یکی از عمده ترین شاخه های ادبیات که به طور بنیادین به اخلاق می پردازد، ادبیات تمثیلی است. به طور کلی، در حوزه اخلاق و ادبیات، منتقدان به طرح مستقیم مضامین اخلاقی انتقاد وارد کرده اند و عمده این ایرادها و انتقادها به طور خاص، متوجه نوع ادبی تمثیل است که همواره مشتمل بر بیان صریح مضامین اخلاقی است. از سوی دیگر در این بحث های انتقادی، با نظرهای گوناگونی درباره مفاهیمی چون رمز، نماد، سمبل و فابل که ارتباط تنگاتنگی با ادبیات تمثیلی و بیان گزاره های اخلاقی دارند، مواجهیم که نیازمند بررسی عمیق تر هستند. این پژوهش نشان می دهد که باید دلیل کاربرد گزاره های اخلاقی صریح را در تمثیل در ساختار حکایت های تمثیلی جست وجو کرد. از جمله عوامل تعیین کننده در این باره، شناخت زمینه داستانی تمثیل و تخیل در حکایت های تمثیلی است. در این مقاله این عوامل با جزئیات آن ها بررسی گردیده، ارتباط ساختاری و محتوایی حکایت های تمثیلی تبیین شده است.
بحث درباره ریشههای تاریخی طنز بحثی مفصل است که در این مقال نمیگنجد. همانطور که میدانیم طنز و لطیفه تنها در شعرهای شاعران هجاگو خلاصه نمیشود. گفته های آزاد مردانی که به نوکری صاحبان قدرت دل نسپردند و با سخنان نیشدار خود برآنان شوریدند،خود تاریخ مفصلی دارد. رفتار و سخنان طنزآمیز دلقکان نیز در تاریخ طنز و لطیفهگویی یدطولایی دارد. مادراین مجموعه به گوشههایی از شرح زندگانی آنان و نمونه طنزهایی که گفتهاند، میپردازیم.
پیشینه سفر از جایى آغاز مى شود که انسان جستجوگر در پى یافتن دنیاى آرمانى از محدودهء مکرر دانسته ها مى گریزد تا به نادانسته ها دست یابد، زمانى دیگرگونه، مکانى دیگر و دیدى نو بیابد و به جهان بینى تازه اى برسد تا دنیاى درون را متحول کند. سفر به دنیاى خیال، دنیاى مردگان، سفرهاى تفریحى، زیارتى، سیاسى، فضایى و سفرنامه نویسى در هر دورهء تاریخى و علل اجتماعى گرایش به سفر و سفرنامه نویسى مطالبى است که در این مقاله به آن اشاره شده است. در انتها آمارى از مجموع 389 سفر نامه که به لحاظ صورت. جنسیت، موضوع، جغرافیا و زمان تفکیک شده اند ارایه شده است.
مقالة حاضر به هدف معرفی ویژگی های سبکی لیکو، گونه ای از شعر شفاهی بلوچی، تدوین شده است. لیکو تک بیتی است مقفا و با وزن هجایی که با استناد به یافته های پژوهش حاضر از ویژگی های سبکی مشخصی به لحاظ نوع واژگان، تشبیهات، سازوکار استعاری غالب، بازنمود نگرش های قومی و محتوای واقع گرایانة آن برخوردار است. در این پژوهش یکصدو سی و پنج بیت لیکو به ترتیب از کتاب صد لیکو (مؤمنی، 1384)، خبرنامة بلوچستان (Axenov,1990)، منابع اینترنتی و مصاحبه با گویش ور بلوچ مکرانی گردآوری شد. آنگاه پنجاه لیکو به طور تصادفی انتخاب و به کمک گویش ور بلوچی تصحیح و ترجمه شد. سپس ترجمه ها با ترجمه های موجود در منابع مذکور مقایسه شد و تصحیحات اعمال گردید و در نهایت با توجه به محدودیت فضای مقاله، بیست ودو بیت لیکو که به لحاظ سبکی و معنایی معرف خوبی برای این مجموعه به شمار می آمد و واژگان و محتوای آن در گفتمان دانشگاهی قابل عرضه بود انتخاب شد. نوع واژه های به کار رفته در لیکو، تشبیهات و سبک واقع گرای آن مهم ترین ویژگی های این گونه از شعر شفاهی به شمار می آید. از جمله اشعار گویشی دیگری که به لحاظ ساختار و محتوا شبیه به لیکو به نظر می رسد، بیت کردی است.
نبرد با اژدها یکی از مهیج ترین ماجراهایی است که در تاریخ اساطیری و پهلوانی، همواره کانون توجه بوده و رفته رفته به اشعار آیینی نیز راه یافته است؛ به گونه ای که گاه برای قهرمانان دینی نیز نبرد با اژدها و کشتن آن، یکی از افتخارات مهم قلم داد می شده است؛ چنان که بسیاری از شاعران آیینی از سده هفتم تا به امروز به ماجرای کشتن اژدها در مهد توسط حضرت علی (ع) اشاره کرده اند. قدیمی ترین منبع روایی این قصّه، مناقب ابن شهرآشوب در سده ششم هجری است؛ اما در دیگر منابع و متون معتبر شیعه و سنی مانند شواهد التنزیل حسکانی و مناقب خوارزمی و مناقب علی بن ابی طالب (ع) الجلابی الشافعی به این داستان اشاره نشده است. در این پژوهش، سعی شده تا علاوه بر توجه به سیر تاریخی این داستان و حضور پررنگ اژدها در داستان های اساطیری-حماسی به تحلیل و بررسی داستان نبرد با اژدها در مهد توسط حضرت علی (ع) و دلایل رشد چشم گیر آن در شعر آیینی هم پرداخته شود. الب ته شه رت داست ان نبرد با اژدها در حوزه ادیان الهی می تواند بحثی سمبولیک باشد و اژدها نماد همان دشمنان بیرونی (اهریمن، دشمنان دین و...) و درونی (نفس) باشد که تمام قدیسان دینی توانسته اند بر این دشمن چیره شوند و در مورد حضرت علی (ع) هم می تواند علاوه بر دشمن درونی شامل دشمنان بیرونی هم باشد. این داستان به سبب داشتن قالب حماسی و مفاخره آمیز، نه تنها در طول تاریخ بشریت، بلکه در حوزه شعر آیینی هم بسیار مورد اقبال قرار گرفته است.