عبدالرسول سلمان ماهینی

عبدالرسول سلمان ماهینی

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه محیط زیست دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۰ مورد.
۱.

کاربرد شبکه عصبی مصنوعی در مدل سازی توسعه شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرگان شبکه عصبی مصنوعی مدل سازی رشد شهری ROC مدل تبدیل پوشش زمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸۵ تعداد دانلود : ۱۳۸۲
مدل های شبکه عصبی مصنوعی از مدل های اطلاعات محور به شمار می آیند. مدل تبدیل کاربری/ پوشش زمین، از مدل هایی است که شبکه عصبی مصنوعی را با سیستم اطلاعات جغرافیایی مرتبط می سازد و برای مدل سازی توسعه شهری در شهر گرگان در دوره زمانی سال های 2001-1987 از همین مدل استفاده شد. این مدل از 6 برنامه کاربردی که در برنامه MS-DOS اجرا می شود، تشکیل شده است. در این مطالعه، سه گروه از متغیرها شامل متغیرهای بیوفیزیکی، اقتصادی - اجتماعی و کاربری زمین به کار برده شد. ده متغیر موثر بر توسعه شهری از سه گروه مذکور به عنوان نود ورودی و متغیر وابسته تغییرات شهری به عنوان نود خروجی مورد استفاده قرار گرفتند. استفاده از نود مخفی، برای شناسایی ارتباطات غیرخطی در مدل بوده است. انجام مدل در چرخه 3000 دارای کمترین میزان خطای مجذور میانگین مربعات بود؛ لذا از این چرخه برای استخراج مناطق توسعه شهری آینده و حساسیت سنجی مدل استفاده گردید. برای تایید مدل از تصویر احتمال این چرخه استفاده شد که رویکرد آماریRelative Operating Characteristic (ROC) برای آن 0.75 برآورد گردید و باعث تایید مدل در شرایط پیش گفته شد. با استفاده از این تصویر، الگوی توزیع شهری برای سال های 2010، 2020، 2030 و 2040 استخراج گردید. اثر نسبی متغیرها با استفاده از ROC و با روش حذف یک متغیر، و اجرای مدل با متغیرهای باقی مانده و مقایسه با مدل کامل برآورد گردید. برای انجام این کار، 11 شبکه با داده های کامل و داده های بدون یک متغیر ایجاد شد و مراحل آموزش و آزمون برای همه آنها به اجرا درآمد. متغیرهای کاربری زمین های تحت کاشت، تعداد سلول های شهری و کاربری مرتعی دارای بیشترین اثر در دوره زمانی مورد مطالعه بودند؛ و متغیرهای فاصله تا مراکز آموزشی، کاربری جنگل و زمین های بایر کمترین اثر را بر رشد شهری گرگان داشتند؛ به عبارت دیگر، مشخص شد که نوع کاربری منطقه تاثیر زیادی بر توسعه شهری در گرگان دارد.
۲.

ارزیابی توان اکولوژیک جنگل های حوضه های آبخیز دوهزار و سه هزار شمال ایران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطق بولین سامانة اطلاعات جغرافیایی توان رویشگاه کاربری جنگلداری ارزیابی توان اکولوژی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۵۹ تعداد دانلود : ۱۳۷۸
اکوسیستم های جنگلی که طی زمان های متمادی به صورت فعلی درآمده اند نقش مؤثری در حفظ تعادل و برقراری موازنه طبیعت دارند و بهره گیری از این منابع باید با مطالعة دقیق خصوصیات رویشگاه و تعیین توان اکولوژیک آنها صورت پذیرد. ارزیابی سرزمین در واقع شامل پیش بینی یا سنجش کیفیت سرزمین برای کاربری خاص از نظر تولید، آسیب پذیری و نیازمندیهای مدیریت است که این سنجش با مقایسه ویژگیهای اکولوژیکی و مدل های اکولوژیکی ساخته شده برای کاربری مورد نظر انجام میپذیرد. در این تحقیق، پس از مطالعه، شناسایی و نقشه سازی عوامل اکولوژیکی اعم از عوامل فیزیکی (شامل فیزیوگرافی و توپوگرافی؛ ارتفاع، شیب، خاک، سنگ مادر، بارندگی، دما و...) و عوامل زیستی (شامل تراکم پوشش گیاهی، رویش سالانه، ارزش گونه های گیاهی و...) که در کاربری جنگلداری مؤثرند در حوضه های آبخیز 33 و 34 (دو هزار و سه هزار)، به کمک سامانه، اطلاعات جغرافیایی انجام شد. سپس به کمک مدل اکولوژیک جنگلداری مبتنی بر روش تجزیه و تحلیل سیستمی، توان اکولوژیک حوضه های مذکور بر اساس منطق بولین مشخص شد. برای این کار، در هر یک از طبقات هفت گانه مدل فوق، شرایط و ویژگیهای مناسب در حوضه ها با کد 1 و بقیه با کد صفر مشخص شدند. سپس با ضرب لایه ها، ارزیابی توان جنگلداری برای هر هفت طبقه مناطق مناسب برای هر طبقه جنگلداری مشخص شد و نتایج حاکی از وجود پنج طبقة اوّل و عدم وجود طبقات 6 و 7 مدل های جنگلداری ایران در حوضه مورد مطالعه اند که از پنج طبقه اول، سهم طبقه 3 از همه بیشتر است.
۴.

