نسرین باقری

نسرین باقری

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روان شناسی آزاد اسلامی، واحد رودهن، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۰ مورد.
۱.

شادکامی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازگاری شادکامی نوجوانان نیازهای بنیادین روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۱
از دوره های مهم تاثیرگذار در رشد و سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی، دوران نوجوانی هر فردی است که شکل گیری شخصیت و هویت یابی در این دوره حساس شکل می گیرد. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی شادکامی براساس نیازهای بنیادین روان شناختی با میانجی گری سازگاری در نوجوانان بود. روش پژوهش کاربردی و روش انجام آن توصیفی-همبستگی مبتنی بر مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را تمامی نوجوانان دختر شاغل به تحصیل در دوره دوم متوسطه تشکیل می دادند که 352 نفر با استفاده از نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های شادکامی آکسفورد (2002)، نیازهای بنیادین روان شناختی دسی و همکاران (2001) و سازگاری دانش آموزان سینها و سینگ (1993) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد متغیر سازگاری توانسته است نقش میانجی را در رابطه بین نیازهای بنیادین روان شناختی با شادکامی ایفا کند. می توان نتیجه گرفت هنگامی که انگیزه ها و یا پاداش های درونی اثر تقویت شان بیشتر از انگیزه بیرونی باشد، اجرای نیازهای روانی آسان تر شده و تاثیر مثبتی بر سازگاری نوجوان می گذارد؛ چرا که سازگاری ازطریق مشوق ها و تقویت های درونی حاصل می شود و این گونه با ایجاد احساس درونی مثبت در نوجوان منجر به افزایش شادکامی در نوجوانان می شود؛ براین اساس بایستی با فراهم نمودن محیط سالم و پویا و متناسب با نیاز های فردی و شخصیتی هر نوجوان، نوید بهزیستی و شادکامی را در نوجوانان داد.
۲.

مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی در بین دانش آموزان متوسطه

کلید واژه ها: آسیب شناسی شخصیت قلدری خودناتوان سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
زمینه و هدف: پدیده قلدری در مدارس از جمله مواردی است که می تواند امنیت دانش آموزان را تهدید کرده و به تبع آن موجب بروز مسائل آموزشی و تربیتی شود. هدف مطالعه حاضر آزمون مدل ساختاری روابط بین ابعاد آسیب شناسی شخصیت با قلدری به واسطه خودناتوان سازی تحصیلی در بین دانش آموزان متوسطه بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفت؛ جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1400 بود که طبق استعلام از اداره آموزش و پرورش شهر تهران تعداد کل آن ها 145398 نفر بود؛ که بر اساس ملاک میشل (1993) و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 300 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به ابزارهای پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی شوینگر و استینسمر پلستر (2011)، پرسشنامه قلدری اولیوس (1986) و فرم کوتاه پرسشنامه شخصیت نسخه پنجم راهنمای تشخیص و آماری (PID-5-BF) پاسخ دادند. یافته ها: یافته های حاصل از آزمون مدل ساختاری نشان داد که ابعاد شخصیت با خودناتوان سازی و قلدری رابطه مثبتی دارد. همچنین رابطه بین خودناتوان سازی با قلدری نیز مثبت بود. نتایج اثرات میانجی نشان داد که خودناتوان سازی تحصیلی در روابط بین ابعاد شخصیت نابهنجار و قلدری نقش واسطه دارند. نتیجه گیری: نتایج در حالت کلی نشان دادند که مدل آزمون شده با مدل مفهومی دارای برازش مناسبی می باشد.
۳.

The Comparison of the effectiveness of mindfulness-based Therapy and cognitive-emotional Therapy on cognitive fusion in autoimmune patients(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Mindfulness Cognitive-Emotional Therapy Cognitive fusion Autoimmune Patients

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۹۴
This study aimed to compare the effectiveness of mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy on the cognitive fusion of autoimmune patients. In this study, the research method was experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population included all autoimmune patients in Tehran who were referred to medical centers in Tehran in 2019, and 45 autoimmune patients using the purposive sampling method were selected. This number of samples was randomly divided into two experimental groups (15 people in experimental group 1 and 15 people in experimental group 2) and a control group (15 people). The experimental groups were then trained in mindfulness-based therapy and cognitive-emotional therapy (for each therapy, seven weeks and sessions in two hours). But the control group did not receive any training. The instrument used was the revised Cognitive Fusion Questionnaire (Gillanders, Bolderston, Bond, Dempster, Flaxman, et al., 2014). Data were analyzed using a multivariate analysis of covariance. Finally, the findings showed that the effectiveness of both mindfulness and cognitive-emotional therapies on cognitive fusion components are desirable, but according to the mean, cognitive-emotional therapy was more effective than mindfulness therapy on the component of cognitive fusion. In conclusion, these therapies will help to decrease cognitive fusion and improve cognitive defusion in autoimmune patients.
۴.

نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان در دختران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب رابطه والد- فرزند شناختی فراشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف: اضطراب امتحان نوعی اضطراب وابسته به موقعیت است و به عنوان تجربه ای ناخوشایند تجربه می شود و مانع رشد و پیشرفت تحصیلی دانش آموز میگردد. بنابراین شناسایی عواملی که می تواند مانع اضطراب امتحان شود از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 98- 1397 بود که از میان آن ها 330 نفر استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رابطه والد- فرزند؛ مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1956) و پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی داوسون و مک اینری (2004) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد ادراک رابطه پدر- فرزند (001/0=P، 120/0-=β) و ادراک رابطه مادر- فرزند (001/0=P، 161/0-=β) به صورت غیرمستقیم با اضطراب امتحان رابطه دارند. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت راهبردهای شناختی و فراشناختی در رابطه بین ادراک رابطه والد- فرزند و اضطراب امتحان در دختران نقش میانجی داشت.
۵.

پیش بینی رفتارهای پر خطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان

کلید واژه ها: رفتارهای پرخطر سبک های فرزندپروری سبک های هویت نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۶۴
گرایش نوجوانان به انواع رفتارهای پرخطر یکی از اصلی ترین منابع نگرانی در جامعه است. هدف از انجام این پژوهش پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در نوجوانان بود. طرح پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع دوم متوسطه منطقه 4 تهران در سال تحصیلی 1398-1397 تشکیل دادند که 200 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه های خطرپذیری نوجوانان زاده محمدی و همکاران (1390)، سبک های فرزندپروری بامریند (1973) و سبک های هویت برزونسکی (1989) بود. داده های پژوهش با آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان و نرم افزار spss نسخه 23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که سبک فرزندپروری مقتدرانه، سبک تعهد هویت، سبک هویت سردرگم و سبک فرزندپروری مستبدانه توان پیش بینی رفتارهای پرخطر را در نوجوانان دارند (0/05>P). نقش سبک های فرزندپروری و سبک های هویت در شکل گیری رفتارهای پرخطر نوجوانان قابل توجه است.  
۶.

تدوین و اعتباریابی بسته آموزش ارتقای مهارت های فردی برای زنان ساکن در مناطق حاشیه نشین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اعتباریابی بسته آموزشی مهارت های فردی زنان حاشیه نشین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۶۰
مقدمه: امروزه با گسترش کلان شهرها و پیچیدگی های زندگی، مشکلات زندگی نیز روز به روز در حال افزایش است. مشکلاتی که مواجهه شدن با آنها نیاز به مهارت و توانایی دارد. هدف این پژوهش تدوین و اعتبار یابی بسته آموزش مهارت های فردی دختران و زنان جوان حاشیه نشین است. روش: بسته آموزش ارتقای مهارت های فردی در این پژوهش براساس نظریه شناختی- رفتاری طراحی شده است. طراحی بسته در 4 مرحله ی مصاحبه با افراد مطلع، مرور متون، برگزاری جلسه هم اندیشی و تدوین بسته آموزشی، تعیین روایی محتوایی بسته آموزشی بود. در یک نشست تخصصی و با نظرخواهی از متخصصان، روایی محتوایی بسته با استفاده از ابزار شاخص روایی محتوایی و ضریب نسبی روایی محتوایی سنجیده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که بسته آموزشی طراحی شده از اعتبار بالایی برخوردار می باشد. همچنین ضریب نسبی روایی محتوایی بسته برابر با 714/ 0 بدست آمد. بحث: بسته ی آموزشی به آموزش سه مهارت خودآگاهی، ارتباط موثر، تنظیم هیجان پرداخته تا بستری برای ورود و به کارگیری این مهارت ها در زندگی واقعی این اقشار، فراهم آورد.
۷.

مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: حل مسأله خودگویی سلامت روان حساسیت به طرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۰
هدف این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت حل مسأله با آموزش خودگویی بر سلامت روان و حساسیت به طرد در افراد وابسته به سوءمصرف مواد انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. از میان تمامی 470 نفر مراجعه کننده دارای اختلال مصرف مواد افیونی به مرکز درمان سرپایی نسیم رهایی در سال 1401، 60 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه 20 نفری به شیوه تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه استاندارد سلامت روان (کیز، 2002) و پرسشنامه حساسیت به طرد (فلدمن، 1996) بود. گروه آزمایش اول تحت 8 جلسه آموزش مهارت حل مسأله، گروه آزمایش دوم تحت 10 جلسه آموزش خودگویی و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. یافته ها نتایج نشان داد که اثر هر دو روش آموزشی در کاهش حساسیت به طرد و افزایش سلامت روانی در افراد دارای اختلال مصرف مواد افیونی معنادار بود. همچنین، نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که آموزش مهارت حل مسأله در کاهش حساسیت به طرد در مرحله پیگیری اثربخش تر از آموزش خودگویی بود اما بین تأثیر دو روش بر سلامت روانی تفاوتی مشاهده نشد. در نتیجه متخصصان و درمانگران حوزه اعتیاد به منظور ارتقای عملکرد روانی و پیشگیری از عود مصرف در معتادان می توانند در کنار دارو درمانی و دیگر روش های متداول از این شیوه های آموزشی نیز استفاده کنند.
۸.

هم سنجی تأثیر آموزش گروهی رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل تبادلی روی سرمایه روان شناختی زوجین درگیر تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل ارتباط متقابل تعارض زناشویی نظریه انتخاب سرمایه روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۰۷
تعارض زناشویی سرمایه روان شناختی را کاهش می دهد و روی سلامت بدنی و روانی همسران تأثیرات ناگواری می گذارد. پژوهش های قبلی نشانگر خودکارآمدی نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل در کاهش تعارض زناشویی همسران بوده اند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف هم سنجی تأثیر رویکرد مبتنی بر نظریه انتخاب و تحلیل ارتباط متقابل بر سرمایه های روان شناختی زوجین دارای تعارضات زناشویی بود. این پژوهش به روش آزمایشی با طرح گروه کنترل نامعادل با بیش از یک گروه آزمایش انجام شد. بدین منظور از زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه سه شهر تهران با تجربه حداقل یک سال زندگی مشترک با روش نمونه گیری در دسترس، 30 زوج (60 زن و شوهر) انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی 1، آزمایشی 2 و کنترل جایگزین شدند. داده ها قبل و بعد از مداخله با استفاده از پرسشنامه سرمایه های روان شناختی (Luthans, Youssef, & Avolio,  2007) گردآوری شد. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس نشان داد که اجرای نظریه انتخاب و تحلیل رفتار متقابل بر مؤلفه های خودکارآمدی (01/0> P ، 15/10 =  (53 و 2)F) و امیدواری (01/0> P ، 18/14 =  (53 و 2)F) و خوش بینی (01/0> P ، 72/9 =  (53 و 2)F) سرمایه روان شناختی را در سطح 01/0 و مؤلفه تاب آوری (05/0> P ، 78/4 =  (53 و 2)F) آن را در سطح معناداری 05/0 تحت تأثیر قرار داده است. ولی تفاوت اثر متغیر مستقل بر هیچ یک از مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود. یافته ها نشان داد که تفاوت اثربخشی هر دو متغیر مستقل بر مؤلفه های سرمایه روان شناختی معنی دار نبود؛ بنابراین به کارگیری هر دو روش جهت افزایش سرمایه روان شناختی زوجین متعارض به مشاورین و روان درمانگران توصیه می شود.
۹.

