فاطمه کاتب

فاطمه کاتب

مدرک تحصیلی: استاد گروه پژوهش هنر دانشگاه الزهرا(س)، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۴ مورد.
۱.

تاثیر نور در فضاهای خالی بر کیفیت زندگی و رفتارهای اخلاقی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی سلامت روان نور هوش هیجانی معماری و فضاهای داخلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 125 تعداد دانلود : 348
بینایی که مهم ترین حس انتقالی در میان دیگر حواس انسان می باشد در منتقل کردن احساسات مختلف و ادراکات گوناگون به مغز انسان نقش بسزایی دارد. در این نقل و انتقال عناصر و عوامل بسیاری از جمله محیط و فضاهای پیرامون انسان و به ویژه نقش ""نور"" از اهمیت خاص برخوردار است . هدف از این تحقیق، اهمیت و تاثیر نور در فضاهای داخلی با توجه به تاثیر پذیری جسم و روان انسان از ""نور"" می باشد. همانگونه که اصل آفرینش و بقا و حیات موجودات بر پایه و اساس و پدیده نورخواست ادامه می یابد، باید به این مهم که یکی از عوامل حیاتی جهت حفظ سلامت جسم و تعادل روان و نیز ارتقاء کیفیت زندگی و در نتیجه حفظ و رعایت شئونات اخلاقی است، بیشتر پرداخته شود. در این مقاله که صرفاً به نورهای مرعی پرداخته سعی بر آن است که اهمیت ""نور"" در معماری ایرانی و بهره برداری از نور در طراحی ها و ایجاد فضاهای مطلوب و مناسب و همچنین ارتباط محیط و فضاهای پیرامونی باسلامت تن و روان، رشد و شکوفایی هوش هیجانی و رعایت اصول اخلاقی با توجه به اهمیت فوق العاده و تاثیر پذیری انسان از محیط، جهت ارتقاء کیفیت زندگی بررسی گردد.
۲.

واکاوی نقش مایه شیر در نقوش برجسته آشوری (مطالعه موردی نمونه های دوره آشوربانیپال دوم)

کلید واژه ها: نقش شیر دوره آشور نقش برجسته بین النهرین آشوربانیپال دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 953 تعداد دانلود : 146
در تمدن آشور،  نقش مایه شیر بر روی نقوش برجسته به عنوان مهم ترین هنر آشوریان، بسیار جلوه گر شده است و شکارشیران یکی از مهم ترین موضوعات نقوش برجسته این تمدن است. ازین رو مسأله این تحقیق مطالعه نقش شیر بر نقوش برجسته آشوریان(دوره آشوربانیپال از 668-627 ق.م، دوره آشورِ جدید)، یعنی هزاره اول قبل از میلاد است. ماهی ت این پژوهش از ن وع تحقیقات تاریخ ی و توصیفی تحلیلی اس ت و روش گ ردآوری اطلاع ات از ن وع کتابخانه ای است. این تحقیق سعی دارد با نگرشی در صحنه های شکارِ نقوش برجسته آشوری که دارای نقشِ شیر هستند، به ماهیت و دلیل استفاده و همچنین کیفیت طرحِ نقوش برجسته در این دوره، به عنوان هدف پژوهش، پی ببرد. در این راستا سوال پژوهش ازین قرار است: به چه علت شکار شیر نمادی از اقتدار پادشاهی آشوری و غلبه بر او نماد شکست دشمنان امپراتوری است؟ در نتیجه این پرسش باید گفت: صحنه های شکارشیر توسط پادشاهان آشوری که به فراوانی در دوره آشورنو یافت شده اند، به عنوان نمادی از سلطنت و دفع و نابودیِ قدرت این جانور در قالب دشمن یا نیروی پلیدی و بیماری زا و همچنین تقدیم آن بصورت قربانی است که تنها توسط شخص پادشاه در قالب کاهن شاه صورت می گرفته است.
۳.

پنجره، عنصر اصیل منظر؛ زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت زیبایی عملکرد پنجره منظر نگارگری دوره صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 313 تعداد دانلود : 340
نگارگری از زمره هنرهای سنتی است که زبان و بیان آن از ویژگیهای منحصر به خود تبعیت می کند. بسیاری از پژوهشگران از یکسو با دیدگاه های مختلف که اغلب دنباله رو رویکردهای سنت گرایی و عرفانی هستند، به مطالعه فراواقعیت های آن پرداخته و از سوی دیگر برخی محققان به دلیل فقدان آثار به جامانده از دوره های پیشین در حوزه های مختلف از جمله معماری، باغ سازی، شهرسازی، هنر و فرهنگ به آن روی آورد ه اند و از خلال خوانش آنها به ویژگیهای سبکی این حوزهها در هر دوره پی می برند. به گواه ادبیات و تاریخ معماری ایران، پنجره به عنوان یک عنصر عملکردی از همان ابتدای تاریخ سکونت در معماری ایران باستان و دوران اسامی حضوری پررنگ داشته، به طوری که نقش نوررسانی و تهویه هوای داخل ابنیه را عهده دار بوده است. در دوران صفوی پنجره به عنوان گون های مشبک و پرده دار مطرح می شود که امکان دیدن، بدون دیده شدن را فراهم می سازد. این گونه جدید به افراد به ویژه بانوان دوره صفوی اجازه م یداد به رغم منع حضور مستقیم در مراسم، جشن ها و دیگر رویدادها، امکان مشارکت و مشاهده بدون خدشه دارشدن خلوت و آسایش شان را داشته باشند که به خوبی با اصل محرمیت فرهنگ ایرانی اسلامی نیز مطابقت داشت. با مطالعه نگاره های دوره صفوی به عنوان نقطه عطف نگارگری ایران، به نظر می رسد پنجره از یک عنصر کالبدی صرف که تنها وظیفه نوررسانی را برعهده دارد فراتر رفته و به واسطه برقراری تعامل انسان با محیط تبدیل به عنصری منظرین می شود؛ به طوری که نگارگر هوشمندانه از پنجره برای جای گذاری شخصیت ها و تعامل با فضای درون و بیرون بهره می گیرد. این مقاله با پذیرش فرض منظرین بودن عنصر پنجره ادعا میکند زیبایی شناسی آن در نگاره های دوره صفوی همچون دیگر پدیدههای منظرین شهری از سه مؤلفه عملکردی، هویتی و زیبایی به طور هم زمان تبعیت میکند و میتوان گفت زبان و بیان زیبایی شناسی پنجره در نگارگری دوران صفوی، زبان و بیانی منظرین است
۴.

بررسی تطبیقی معماری دینی در مسیحیت و اسلام با نقد نظریات تیتوس بورکهارت (مطالعه موردی : اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجد اصفهان کلیسا معماری صفویه بورکهارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 441 تعداد دانلود : 675
امروزه به دلیل تکثر در شیوه بیان سلایق مختلف در ادیان الهی، لزوم دستیابی به زبان مشترک، با رویکرد همپارچگی اقوام، احساس می گردد. واکاوی این مشترکات، بر همگرایی مذهبی - قومی این ادیان موثر خواهد بود و هنر، مستمسکی مناسب برای ایجاد این زبان مشترک است. ساختار کالبدی بناهای نیایشی بسیار متأثر از نوع آیین عبادیی است که در آن ها برگزار می گردد؛ بنابراین تنوع ادیان به تنوع معماریِ بناهای مقدس، منتهی می گردد و وجود عناصر مشابه در معماری ادیان مختلف می تواند موجد زبان مشترک در هنر مقدس برای احتراز از تکثر سلایق، در نتیجه نیل به ایجاد زبان هنری واحد باشد. هدف از ارائه این مقاله جستجوی مشترکات معماری بناهای نیایشی ادیان مسیحیت (ارامنه) و نیز اسلام در ایران عصر صفوی بوده و تحقیق حاضر در پی پاسخ به این سوال بر آمده است که: با توجه به نظریات تیتوس بورکهارت پیرامون خصایص هنری ادیان مسیحیت و اسلام که بر پایه قوانین دینی بنیان نهاده شده است، کلیساهای ارامنه و مساجدِ مسلمانان در بازه زمانی صفویه در اصفهان، از نظر کالبدی دارای چه مشابهت ها و تفرق هایی هستند؟ مطابق یافته های تحقیق تفاوت های ماهوی و وجود تفرقات موجود در قوانین ادیان فوق که منجر به ساخت بناهایی نیایشی با سازماندهی های داخلی متفاوت از یکدیگر شده است، مانعی برای انعطاف پذیری کالبد بنا و نیز تأثیر پذیری آن از معماری مذهبی غالب ایجاد نکرده است. بنابراین می توان به تأثیر و تأثر معماری این ادیان در پهنه جغرافیایی و تاریخی مشترک، بر یکدیگر و به تبع آن تأثیرگذاری غیر قابل انکار معماری صفویه و پس از آن، بر معماری ارامنه اصفهان که موجد کلیساهایی با ساختار ایرانی- اسلامی با استفاده از معماری مسیحی- ارمنی بوده است، اشاره نمود. روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی و تدوین آن به شیوه توصیفی- تحلیلی است.
۶.

