فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۹۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
سخن و شایست و نشایست های آن در آیینه ضرب المثل ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
87 - 130
حوزه های تخصصی:
سخن و سخن گفتن مهم ترین ویژگی انسان اندیشمند است که می تواند کارکردی دوسویه و بسیار متناقض داشته باشد. ازاین رو برای آن باید و نبایدهای بسیار گفته شده است؛ از جمله در گستره ضرب المثل ها بخش قابل اعتنایی را چنین مضامینی برساخته است. مثل ها از سویی زاییده فرهنگ مردم و از سوی دیگر نمایاننده عناصر موجود در همین فرهنگ اند و منبع ارزشمندی در پژوهش ها و مطالعات فرهنگی به شمار می روند. سخن و مقوله های گسترده آن نیز در گنجینه امثالِ مردمِ این سرزمین بسیار محل توجه بوده و مثل های بسیاری می توان یافت که در آن مستقیم یا غیرمستقیم «زبان»، «سخن»، «سخنوری» و شایست و نشایست های آن طرح شده است. پژوهش حاضر با هدف تبیین چندوچون بازتاب این مضامین در ضرب المثل های فارسی سامان یافته است. بدین منظور منبع اصلیِ کارنوشتِ پیش رو، فرهنگ بزرگ ضرب المثل های فارسیِ ذوالفقاری قرار داده شده و با گردآوری همه نمونه هایی که به گونه ای با موضوع سخن و لوازم آن پیوند داشته، محورها و خطوط اصلی از نظر محتوایی تحلیل و طبقه بندی شده است. یافته ها نشان می دهد شمار زیادی از نمونه ها به رابطه سخن و ویژگی های گوینده اشاره دارد و مواردی چون شخصیت اجتماعی، پایگاه طبقاتی، شرایط اقتصادی و دانش گوینده در رد و پذیرش سخن او مؤثر دانسته شده است. خاموشی دومین موضوع پربسامد در مثل هاست که با وجود نمونه های گاه متناقض، برآیند آن برتری سکوت بر گفتار است. موضوعات دیگری چون لزوم سنجیده گویی، آسیب های سخن، بیهودگی یا مؤثر بودن کلام و نیز نکاتی مربوط به شنونده در مراتب بعدی قرار می گیرند که هریک دربردارنده نکاتی فرهنگی و اجتماعی هستند که در جای خود بررسی شده اند.
انتقام و انگیزه های آن در شاهنامه فردوسی و ایلیاد و اودیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
194 - 220
حوزه های تخصصی:
انتقام که امروزه نوعی ناهنجاری اخلاقی و عدالت بدوی به شمار می رود، از جمله پندارهای حاکم بر آثار حماسی است که در ایلیاد و اودیسه هومر، همانند حلقه های ارتباطی، حوادث را منطقی و پیوسته کرده و در هر سه بخش اساطیری، پهلوانی و تاریخی شاهنامه ، امری بسیار مهم و واجد قداست تلقی شده است. با توجه به اینکه یکی از بهترین روش های تبیین هر مسئله ای، مقایسه آن با نمونه ای هم شأن و هم جنس است، نوشتار حاضر با هدف بررسی رویکرد اقلیم های حماسه ساز ایران و یونان در خصوص انتقام، اقسام انتقام و انگیزه های شکل گیری آن را در حماسه های مذکور بررسی کرده تا به این پرسش پاسخ دهد که چرا انتقام از بن مایه های شاخص آثار حماسی و اصل اساسی و قابل احترام بوده است؟ یافته های تحقیق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نشان می دهد که انتقام های مقدس در این آثار، انتقام هایی اجتماعی هستند که در غیاب هنجارهای قانون رسمی کشور، در قالب قصاص و مجازات خطاکاران به وقوع پیوسته است. این انتقام ها که صورت ابتدایی کیفر و مجازات عمومی به شمار می روند، در شاهنامه ، بیشترین و در اودیسه ، کمترین فراوانی را دارند و به دلیل برخورداری از جنبه تأدیبی و تأمینی، ضمن جلوگیری از گسترش فساد و ناامنی در جامعه، ضامن اجرای عدالت و حیات افراد بوده اند.
آثار اساتید سلف: رساله ای مرکب از نصایح چند از بوذر جمهر حکیم
حوزه های تخصصی:
بررسی آموزه های تعلیمی در رفتار قهرمانان روایت های اتهام و تبرئه با تکیه بر هفت روایت از ادبیات جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت شناسی تطبیقی تعلیمی یکی از جدیدترین زاده های مطالعات میان رشته ای است. در این شیوه با رویکرد تعلیمی، به بررسی تطبیقی روایت های مشابه پرداخته می شود. یکی از درون مایه های نسبتاً پربسامد در ادبیات تعلیمی، اتهام و تبرئه است. در این جستار، نویسنده به روش تطبیقی، به مطالعه و بررسی هفت روایت از ادبیات جهان می پردازد که درون مایه آن ها متکی بر اتهام و تبرئه است. این روایت ها عبارت اند از: هیپولیت و فدر، نامادری شریر، سودابه و سیاوش، مائل و دختر اچائید، یوسف و زلیخا، پوران و لونا، پویی کائو و تاچی. سپس آموزه های تعلیمی رفتار قهرمان هر روایت استخراج شده، با دیگر روایت ها مقایسه می شود تا به این پرسش اصلی پاسخ داده شود که آیا آموزه های تعلیمی یا اصول اخلاقی نسبت به منطقه جغرافیایی و فرهنگ متفاوت است؟ در نهایت نتایج تحقیق، این فرض را تقویت می کند که تعالیم اخلاقی ارتباطی به منطقه جغرافیایی ندارد و اصول آن بین همه ادیان و اقوام مشترک است.
تربیت تدریجی و تأثیرپذیری مولانا از امام محمد غزّالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
29 - 55
حوزه های تخصصی:
مقوله تأثیرپذیری و تأثیرگذاری علما و دانشمندان در بیان افکار و عقاید آن ها، یکی از موضوعاتی همیشگیِ مدنظر و مطالعه پژوهشگران بوده است. در این مقاله نیز تأثیرپذیری مولانا جلال الدین محمد بلخی از امام محمد غزّالی در باب برخی مسائل تربیتی از قبیل «تربیت تدریجی و خودشناس» با تکیه بر کتاب های کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین غزّالی، و مثنوی معنوی و دیوان کبیر مولانا، مورد نظر قرار گرفته است. از آنجایی که غزّالی و مولانا به لحاظ تاریخی وحوادث زندگی با یکدیگر قرابت دارند، در بحث تعلیم و تربیت و اصولی که این دو عارف بلندپایه به آن ها اشاره کرده اند، تأثیرپذیری مولانا از غزّالی در باب مسائل تربیتی و تعلیمی درخور بررسی است. این نوشتار با روش تحلیل محتوا می کوشد تا به این سؤال، یعنی اثرپذیری مولانا در اظهار اندیشه ها و افکار خود از ابوحامد غزّالی پاسخ دهد. این تحقیق نشان می دهد که مولوی در رعایت تشویق و تنبیه، ایجاد انگیزه، نظرداشت تفاوت های شخصیتی، غور در بُعد باطنی، مهیا کردن شرایط توبه و توکل و دوری از گناه، از غزّالی تأثیر فراوان پذیرفته است تا جایی که می توان برخی آراء مولانا را ترجمان افکار غزّالی دانست.
بازنمایی آموزه های تعلیمی کودکان در افسانه های لافونتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های تعلیمی اخلاقی از مؤلفه های مهم آثار ادبای بزرگ هستند که در شکل گیری صحیح مبانی تعلیمی اخلاقی در جوامع انسانی نقش اساسی ایفا می کنند. ژان دو لافونتن از شاعران کلاسیک قرن هفدهم فرانسه ادبیات تعلیمی را محدود به تلقین و تبلیغ نصایح خشک نکرد و مسائل گوناگون تعلیمی اخلاقی را حسب شرایط مخاطب ارزیابی نمود و آن چه را در نگاهش سدّ راه تکامل جامعه انسانی بود، در قالب افسانه بازنمایی کرد تا به مخاطبانش (کودکان) عرضه کند.\nاین پژوهش با رویکردی توصیفی تحلیلی برای تبیین اندیشه های تعلیمی اخلاقی لافونتن در مجموعة افسانه هایش انجام شده است تا به مخاطب بنمایاند، گونه های آموزه های تعلیمی در افسانه های لافونتن کدامند؟ و رویکرد وی در بیان این آموزه ها چگونه است؟ بررسی ها نشان می دهد، لافونتن اندیشه های تعلیمی اخلاقی خود را مانند علم آموزی، دعوت به کار و تلاش، نکوهش تملق، نهی خودپسندی، دعوت به نرم خویی و ملایمت، نوع دوستی و دیگرگزینی در قالب فابل ها و پارابل های داستانی تخیّلی تبیین کرده است.
سبک اقناعی نظامی در بیان مضامین تعلیمی با تکیه بر قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های تعلیمی از مضامین رایج در قصاید نظامی است که در کنار خمسة او، تا کنون از نظر مغفول مانده است. در فرایند خوانش این قصاید، مشخص می شود که نظامی در بیان مسایل تعلیمی، سبکی اقناعی به کار می گیرد؛ به این معنی که با روش هایی چون انذار، تبشیر، اسلوب استفهام و اسلوب شرط سعی در قبولاندن مفهوم مورد نظر خود و یا تغییر نگرش مخاطب دارد. البته؛ گاهی از شگردهای بلاغی چون: تکرار، تلمیح، تمثیل و اسلوب معادله برای قانع کردن مخاطب استفاده می کند. توجه به این امر می تواند، بیانگر تلاش شاعر و حُسن توجّه او در مستدل ساختن کلام بر پایة منطق عقلی و هنری باشد تا آنچه در مدّ نظر او است، مقبول طبع واقع شده و مورد پذیرش خواننده قرار گیرد. این پژوهش با روش توصیفی و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا، به بررسی ابیات تعلیمی قصاید نظامی می پردازد تا هم شگرد خاص وی را در بیان موعظه، پند و حکمت بنمایاند و هم بابی برای آشنایی با این مضامین در قصاید نظامی باشد.
تحلیل و بررسی ویژگی های اخلاقی شمس به استناد مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
147-174
حوزه های تخصصی:
اخلاق شاخه ای از فلسفه عملی است. این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانه ای و به روش فیش برداری، با رویکرد توصیفی تحلیلی، شخصیت شمس را با تکیه بر چند صفت غیراخلاقی بارز از جمله کبر، طمع، بی مایگی در سخنوری، تندخویی و تندگویی و بی ادبی به استناد مقالات شمس بررسی کرده است. دلیل انتخاب این صفات ازآن رو بود که با توجه به صحبت های خود شمس در مقالات، این صفات جزء صفاتی بود که شمس از سوی مردم عوام به آن ها متصف بود و این موضوع شمس را آزرده خاطر می کرد. لذا این مقاله با تشریح هریک از این صفات غیراخلاقی و آوردن نمونه هایی از سخنان شمس و آوردن دلایل کافی از خود مقالات، ضمن رد چنین رذایل اخلاقی از وی، اخلاق مداری وی را به اثبات رسانده و معلوم نموده که همه این ویژگی ها اتهامی بیش نبوده است. شمس معلم اخلاق ماهری بوده که عدول او از دایره ادب، دلیل موجهی داشته است. وی فردی به غایت متواضع، بی طمع، بی نفاق، مهربان و سخنور بوده که دنیا با همه زرق وبرقش، نمی توانست دل صادق او را بلرزاند. پژوهش حاضر فضایل اخلاقی مقابل آن رذایل را در وجود شمس اثبات کرده و نشان داده که وی از نظر اخلاقی، فرد معتدلی بوده و از این لحاظ مثل اکثر عرفا و حکما بر اخلاق ارسطویی تکیه زده است.
فلسفه و آموزه های شاد زیستن در اندیشه نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
59 - 86
حوزه های تخصصی:
شادی از مهم ترین حالات روحی و روانی انسان است که با توجه به اهمیتش در زندگی فردی و اجتماعی، از دیرباز مورد توجه اندیشمندان مختلف، از جمله شاعران بوده است. هدف این پژوهش نیز بررسی جایگاه شادی در زندگی، چرایی شاد زیستن، انواع شادی و راه های رسیدن به آن، در شعر نظامی است. از نظر نظامی، با توجه به زندگی پر از رنج و سختی و جهان ناپایدار، شاد زیستن برای ادامه زندگی امری اجتناب ناپذیر است. وی شادی ای را که ریشه در معنویت دارد و نتیجه فضایل اخلاقی است، به عنوان یکی از اهداف مهم در زندگی مطرح کرده است. به باور وی، شادی به دو دسته مطلوب و نامطلوب تقسیم می شود و در نتیجه عوامل مختلف ذهنی و عینی به دست می آید؛ اینکه انسان بر اساس فضایل اخلاقی عمل کند، دل بسته ثروت نباشد، دوستی و روابط اجتماعی مناسب با دیگران داشته باشد؛ حاکمان و عاملان، عدالت پیشه و به فقیران کمک کنند. همچنین داشتن خانواده سالم و طبیعت زیبا می تواند در انسان احساس شادی را برانگیزاند. نظامی مرگ را پایان زندگی نمی داند و از آنجا که به اعتقاد او، این پدیده سبب وصال به معشوق ازلی می شود، آن را عاملی برای شادمانی می داند.
واکاوی تطبیقی جایگاه قناعت در مثنوی معنوی مولوی و بوستان سعدی با تأملی در دیدگاه مکتب معنادرمانی و ارائه الگویی از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از معنای زندگی، از مهم ترین سؤالات انسان است. ویکتور فرانکل در مکتب خویش که «معنادرمانی» نامیده می شود، کوشیده است به این پرسش اساسی پاسخ دهد. وی بر آن است به فرد بیاموزد که معنای زندگی خویش را دریابد و از رخوت و خلأ وجودی بیرون آمده و سرچشمه های زلال زندگی را ادراک کند. فضایل اخلاقی یکی از سرچشمه های زلال زندگی و از ارکان اساسی سعادت بشر و مایه تعالی و تکامل مادی و معنوی است. بزرگان ادب فارسی، غالب شاهکارهای خود را با بهره گیری از فرهنگ اسلامی و آموزه های قرآنی خلق کرده و کوشیده اند تا مخاطب را به سمت فضایل اخلاقی در پرتو معنابخشی به زندگی رهنمون سازند. قناعت از جمله فضایل اخلاقی مهمی است که شاعران هرکدام به شیوه ای بدان اشاره کرده اند. مولوی و سعدی از جمله شاعرانی هستند که به گواهی آثارشان، نظرگاهی دینی و تربیتی دارند و از همین روی است که آشنایی با آیات و روایات و تسلط بر آموزه های دینی را در آثارشان قابل ستایش می بینم. سعدی در بوستان، فقط به توصیف افراد قناعت پیشه اکتفا نکرده است، بلکه ضمن ارائه بابی با عنوان قناعت، نمونه ای از حکایات و تمثیل را برای روشنگری خوانندگان و تأثیر کلام و بیان نصایح ذکر می کند. مولوی نیز در مثنوی معنوی، ضمن ستودن قناعت به مذمت حرص و طمع می پردازد و می کوشد تا با از بین بردن رذایل، زمینه کسب فضایل را برای مخاطب فراهم سازد. در این راستا، مکتب معنادرمانی به مؤلفه هایی چون رنج، جزء جدایی ناپذیر زندگی، محور کوشش و پاداش، وسعت نظر برای معنایابی، انسان ساز بودن و پاسخی به معنای زندگی و شناخت خداوند اشاره دارد. تطبیق مؤلفه های حاکم بر جایگاه قناعت در متون یادشده و مؤلفه های مستخرج از مکتب معنادرمانی، منتج به شکل گیری الگویی تربیتی گردید.
تبیین و تحلیل مناسبات بینامتنی کنوز الودیعه من رموز الذّریعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب کنوز الودیعة من رموز الذّریعة با هدف ترجمة کتاب الذّریعة إلی مکارم الشّریعة نوشته شده است و نمونة درخشانی از ترجمة پویا در متون کهن ادب فارسی است؛ گونه ها و گفتمان های مختلف فرهنگی و ادبی رایج در تاریخ ایران تا قرن هشتم در آن گرد آمده است.در این مقاله، با استفاده از روش ترامتنیّت ژنت، به تبیین نقش این گونه ها و گفتمان ها در تعیین جایگاه کتاب کنوز الودیعةدر متون ادب تعلیمی پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ کنوز الودیعةبر اساس نظام ها، رمزگان و سنّت های ایجادشده توسّط آثار ادبی پیشین بنا شده است و آیات، احادیث، روایات، حکایات و اشعار فارسی و عربی در آن، حضوری پررنگ دارند و شرح و بسط عبارات کتاب الذّریعةو بهره جستن از متون اخلاقیِ فلسفی، دینی، ایرانشهری، عرفانی و تاریخی ایرانی و اسلامی، این کتاب را به مخزن گنج هایی چون الأدب الکبیر ابن مقفّع، جاودان خرد ابن مسکویه، الذّریعة راغب اصفهانی و صدها متن اسلامی و ایرانی دیگر بدل ساخته است.
تحلیل شاخصه های هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریه رابرت ایمونز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
133 - 149
حوزه های تخصصی:
هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آن ها اعتقاد و باور داریم. توجه به معنویت، امروزه در رشته های متنوعی از قبیل روان شناسی، در حال پیشرفت است؛ اما در این میان، اهمیت موضوع زمانی آشکار می شود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار پیش تر از آنکه در علوم روان شناسی نوین مطرح شود، در ادبیات عرفانی ما به فراوانی مطرح شده است . این تحقیق قصد دارد اشعار مولانا را این بار از نگاهی متفاوت و با توجه به شاخصه های هوش معنوی نظریه رابرت ایمونز بررسی کند. رابرت ایمونز یکی از محققانی است که نظریه خود را در رابطه با هوش معنوی ارائه کرده و آن را در رابطه مستقیم با هوش دینی و معنوی نشان داده است. ایمونز ایمان، صلح ، نوع دوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی را از دغدغه های هوش معنوی معرفی کرده است. لذا این پژوهش تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که مهم ترین شاخصه های هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریه رابرت ایمونز چه می باشد؟ نتایج نشان می دهد که توجه به همدلی، نوع دوستی، عشق، ایثار، مدارا و تساهل و تسامح از ویژگی های مشترکی است که به عنوان مولفه های بارز هوش معنوی در ادبیات عرفانی و اندیشه مولانا مطرح شده است.
ادب دادوری در حکایت های منظوم و منثور ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
127 - 162
حوزه های تخصصی:
منصب قضاوت یکی از مناصب اجتماعی مهم، حساس و ارزنده است که بر عهده قاضی گذاشته شده و بزرگان دین و بلندپایگان عرصه ادبیات فارسی، شرایطی دقیق را برای آن قائل شده اند. در این مقاله کوشش شده است با بهره گیری از برخی متون ادبی همچون بوستان و گلستان سعدی، مثنوی معنوی مولوی، حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه سنایی، دیوان پروین اعتصامی، سیاست نامه ( سیرالملوک )، چهارمقاله ، روضه خلد ، لطایف الطوایف و نصیحه الملوک ، جایگاه قضاوت و موقعیت قاضیان و تأثیر آنان بر جامعه پیرامونشان مشخص و روشن گردد و تعریفی صحیح از یک قاضی ذی صلاح که متّصف به اوصافی چون امانتداری، پرهیز از هوای نفس و آراسته به زیورهای اخلاقی، دوری از رشوه ستانی و... است به مخاطبان ارائه دهد. روش کار در این پژوهش، تحلیل محتوا بر اساس منابع کتابخانه ای بوده است؛ به گونه ای که در ابتدا متون مذکور خوانده شده، سپس حکایت های قضاوت استخراج گردیده و با توجه به قرابت موضوعی دسته بندی شده اند. بر اساس پژوهش به عمل آمده مشخص شده است به طور میانگین میزان 873/3درصد از حکایت های متون مورد بررسی، به آداب و اخلاق قاضیان پرداخته است. در این میان کتاب های سیاست نامه ، لطایف الطوایف و گلستان سعدی بخش بیشتری از حکایت های خود را به این موضوع اختصاص داده اند. همچنین 25/81درصد آموزه ها به اخلاق اجتماعی قاضیان و تنها 75/18درصد آن به اخلاق فردی آن ها پرداخته است؛ از این میان بوستان سعدی، دیوان پروین اعتصامی، چهارمقاله و نصیحه الملوک غزالی بیشترین سهم استفاده از اخلاق اجتماعی، و مثنوی معنوی و لطایف الطوایف بیشترین سهم استفاده از اخلاق فردی را دارند.
گذر از رمز به تعلیم خوانش انتقادی دو بیت رمزی در اولین داستان مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
128 - 156
حوزه های تخصصی:
سال هاست که وجود و چگونگی ساختار مثنوی معنوی محل بحث است. اگر مثنوی از نوع ادب تعلیمی باشد، ساختار آن همان طرح درسی مثنوی است. نیز بر اساس ماهیت رمزی متون عرفانی می بایست بازخوانی آن در گرو بازگشایی رمزهای زبان عرفانی مولوی از طریق تتبع آن ها در آثاری از باشد که تقدم زمانی بر مثنوی داشته اند؛ زیرا در تعلیم، معلم ناگزیر از رعایت عهدهای ذهنی و و روش های بیانی است که از ابتدا برگزیده است. در این پژوهش برای آزمودن صحت این فرضیه، دو بیت متوالی تمثیلیِ نخستین حکایت مثنوی ، داستان معروف «شاه و کنیزک»، و ارتباط آن ها با یکدیگر و با کل داستان، نمونه قرار گرفت. با تکیه بر ابیات و جملاتی از آثار منظوم و منثور مولوی که پیش از مثنوی تصنیف شده اند و نیز تکیه بر ابیات خود مثنوی ، خوانش دو بیت مورد بررسی قرار گرفت و با شروح دیگر مقابله شد و این نتایج حاصل شد: نخست اینکه دو بیت مورد پژوهش، موقوف المعانی و مصداق صنعت ادبی براعت استهلال و لذا مبین مضمون نخستین داستان مثنوی هستند. دیگر اینکه مضمون دو بیت شناختِ امر اولی از امر ثانوی است. دو دیگر اینکه چون هدف غایی سلوک مولوی بر اساس نی نامه، بازگشت به اصل است، مضمون داستان نخست آشکار می کند که راه بازگشت به اصل در سلوک روحانی مولوی مبتنی بر شناخت است. بر اساس این یافته ها می توان گفت که برای یافتن ساختار مثنوی به عنوان اثری از ادب تعلیمی صوفیانه، خوانش روشمند آثار متقدم مولوی مبتنی بر رمزگشایی و کشف زبان عرفانی او شرط اساسی است.
بررسی زبان زنانه و مردانه در داستا ن های ابراهیم گلستان و منیرو روانی پور از منظر جنسیت و رویکرد تعلیمی اخلاقی (مطالعه موردی: جوی و دیوار و تشنه و کولی کنار آتش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۴
182-211
حوزه های تخصصی:
در جامعه شناسی زبان، متغیر «جنسیت» در کنار مؤلفه های دیگر، به عنوان یک عامل مؤثر بر زبان تعریف شده است؛ اما فمینیست ها اول بار آن را به عنوان یک مؤلفه اساسی تمایز، بین زنان و مردان قلمداد کردند و زبان شناسانی چون لیکاف، الگو و تئوری برای آن نوشتند که بر مبنای آن زبانِ زنانه و مردانه از هم جدا شد و ادبیات تعلیمی که نمایشگر زندگی و مبیّن ارزش ها و معیارهای یک جامعه زبانی است به طور گسترده ای در میان انواع ادبی دیگر، گستره ای شگرف در زبان زنانه و مردانه به خود گرفت. آرای زبان شناسان به سرعت در متون ادبی بررسی شد و دستاوردهای جالبی از تفاوت زبان زنانه و مردانه ارائه گردید. این پژوهش، تحقیقی و تحلیلی و با تکیه بر مؤلفه های زبانِ زنانه و مردانه، در دو مجموعه داستان جوی و دیوار و تشنه از ابراهیم گلستان و کولی کنار آتش از منیرو روانی پور در تطابق با آرای زبان شناسان حوزه جنسیت به خصوص لیکاف می باشد که با رویکرد تعلیمی اخلاقی بررسی شده است. فرضیه تحقیق ما این است که در آثار دو نویسنده مذکور، زبان زنانه و مردانه با رویکرد تعلیمی اخلاقی مطابق آرای زبان شناسان به خصوص لیکاف و در مواردی نیز، با نظر آن ها در تناقض است. این تفاوت ها در اثر گلستان بیشتر از روانی پور است و در کاربرد دشواژه، صفات عاطفی و جملات تعدیلی نمود بیشتری دارد. بنابراین باید گفت گاهی مواضع تعلیمی اخلاقی بر جنسیت زبان غلبه دارد و نظریات زبان شناسان اجتماعی را باید در بستر فرهنگی، اجتماعی و اخلاقی جامعه داستانی، مورد بررسی قرار داد.
بررسی مضامین تعلیمی در سفرنامه های ناصرخسرو، نزاری قُهستانی، خسی در میقات جلال آل احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۹
56 - 96
حوزه های تخصصی:
درون مایه و هدف اصلی سفرنامه ها انتقال تجربیات، دیده ها و شنیده های نویسنده است. نویسندگان کوشیده اند تفاوت های فرهنگی و مظاهر مختلف تمدن های هر ملت را در آثار خود نشان دهند. هرچند هدف آن ها بازتاب آموزه های اخلاقی و ایجاد اثری تعلیمی نیست، در پویش ناشناخته ها، عادات و اخلاق مردم را انعکاس می دهند. هدف مقاله حاضر یافتن آموزه های تعلیمی در سفرنامه هایی چون سفرنامه ناصرخسرو، اولین سفرنامه منثور نوشته شده در قرن پنجم، سفرنامه نزاری قهستانی از اولین سفرنامه های منظوم که اواخر قرن هفتم در قالب مثنوی سروده شد و بیشتر اثری تعلیمی است تا سفرنامه ای، و خسی در میقات جلال آل احمد، به عنوان نمونه ای از سفرنامه های معاصر، انتخاب شد که مشحون از نکات اخلاقی اجتماعی است. مبانی اخلاقی و اندرزی هر سه آن ها برجسته گردید. معیار گزینش این سه اثر آن بوده است که توجه خوانندگان به همه انواع سفرنامه ها جلب شود؛ زیرا غالب تصور بر آن است که سفرنامه ها فقط به شکل نثر نگارش یافته اند. نکته دیگر آنکه بزرگانی که به دلیل آثاری خاص مشهورند، اثرهایی هم دارند که می تواند در دیگر انواع ادبی بدرخشد. مهم ترین هدف، یافتن و معرفی ادیبانی است که آثار سفرنامه ای دارند. نتیجه پژوهش نشان می دهد تاکنون بخش بسیاری از سفرنامه ها از منظر ادب تعلیمی نادیده گرفته شده اند. به طور کلی، این آثار مصادیقی از ادبیات تعلیمی به شمار می روند. دستاورد بعدی آنکه ناصرخسرو بیشتر بر نکات اخلاقی در اجتماع تأکید دارد و نزاری بر رعایت اخلاق فردی؛ اما آل احمد اصلاح عقاید مذهبی را موجب تغییر در رفتار می داند.
مقایسه مضامین اندرزی مینوی خرد و آفرین نامه ابوشکور بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی و به ویژه اندرزگویی در ادب فارسی پیشینه ای به دیرینگی تاریخ دارد. این ادبیات، نخست شفاهی و نانوشته بود و بعدها در دورة نویسندگی به رشته تحریر درآمد. ادبیات اندرزی به معنای ویژة آن در عصر ساسانی رواج یافت و از دو سرچشمة سنت های شفاهی و منابع نوشتاری به ادبیات فارسی دری وارد شد. مینوی خردیکی از آثار دورة میانه از زبان های ایرانی و متعلق به دوره ساسانی است که در این پژوهش در مقایسه با آفرین نامةابوشکور بلخی، شباهت های مضمونی و فکری آنها بررسی و تحلیل می شود. در این مقاله به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که آیا آفرین نامهابوشکور بلخی از متون اندرزی در دورة میانه زبان های ایرانی تأثیر پذیرفته است یا خیر. این پژوهش برپایة روش تحلیل مقایسه ای به انجام رسید. هدف از این گفتار، یافتن سرچشمه هایی از مضامین تعلیمی است که در آفرین نامهابوشکور بلخی بیان شده است. در این مقایسه چنین دریافت شد که آفرین نامهابوشکور بلخی تأثیرپذیرفته و الهام گرفته از آثار اندرزی در دوره ساسانی است و شباهت های میان آنها انکارناپذیر است.