نادر سیدامیری

نادر سیدامیری

مدرک تحصیلی: استادیار، دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۸ مورد از کل ۱۸ مورد.
۱.

تعیین عوامل و سیر تکامل درگیرسازی مشتریان در کسب وکارها به روش بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درگیری مشتری ساختار دانش بیبلیومتریک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
هدف: در سال های اخیر، مفهوم درگیرسازی مشتری موقعیت برجسته ای را در تحقیقات بازاریابی کسب کرده است. با وجود افزایش فزاینده علاقه به این مفهوم، کمبودی از جنبه ترسیم بدنه تحقیقات درگیرسازی در این حوزه نمایان است؛ افزون بر اینکه پژوهش های انجام شده در این حوزه، نگاه کل نگری به ادبیات پژوهش نداشته اند و فقط توجه خود را به بخش های کوچکی از حوزه درگیرسازی معطوف کرده اند. از سوی دیگر، وجود دیدگاه های تئوریک متفاوت درگیرسازی، این تئوری را چندپاره کرده است. بر اساس خلأ بیان شده، پژوهش حاضر با هدف ترسیم سیر تکاملی ادبیات پژوهش و ترسیم ساختار دانش حوزه درگیرسازی، دیدگاه جامعی را برای پژوهشگران و فعالان بازاریابی فراهم آورده است. روش: پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت داده، از نوع کیفی و از جنبه هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده، از نوع بیبلیومتریک است. روش بیبلیومتریک در قالب روش های ریاضی و آماری، به شناسایی خطوط فکری اندیشمندان یک حوزه و همچنین، تبیین سازه ها و زیربنای بدنه دانش و ارتباط بین آن ها می پردازد و دیدگاه غیرمتعصبانه ای را برای پژوهشگران فراهم می کند. کلیه تحلیل های پژوهش با زبان برنامه نویسی آر انجام شده است. در این پژوهش از تحلیل تماتیک، تحلیل تناظر و الگوریتم های خوشه بندی استفاده شده و تحلیل هم رخدادی کلمات نیز صورت گرفته است. یافته ها: مهم ترین نویسندگان و مجله ها بین سال های ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۲ مشخص شد. در این حوزه خانم هالوبیک اثرگذارترین نویسنده و همچنین، تحقیقات کسب وکار با تعداد ۴۱ مقاله چاپ شده، فعال ترین نشریه بوده است. بیشترین تألیف ها به کشورهای آمریکا، استرالیا و چین اختصاص داشته است. بیشترین کلمات پُرتکرار با درگیرسازی مشتری، کلمات رضایت مشتری، رفتار، اثر و توسعه سنجه بوده است. همچنین نتایج نشان داد که بیشترین تحقیقات صورت گرفته در زمینه درگیرسازی مشتری، روی بازاریابی شبکه های اجتماعی و وفاداری به برند تمرکز داشته است. به علاوه، بر اساس تحلیل هم رخدادی، سه خوشه از کلمات در ارتباط با مفاهیم درگیرسازی و سنجه های آن در شبکه های اجتماعی استخراج شد که عبارت بودند از: پیش شرط های درگیرسازی مشتری، بازاریابی توصیه ای و اثرهای شبکه های اجتماعی بر رفتارهای مشتری.   نتیجه گیری: بر اساس نتایج نگاشت هیستوگراف، سه مسیر اصلی کاری اندیشمندان این حوزه تبیین شد. مسیر اول، نگاه منبع محور بودن مشتری برای سازمان است. از این منظر، سازمان می بایست بخشی از کنترل خود را به مشتری تفویض کند و همچنین برای آن ها مشوقی در نظر بگیرد. در عمل مشتری، بازاریاب شرکت است. مسیر دوم، با ظهور شبکه های اجتماعی و تعاملات سازمان مشتری و مشتری مشتری به اوج رسیده است. مجموعه وسیعی از تحقیقات در حوزه های انجمن برند، سنجه های درگیرسازی، محرک های ایجادکننده درگیرسازی، یعنی نوع محتوا، نگرش مشتری، صنعت و بافتار را دربرمی گیرد. مسیر سوم، چیرگی خدمات است. بر این مبنا، درگیرسازی، تعامل و تجربه های خلاقانه مشتری با برند تعریف می شود. این مسیر به سرعت از نگاه خُرد به سوی کلان در حال توسعه است و به احتمال زیاد، تحقیقات جدید روی کل کنشگران در یک اکوسیستم خدمات تمرکز می کند.
۲.

طراحی مدل فرایندی بقای پلتفرم های فین تک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بقا خدمات مالی دیجیتال رسانه مالی فین تک مدل فرایندی تجویزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
هدف: یکی از معضلات بزرگ اقتصاد کشورهای منبع محوری مانند ایران، میزان چشمگیر شکست استارتاپ های فناوری محور، در سال های اولیه فعالیت آن ها، به ویژه در بازارهای رقابتی حوزه های نوظهور، مانند حیطه خدمات مالی مبتنی بر فناوری های نوین است. از آنجا که هنوز تجارب مدون کافی برای بقا در حوزه خدمات مالی دیجیتال وجود ندارد، تازه واردان و صاحبان استارتاپ های ارائه دهنده پلتفرم های مالی و رسانه ای مبتنی بر فناوری (فین تک ها)، به شناختن گام های فرایندی نیاز دارند که از شکست استارتاپ آن ها جلوگیری کند. هدف این مطالعه، طراحی یک مدل فرایندی است که مسیر بقای پلتفرم های فین تک را برای ارائه خدمات مالی و ایفای نقش رسانه ای خود نشان دهد. روش: این پژوهش به روش کیفی و رویکرد مطالعه موردی چندگانه اجرا شده است. از طریق مصاحبه عمیق با ۱۸ تن از مدیران فین تک های موفق، برای گام های این مدل فرایندی توصیه ها و تجویزهایی به دست آمد که مسیر دستیابی به بقا را برای فین تک ها مشخص می سازد. همچنین برای اعتبارسنجی مدل، از چهار معیار قابلیت اعتبار، قابلیت اطمینان، قابلیت تأیید و قابلیت انتقال استفاده شد تا صحت علمی آن تأیید شود. یافته ها: برای روشن ساختن فرایندی که فین تک ها، به عنوان یک رسانه مالی، می بایست برای بقای خود طی کنند، این مقاله با استفاده از تجارب فین تک های موفقی که بیش از ۴۲ ماه از عمر فعالیت آن ها گذشته، یک مدل فرایندی طراحی کرده است. مراحل این مدل، در پنج فاز کلی پیش نیاز، جنینی، پرورش، راه اندازی و رشد قرار گرفته است. هر فاز، سازه ها و مراحل جزئی تری دارد و در ضمیمه مدل، برای هر مرحله توصیه های لازم درج شده است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که فین تک ها، باید برای حفظ بقای خود، فرایندی را به صورت هدفمند، تکرارپذیر و رفت وبرگشتی طی کنند تا در مواجهه با رقبا، رگولاتورهای بخشی، تأمین کنندگان و مشتریان، به طور مستمر بتوانند خود را با شرایط جدید و استفاده از فرصت ها تطابق دهند. برای این منظور، نقش رسانه ای فین تک ها، اهرم قدرت آن ها در جریان سازی برای ارائه خدمات نوین مبتنی بر فناوری خواهد بود.
۳.

طراحی چارچوب برندسازی کارآفرینانه مؤثر بر قابلیت های پویا در کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت نشر کتاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندسازی کارآفرینی کسب وکارهای کوچک و متوسط قابلیت های پویا صنعت نشر کتاب تحلیل تماتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۸
هدف: از آنجایی که برندسازی در کسب وکارهای کوچک و متوسط، حوزه تحقیقاتی کمابیش جدید و ناشناخته ای است و برندسازی در صنعت نشر کتاب نیز حوزه ای است که کمتر بررسی شده است، هدف این پژوهش، طراحی چارچوب برندسازی کارآفرینانه مؤثر بر قابلیت های پویا در کسب وکارهای کوچک و متوسط صنعت نشر کتاب است. روش: رویکرد این پژوهش کیفی است و با استراتژی مطالعه موردی چندگانه، کسب وکارهای صنعت نشر کتاب بررسی شده است. داده ها از طریقِ مطالعه منابع مستند و مصاحبه های مبتنی بر رویداد با ۲۰ نفر، شامل مدیران و بنیان گذاران فعال در صنعت نشر کتاب در تهران، از طریق نمونه گیری هدفمند و به کمک نرم افزار اطلس تی نسخه۷ جمع آوری شده است. یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از مصاحبه ها و اسناد و مدارک، پنج گام ضروری به همراه دو مؤلفه داخلی و خارجی مؤثر بر برندسازی کارآفرینانه در کسب وکارهای کوچک و متوسط شناسایی شد. این گام ها به ترتیب عبارت اند از: «محرک های اولیه در ایده پردازی»، «مسیر خلق ایده برند»، «شکل گیری مفهوم برند»، «ارزیابی برند» و «بهره برداری و توسعه برند». نتیجه گیری: با توجه به نقش برندسازی برای کسب وکارهای کوچک و متوسط، به ویژه صنعت نشر که از چنین تخصص و تمرکزی بی بهره است، توصیه می شود که این نوع کسب کارها از چارچوب ارائه شده در پژوهش حاضر، برای کسب و ارتقای قابلیت های خود در جهت پایداری و بقا بهره بگیرند.  
۴.

بازاریابی و حواس: تأثیر محرک های حسی رایحه و رنگ بر تجربیات حسی مشتریان خرده فروشی های آنلاین مواد غذایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی حسی بینایی بویایی رنگ پس زمینه تصویرسازی رایحه تجربه حسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف پژوهش حاضر، شناسایی تأثیر محرک های حسی رایحه و رنگ بر تجربیات حسی مشتریان خرده فروشی های آنلاین مواد غذایی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدفْ کاربردی است و روش پژوهش این مطالعه، شبه آزمایشی از نوع طرح بین آزمودنی هاست. جامعه آماری این پژوهش را مشتریان خرده فروشی های آنلاین صنعت غذایی تشکیل می دهد که با بهره گیری از روش نمونه گیری غیرتصادفی دردَسترس و حجم نمونه براساس فرمول کوکران ۳84 نفر انتخاب شد و درنهایت، ۴۰۰ پرسشنامه سالم جمع شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگرساخته است. پژوهش حاضر در دو مطالعه صورت گرفت به این شکل که در هر مطالعه آزمودنی ها درقالب دو گروه تصاویر محصول موردنظر (آب میوه و فنجان قهوه) را مشاهده می کردند و به سؤالات پاسخ می دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل سازی معالات ساختاری و نرم افزار PLS2 استفاده شده است. نتایج دو مطالعه پژوهش حاکی از آن است که رنگ پس زمینه متجانس با محصول و تصویرسازی پویای رایحه محصول نسبت به تصویرسازی ایستا بر واکنش حسی (بینایی و بویایی)، احساسات و عواطف و تجربه حسی و عاطفی مصرف کنندگان از محصولات در فضای خرده فروشی آنلاین تأثیر می گذارد.
۵.

شناسایی عوامل مؤثر روابط فرااجتماعی تأثیرگذاران اینستاگرام بر بازاریابی تأثیرگذار: رویکرد بیبلیومتریک

کلید واژه ها: بازاریابی تأثیرگذار روابط فرااجتماعی بیبلیومتریک چارچوب TCM-ADO

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۶
هدف: به لحاظ گسترش روزافزون رسانه های اجتماعی و اهمیت بازاریابی تأثیرگذار و با توجه به پراکندگی پژوهش های قبلی، هدف اصلی این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر روابط فرااجتماعی بر بازاریابی تأثیرگذار و دسته بندی آن ها، اعم از سازه های پیشین، تصمیم ها، نتیجه ها، روش ها، بافتارها، نظریه ها و شکاف های پژوهشی این حوزه است. روش: روش اجرای پژوهش کیفی و از نوع مرور نظام مند بیبلیومتریک با استفاده از نرم افزار وس ویور و زبان برنامه نویسی آر است. یافته ها: در بخش تحلیل، عملکرد کشورها و نویسندگان پُراستناد شناسایی شد و در بخش ترسیم علم، چهار خوشه به دست آمد که عبارت اند از: 1. بازاریابی تأثیرگذار؛ 2. تحلیل عوامل روان شناختی (درک جذابیت فیزیکی، اعتبار منبع و...) مؤثر بر تأثیرپذیری مخاطب؛ 3. تعامل فرااجتماعی و روابط فرااجتماعی؛ 4. متقاعدسازی. همچنین، سه واژه پُرتکرار «بازاریابی تأثیرگذار»، «رسانه اجتماعی» و «اثر» در تحلیل هم رخدادی واژگان شناسایی شده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که پنج سازه بسیار مهم پیشین بازاریابی تأثیرگذار عبارت اند از: ویژگی های فرد تأثیرگذار، ویژگی های مخاطب، ویژگی های رسانه اجتماعی، ویژگی های محتوا و ویژگی های روابط فرااجتماعی. همچنین، بسترهای مهم این فرایند از نظر بافتار عبارت اند از: فرهنگ، نوع ارتباط، شخصیت، تطابق فرد تأثیرگذار محتوا و هوش مصنوعی. افزون بر این، ایجاد و توسعه روابط فرااجتماعی، مهم ترین تصمیم رفتاری و افزایش اثربخشی بازاریابی تأثیرگذار، مهم ترین خروجی فرایند بازاریابی تأثیرگذار است. بر اساس آنچه بیان شد، مدیران می توانند با در نظر گرفتن سه موضوع، فرایند بازاریابی تأثیرگذار را بهبود بخشند: 1. ویژگی های منبع، برای مثال انتخاب اینفلوئنسر مناسب؛ 2. توجه به کانال مناسب و ویژگی های رسانه اجتماعی، به عنوان راه ارتباطی و دریافت بازخور و متناسب با بازار هدف؛ 3. توجه به نیاز مصرف کننده و ارائه محتوای متناسب با نیاز آن ها.
۶.

شناسایی عوامل مؤثر بازاریابی محتوای دیجیتال بر درگیرسازی مصرف کننده با برند: رویکرد بیبلیومتریک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی محتوای دیجیتال بیبلیومتریک چارچوب TCM-ADO درگیرسازی مصرف کننده با برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۴۷
هدف: با توجه به پراکندگی پژوهش های قبلی و نبود نگاه جامع، هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر بازاریابی محتوای دیجیتال و دسته بندی آن ها اعم از سازه های پیشین، تصمیم ها، نتیجه ها، روش ها، بافتارها، نظریه ها و شکاف های پژوهشی این حوزه است. روش: روش اجرای پژوهش کیفی و از نوع مرور نظام مند بیبلیومتریک است و به کمک نرم افزار وی اُاِس ویور و زبان برنامه نویسی آر انجام شده است. یافته ها: در بخش تحلیل عملکرد، کشورها و نویسندگان پُراستناد شناسایی شد. در بخش ترسیم علم، پنج خوشه به دست آمد که عبارت اند از: محتوای تولیدشده توسط کاربر، تحلیل محتوای تولیدشده توسط کاربر، درگیرسازی مصرف کننده با برند، سرایت محتوا در اجتماعات جمعی و انواع منبع محتوا در تحلیل زوج های هم استنادی. در این میان، سه واژه پُرتکرار «محتوای تولید شده توسط کاربر»، «رسانه اجتماعی» و «ارتباطات توصیه ای کلامی» در تحلیل هم رخدادی واژگان معرفی شد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، پنج سازه «ویژگی های رسانه اجتماعی»، «ویژگی های منبع»، «ویژگی های محتوا»، «ویژگی های اجتماعات جمعی آنلاین» و «ویژگی های مصرف کننده»، از سازه های بسیار مهم پیشین بازاریابی محتوای دیجیتال است. از نظر بافتار، «محصول»، «شخصیت فرد»، «تطبیق محتوا و رسانه»، «فرهنگ» و «هوش مصنوعی»، از بسترهای مهم این فرایند معرفی شده است. «مشارکت مصرف کننده» مهم ترین تصمیم رفتاری و «درگیرسازی مصرف کننده با برند» مهم ترین خروجی فرایند بازاریابی محتوای دیجیتال است.
۷.

بررسی تأثیر هویت اجتماعی، جاذبه های ارتباطی و دسته بندی محصول بر وفاداری به برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت اجتماعی علاقه به برند وفاداری برند اعتماد به برند تعهد به جامعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف: علی رغم تلاش برای بررسی تأثیر هویت اجتماعی بر وفاداری برند و ارتباط آن با سایر عوامل، به نظر می رسد که ادبیات موجود به اندازه کافی گسترده یا غنی نیست تا جنبه های مختلف این رابطه را آشکار سازد. این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هویت اجتماعی، ارتباط و دسته بندی محصول بر عشق برند و همچنین وفاداری برند در صنعت پوشاک اجرا شده است. روش: رویکرد این پژوهش کمّی و از نوع  توصیفی هم بستگی به شمار می رود. جامعه آماری آن، مشتریان برند پوشاک بنتون در شهر تهران است. در پژوهش حاضر، 413 پرسش نامه با نسخه 3 نرم افزار اسمارت پی ال اس تجزیه وتحلیل شد. فرضیه های پژوهش نیز به کمک مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی انجام گرفت. یافته ها: بر اساس نتایج، وابستگی برند سه احساس اشتیاق، مهربانی و ارتباط را شامل می شود. از سوی دیگر، وابستگی برند به کیفیت ارتباط مربوط است و افزایش برقراری ارتباط با مصرف کنندگان و افزایش تماس با مشتریان به ارتقای وفاداری و عملکرد مالی منجر می شود. افزون بر این، تأثیر خودبیانگری بر علاقه به برند تأیید شد. خودبیانگری نوعی فعالیت است که به احساسات مربوط می شود و از طریق ایجاد وابستگی و علاقه به برند بر وفاداری برند تأثیر می گذارد. نتیجه گیری: هویت اجتماعی، بیان کننده وجود تعلق به گروه های اجتماعی خاصی است و جنبه فردی دارد، بنابراین زمانی هویت اجتماعی گروه های اجتماعی حاصل می شود که فرد خود را متعلق به گروه خاصی می داند. نتایج این پژوهش نشان داد که هویت اجتماعی بر خودبیانگری فرد تأثیر مثبت دارد. همچنین، مشتریانی که علاقه به برند را تجربه می کنند، برای شرکت در همکاری سازنده در جامعه برند تمایلی بیشتری دارند. علاوه بر این، خودبیانگری به شکل بالقوه برای افزایش علاقه به برند و تشویق رفتار مطلوب پس از خرید مهم است.
۸.

ایجاد تصویر برند: بررسی نقش تجربه کاربران اینستاگرام بر تصویر برند پلتفورم های اقتصاد اشتراکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد اشتراکی تجربه مشتری محتوای ایجادشده توسط کاربر تصویر برند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۹۹
با کاهش منابع اولیه و پیشرفت تکنولوژی در سطح دنیا بسیاری از افراد جهان را وادار به اشتراک گذاری دارایی های بلااستفاده از طریق پلتفرم های آنلاین کرده است. اینترنت بستری فراهم نموده تا کاربران تجربه خود را هنگام استفاده از پلتفرم ها در قالب نظر به اشتراک بگذارند که باعث ایجاد تصویر برند در ذهن سایر کاربران می شود. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تجربه کاربران بر تمایل به ایجاد محتوای آنلاین و تاثیر این محتوا در ایجاد تصویر برند از پلتفرم اقتصاد اشتراکی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش پیمایشی می باشد. جهت انجام تحلیل عاملی تأییدی متغیرهای پژوهش از مدل-یابی معادلات ساختاری با نرم افزار ای موس22 استفاده شده است بدین منظور از 394نفر از افرادی که از پلفترم اسنپ استفاده کرده و تجربیات خود را در اینستاگرام به اشتراک گذاشته اند با روش نمونه گیری تصادفی و از طریق پرسشنامه استاندارد مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که تجربه مشتری عامل مهم انگیزاننده برای تولید محتوا در اینستاگرام است که به ایجاد تصویر برند از پلتفرم اقتصاد اشتراکی منجر می شود.
۹.

ارائه چارچوبی برای شناسایی و تجاری سازی فرصت های کارآفرینی در صنعت گردشگری تندرستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری تندرستی گردشگری تندرستی کارآفرینی تئوری داده بنیاد (نظریه برخاسته از داده ها)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۳
توسعه جهانی گردشگری تندرستی فرصت های کارآفرینانه بکری را برای برنامه ریزان گردشگری در راستای توسعه بازار مقصد و متنوع سازی آن به ارمغان آورده است. در این میان، سرزمین ایران از پتانسیل های طبیعی و فرهنگی سرشاری برخوردار است که با مدیریت و برنامه ریزی صحیح قابلیت تبدیل به جاذبه های صنعت تندرستی را دارند، از این رو هدف پژوهش کیفی حاضر ارائه چارچوبی برای شناسایی فرصت های کارآفرینی گردشگری تندرستی است که با اتخاذ روش استقرایی و تفسیری تئوری داده بنیاد (رویکرد نوخاسته-گلیزری) انجام شده و دو قلمرو محیطی کتابخانه ای برای بررسی متون پیشین و محیط دانشگاهی و سازمانی برای انجام مصاحبه با خبرگان، متخصصان و فعالان صنعت گردشگری به طور عام و گردشگری سلامت به طور خاص که به روش ترکیبی نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند را پوشش می دهد. به موجب تجزیه و تحلیل داده های حاصله به روش کدگذاری دستی، یافته های پژوهش که حاصل تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، به روش کدگذاری دستی نشان می دهد که ابعاد و مؤلفه های اثرگذار و دخیل در توسعه کسب وکارهای تندرستی در چهار مقوله «محیط کلان کسب و کار»، «محیط خرد صنعت گردشگری تندرستی»، «موانع و چالش های توسعه» و «اثرات و تبعات-توسعه گردشگری تندرستی» جای می گیرند و استراتژی های توسعه این صنعت در قالب مقوله «فرایند شناسایی و تجاری سازی» (به عنوان هسته مرکزی مدل خروجی پژوهش) از مرحله شناخت بازار و پتانسیل ها تا دانش افزایی و تجاری سازی محصولات و خدمات تندرستی را پوشش می دهد که هر کدام شامل چندین اقدام در راستای بهره گیری پایدار از فرصت های کسب وکار و به ویژه کارآفرینی گردشگری تندرستی است
۱۰.

تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر وفاداری مشتری و جایگاه برند با نقش میانجی ارزش مشتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسئولیت اجتماعی شرکتی وفاداری مشتری جایگاه برند ارزش مشتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۷
مسئولیت اجتماعی شرکت، مفهومی که چندی است در دنیای امروز و به ویژه سازمان های بزرگ جایگاهی برای خود پیدا کرده است. مسئولیت اجتماعی شرکت ها در پیوند با مسئولیت شرکت در برابر جامعه، انسان ها و محیطی است که شرکت در آن فعالیت می کند و این مسئولیت از اهداف اقتصادی و مالی فراتر می رود. در نتیجه تحقیق حاضر به بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکت بر وفاداری مشتری و جایگاه برند با درنظرگرفتن متغیر میانجی ارزش مشتری در شرکت های گردشگری مستقر در شهر تهران پرداخته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش پژوهش، توصیفی- همبستگی است. جامه آماری، مراجعه کنندگان شرکت های گردشگری مستقر در شهر تهران در تابستان 1396 بود. حجم نمونه برابر با 200 نفر، به روش نمونه گیری در دسترس و آسان، انتخاب شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات متغیرهای تحقیق، پرسشنامه استاندارد بوده که به منظور سنجش روایی آن از روش های روایی همگرا و روایی واگرا و برای بررسی میزان پایایی از دو معیار آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و PLS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج تحقیق بیانگر اثر مثبت مسئولیت اجتماعی شرکت بر وفاداری مشتری و جایگاه برند و همچنین اثر مثبت ارزش مشتری بر وفاداری مشتری و جایگاه برند در شرکت های گردشگی شهر تهران است. نتایج همچنین نشان می دهد که ارزش مشتری متغیری میانجی است که در رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت و وفاداری مشتری و جایگاه برند نقش دارد.
۱۱.

نقش محرّک قیمت و حضور مدل در تصمیم خرید مشتریان پوشاک بانوان در خرده فروشی هایی برخط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار خرید مصرف کننده قیمت گذاری محرّک های بازاریابی مدل مانکن بازاریابی عصبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۱۹
علم عصب شناسی، یکی از روش های مهم در تحلیل و درک فرایند تصمیم مشتریان است. در این پژوهش، تصمیم خرید شامل دو بخش توجه و قصد خرید بر اساس شاخص های قیمت و حضور مدل با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه و روش شبه آزمایشی و با ابزار ردیاب چشم بررسی شده است. بدین منظور نمونه ای متشکل از 35 دانشجو به صورت غیرتصادفی و هدفمند از بین خریداران برند ال سی وایکیکی (LC WAIKIKI) انتخاب شدند. تحلیل داده های به دست آمده از پرسشنامه و ردیابی حرکات چشم افراد هنگام خرید برخط پوشاک بانوان نشان می دهد سطوح مختلف قیمت و حضور مانکن یا مدل بر توجه افراد و قصد خرید آنان تأثیرگذار است. رابطه معناداری بین نقاط قیمت (سطوح مختلف قیمت) با 77درصد بر قصد و با64 درصد بر توجه، قیمت تخفیف یافته در مقایسه با کالاهای رقیب با 96درصد بر قصد و 75 درصد بر توجه،کاهش قیمت و تعرفه های ویژه با 62درصد بر قصد و با 84 درصد بر توجه و حضور مانکن یا مدل با 45 درصد بر قصد و با52 درصد بر توجه بوده است. همچنین تحلیل های ناشی از بخش پیمایش نشان داد محرّک قیمت و حضور مدل یا مانکن بر توجه افراد و قصد خرید آنان تأثیر مثبت دارد. نتایج به دست آمده از این پژوهش در راهبردهای قیمت گذاری و بازاریابی به ویژه نوع تبلیغات در خریدهای برخط کاربرد دارد.
۱۲.

نقش بازارگرایی داخلی در توسعه گرایش کارآفرینانه؛ شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنت در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازارگرایی داخلی بازارگرایی گرایش کارآفرینانه شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۴ تعداد دانلود : ۳۵۰
کارکنان نقش پررنگی در موفقیت شرکت های خدماتی دارند و رضایت آن ها پیش نیازی برای رضایت مشتریان است. همچنین، توجه و پاسخگویی به خواسته ها و نیازهای آنان،  زمینه توسعه تمایلات کارآفرینانه در شرکت را فراهم می کند. علاوه بر این، مشتری محوری، ممکن است شرکت را به سوی تمرکز بر نوآوری و استفاده پیش دستانه از فرصت ها رهنمون سازد. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی این مسئله پرداخته که آیا در شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنت در تهران، بازارگرایی داخلی می تواند از طریق بازارگرایی بر گرایش کارآفرینانه تأثیر مثبت و معناداری بگذارد. بدین منظور، از روش توصیفی-پیمایشی استفاده شد و پرسشنامه پنج گزینه ای طیف لیکرت بین 322 نفر از کارکنان و مدیران شرکت های مذکور که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازارگرایی داخلی بر گرایش کارآفرینانه با ضریب مسیر 529/0، بازارگرایی داخلی بر بازارگرایی با ضریب مسیر 796/0 و نیز بازارگرایی بر گرایش کارآفرینانه با ضریب مسیر 337/0 تأثیر مثبت و معناداری دارد. یافته ها همچنین نشان می دهد که بازارگرایی، در رابطه میان بازارگرایی داخلی و گرایش کارآفرینانه، با شدت 268/0 در نقش میانجی جزئی تأثیرگذار است. همچنین، نتایج آزمون سوبل، تأثیر میانجی بازارگرایی را در رابطه مذکور تأیید کرده است. علاوه بر این، مقدار ضریب VAF در صورت میانجی گری بازارگرایی، برابر با 336/0 به دست آمد که نشان می دهد تقریباً 34درصد از تأثیر بازارگرایی داخلی بر گرایش کارآفرینانه از طریق غیرمستقیم با متغیر میانجی بازارگرایی تبیین می شود.
۱۳.

ارائه مدل سرمایه گذاری خطرپذیر استراتژیک برند برای شرکت های سرمایه گذار خطرپذیر فعال درحوزه تجارت الکترونیک (براساس تئوری مبتنی بر داده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارآفرینی سازمانی سرمایه گذاری خطرپذیر استراتژیک برند شرکت های سرمایه گذار خطرپذیر تجارت الکترونیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۴۳۱
الزامات دنیای امروز، ضرورت هم سویی با دیگر کشورها و نیز کسب موفقیت در بازارهای داخلی و جهانی، شرکت ها را وادار می کند تا از توانمندهای موجود در استارت آپ ها به ویژه استارت آپ های فعال در حوزه ی تجارت الکترونیک بهره مند شوند. با این حال ایجاد مشارکت بین شرکت های سرمایه گذار خطرپذیر و استارت آپ ها، نیازمند به کارگیری راهکارهای مدیریتی قوی و صحیحی می باشد. تحقیقات و مدل های قبلی فرایند سرمایه گذاری VC وCVC، بیشتر فاکتورهای اصلی موثر بر فرآیند شکل گیری سرمایه گذاری خطرپذیر را توسعه داده اند و تاکنون کمتر در مطالعات به ارائه ی یک مدل جامع با همه ی جنبه های موثر بر آن و به شکل ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران توجه شده است. بنابراین این مقاله، با استفاده از روش تحقیق کیفی نظریه مبتنی بر داده ها و به واسطه ی مصاحبه های نیمه ساختاریافته با مدیران و کارشناسان شرکت های VC وCVC به منظور شناسایی فاکتورهای موثر بر فرآیند شکل گیری سرمایه گذاری خطرپذیر استراتژیک برند (SBV)، در داخل کشور انجام شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها از طریق 18 فاکتور در داخل شش مقوله مرتبط با پدیده ی اصلی شامل شرایط علی، مقوله ی محوری، شرایط زمینه ای، شرایط واسطه ای یا مداخله گر، کنش ها و تعاملات و پیامدها نشان داده شده-اند. نتایج این تحقیق، به تمامی ذی نفعان فعال موجود در اکوسیستم کمک می کند تا با همکاری یکدیگر زمینه های مناسب برای انجام اقدامات درست در شرکت های سرمایه گذار خطرپذیر فعال در حوزه تجارت الکترونیک را ایجاد کنند.
۱۴.

برند کارفرما؛ راهبردی نوین در جذب نیروهای خلاق تداعی معانی، تصویر سازمان و تناسب شخص سازمان در نقش میانجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برندکارفرما ارزش علاقه مندی ارزش نوآوری سازمان های خلاق و نوآور کارکنان خلاق و نوآور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۴۰۹
جذب نیروی کار شایسته در بازار کار رقابتی امروز، تبدیل به یکی از منابع مهم کسب مزیت رقابتی شده است. پژوهش حاضر با تأکید بر ارزش علاقه مندی(ارزش نوآوری) برای جذب نیروهای خلاق، قصد ارائه پیشنهادهایی در زمینه طراحی «برند کارفرما» به سازمان هایی را دارد که در بیان رسالت خود ارائه محصولات و خدمات نوآورانه به جامعه را در اولویت قرار داده اند. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی می یاشد. جامعه آماری پژوهش102 نفر از کارکنانی هستند که در فاصله کوتاهی قبل از انجام پژوهش، موفق به  استخدام در واحد مرکزی سازمان شاتل در شهر تهران شده اند که از بین آن ها 51 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. ابزار سنجش متغیرهای پژوهش، پرسشنامه می باشد که بخشی از آن برگرفته از پرسشنامه های استاندارد برتون و همکارانش(2005)، کانکس و فریمن(2006) و برتز و جاج(1994) است و بخش طراحی شده آن بر اساس تعاریف موجود از متغیر مورد نظر است. روش تجزیه و تحلیل داده ها مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Warp PLS می باشد. نتایج نشان می دهد که برند کارفرما از طریق تداعی معانی منجر به ایجاد تصویر مطلوبی از سازمان در ذهن جویندگان کار شده و با احساس تناسبی که در اثر این تصویر، فرد در ذهن خود با سازمان پیدا می کند، جذب سازمان می شود.
۱۵.

تأثیر شایستگی تجاری سازی فناوری بر مزیّت رقابتی: نقش تعدیلگر متغیر بازارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مزیت رقابتی بازارگرایی شایستگی تجاری سازی فناوری مزیت هزینه مزیت تمایز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۰ تعداد دانلود : ۶۳۳
در فضای رقابتی موجود در میان شرکت های نرم افزاری، موفقیّت این شرکت ها در دستیابی به مزیّت رقابتی، بدون سرمایه گذاری در بخش ایده ها و فناوری های جدید، دور از ذهن به نظر می رسد. تجاری سازی فناوری که همان فرایند کسب ایدة جدید، توسعة فناوری، تبدیل ایده به محصول با استفاده از فناوری و ارائه آن به بازار می باشد، بدون محور قراردادن مشتری در اولویت های شرکت که همان مفهوم بازارگرایی را نشان می دهد، نمی تواند باعث مزیّت رقابتی شود. از این رو، پژوهش حاضر  میزان تأثیر شایستگی تجاری سازی فناوری از طریق نقش تعدیلگر بازارگرایی، بر مزیّت رقابتی را بررسی کرده است. با این هدف، از روش توصیفی- پیمایشی استفاده شده است. پرسشنامة پژوهش را 130 نفر از کارکنان و مدیران پنج شرکت نرم افزاری که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند، پاسخ داده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی به کمک نرم افزار Smart PLS 3 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شایستگی تجاری سازی فناوری بر هر دو مزیّت هزینه و تمایز، به ترتیب با ضریب مسیر 526/0 و 679/0 تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج همچنین نشان می دهد که بازارگرایی، تنها در رابطة شایستگی تجاری سازی فناوری و مزیّت تمایز، با ضریب مسیر 491/0 نقش تعدیلگر دارد.
۱۶.

ارتقاء عملکرد نوآورانه کسب و کار(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۷.

تأثیر تصویر کشور مبدأ و تلاش های بازاریابی در ارزش ویژه خرده فروشی برند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر محصول بازاریابی ارزش ویژه برند خرده فروشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۳ تعداد دانلود : ۲۹۰
در محیط رقابتی امروز، وجود ذهنیت و تصویر متمایز می تواند در موفقیت محصول مؤثر باشد. بر اساس مطالعه های موجود، تصویر کشور تولیدکننده محصول و تلاش های بازاریابی بر ارزش ویژه برند اثرگذار است. در پژوهش حاضر، اثر این دو مورد بر خرده فروشی ارزش ویژه برند و عملکرد سودآوری بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه خرده فروشان برند «سامسونگ» در شهر تهران است که به دلیل کم بودن حجم جامعه از سرشماری استفاده شد. برای گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد و محقق ساخته به کار رفت. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 9/0 برآورد شد. تجزیه وتحلیل آماری این پژوهش با استفاده از نرم افزار LISREL8.8  انجام شده است. بر اساس نتایج، تصویر کشور مبدأ و تلاش های بازاریابی بر ارزش ویژه خرده فروشی برند اثر معنا داری دارند؛ همچنین ارزش ویژه خرده فروشی برند بر عملکرد سودآوری برند تأثیر مثبت و معنادار دارد
۱۸.

بازاریابی کارآفرینانه کسب و کارهای کوچک و متوسط صنعت فناوری اطلاعات با رویکرد نظریه زمینه ای کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازاریابی کارآفرینانه روش نظریه زمینه ای کلاسیک کارآفرینی کسب-وکارهای کوچک و متوسط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۰
کسب وکارهای کوچک و متوسط، ویژگی هایی دارند که آنها را از کسب وکارهای بزرگ مجزا می کند. یکی از این ویژگی ها مربوط به بازاریابی است؛ به طوری که مهارت اندک بازاریابی در کسب وکارهای کوچک، اغلب به سطوح پایین تر عملکرد، ریسک های بالاتر و شکست منجر می شود. برخورداری از یک رویکرد ناشی از بررسی و تحلیل کسب وکارهای کوچک موفق، نیاز اساسی این گونه کسب وکارهاست. عبارت «بازاریابی کارآفرینانه» برای توصیف فعالیت های بازاریابی انجام شده در SMEها به کار می رود. پژوهش حاضر درصدد تبیین ویژگی های بازاریابی کارآفرینانه کسب وکارهای کوچک و متوسط فناوری اطلاعات و ارتباطات، با رویکرد نظریه زمینه ای کلاسیک است. در این پژوهش، ابتدا نمونه های اولیه انتخاب می شوند و مصاحبه های عمیق انجام می گیرند. پس از انجام چندین مصاحبه، مدل اولیه ناشی از کدگذاری ها و تحلیل ها آماده می شود و گام به گام، مدل نهایی تکمیل می شود. همچنین با نگاهی تطبیقی، ده مصاحبه در کشور توسعه یافته دانمارک با ده تن از مدیران- مالکان SMEهای صنعت ICT این کشور، به عنوان کار جانبی انجام شد. نتایج کدگذاری ها و تحلیل ها با رویکرد گلیزر در کل نظریه، بازاریابی کارآفرینانه خاص این صنعت را به وجود آورد. درنهایت، مقاله اجزای مدل بازاریابی کارآفرینانه را شرح می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان