در چند دهه گذشته، به کارگیری الگوی جایگزینی واردات در کشور موجب استفادهگسترده از سیاستهای حمایتی شده است. سیاستهای حمایتی تجاری در دو شکل برقراریتعرفهها و موانع غیرتعرفهای به اجرا در میآیند. موانع غیرتعرفهای به واسطه آن که عملکردبازار را بیشتر از تعرفهها محدود مینمایند و اثر زیانباری بر سازوکار قیمتها دارند، نهادهاییچون سازمان تجارت جهانی را بر آن داشته است تا برای ایجاد شفافیت در نظام قیمتها، درصدد حذف این موانع برآیند و تعرفهها را جایگزین این موانع بنمایند. بنابراین، تعیین معادلتعرفهای برای موانع غیرتعرفهای از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. بدین منظور، با استفاده ازشاخص نرخ حمایت مؤثر، نگاهی ژرفتر به این موضوع میاندازیم. همچنین برایملموسشدن بحث، این روششناسی را برای صنعت لاستیک کشور مورد استفاده قرار میدهیم.
نخستین گام برای ایجاد امکان صادرات غیرنفتی، افزایش در سطح تولیدات داخلیمیباشد. برای افزایش حجم تولید، وجود سرمایهگذاریهای فراوان مسئلهای انکارناپذیر است.بدین روی، تشویق و توسعه سرمایهگذاریها و شناخت پارامترهای مؤثر بر آن حایز اهمیتفراوان است. یکی از این پارامترها، پساندازهای ناخالص ملی است. در این پژوهش، هدفتعیین تأثیرات پسانداز و سرمایهگذاری بر افزایش تولید ناخالص داخلی و صادرات غیرنفتیکشور طی دوره 1375-1338، از طریق یک سیستم معادلات هم زمان میباشد. نتایج نشانمیدهد 1 درصد افزایش در نرخ پسانداز ناخالص ملی، افزایشی معادل 0/25 درصد درسرمایهگذاری ناخالص ملی ایجاد مینماید. در همین حال، افزایش 1 درصدی درسرمایهگذاریهای ناخالص ملی نیز 0/57 به تولید ناخالص داخلی خواهد افزود و این افزایشخود عاملی برای تقویت توان صادراتی کشور میباشد، به طوری که 1 درصد افزایش در تولیدناخالص داخلی، 0/99 درصد بر صادرات غیرنفتی کشور میافزاید.