اتخاذ رهیافت اطلاعات محور با کاربرد روش رگرسیون لجستیک برای مدل سازی توسعة شهری گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرگان رگرسیون لجستیک همبستگی چندگانه مدل سازی رشد شهری ROC

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۵۵
به منـظور مدل سـازی توسعة شهری برای شـهر گـرگان طی دورة زمـانی1987- 2001 از روش مدل سازی رگرسیون لجستیک که از روش های برآورد تجربی است استفاده شد. برای انجام این عمل از سه گروه متغیر مستقل شامل متغیرهای اجتماعی- اقتصادی، بیوفیزیکی و کاربری زمین استفاده شد. برای حذف متغیرهای همبسته، کوواریانس بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به نتایج تحلیل، متغیرهای فاصله از مناطق اداری، رفاهی و مناطق شهری به دلیل کوواریانس بیش از 9/0 از بین متغیرها حذف شد. برای بررسی صحت مدل سازی و ارزیابی متغیرها در مرحله حساسیت سنجی مدل به متغیرهای مستقل از روش ROC استـفاده شـد و میزان آن برای مدل با داده های کامل 87/0 برآورد شد. با بـهره گیری از تصویر احتمال حاصل از این مدل که احتمال تغییر کاربری به کاربری شهری را برای آینده نشان میدهد، الگوی رشد شهری منطقه مورد مطالعه برای سالهای 2010، 2020، 2030 و 2040 استخراج شد. برای استخراج این نقشه ها، مناطق با بالاترین احتمال از تصاویر احتمال جدا شدند. براساس حساسیت سنجی مدل به حذف متغیرهای مستقل با استفاده از ROC و مقایسة آن با مدل کامل، میزان اثر 10 متغیر مختلف بر رشد شهری گرگان مشخص شد. در بین متغیرهای مورد استفاده، کاربریهای کشاورزی و مرتعی مؤثرترین داده ها برای رشد شهری گرگان در مقایسه با متغیرهای دیگر بودند که نشان از آن دارند کاربری های فعلی منطقه و بویژه تبدیل زمین های زراعی و مرتعی نقش مهمی در رشد شهری در گرگان داشته است.
۵.

ارزیابی درازمدت اثرات هیدرولوژیک (L-THIA) تغییر کاربری بر رواناب سالانه در مقیاس حوضه آبخیز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر کاربری مدل سازی رواناب L-THIA چالوس و نوشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۹۴۵
تغییرات رواناب به واسطه ی تغییر کاربری بسیار زیاد می باشد و اغلب مدل سازی، تنها راه بررسی احتمال بالقوه هر منطقه نسبت به سیلاب است. در این تحقیق از مدل L-THIA برای تخمین رواناب ناشی از تغییر کاربری در چالوس و نوشهر استفاده شد. L-THIA یک ابزار مناسب برای کمک به سنجش اثرات بالقوه ی تغییر کاربری بر رواناب سطحی و آلودگی آب می باشد. نتایج مدل سازی رواناب با استفاده از L-THIA افزایش 3/17 میلی متر رواناب متوسط سالانه تنها در طی 14 سال را نشان می دهد که بیان گر افزایش 79/9 میلیون متر مکعب رواناب طی این مدّت در منطقه مورد مطالعه است. همان طور که از نتایج این تحقیق بر می آید مدل L-THIAقابلیت قابل قبولی در بیان نحوه ی اثر تغییر کاربری بر مقادیر حجم و عمق رواناب، طبق سناریوهای مختلف دارد. این مدل با ارایه ی نقشه ی توزیع مکانی رواناب، امکان شناسایی مناطق حادثه خیز، پهنه بندی سیل و همچنین مدیریت سیلاب را فراهم می سازد. اولویّت بندی زیرحوضه های آبخیز برای انجام اقدامات کنترل سیلاب از دیگر قابلیت های روش مدل سازی به کار گرفته در این پژوهش می باشد.
۶.

مقایسه کارایی روش های TOPSIS رستری و MOLA در آمایش سرزمین مورد شناسی: حوضه آبخیز حبله رود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: TOPSIS آنتروپی آمایش سرزمین MOLA

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی آمایش روستایی
تعداد بازدید : ۱۱۷۲ تعداد دانلود : ۵۲۵
امروزه به دلیل وجود بحران های محیط زیستی حاصل از استفاده غیر منطقی و تبدیل زمین، ارزیابی توان بوم شناختی و آمایش کاربری ها در سرزمین قبل از اجرای توسعه، امری ضروری است. روش های متفاوتی در جهان برای ارزیابی و آمایش سرزمین استفاده می شوند. روش های رتبه بندی براساس شباهت به راه حل ایده آل (TOPSIS) و تخصیص کاربری ها بر اساس اهداف چندگانه (MOLA)، از جمله روش های ارزیابی و آمایش چندمعیاره هستند. در این مقاله از روش های TOPSIS و MOLA برای آمایش رستری سرزمین در حوضه حبله رود استفاده شده است. برای این منظور، از نقشه های توان بوم شناختی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان معیار ارزیابی استفاده شد و کاربری های آبزی پروری، باغداری، توسعه و مرتعداری به عنوان گزینه های ارزیابی در نظر گرفته شدند. در ابتدا روش آنتروپی برای وزن دهی نقشه های توان استفاده شد. سپس، روش TOPSIS برای اولویت بندی کاربری ها در منطقه استفاده شد. روش های آنتروپی و TOPSIS هر دو به شکل رستری در نرم افزار ایدریسی اجرا شدند. در مرحله بعد به منظور مقایسه نتایج، روش MOLA نیز در نرم افزار ایدریسی برای آمایش کاربری ها استفاده شد. نتایج حاصل از دو روش، مورد تحلیل و مقایسه قرار گرفت. همچنین، به منظور بررسی نحوه چینش کاربری ها، پارامترهای سیمای سرزمین برای نقشه های آمایش نهایی به وسیله نرم افزار FRAGSTATS محاسبه شد. نتایج نشان داد روش های TOPSIS و MOLA هردو نقشه های آمایش مطلوبی را ارائه می کنند؛ اما نحوه چینش کاربری ها در منطقه در آنها متفاوت است؛ به طوری که نتایج آنها تنها در 41/57 درصد مساحت منطقه با یکدیگر هم پوشانی دارند. تحلیل پارامترهای سیمای سرزمین نشان داد کاربری ها در روش TOPSIS دارای پیوستگی بیشتری هستند؛ در حالی که در روش MOLA کاربری ها در بعضی مناطق دارای پراکندگی هستند. هر دو روش مورد استفاده دارای نواقص و مزایایی هستند و یکی از مسائل مهم در مطالعات آمایش سرزمین ارائه راهکارهایی برای بهبود این روش ها و یا حتی استفاده از نتایج ترکیبی این مدل هاست.
۷.

پیش بینی الگوی رشد شهری با به کارگیری مدل رگرسیون لجستیک در منطقة گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گرگان رگرسیون لجستیک مدل سازی رشد شهری پیش بینی آینده

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای توسعه
تعداد بازدید : ۱۱۶۴ تعداد دانلود : ۶۰۱
مدل سازی الگوی رشد شهری فنی مهم برای درک فرایندهای پیچیدة رشد شهری است. در این مطالعه، مدل رگرسیون لجستیک جهت پیش بینی الگوی رشد شهری در آینده به کار گرفته شد. به این منظور، تصاویر ماهواره ای سال های 1988، 1998 و 2007 جهت تهیة نقشه های کاربری زمین به کار گرفته شد. سپس، تغییرات ایجادشده در گسترة شهری در فاصلة زمانی 1988-2007 شناسایی و مدل سازی تغییرات مناطق شهری و پیش بینی الگوی رشد شهری در آینده با به کارگیری مدل رگرسیون لجستیک انجام گرفت. نتایج اجرای مدل نشان داد گسترة مناطق شهری در دورة زمانی مورد مطالعه روند افزایشی داشته است. اعتبارسنجی نتایج مدل با محاسبة معیارهای Pseudo- R2 و ROC انجام گرفت. مقدار این معیارها به ترتیب، بیش از 27/0 و 83/0 به دست آمد که مقادیری مطلوب اند. در مرحلة بعد، الگوی رشد شهری برای سال های 2016 و 2025 پیش بینی شد. مطابق با نتایج، اقدامات مناسب برای کنترل تغییرات کاربری زمین به ویژه رشد شهرها به منظور حفظ محیط زیست و تعادل اکولوژیکی منطقه نیاز است. نتایج مطالعه می تواند به مدیران و تصمیم گیران جهت نظارت و جلوگیری از رشد بدون برنامه ریزی مناطق شهری کمک کند و نقشه های خروجی مدل را برای مدیریت و کنترل الگوی رشد مناطق شهری در آینده به کار گرفت.
۸.

بهینه سازی مکانی با به کارگیری برنامه ریزی آرمانی، نظریة بازی ها و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه ریزی خطی بهینه سازی آمایش سرزمین سودبران نظریة بازی ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا گروه های ویژه بحث های نظری و روش شناسانه
تعداد بازدید : ۱۰۴۱ تعداد دانلود : ۵۲۵
پژوهش حاضر با هدف بیان راهکارهایی برای بهینه سازی کاربری ها در فرایند آمایش سرزمین با به کارگیری برنامه ریزی خطی چندهدفه و حل تعارضات ایجادشده در فرایند آمایش سرزمین با نظریة بازی ها، در شهرستان های گرگان و کردکوی انجام گرفت. برای 7 کاربری کلان منطقة مورد مطالعه، ارزیابی توان چندمتغیره انجام گرفت. سپس، فرایند MOLA، برای بهینه سازی اولیه اجرا شد. در بخش آمایش سرزمین ثانویه، بهینه سازی کاربری ها با روش برنامه ریزی خطی چندهدفه وارد فاز جدیدی از طریق توجه به نیازهای محیط زیستی و اقتصادی-اجتماعی شد. پارامترهای محیط زیستی نظیر کاهش رواناب، آلودگی غیرنقطه ای نیتروژن و فرسایش خاک به ترتیب، از مدل L-THIA و مدل RUSLE تهیه شدند. در ادامة کار، برای نهایی سازی مدل برنامه ریزی خطی چندهدفه، محدودیت های این مدل طراحی شد. به دلیل نیازهای متفاوت ذی نفعان محیط زیستی و اقتصادی- اجتماعی، دو گروه محدودیت طراحی شد که سبب ایجاد تعارض در ادامة روند اجرای آمایش سرزمین شد. در فاز سوم آمایش سرزمین نظریة بازی ها برای حل تعارض ایجادشده به کارگرفته شد. بازیکنان محیط زیستی و بازیکنان اقتصادی- اجتماعی در سه تکرار بازی کردند. در نهایت، بازیکنان محیط زیستی برنده، و آمایش سرزمین با محدودیت های محیط زیستی ها به کار خود ادامه داد. نتایج نشان دهندة تغییراتی در سطح کاربری ها است، به نحوی که بین گروه های ذی نفع تعادل ایجاد شده است.
۹.

محاسبة میزان انطباق اکولوژیکی توسعة گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایند تحلیل سلسله مراتبی ارزیابی توان اکولوژیک روش ترکیب خطی وزن دار انطباق اکولوژیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۵ تعداد دانلود : ۶۱۱
امروزه با رشد روزافزون جمعیت شهرنشین و در پی آن توسعة شتاب زده و لگام گسیختة شهرها، مسائل و مشکلات عدیده ای پیش روی جوامع بشری قرار گرفته است. در محدودة شهر گرگان نیز، افزایش سطح سکونت گاه های شهری، بی توجه به قابلیت ها و محدودیت های اراضی و توان اکولوژیک توسعة شهری انجام گرفته است. این پژوهش با هدف ارزیابی و انطباق توسعة شهری با توان اکولوژیک سرزمین به منظور حفظ قابلیت های محیط زیست در شهر گرگان انجام گرفته است. برای این کار، با رویکرد ارزیابی چندمعیاره با به کارگیری روش ترکیب خطی وزن دار، ارزیابی توان اکولوژیکی گرگان برای انطباق با توسعة شهری در سال های مختلف در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام گرفته است. سپس، نقشة نهایی توان با توسعة موجود مقایسه، و درصد تطابق آن در سال های مختلف محاسبه شد. نتایج نشان داد میزان انطباق اکولوژیکی به تدریج از سال 1987 تا سال 2013 کاهش یافته است که خود احتمالاً به پیامدهای منفی در محیط زیست منجر شده است و این فرایند ادامه نیز دارد. از این رو، باید توجه لازم برای کاهش روند عدم انطباق اکولوژیکی توسط مسئولان ذیربط اتخاذ شود. برنامه ریزان شهری به منظور رعایت بیشتر اصول محیط زیستی جهت ارتقای شرایط موجود می توانند نتایج این پژوهش را به کار گیرند.
۱۰.

پیش بینی مستعدترین پهنه های کشاورزی حوزه آبخیز تجن با استفاده از روش ارزیابی چند معیاره (MCE)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیﺎﺑی ﭼﻨﺪﻣﻌیﺎره توان اکولوژیکی اراضی حوضة آبخیز تجن کاربری کشاورزی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی جغرافیای زیستی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۹۶۳ تعداد دانلود : ۵۲۹
در چند دهة اخیر تغییر اکثر کاربری ها بدون درنظرگرفتن قابلیت ها و محدودیت های محیط زیستی، مشکلات بسیاری مانند تخریب خاک و آلودگی اکوسیستم های آبی را به دنبال داشته است، بنابراین، ضرورت تحقیق حاضر، بررسی چگونگی کاهش آثار تغییرات کاربری اراضی احتمالی آینده در حوضة آبخیز تجن با بررسی توانایی بالقوة اراضی به عنوان راهکاری برای حفاظت از منابع طبیعی است. از این رو، مدل ساز تغییر سرزمین (LCM) برای بررسی میزان تغییرات احتمالی کاربری اراضی آتی به کار گرفته شد و در ادامه، با بهره گیری از سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش ارزیابی چندمعیاره (ترکیب خطی وزنی)، مستعدترین مناطق کشاورزی تعیین شد. نتایج نشان داد در طول دورة 2010 تا 2040، کاربری جنگلی 34739 هکتار کاهش، و کاربری کشاورزی و مرتع به ترتیب، 27071 و 7668 هکتار افزایش خواهد داشت و نیز 3473 هکتار از مستعدترین مناطق محتمل تغییر از کاربری جنگل به کاربری کشاورزی و مرتع استخراج شد. بنابراین، انتظار می رود بررسی تغییرات کاربری اراضی آینده براساس قابلیت اﮐﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ می تواند به حفاظت از جنگل های هیرکانی برای پیشگیری از تغییرات غیراصولی کاربری اراضی در دورة آتی منطقه کمک کند.
۱۱.

ارزیابی و سنجش فضایی محیط زیست شهری با رویکرد شهر سبز (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران شهر سبز فرایند تحلیل شبکه ای فازی محیط زیست شهری ویکور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۸ تعداد دانلود : ۵۹۳
برنامه ریزی و مدیریت شهری در شهر سبز برمبنای مدیریت اکولوژیکی است که با تطبیق شاخص های زیست محیطی به دنبال پایداری اکولوژیکی و به تبع آن توسعه پایدار شهری است. تهران از جمله شهرهایی است که در دهه های اخیر به دلیل تمرکز شدید، ازدحام ترافیک، آلودگی هوا و افزایش منابع آلوده کننده محیط زیست، فشار اکولوژیکی گسترده ای بر طبیعت وارد کرده است. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف شناسایی شاخص های شهر سبز، به ارزیابی و مقایسه وضعیت زیست محیطی شهر تهران پرداخته شد. جامعه آماری شهرهای آسیایی و مناطق 22گانه تهران است. وضعیت هریک از شاخص ها نیز به تفکیک مناطق از منابع کتابخانه ای و مراجعات سازمانی جمع آوری شده است. روش این پژوهش در دو گام اصلی طراحی و تدوین شده است. در ابتدا برای تعیین و شناخت میزان سبزبودن شهر تهران، با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای فازی و مدل رتبه بندی ویکور، جایگاه این شهر در میان شهرهای آسیایی تعیین و اولویت بندی شد. سپس با استناد به اوزان اختصاصی شاخص ها و مدل ویکور، رتبه بندی هریک از مناطق 22 گانه شهر تهران صورت گرفت تا اهمیت هریک از آن ها در وضعیت کنونی شهر تهران مشخص شود. براساس نتایج، شهر تهران با قرارگیری در رتبه پانزدهم شهرهای آسیایی از منظر شهر سبز، وضعیت نسبتاً نامطلوبی دارد. همچنین بررسی وضعیت زیست محیطی با رویکرد شهر سبز در میان مناطق تهران نشان می دهد مناطق 1، 4 و 8 در بهترین وضعیت و مناطق 10، 11 و 12 در بدترین وضعیت قرار دارند.
۱۲.

ارتقای روش MOLA با توجه به معیارهای سیمای سرزمین و بهره گیری از الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوریتم ژنتیک تخصیص سرزمین به چندکاربری تعارض مکانی شاخص پیوستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۸ تعداد دانلود : ۴۵۲
در فرایند اختصاص مکانی کاربری ها به یک پهنه، به طور معمول میان کاربری ها رقابت وجود دارد. برای حل این رقابت، دو رویکرد تخصیص زمین به چند کاربری (MOLA) و الگوریتم ژنتیک (GA) برای شهرستان گرگان به کار گرفته شدند. رویکرد MOLA بر اساس تناسب و روش نزدیکی به نقطة مطلوب عمل می کند و برای GA، با به کارگیری لایة تناسب و شاخص پیوستگی (Cohesion Index) کاربری تخصیص می شود. جهت بهبود رویکرد MOLA، لایة نهایی به عنوان جمعیت اولیه در GA استفاده شد. همچنین، با تعریف شاخص پیوستگی به عنوان معیار سیمای سرزمین، تلاش شد لکه های ایجادشده شکل منسجم تری داشته باشند، که این ویژگی در رویکرد MOLA غایب است. نتایج نشان داد به کارگیری GA بر اساس خروجی رویکرد MOLA در بهبود قابلیت این رویکرد از نظر معیارهای سیمای سرزمین تأثیری بسزا دارد. اگرچه واردکردن معیارهای سیمای سرزمین باعث ازدست رفتن بخشی از تناسب برای کاربری ها می شود، با متوازن کردن تناسب و شاخص سیمای سرزمین در GA می توان حد متعادلی از آن ها را لحاظ کرد. لایة ایجادشده توسط GA از لحاظ معیارهای سیمای سرزمین و تناسب، قابلیت به کاریگری ترکیبی از رویکردهای مختلف را در آمایش برای رسیدن به راه حل بهینه نشان داد.
۱۳.

اولویت بندی مخاطرات محیطی جنگل های مانگرو استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مانگرو مخاطرات سرشاخه زنی آلودگی نفتی هرمزگان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۵
جنگل های مانگرو همواره در معرض صدمات بسیاری ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانی مختلف قرار دارند، به همین سبب برنامه ریزی به منظور فراهم آوردن ابزارهای مناسب برای جلوگیری یا کاهش آثار این مخاطرات ضروری به نظر می رسد. بنابراین در این مطالعه تهدیدات طبیعی و انسانی موجود و پیش روی جنگل های مانگرو در محدوده ی استان هرمزگان با هدف شناسایی و معرفی آن به بخش های مدیریتی در جهت کاهش خطرات و پیشگیری عوامل تهدید، انجام گرفت. شناسایی فهرست اولیه تهدیدات با استفاده از مرور منابع داخلی و خارجی و مصاحبه با کارشناسان خبره و حاضر در منطقه انجام و تعداد 34 عامل تهدید شناسایی شد. بر اساس تهدیدات شناسایی شده، پرسشنامه ای تهیه و روایی کیفی و کمی آن تعیین شد. براساس روش نسبی روایی محتوا تعداد 8 معیار (سرشاخه زنی؛ کاهش حق آبه زیست محیطی حوضه؛ نشت مواد نفتی شناورها؛ توسعه بندر و سازه های دریایی؛ فرسایش کرانه؛ تعلیف شترهای سرگردان؛ تغییرات الگوی بارش و تغییر الگوی شوری آب) دارای حداقل مقدار روایی بود. فهرست نهایی تهدیدات به روش دلفی و تعیین وزن هر یک از آن ها با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) انجام شد. نتایج اولویت بندی تهدیدات نشان داد سرشاخه زنی، نشت مواد نفتی شناورها و فرسایش کرانه از مهم ترین تهدیدات جنگل های مانگرو در استان هرمزگان هستند.
۱۴.

شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی آمایش منطقه ای براساس آینده پژوهی در شهرستان گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آینده نگاری تصمیم گیران کاربری مشارکت متخصصان میک مک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۴۷۱
آینده پژوهی در فرایند آمایش سرزمین، به تصمیم گیران اجازه می دهد در فرایند تصمیم گیری در مسائلی با پیچیدگی های زیاد و عدم قطعیت های بالا، با تمرکز بر پیشران های کلیدی به حل مسائل مبهم و دیریاب فایق آیند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با مشارکت مدیران استان گلستان و خبرگان دانشگاهی، مهم ترین پیشران های تغییر در زمینه آمایش سرزمین شهرستان گرگان شناسایی شود تا بر پایه آن، مسیر درستی به سوی آینده مطلوب ترسیم کرد. این پژوهش تحلیلی پیمایشی است و داده های مورد نیاز با بررسی منابع علمی و اسناد توسعه و آمایش استان گلستان و همچنین از طریق مصاحبه و نشست های تخصصی جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. با بررسی منابع علمی، 77 عامل مؤثر بر تغییر کاربری های سرزمین فهرست شدند. از میان 77 عامل، تعداد 22 عامل نماینده طی نشست تخصصی انتخاب شدند. از دو گروه و در مجموع 70 نفر، شامل مدیران سازمان های مرتبط با فرایند آمایش سرزمین در شهرستان گرگان و متخصصان دانشگاهی طی پرسش نامه حضوری و آنلاین درخواست شد مقایسه زوجی میان عوامل تأثیرگذار صورت پذیرد. با کاربرد تحلیل ساختاری و ماتریس اثرات متقاطع مهم ترین عوامل بررسی و سنجش شدند. نتایج نشان داد از میان 22 عامل، عوامل «سیاست های دستوری»، «فناوری»، «خدمات دولتی در بخش های چهارگانه» و «زیرساخت های حمل ونقل انرژی» پیشران های کلیدی تغییر در اجرای آمایش شهرستان گرگان هستند. متغیر «سیاست های دستوری» مورد توافق هر دو گروه متخصصان دانشگاهی و مدیران شهرستان است، در درجه اول اهمیت قرار دارد و می تواند به عنوان پیشران کلیدی، بر سایر متغیرها اثرگذار باشد.
۱۵.

پایش خشکسالی منطقه ای حوضه آبخیز زاینده رود بر اساس تغییرات سری زمانی شاخص VCI سنجنده مودیس و شاخص SPI(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۴۳۱
خطر خشکسالی تهدید کننده و مخل سیستم های کشاورزی، محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی حوضه آبخیز زاینده رود است. پایش خشکسالی با استفاده از تصاویر ماهواره ای می تواند نمایانگر شدت و گستره خشکسالی در مناطق با کمبود داده بارش هواشناسی بوده و کاستی مکانی و زمانی آن را جبران نماید. کارایی شاخص های پوشش گیاهی ماهواره ای مانند شاخص تفاوت پوشش گیاهی نرمال (NDVI) در تعیین میزان و شدت خشکسالی روشن است؛ اما ازآنجاکه واکنش پوشش گیاهی به خشکسالی نسبت به زمان واقعی تأخیر دارد، پایش پاسخ پوشش گیاهی به خشکسالی هواشناسی بر اساس داده های سری زمانی ماهواره ای به برنامه ریزی کاهش خطرات خشکسالی کمک شایانی می کند. در این پژوهش به بررسی مکانی-زمانی خشکسالی منطقه ای حوضه آبخیز زاینده رود طی سال های 2003 تا 2014 پرداخته شد. در این راستا، با بهره گیری از 84 تصویر سری زمانی شاخص NDVI محصولات ماهواره مودیس از فصل رشد منطقه، شاخص وضعیت پوشش گیاهی (VCI) که یک شاخص نرمال شده جهت ارزیابی خشکسالی است، محاسبه گردید. سپس پوشش هر طبقه از شدت خشکسالی حاصل از این تصاویر برای دوره زمانی پایش شده تعیین گردید. شاخص بارش استاندارد (SPI) مربوط به 26 ایستگاه جهت ارزیابی شاخص ماهواره ای محاسبه شده و ضریب همبستگی این شاخص با میانگین شاخص VCI حاصل ارزیابی گردید. میزان تأخیر خشکسالی هواشناسی به پوشش گیاهی با بررسی همبستگی شاخص میانگین NDVI با میانگینSPI و نمودارهای تغییرات داده های VCI با داده های SPI وNDVI ارزیابی شد. نتایج پایش مکانی-زمانی نشان داد که قسمت های مرکز رو به شمال حوضه آبخیز زاینده رود، شرق و جنوب شرقی آن (محل قرارگیری تالاب گاوخونی) در طول دوره مطالعه به طور مداوم با خشکسالی شدید روبه رو بوده و در سال های 2008 و 2014 این خشکسالی بسیار شدید شده است. همچنین نتایج حاکی از تأخیر زمانی 6 ماهه شاخص خشکسالی هواشناسی با شاخص خشکسالی ماهواره ای VCI و معنی داری 9/0 شاخص SPI با شاخص VCI است که نشان می دهد می توان از شاخص های ماهواره ای در نبود شاخص های هواشناسی برای بررسی خشکسالی حوضه آبخیز مورد مطالعه استفاده نمود.
۱۶.

ارزیابی اثرات بوم شناختیِ تغییر کاربری سرزمین بر ساختار طبیعی حوضه رودخانه قره سو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بوم شناسی سیمای سرزمین تغییر کاربری حوضه رودخانه قره سو نمایه های ساختار سیمای سرزمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۵۷۸
برای ارزیابی اثرات تغییر الگوهای سیمای سرزمین بر فرایندهای بوم شناختی می توان از کمی سازی ساختار سیمای سرزمین استفاده کرد؛ زیرا این نمایه ها به سادگی اندازه گیری می شوند و به هزینه و زمان کمی نیاز دارند. در پژوهش حاضر، اثرات بوم شناختی تغییر کاربری سرزمین بر ساختار طبیعی حوضه قره سو بررسی شد تا براساس آنها، مناطق متأثر از تغییر کاربری ها مشخص شود. ابتدا تغییر مساحت کاربری ها بین سال های 1363 و 1392 محاسبه شد. سپس، تغییرات الگوهای مکانی کاربری ها با استفاده از نمایه های سیمای  سرزمین بررسی شد. سرانجام، بر اساس کاربری فعلی یک شاخص، اثرات بوم شناختی برای منطقه تعریف شد. نتایج نشان داد طی سال های بررسی، مساحت جنگل 12 درصد و کشاورزی 5 درصد کاهش و مساحت مناطق مسکونی و صنعتی 292 درصد، مراتع 143 درصد و جاده 176 درصد افزایش یافته   است. تحلیل نمایه های سیمای سرزمین بیانگر کاهش پیوستگی، افزایش تکه تکه شدگی و روند تخریب سیمای   سرزمین است. نقشه شاخص ترکیبی اثرات بوم شناختی مشخص کرد حدود 28 درصد منطقه در معرض اثرات بوم شناختی زیاد و بسیار زیاد است. این مناطق پایه ای برای مطالعات آتی هستند و اقداماتی از قبیل تقویت مدیریت سرزمین و کاهش تکه تکه شدگی سرزمین در آنها ضروری است.
۱۷.

تحلیل ارتباط دمای سطح زمین با کاربری اراضی و شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده در دشت گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشت گرگان دمای سطح زمین کاربری اراضی 2018 لندست 8 شاخص NDVI

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۴۷۶
این تحقیق با هدف بررسی ارتباط دمای سطح زمین با پوشش گیاهی و کاربری اراضی دشت گرگان به کمک داده های سنجش از دور انجام شد. در گام نخست، تصویر لندست 8 متعلق به سال 2018، پیش پردازش و آماده گردید و نقشه کاربری/پوشش سرزمین در 8 طبقه تهیه شد. سپس، برای اندازه گیری دمای سطحی از باند حرارتی تصویر و معادلات مربوط استفاده گردید. سرانجام، از شاخص اختلاف گیاهی نرمال شده یا NDVI برای محاسبه گسیل مندی سطحی استفاده و نقشه دمای سطح زمین LST استخراج شد. به منظور خنثی کردن اثر ارتفاع بر LST ، پیکسل های انتخابی از نقاط هم ارتفاع در هر کاربری انتخاب شدند. نتایج نشان داد کاربری بایر به دلیل نداشتن پوشش حفاظتی دارای دمای بیشتری (96/45 درجه سانتی گراد) است، درحالی که کاربری زراعت آبی (با بالاترین میزان سبزینگی) با دمای 03/34 درجه سانتی گراد کم ترین میانگین دمایی را در بین سایر کاربری ها داشت. از آنجاکه کاربری جنگل در ارتفاعات بالاتری قرار دارد، دمای سطحی آن بصورت جداگانه بررسی گردید. مقایسه دمای سطحی پیکسل های مربوط به کاربری جنگل و بخش جنگل تراشی شده نشان داد که میزان LST در بخش جنگل تراشی شده حدود 5 درجه سانتی گراد بیشتر از کاربری جنگل است. در مجموع، مناطقی که پوشش گیاهی متراکم تری مانند جنگل دارند میزان LST به مراتب کمتری از سایر کاربری ها داشتند.
۱۸.

روش امتیازدهی منطق ترجیح و ارزیابی چندمعیاره در قابلیت حفاظت منابع طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی قابلیت سرزمین امتیازدهی منطق ترجیح حفاظت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۴۰۹
ارزیابی قابلیت سرزمین روشی برای شناخت طبیعت و جلوگیری از تخریب آن است. هدف مطالعه حاضر به کارگیری روش امتیازگذاری منطق ترجیح  در ارزیابی تناسب سرزمین برای تعیین مناطق حساس اکولوژیکی _حفاظتی است. روش امتیازدهی منطق ترجیح از روش های بهبود یافته ارزیابی چندمعیاره در تهیه نقشه های قابلیت کاربری اراضی است. این روش شامل سه مؤلفه اصلی درخت صفات، معیارهای مقدماتی و ساختار تجمعی LSP است. معیارهای مدل حفاظت، وزن و توابع استانداردسازی معیارها با مرور منابع، ویژگی محیطی منطقه و مشورت با کارشناسان بومی و با تجربه تعیین شد. بعد از تشکیل درخت تصمیم مرحله وزن دهی و قابلیت جایگزینی معیارها و ویژگی ها انجام گرفت. ابتدا، برای هر معیار وزن تعیین شد و به هر زیرشاخه که از اتصال دو معیار و به هر شاخه که از اتصال دو زیرشاخه ایجاد می شود، وزن مجزایی اختصاص یافت. منظور از قابلیت جایگزینی یا هم بودی تعیین ویژگی ها و معیارهای مهم در تصمیم گیری است. به طوری که اثر کم یا زیاد آن ها بر تصمیم نهایی با بازه عددی مثبت و منفی تعیین شد. تلفیق معیارها با روش میانگین توان وزن دار انجام گرفت. نقشه کاربری حفاظت با دو سناریو بدون و با قابلیت جایگزینی تهیه شد. سناریوی ارزیابی قابلیت حفاظت بدون قابلیت جایگزینی ارزش حفاظتی منطقه را بهتر از سناریوی جایگزینی نشان می دهد. حساس ترین مناطق اکولوژیکی به تخریب به ترتیب رودخانه ها و اکوسیستم های آبی، گیاهان بومی کمیاب و مناطق کوهستانی با شیب زیاد و خاک کم عمق است. LSP ابزار مناسبی برای بحث و بررسی نظرات ذی نفعان، سازندگان تصمیم، برنامه ریزان و کارشناسان دیگر در برنامه ریزی سرزمین است.
۱۹.

ارزیابی جاذبه های گردشگری حوضه آبخیز قره سو براساس میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری شاخص های محیط زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اثرهای متقابل انتروپی شانون تاپسیس دیمتل گردشگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۳۶۸
ﺷﻨﺎﺳﺎﯾﯽ جاذبه های گردشگری از ﻣﻠﺰوﻣﺎت اساسی ﺣﺮﮐﺖ جامعه ملی و محلی ﺑﻪ ﺳمت توسعه متعادل و هماهنگ با پتانسیل سرزمین اﺳﺖ. این پژوهش با هدف ارزیابی جاذبه های گردشگری حوضه آبخیز قره سو در استان گلستان، بر مبنای میزان تأثیرپذیری و تأثیرگذاری معیارهای محیط زیستی صورت پذیرفت. با تعیین معیارها از جنبه های اکولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی و آماده سازی لایه های اطلاعاتی، تجزیه وتحلیل معیارها از نظر میزان اثرگذاری و اثرپذیری بر مبنای روش دیمتل (DEMATEL) و وزن دهی آن ها با استفاده از روش انتروپی شانون (Entropy Shannon) انجام شد. در بخش تحلیل مکانی نیز هم پوشانی لایه های اطلاعاتی براساس روش تاپسیس (TOPSIS) انجام شد. براساس نتایج تحقیق، معیارهای شکل زمین و تراکم پوشش گیاهی، از نظر میزان تأثیرگذاری و معیار دسترسی به تسهیلات، از نظر میزان تأثیرپذیری، در مقایسه با دیگر معیارها در اولویت قرار دارند. نتایج وزن دهی معیارها نیز نشان داد در ارزیابی جاذبه های گردشگری منطقه مطالعاتی، معیارهای دسترسی به تسهیلات، شکل زمین و تراکم پوشش گیاهی به ترتیب با ارزش های 229/0، 147/0 و 123/0 در رتبه های نخست قرار دارند. همچنین از لحاظ جاذبه های گردشگری، بخش هایی از نیمه جنوبی حوضه دارای شرایط مطلوبی است و بقیه مساحت منطقه به خصوص قسمت های شمالی وضعیت مناسبی ندارد.
۲۰.

ارائه سیستم هشدار اولیه بیابان زایی مبتنی بر معیار اقلیم و آب زیرزمینی منطقه موردمطالعه: شهرستان آق قلا و گمیشان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدالوس بیابان زایی آق قلا و گمیشان سیستم هشدار بیابان زایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۱۹۲
امروزه بیابان زایی به عنوان یکی از اشکال عمده تخریب محیط زیست و یک مشکل فراگیر و بسیار جدی در سراسر جهان شناخته شده است. در این تحقیق نخست روند بیابان زایی با استفاده از 3 شاخص اقلیم و 4 شاخص آب زیرزمینی در قالب مدل مدالوس در یک دوره 20 ساله(1396 - 1387) در غرب استان گلستان با هدف ارائه سیستم هشدار بیابان زایی مورد ارزیابی قرار گرفته و بیابان زایی در دو دوره 10 ساله مورد مقایسه قرار گرفت. سپس با تعیین حدود آستانه ای برای شاخص های تاثیر گذار در روند بیابان زایی منطقه، سیستم هشدار اولیه بیابان زایی بر پایه 4 شاخص ارائه شد. نتایج بدست آمده از بررسی روند تغییرات شاخص ها نشان داد که به ترتیب شاخص های خشکی(162)، کل مواد محلول(147)، هدایت الکتریکی(145) و عمق آب زیرزمینی (127) بیشترین تاثیر را در بیابان زایی منطقه داشته اند. نقشه های هشدار بیابان زایی نشان از روند افزایشی غربی – شرقی شاخص های خشکی، کل مواد محلول و هدایت الکتریکی در منطقه داشته و شاخص عمق آب زیرزمینی نیز در نواحی مرکزی بیشترین محدوده هشدار را در بر گرفته اند. با توجه به نتایج بدست آمده از پایش شاخص های بیابان زایی، شاخص هدایت الکتریکی طی سال های 78 ، 80 ، 83 تا 86 و 88 ، شاخص کل مواد محلول سال های 77،78،80،83، 85 و 86، شاخص عمق آب زیرزمینی سال های80،81،85،87 و 93 و در نهایت شاخص خشکی طی سال های 78 تا 82، 85 تا 87 ، 90 ، 93،94 و 96 در محدوده هشدار قرار گرفته است. کاربری های اراضی آبی، دیم و تالاب ها در شرق منطقه تحت تاثیر هشدار بیابان زایی قرار گرفته لذا پیشنهاد میشود جهت مدیریت بهتر این اراضی، آستانه های تعیین شده در این تحقیق مبنای کار قرار داده شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان