احمد عسگری

احمد عسگری

مدرک تحصیلی: هیئت علمی دانشگاه آزاد واحد چالوس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۲ مورد.
۱.

«الهیات» نزد ارسطو و نسبت آن با دین یونانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الهیات تنزیهی فلسفه اولی دین یونانی الهیات تمثیلی لامبدا محرک لایتحرک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۷
پژوهشگران در مواجهه با الهیات ارسطو عموماً الهیات تنزیهی را به او نسبت می دهند. فیلسوف متأله در این الگو دین خود را از فلسفه نگرفته است، بلکه فلسفه را برای تفسیر و قرائت عقلانی خاصی از دین به کار می گیرد. او با استفاده از مفاهیم فلسفی تصوراتِ تشبیه زده از الوهیت را اصلاح، و الوهیت را تنزیه می کند. فیلسوف در این الگو پیش از تفلسف متدین است و با تفلسف قرائت خود را از دین تغییر می دهد. در حالی که رویکرد غالب در تفسیر ارسطو همین است، اما عده ای چون نتوانسته اند چنین الهیاتی در وی بیابند رویکرد دیگری اتخاذ کرده و اساساً الهیاتِ وی را منکر شده اند. در این مقاله پس از شرح این دو رویکرد و نشان دادن عدم تطابقشان با متون ارسطو به معرفی قرائت الهیاتیِ غیرتنزیهی از مابعدالطبیعه پرداخته ایم. فیلسوف در این الگو دینِ پیشافلسفی را عقلانی نمی سازد، بلکه در متنِ فلسفۀ خودش الوهیت و امر قدسی را تجربه می کند. در اینجا فلسفه مسبوق به دین نیست، بلکه دین مسبوق به فلسفه و محصولِ نهاییِ آن است. بنابراین ارسطو متدین به دین یونانی یا هر دین پیشافلسفیِ دیگری نبوده، بلکه دینِ او عین فلسفۀ اوست.
۲.

تقریری تازه از نقد داماسکیوس بر مبدأ متعالیِ نوافلاطونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داماسکیوس مبدأ نخستین مبدأ متعالی واحد نوافلاطونی امر ناگفتنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
مهمترین مشخصه تفکر نوافلاطونی در نظر گرفتن مبدئی فوق عقل و ورای وجود است؛ مبدئی که مطلقاً ناگفتنی است و هیچ عنوانی شایستهاش نیست و تنها به طریق سلب میتوان راجع به آن سخن گفت؛ اما چنین مبدأ متعالیای، که ابتکار افلوطین به حساب میآید، در میان دیگر نوافلاطونیان بدون نقض و ابرام باقی نماند. مفصلترین نقدی که به این نظریه از سوی یک نوافلاطونی به دستمان رسیده بخش نخست از کتاب درباره مبادی نخستینِ داماسکیوس است. او که آخرین رئیس آکادمی آتن بود در این متن استدلال میکند که واحد افلوطینی اگر بناست مبدأ نخستین باشد نمیتواند متعالی از وجود دانسته شود و اگر بناست متعالی از وجود فرض شود نمیتواند در عین حال مبدأ و آرخه باشد. میان مبدئیت و تعالی ناسازگاری وجود دارد و از این رو واحد نوافلاطونی که مبدأ نخستین است باید موجود دانسته شود، نه متعالی از وجود. از قضا این ادعا، یعنی موجودیت مبدأ نخستین که اساس استدلال داماسکیوس است، از سوی پژوهشگران مورد توجه واقع نشده است و ایشان به دنبال تقریرهای دیگری برای سخن داماسکیوس گشتهاند. با شواهد متنی استدلال کردهایم که میتوان این مدعا را به داماسکیوس نسبت داد و همین را مبنای اعتقاد او به امری مطلقاً متعالی و غیر از واحد دانست، امری که درباره آن هیچ نمیتوان گفت و اندیشید و تنها سکوت در موردش رواست.
۳.

بازخوانی عقل آناکساگوراس در روانشناسی ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارسطو آناکساگوراس کتاب النفس عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷ تعداد دانلود : ۵۲
یکی از مباحث بسیار دشوار در روانشناسی ارسطو بحث عقل است. این بحث که در طول تاریخ دست مایه تفاسیر بسیار گوناگون بوده به ندرت از منظر مواجهه ارسطو با پیشینیانش بررسی شده است. این مقاله استدلال میکند که ارسطو در این بحث وام دار آناکساگوراس است و نظریه او را دراین باب ارتقا میدهد و در چارچوب مبانی خودش بازخوانی میکند. مهمترین و چالشبرانگیزترین مباحثی که در کتاب درباره نفس در موضوعِ عقل مطرح شده از این منظر قابلِ فهم میشوند. آناکساگوراس صریحاً یا ضمناً دو وصفِ عدمتعین و سرمدیت را به عقل نسبت میداد. ارسطو این دو وصف را برای عقل میپذیرد و میکوشد تا مشکلاتی را که بر سر راه این دو قرار دارد برطرف کند. هر دویِ این اوصاف با فعالیت اصلیِ عقل، یعنی شناختن و تعقلکردن، ناسازگارند. آنچه مطلقاً نامتعین است به هیچ چیزی شباهت ندارد. پس، مطابق حکم مشهورِ «شبیه شبیه را میشناسد»، قادر به شناختن نخواهد بود. همچنین شناختن نوعی عبور از قوه به فعل است که از لوازم ماده است. ازاین رو، عقل اگر بخواهد فعالیت شناختی داشته باشد، نمیتواند سرمدی باشد. نشان دادهایم که مباحث دو فصل چهارم و پنجم از کتاب سومِ درباره نفس به همین دو مسئله پاسخ میدهند.
۴.

بایسته های تمدنی در حکومت اسلامی از دیدگاه فداییان اسلام

کلید واژه ها: فداییان اسلام نواب صفوی تمدن اسلام حکومت اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۸
فداییان اسلام، به عنوان جنبشی مردمی-مذهبی در اوایل دهه بیست، به منظور دفاع از اسلام و اجرای احکام اسلامی، وارد فعالیت های اجتماعی و سیاسی ایران شدند و اقداماتی به منظور ساخت جامعه و حکومت اسلامی انجام دادند. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که فداییان اسلام در مبانی نظری و عملی چه بایسته های تمدنی را برای حکومت اسلامی آرمانی شان لحاظ داشته اند؟ نگارندگان با روش تحلیل محتوا، و بررسی کتاب راهنمای حقایق و پرونده های بازجویی فداییان اسلام(چاپ شده در مجموعه چهارجلدی فداییان اسلام در آئینه اسناد) بایسته های تمدنی مورد توجه فداییان و گزاره های مرتبط با این بایسته ها را استخراج کرده و به تحلیل آنها پرداخته اند. یافته های تحقیق حاکی از این است که اسلام خواهی، اتحاد جوامع اسلامی، حمایت از تولید داخلی، اشتغال زایی، عدالت خواهی، مبارزه با مظاهر فساد و استعمار، تبلیغ فرهنگ دینی و ملی و علم آموزی بایسته های برجسته تمدن سازی اسلامی از دیدگاه فداییان اسلام است.  
۵.

تفسیر اسکندر افرودیسی از دیدگاه ارسطو درباره عنایت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عنایت اسکندر افرودیسی قصد اول قصد ثانی مجاورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۵۵
اسکندر افرودیسی ارسطو را قائل به عنایت الهی نسبت به امور تحت القمر می داند. این مخالف با فهم سنّت پیش از او در فهم ارسطو است که عنایت الهی را تنها محدود به اجسام سماوی می دانستند و آن را نسبت به تحت القمر بالعرض. اسکندر در فی العنایه درصدد است به گونه ای ارسطو را تفسیر کند که نسبت ضروری امور الهی با وجود امور مادّی تحت القمر نقض نشود؛ و درعین حال این نسبت در چارچوبی غایت شناختی نافی شرافت امور الهی نیز نگردد. در این جستار ضمن اشاره به ریشه های تفسیر اسکندر در درباب کون و فساد و درباب آسمان ارسطو، نشان خواهیم داد که فهم اسکندر از عنایت مبتنی است بر نظریّه ای خاص درباب علّیت که دست آخر اسکندر را برای رهایی از بالعرض نشدن عنایت در تحت القمر با مشکل مواجه می کند.
۶.

تأملی در نقش عقل فعال در حصول تصورات و تصدیقات باطل در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقل فعال حصول تصورات و تصدیقات باطل عالم عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۹
صدرالمتألهین معتقد است تصورات و تصدیقات با اتصال به عقل فعال و افاضه او حاصل می شوند و روشن است که برخی تصورات و تصدیقات انسان باطل و کاذب اند. اکنون پرسش این است که اینها چگونه و با چه سازوکاری حاصل می شوند؟ اگر با اتصال و افاضه عقل فعال باشد، ماهیت عقل فعال چگونه با چنین کارکردی سازگار است؟ آیا در حقیقت عقلی او باطل وجود دارد؟ در این پژوهش این نتیجه حاصل می شود که اباطیل و اکاذیب نیز مانند حق و صدق، معلول اتصال و رابطه با عقل فعال اند، اما صرفاً از حیث وجودشان ارتباط دارند و حیث معرفتی آنها که متکفل صدق و کذب و حق و باطلشان است، با آمادگی انسان و تجربیات او تأمین می شود. لذا اهمیت توجه به روش درست مورد تأکید قرار می گیرد و شناخت بهتری از عقل فعال به دست می آید.
۷.

فرصت ها و تهدیدهای تلویزیون اینستاگرامی برای صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تلویزیون اینستاگرامی IGTV صداوسیما سیاستگذاری رسانه ای همگرایی رسانه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۷۴
ورود و کاربری فناوری های جدید ارتباطی در یک جامعه، بر رسانه های موجود تأثیر می گذارد و نیاز به سیاست گذاری جدید را برای رسانه های جریان اصلی ضروری می سازد. تلویزیون اینستاگرامی (IGTV)، یکی از مصداق های این خدمات ارتباطی جدید است که با وجود فراهم نمودن بستر ارتباطی غنی تر برای کاربران، صداوسیما را با مسائل جدیدی مواجه کرده است. این پژوهش، ضمن تشریح فرصت ها و تهدید های تلویزیون اینستاگرامی برای صداوسیما، به سیاست های موجود و مطلوب مواجهه و راهبردها و موانع پیش روی این سازمان پرداخته است. بدین منظور، ۱۲ مصاحبه نیمه ساخت یافته با متخصصان علم ارتباطات و مدیریت رسانه صورت گرفته، داده های حاصل با نرم افزار Nvivo 10 کدگذاری و تحلیل شده است. بر اساس نظر متخصصان، فرصت های تلویزیون اینستاگرامی برای صداوسیما، شامل دو دسته فرصت های کاربردی (استفاده از محتوای کاربرتولید، استعدادیابی، تعامل با مخاطب و نظرسنجی) و فرصت های غایی (کمک به حکمرانی خوب، ایجاد تعادل میان فرهنگ رسمی و عرفی، متنوع تر شدن سپهر رسانه ای ایران و باکیفیت تر شدن تولیدات صداوسیما) است. تهدیدهای تلویزیون اینستاگرامی برای صداوسیما نیز معطوف به تضعیف جایگاه انحصاری صداوسیما، کاهش مخاطب و کاهش درآمد از محل آگهی عنوان شده است. در پایان، پیشنهاداتی برای کارایی و اثربخشی بهتر رسانه ملی در فضای همگرایی رسانه ها از سوی متخصصان ارائه شده است.
۸.

نقد نیچه ای پل تیلیش بر دیالکتیک کارل بارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بارت تیلیش نیچه دیالکتیک کریسیس معنا نهیلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۴۶۳
یکی از مسائلی که در کلام مسیحی بحثهای دامنه داری را موجب شده، تبیین نحوه رابطه میان دو قلمرو اگزیستانس (جهان اسفل) و ذات (جهان برتر) است. پاسخ به این مسئله از آن جهت که می تواند راه حلی برای معضل بی معنایی و نهیلیسم ارائه دهد، حائز اهمیت است. معنای از دست رفته جهان باید از راه تعامل میان خدا و جهان اگزیستانس به آن بازگردانده شود و از این رو رابطه دیالکتیکی میان این دو قلمرو ظاهراً از هم جدا افتاده می تواند در عین حال دو کارکرد معنابخشی و نجات را ایفا کند. بر اساس پیشنهاد کارل بارت، فاصله ای که جهان را از قلمرو الهی جدا کرده با تکیه بر عقل و قوای بشری قابل عبور نیست و لاجرم باید خود خدا با اراده مطلقش وارد عمل شده و جهان را نجات دهد. در مقابل پل تیلیش معتقد است که همان نظامی که خلقت را موجب شده، از دل خود امکانات نجات را نیز ارائه می کند و این دو نمی توانند بی ارتباط باشند. بدین ترتیب برای نجات لازم نیست که نظام خلقت نقض شده و معنا از فراسوی جهان به آن افاضه شود. با پذیرش اینکه جهان بطور کامل تهی از معنا نیست می توان از جنبه مثبت به آن «آری» گفت هر چند ضرورت «نه» گفتن به ابهامات و تضادهای جهان هبوط یافته همچنان وجود دارد. در این مقاله ضمن بررسی نظریه بارت و نقدهای تیلیش بر آن، نشان خواهیم داد که تیلیش چگونه ایده «آری گویی» نیچه را برای ارائه دیالکتیکی ایجابی به کار می گیرد.
۹.

تأملی در معنا، مدلول و مبانی نظریه اشتداد علم حضوری نفس به ذاتش در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم حضوری اشتداد نفس ادراک خیال عقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۳۴۴
به باور ملاصدرا، علم حضوری نفس به ذاتش اشتدادی است. این نظریه از نظریات بدیع ملاصدرا و از نتایج هستی شناسی و نفس شناسی اوست. این نظریه بیانگر این معناست که مرتبه و درجه آگاهی حضوری انسان به حقیقت ذاتش امری ثابت نیست و می تواند ارتقاء یابد و از مرتبه نازل خودآگاهی خیالی به مرتبه عالی خودآگاهی عقلی و حتی بالاتر برسد. خودآگاهی خیالی به معنای ادراک حضوریِ خیالی نفس که در عین تجرد، محفوف به عوارضی چون شکل، اندازه و... است و خودآگاهی عقلی، ادراک به نحو تجرد تام و محض من است. هر   یک از این مراتب اقتضائاتی دارند که آثار مهمی در معرفت و عمل آدمی خواهند داشت. مهم ترین مبانی فلسفی این نظریه در حکمت صدرالمتألهین عبارت است از: نظریه اتحاد مدرِک به مدرَک، نظریه حرکت جوهری و نحوه وجود خاص نفس ناطقه انسانی نزد ملاصدرا.
۱۰.

نقش دیگری نزد یوهانس اکهارتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیگری خود عشق تبتل ذات الوهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۳۹۶
امروزه «دیگری» و نوع ارتباط با آن یکی از مسائل مهم فلسفه است. در این مقاله سعی می شود با این مسئله جدید به بازخوانی افکار یوهانس اکهارتوس، فیلسوف عارف متعلق به قرون وسطی بپردازیم، تا ضمن بررسی چگونگی مطرح شدن «دیگری» در اندیشه ای عرفانی، به این پرسش پاسخ گوییم که چگونه فیلسوفی در اواخر قرون وسطی می تواند برای انسان معاصر سخنی برای گفتن داشته باشد و او را در پاسخ به مسائلش یاری رساند. در این پژوهش نشان داده می شود که چگونه نوع نگاه اکهارتوس به «خود» موجب اهمیت یافتن «دیگری» در اندیشه وی می شود. در ادامه ضمن تبیین ویژگی های «دیگری» و تقسیم آن به «دیگری» حقیقی و «دیگری» موهوم، نوع ارتباط فرد با هر یک از آنها بررسی می شود. آنچه برای اکهارتوس اهمیت دارد ارتباط با «دیگری» حقیقی است که برای او عبارت است از ذات الوهیت. لیکن ارتباط با او از طریق شناخت فلسفی ممکن نیست، لذا وی چگونگی این ارتباط را از طریق مفاهیمی عرفانی چون عشق، تبتّل، پسر خدا شدن و... توضیح می دهد. در نهایت ملاحظه می شود چگونه فرد از طریق یکی شدن با ذات الوهیت از طرفی به خودشناسی می رسد و از طرف دیگر ذات الوهیت اعمال و ارتباط او با دیگران را هدایت می کند.
۱۱.

افلاطون و معمای باور خطا در ثئای تتوس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معرفت باور درست ثیای تتوس باور خطا افلاطون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۱ تعداد دانلود : ۴۱۹
بررسی موضوع «خطا» در کنار موضوع معرفت برای افلاطون اهمیت بسیاری دارد و در چارچوب تعریف معرفت به باور درست در ثئای تتوس به دنبال تبیین امکان باور خطاست. او پیشنهادهایی را به منظور تبیین موضوع باور خطا ارائه می کند. دو پیشنهاد او که یکی مبتنی بر مفاهیم دانستن ندانستن، و دیگری مبتنی بر مفاهیم بودن نبودن است، دو معما برای باور خطا پیش رو می نهد. در ادامه، او سه راه حل برای تبیین باور خطا ارائه می کند. هر یک از این پیشنهادها به دقت بررسی می شود، اما تمام طرق بی نتیجه باقی می ماند و تلاش ها به جایی نمی رسد. در اینجا، افلاطون درصدد است که نشان دهد استناد و اتکای صرف بر جزئیات به عنوان متعلَّقات معرفت حقیقی، منجر به عدم امکان تبیین باور خطا می شود. در این مقاله، ابعاد مختلف موضوع باور خطا تحلیل و بررسی می شود تا به نظریات افلاطون در رساله ثئای تتوس دست یابیم.
۱۲.

تحولات مفهومی و تاریخی دو اصطلاح «مناظره» و «مذاکره» در قرون نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مذاکره مناظره تعلیم و تربیت اسلامی تشیع امامی کلام جدل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۰ تعداد دانلود : ۴۹۶
دو اصطلاح مناظره و مذاکره، از ریشه های نَظَرَ و ذَکَرَ، کاربردهای فراوانی در متون و منابع اسلامی مختلف داشته اند. این پژوهش بر آن است تا ضمن شاخص بندی کاربردها و معانی این دو اصطلاح، به بررسی شواهد و مصداق های تاریخی ویژه ای بپردازد که نشان می دهد این دو، به ویژه اصطلاح مناظره، در ادوار مختلف سیر تحولی مفهومی داشته اند و عدم شناخت از مصداق های هر مفهوم موجب خلط معانی آنها با دیگر مواضع معنایی این واژگان بوده و هست. از سوی دیگر، این پرسش نیز مطرح است که در سیر تحول تاریخی، مناظره و مذاکره دقیقاً به چه مجالسی اطلاق می شده است؟ در اینجا ضمن تعریف دقیق معانی لغوی و سپس اصطلاحی این دو، پیچیدگی های اصطلاحی و تحولات تاریخی آنها روشن خواهد شد. روش اصلی در این پژوهش، بررسی تطبیقی و مقایسه ای این دو اصطلاح و مفاهیم آنها و تحلیل داده های تاریخی موجود خواهد بود. با چنین پروهشی، شناختی جامع از معانی لغوی و کاربردهای اصطلاحی این دو اصطلاح پرکاربرد که قرنها در متون مختلف اسلامی و در شاخصه های گوناگون و گاه در شرایطی بسیار خلط پذیر و مبهم از نظر تفسیرگرایی متنی به کار رفته اند، حاصل خواهد شد.
۱۳.

الوهیت عیسی اصلی ترین مناقشه قرآن و مسیحیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۹۱
آنچه در آیات متعدد قرآن در خصوص عیسی و مسیحیّت وارد شده همواره محل توجّه و موضوع بحث از جانب متکلّمان و مبلّغان مسیحی بوده است. در دوره اخیر برخی از متکلّمین مسیحی، برخلاف رویه متداوّل سنّتی که سعی در مجادله و تقابل داشت، در جهت تقریب منظر اسلام و مسیحیّت در خصوص عیسی تلاش کرده اند. در مساعی این متفکرین دو نکته حائز اهمیّت است، اوّل ادعای آنکه انتقادات قرآن در مواضعی که به شدّت و تندی میگراید نه متوجّه مسیحیّت رسمی بلکه ناظر بر برخی افهام و تعابیر خاصّ از مسیحیّت است؛ دوم آنکه سعیی وافر در پیش گرفته اند تا از عقیده مسیحیّت در خصوص تثلیث بر پایه تطبیق آن با بحث اسماء و صفات الهی در قرآن دفاع کنند، و براین اساس تقریب منظر اسلام و مسیحیّت را در این موضوع به انجام رسانند. علی رغم مساعی وافر این متفکران به نظر می رسد همچنان فرقی فارق مابین دو منظر وجود دارد. درحالی که در مسیحیّت "شخص" عیسی محوریت تامّ و منحصر به فرد در نجات دارد، در قرآن عیسی و محمّد همانند سایر پیامبران تنها هادی به سوی حقیقتند، حقیقتی که مستقل از آنهاست. لذا مسیحیّت قائل به الوهیّت عیسی است و قرآن منکر آن.
۱۴.

فارابی، الحروف و فراهست شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مابعدالطبیعه کتاب الحروف فراهست شناسی موجود و وجود نحو و سمانتیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۲۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۸۹
فارغ از باب دوم کتاب الحروف که به سیر تکوین زبان و صنایع قیاسی می پردازد، دو باب اول و سوم عمدتا به توضیح در خصوص معانی حروف فلسفی اختصاص یافته است. به نظر می رسد این ساختار اتفاقی نبوده و حکایت از برنامه فراهست شناختی الحروف دارد. ابتدا با طرح مسئله ای فراهست شناسانه در خصوص نسبت میان جهان، تمثل جهان و زبان، نشان می دهیم که فارابی قائل به کفایت زبان طبیعی برای تمثل اندیشه های مابعدالطبیعی نیست، این بینش در مسئله نسبت میان موجود و وجود پررنگ می شود و فارابی را بر آن می دارد که منطق خاصی برای موجود وضع کند. در آخر با تکیه بر باب دوم الحروف روشن می شود که فارابی به نیاز برای زبانی مختص به مابعدالطبیعه تصریح دارد؛ اما دغدغه او در سطح نظر باقی نمی ماند و منطقی خاص، شامل نحو و سمانتیکی ویژه، برای مابعدالطبیعه بسط می دهد. او مابعدالطبیعه را علم به امور فرامقوله می داند. اگر بخواهیم این امور مابعدالطبیعی را به طریق درست تعبیر کنیم، به نظر فارابی باید به صورت حروف نحوی بیان شوند.
۱۵.

مابعدالطبیعة در عالم اسلام و جایگاه ترجمه های عربی در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه اسلامی ارسطو مابعدالطبیعة ترجمه عربی مابعدالطبیعة تفسیر ابن رشد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۰۲۸ تعداد دانلود : ۵۷۱
سابقه مباحث مابعدالطبیعی را، حداقل بنحو متفرق و ضمنی، میتوان به ماقبل ارسطو رساند، امّا بحث از فلسفه اولی و مابعدالطبیعة بطور رسمی و بعنوان علمی مستقل و متمایز با کتاب مابعدالطبیعة آغاز میشود. در نهضت ترجمه یونانی-عربی مابعدالطبیعة از اهم کتبی بود که مورد توجه قرار گرفت و ترجمه های متعدد از قسمتهای مختلف آن توسط مترجمین متفاوت در طی چند دوره حاصل شد. کثیری از این تراجم باقی نیست و البته در مجموع ترجمه ای از بخش عمده مابعدالطبیعة داریم. اطلاع از این ترجمه ها ازطرق متعدد و از منابع مختلف قابل حصول است. براساس اطلاعی که از ترجمهمابعدالطبیعة حاصل میشود و مقایسه و استفاده از روایت مفصل و دقیق حنین از ترجمه کتب طبّی، میتوان مدعی شد ترجمه های عربی و مترجمان عرب زبان خارج از نهضت فلسفی عالم اسلامی- عربی و صرفاً بعنوان ممهّد و مقدمه آن نبودند، بلکه آنها را باید جزئی مهم و شاید اساسی از خود این جریان فلسفی تلقی کرد.
۱۶.

نقش قوه در تبیین وجود موجودات مادی در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: موجود جوهر موضوع ذات صورت فعل قوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۳۶۴
طرح ارسطو در مابعدالطبیعه، تحقیق و مطالعه موجود بماهو موجود است، بر این اساس او به تفحص از علل و مبادی موجودات از آن جهت که موجودند می پردازد. او می خواهد معلوم کند چرا موجودات موجودند و موجود بودن برای هر موجودی چیست. ذات و موضوع هر یک به نحوی می تواند مبنای تحلیل وجود قرار گیرد. از طرفی ارسطو با این مشکل مواجه است که ترکیب و ثنویتِ ذات و موضوع، حداقل در جواهر مادی، واقعی است، از طرف دیگر جوهر که بنابر فرض اصل و مبنای وجود است مقدم و واحد است. در تحلیل و پاسخ به این مسأله ارسطو از «قوه» استفاده می کند. آنچه موجود است (موضوع)، و آنچه شیء موجود به واسطه آن موجود است (ذات)، دو امر متباین نیستند، بلکه دو نحوه از وجود یک شیء اند: نحوه وجود بالقوه و نحوه وجود بالفعل. بنابراین اگرچه ترکیب ماده و صورت ترکیب دو جوهر واقعی است، اما این با وحدت جوهر منافاتی ندارد، زیرا یکی فعلیتِ دیگری است. آنچه در اینجا نهایتاً مبنای تحلیل وجود جواهر مادی را فراهم می کند، «قوه» است.
۱۷.

بررسی خوانش رهبری جامعه شیعی در عصر دعوت عباسی

کلید واژه ها: رهبری اهل بیت خراسان بنی عباس بنی هاشم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره کلیات مفهوم شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ گروه های ویژه تاریخ ادیان
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۶۳۱
موروثی شدن حکومت توسط امویان و شهادت امام حسین(ع) عاملی برای افزایش فعالیت سیاسی قبیله بنی هاشم گشت؛ تا جایی که رهبران بنی هاشم، نماینده ی جبهه مخالف حکومت اموی به شمار می آمدند. در این میان خاندان عباسی که یکی از دو شاخه اصلی بنی هاشم به شمار می آمدند با استفاده از جایگاه اهل بیت(ع) و زمینه سازی قبلی علویان، بزرگترین قیام تاریخی علیه امویان را سازمان دادند و با توجه به آنکه بخش اصلی دعوت بنی عباس در منطقه ی خراسان و به طریق پنهانی و سازمانی انجام پذیرفت؛ این مقاله به بررسی سیر دعوت و چگونگی معرفی رهبر در جنبش عباسی، از طریق واکاوی گزارش-های تاریخی پیرامون دعوت عباسی پرداخته است.
۱۸.

بررسی ماده اولی از منظر فلسفه اولای ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ماده صورت قوه فعل جوهر وجود لاوجود موضوع ماهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۲ تعداد دانلود : ۴۴۷
موافقان و مخالفان ماده اولی به دو نحو در اثبات و نفی آن استدلال می کنند؛ یکی بر اساس آثار ارسطو و شواهد متنی و دیگر بر اساس تحلیل نقش ماده و صورت در فلسفه طبیعی. در این مقاله ماده اولی از منظری دیگر مورد بررسی قرار خواهد گرفت، یعنی بر اساس نظام فکری ارسطو در فلسفه اولی. در فلسفه اولی ارسطو پرسش «جوهر چیست» را طرح می کند، زیرا جوهر آنی است که به حسب خود هست و بنابراین با تحلیل جوهر پرسش «موجود چیست» پاسخ داده می شود. او بین جوهر به عنوان موضوع و جوهر به عنوان ذات و ماهیت تمایز قائل است، اما معتقد است رابطه بین این دو رابطه ماده و صورت است و ماده و صورت را نیز بر اساس قوه و فعل توضیح می دهد. ماده بالقوه صورت است و صورت فعلیت ماده است. او بر این اساس از وحدت جوهر دفاع می کند. نزد افلاطون قابل یا موضوع فاقد هر نوع صورت و تعینی است، زیرا اگر تعینی داشته باشد، نمی تواند تعین و صورتی دیگر بپذیرد، چرا که هر تعین و وجودی در مقابل تعین دیگر است، اما ارسطو با طرح قوه و موجود بالقوه معتقد می شود که موضوع چیز خاص و متعینی است، اما قوه تعین و وجودی دیگر را نیز دارد. بنابراین برخلاف افلاطون که قابل وجود را لاوجود می دانست، در نظر ارسطو وجود است که قابل وجودی دیگر است. به عقیده ارسطو دیدگاه افلاطون منجر به جدایی هر چیز از وجودش و خودش می شود. بر این اساس نه تنها ماده اولی در نظام فلسفی ارسطو جایی ندارد، بلکه در تعارض با دیدگاه اوست. ماده اولی که از هر تعینی خالی است، منطبق بر دیدگاه افلاطون است نه ارسطو.
۱۹.

معنای دوم دونامیس (قوه) درکتاب نهم مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: دونامیس قوه فعل ماده جوهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۲۲۴
"ارسطو" در Θ ( کتاب نهم مابعدالطبیعه ) دو معنای دونامیس (قوه ) را از هم متمایز می کند و می گوید معنای اول آن را با حرکت در ارتباط می داند .ارسطو از این معنای دونامیس ( قوه ) به تفصیل بحث می کند، اما تصریح دارد که هدف اصلی معنای دوم است و بحث نخست از باب مقدمه است. او در Θ 6 به معنای دوم دونامیس ( قوه ) باز می گردد. اما، بحث او به نحوی صورت گرفته است که دقیقاً معلوم نیست منظورش از معنای دوم چیست، از این رو نظرات مختلفی درباره اینکه معنای دوم دونامیس( قوه ) کدام است مطرح شده اند. از این میان، به نظر می رسد دو دیدگاه حائز اهمیت هستند. کسانی معتقدند معنای موردنظر ارسطو «وجود بالقوه » یا «بالقوه بودن » است و کسانی منظور او را «ماده » می دانند. نظری که در این مقاله ارئه شده چنین است: هدف ارسطو در Θ تحلیل و بررسی وجود بالقوه است، اما بررسی وجود بالقوه عبارتست از بررسی موارد و مصادیق مختلف قوه و یکی از موارد قوه، قوه ای است که در رابطه با حرکت است و مورد دوم آن، که مورد نظر ارسطو ست، «ماده » است که در ارتباط با «جوهر » قرار می گیرد و به همین خاطر ارسطو آن را در بحث حاضر « مفیدترین » می داند و منظورش مفیدترین مورد در تحلیل وجود بالقوه است. وجود بالقوه که هدف اصلی ارسطو در Θاست از قِبل تحلیل معنای دوم قوه تبیین می شود.
۲۰.

جایگاه ثتا (Θ)در مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: قوه فعل ثتا ) Θ ( جوهر موجود مابعدالطبیعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۳۹۶
)ثتا( نهمین رساله از مجموعه مابعدالطبیع هاست. ارسطو Θ را به بحث از قووه فعل اختصاص داده آن را بعنوان مسئله ای مستقل در فلسوهه ا لوط حورر هورده است. در خصوص جایگاه رساله Θ ارتباط آن با هل مجموعوه مابعدالطبیعو ه د دیدگاه هلط مطرر است: مطابق یک دیدگاه رساله Θ در ذیل Ζ )زتا( هوه متفهول بحث از جوهر است قرار دارد نقش آن توضیح یوا تفمیول Ζ اسوت. مطوابق دیدگاه دیگر مسئله قوه فعل به تبع آن رساله Θ مستقل از Ζ اسوت مسوئله خاص خود را دنبال مط هند. موافقان این دیدگاه عمدتاً بر اساس آنچه در آغاز Θ آمده است نیز ساختار محتوای Θ استدلال هرده اند. در مقابل حرفداران دیدگاه نخست بر اساس ساختار محتوای Ζ Η )اتا( نیز آنچوه در Η6 آموده اسوت استدلال مطهنند. در این مقاله تلاش شده است به نحو دیگری از استقلال Θ دفاع شود. استدلال خاصط هه در اینجا حرر شده بر اساس شواهد متنط است بور د پایه اسوتوار اسوت: یفوط معوانط مختلوو موجوود هوه ارسوطو در Δ7 )دلتوا( Ε2 )اپسیلن( حرر هرده است دیگرترتیب رسالات بعدی یعنط Ζ Θ هه با آنچه ارسطو در Ε4 در خصوص لز م بررسط د معنای موجود حرر هرده است، هواملاًتطبیق دارد. موجود به نحو مطلق به بالقوه بالهعل تقسیم مط شود از این ر این تقسیم به جوهر اختصاصط ندارد، اما از آنجا هه هموه معوانط موجوود )در معنوط اَشفال مقولات( به جوهر راجعند، بحث از قوه فعل نیز نهایتواً بحوث از جووهر بالقوه جوهر بالهعل است. تلاش شده است نشان داده شود این معنا از اختصاصِ بحث قوه فعل به جوهر هه در اینجا مورد نظر است، غیور از معنوایط اسوت هوه مورد نظر گر ه ا ل اسوت بنوابراین بورخلان آن دیودگاه ، اسوتقلال Θ را نهوط نمط هند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان