فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳۲۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
برلنی ها و مسئله تجدد در ایران
حوزه های تخصصی:
ملاحظاتی روش شناختی در چیستی و اعتبار تاریخ نگاری های رسمی
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری رسمی، به منزله ی روایت حکومتی از تاریخ، یکی از کهن ترین و متداول ترین گونه های تاریخ نگاری است که از قدیم ترین دوره ها تا روزگار ما تداوم یافته است.مسئله ی اصلی این مقاله چیستی تاریخ نگاری رسمی و طرح یک رشته ملاحظات روش شناختی درباره ی ویژگی ها و اعتبار این نوع تاریخ نگاری است.برای این منظور کوشیده ایم با بررسی انتقادی روش و سبک تاریخ نگاری های رسمی، قلمرو و موضوع آن، بازیگران و مخاطبان آن و همچنین ویژگی های تاریخ نگاری های رسمی را به همراه هدف ها و جهت گیرهایش و نیز نسبت آن را با قدرت ارزیابی کنیم. این مقاله سرانجام با بیان برخی کاستی های این نوع تاریخ نگاری ، به این نتیجه می رسد که تاریخ نگاری های رسمی به علت جهت گیری های ویژه ی خود نمی توانند واقعیت ها را بازتاب دهند؛ به همین دلیل باید آن ها را در قیاس با منابع رقیب مطالعه کنند تا شناخت بهتری از گذشته به دست آید.
بحران مفاهیم
تحقیقات ادبی: ماده تاریخ سازی
حوزه های تخصصی:
تاریخنگاری فلسفه
ملی گرایی در تاریخ مدرن ایران (گفت و گو با یرواند آبراهامیان)
حوزه های تخصصی:
تاریخ و تاریخ نگاری
حوزه های تخصصی:
توافق با زمان
حوزه های تخصصی:
کتاب و کتابخانه در تمدن اسلامی و جایگاه آن در ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
جستاری پیرامون پیشینه و اوضاع اجتماعی- فرهنگی بیلوار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کردها یکی از اقوام کهن ایران زمین هستند که پیشینه آنان به ژرفنای اسطوره ها باز می گردد ؛ کما این که همین ویژگی یکی از انگیزه های التفات مورخان و پژوهش گران به مناطق کردنشین شده است . البته ، لازم به یادآوری است که برخی از مناطق ، مانند بیلوار که درحد فاصل میان کردستان و کرمانشاهان واقع شده است ، کم تر مورد توجه مورخان و جامعه شناسان قرار گرفته است.
پژوهش حاضر، که با روی کرد جامعه شناسی تاریخی به سیر تحول وتطوراوضاع تاریخی و اجتماعی بیلوار پرداخته ، برآن است تا با بررسی خاست گاه اقوام ساکن دراین منطقه وانگاره های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی آنان ، به شناخت بخشی از این خطه کردنشین نایل آید ، زیرا منطقه بیلوار به رغم پیشینه ای ژرف ، به علت نبود راه های تجاری و ارتباطات گسترده با سایر مناطق ، نه تنها مورد التفات ارباب قدرت و ثروت قرار نگرفته است ، بلکه بیش تر در زمینه های سیاسی و اقتصادی به صورت منطقه ای پیرامونی و حاشیه ای ، میان اورامانات در غرب و دینور در شرق و جنوب شرقی ، بوده است.
پیشنهاد طرح واره ای بومی برای فلسفه تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه تاریخ گرچه همانند بیشینه دانش های بشری شواهد و حتی ریشه هایی در دانش های سنتی شرق مسلمان دارد، ولی به عنوان یک شاخه معرفتی مستقل در غرب سامان یافته و سپس وارد سرزمین های شرقی شده است. وضعیت کنونی دانش در ایران، اسلامی به ویژه با توجه به ضرورت ها و زمینه های تحول در علوم انسانی، مجالی برای درانداختن طرحی نو در زمینه فلسفه تاریخ را فراهم آورده است. مقاله حاضر پس از مروری بر اهم مباحث دو شاخه اصلی فلسفه تاریخ، یعنی فلسفه نظری تاریخ و فلسفه انتقادی تاریخ، کاستی های تقسیم بندی موجود را مورد توجه قرار داده و سپس پیشنهاد مستدل خود را برای بومی سازی مباحث فلسفه تاریخ متأثر از آموزه های دینی در پنج محور اصلی بدین شرح مطرح ساخته است: فلسفه فراتاریخ، فلسفه مجموعه رویدادهای تاریخی، فلسفه رویداد تاریخی، فلسفه علم تاریخ و فلسفه گزارش های تاریخی.
عینیت و جایگاه آن در مطالعات تاریخی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عینیت یکی از مسایل مطرح شده در فلسفه علم تاریخ است که در قرون اخیر نظر فیلسوفان و مورخان را به خود جلب کرده است. اختلاف نظر آنان بر سر این مساله باعث شکل گیری دیدگاه های متفاوتی گردیده است. قبول یا رد عینیت در تاریخ پژوهشگر تاریخ را ملزم به پاسخگویی به سوالاتی در این زمینه می کند. نظر به اینکه تعدادی از فیلسوفان و پژوهشگران تاریخ این موضوع را پیچیده ترین و گیج کننده ترین مباحث فلسفه علم تاریخ شمرده اند، متاسفانه با گذشت سال ها، هنوز هم پژوهشگران تاریخ با همان عنوان از مساله عینیت یاد می کنند. مقاله حاضر ضمن رد این دیدگاه، درصدد آن است که با نگاهی جدید به عینیت، جایگاه آن را در مطالعات تاریخی مورد بررسی قرار دهد و به موانع دست یابی به آن بپردازد.
نهادی به وسعت تمام ضرورت ها
منبع:
زمانه ۱۳۸۸ شماره ۸۶ و ۸۷
حوزه های تخصصی:
با وجود همه استواریها و کارسازیهای نهاد مرجعیت در اقلیم تشیع، و با وجود آنکه تمامی عرصههای معاش و معاد مقلدان را تا آنجا که وظیفه آن است زیر بال و پر گرفته است، از تحلیلهای عمیق در فهم حقیقت تاریخی این نهاد چندان خبری نیست. گه گُدار حکمتی ناگفته از سویی میآید و به گوشی میرسد، ولی بهنظر میرسد که شناخت تحلیلی از تاریخ اجتهاد و مرجعیت، همچنان عرصهای پوشیده و ناپیموده است. در مقاله ذیل نکتههایی برای فراهم کردن زمینة این شناخت به محضر شما تقدیم شده است.