مقایسه تأثیر آموزش شناختی - اجتماعی و مربی گری بر رفتار اخلاقی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش شناختی اجتماعی مربی گری رفتار اخلاقی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۷ تعداد دانلود : ۲۰۹
زمینه: رفتار اخلاقی به مجموعه رفتارهای مورد پذیرش جامعه که می تواند درونی و بیرونی و یا مربوط به دیگران باشد اشاره دارد. تحقیقات نشان داده که آموزش شناختی - اجتماعی در ارتقا رفتار اخلاقی دانش آموزان تأثیر داشته، همچنین مربی گری نیز با توانمندسازی افراد بر این رفتار مؤثر نشان داد. با این حال در زمینه مقایسه تأثیر این دو بر رفتار اخلاقی دانش آموزان شکاف تحقیقاتی وجود داشت. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش شناختی - اجتماعی و مربی گری بر رفتار اخلاقی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم به اجرا درآمد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه در لیست انتظار همراه با پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در حال اشتغال به تحصیل در منطقه 2 شهر تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 45 نفر (برای هر گروه 15 نفر؛ یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 1، یعنی 15 نفر در گروه آزمایشی 2 و 15 نفر نیز در گروه در لیست انتظار) بود. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. ابزار پژوهش شامل سیاهه رفتار اخلاقی توسط ثابت، دلاور، پاشا شریفی و خوش نویسان (1394) و بسته آموزشی مربی گری بازرگان (1397) شامل 8 جلسه 45 دقیقه ای) و شناختی - اجتماعی آن ورنون، ترجمه فیروزبخت (1395) شامل 9 جلسه 45 دقیقه ای بود، آموزش در مدرسه به اجرا درآمد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس آمیخته تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که دو شیوه آموزش شناختی - اجتماعی و آموزش مربی گری بر نمرات رفتار اخلاقی در پس آزمون اثر معنی دار دارد. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازه گیری متفاوت است. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که 0/38 کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (0/01 p<). با توجه به این که میانگین گروه آموزش شناختی - اجتماعی از گروه مربی گری بیشتر بوده است، بنابراین آموزش شناختی اجتماعی در افزایش رفتار اخلاقی دانش آموزان مؤثرتر بوده است. نتیجه گیری: می توان به این نتیجه رسید که با دو روش آموزش شناختی اجتماعی و مربی گری، می توان رفتار اخلاقی را در دانش آموزان افزایش داد و استفاده از این دو شیوه آموزشی در برنامه های تحصیلی دانش آموزان ضرورت دارد
۱۰.

رابطه استرس انتظارات تحصیلی و رفتارهای خودشکن تحصیلی: نقش میانجی عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استرس انتظارات تحصیلی رفتارهای خود شکن تحصیلی شناخت و رفتار خودشکن عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۱۷۲
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه استرس انتظارات تحصیلی و رفتارهای خودشکن تحصیلی با توجه به نقش میانجی عدم تحمل بلاتکلیفی است. پژوهش بنیادین و از نوع توصیفی _همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی استان قم بودند که در سال تحصیلی 400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش 420 نفر از دانشجویان بودند که به شیوه دردسترس و از طریق شبکه های اجتماعی واتساپ، اینستاگرام، ایمیل، سروش و آی گپ با توجه به شرایط پاندمی کووید 19 در پژوهش شرکت کردند. ابزار پژوهش مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994)، پرسشنامه استرس ناشی از انتظارات تحصیلی (AESI) آنگ و هوان (2006)، مقیاس رفتار و شناخت خودشکن (SDBCs) کانیگهام (2007) بود. درنهایت از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار 25 spss و 3smart pls برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که شاخص های مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار هستند. مسیر استرس انتظارات تحصیلی به رفتارهای خودشکن تحصیلی (000/0P = , 499/0 = β )، استرس انتظارات تحصیلی به عدم تحمل بلاتکلیفی (000/0P = , 546/0 = β) و عدم تحمل بلاتکلیفی به رفتار خودشکن تحصیلی (000/0P = , 488/0 = β) گزارش می شود. یافته پژوهش نشان می دهد استرس انتظارات تحصیلی به واسطه عدم تحمل بلاتکلیفی در رفتارهای خودشکن تحصیلی نقش دارد.
۱۱.

الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان بر اساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی

کلید واژه ها: اضطراب امتحان شخصیت شناختی فراشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
زمینه و هدف: عملکرد تحصیلی دانش آموزان شاخصی است که به وسیله آن میزان یادگیری و پیشرفت آنها قضاوت می شود و عوامل فردی و محیطی متعددی در عملکرد تحصیلی اثرگذار هستند. هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان براساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی بود. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم در شهر تهران در سال تحصیلی 1398- 1397 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای و حجم نمونه 421 نفر بود. ابزار پژوهش شامل شامل پرسشنامه پنج عاملی نئو کاستا و مکری (1989)؛ مقیاس اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1956) و پرسشنامه راهبردهای شناختی و فراشناختی داوسون و مک اینری (2004) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین عامل روان رنجورخویی شخصیت (01/0>p، 492/0=β) و اضطراب امتحان مثبت و در سطح 01/0 معنادار است. همچنین ضریب مسیر کل بین عامل گشودگی شخصیت (01/0>p، 186/0=β) و اضطراب امتحان منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر بین راهبردهای شناختی و اضطراب امتحان (05/0>p، 196/0-=β) از یک سو و ضریب مسیر بین راهبردهای فراشناختی و اضطراب امتحان (01/0>p، 231/0-=β) از سوی دیگر منفی و به ترتیب در سطوح 05/0 و 01/0 معنادار بود. اثر غیرمستقیم صفات وظیفه شناسی (01/0>p، 126/0-=β)، گشودگی (01/0>p، 121/0-=β) و برونگرایی (01/0>p، 079/0-=β) شخصیت بر اضطراب امتحان منفی و در سطح 01/0 معنادار است. از سوی دیگر اثر غیرمستقیم روان رنجورخویی (01/0>p، 062/0=β) بر اضطراب امتحان مثبت و درسطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت می شود الگوی ساختاری تبیین اضطراب امتحان براساس ویژگی های شخصیتی: ارزیابی نقش میانجی گر راهبردهای شناختی و فراشناختی قابل برازش است.
۱۲.

تدوین چارچوبی برای ارتقای سبک زندگی دانشجویان در جامعه ایران: رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۸
توجه کافی به شیوه زندگی دانشجویان به عنوان یک سرمایه انسانی بالقوه در جامعه و ارتقای آن در ساخت آینده کشور یک ضرورت به حساب می آید؛ بر این اساس هدف پژوهش حاضر ارائه یک چارچوب مفهومی از عوامل ارتقای سبک زندگی دانشجویان در جامعه ایران است. جهت گیری پژوهش، توسعه ای و روش شناسی آن کیفی بوده است. رویکرد و راهبردی که در روش کیفی انتخاب شد، نمونه ای از ترکیب هدفمند قیاس و استقرا با عنوان تحلیل محتوای هدایت شده و تجمعی بود. واحد تحلیل برای مطالعه و بررسی متون نظری و تجربی، بر اساس واحد تحلیل کلمه / نماد و مضمون بوده است. جامعه آماری نیز اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که دوازده نفر به طور هدفمند و از روش زنجیره ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. همچنین از روش تحلیل متون و مصاحبه نیمه ساختاریافته برای جمع آوری داده ها استفاده شد. شیوه کنترل کیفیت تحلیل محتوا، از طریق رویکرد دریافت نظرهای متخصصان به عنوان کمیته تخصصی و ضریب توافق بین کدگذاران بود که با تأیید کمیته تخصصی و برآورد ضریب 0/87، یافته های پژوهش از اعتبار و اعتماد لازم برخوردار شد. براساس یافته های به دست آمده از این مطالعه، 54 کد معنایی در سه مقوله اصلی قابلیت های ذهنی، فردی و اجتماعی طبقه بندی و در یک چارچوب شبکه ای به عنوان عوامل ارتقا و بهبود سبک زندگی دانشجویان در جامعه ایران معرفی شدند. 
۱۳.

مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روان درمانی مثبت گرا طرحواره درمانی انعطاف پذیری شناختی عزت نفس جسمانی جراحی زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۸ تعداد دانلود : ۲۴۲
زمینه: عوامل روانشناختی نقش عمده ای در تمایل به جراحی های زیبایی و تکرار آن در میان افراد بازی می کنند. بر این اساس، درمان های روانشناختی مانند طرحواره درمانی و درمان های مثبت گرا می توانند تا حدود زیادی در بهبود این ریشه های شناختی، روانی و رفتاری مؤثر باشند. مرور ادبیات پژوهشی حاکی از ضرورت انجام مطالعاتی است که به مقایسه دو درمان ذکر شده بپردازند. هدف: پژوهش حاضر به دنبال مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی است. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی جراحی زیبایی بودکه در سال 1399 به بیمارستان ها و مطب های جراحی زیبایی شهر بروجرد مراجعه کردند. از میان آن ها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل جایگزین شدند. روان درمانی مثبت گرا در 14 جلسه 90 دقیقه ای و طرحواره درمانی در 9 جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه برگزار شد و برای گروه کنترل هیچ گونه آموزشی اعمال نشد. ابزارهای پژوهش حاضر شامل مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و حرمت خود جسمانی (کش، 2003) و نوع روش آماری این پژوهش، تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی بنفرونی بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی موجب بهبود انعطاف پذیری شناختی و حرمت خود جسمانی در زنان متقاضی جراحی زیبایی می شوند (0/05 >p) و درصد بهبودی آن ها بیشتر از آزمودنی های گروه کنترل است (0/05 >p). ولی دو گروه آزمایشی تفاوت معناداری با هم نداشتند (0/05 <P). نتیجه گیری: به نظرمی رسد که روان درمانی مثبت گرا و طرحواره درمانی موجب بهبود ارزیابی افراد از ظاهر جسمانی خود و بالا بردن میزان ادراک افراد در سنجش، ارزیابی و قابل کنترل بودن محیط در زنان متقاضی جراحی زیبایی می شود.
۱۴.

تدوین و روایی یابی بسته ی آموزشی سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی های منش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بسته ی آموزشی سبک زندگی روان شناسی مثبت توانمندی منش دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۴۸
زمینه و هدف: توجه کافی به شیوه زندگی دانشجویان و ارتقای آن در ساخت آینده کشور یک ضرورت است؛ لذا پژوهش حاضر با هدف تدوین و روایی یابی بسته ی آموزشی ارتقاء سبک زندگی دانشجویان مبتنی بر روان شناسی مثبت و اثربخشی آن بر توانمندی های منش انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر ترکیبی و بر مبنای طرح اکتشافی متوالی - مدل تدوین طبقه بندی بود. برای تدوین بسته آموزشی، از واحد کلمه/نماد و مضمون در تحلیل محتوا استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی، اعضای هیئت علمی دانشگاه بودند که به طور هدفمند و بر اساس شاخص های خبرگی دوازده نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور بررسی تأثیر بسته آموزشی بر توانمندی های منش، ۳۴ دانشجو به روش نمونه گیری داوطلبانه در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹، انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آموزش گروه آزمایش در نه جلسه ی ۶۰ دقیقه ای صورت گرفت. داده های به دست آمده از آزمون توانمندی های منش پترسون و سلیگمن (۲۰۰۴) با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری موردبررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته ها، ۵۴ عامل در سه مقوله قابلیت های ذهنی، فردی و اجتماعی شناسایی و طبقه بندی شدند و از طریق یک چارچوب شبکه ای به عنوان بسته آموزشی ارائه گردید. همچنین، آموزش بسته توانسته است در بهبود توانمندی های منش دانشجویان (خرد و دانش، تعالی، انسانیت، عدالت، خویشتن داری، شجاعت) به طور معناداری مؤثر واقع شود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش درمجموع اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء سبک زندگی بر توانمندی های منش دانشجویان را تأیید کرد.
۱۵.

نقش میانجیگری تحمل ناپذیری بلاتکلیفی در رابطه بین نظریه های ضمنی هوش و رفتارهای خودشکن تحصیلی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: باورهای ضمنی هوش رفتارهای خودشکن تحصیلی شناخت و رفتار خودشکن عدم تحمل بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
هدف از تحقیق پیش رو آزمون مدل معادلات ساختاری پیش بینی رفتارهای خودشکن تحصیلی بر اساس باورهای ضمنی هوش با میانجیگری تحمل ناپذیری بلاتکلیفی بود. این پژوهش بنیادین و کمی و نوع توصیفی _ همبستگی و مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی استان قم بودند که درسال تحصیلی 400-1399 مشغول به تحصیل بودند. نمونه 420 نفر از دانشجویان بودند که به شیوه دردسترس و از طریق شبکه های اجتماعی واتساپ، اینستاگرام، ایمیل، سروش و آی گپ با توجه به شرایط پاندمی کووید 19در پژوهش شرکت کردند. ابزار مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS) فریستون و همکاران (1994)، مقیاس باورهای ضمنی هوش (ITIS) عبدالفتاح و ییتس (2006)، مقیاس رفتار و شناخت خودشکن (SDBCs) کانیگهام (2007) بود. از روش تحلیل معادلات ساختاری و نرم افزار 25 spss و 3smart pls برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان می دهد که شاخص های مدل پیشنهادی از برازش قابل قبولی برخوردار هستند. مسیر باورهای ضمنی هوش به رفتارهای خود شکن تحصیلی (000/0p = , 648/0 = β )، مسیر باور های ضمنی هوش به تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (000/0p = , 566/0 = β )، مسیر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی به رفتارهای خود شکن تحصیلی (000/0p = , 354/0 = β ) گزارش می شود.
۱۶.

