریح و غیرصریح»، «مقدمه»، «پردازش مضمون»، «نوع برخورد با تصوف»، «نقد و تفسیر آثار از سوی یک دیگر»، و «الهام گرفتن آن ها از هم» بر مبنای «نظریة ترامتنیت ژنت» دست یافته ایم.
بررسی تحلیلی عبارت «مَنْ عَشِقَ فَکَتَمَ وَ عَفَّ فَمَاتَ فَهُوَ شَهیدٌ» بر اساس متون عربی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در متون ادبی، عرفانی و اخلاقی ادبیات فارسی و عربی، برای تبیین عشق مجازی گاه به عبارت «مَنْ عَشِقَ فَکَتَمَ وَ عَفَّ فَمَاتَ فَهُوَ شَهِیدٌ» که با نام «حدیث عشق» نام بردار شده است، استناد می شود. نخستین بار، ابن داود در الزهره، از این عبارت منسوب به پیامبر در تفسیر عشق عُذری یاد می کند، اما از دیرباز، حدیث شناسان آن را از احادیث موضوع دانسته اند. با وجود این، حدیث عشق به دلیل محتوایش و با وجود مخالفت ناقدان به ویژه حنابله و با ورود به ساحت عرفان اسلامی به حیات خود ادامه داد. در این جستار، ضمن بررسی پیشینه و دلیل اصلی روایت حدیث عشق، صحت و سقم آن به عنوان حدیثی منسوب به پیامبر، علت و نحوه کاربرد آن در متون عرفانی، انعکاس آن در متون ادبی عربی و فارسی، ارتباط عشق مجازی با عفت، جهاد با نفس و شهادت و پیوند کتمان با عشق تبیین خواهد شد.
متن پنهان در سمفونی مردگان: بررسی بازتاب کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ در رمان عباس معروفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر بخواهیم در جستجوی متن یا متن هایی باشیم که رمان سمفونی مردگان (1368) براساس آن ها گسترش یافته است، بی تردید یکی از آن متن ها، کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ تألیف بابا صفری (1299-1382) خواهد بود. این متن در سراسر سمفونی مردگان حضور چشم گیری دارد و به شیوه های گوناگون در تار و پود آن تنیده شده است؛ تا آنجا که گاه به جای صدای عباس معروفی، آوای بابا صفری را می شنویم.
اگرچه سمفونی مردگان یک رمان تاریخی نیست اما از نظر تاریخی، رویدادهای سال های 1313 تا 1355 را در اقلیم اردبیل به تصویر می کشد. در نگاه نخست، شاید اصلی ترین دلیلی که نویسنده را برانگیخته تا به سراغ اردبیل در گذرگاه تاریخ برود، عنوان «اردبیل» در این کتاب بوده است؛ اما فراتر از این جریان، نویسنده نه تنها برای بازسازی رویدادهای تاریخی از متنی تاریخی وام می گیرد، حتی در مواردی شخصیت هایی را خلق می کند که برابرسازی شدة شخصیت هایی واقعی بوده اند. در این نوشتار، لحظه هایی را یادآور شده ایم که سمفونی مردگان براساس تأثیرپذیری مستقیم از کتاب اردبیل در گذرگاه تاریخ نوشته شده است.
قصیدة ""الکتاب"" عند أحمد شوقی ومحمد الهراوی وعباس یمینی شریف (دراسة أسلوبیة مقارنة) (بررسی ادبیات کودکان با رویکرد سبک شناسی تطبیقی (بررسی مورد کاوی شعر کتاب در اشعار أحمد شوقی، محمد هراوی و عباس یمینی شریف))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم سبک شناسی عبارتست از کشف قوانین ابداع در ساختار گفتمان ادبی .و از آنجایی که این نوع سبک شناسی منحصر به ارتباط بین متون و نگاهش صرف ارتباط متونی می باشد فقط باید از دیدگاه تطبیقی باید بدان نگریست مخصوصا اینکه این متون از زبانهای متفاوت باشد و از آنجایی که محور این نوع ادب محدود به متون ادبی است بنابراین رویکرد کار هنری و به عبارتی دیگر زیبایی شناسانه است. ادب این سه شاعر یعنی احمد شوقی و محمد هراوی که هردو مصری و عباس یمینی شریف ایرانی در ادبیات کودکان جلوه گر می شود.و این ادب جزء حیاتی از ادبیات محسوب می شود چراکه به طیف معینی از جامعه می پردازد و باید با اسلوب ساده و جذاب ارائه شود. شالوده کارشان کلمات زیبا و بنیان آن خیال و هدفشان جذابیت این کلمات و پرورش و آموزش مخاطب است. این سه شاعر در زمینه سرودن شعر کودک در یک موضوع و با درونمایه واحد نقطه اشتراک دارند و آن ، شعر کتاب است . این شعر نوعی شعر تربیتی بوده و به همین دلیل این سه شاعر انتخاب شده و قصیده کتاب براساس سبک شناسی که دارای چهار لایه صوتی(موسیقی داخلی و خارجی) و لایه بلاغی(کارکردهای زیبایی شناسی) و لایه ی نحوی و لایه ی فکری بررسی می شود و نتایج به دست آمده نشان می دهد که درلایه ی آوایی می توان به هماهنگی و هارمونی موسیقی داخلی و خارجی و انواع مختلف تکرار کلمات و حروف بمنظور تحقق ریتم (ضربآهنگ)و بیان احساس درونی و تأکید معنی اشاره کرد.مضمون و درونمایه شعری این سه شاعر ،تربیتی ، پرورشی و عشق به یادگیری و کتاب می باشد.در زمینه بلاغی، خیال در شعر کتاب یمینی شریف ازنوع خیال تألیفی است در حالی که نزد أحمدشوقی ابتکاری و نزد هراوی، بیانی است.همچنین این شعرا برای بیان احساساتشان از تشبیه ها و استعاره های ساده بهره جسته و در لایه ی فکری تربیت کودکان و آموزش آنها از طریق ایجاد روحیه تعاون و همکاری و قدرت تشخیص بین خوب و بد بوسیله آموزش سخنوری از دیگر نتایج دست یافته می باشد. این جستار بر متون شعری این سه شاعر تکیه دارد و بر ابداع زبان شعری نزد هرکدام از این سه شاعر و امکانات هنری و زیبایی شناسی و ابداعی بارویکرد سبک شناسی تطبیقی -که بنیان کار خود را براساس تطبیق متون ادبی در دو(یا چند) زبان مختلف مانند ادبیات تطبیقی قرار داده با این تفاوت که محور عمل خودرا برروی سبک و زبان متمرکز می کند- موارد اشتراک واختلاف رادر چهاربخش آوایی ،معنایی ، نحوی ( ترکیبی )و مضمونی بررسی می کند.
فراسوی مرزهای اروپا: مفاهیم دیگر ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر فاقد چکیده بوده، مترجم برطبق اصول ویژه نامه ادبیّات تطبیقی چکیده ای بدان افزوده است. باسنت در این فصل از کتاب خود به ادبیّات تطبیقی در آن سوی مرزهای اروپا می پردازد؛ به روند شکل گیری مکتب امریکایی در مقابل مکتب های اروپایی ادبیّات تطبیقی و تأثیری که این مکتب بر مفاهیم ادبیّات تطبیقی می گذارد؛ به تمایز میان آنچه ادبیّات تطبیقی دنیای کهنه و نو نامیده می شود؛ به ادبیّات تطبیقی در دوران پسااستعماری، با توجه به ادبیّات تطبیقی در هند و افریقا و به تمایز رویکردهای اروپایی و غیراروپایی؛ به مکتب های تطبیقی در دهه 1990 و به طور اخص مکتب فرانسوی و مکتب آلمانی؛ به انگاره های اثبات گرا و صورت گرا و انگاره های دیگر خارج از سنّت اروپایی امریکایی؛ به جایگاهی که زبان انگلیسی با افول زبان های باستانیِ لاتینی و یونانی، در مطالعات ادبی، به ویژه در مطالعات تطبیقی پیدا می کند و به اهمیتی که ترجمه از این طریق می یابد؛ دست آخر نیز به تعامل ادبیّات تطبیقی با مطالعات فرهنگی، مشابهت ها و ارتباطات تنگاتنگ میان آنها.
گزینش، پذیرش و ویژگی های فرستاده (سفیر) در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فرستاده» در مفهوم مطلقِ میانجی در نامور نامه حکیم توس، جایگاه ویژه و حضوری چشم گیر دارد. مقاله حاضر که حاصل بررسی موضوع سفارت در سراسر شاهنامه فردوسی است، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در تبیین مواضع تیره و روشن آن کوشیده است. مواضع تیره یعنی زوایای پنهان و ابعاد مغفول مانده امر خطیر سفارت را کاویده و یافته های نوی را درباره ارکان سه گانه آن(فرستنده، فرستاده، پذیرنده) به دست داده است. در مواضع روشنِ سفارت یعنی آنچه کم و بیش در متون دیگر نیز به چشم می خورد، به برجسته سازی نکاتی که تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته، پرداخته و نشان داده است که فرستاده همواره انتقال دهنده صِرف پیام نبوده و از آنجایی که بخش اعظمی از کامیابی فرستنده بستگی به گزینش شخصی شایسته داشته است، در انتخاب فرستاده افزون بر ویژگی هایی نظیر خصوصیات اخلاقی و همسویی روحیه وی با پیغامی که حامل آن بوده، حتی به زیبایی ظاهری و تناسب اندام او نیز توجه می شده است. یافته های مقاله حاضر همچنین نشان می دهد که شأن، میزان و حدود اختیار فرستادگان یکسان نبوده است. به فرستادگانِ کاردان در کنار وظایف معمول، اختیار تام تفویض می شده است تا بنا به صلاح دید خویش و اقتضای شرایط، اجازه اتخاذ تصمیماتِ از پیش تعیین نشده را داشته باشند. فرستادگان نیز بنا بر آداب رایج و تجربیات و شگردهای شخصی، برای برآمدن مقصود، دقایقی را به کار می بسته اند که در جای خویش شایان توجه است.
بررسی تمامی مصادیق پذیرشِ فرستاده در شاهنامه فردوسی نشان می دهد که هر چند پذیرفتنِ فرستاده آدابی داشته است، پذیرنده وی در تمامی موقعیت ها خود را ملزم به رعایت آداب و آیین های پذیرش نمی دانسته، بلکه پایبندی به آدابِ یادشده تابعی از متغیرهایی همچون دوستانه یا خصمانه بودن روابط طرفین، شأن فرستنده، شأن فرستاده، محتوای پیام و... بوده است و پذیرنده، متناسب با آنها شیوه هایی را برای مواجهه با فرستاده برمی گزیده است که به تفصیل درباره آنها سخن خواهیم گفت.
مطالعة تطبیقی ترجمه های تصاویر کنایی دنیا در خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش های کنونی ترجمه، برگرداندن عبارت های کنایی زبان مبدأ به زبان مقصد است. در حوزة مهارت های زبانی، نقش بی بدیل آرایه های ادبی، به ویژه تصاویر خیال انگیزی مانند تشبیه، استعاره، کنایه و مجاز و نیز اهمیّت این صنعت پردازی ها در تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب، بر کسی پوشیده نیست. با این حال، مسئلة ترجمة عبارت هایی که معنای ضمنی دارند، نیازمند توجّه و عنایت ویژه ای است. امروزه مترجم در رویارویی با چالش های پیش رو، نیازمند تسلّط کامل بر هر دو زبان مبدأ و مقصد در ترجمه می باشد. خطبه های نهج البلاغه نمونة کاملی از بهترین تعابیر ادبی و تصویرپردازی های هنری هستند که در این جستار به واکاوی پنج ترجمة فارسی معروف نهج البلاغه پرداخته ایم که این ترجمه ها عبارتند از: ترجمة مرحوم دشتی، آیتی، مکارم شیرازی، شهیدی و فیض الإسلام. در این مقاله، پس از آشنایی مختصر با مفاهیم کنایه و دیدگاه های ترجمه، به روش های مختلف ترجمة عبارت های کنایی می پردازیم و آنها را مورد مقایسه قرار می دهیم، سپس به بررسی تطبیقی ترجمة کنایه های «دنیا» بر اساس ترجمه های مذکور می پردازیم. نتایج نشان می دهد که به طور مطلق نمی توان یک ترجمه را بر بقیّه ترجیح داد، بلکه به صورت موردی می توان تا حدّی به علّت برتری ترجمة عبارت های کنایی برخی ترجمه ها نسبت به دیگر ترجمه ها دست یافت، امّا اجمالاً می توان گفت که مترجمان در ترجمة جمله های کنایه از صفت، به دلیل امکانات زبانی خاصّ زبان مقصد، بیشتر به ترجمة معنایی و تحت اللّفظی گرایش داشته اند و در ترجمة واژه های کنایه از موصوف نیز اغلب به ترجمة تحت اللّفظی روی آورده اند و به این وسیله، معادل مناسب و گویا را انتخاب کرده اند و در برخی موارد، به علّت عدم توجّه به ساختار نحوی و بلاغی جمله، ترجمة نسبتاً ضعیفی ارائه کرده اند.
مضامین زهدآمیز در اشعار خاقانی و ابو العتاهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۰
45 - 62
حوزه های تخصصی:
زهد و مضامین مربوط به آن در ادب فارسی و عربی همواره مورد توجه شاعران و نویسندگان بوده است. ابو العتاهیه شاعر برجسته عرب در این زمینه جزء پیشتازان است. در شعر فارسی نیز به تحقیق خاقانی در مسیر تکامل شعر زهد قرار دارد که قبل از او به تجربه بیشتر شاعران از جمله رودکی ، کسایی ، سنایی و ... در آمد و در نهایت سنایی آن را به اوج رسانید. وجود مضامین زهدآمیز مشترک باعث شد که شعر این دو شاعر مورد بررسی و مطابقت قرار گیرد. علاوه بر آن وابستگی هر دو شاعر در مقطعی از زندگی به دربار، علاقه هر دو به جذب مخاطب و محبوس شدن آن ها برای مدتی، از دیگر نقاط مشترک دو شاعر است. دنیا و مطالب مربوط به آن، دوری از حرص و طمع و آز و توصیه به قناعت و مرگ و مضامین مربوط به آن از موضوعاتی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت.
ملازمت «انسان» و «خرد» در شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هشتم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۲
113 - 128
حوزه های تخصصی:
میان ناصرخسرو قبادیانی و ابوالعلاء معری مشابهت های فکری و گرایش های مشترک مذهبی بسیار است. توجه و شوق به تجربه زندگی عقلی و وجدانی که از آثار هر دو پیداست امکان واکاوی یک موضوع مشترک در اندیشه و شعر ایشان را ممکن می سازد؛ به ویژه آن که «انسان و ارتقای حیات روحی و باطنی آن» از محورهای اساسی فکر و شعر آن دو به شمار می آید. در این نوشتار کوشیده ایم تا ضمن تبیین جایگاه «خرد» در کارنامه انسان شناختی شعر ناصرخسرو و ابوالعلاء به طرح مواضع مشترک آن ها در مواجهه با موضوع خرد و استخراج زمینه های همسان فکری آن دو در این باب بپردازیم و به نظرگاه مشترک هر دو حکیم در باب ملزومات خرد یعنی سخن و علم هم اشاره کنیم.
بررسی تطبیقی عناصر گوتیک در گودال و آونگ ادگار آلن پو و گجسته دژ صادق هدایت
حوزه های تخصصی:
این مقاله به نقد و بررسی تطبیقی دو داستان کوتاه از دو تن از نویسندگان شهیر دنیا، ادگار آلن پو ((1809-1849, Edgar Allan Poe و صادق هدایت (1903-1951)، با نگاهی به نوع ادبی داستان کوتاه، ژانر گوتیک و عناصر آن می پردازد. نگارندگان این مقاله با تکیه بر وجوه اشتراک و افتراق کوشیده اند به تحلیل و مقایسه داستان کوتاه گودال و آونگ (The Pit and the Pendulum) و گجسته دژ (1311) بپردازند. اولی داستان کوتاهی است از ادگار آلن پو، نویسنده آمریکایی، که نخستین بار در سال ۱۸۴۲ چاپ شده است و داستان مردی را روایت می کند که از سوی دادگاه تفتیش عقاید اسپانیا محکوم به مرگ شده و او که خود راوی داستان نیز می باشد به بیان لحظه به لحظه ی شکنجه های روحی و جسمی ای می پردازد که در سیاهچالی تاریک بر او تحمیل می شود تا او را به کام مرگ بکشاند. دومی داستان گجسته دژ به قلم صادق هدایت و در مجموعه داستان سه قطره خون قرار گرفته است. اهمیت موضوع در این است که گویا تاکنون کار مستقل و قابل توجهی در زمینه مقایسه و تطبیق عناصر گوتیک درآثار هدایت و پو انجام نگرفته است. بررسی عناصر گوتیک بر اساس نظر رابرت هریس (Robert Harris) نشان می دهد جلوه ژانر گوتیک در گجسته دژ هدایت نسبت به پو پررنگ تر می باشد.