بررسی آثار نقاش هندی آبانیندرانات تاگور و پیش متن های آثار با توجه به نظریه بیش متنیت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آبانیندرانات تاگور مکتب بنگال هنر مدرن هند بینامتنیت بیش متنیت ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 943 تعداد دانلود : 928
آبانیندرانات تاگور (1871-1951) نقاش و نویسنده ءمعروف و برادرزاده ءشاعر برجسته ءهندی رابیندرانات تاگور مکتب جدیدی با عنوان مکتب بنگال را در نقاشی بنیان گذاشت و به عنوان پدر هنر مدرن هند شناخته شد. با توجه به شناخت کمی که در حوزه هنر از نقاشان شرقی من جمله نقاشان هندی وجود دارد پژوهش حاضر سعی کرده است تا به بررسی موضوعی، محتوایی و تکنیکی نقاشی های آبانیندرانات تاگور، تأثیراتی که این هنرمند از آثار و سبکهای هنری گذشته گرفته و تأثیراتی که بر نسلهای آینده هنرمندان هندی گذاشته، بپردازد. همچنین با توجه به نظریه بیش متنیت ژرارژنت سعی شده است تا پیش متن های آثار و نحوه ارتباط آثار این هنرمند با یکدیگر مشخص گردد. روش گردآوری اطلاعات اسنادی است و شیوه کار توصیفی و تحلیلی می باشد. نتایج به دست آمده از بررسی آثار آبانیندرانات تاگور حاکی از وجود بینا متن های قوی بین آثار و خلق هدفمند آثار بر پایه پیش متن های گذشته است. نتایج همچنین نشانگر آن است که او شیوه های رایج غربی را تغییر داد و به خلق سبکی ترکیبی مختص به خود با استفاده از عناصر مغولی، راجپوتی و ژاپنی پرداخت و تأثیر بالایی بر نسلهای آینده هنرمندان در احیای ارزشهای هندی گذاشت.
۹.

تحلیل تاریخی-جنسیتی نقاشی هایی برگرفته از روایت جودیت با تأکید بر اثر فلورانسی آرتمیزیا جنتیلسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جودیت و هولوفرنس آرتمیزیا جنتیلسکی کاراوادجو باروک جنسیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 181 تعداد دانلود : 336
جودیت شخصیت زنی در کتاب مقدس عهد عتیق است که با قتل هولوفرنس فرمانده آشوری، توانست شهر تصرف شده خود را آزاد سازد. این روایت، موضوع آثار بی شماری در طول تاریخ هنر بوده است. یکی از مهم ترین و بحث برانگیزترین نمونه های این مجموعه، آثاری از آرتمیزیا جنتیلسکی، زن نقاش دوره باروک می باشد. این نقاش چهار نسخه تأیید شده با این موضوع را در کارنامه خود دارد، که نسخه فلورانسی بیش از بقیه در این مقاله، مد نظر است. پژوهش حاضر قصد دارد، چگونگی روایت پردازی تصویری این مضمون را در چند اثر متفاوت از چند نقاش، و همین طور در آثار آرتمیزیا، بر اساس بافت تاریخیشان تحلیل و با یکدیگر مقایسه کند. یکی از این نقاشان، کاراوادجو است که آرتمیزیا، از پیروان او محسوب می شود. سؤالی که مطرح می شود، این است که: جنسیت آرتمیزیا و حوادث زندگی او چگونه در انتخاب و بیان این موضوع نسبت به دیگر نقاش ها مؤثر بوده است؟ نتایج نشان داد، با وجود ثابت بودن داستان، عوامل دیگری به غیر از شرایط تاریخی و سبکی، همچون جنسیت و سرگذشت مؤلف نیز در شکل گیری متفاوت نسخه فلورانسی آرتمیزیا، مؤثر بوده است؛ به ویژه که موضوع این اثر، در گروه موضوعات قدرت و قهرمانان زن قرار می گیرد.  
۱۰.

بازتعریف بدن در هنر فمینیستی (دهه 1960 و 1970)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدن پساساختارگرایی هنر معاصر هنر فمینیستی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 580 تعداد دانلود : 998
در زمان معاصر،   "" بدن "" در مرکز توجه همه امور زندگی انسان قرار گرفته و از جمله موضوعاتی است که به طور عمده مورد بازاندیشیِ انتقادی واقع شده است. عرصه هنر معاصر نیز طی چند دهة اخیر، شاهد تحول و تقویت کنش های اجرایی و آثار با محوریت بدن بوده است. حضور بدن در این آثار، به طور غالب در تقابل با گفتمان زیبایی شناسی غرب تا پایان دوره هنر مدرن قرار می گیرد. هنر فمینیستی که در اواخر دهه 1960و در میان همهمة جنبش های اجتماعی ضد جنگ، مدنی و فمینیستی سربرآورد به عنوان یکی از مهم ترین خاستگاه های این تحول و تغییر موضعِ بدن در هنر معاصر به شمار می آید. هدف از پژوهش حاضر، مطالعه آثار هنر بدن فمینیستی دهه 1960 و 70 و بررسی زمینة فکری و اجتماعی آنها، به عنوان یکی از خاستگاه های مهمِ تحول معانی و جایگاه بدن در هنر معاصرغرب است. مفروض پژوهش، تحول معانی و جایگاه بدن در پیوند با تغییرصورت بندی اجتماعی و زیر ساخت های نظری در آثار هنر فمینیستی است که نمایانگر موضعی متقابل با بازنمایی های سنتی (و مدرن) هنر غرب از بدن است. در جستجوی این مسئله، ابتدا مقولات کلیدی در حوزة نظری بر اساس آرای نظریه پردازان پساساختارگرا (و فمینیست)، به عنوان گرایش های نظری هم زمان، مورد وا کاوی قرار گرفته، و بر این مبنا تحول جایگاه و حضور بدن در آثار منتخب هنر فمینیستی، نسبت به دوره های پیشین، مورد تشریح و تحلیل قرار گرفته است. محتوای پژوهش حاضر، کیفی است و بر اساس روش شناسی توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج یافته ها حاکی از آن است که نمایش و حضور بدن در آثار هنر فمینیستی (دهه 1960 و 70) در تقابل با هنجارهای زیباشناختی از بدن در هنر غرب تا پایان دوره مدرنیسمِ هنری است. بدن در این آثار به مثابه عاملیتی فعال و پویا، در تعامل با مخاطب و مسایل اجتماعی، با تأکید بر فرایند و نه محصول نهایی، نمودار می شود. از این منظر مهم ترین تحول در تغییر جایگاه بدن در آثار هنرمندان فمینیست، فرایند استحاله جایگاه پیکرة سنتی، از ابژه نگاه و تصویر استعاری به سوژه خودآگاه و حاضر در پیوند با مقولات هویتی است.
۱۱.

بررسی نگاره ای از نگاره پردازی های هزارویک شب صنیع الملک با نظریه «ادراک دیداری» مکتب گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادراک دیداری گشتالت ساده سازی کتاب هزارو یک شب نگاره های صنیع الملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 225 تعداد دانلود : 109
اصول کلی مکتب گشتالت، به معنای «کل واحد»، توسط گروهی از روان شناسان آلمانی نیمه اول سده بیستم میلادی تدوین گردیده است. این دیدگاه، مبنی بر نظریه های مربوط به چگونگی سازماندهی بیننده از مجموعه عنصر های دیداری ساده است که وقتی طبق قانون های مشخص به کاربرده می شود، به صورت گروه هایی در قالب یک مجموعه واحد تعریف شده و به کلیت نظام ادراک دیداری می انجامد. پویش و رواج این نوع مطالعه ها در عرصه هنرهای تجسمی با نام «رودلف آرنهایم»، نظریه پرداز و روان شناس هنر (2007- 1904) م. گره خورده است. مقاله پیش رو بر اساس اصل ساده سازی نظریه «ادراک دیداری» مکتب گشتالت، به روایت «رودلف آرنهایم»، به بررسی و تحلیل یک نگاره مربوط به مجلس شب نودودوم از نگارگری های هزارویکشب، اثر صنیع الملک (1283/ 1886- 1229/1813) می پردازد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از نمودهای مستند در نگارگری های صنیع الملک با این هدف انجام می گیرد که در عین برجسته سازی عنصرهای اصلی داستان «علی بن بکار و شمس النّهار» با هم تراز نمایی ساختار پنج پاره این نگاره، چگونگی بازشناسی مؤلّفه های تصویری در تجسم مفهوم واحد را مورد بررسی قرار دهد. گرچه در پردازش این نگاره دقت نظرکافی به چشم نمی خورد، اما یافته ها نشان می دهد که بیننده (به صورت دریافت ذهنی) می تواند حتی بدون آشنایی با متن داستان، به صورت خودانگیخته، از طریق ساده سازی تصویر به دریافت مفهوم کلّی و بازپروری آن از راه ادراک دیداری گشتالت اقدام نماید و درنتیجه به عنصر های اصلی تصویر و دریافت کلی مفهوم داستان، دست پیدا کند. همچنین در پهنه گسترده تر، با مقایسه هر پنج قسمت تصویر مقاله با یکدیگر (به عنوان ابزار پژوهش) می توان به گشتالت یک «کل واحد» یعنی یگانگی شکل شخصیت ها و تفکیک فضاهای اصلی داستان پی برد. در مجموع با این نتیجه، به نظر می رسد که این پژوهش به گونه معنی داری با ادراک دیداری مکتب گشتالت در زمینه روان شناسی هنر هم سویی دارد.
۱۲.

تأثیر عناصر فیزیکی فضا در محیط های آموزش و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عناصر فیزیکی فضای آموزشی یادگیری آموزش مجازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 753 تعداد دانلود : 379
هدف این مقاله بررسی محیطی است که آموزش در آن صورت میپذیرد. فرآیند آموزش میتواند در سطوح سازمانی، فیزیکی و در یک اتاق مجزا و یا حتی در سطوح مجازی شکل بگیرد. معالوصف، به دلیل محدود بودن فضای نوشتار، نگارنده تأکید خود را تنها بر فضاهای آموزشی متمرکز میکند. بررسی و تفحص درباره محیط آموزش مجازی، به تحلیلهایی متفاوت و بعضاً موسعتر نیازمند است که در این مطالعه تبیین شده است
۱۳.

بازخوانی شیوه های طبقه بندی طرح و نقش پارچه های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران هنر سنتی پارچه طرح و نقش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 848 تعداد دانلود : 916
در عمده مطالعات پارچه های دست بافت ایرانی از منظر طرح و نقش، ترکیب ظاهری پارچه های ادوار مختلف به صورت مضمونی و با گروه بندی انسانی، جانوری، گیاهی، هندسی و انواع دیگر نظیر آن، بررسی شده است. بازخورد نهایی این روش، معمولا به جهت عدم قطعیت، در دایره توصیف محدود می ماند؛ چرا که با فقدان ثبات لازم برای یک طبقه بندی محرز، هر پژوهشگری برای حصول نتیجه مورد نظر، به حد بضاعت و متناسب با اهداف تحقیقی خود، آن را دگرگون می کند. برای ترمیم این نقص، نگارندگان به این پرسش می پردازند: چگونه می توان با نظر به اصول هنرهای سنتی درباره شیوه های گسترش نقش در زمینه طرح، نسبت به طبقه بندی انواع پارچه های تاریخی ایران اقدام نمود؟ این مقاله، به شیوه توصیفی تحلیلی، نشان می دهد تقسیم موضوعی به جهت ناکارآمدبودن، به نوعی پراکندگی به ظاهر باقاعده انجامیده است. درصورتی که با تاسی به طبقه بندی رایج در هنرهای سنتی، بر اساس شیوه گسترش نقش در زمینه طرح -که نتایج آن پیش تر در هنر هم عرض نساجی سنتی، یعنی قالی بافی نیز به آزمون درآمده- می توان رده بندی دقیق تر با چهارچوب ساختاری مشخص، ایجاد کرد؛ که پارچه های دست بافت ادوار مختلف ایران، تا به امروز، در آن قابل تعریف باشد. در این رویکرد، با برقراری تمایز میان اصطلاحات طرح و نقش، هر نقش، می تواند در بستر هر طرح قرار گیرد و درعین حال ، تطور بنیادی در هویت آن، ایجاد نکند.    
۱۴.

تأثیر هنر ساسانی در نقشمایه های حیوانی کتاب کلز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کلیدواژه: نقشمایه های ساسانی هنر کتاب آرایی مسیحیت کتاب کلز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 553 تعداد دانلود : 31
نقوش ساسانی از طریق تجارت در کرانه های دریای مدیترانه و جنگ های صلیبی و همچنین تسلط اعراب مسلمان بر سرزمین های مسیحی به فرهنگ اروپا نفوذ کرد و بسیاری از نقشمایه های پارچه ها، ظروف و گچ بری ها به مسیحیت انتقال یافت. مسیحیان با توجه به مبانی دینی خود، نقشمایه ها را تبدیل به مضامین مذهبی نموده و کتب و نسخ مصور دینی را با آن ها آراستند. هنر کتاب آرایی مسیحی پیوندی تنگاتنگ با هنر بیزانسی داشت و هنر بیزانس حاصل دستاوردهای فرهنگی و هنری رومی و ساسانی بود. نوشتن متون انجیل و ترویج مضامین دینی، راهبان مسیحی در دیرها را ترغیب به خلق آثاری با تزیینات فراوان و نمادهای انتزاعی نمود. شیوه جانور نگاری و نقش پردازی حیوانات تخیلی و روش های ترکیب بندی در پارچه های ابریشمین و ظروف سیمین ساسانی علاوه بر نشانه های زیبایی شناسانه، بیان انتزاعی به وجود آورد که به جهان مسیحیت نیز رخنه کرد. مسئله مورد طرح در پژوهش حاضر بر این نکته استوار است که هنر ساسانی باشکوه ترین دوران تاریخی قبل از اسلام در ایران بوده و تأثیرات سیاسی و اجتماعی باعث پیدایش و شکل گیری جهانی شدن هنر این دوران شده است و مضامین تخیل پردازانه آن توانسته با هنر انتزاعی مسیحی ارتباط معنایی برقرار کند. کتاب کلز یکی از نسخ مصور قرون وسطی می باشد که توسط راهبان آذین گری شده و حاوی روایات انجیل و مکاشفات یوحنا می باشد. این کتاب دارای تصاویری همچون جانوران ترکیبی، موجودات بالدار و پرندگان خیالی است که تأثیر هنر ساسانی در طراحی نقوش نسخه را اثبات می نمایند. هدف از این پژوهش بررسی تصویری و مفهومی نقوش جانوری موجود در کتاب کلز و تأثیرات هنر ساسانی در مصورسازی این نسخه است. روش تحقیق به روش توصیفی و تطبیقی است و اطلاعات آن نیز با مطالعات کتابخانه ای جمع آوری شده است. پرسش قابل طرح نیز در این نوشتار بر این قرار است که ویژگی نقشمایه های ساسانی چه بوده اند و چه تأثیراتی بر کتاب آرایی نسخ مذهبی مسیحیت داشته اند. بابیان دلایل این تأثیرگذاری ها، چگونگی راهیابی نقشمایه های ساسانی به جهان غرب نیز توضیح داده شده است.
۱۵.

تأثیر آموزش هنر بر حافظة بصری افراد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حافظه بصری سازمان ادراکی هنرهای تجسمی آزمون اشکال پیچیده آندره ری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 842 تعداد دانلود : 375
هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش هنر بر حافظه بصری افراد است. با توجه به این اصل که ارتقای کیفیت سازمان ادراکی افراد به ارتقای کیفیت حافظه ایشان می انجامد، هرگونه بحث در مورد کیفیت حافظه و بهبود و ارتقای آن منوط به بحث و مداقة بیش تر در مورد ادراک و سازمان بندی اطلاعات در ذهن افراد است. در این پژوهش سعی شده است در محیطی آزمایشگاهی سنجشی انجام گیرد که نتایج آن پاسخ به دو سؤال این پژوهش باشد. اول این که «آموزش هنر چه تأثیری بر سازمان ادراکی افراد دارد؟»؛ دوم این که «آموزش هنر چه تأثیری بر حافظه بصری افراد دارد؟». این آزمون «آزمون کپی و باز پدیدآوری اشکال هندسی پیچیده آندره ری» نامیده می شود. شصت آزمودنی شامل سی نفر هنرجوی هنرهای تجسمی و سی نفر از میان افراد غیرهنری در این پژوهش شرکت کرده اند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری استفاده شده است. مقایسه نمرات تفاوت معنی داری را در معیارهای سازمان ادراکی و حافظه بصری نشان می دهد. بر اساس این نتایج معیارهای متفاوت سازمان ادراکی افراد شامل کیفیت و غنای ترسیم، سبک ترسیم و همچنین طول مدت ترسیم در گروه غیرهنری نمرات کمتری را نسبت به گروه هنری نشان می دهند. از طرفی مقایسه نتایج مربوط به باز پدیدآوری اشکال نشان می دهد غنا و صحت باز پدیدآوری اشکال و یا به عبارتی معیار اندازه گیری حافظه بصری افراد هنری به مراتب از گروه غیرهنری بیش تر است.
۱۶.

مقایسه سازمان ادراکی و زمان واکنش دانشجویان رشته هنر با سایر رشته ها (با استفاده از آزمون آندره ری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازمان ادراکی زمان واکنش دانشجویان هنرهای تجسمی آزمون اشکال پیچیده آندره ری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 430 تعداد دانلود : 350
ادراک فرایندی است که از طریق آن، احساس، یعنی اطلاعاتی که از اندام های حسی گرفته شده است، به کل سازمان یافته و معناداری تبدیل می شود. اهمیت ادراک از آن جهت است که دنیای اطراف ما را منظم و زمینه را برای شناخت فراهم می کند. از طرفی دستیابی به ادراکی سامان یافته از روابط و اصول حاکم بر جهان و در نهایت شناختی متعادل، الفبای ورود به دنیای آفرینش هنری است. هنرمند جهت بازنمایی و خلق اثر هنری نیازمند ادراک سازمان یافته است. در این پژوهش فرض بر آن است که ادراک هنرمند به واسطه ی انجام برخی تمرینات (که در متن بدان ها اشاره شده است) بهبود یافته است. جهت اثبات این فرضیه در این پژوهش از ابزاری به نام "آزمون اشکال هندسی پیچیده آندره ری" استفاده شده است.  این آزمون همچنین این امکان را به ما می دهد که بدانیم یک ادراک به کندی صورت گرفته است و یا با سرعت ایده آل. پژوهش حاضر در صدد است به دو سؤال اساسی پاسخ دهد. اول این که کسب مهارت های هنری چه تأثیری بر عملکرد ادراک افراد می تواند داشته باشد؟ و دوم این که کسب مهارت های هنری چه تأثیری بر زمان واکنش افراد می تواند داشته باشد؟ بدین منظور60  آزمودنی شامل 30 نفر هنرجوی شاخه های مختلف هنرهای تجسمی و 30 نفر از میان افراد عادی (غیر هنری) در این پژوهش شرکت کرده اند. برای تحلیل داده های پژوهش از روش های آماری استفاده شده است. مقایسه ی نمرات، بین دو گروه هنرجویان هنرهای تجسمی و افراد غیر هنری که تحت تعلیم هنری خاص قرار نگرفته اند، تفاوت معنی داری را در معیارهای سازمان ادراکی نشان می دهد. بر اساس نتایج به دست آمده از این آزمون، دو معیار سنجش سازمان ادراکی افراد، شامل کیفیت ترسیم و سبک ترسیم) روند مراحل ترسیم)، در گروه غیر هنری،  ضعیف تر از گروه هنری است. همچنین در گروه هنری فرآیند ادراک در مدت زمان کوتاه تری نسبت به گروه غیر هنری اتفاق می افتد.
۱۷.

تناظر کیمیا و هنر مقدس بازیابی نمادهای کیمیاگری در محراب های زرین فام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیمیاگری هنر مقدس محرابهای زرین فام هنر اسلامی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 803 تعداد دانلود : 262
بیان مسئله: اساس کیمیاگری برخلاف آنچه امروزه نزد عوام مطرح می شود، جنبه ای عرفانی داشته و بدون عرفان، از مرتبت خود خارج می شده و دیگر کیمیا محسوب نمی شده است. کیمیاگری با عرفان در مذاهب توحیدی مرتبط بوده و در اسلام نیز از ارزش والایی برخوردار بوده است. عرفان سرچشمه هنر مقدس اسلامی است و از طرفی پیوندی دیرینه با کیمیاگری دارد. در بین هنرهای قدسی، محراب زرین فام یکی از جامع ترین نمونه هاست. در فن زرین فام، خشت بی ارزش با انجام عملیاتی مبدل به کاشی با جلوه زرین فام می گردد که متناظر با عمل تمثیلی کیمیاگری یعنی استحاله فلز پست به طلا است. این تناظر، به همراه پیوند عرفان اسلامی و کیمیاگری، حاکی از اهمیت مبحث کیمیاگری در ساختار هنر مقدس، به ویژه محراب زرین فام است. اینکه کیمیاگری چه نقشی در شاکله محراب های زرین فام داشته است و نمادهای کیمیاگری چگونه در این آثار متجلی شده اند؟ سؤال این پژوهش است.هدف پژوهش: تبیین جایگاه کیمیا، به عنوان حکمتی مرتبط با عرفان اسلامی، در تزیینات محراب های زرین فام هدف این مقاله است.روش تحقیق: در این پژوهش به علت ماهیت تاریخی، از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و محراب های زرین فام به عنوان یکی از جامع ترین آثار مقدس در هنر اسلامی ایران، به شیوه توصیفی-تحلیلی با نمادهای کیمیاگری بررسی تطبیقی شده اند.نتیجه گیری: با مطالعه بصری محراب های زرین فام می توان تأثیرات کیمیاگری را به عنوان عرفانی کهن، در هنر اسلامی ایران مشاهده کرد. مفاهیم کیمیاگری در نظام بصری محراب های زرین فام، با بیانی رمزگونه و به صورت نمادهای آشکار و مخفی ظهور یافته است. این نمادها همچون خود کیمیا از گستردگی موضوعی برخوردارند. علائم کیمیایی، اصول انعکاس و ثنویت، نقوش هندسی اعم از دایره، مربع، ستاره سلیمان و نقش مار از نمادهایی هستند که هم ارتباط محراب های زرین فام با عرفان کیمیایی را آشکار می کنند و هم حضور کیمیا در نظام بصری هنر مقدس اسلامی را نشان می دهند.
۱۸.

بازیابی طرح و نقش پارچه های عصر فتحعلی شاه قاجار با استفاده از پیکرنگاری درباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فتحعلی شاه قاجار پیکرنگاری درباری پارچه طرح نقش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 540 تعداد دانلود : 914
هم گام با پیکرنگاری درباری که در نیمه نخست قاجار، پویا بود و در دوره دوم با رواج طبیعت نگاری از رونق افتاد، نساجی سنتی چنین مسیری پیمود و به رغم شکوفایی در ابتدای کار، در زمان پادشاهان میانه این سلسله با ورود پارچه های صنعتی، جایگزینی بیشتری یافت. به واقع در نیمه نخست این حکومت هم زمان با فرمانروایی فتحعلی شاه، هنوز این هنر از نفس نیفتاده و هم چون نقاشی این عصر، با آمیختگی هنر داخلی و خارجی، پیشتاز میدان رقابت بود. برای رهگیری طرح و نقش پارچه های آن روزگار، مقاله حاضر به دنبال این پرسش است: «چگونه می توان با مطالعه در پیکرنگاری های عصر فتحعلی شاه قاجار، نسبت به شناسایی طرح و نقش پارچه های رایج در آن دوره اقدام کرد؟». هدف مقاله آن است که به شیوه تحلیلی_تاریخی و با بررسی هفده مورد از پیکرنگاری های آن روزگار، نقش و طرح پارچه های متداول را بر اساس اصول هنرهای سنتی ایران شناسایی کند. البته مسلما به جهت بستر اصلی این پژوهش و جستجو در هنر پیکرنگار، طرح و نقش پارچه های انواع تن پوش، بیشتر از دیگر گونه های کاربردی موردریزبینی واقع می شوند. نتیجه مطالعه نشان می دهد افزون بر پارچه های بدون طرح و نقش، بیشتر منسوجات آن عصر از طرح های واگیره ای، انواع قابی، محرمات و افشان بهره می گرفتند که معمولا با نقوش گیاهی آرایه بندی می شد. در این بین، طرح های افشان و محرمات در طبقه عامه کاربرد بیشتری داشت؛ طرح افشان تقریبا با پوشاک زنانه و مصارف خانگی تعریف می گشت و محرمات، پوشش معمول خدمه دربار بود. به عکس، انواع منسوج بدون طرح بیشتر در پوشش خاندان سلطنتی مجال ظهور می یافت و گاه با حاشیه دوزی محرمات زینت می شد. طرح های واگیره ای و انواع قابی نیز با گستردگی بسیار، احتمالا در پوشش زن و مرد اقشار گوناگون جامعه مورداستفاده قرار می گرفت.
۱۹.

قالی در منابع مکتوب قرون چهارم تا هشتم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاریخ فرش قالی ایران نقوش قالی منابع مکتوب کتاب های قدیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 810 تعداد دانلود : 236
     فرش دست باف دارای سبقه ای بسیار طولانی است به گونه ای که قدیمی ترین قالی های دست باف در موزه های دنیا تنها بخشی از این تاریخ را نمایان می کنند. قالی، تاریخ مبهم و ناآشنایی دارد که سیر تکامل و رشد آن همواره مجهول و ناپیدا مانده است. علاوه بر قالی ها و تکه فرش های موجود به جامانده، آثار نقاشی، نگاره ها و همچنین متون قدیمی از منابع مهم تاریخ فرش هستند. در منابع مکتوب گذشته، اطلاعات مفیدی درباره قالی ایران وجود دارد. پرسش این تحقیق چنین است که قالی ایرانی در کتاب های قدیمی چگونه و تا چه حد توصیف شده است و این منابع مکتوب چه اطلاعاتی درباره آن ارائه می کنند. هدف از این پژوهش، چگونگی وصف و شرح قالی در این منابع مکتوب است. در این پژوهش ده عنوان از منابع مکتوب قرن چهارم تا هشتم قمری مطالعه شدند تا اطلاعاتی که درباره فرش دست باف ارائه می دهند جمع آوری و بررسی شوند. این تحقیق از نوع تاریخی است که به روش توصیفی تحلیلی و از طریق منابع کتابخانه ای انجام گرفت. نتایج تحقیق چنین است که در قرون چهارم تا هشتم قمری قالی دست باف کالایی باارزش و گران قیمت بوده است و بخشی از غنائم، شکوه و جلال قصرهای پادشاهی. همچنین در این منابع رنگارنگ بودن، کیفیت مطلوب بافت و جنس ابریشمی، پشمی و گاه زرین الیاف بیان و توصیف شده اند، در حالی که در ارتباط با طرح و نقوش قالی ها گزارش و اطلاعاتی ارائه نشده است.    
۲۰.

خوانش شخصیت زنان در شاهنامه عامیانه 948ه.ق/1540م مکتب تبریز 2 با روش پانوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه صفوی زن پانفسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 323 تعداد دانلود : 166
جایگاه زنان در دوره های مختلف تحت تأثیر تحولات جامعه ای که در آن زندگی می کنند، قرار دارد.  با بررسی کتاب های به تصویر کشیده خارج از دربار می توان به مطالعه وضعیت آنها در ادوار مختلف پرداخت. شاهنامه یکی از کتب قابل توجه شاهان صفوی بوده که بارها به تصویر درآمده است. این تحقیق با روش توصیفی -تحلیلی و با بهره گیری از منابع اسنادی انجام شده بررسی جایگاه زن در شاهنامه 948ه.ق/1540م انجام شده است. در این راستا، به تفسیر و نقش زنان در نگارگری این شاهنامه با اتخاذ رویکرد آیکونولوژی و آیکونوگرافی پرداخته می شود. نتایج تحقیق حاکی از این است که زنان دربار در دوره صفوی، شاهنامه و نگارگری همواره مورد توجه بوده اند و  نکات مشترک زیادی بین آن ها دیده می شود. در تمامی این نگاره ها فقط از زنان درباری یا شاهزاده ها یاد شده است و از زنان کوچه و بازار خبری نیست؛ بنابراین زن ها  به واسطه خردمندی، سیاستمداری و  نیکوکاری شان در شاهنامه مطرح شده اند. از طرفی در تاریخ دوره صفوی همه زن ها به طبقه اجتماعی بالایی  تعلق دارند. در ارتباط بین متن و تصویر، نگارگر در تصویرگری در مواردی براساس ذوق و سلیقه خود عمل کرده است. همچنین، مشخص شد که درون مایه های تصویری در نگارگری این شاهنامه به عوامل زیادی مانند تحولات جامعه صفوی، جایگاه زن در آن دوره، نگاه فردوسی به زن و سنت نگارگری ایرانی و.... بستگی دارد که در پروسه معنایابی این نگاره ها، باید به متون دیگری رجوع و ارتباط ها را مشخص کرد. اهداف پژوهش 1. واکاوی نقش و جایگاه زن در نگارگری شاهنامه عامیانه دوره صفوی؛ 2. بررسی نقش و جایگاه زن در دوره صفوی و نگارگری مکتب دوم تبریز. سؤالات پژوهش 1. نگارگر شاهنامه عامیانه از چه الگوهایی برای نشان دادن جایگاه تصویر زنان براساس نظریه پانوفسکی استفاده کرده است؟ 2. نقش و جایگاه زنان در دوره صفوی، با نگاه فردوسی و نگارگری مکتب تبریز چه شباهت ها و تفاوت هایی دارد؟

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان