فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
233 - 256
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مفاخره یا خودستایی به عنوان شیوه ای آزاد در نقد شعر مورد بررسی قرار می گیرد. مسأله این است که آیا می توان مفاخره را تاحدودی به عنوان یکی از مظاهر و ابزارهای نقد شعر در میان شاعران تلقی کرد؟ شاعران عموماً در تمجید از آثار خود یا ترجیح آن بر آثار دیگران تحت نفوذ احساسات و تأثرات درونی خود بوده و معیار دقیقی برای داوری در نظر نداشته اند؛ ازاین رو تحت تأثیر وضعیت حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی خود، دیدگاه های عموماً تأثری خود را درباره آثار خود در اشعارشان آورده اند. روش این مقاله برای تحقیق درباره این مسأله مبتنی است بر تحلیل محتوا و توصیف نمونه های آثار منظوم به همراه بررسی رابطه مفاخره با سبک شعری شاعران و ذکر دلایلی برای روی آوردن شاعران به مفاخره؛ در نتیجه، مفاخره در مطاوی آثار ادبی فارسی به عنوان عنصری سبک ساز دیده می شود که می توان آن را از منظر نقد ادبی حائز اهمیت دانست؛ ولی آن را در قالب نوعی از نقد موسوم به نقد بی معیار و نقد ذوقی یا نقد تأثری می توان بررسی کرد و به طور کلی مفاخره در شعر با هر دیدگاهی که صورت گیرد، در بسیاری از مواقع می تواند دربردارنده نقد شعر خود یا دیگران باشد.
بررسی کارکردهای «فلسفه انقلاب عالم» در رباعیات خیامی و محمدحسین کبریایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
33 - 44
حوزه های تخصصی:
رباعیات خیامی به عنوان نماینده یک سنت فکری، در طول سال ها و سده ها در گستره ادب فارسی نمود و ظهور یافته است. شاعران بسیاری در این سنت حکیمانه که در تقابل با نظام اندیشگانی جبرگرا شکل گرفته بود، نقش داشتند و رباعیات بسیاری سرودند، اما در نهایت، امروزه مجموعه این تراوش های ذهنی به نام حکیم خیام نیشابوری شناخته می شود. نوع اندیشه ای که در قالب رباعیات خیامی طرح و شرح شده، پیوسته مورد تقلید و پیروی شاعران بسیاری از جمله محمدحسین کبریایی، شاعر برجسته نهبندانی بوده است. او با تدقیق در رباعیات خیامی (به عنوان متن متأخر)، به مسائل حکیمانه متنوعی از جمله «فلسفه انقلاب عالم» اشاره کرده است. در مقاله حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، نمودهای این تأثیرپذیری و نوآوری های احتمالی شاعر نهبندانی بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد کلیت آنچه که در رباعیات خیامی و کبریایی تبیین و بازنمایی شده، یکسان است و تداوم همان سنت اندیشگانی در شعر کبریایی به وضوح دیده می شود، اما آنچه به رباعیات شاعر نهبندانی جلوه بیشتری می بخشد، استفاده از اصطلاحات بومی منطقه نهبندان است که به نیت ساده کردن فرایند درک مخاطبان نسبت به جزئیات مربوط به «فلسفه انقلاب عالم» مورد استفاده قرار گرفته است. در این رباعیات، با بهره گیری از ابزار طنز و کاربست مؤلفه های زبانیِ عاری از تعقید و پیچیدگی، مسائل عاشقانه، تعلیمی، دینی و عرفانی منعکس شده است.
بررسی تفاوت و تقابل آرمان خواهی در دو جامعه ایران و آمریکا در رمان های «بیوتن» و «قیدار» از رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
199-226
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله نشان دادن تفاوت و تقابل نگاه آرمان خواهانه در دو جامعه ایرانی و آمریکایی با درنگ در دو رمان «بیوتن» و «قیدار» از رضا امیرخانی است. آرمان خواهی و تعالی طلبی یکی از مضامین رایج در آثار ادبی است. روشن است که آرمان خواهی در جوامع مختلف بسته به فرهنگ، باورداشت های دینی و ضرورت های اجتماعی متفاوت است و در مقام مقایسه، گاه آرمان خواهی در دو جامعه مختلف حالت تقابلی دارد. مقاله حاضر که با روش تحلیل محتوا به شیوه کتابخانه ای و با مطالعه مستقیم و مقابله هر دو متن صورت گرفته است، تقابل این دو نظرگاه را در جامعه ایرانی و آمریکایی بر اساس آنچه در دو رمان بیوتن و قیدار از رضا امیرخانی بازتاب داده شده است، بررسی کرده و به این نتیجه رسیده است که از میان پنج مؤلفه و انگاره ای که به بررسی جنبه های تقابلی آن پرداخته ایم، روابط اجتماعی و پیشه و اقتصاد، بیشترین تضارب و تفاوت را میان دو فرهنگ نمودار می کند؛ اگرچه تعصّب و حساسیّت در انگاره خانواده و ازدواج، نزد ایرانیان بیش از سایر مؤلفه هاست؛ همچنین اثبات شده است که مبنای فرانمود جنبه های آرمان خواهی در جامعه ایرانی به طرز روشنی تنها دین و دستورهای دینی است؛ در حالی که در جامعه آمریکایی علم، مدنیّت و قانون، کارکردی به مراتب بیش از مذهب دارند. قابل ذکر این است که جنبه تقابلی این دو جامعه در مؤلفه های آرمان خواهی، هرگز به صورت بیانیه و شعارگونه در رمان ها ابراز نشده است؛ بلکه به صورت پوشیده و نمادگونه طرح شده و دریافت نکته های تقابلی، حاصل تحلیل مقاله است.
جلوه های مقاومت در اشعار نصرالله مردانی و بدوی الجبل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مقاومت، نوعی از ادبیات متعهّد و ملتزم است که از یک طرف به شرح و بیان مبارزه جامعه در برابر آنچه حیات مادی و معنوی خود را تهدید می کند، می پردازد و از طرف دیگر، برای جامعه روحیه مقاومت در برابر هر گونه ظلم و تجاوز ایجاد می کند. این نوع ادبی در دوران معاصر، در ایران و جهان عرب به خاطر حوادث ناگوار پررنگ تر شده است. از میان شاعران معاصر که در این زمینه نوشته های بسیاری دارند، می توان به نصرالله مردانی در ایران و بدوی الجبل در جهان عرب اشاره کرد که بحران های سیاسی و اجتماعی جامعه خود را در آثارشان بازتاب داده اند. این پژوهش برآن است تا به بررسی جلوه های ادبیات مقاومت در اشعار نصرالله مردانی و بدوی الجبل با روش توصیفی –تحلیلی و در چارچوب مکتب تطبیقی آمریکایی بپردازد. یافته های اساسی این پژوهش نشان می دهند که جلوه های مقاومت از قبیل وطن پرستی، دعوت به مقاومت، دفاع از ملت خود، استعمارستیزی، ظلم ستیزی، تجلیل از شهید، اعتراض سیاسی و اجتماعی و ... در اشعار هر دو شاعر جلوه گر شده اند؛ بدون اینکه از یکدیگر متأثّر باشند.
نظام تعامل و تطبیق در مواجهه پوران دخت و اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه های عامیانه بلند در بردارنده فضاهای ارزشی و اشکالِ روایی است که اگرچه در ارتباط تنگاتنگ با حماسه ملی اند، به تناسب بازسازی قصه در طول دوره های مختلف و حضور نقال، عناصر و گفتمان های عصرهای مختلف را در خود پذیرفته و الگوهای معنایی خود را ب ه تناسب شرایط مختلف تغییر داده اند. ب ه تبع این وی ژگی بخشی از ک ار روایت شناسی، بررسیِ نحوه برخورد قصه با فضاهای ارزشی جدید است. زمانی که مبنا را بر باور نظام بودگی متن قرار می دهیم از بررسی روش برخورد متن با داده های تازه و تنظیم آن ها ناگزیریم. روی کرد نشانه معناشناسی از طریق تقلیل روایت به ساختارهای انتزاعی و نحوه سازمان دهی آن ها علاوه بر بررسی فرایندهای هم نشینی و جانشینی در ژرف ساخت و روساخت، می تواند انواع نظام های گفتمانی را در متن تفکیک و تحلیل کند. بخش اسکندرنامه در کتاب داراب نامه طرسوسی یکی از متفاوت ترین اسکندرنامه های ادب فارسی است و داستان چال ش دو گفتمان ایرانی و اسلامی راجع ب ه اسکندر را نش ان می دهد. با توجه به روی کرد نشانه معناشناسی، پرسشی که نویسنده در پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به آن است، چگونگی تعامل قصه با داده های تازه ای است که در آن گنجانده شده است. فرایند هم نشینی نشانه ها در نحو روایی، بیان گر اجزایی است که با پیرنگ داستان ارتباط ساختاری ندارد. بنابراین ابتدا اصول ثابت و جهانی دستور زبان روایت، بررسی و سپس نظام های گفتمانی دیگر و سازوکار تولید معنا در آن ها نشان داده شده می شود.
تحلیل ادبی و هنری رؤیا در متن و نگاره داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گاستون باشلار معرفت شناس، فیلسوف منتقد و از ساختارگرایان نخست فرانسه، شیوه نقدی تازه را بر پایه تحلیل و تفسیر تصاویر ادبی و هنری پایه گذاری کرد. باشلار که مبنای نقد خویش را بر پایه عناصر چهارگانه قرار داده بود، برای تخیل مادی شاعر و رابطه آن با ضمیر ناخودآگاه و مسائل پدیدار شناسی نقشی گسترده قائل بود. از دیدگاه معرفت شناسانه وی، خیال و رؤیای شاعرانه به واسطه عناصر چهرگانه و در قالب کهن الگوهای اسطوره ای با دلالت های آشکار و پنهان جلوه مادی می یابند و برای پذیرش نقش ادبی و برانگیختن احساسات مخاطب با تصاویری دوگانه جلوه می نمایند که تحلیل تخیل مادی و تفسیر این دوگانگی ها، سبب گشودن عقده متن می شود. داستان «خواب دیدن توس سیاوش را» یکی از ده ها روایت رؤیا در شاهنامه است که در یکی از نگاره های شاهنامه شاه طهماسبی به عنوان نمونه بی بدیلی از به تصویر کشیده شدن عالم رؤیا و خیال شاعر در نقاشی ایرانی نمود یافته است. این مقاله کوششی در جهت بازنمایی پیوند دیرینه ادبیات و هنر به ویژه نگارگری از دریچه تخیل مادی با روی کردی بر آرای باشلار در باب تخیل مادی شاعر در شعر و تطابق آن ها با نگاره است تا آشکار نماید که عناصر چهارگانه در تخیل فردوسی در این داستان چه جای گاهی داشته و چگونه در قالب کلمات و تصویرسازی ها نمود پیدا کرده و تا چه اندازه با نقد تخیلی باشلاری در شعر و نگاره قابل تطبیق است. به استناد موارد یافت شده می توان گفت شاعر و نگارگر از تخیل مادی و دوگانگی دیالکتیکی مورد نظر باشلار در خلق اثر خود بهره مند گردیده اند.
تحلیل منطق واسازانه روایت رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هر روایت، نوعی منطق واسازانه وجود دارد که از طریق تقابل اجزای ساختاری روایت یعنی رخ دادها و طرح شکل می گیرد. تکیه بر هر کدام از این اجزا، خوانشی متفاوت به وجود می آورد. روایت رستم و سهراب به دلیل نوع تراژیک خود، باید به فاجعه منتهی شود. این ویژگی، روی دادها را به سمت طرحی خاص جهت می دهد و در نتیجه این گونه برداشت می شود که روی دادها بر اساس نیت نویسنده و نوع تراژدی چیده شده اند و هیچ گریزی از فاجعه نیست. از طرفی منطق و احتمالاتی که به واسطه رخ دادها در متن ایجاد می گردد، باعث شده تا این گونه برداشت شود که خاصیت علّی و منطقی روی دادها باعث به وجود آمدن چنین فاجعه ای شده است. بر اساس همین منطق متضاد، در این مقاله کوشش شده، تناقض داستان و طرح و تبعات ساختاری و معنایی این تنش در روایت رستم و سهراب واکاوی شود. ضعف رخ دادها و برجسته شدن طرح، ضعف روابط علّی، استفاده از شتاب مثبت برای به حاشیه راندن خلل های معنایی، توجیه علیت حوادث با پشتوانه قضا و قدر، تکثیر تعلیق و واسازی طرح از جمله پیامدها و شگردهایی هستند که به واسطه تنش واسازانه میان داستان و طرح در این روایت شکل گرفته اند.
تعارض میان فردی در داستان «لهراسپ و گشتاسپ» با تکیه بر نظریات علم مدیریت تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال پانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۷
219 - 238
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای برقراری ارتباط و تعامل با هم دیگر ناگزیر از داشتن رفتارها و اعمالی هستند که تفاوت های ذاتی و بعضاً اکتسابی این رفتارها، تعارضات میان آن ها را اجتناب ناپذیر می سازد. تعارض از تقابل دو خواسته و گاه دو فکر بروز می کند؛ بدین معنی که دو یا چند نفر از افراد به دلیل اختلاف در نیازها، خواسته ها، اهداف و ارزش ها در مقابل یک دیگر قرار می گیرند. ازاین رو تفاوت ها، خطرات و انگیزه های متمایز از یک دیگر در افراد، بافت سازمانی را از تعارض های سازمانی اجتناب ناپذیر می کند. «مدیریت تعارض» یکی از روی کردهای مهم رفتار سازمانی درصدد کنترل و کاهش این تعارضات است. ادبیات نمود رفتارهای متقابل آدمی است. تعارض ها و تناقض ها در آثار ادبی رخ می نمایند و گاه راه کارهای مدیریت این تعارضات نیز در قالب داستان و حکایت بیان می شود. شاهنامه فردوسی به عنوان اثری گران سنگ و بی بدیل حماسی، اگر در چند خصیصه بارز خلاصه شود مسلماً مهم ترین خصیصه اش «تضاد و کشمکش» و تبعات مثبت و منفی حاصل از آن خواهد بود که به عنوان بن مایه ای ژرف بر سراسر داستان های این اثر هنری، سایه افکنده است. در این مقاله توصیفی تحلیلی، سعی شده است تعارضات میان فردی داستان گشتاسپ و لهراسپ تحلیل شود. هدفِ نویسندگان در این تحقیق، نشان دادن دیدگاه های درخور توجه و برجسته فردوسی و ارائه راه کار و شیوه های مبتنی بر کنترل و حل تضادها و تعارضات میان فردی پیش آمده در شرایط گوناگون است که می تواند الگویی قابل ملاحظه برای مدیران امروزی باشد.
مقایسه منظومه های عاشقانه «رابعه و بکتاش» عطار و «سلامان و ابسال» جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منظومه تمثیلی «رابعه و بکتاش» از الهی نامه عطار نیشابوری، با درون مایه عرفانی در 421 بیت با مضامین عشق عذری سروده شده است. رابعه با اینکه شاهزاده است، عاشق بکتاش (غلام برادرش حارث) می شود. منظومه «سلامان و ابسال» نیز در 10860 بیت از هفت اورنگ جامی، داستان تمثیلی شرح دلدادگی ابسال (دایه) به سلامان است. در هر دو داستان، دختران شروع کننده عشق اند. «رابعه» عاشق «بکتاش» و «ابسال» عاشق «سلامان» و عشقشان نسبت به معشوق پایدار و پاک است. هر دو شخصیت از خاندان سلطنتی هستند؛ پدر رابعه، شاه بلخ و پدر سلامان، شاه یونان است و هر دو از درون خانواده به زندگی خود پایان می دهند. «رابعه» توسط برادرش از بین می رود و «ابسال» خود را در آتش می سوزاند. این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شد، نشان می دهد که مهارت سرایندگان این دو منظومه در توصیف دقیق عشق و همچنین منش شخصیت ها، مخاطب را تا پایان داستان تحت تأثیر قرار می دهد و با وجود رمزآلود بودن هر دو حکایت، عشقی جذاب و پایدار در سیر داستان روایت می شود. مسأله اصلی این پژوهش مقایسه منظومه های عاشقانه «رابعه و بکتاش» عطار و «سلامان و ابسال» جامی و بیان تفاوت ها و همانندی های دو منظومه، تبیین و توصیف دقیق عشق و همچنین منش شخصیت ها و تأثیر آن بر مخاطب است و اینکه فضای عاشقانه داستان چگونه در پیشبُرد روند داستان مؤثر بوده است؟
تصویرهای عاشورایی در شعر معاصر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
23 - 32
حوزه های تخصصی:
شعر عاشورایی با تأثیر از قیام کربلا از دوره آغاز شکل گیری تا هنگام تحول و شکوفایی، برخورداری از زبانی فخیم و درون مایه هایی منحصربه فرد به تدریج ساختار لفظی و معنوی و سبک بیانی خاص خود را یافت و با خلق آثار چشمگیر و قابل اعتنا، زمینه ایجاد مکتب شعری مستقلی را از آن فراهم ساخت. در نتیجه شعر عاشورایی را میتوان این چنین تعریف کرد: شعری است که در مورد امام حسین (ع) و یاران باوفایش سروده شده و میتوان سال 61 هجری را سال شروع این شعر دانست. در این مقاله تلاش شده است نگاه شاعران معاصر به واقعه عاشورا بازنمایی و نمادهای عاشورایی در شعر آنها تبیین شود. در نوشتار حاضر تصاویر عاشورایی در آثار شاعرانی؛ چون: موسوی گرمارودی. قیصر امین پور، محمد حسین کسرایی، علی معلم، صغیر اصفهانی، مشفق کاشانی و مردانی بررسی و تحلیل شده است.
بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
43 - 58
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های دسترسی به ادبیات عامه در ایران ادبیات مکتب خانه ای است که بر مبنای ادبیات شفاهی بوده، به صورت مکتوب در آمده و در مکتب خانه های قدیم به محصلان آموزش داده می شد. از آن جا که زن یکی از مهم ترین موضوعات ادب و هنر سراسر گیتی است، بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در آثار مکتب خانه ای از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. هدف از این پژوهش که به روش مطالعه کتابخانه ای و بر اساس رویکرد توصیفی- تحلیلی صورت گرفته، بررسی جنبه های غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای می باشد. بر این اساس 27 قصه مکتب خانه ای که سیمای غنایی زن در آن ها مشهود است، به عنوان جامعه آماری انتخاب گردیده و مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که پر بسامدترین جنبه غنایی سیمای زن در ادبیات مکتب خانه ای ستایش زیبایی های جسمانی اوست. عشق نیز اصلی ترین درون مایه غنایی سیمای زن در منظومه های عاشقانه می باشد. توبه، مرثیه سرایی، تفاخر، عشوه گری، شادخواری و نفرین از جنبه هایی هستند که با بسامد کم تر سیمای غنایی زن را تشکیل می دهند.
تحلیل نشانه شناسی معشوق در شعر شاملو براساس نظریه مایکل ریفاتر مطالعه موردی: شعر «سرود آن کس که از کوچه به خانه بازمی گردد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
97 - 116
حوزه های تخصصی:
نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر، از نظریه های خواننده محور سده بیستم اروپاست که در تحلیل شعر های اروپایی بسیار تأثیرگذار بوده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه مذکور، موضوع معشوق در نمونه ای از شعر معاصر -از شاملو- بررسی شده است. پژوهشگران پس از خوانش اکتشافی، با بهره گیری از توانش ادبی به خوانش پس کنشانه شعر پرداخته اند. انباشت هایی با معنابن های «فرزند» و «معشوق»، اندیشه غالب شعر را نشان داد. از بررسی منظومه های توصیفی با هسته های «تولد»، «معشوق» و «خانه» و رابطه این انگاره های بنیادین با انباشت ها، جمله های حدسی در قالب هیپوگرام حاصل شد. ماتریس ساختاری شعر که دربرگیرنده ویژگی های خاص معشوق شعر شاملو است، به این ترتیب است: امید به آینده ای پربار -اشتیاق صادقانه معشوق- معشوق نخستین خواننده نوسروده های شاعر -حضور حقیقی معشوق انگیزه سرایش شاعر- تشویق معشوق از شاعر -معشوق پناهگاه شاعر- ناگزیری مردم از پذیرش شعرهای سپید شاعر. ویژگی های خاص معشوق در شعر شاملو از راه بررسی نشانه شناختی را می توان این گونه برشمرد: جلوه انسانی دارد، حقیقی است، دارای هویت فردی، یگانه، زمینی و در دسترس است. همچنین هم پا، هم راه، پناه، قابل اعتماد، کنش ور و انگیزه سرایش ش اعر است. پاره ای از زندگی واقعی اوست. دوست دارد و دوست داشته می شود.
بررسی مؤلّفه های مینی مال جنگ در «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی و واکاوی تطبیقی آن درادبیات مینی مال «دفاع مقدّس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم معاصر، ادبیات داستانی کلاسیک نمی تواند به شکل پیشین خود، بدون دگرگونی در درون مایه و ساختار بر جای ماند؛ از این رو، از اواخر دهه هفتاد قرن بیستم، داستان نویسی در غرب دچار تحوّلاتی در روش کاربرد مؤلّفه های داستانی و حجم داستان ها شد. انبوهی کارها، شتاب زدگی و تنگنای زمان، شماری از داستان نویسان معاصر را به سوی کمینه نویسی و حتی نگارش داستان های سی ثانیه ای ره نمود. این گروه از نویسندگان با درک ضرورت های زمان از حجم داستان ها کاستند و به سوی سادگی بیان و کاربرد کمتر پیچیدگی ها و آرایه های داستانی گرایش یافتند. این سبک داستان نویسی که به دنبال ساده ترین حالت در نوشتن بود، «مینی مالیسم» نام گرفت. از میان نویسندگان آمریکایی، «ارنست همینگوی» نخستین نویسنده ای شناخته می شود که با موضوع جنگ، مینی مال نوشته است. در ایران هم، چندی است نویسندگان، داستان های مینی مال با موضوع جنگ تحمیلی نوشته اند. در این پژوهش، ضمن بیان مؤلّفه های داستان های مینی مالیستی، به بررسی و تحلیل این مؤلّفه ها در داستان مینی مال برگزیده ارنست همینگوی، «پیرمرد بر سر پل» و واکاوی تطبیقی دو نمونه مینی مال ادبیات دفاع مقدّس پرداخته شده است. در بررسی این آثار به این نتیجه می توان دست یافت که «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی، مدل و نمونه کاملی از داستان های مینی مالیستی است که بسیاری از مؤلّفه های آن را داراست؛ در حالی که در مینی مال های منتخب ادبیات دفاع مقدّس، گاهی به سبب تکرار مضامین، احساسی بودن، شعارزدگی و در بعضی موارد ضعف ساختاری، به اصول و مؤلّفه های اساسی این ژانر ادبی کمتر توجه شده است.
پژواک برخی اندرزهای پیشینیان در کتاب قابوس نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
131 - 159
حوزه های تخصصی:
قابوس نامه ، نوشته گران سنگ عنصرالمعالی کیکاووس، از برجسته ترین و مهم ترین آثاری است که پس از اسلام در حوزه ادبیات تعلیمی و در پند و اندرز مخاطبان نوشته شده است. این کتاب چونان دایرهالمعارف ارزشمندی است که بسیاری از آداب ورسوم و نیز شرایط و خصوصیات جامعه ایران عصر نویسنده در آن بازتاب یافته است. بالطبع عنصرالمعالی در بیان اندرزهای بی شمار آن، که در موضوعات گوناگون ایراد شده اند، مانند سایر نویسندگان آثار اندرزی، تحت تأثیر برخی اندرزنامه ها و منابع پیش از خود قرار داشته است و به شیوه های مختلف از مطالب آن ها سود جسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر می کوشد تا با بررسی و برابرنهاد اندرزهای قابوس نامه با آثار پیشینیان، برخی منابع و مآخذ مؤثر در اندرزهای آن را کشف و استخراج کند. از مهم ترین یافته های این پژوهش نیز می توان به تأثیرگذاری قابل توجه منابعی همچون اندرزهای آذرباد مارسپندان ، پندنامه انوشیروان ، آداب ابن مقفع و اشعار بوشکور بلخی بر اندرزهای قابوس نامه اشاره کرد.
بررسی فراهنجاری در اشعار خلیل الله خلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
197 - 216
حوزه های تخصصی:
گستره زبان و ادب فارسی تنها به کشور ایران محدود نمی شود. چه بسا شاعران پارسی گویی که در دیگر کشور های فارسی زبان جهان، هنوز دل به این زبان شیرین بسته و آتش شوق سرایش اشعار ناب فارسی از وجودشان زبانه می کشد. خلیل الله خلیلی از جمله شاعران برجسته دوره معاصر افغانستان است که عشق و علاقه مندی وی به زبان فارسی، همواره او را به سرودن اشعار زیبا و در عین حال پرمخاطب واداشته است. در این پژوهش که با هدف شناخت هرچه بهتر ویژگی های شعر معاصر فارسی در کشور افغانستان صورت پذیرفته، تلاش شده است تا به شیوه توصیفی-تحلیلی، اشعار این شاعر از حیث فراهنجاری در هشت سطحِ معنایی، دستوری، آوایی، زمانی، واژگانی، نوشتاری، سبکی و گویشی بررسی شود. بررسی های به عمل آمده نشان دهنده این موضوع است که خلیل الله خلیلی در سرودن اشعار خود از انواع گوناگون فراهنجاری بهره برده است که در این بین سهم فراهنجاری های معنایی و زمانی بیش تر از سایر موارد است.
بررسی بازنمود واژه های زنانه در دو منظومه «ویس و رامین» و «خسرو و شیرین» ازمنظر زبان و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
149 - 168
حوزه های تخصصی:
رابطه زبان و جنسیت در دهه های اخیر در حوزه های مختلفی ازجمله زبان شناسی اجتماعی و ادبیات موردتوجه پژوهشگران واقع شده است. متأسفانه در راستای شناخت و تحلیل دقیق فرهنگی براساس متون کهن فارسی، پژوهشی صورت نگرفته است. منظومه های غنایی از مهم ترین منابع نمود جنسیت ادبیات فارسی هستند. برای تحلیل زبان و جنسیت در ادبیات کلاسیک فارسی، دو منظومه «ویس ورامین» و «خسرو وشیرین» با دو رویکرد عمده به زبان و جنسیت، یعنی رویکرد تسلط و رویکرد تفاوت بررسی شده است تا مشخص شود که کدام رویکرد در دو منظومه مذکور ازنظر واژگان زنانه غالب است. روش تحقیق به هر دو شکل تحلیل کمّی و کیفی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نمایانگر این است که شمار واژگان زنانه در «ویس و رامین» بیشتر است و برخلاف تصور اولیه، رویکرد تفاوت در واژگان به کار رفته در هر دو منظومه نسبت به رویکرد تسلط بیشتر است و همچنین میزان رویکرد تفاوت در «خسرو و شیرین» بیشتر از «ویس و رامین» است. نتایج این تحقیق می تواند تا حدودی بازنمودی از جایگاه زنان آن روزگ ار نیز باشد.
بررسی تأثیرپذیری سعدی از قرآن کریم و نهج البلاغه در تعالیم مربوط به عشق و محبت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بی تردید عشق و محبّت، چه زمینی و چه آسمانی همواره هسته مرکزی اندیشه شاعران، نویسندگان، عرفا و اندیشمندان در طول تاریخ بوده است، امّا نوع پرداخت و نحوه بیان در آن ها یکسان نیست. سعدی نیز به عنوان خداوندگار مسلّمِ غزل عاشقانه و برجسته ترین شاعر در حوزه ادبیّات تعلیمی زبان فارسی، بسیاری از مضامین اخلاقی مربوط به عشق و محبّت را در متعالی ترین حالت خویش در کلیّات سعدی با تأثیرپذیری از آموزه های دینی معرّفی نموده است.این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تأثیرپذیری سعدی از آموزه های قرآن کریم و نهج البلاغه در تعالیم مربوط به عشق و محبت بپردازد. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که سعدی عشق زمینی و آسمانی را توأمان دارد و به جایگاهی می رسد که این دو به وحدت رسیده و در نهایت راه وصول به حقیقت می شوند. عشق در کلام سعدی از عشق به انسان فراتر رفته به تمام کائنات تسرّی پیدا می کند و سرانجام به عشق الهی منجر می گردد. هم چنین سعدی با الهام گرفتن از آموزه های دینی، از مفهوم عشق و محبت برای دستیابی به فضایل اخلاقی نیز بسیار بهره برده است.
نقد روانکاوانه «شرح پریشانی» وحشی بافقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
55 - 64
حوزه های تخصصی:
درشعرِ«شرح پریشانی»، وحشی بافقی، به شرح رابطه عشقی خود با معشوق خود می پردازد. با توجه به نظریه «ناخودآگاه» فروید، شاعر در روند شرح حال پریشانی خود کلمه ها و جمله هایی را ناخواسته از ضمیر و «ناخود آگاه» یا «نهاد» خود بر زبان می آورد که نهاد و ضمیر او را برای ما آشکار می سازد. با این همه شاعر با داشتن « خودآگاه» نیرومند تلاش می کند «ناخودآگاه» خود را به گونه ای ماهرانه مهار کند و بر واقعیت درونی خود سرپوش بگذارد. به گفته فروید با این کارش امیال خود را به « ناخود آگاه» می سپارد و بهای متمدن شدن خودش را می پردازد. در این راه شاعر گاهی با اشاره به داستا نی کهن و مقدس لغزش زبانی خودش را توجیه می کند. کوشش وحشی یعنی جدال میان «خودآگاه» و « ناخود آگاه» باعث ایجاد نوعی تضاد درونی در این شعر شده است که تا پایان شعر ادامه دارد و شاعر نمی تواند خودش را از این تضاد رها کند و نتیجه ای قطعی بگیرد. و شاید به این دلیل است که به درد دل می پردازد، بلکه سخنانش دل معشوق را نرم کند و با او کنار بیاید.
مناظره، ادب بی اضطراب بررسی ژرف ساخت معناییِ مناظرات در انواع ادبی با تکیه بر ادب تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناظره، گفت وگویی مبتنی بر ادب بی اضطراب است و آنگاه که درصدد اقناع و اثبات بربیاید، خود را با پوششی از کنایه و ایهام و ابهام و تحقیر و طنز بر حریف می آراید. طرفین مناظره و بیشتر طرف غالب آن، سخن خود را در لفافه ای از الفاظ مؤدبانه می آرایند، حال آنکه ظرایف و لطایف و تعریض هایی در پشت آن سخن برای تنبیه و تعلیم نهفته است. این مقاله بر آن است مناظره را با توجه به ظرفیت گفتمانی آن، از نظر نقش کارکردی آن در اجتماع بررسی کند و در انواع مختلف ادبی که ذهن انسان، آمال و خواسته ها و وسعت نظر او را آینگی می کنند، نشان دهد. حاصل آنکه مناظره طبق «بافتار و ساختار روایی» خاص در جهت عینی کردن مسائل فلسفی و فکری و اجتماعی در انواع ادبی تجلی دارد و بر اصل «رعایت بافت موقعیت» و «رندی در کنایه» و «ادب بی اضطراب» استوار است. با تحلیل ژرف ساختی مناظره، نگاشتی تازه از موضوع مبدأ برای شخص سؤال گر آشکار می شود که با کارکردهای کنایه و استعاره هم خوانی دارد. موضوع غالب مناظرات عرفانی، عادت زدایی و حقیقت جویی، مناظرات حماسی، مفاخره و نبرد داد و بیداد، مناظرات تعلیمی، طرح واره های تعلیمی برای ایجاد سؤال هایی در ذهن مخاطب و مناظرات غنایی، بافت موقعیتی و آموزش آداب است. با رعایت این آداب ظریف، شاه و نوکر، غنی و فقیر و... ضمن گفتاری مؤدبانه، موقّرانه، بی اضطراب سخن خود را بیان داشته از مزیت گفت وگویی راهگشا بهره می برند.
بررسی آموزه های تعلیمی در نخستین مطبوعات تخصصی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
39 - 66
حوزه های تخصصی:
با پیدایی انقلاب مشروطه و طرح مفاهیم جدید در حوزه فرهنگی و اجتماعی، پرداختن به مسائل تعلیمی مرتبط به زنان نیز مورد توجه قرار گرفت. از اواخر عصر قاجار شاهد انتشار نشریاتی هستیم که به صورت اختصاصی به موضوعات مربوط به آنان پرداخته اند. در پژوهش حاضر با تأکید بر نخستین نشریات تخصصی زنان که در اواخر دوره قاجار با مدیریت بانوان ایرانی انتشار یافته، مباحث و موضوعات تعلیمی و تربیتی بررسی شده است. این نشریات با بهره گیری از شیوه های گوناگون، به ویژه استفاده از آموزه های ادب تعلیمی و گونه های ادبی همچون شعر و داستان و نمایش نامه، در پی تربیت نسل جدید دختران ایرانی بودند که همسو با تحولات پدیدآمده در جامعه آن روز ایران است. آنچه در وهله اول برای نویسندگان این نشریات اهمیت داشته، تشویق بانوان به علم آموزی و کسب دانش است. در این دسته از نشریات به هیچ روی دیدگاه های برتری جویانه زنانه دیده نمی شود و شاید بتوان گفت همچنان نوعی نگاه مردسالار در این مطالب دیده می شود. مضامین تعلیمی به کاررفته در این نشریات با توجه به مسائل موجود در جامعه آن روزگار، به عنوان گام هایی ارزشمند در راستای احیای حقوق زنان در جامعه ایران به شمار می آید.