نقش میانجیگر خودهای ممکن در رابطه بین چشم انداز زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب امتحان چشم انداز زمان خود ممکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۲ تعداد دانلود : ۱۵۶
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجیگر خودهای ممکن در رابطه بین چشم انداز زمان با اضطراب امتحان دانش آموزان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمام دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران بود که در سال تحصیلی 99-98 مشغول به تحصیل بودند که از میان آن ها 255 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل اضطراب امتحان ساراسون و همکاران (1958)؛ توازن خودهای ممکن زادشیر و همکاران (1399) و سیاهه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999) بود. برای تحلیل داده ها از روش مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین چشم اندازهای آینده (01/0>p، 176/0-=β)، حال لذت گرا (01/0>p، 179/0-=β) و گذشته مثبت (01/0>p، 076/0-=β) با اضطراب امتحان منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر غیرمستقیم بین چشم انداز گذشته منفی با اضطراب امتحان (01/0>p، 053/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد چشم انداز زمان موجب می شود فرد برای اهداف بلند مدت خود برنامه ریزی کند، این طرح ریزی موجب افزایش تفکر امیدوارانه، داشتن منابع مقابله ای کافی و کارآمد برای تفکر هدفمند و آشنایی با مسیرهای لازم برای رسیدن به اهداف، می شود که در نهایت موجب شده دانش آموز اضطراب امتحان را تجربه نکند.
۱۷.

مقایسه اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر باورهای غیر منطقی و تصویر بدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورهای غیرمنطقی تصویر بدنی روان درمانی مثبت گرا طرح واره درمانی جراحی زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۲۰
هدف پژوهش حاضر مقایسه ای اثربخشی روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر باورهای غیرمنطقی و تصویربدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان متقاضی جراحی زیبایی بود که در سال 1399 به مراکز جراحی های زیبایی شهر بروجرد مراجعه کردند. از میان آن ها 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگذاری شدند. بر روی گروه اول روان درمانی مثبت گرا در 14جلسه 90 دقیقه ای و بر روی گروه دوم طرح واره درمانی در 12جلسه 90 دقیقه ای به مدت دو ماه در محیط اسکایپ اجرا شد. شرکت کنندگان پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز (1968) و تصویر بدنی کش (2004) را قبل و بعد از مداخله ها تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS-21 و روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که هر دو درمان روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی بر روی باورهای غیرمنطقی و تصویربدنی در زنان متقاضی جراحی زیبایی تاثیر معنی داری داشتند (001/0>p). همچنین نتایج آزمون تعقیبی نشان داد که بین دو گروه روان درمانی مثبت گرا و طرح واره درمانی در باورهای غیرمنطقی و تصویر بدنی تفاوت معنی داری از نظر آماری وجود ندارد (05/0<.(P نتایج به دست آمده بر استفاده بیشتر از این دو مداخله برای تغییر در متغیرهای روان شناختی دخیل در گرایش به جراحی های زیبایی اشاره دارد.
۱۸.

رابطه سرمایه روانشناختی و فرسودگی شغلی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی در پرستاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: سرمایه روانشناختی فرسودگی شغلی ادراک مسئولیت اجتماعی پرستاران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۵۴۸
هدف: هدف این پژوهش تعیین رابطه سرمایه روانشناختی و فرسودگی شغلی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی در پرستاران بود.روش: این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش پرستاران مجتمع بیمارستانی امام خمینی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1399 بودند که تعداد 600 نفر آنها (300 مرد و 300 زن) با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های سرمایه روانشناختی (لوتانز و همکاران، 2007)، فرسودگی شغلی (مسلچ و جکسون، 1981) و ادراک مسئولیت اجتماعی (کارول، 1979) بودند. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که مدل سرمایه روانشناختی و فرسودگی شغلی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی پرستاران برازش مناسبی داشت. علاوه بر آن، سرمایه روانشناختی بر ادراک مسئولیت اجتماعی پرستاران اثر معنادار مستقیم و سرمایه روانشناختی و ادراک مسئولیت اجتماعی بر فرسودگی شغلی آنان اثر معنادار مستقیم داشتند. همچنین، سرمایه روانشناختی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی بر فرسودگی شغلی پرستاران اثر معنادار غیرمستقیم داشت (05/0˂P).نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده، برای کاهش فرسودگی شغلی پرستاران می تواند میزان سرمایه روانشناختی و ادراک مسئولیت اجتماعی را در آنها از طریق کارگاه های آموزشی ارتقاء بخشید. دیگر یافته ها نشان داد که سرمایه روانشناختی با میانجی گری ادراک مسئولیت اجتماعی بر فرسودگی شغلی پرستاران اثر معنادار غیرمستقیم داشت.
۱۹.

نقش الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در پیش بینی رضایت زناشویی: یک مطالعه تشخیصی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت زناشویی الگوهای ارتباطی سبک های هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۸ تعداد دانلود : ۳۰۶
هدف: خانواده، یک نظام اجتماعی طبیعی است که در همه مراحل تکوین آن زن و مرد، خرده نظام اصلی بوده و عوامل متعددی چون الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در رضایت زناشویی آنان نقش دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی الگوهای ارتباطی و سبک های هویت در پیش بینی رضایت زناشویی بود. روش: طرح پژوهش، تابع تشخیص دو گروهی بود. جامعه آماری این پژوهش مردان و زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی وابسته به نظام مشاوره و روان شناسی شهر تهران در سال 1398 بودند. 480 نفر از این افراد بر اساس فرمول کرامر و به شیوه نمونه گیری دسترس انتخاب شدند به پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (EMSQ) السون و همکاران(1987)، الگوهای ارتباطی (CPQ) کریستنسن و سالاوی (1984) و سبک های هویت (RISI) برزونسکی و همکاران (2013)  پاسخ دادند. از بین آن ها به این منظور تعداد 100نفر دارای رضایت زناشویی بالا و 100نفر دارای رضایت زناشویی پایین انتخاب شدند و داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش تابع تشخیص (ممیزی) تحلیل شد. یافته ها:نتایج نشان داد که با کمک الگوهای ارتباطی و سبک های هویتی می توان رضایت زناشویی را پیش بینی کرد و تحلیل ممیزی توانست با 74 درصد پیش بینی صحیح افراد را به دو گروه دارای رضایت زناشویی پایین و بالا طبقه بندی نماید. نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد عواملی همچون الگوهای ارتباطی و سبک های هویت بر رضایت زناشویی تأثیرگذار است. پیشنهاد می شود درمانگران در ارائه راهکارهای ارتقادهنده رضایت زناشویی به این عوامل توجه بیش تری مبذول نمایند.
۲۰.

تحلیل محتوای پست های روان شناختی در دوران شیوع کووید-19 در فضای مجازی

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
زمینه و هدف: شیوع کووید-19 آثار روان شناختی گوناگونی بر روی مردم جهان داشته است. با وجود رونق فضای مجازی در این دوره، بررسی پست های روان شناختی مردم در این فضا اهمیت خاصی دارد. این تحقیق با هدف تبیین و طبقه بندی پست های روان شناختی در دوران شیوع کووید-19 انجام شد. روش پژوهش: روش این مطالعه کیفی از نوع تحلیل محتوای متن قراردادی و جهت دار بود که به روش آنتروپی شانون در بازه زمانی خرداد 1399 تا اسفند 1399 انجام شد. جامعه این مطالعه شامل کلیه پست های روان شناختی در شبکه های اجتماعی درباره کووید-19 در دوران شیوع این ویروس بود. به دلیل ماهیت کیفی این مطالعه بر اساس قاعده اشباع نظری و با توجه به نظر متخصصان این حوزه، 223 پست با مضمون روان شناختی به صورت هدفمند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. سپس به صورت دستی طبقات و زیرطبقات تحلیل شدند. یافته ها: پست های روان شناختی در دوران شیوع کووید-19، در دو طبقه اصلی بهزیستی روان شناختی و آسیب شناسی روانی قابل تقسیم هستند. بهزیستی روان شناختی دارای زیرطبقه های مهارت های زندگی، مثبت نگری، معنا و هدف مندی، حمایت اجتماعی و شکرگزاری و قدردانی است. آسیب شناسی روانی نیز دارای سه زیرطبقه برون سازی و درون سازی مشکلات روانی- رفتاری و مکانیسم های دفاعی است. همچنین هرکدام از زیرطبقه ها دارای زیرطبقه های ردیف دوم می باشند که زیرطبقه ها به واسطه آنها مشخص و متمایز می شوند. نتیجه گیری: پست های گوناگون روان شناختی و غیر روان شناختی ارائه شده در دوران شیوع کووید-19 نیاز به مطالعه بیشتری دارند. بر این اساس پیشنهاد می شود در مطالعات آتی پست های روان شناختی با توجه به بیماری های روانی بررسی شوند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان