بهمن اکبری

بهمن اکبری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۳ مورد.
۲۱.

مقایسه ابعاد کمالگرایی، نظم جویی هیجانی و خودآگاهی در افراد مبتلا به بیماری قلب و عروق و فاقد بیماری قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افراد سالم بیماری قلب و عروق کمالگرایی نظم جویی هیجانی خودآگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 679 تعداد دانلود : 448
بیماری های قلبی و عروقی جزء بیماری های جدی محسوب می شوند. بنابراین اطلاع از خطرات و علائم هشدار دهنده می تواند حتی از مرگ جلوگیری نماید. خطر ابتلا به برخی از انواع بیماری های قلبی عروقی بستگی به عوامل زیادی دارد. برخی از این عوامل قابل کنترل و برخی دیگر غیر قابل کنترل می باشند. از این رو، مطالعه حاضر به منظور بررسی مقایسه مولفه های قابل کنترل روانی، نظیر کمالگرایی ، تنظیم شناختی هیجانی و خودآگاهی در افراد مبتلا به بیماری قلب و عروق و سالم پرداخت. این مطالعه مقطعی از نوع علی-مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش، بیماران قلبی و افراد فاقد بیماری بودند که در بازه زمانی شهریور تا آذر 1396 به مراکز درمانی مراجعه کرده بودند. تعداد 150 نفر (75نفر افراد مبتلا به بیماری قلبی، 75 نفر افراد فاقد بیماری قلبی) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های کمالگرایی (تری شورت و همکاران، 1995)، نتنظیم شناختی هیجان (گرانفسکی، 2002) و خودآگاهی (نئواستروم و داویس، 2002) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون آماری t گروههای مستقل و مانوا تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری از نظر کمالگرایی، نظم جویی هیجانی و خودآگاهی بین افراد مبتلا به بیماری قلبی و افراد سالم وجود دارد (01/0 > p ، 05/0 > p ) وتحلیل واریانس نیز یافته های پژوهش را تایید کرد. با توجه به یافته ها، می توان نتیجه گرفت که با برگزاری دوره های آموزشی و درمان شناختی-رفتاری و بیوفیدبک مبتلایان به بیماری قلبی می توان موجب بهبود اثرات روانشناختی بر پیشرفت بیماری شد.
۲۲.

رابطه بین حمایت اجتماعی و سبک های دلبستگی با بهزیستی روان شناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: حمایت اجتماعی سبک های دلبستگی بهزیستی روان شناختی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 153 تعداد دانلود : 375
بهزیستی روان شناختی بر بسیاری از جنبه های زندگی تاثیر می گذارد و نقش مهمی در سلامت و کیفیت زندگی دارد. در نتیجه پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین حمایت اجتماعی و سبک های دلبستگی با بهزیستی روان شناختی دانشجویان انجام شد. این مطالعه مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آنها 384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های حمایت اجتماعی واکس و همکاران (1986)، سبک های دلبستگی کولینز و رید (1990) و بهزیستی روان شناختی ریف و سینگر (2006) استفاده شد. داده ها با روش های ضرایب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS-23 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی ایمن با بهزیستی روان شناختی دانشجویان رابطه مثبت و معنادار و سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا با بهزیستی روان شناختی دانشجویان رابطه منفی و معنادار داشتند. همچنین متغیرهای حمایت اجتماعی و سبک های دلبستگی به طور معناداری توانستند 5/46 درصد از تغییرات بهزیستی روان شناختی دانشجویان را پیش بینی کنند (05/0P<). بنابراین مشاوران و روان شناسان برای بهبود بهزیستی روان شناختی دانشجویان می توانند از طریق کارگاه های آموزشی میزان حمایت اجتماعی و سبک دلبستگی ایمن را افزایش و میزان سبک های دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا را کاهش دهند.
۲۳.

مقایسه سلامت روانی، تاب آوری و رضایت زناشویی در زنان دارای همسران مبتلا به اختلالات روان پریشی با زنان دارای همسران سالم

کلید واژه ها: سلامت روانی رضایت زناشویی تاب آوری همسران مبتلا به اختلال روان پریش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 956 تعداد دانلود : 664
مقدمه: بار مسئولیت مراقبت از بیماران روان پریش می تواند باعث افزایش استرس و کاهش سلامت روان، کیفیت زندگی و رضایت زناشویی در آن ها گردد. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سلامت روانی، تاب آوری و رضایت زناشویی در زنان دارای همسر مبتلا به اختلالات اسکیزوفرنی و اختلال خلقی با زنان همسران سالم انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری شامل همسران تمامی بیماران مرد بستری شده در سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۵ در بیمارستان روان پزشکی شفا رشت بود که تشخیص یکی از اختلال روان پریش گرفته اند. ۱۸۷ زن با استفاده از نمونه گیری بر مبنای هدف و ۱۸۷ زن دارای همسر بهنجار انتخاب شدند و سه پرسشنامه چک لیست سلامت روان، تاب آوری کانر، دیویدسون و رضایت زناشویی انریچ را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss-۲۲ و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. یافته ها: پژوهش نشان داد که بین دو گروه زنان از لحاظ سلامت روان (۴/۳۸۷ t=) تفاوت معنی داری وجود داشت. زنانی که دارای همسران مبتلا به روان پریش بودند در زیر مؤلفه های سلامت روان دارای علائم بیشتری نسبت به زنان دارای همسر سالم بودند. تاب آوری زنان دارای مردان مبتلا به اختلالات روان پریش نسبت به گروه بهنجار کمتر بود (۳/۲۳۱ t=) (۰۰۱/ ۰P=). مؤلفه های رضایت زناشویی؛ در سطح ۰/۰۵ معنی دار بوده است. این امر نشانگر پایین بودن رضایت زناشویی این زنان نسبت به گروه همتا بود. نتیجه گیری: مسئولیت زندگی در بین زنان دارای همسر مبتلا به اسکیزوفرنی به دلیل افت شدید عملکرد این بیماران بیشتر از اختلالات دو قطبی بوده است که این فشارهای روانی باعث پایین آمدن کیفیت زندگی، تاب آوری و نارضایتی از زندگی زناشویی، شده که منجر به کاهش سلامت روانی آنان می گردد.
۲۴.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هوش معنوی تاب آوری توانمندسازی روانشناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 16 تعداد دانلود : 855
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی برنامه های آموزش هوش معنوی و تاب آوری بر توانمندسازی روانشناختی کارکنان مجتمع فولاد گیلان انجام گرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. از بین 600 نفر از کارکنان علاقه مند به همکاری، تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. سپس تعداد 60 نفر از آنان که پایین ترین نمره را در پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی کسب کرده بودند، انتخاب و در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل هر کدام 20 نفر) به طور تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر) بود که آزمودنی های 3 گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به آن پاسخ دادند. گروه های آزمایش، 8 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزش هوش معنوی و تاب آوری را دریافت کردند؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار ناپارامتریک کروسکال والیس، خی دو و یومان ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان در گروه های آزمایش نسبت به گروه کنترل (در مراحل آزمایش و پیگیری) بود. به علاوه نتایج نشان دادند تأثیر برنامه آموزش تاب آوری در افزایش توانمندسازی روانشناختی کارکنان به طور معنی داری بیشتر از تأثیر آموزش هوش معنوی بود؛ بنابراین، مدیران و صاحبان صنایع می توانند به منظور رقابت در بازار تولید و نیز افزایش بهره وری سازمانی از برنامه های آموزشی هوش معنوی و تاب آوری به عنوان یک بسته مکمل استفاده کنند.  
۲۵.

مقایسه تأثیر شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر شاخص های سلامت عمومی مادران کودکان مبتلا به سرطان خون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی تنش زدایی پیش رونده عضلانی سلامت عمومی سرطان خون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 334 تعداد دانلود : 848
زمینه و هدف: اطلاع از تشخیص سرطان کودک برای والدین بسیار نگران کننده و اضطراب آور است، بنابراین در کنار درمان فرزند مبتلا به سرطان، لزوم استفاده از روش های مداخله کارآمد جهت ارتقای سلامت روان شناختی والدین آنها بسیار ضروری است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر دو شیوه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و تنش زدایی پیش رونده عضلانی بر شاخص های سلامت عمومی مادران کودکان مبتلابه سرطان خون، انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود . نمونه مورد مطالعه شامل 45 نفر از مادران دارای کودک مبتلابه سرطان خون مراجعه کننده به بخش آنکولوژی بیمارستان 17 شهریور رشت در سال 1396 بودند که به شیوه در دسترس انتخاب و با انتساب تصادفی در 3 گروه ذهن آگاهی (15 نفر)، تنش زدایی (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه جمعیت شناختی، مصاحبه و آزمایش های تشخیصی سرطان، و پرسشنامه سلامت عمومی بود. پس از مرحله پیش آزمون، مداخلات مورد نظر، به مدت 2 ماه (8 جلسه 2 ساعته)، در دو گروه آزمایشی انجام شد، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. سپس هر سه گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری دوماهه، مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر نشان داد که تفاوت های بین گروهی در متغیرهای شکایات جسمانی (0/01 > P , 6/622= F )، اضطراب (0/01 > P , 10/236= F ) ، عدم کارکرد اجتماعی (0/05 > P , 4/452= F )، و افسردگی (0/01 > P , 10/866= F )، معنی دار است. همچنین تفاوت بین مراحل زمانی در پیش آزمون، پس آزمون، و پیگیری در متغیرهای اضطراب (0/01 > P , 46/681= F )، عدم کارکرد اجتماعی، (0/05 > P , 12/610= F )، و افسردگی (0/05 > P , 3/870= F )، معنی دار بود ولی در شکایات جسمانی، تفاوت وجود نداشت (0/05 > P , 1/720= F ). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بین تأثیر ذهن آگاهی و آموزش فنون تنش زدایی در بهبود شاخص های سلامت عمومی مادران کودکان مبتلا به سرطان خون، تفاوت معنا داری وجود ندارد ولی هر دو شیوه در بهبود وضعیت روانی مادران مؤثر هستند. ذهن آگاهی از طریق آموزش مهار توجه و مدیریت زمان، شاخص های سلامت روان را در افراد افزایش می دهد. همچنین تن آرامی ناشی از فنون تنش زدایی در کاهش تنیدگی، اضطراب، و افسردگی افراد نقش دارد. نتیجه این که از هر دو شیوه می توان در کنار هم برای ارتقاء سلامت عمومی والدین کودکان مبتلا به انواع سرطان، استفاده کرد.
۲۶.

ارائه مدل ساختاری رابطه سبک های فرزند پروری ادراک شده با رفتارهای پر خطر از راه میانجی گری تاب آوری و تنظیم هیجان در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوجوانی رفتار پر خطر سبک های فرزند پروری ادراک شده تاب آوری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 122 تعداد دانلود : 851
مقدمه: نوجوانی از بحرانی ترین دوره های زندگی می باشد. دوره رشد سریع جسمی وتحولات عاطفی و روانی است. بیش ترین ناسازگاری های رفتاری در این دوره نمود می یابد.گرایش به رفتارهای پرخطر یکی از ناسازگاری های رفتاری دوران نوجوانی بشمار می رود. مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است.جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان لنگرود می باشد که در سال تحصیلی 1400-1399مشغول به تحصیل بودند. شرکت کنندگان در پژوهش 265 نفر از دانش آموزان مدارس گوناگون لنگرود بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.داده ها با استفاده از مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی(IARS)،پرسش نامه سبک های فرزندپروری بامریند،مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون(CD-RIS)) و پرسش نامه ی تنظیم هیجان جان و گروس(2002)گردآوری شد. برای بررسی برازش مدل پیشنهادی پژوهشگر از مدل یابی معادلات ساختاری و نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سبک های فرزندپروری مقتدرانه، مستبدانه و سهل گیر به واسطه تنظیم هیجان و تاب آوری بررفتار پرخطر اثر معنی داری دارد. بحث و نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، سبک فرزندپروری مقتدرانه منجر به کاهش رفتارهای پرخطر می شود.
۲۷.

مقایسه اثربخشی برنامه های آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت اجتماعی اختلال خشم انفجاری تنظیم هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 910 تعداد دانلود : 511
مقدمه : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی برنامههای آموزشی مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال انفجار خشم متناوب انجام شده است. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی است. نمونه پژوهش شامل 54 زندانی مبتلا به اختلال خشم انفجاری متناوب بود که بر اساس پرسشنامه اختلال خشم انفجاری متناوب کوکارو و همکاران و مصاحبه بالینی از میان زندانیان شهرستان رشت شناسایی و سپس در سه گروه آموزش مدیریت خشم، آموزش تنظیم هیجان و گروه کنترل (هر گروه 18 نفر) جایگزین شدند. برای گروه اول آموزش مدیریت خشم و برای گروه دوم آموزش تنظیم هیجان اعمال شد و گروه کنترل هیچ نوع آموزشی دریافت نکردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه پردازش اطلاعات اجتماعی هیجانی کوکارو و همکاران استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان بر بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی اثربخش بودهاند (05/0>P). همچنین نتایج نشان داد که آموزش مدیریت خشم نسبت به آموزش تنظیم هیجان تأثیر بیشتری در بهبود پاسخ اجتماعی مناسب، پاسخ پرخاشگرانه مستقیم و ارتباطی دارد. نتیجه گیری : این یافتهها بیان میکند که از آموزشهای مدیریت خشم و تنظیم هیجان میتوان به عنوان روشهای جایگزین دیگر برای ارتقاء کیفیت زندگی و شناخت اجتماعی زندانیان دارای اختلال خشم انفجاری متناوب استفاده نمود.
۲۸.

بررسی رابطه تصویر بدنی و باورهای وسواسی با کیفیت زندگی دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تصویر بدنی باورهای وسواسی کیفیت زندگی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 718 تعداد دانلود : 230
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی تصویر بدنی با باورهای وسواسی و کیفیت زندگی دانشجویان متأهل انجام شد. جامعه این پژوهش شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد واحد رشت است که با توجه به آمار دریافتی از بخش آمار پژوهشکده و فناوری اطلاعات دانشگاه ۱۲۱۰۱ نفر بودند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان نمونه ای متشکل از ۳۶۰ نفر از دانشجویان (زن=۲۰۴، مرد=۱۵۶) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه چند بعدی روابط بدن خود ( MBSRQ )، پرسشنامه باور وسواسی ( OBQ-44 ) و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین تصویر بدنی و باورهای وسواسی با کیفیت زندگی دانشجویان متأهل رابطه وجود دارد و متغیرهای اهمیت و کنترل افکار، نگرش فرد درباره وزن توانسته است حدود ۷/۶ درصد واریانس کیفیت زندگی را توجیه کنند. همچنین نتایج نشان داد بین تصویر بدنی و ظاهر با کیفیت زندگی رابطه وجود دارد و بین باورهای وسواسی با کیفیت زندگی رابطه ی معکوس وجود دارد.
۲۹.

تأثیر برنامه مداخله ای چندوجهی (آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی در سطح کودک و والدین) بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله چندوجهی یکپارچگی حسی - حرکتی کودک و والدین نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 590 تعداد دانلود : 145
زمینه و هدف: نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان با نارساخوانی می تواند نقش مهمی در موفقیت یا شکست در عملکرد تحصیلی ایفا کند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر برنامه مداخله ای چندوجهی (آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی در سطح کودک و والدین) بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان انجام شد. روش: طرح این پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مراجعه کننده به مراکز آموزشی و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رشت در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها نمونه ای به حجم 40 دانش آموز به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. ابزار های پژوهش شامل نسخه چهارم مقیاس هوشی وکسلر کودکان (2003)، مقیاس نگرش خواندن (مک کنا و کر، 1990)، آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود. برنامه مداخله ای چندوجهی در 8 جلسه 60 دقیقه ای فقط روی گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه فقط آموزش های معمول مراکز آموزشی خود را دریافت می کردند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی در سطح کودک و والدین بر نگرش و عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان مؤثر است (0/01> P). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر مبنی بر مؤثر بودن برنامه مداخله ای، می توان آموزش تعاملی مادر و کودک مبتنی بر این روش را به عنوان یک گزینه مناسب در طراحی برنامه های روان شناختی و تحصیلی برای کودکان با نارساخوانی در نظر گرفت.
۳۰.

ویژگی های روان سنجی پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودکارآمدپنداری والدگری ویژگی های روانسنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 562 تعداد دانلود : 582
زمینه: با توجه به نقش خودکارآمدپنداری در سلامت روانی افراد و محدود بودن ابزارهای اندازه گیری آن در ایران، دسترسی به آزمونی معتبر برای سنجش این سازه بسیار اهمیت دارد. هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین درستی و قابلیت اعتماد پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری در شهر رشت بود. روش: این پژوهش از نظر روش شناسی در زمرۀ پژوهش های توسعه ای است. نمونه آماری پژوهش شامل 1008 نفر از والدین دانش آموزان 13 تا 15 ساله (658 مادر و 350 پدر) شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. جهت بررسی درستی همگرا از روش همبستگی بین دو پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری کندال و بلوم فیلد (2005) و پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری دومکا و همکاران (1996) در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. یافته ها: محتوای گویه های پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری نشان داد که این ابزار دارای هشت عامل هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش با شاخص های برازش مطلوب است. همچنین مقادیر آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری برابر با 0/94 و برای خرده مقیاس های هیجان / عاطفی، بازی / لذت، همدلی / تفاهم، مهارگری، نظم / مرزها، فشار، خودپذیری، و یادگیری / دانش به ترتیب 0/61، 0/89، 0/86، 0/71، 0/90، 0/32، 0/57، 0/80 به دست آمد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که بر اساس عامل های به دست آمده، پرسشنامه خودکارآمدپنداری والدگری، ابزاری مناسب، معتبر و درست جهت ارزیابی خودکارآمدپنداری والدگری والدین در ایران است
۳۱.

مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی نوروفیدبک علائم جسمی تنظیم هیجانی سندرم روده تحریک پذیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 641 تعداد دانلود : 895
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به کلینیک های فوق تحصصی گوارش شهرستان قزوین در سال 1398 بود. 45 نفر از بیماران به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارش شدند. فرم ملاک تشخیصی رم-3 و پرسشنامه تنظیم هیجانی (گروس و جان، 2003) قبل، بعد و دو ماه بعد از مداخله در مورد تمامی افراد نمونه اجرا گردید. گروه های آزمایش تحت شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و نوروفیدبک بر کاهش میزان و شدت علائم جسمی و افزایش تنظیم هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مؤثر است (01/0>p). مقایسه میانگین های دو گروه آزمایش نشان داد تفاوت معناداری بین اثربخشی آن ها بر میزان و شدت علائم جسمی و تنظیم هیجانی بیماران وجود ندارد (05/0<p). نتیجه گیری: هر دو مداخله از طریق فنون خاص خود می توانند میزان و شدت علائم جسمی بیماران را کاهش و تنظیم هیجانی آن ها را افزایش دهند؛ بنابراین درمانگران می توانند از این مداخلات جهت کنترل علائم جسمی و هیجانی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر استفاده کنند.
۳۲.

الگوی ارتباطی تاب آوری و ذهن آگاهی با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در بیماران سرطانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری ذهن آگاهی بهزیستی هیجانی تنظیم هیجان سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 10 تعداد دانلود : 823
مقدمه: بیماری سرطان بر جنبه های مختلف کیفیت زندگی بیمار ازجمله وضعیت روحی، روانی، اجتماعی و اقتصادی تأثیر دارد. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی الگوی ارتباط ذهن آگاهی و تاب آوری با بهزیستی هیجانی با نقش واسطه ای تنظیم هیجان در بیماران سرطانی بود. روش: روش اجرای این پژوهش توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری در این پژوهش شامل بیماران سرطانی در سال 1399 بود که به شکل نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. نمونه پژوهش شامل 200 نفر (زن و مرد) از بیماران سرطانی در بیمارستان امام حسین (ع) شهر تهران بود. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه مقیاس ذهن آگاهی فرایبرگ سوئر و همکاران (2011)، فرم کوتاه مقیاس تاب آوری (واگنیلد و یانگ، 2009)، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2002) و مقیاس بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) استفاده گردید. جهت تحلیل روابط واسطه ای از روش بوت استرپ استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ذهن آگاهی و تاب آوری بر بهزیستی هیجانی اثر مستقیم و معنی دار دارد. اثر مستقیم ذهن آگاهی و تاب آوری بر تنظیم هیجان نیز معنادار بود. نقش واسطه ای تنظیم هیجان در رابطه بین ذهن آگاهی و تاب آوری با بهزیستی هیجانی معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش برای متخصصان و روانشناسان حوزه سلامت تلویحات کاربردی داشته و می توان نتیجه گرفت که ذهن آگاهی و تاب آوری بر بهزیستی هیجانی بیماران سرطانی اثر مستقیم دارند.
۳۳.

بررسی روش شناسی دیدگاه های کتز و فیلیپس در باب تجربه دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه دینی کتز فیلیپس روش شناسی ساختگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 36 تعداد دانلود : 691
بحث از دامنه تجربه دینی یکی از مباحث بسیار مهم از قرن هجدهم به بعد بوده است و از آن دوره تاکنون اندیشمندان عرصه های مختلفِ مطالعاتی چون فلسفه دین ، کلام جدید ، علم الادیان و روانشناسی دین و... را در باب چیستی و ماهیت آن ، گستره مطالعاتی آن ، کارکردش در زندگی انسان و گوهری بودن دین یا صدق و کذب آن بنحو ثبوتی یا سلبی ، اظهار نظرهای مختلفی را در این بازه های زمانی ترسیم کرده است. از جمله این که ، پدیدارشناسان و فیلسوفان دین برای دین ابعاد و ویژگی هایی ترسیم کرده اند که یکی از آنها بُعد تجربی دین است. ممکن است دستورات اخلاقی ، حقوقی و عقیدتی ، به پیدایش احساسات خاصی مانند حیرت یا خشیت و خضوع کمک کنند و زمینه ساز تجربه ای شگرف و شورانگیز مانند احساس حضور در پیشگاه خداوند یا موجود متعالی و غایی ، یا شنیدن تسبیح موجودات و تجارب عرفانی و درونی دیگری شوند ، که کاملاً متمایز از تجارب بیرونی باشند. از آنجا که مردم در سنّت های دینیِ متعدد و متنوع ، مدعی تجربه خداوند ، نیروانا یا برهمن هستند و احساس می کنند که این قبیل تجربه ها به زندگیشان معنا و جهت می بخشد. می توان اذعان کرد که تجربه دینی یکی از مهمترین مسائلی است که در روانشناسی دین و فلسفه دین مورد توجه و بررسی قرار می گیرد. در اندیشه ساختگراهایی مثل پرادفوت و کتز که بیشتر در تبیین تجربه دینی به بعد عرفانی آن تأکید دارند ، بر این باورند که ماهیت تجربه دینی متأثر از شبکه باورها و مفاهیم ذهنی فاعل شناساست و تجارب خالی از باورها و مفاهیم وجود ندارد و از سویی در رویکرد فیلیپس هم مدعیات دینی هرچند که جنبه شناختاری و حکایت گری ندارند ، ولی برای تبیین اظهاراتی می توان به کاربرد آنها در زندگی اجتماعی فرد نگریست؛ بعبارتی برای فهم مدعیات دینی باید حیطه های اشکال زندگی را بشناسیم و به قواعد بازی دین توجه کنیم که یک باور درست به نحوه زندگی فرد مربوط است. در پژوهش حاضر سعی شده ضمن بررسی روش شناسی دیدگاه های مزبور به تبیین و بررسی دیدگاه های کتز و فیلیپس در باب تجربه دینی پرداخته شود.
۳۴.

مقایسه اثربخشی مدل گاتمن و درمان هیجان مدار بر احساس تنهایی و تاب آوری زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان هیجان مدار زوج درمانی همسر تاب آوری احساس تنهایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 248 تعداد دانلود : 482
هدف: هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی مدل گاتمن و درمان هیجان مدار بر احساس تنهایی و تاب آوری زوجین بود. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، همگی زوجین مراجعه کننده به درمانگاه های غرب تهران در سال 1399 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس، 24 زوج (48 نفر) انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مداخله توسط زوج درمانی گاتمن، درمان هیجان مدار و یک گروه کنترل (8 زوج در هر گروه) تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت زوج درمانی گاتمن و گاتمن (2017) و درمان متمرکز بر هیجان گرینبرگ (2017) قرار گرفتند و گروه گواه در لیست انتظار باقی ماندند. داده ها بر اساس پرسشنامه احساس تنهایی دی توماسو، برانن و بست (۲۰۰۴) و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) جمع آوری و از نرم افزار SPSS و روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روش مدل گاتمن و درمان هیجان مدار بر احساس تنهایی (05/28=F، 001/0=P) و تاب آوری (85/11=F، 001/0=P) زوجین تأثیر داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری پیدار بود (05/0=P)؛ اما تفاوت معنی داری بین دو درمان از نظر اثربخشی وجود نداشت. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه می توان گفت که روش مدل گاتمن و درمان هیجان مدار بر اساس احساس تنهایی و تاب آوری زوجین الگوی مؤثری برای افزایش رضایت زناشویی زوجین است و می توان از آن به عنوان یکی از روش های درمانی یا آموزشی در برنامه های زوج درمانی استفاده کرد.
۳۵.

مقایسه اثربخشی شفقت خود و تحلیل رفتار متقابل بر تنظیم شناختی هیجان دانشجویان با تجربه شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل رفتار متقابل تنظیم شناختی هیجان شفقت به خود شکست عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 915 تعداد دانلود : 522
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شفقت به خود در مقایسه با اثربخشی تحلیل رفتار متقابل بر تنظیم شناختی هیجان دانشجویان با تجربه شکست عاطفی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری این مطالعه دانشجوبان با تجربه شکست عاطفی در دانشگاه آزاد رشت در سال 1399 بود که 45 دانشجو با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه شفقت به خود (15 نفر)، تحلیل رفتار متقابل (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه نظم جویی هیجان گروس و جان (2003) بود؛ دانشجویان گروه درمانی شفقت به خود بسته گیلبرت (2010) و گروه درمانی تحلیل رفتار متقابل بسته درمانی کونر و همکاران (2016) به صورت گروهی و هشت جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با روش واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد و تحلیل رفتار بر بازیابی هیجانی (55/4=F، 002/0=P) و بر بازداری هیجانی (72/3=F، 009/0=P) دانشجوبان با تجربه شکست عاطفی موثر بود؛ همچنین تاثیر هر دو رویکرد درمانی تا مرحله پیگیری پایدار بود (05/0 < p). بین اثربخشی شفقت به خود نسبت به درمان تحلیل رفتار متقابل در تنظیم شناختی هیجان تفاوت به دست نیامد (05/0 < p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده بین دو روش شفقت به خود و تحلیل رفتار متقابل تفاوتی از نظر میزان تاثیر گذاری وجود نداشت و هر دو روش در جهت ارتقاء سطح تنظیم هیجانی شناختی دانشجویان با تجربه شکست عاطفی روش مناسبی به شمار می روند.
۳۶.

اثربخشی پسخوراند زیستی بر بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسخوراند زیستی عملکرد خواندن ادراک دیداری - حرکتی نارساخوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 748 تعداد دانلود : 202
زمینه و هدف: نارساخوانی به عنوان اختلال عصبی تحولی رایج در دوران کودکی می تواند فرایند تحصیلی دانش آموزان را با آسیب جدی مواجه کند و بر اساس مطالعات انجام شده، پسخوراند زیستی می تواند به حل برخی از مشکلات این کودکان کمک کند. بدین ترتیب مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی پسخوراند زیستی بر بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر 8 تا 12 سال با اختلال نارساخوانی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری ناحیه سه شهر تهران در سال 1398 بود. نمونه پژوهش شامل 24 نفر از جامعه آماری مذکور بودند که به روش نمونه گیری در دسترس و به شیوه داوطلبانه و بر حسب شرایط ورود و خروج ، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه (12 نفر در گروه آزمایش و 12 نفر در گروه گواه) جای دهی شدند. ابزارهای گردآوری داده های این پژوهش شامل آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (نما) (کرمی نوری و مرادی، 1384) و آزمون ادراک دیداری- حرکتی بندرگشتالت (لورتا بندر، 1938) بود. گروه مداخله تحت 30 جلسه 45 دقیقه ای برنامه مداخله ای پسخوراند زیستی قرار گرفت، در حالی که گروه گواه فقط آموزش معمول مراکز اختلالات یادگیری را دریافت می کرد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-22 انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که پسخوراند زیستی باعث بهبود عملکرد خواندن و کاهش خطای شکل، خطای ترکیب، خطای چرخش، خطای تداوم و در نتیجه بهبود ادراک دیداری حرکتی کودکان مبتلا به نارساخوانی شده است (0/01>p). نتیجه گیری: روش پسخوراند زیستی می تواند با استفاده از اصول یادگیری شرطی سازی عاملی به تغییر و بهبود امواج مغزی، تقویت مهارت خودنظم جویی، ارتقای عملکرد مغزی، و در نتیجه بهبود عملکرد خواندن و ادراک دیداری- حرکتی کودکان با نارساخوانی کمک کند.
۳۷.

Cognitive-Behavioral Stress Management and Positive Therapy on Self-Regulation Behaviors of females with Hypertension management(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: CBT stress positive self-regulation hypertension

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 666 تعداد دانلود : 816
Objective: this study aimed to compare the effectiveness of cognitive behavioral based stress management training and positive therapy on self-regulation behaviors of females with primary hypertension. Method: In this semi-experimental study with pretest-posttest and control group, 48 women with primary hypertension were randomized in control (n = 16), positive therapy (n = 16) and stress management (n = 16) groups. All participants completed standard self-regulation behaviors questionnaire before and after interventions. The intervention groups received cognitive-behavioral based stress management training program for eight sessions. The control group did not receive any intervention during research. Data were analyzed using SPSS software and descriptive and inferential statistical methods (ANCOVA). Results: The findings indicated level of self-regulatory behaviors significantly increased in the intervention groups in compare to control group (P> 0.05). Comparison of intervention group revealed superior effectiveness of cognitive-behavioral based stress management program versus positive therapy (Mean difference=28.13, P>0.05) Conclusion: cognitive-behavioral stress management training and positive therapy are effective on the self-regulation behaviors of women with primary hypertension. Improvement of self-regulation behaviors through psychological programs such as cognitive-behavioral stress management training and positive therapy reduce the burden of disease and enhance treatment adherence.
۳۸.

مختصات منطقی و کلامی آیه ی 22 سوره ی انبیاء (لو کان فیهما آلهه الا الله لفسدتا)

تعداد بازدید : 276 تعداد دانلود : 985
بی تردید از سازه های مهم و اساسی در انتقال مفاهیم دینی، کلامی و فلسفی بکارگیری متدها و روشهایی است که با رویکرد نو و جدید عرضه گردد. در این راستا مطالعات بین رشته ای و میان رشته ای می تواند در حوزه های مختلف علوم؛ در عرصه نوآوری ها برای مخاطبان و اهل معرفت با تنوع و دقت و سنجه بیشتر مورد پذیرش واقع شود. چنان که می دانیم منطق جدید یا نمادین یکی از روشهایی است که توانست زبان کیفی را به زبان کمی نزدیک کرده و کج تابی های زبان طبیعی را حل کند. با عنایت به نکته مذکور، در مقاله ی حاضر سعی کرده ایم با رویکرد منطقی به تحلیل آیه ی 22 سوره انبیاء در باب وحدانیت خداوند(علاوه بر فصاحت و بلاغت که خود بیانگر سنجه منطقی است)پرداخته شود و محذورات عقلی و منطقی فرض تعدد خدایان با رویکرد کلامی و منطقی تبیین و مطلوب(وحدانیت خداوند) با عنایت به تحلیل محتوایی و تحلیل ساختاری آیه که با صورت برهان خلف بوده و ناارزی بودن دو گزاره را نشان می دهد( و یک نمونه درست ساخت منطقی و بر اساس اصل تناقض( B& B ) ، اشاره گردد.
۳۹.

طراحی مداخله چندوجهی و ارزیابی اثربخشی آن در کاهش اضطراب کودکان

تعداد بازدید : 625 تعداد دانلود : 447
زمینه و هدف: اضطراب یکی ازشایع ترین اختلالات درون نمود دوران کودکی است و می تواند زمینه ای برای رشد و تداوم اضطراب و سایر مشکلات سلامت روان در مراحل دیگر زندگی گردد. لذا شناسایی و درمان کودکان مضطرب بسیار حایز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف طراحی یک مداخله چندوجهی و ارزیابی اثربخشی آن در کاهش اضطراب کودکان ، اجرا گردید. روش پژوهش: پژوهش حاضر دارای دو بخش کیفی و کمی می باشد. در بخش کیفی به منظور طراحی مداخله چند وجهی، از روش تحلیل مضامین، اساس محتوای مداخله چندوجهی شناسایی و طراحی گردید و روایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در مرحله کمی پژوهش اثربخشی مداخله چندوجهی در کاهش اضطراب کودکان مورد ارزیابی قرار گرفت. روش پژوهش این بخش نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون، پس آزمون، پیگیری با گروه گواه انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کودکان 8-12سال مبتلا به اختلالات اضطرابی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی شهر رشت و مادران آنها بود که به صورت تصادفی 40 کودک و مادران آنها به عنوان نمونه آماری انتخاب و در دو گروه آزمایش (10 دختر، 10 پسر و مادران آنها) و گروه گواه (10 دختر، 10 پسر و مادران آنها) جای دهی شدند. گروه آزمایش تحت درمان مداخله چندوجهی به مدت 24 جلسه (16 جلسه کودک، 8 جلسه مادر) 90 دقیقه ای قرار گرفت و گروه گواه در فهرست انتظار ماند و تا زمان پس آزمون هیچ مداخله روان شناختی دریافت نکرد. سپس برای هر دو گروه پس آزمون اجرا گردید و بعد از 4 ماه پیگیری انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ارتقا یافته اضطراب کودکان اسپنس نسخه کوتاه (2018)، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها در این بخش به روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. . یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین گروه های آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون و پیگیری در اضطراب تفاوت وجود دارد (05/0> P ). به عبارتی برنامه مداخله چندوجهی موجب کاهش اضطراب در کودکان مضطرب گردید و این کاهش در دوره پیگیری هم ادامه داشت . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که مداخله چندوجهی با درنظرگرفتن ابعاد مختلف کودک مداخله کارآمدی جهت کاهش اضطراب کودک می باشد.
۴۰.

مقایسه اثربخشی آموزش شناختی رفتاری با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 280 تعداد دانلود : 447
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم یکی از اختلال های شایع عصبی تحولی است که تشخیص آن در فرزند، روی کیفیت زندگی والدین به ویژه مادر تأثیر منفی بسیاری دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر آموزش شناختی رفتاری با مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون شامل دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. نمونه مورد مطالعه شامل 36 مادر دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم شهر رشت در سال 1399 بودند که برحسب شرایط ورود و خروج انتخاب شدند که در یکی از سه گروه مداخله شناختی رفتاری، مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد، و گواه جایدهی شدند. در ابتدا پرسشنامه حرمت خود (سورنسن، 2005) به عنوان پیش آزمون روی هر سه گروه اجرا شد. گروه آزمایش یکم، آموزش شناختی رفتاری را در ده جلسه 90 دقیقه ای و گروه آزمایش دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را در هشت جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند، در حالی که گروه گواه، مداخله ای را دریافت نکردند. سپس از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد و پس از سه ماه، پیگیری انجام شد. داده ها به شیوه تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون تی وابسته تحلیل شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حرمت خود، (1/318) واحد تفاوت نسبت به گروه آموزش شناختی رفتاری دارد و نتایج آزمون تی وابسته نشان داد در گروه آموزش شناختی رفتاری (491/0 P= 713/0- =(11)t) و مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد (067/0 P= 028/2 =(11)t) تفاوت معناداری بین دو مرحله پس آزمون و پیگیری بر حرمت خود مشاهده نشد (0/05p< ). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان بیان کرد که هر دو روش آموزش شناختی رفتاری و مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد حرمت خود مادران دارای کودک با اختلال طیف اوتیسم را افزایش داد. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان