فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۲۱ تا ۲٬۷۴۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
مفاهیم شعر تازی در سایه غزلیات حافظ (عنوان عربی: مفاهیم القصائد العربیة فی ظل غزلیات حافظ الشیرازی)
حوزه های تخصصی:
معمولا تحلیل گران ادبیات تطبیقی دادوستدهای ادبی را در پژوهشهای سنجشی کاملا لمس می کنند، و به طور کلی، این پژوهشگران، ارتباط با زبانهای گوناگون و متون زبان مبدا را ترجیح می دهند و در نتیجه گیریهای ترجمه شده با دیده تمسک و تردید مینگرند.در این میان، شاهد آن بوده ایم که شعرای پارسی سرای غالبا با متاثر شدن از زبانی دیگر، اندیشه های خود را در آن قالب و سبک می سرایند؛ و از آنجاکه زبان مورد توجه آن زمان، عربی بوده، شعرا با وزنها و بحور آن آشنا شدند و قصاید و غزلهای زیبایی سرودند و این مایه مباهات ادب پارسی است که بدانیم حافظ و سعدی از این قاعده مستثنا نبوده و از همین سبک ملمات تا تکبیتی با یک مطلع اقتباس و تضمین کرده اند و با بهره گیری از نماد مذهبی و اسلامی و مفاهیم اخلاقی، ابیاتی خاص سرودند که نمونه هایی از آنها را به بررسی می گذاریم.چکیده عربی: یدرک باحثو الأدب المقارن الأخذ والعطاء فی الدراسات المقارنة بکل وضوح ویفضل هؤلاء الباحثون فی تعاملهم مع مختلف اللغات وشتی النصوص، لغة المبدأ فی الغالب کما ینظرون إلی النتاجات المترجمة بنظرة التحقیق والتردید.والشعراء الفرس کانوا فی الغالب یتأثرون بلغة أخری لینشدوا أشعارهم بأسالیب تلک اللغة وأشکالها ولاشک أن اللغة العربیة کانت اللغة السائدة فی عصر حافظ الشیرازی. حیث إن شعراء هذا العصر بعد تعرفهم علی الأوزان والبحور أنشدوا بعض القصائد والغزلیات الرائعة الجمیلة ویتباهی الأدب الفارسی بوجود شاعرین کبیرین هما سعدی وحافظ إذ أنشدا الملمعات إلی جانب اقتباسهما وتضمینهما للتراث العربی لیصبا ذاک فی أبیات جمیلة بالعربیة. فتمسک حافظ الشیرازی ببعض الرموز الدینیة والإسلامیة والمفاهیم الأخلاقیة لینشد أبیاتا فریدة حاولنا دراسة نماذج منها فی هذه العجالة.
مقاله: آیا این سفر لازم است؟ (استفاده ی موثر از «فلاش بک» در داستان)
منبع:
رودکی۱۳۸۷ شماره۲۲
حوزه های تخصصی:
هویّت و بازتاب آن در رُمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادب پژوهی ۱۳۸۷ شماره ۵
حوزه های تخصصی:
ادبیات در جلوههای سهگانهاش یعنی شعر، نمایش و ادبیات داستانی، در هر دوره، به شیوههای خاص به «انسان» و «حضور او در جهان» نگریسته است، اما عمیقترین، فراگیرترین و انتقادیترین نگاه به انسان را به گونهای از ادبیات داستانی به نام «رمان» واگذار کرده است. درواقع، این ویژگیها، در پاسخ به یک نیاز تاریخی، زمینههای شکلگیری رمان را فراهم کرد و به آن امکان داد تا مناسبترین عرصة ادبی برای درک موجودیت و هویت انسان باشد. مقالة حاضر به استناد چنین دریافتی، این پیشنهاد را مطرح میکند که رمان میتواند بستری برای درک ابعاد هویت یک جامعه در دورهای مشخص باشد. از این جهت میکوشد با در نظر گرفتن ظرفیتهای رمان، نه فقط به عنوان گونهای ادبی، بلکه به عنوان پدیدهای فرهنگی که در گفتگوی مدام با عناصر متغیر یک منظومة فرهنگی، واقعیت رمان را شکل میدهد و اسباب پویایی آن میشود، نوعی روششناسی را برای شناخت جلوههای هویت از منظر رمان معرفی کند. در گام آخر، این روش پیشنهادی به صورت یک الگوی کاربردی در مورد یک رمان مشخص به کار گرفته میشود تا دستاوردهای آن در حوزة شناخت ابعاد هویت آشکار گردد.
بوف کور و شازده احتجاب، دو رمان سوررئالیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بوف کور نوشته صادق هدایت و شازده احتجاب نوشته هوشنگ گلشیری از جمله مشهورترین و بحث انگیزترین رمان های منثور و معاصر فارسی هستند که مورد بررسی های فراوان قرار گرفته اند. با این وصف، نوع ادبی این دو اثر تاکنون بر اساس معیار و هنجاری دقیق و روشن تعیین نشده است. از این رو مقاله حاضر پس از نگاهی کوتاه به پیدایش سوررئالیسم در کشور فرانسه، توضیحی مختصر درباره بینش ها و برداشت های نویسندگان این جنبش و به خصوص پس از ذکر شاخص های رمان سوررئالیست می کوشد تا وجود آشکار و چشمگیر ویژگی های این گونه رمان را در دو اثر بلندآوازه فارسی نشان دهد. تا در نهایت به این نتیجه دست یابد که بوف کور یک رمان سوررئالیست در حد کمال است و در کنار آن شازده احتجاب نیز جایگاهی مشابه دارد.
نقد و نظر: نخستین رمان و رمان نویس تاریخی ادبیات معاصر فارسی
حوزه های تخصصی:
فراسوی مرزها: آرزوی بازگشت در شعر امروز فلسطین
حوزه های تخصصی:
کوه: دیو در بند، یا متفکر خردمند(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات شفاهی و هسا شعر
منبع:
شعر مهر ۱۳۸۷ شماره ۶۱
حوزه های تخصصی:
جا به جاییهای عددی اسطوره آفرینش نمونه نخستین انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ذهن و زبان مردم و آثار ادبی و تاریخی، برخی اعداد هست که اهمیت خاصی دارند مثل سه، سی، شش، نه، دوازده، چهل، صد و هزار که آنها را اعداد کمال می خوانیم. همچنین گاهی هریک از این اعداد را یک شماره کم می کنند و عدد کوچکتر از اهمیت خاصی برخوردار می شود مثل پنج یا نود و نه یا یازده، گاهی نیز اعداد خاص را یک شماره افزون می سازند و شماره افزوده، اهمیت ویژه ای می یابد مثل هفت، سیزده، ده، هزار و یک. به نظر می رسد این موارد با توجه به تعریف و کارکردهای اسطوره، بنیاد اسطوره ای داشته باشند. نگارنده با توجه به اسطوره آفرینش نمونه نخستین انسان، معتقد است عدد کمال، شکل دیگری است از مرگ و پایان که موجب خلق و آفرینش مجدد است، تداوم زندگی و حیات را در کم گرفت و کاستن از شمار عدد کمال نشان می داده اند بدین مفهوم که هنوز چرخه به پایان نرسیده است اگر هم چرخه به پایان برسد دوباره چرخه ای نو آغاز می گردد. این مفهوم خلق دوباره را با افزودن یک شماره به عدد کمال نشان می دادند. مجموعه این تلاشها و حرمت و تقدسی که اعداد یافته اند صرفاً برای تبیین اسطوره ای نبوده است، بلکه مهمترین کارکردش براندازی زمان و غلبه بر آن بوده است.
آیا بهمن نامه حماسه ملی است؟(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ترس از زمان نزد شخصیت های روایتی محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی تصاویر «زمان» در کتاب «جای خالی سلوچ» نزد محمود دولت آبادی می پردازیم. به این منظور، خواهیم دید که آیا در تخیل این شخصیت های روایتی و همین طور راوی روایت، ترس از «زمان» وجود دارد. آنگاه، در صورت حضور این ترس، نشان خواهیم داد که هراس از زمان در چه قالبی به بیان در می آید و چرا، بنابراین تمامی تلاش ما به منظور پاسخگویی به این سئوالات است. باید خاطر نشان کرد. این مطالعه به جنبه های فلسفی تفکر دولت آبادی نمی پردازد. برعکس، به ماده اولیه علاقه مند است یعنی به تصاویر تخیلی. تصاویری هنری که باید آن ها را نماد در نظر گرفت و نه همچون نشانه ای که فردینان دو سوسور از آن سخن گفته است. روش انتخابی برای خوانش یک متن، به تخیل شناسی از نگاه ژیلبر دوران برمی گردد؛ که با انتخاب این روش علمی هدف خود را هم نشان می دهیم: تلاش برای بومی سازی این نظریه تخیلی با کمک گرفتن از آثار ایرانی.
«شب پره» و «سیولیشه» - دو نماد برای یک موقعیت تاویل دو شعر نمادین از نیما یوشیج
حوزه های تخصصی:
"در تاویل شعرهای نمادین نیما یوشیج، با این پیش فرض روبرو هستیم که تعدادی از این شعرها دارای درونمایه اجتماعی - سیاسی است که شاعر به دلایلی نمی توانسته یا نمی خواسته آنها را به طور روشن و صریح بیان کند و برای ابلاغ آنها به نمادهای شاعرانه متوسل شده است. نگارنده سعی دارد با استفاده از شیوه های تاویل شلایرماخر و همفکرانش، به معنا و پیام مورد نظر مولف هنگام سرودن شعر، نزدیک شود. برای این منظور، از طریق مطالعات مستمر و دقیق در زندگی، آثار، افکار و اوضاع اجتماعی - سیاسی روزگار نیما و نیز راهنمایی خود متن، به عنوان یک اثر زبانی، مدعی است که توانسته است تا حدودی به این منظور دست یابد.
در مقاله حاضر، علاوه بر تاویل دو شعر«شب پره ساحل نزدیک» و «سیولیشه»، به لحاظ نزدیکی فضای حاکم بر دو شعر، که از تلنگر زدن کسی به شیشه پنجره اتاق شاعر سخن می گویند، و نیز از نحوه سخن گفتن و برخورد شاعر با هر دو مورد، نگارنده به این نتیجه رسیده است که نمادهای «شب پره ساحل نزدیک» و «سیولیشه»، هر دو به موقعیتی یکسان یا مشابه که در آن شخصی با گرایش های کمونیستی، به امید رخنه کردن در خانه نیما، به شیشه اتاق وی می کوبد، اشاره دارند.
این رویکرد به شعرهای نمادین نیما، به هیچ وجه به معنی انکار رویکرد مخاطب محور به متون ادبی نیست؛ و نگارنده حتی در مورد شعرهای نمادین دارای پیام های اجتماعی - سیاسی، تاویل های متفاوت را از دیدگاههای مختلف ممکن می داند.
"
قصه در نظم و نثر فارسی
حوزه های تخصصی:
افراسیاب مظهر خشم و شهوت در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنامه، اثری حماسی و حکمی، و متعلق به زمانی است که در کانون پربارترین زمانهای تلاقی فرهنگهای شرق و غرب در ایران قرار دارد. در این کتاب، حکمت و اساطیر و حماسه و تاریخ چنان در هم تنیده شده که اثری جاودانی و تحسین برانگیز به وجود آمده است. حکمت فردوسی را هم از مضمونهای داستانهای شاهنامه می توان استنباط کرد و هم از آنجا که به صورت پندهای حکیمانه آشکار در پایان داستانها تجلی می کند. برخی از این داستانها به جنگهای افراسیاب مربوط است. افراسیاب در شاهنامه از دیدگاه حکمت، نماینده دو نیروی بالقوه شرانگیز مفطور در سرشت انسان، خشم و شهوت است.
سیمای افراسیاب در آثار اساطیری و تاریخی مقرون به شر و بدی است. خواه به همین دلیل و خواه به دلیل اینکه فردوسی در گزارش شخصیت او در نمایش بدیها و شرانگیزیها مبالغه کرده باشد، نتیجه این است که او در شاهنامه شرانگیزترین شخصیت انیرانی است که گسترده ترین جنگ را علیه ایرن به راه می اندازد. در این نوشته برای نشان دادن اینکه او نماینده دو نیروی خشم و شهوت است، سیمای او چنانکه در متون تاریخی و اساطیری انعکاس یافته با آنچه در شاهنامه آمده، مقایسه، و پندارها و گفتارها و کردارهای او، که همه در دشمنی با ایران و آمیخته با شر و فساد است در شاهنامه بررسی شده است.
تاثیر ادبیات ایران بر شکل گیری نقش ها در مجالس حماسی تعزیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجالس حماسی تعزیه مشهورترین و پرطرفدارترین مجالس تعزیه هستند که تاثیرات فراوانی را از قصه ها و منظومه های حماسی ایران برخود پذیرفته اند و همین اتفاق یکی از مهم ترین دلایل استقبال عامه مردم از آن هاست مقاله حاضر به چگونگی و میزان این تاثیرات در شخصیت پردازی مجالس حماسی تعزیه می پردازد. این مجالس آکنده از نقش هایی هستند که یادآور بسیاری از قهرمانان و ضد قهرمانان و شخصیت های به یادماندنی ادبیات حماسی ایران زمین می باشد، پهلوانان، پادشاهان، زنان و مردانی که گویا در مجالس حماسی تعزیه تنها تغییراتی بسیار جزیی در ظاهر خود بهوجود آورده اند.