مقالات
حوزه های تخصصی:
علم دینی در مکتب علامه صدر، یکی از نخستین نظریههصا ی علصیم انسصان ی اسصلام ی است. شهید صدر هم به تبیین ایص ن پصارادا یم پرداختصه و هصم آنرا در عرصص هء اقتصصاد اسلامی پیاده کرده است. این نظریه نشان داده است که رسالت اسلام بهعنیان یک دین، کشف پدیده های عینی و خارجی و روابط بین آن ها نیست. کشف و تیصیف ایصن گینصه میارد که بعد خارجی و تجربی دارند، بر عهده علم است که همیاره در معرض تغییصر و دگرگینی قرار می گیرند. رسالت اسلام طراحی مبانی و چارچیب های اساسی سصاخت جامعه و بایدها و نبایدهای اصیلی و چشم اندازی است که جامعه باید در مسصیر تعیصین تصا زمصان ی کصه جنبص ه ء » علصم « . شده و اصیل پذیرفته شده، بهسصیی آن حرکصت کنصد تیصیف گری محض داشته باشد، متّصف به اسلامی و غیراسلامی نمی شید؛ زیصرا فقصط بیانگر واقعیت های خارجی و تجربی در حال وقیع و یا واقع شدهء قبلی است. امّا اگصر ابعاد و عرصه های متفاوت جامعه ای بصر اسصاس مصذهب اسصلام تحقّصق عینصی یافصت، دانشمندان و عالمان می تیانند از ابعاد و زوایای متفصاوت دربصار هء آن جامعصه مطالعصه و مداقه کرده، پدیده ها، روابط عینی بین آن ها و آثار و نتایج شان را کشف و تبیصین کننصد . دانش و آگاهی حاصل از ماهیت و چگینگی پدیده های میرد مطالعه و تحلیص ل چنص ین جامعه ای، علم اسلامی است که درواقع تیصیف و تبیین پدیده ها و روابط بص ین آن هصا را در جامعه اسلامی برعهده دارد. مدار تشخی دیدگاه شهید صدر در این نیشتار، آراء ایشان دربارهء مذهب و مکتب اسلام و فرآیند دست یابی به آن و چگینگی پیص اده سصاز ی آن هصا در کل یص ت اجتماعی و مشاهده و تحلیل آن هاست. مهمترین اثر شهید صدر کصه صصراحتا بصه رابطهء اسلام و علم اقتصاد تیجه کرده، اقتصادن ااسصت. در المدرسص ه القرآنیص هنیص ز زمینهء تعمیم این نظریه را فراهم کرده است
ایده » بلاکیف « در کشاکش دو خوانش وجودی و مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایدة بلاکیف نظریه ای است که دو گرایش اهل حدیپ ص و در ادامه آن ها جریان سلفیه ص و اشاعره، برای فرار از تشصبیه در مباحصپِ اسصماء و صصفات از آن بهصره گرفته اند. واژه بلاکیف هرچند میان سلفِ از اهل حدیپ، حداقلی مطرح شده اما معنا و محتیای آن، بییژه در حل مسئله صفات خبری خداوند بسصیار پصر بسصامد است. ابیالحسن اشعری، به سان احیا گر تفکر اهل حدیپ در سدة چهارم، و برخی از هیاداران تفکر او از همین ایده در حل مشکل تشبیه، استفاده کرده اند. سلفیه هم به دلیل پیرویِ روشی و محتیایی از سلف، امروزه از ایصن ایصده در تبیصین دیصدگاه خییش در تیحید اسماء و صفات خداوند بسیار سید جسته اند. اما آیا بهره برداری جریان های فیق الذکر در حل مشکل تشبیه از این ایده، تا چه اندازه یکسان است؟ این نیشته در صدد است رویکردِ سلف، اشاعره و جریان سلفی گری را نسصبت بصه کاربست ایده بلاکیف واکاوی کند.
نقد نظریه تحویل قضایا به موجبه کلیه بتّاته در منطق اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق با بیان تحییل همه قضّایای شرطی، همه حملیهای سالبه و همه حملی های جزئیصه به کلیه و همه میجهات غیر ضروری به میجبه کلیه ضروریه مدعی منطق اشصراقی در حصیز ه منطق صیرت است. او با روش افتراض، تمام ضروب جزئیه را بصه کلیصه و بصا روش عصدول ، تمام سالبه ها را به میجبه معدوله و با روش اشراب میجهات در محمیل تمام میجهصات را بصه ضروریه بر گرداند. طبق این روش هر شکلی تنها یک ضرب بیشصتر نخیاهصد داشصت. شصیخ اشراق در روش اشراقی خید سایر اشکال را به شصکل اول تحییصل نبصرد و نیصز قیصاس هصای استثنایی را به اقترانی حملی برنگرداند، ولی با این روش به ضمیمه عکس یصا عکصس نقصیض می تیان سایر اشکال را به شکل اول و نیز قیاس های استثنایی را به شکل اول برگردانصد و در این مقاله این دو مهم به انجام رسید. بر این اساس بصا اعمصال روش اشصراقی و تحییصل همص ه قضایا به میجبه کلیه ضروریه )بتاته و تحییل همه قیاس هاس اسصتثنایی بصه اقترانص ی و همصه اقترانی به شکل اول و همه ضروب شکل اول به ضصرب اول شصکل اول، تمصام اسصتدلال هصا منحصرا به ضرب اول شکل اول بر می گردد. تنها مشکل در روش اشراقی تحییصل سصالبه بصه انتفای میضیع در کلیه ها به معدوله است که البته ایصن اشصکال مصانع از اعمصال ایصن روش در استدلال ها در علیم نمی شید؛ زیرا سالبه های علیم معمیلا ناظر بصه امصیر میجیدنصد. بنصابراین می تیان روش اشراقی را در خصی سالبه های به انتفای محمیل جاری دانست.
جایگاه ثتا (Θ)در مابعدالطبیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
)ثتا( نهمین رساله از مجموعه مابعدالطبیع هاست. ارسطو Θ را به بحث از قووه فعل اختصاص داده آن را بعنوان مسئله ای مستقل در فلسوهه ا لوط حورر هورده است. در خصوص جایگاه رساله Θ ارتباط آن با هل مجموعوه مابعدالطبیعو ه د دیدگاه هلط مطرر است: مطابق یک دیدگاه رساله Θ در ذیل Ζ )زتا( هوه متفهول بحث از جوهر است قرار دارد نقش آن توضیح یوا تفمیول Ζ اسوت. مطوابق دیدگاه دیگر مسئله قوه فعل به تبع آن رساله Θ مستقل از Ζ اسوت مسوئله خاص خود را دنبال مط هند. موافقان این دیدگاه عمدتاً بر اساس آنچه در آغاز Θ آمده است نیز ساختار محتوای Θ استدلال هرده اند. در مقابل حرفداران دیدگاه نخست بر اساس ساختار محتوای Ζ Η )اتا( نیز آنچوه در Η6 آموده اسوت استدلال مطهنند. در این مقاله تلاش شده است به نحو دیگری از استقلال Θ دفاع شود. استدلال خاصط هه در اینجا حرر شده بر اساس شواهد متنط است بور د پایه اسوتوار اسوت: یفوط معوانط مختلوو موجوود هوه ارسوطو در Δ7 )دلتوا( Ε2 )اپسیلن( حرر هرده است دیگرترتیب رسالات بعدی یعنط Ζ Θ هه با آنچه ارسطو در Ε4 در خصوص لز م بررسط د معنای موجود حرر هرده است، هواملاًتطبیق دارد. موجود به نحو مطلق به بالقوه بالهعل تقسیم مط شود از این ر این تقسیم به جوهر اختصاصط ندارد، اما از آنجا هه هموه معوانط موجوود )در معنوط اَشفال مقولات( به جوهر راجعند، بحث از قوه فعل نیز نهایتواً بحوث از جووهر بالقوه جوهر بالهعل است. تلاش شده است نشان داده شود این معنا از اختصاصِ بحث قوه فعل به جوهر هه در اینجا مورد نظر است، غیور از معنوایط اسوت هوه مورد نظر گر ه ا ل اسوت بنوابراین بورخلان آن دیودگاه ، اسوتقلال Θ را نهوط نمط هند.
دشواره تعریف جنس و نوع اضافی و دیگر مفاهیم متضایف: ارسطو، فرفوریوس، فارابی، ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دور و تعریف به مساوی ازجمله مغالطه های منطق تعریف در دستگاه ارسطویی اند. با وجود این، شگفتی آور است که اینن هنر دو مغالطنه را در تعرینف هنای سننیتی جنس و نوع اضافی می توان دیند و تتینی برخنی از عتنار هنای ارسنطو آشکارا بیان گر آن هستند که وی تعریف دوری را نهتنها بنرای جنس و نوع اضافیکه برای همه متضایفان روا منی شنمارد. فرفورینوس در اینن زمیننه هنا یک سره پیرو ارسطو است و ایساگوگ هاو چیزی جز بازگفت این نکته ها را نندارد. فارابی در تعریف های پیشنهادی خویش این مغالطه ها را می پیراید و از این رهگذر زمینه را برای ابن سینا فراهم می کند. ابن سینا بنا اشنار هن ای فنارابی همنه اینن دشواره ها و مغالطه ها را بازمی شناسند و بنرای گشنودن و زدودن آن هنا، چنه در تعریف جنس و نوع اضافی، به سان ویژه، و چه در تعریف متضایفان، به سان کلینی، راه کارهایی نوپدید و هوشمندانه پیش می نهد. برپاینه راه کنار او بنرای رهاسنازی تعریف متضایفان از مغالطه های دور و تعریف به مساوی باید ) 2( متضنایفان را از اضافه برهنه کرد، ) 1( علیت تضایف را ذکر کرد، ) 9( با افزودن قید (از روی آن چنین است) تعریف را به متضایف مطمحنظر مخنت کنرد. جسنتار پنیش رو باروشن داشت و تتیین این نکته ها بخشی از روند دگردیسی مدخل فرفورینوس در منطق اسلامی و، از این رهگذر، گوشه ای از تاریخ منطق اسلامی را روشن می کند.
تعریف و موضوع مابعدالطبیعه از دیدگاه توماس آکوئینی: ضرورت وجود الهیات مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توماس آکوئینی به عنوان یک متللکه مسکی ی، گراگیکرپ و پکدو ح در کوزه مابعدالطبیعه را براپ عالمان الهیات مسی ی ضرورپ می داند و به مین دلیل است که نه به عنوان ی گیلسوف، بلکه به عنوان ی متللکه مسکی ی داراپ آرائکی در وزه مابعدالطبیعه است. البته اعتقاد به تعالیم مسی ی سبب شکده تکا او رویککرد خاصی به تعریف و موضوع مابعدالطبیعه داشته باشکد. از دیکدگاه او، مابعدالطبیعکه علم موجود بما و موجود اسکت ولکی مدکادیو موجکود بمکا کو موجکود تنهکا موجکودات مولکود بکوده و رگکز شکامل خکدا نمکی شکودب بنکابراین، موضکوع مابعدالطبیعه، موجود مولود است. اما از آن جائیکه خداوند، بالذات موجود کاملی است، در علم دیگرپ به عنوان موضوع، مورد ب ک و بررسکی اکرار مکی گیکرد. می نامد و جایگکا ی بکارتر از مابعدالطبیعکه » الهیات مقدس « توماس این علم را براپ آن اائل است. از نظر توماس وجود الهیات مقدس ضرورپ اسکت و دریکل متعددپ براپ اثبات ضرورت آن وجود دارد.