آناهیتا خدابخشی کولایی

آناهیتا خدابخشی کولایی

مدرک تحصیلی: عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۱ مورد.
۲۱.

بررسی نقش تعدیل کننده شفقت به خود در رابطه بین تاب آوری در برابر استرس و وسوسه مصرف مواد در مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وسوسه مصرف مواد تاب آوری در برابر استرس شفقت به خود مردان وابسته به مواد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۲ تعداد دانلود : ۳۳۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده شفقت به خود در رابطه ی بین تاب آوری در برابر استرس و وسوسه مصرف مواد در مردان وابسته به مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی با طراحی مدل معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اندیشه بود. از این جامعه، تعداد 140 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مقیاس وسوسه مصرف مواد پس از تر ک، مقیاس تاب آوری و مقیاس شفقت به خود را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و روش بوت استرپ با 5000 نمونه گیری مجدد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم متغیرهای تاب آوری در برابر استرس و شفقت به خود بر ولع مصرف معنادار بود. همچنین، اثر تعاملی متغیرهای شفقت به خود و تاب آوری بر ولع مصرفبراهیم مواد در مردان وابسته به مواد از لحاظ آماری معنادار بود. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده می توان گفت که هر دو متغیر تاب آوری در برابر استرس و شفقت به خود نقش مهمی در ولع مصرف دارند. همچنین، نتایج به دست آمده نشان داد که تاثیرات تاب آوری در برابر استرس در مدیریت وسوسه ی مصرف مواد به وسیله شفقت به خود تعدیل می شود.
۲۲.

اثربخشی درمان گروهی - ترکیبی دعا و روان شناسی مثبت گرا بر معناجویی و اضطراب مرگ در سالمندان زن معلول جسمی - حرکتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب مرگ دعا روان شناسی مثبت سالمند معناجویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۱۷۷
سابقه و هدف: سالمندی و معلولیت از پدیده هایی است که در تمام جوامع بشری بروز می کند و این در حالی است که بیش از نیمی از جمعیت سالمندان دنیا را زنان تشکیل می دهند که بیشتر در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند. یکی از شایع ترین عوارض روانی در دوران سالمندی اضطراب مرگ است. برخی از مطالعات نشان داده است که معنویت نقش مؤثری در کاهش اضطراب های دوره ی سالمندی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان گروهی - ترکیبی دعا و روان شناسی مثبت گرا بر معناجویی و اضطراب مرگ در سالمندان زن معلول جسمی - حرکتی مقیم مراکز سالمندان شهرستان تفرش انجام شده است. روش کار: این پژوهش مطالعه یی نیمه آزمایشی ازنوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل است. نمونه ی پژوهش شامل 30 سالمند زن معلول جسمی - حرکتی مقیم در مراکز سالمندان شهرستان تفرش در سال 1395 است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های مفهوم زندگی و اضطراب مرگ بود که قبل و بعد از انجام مداخله به گروه ها داده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته ها، بین میانگین نمره ی کلی معناجویی و اضطراب مرگ سالمندان زن معلول جسمی - حرکتی قبل و بعد از اجرای مداخله تفاوت معنی داری مشاهده شده است )001/0P<). نتیجه گیری: نتایج نشان داده است که درمان گروهی - ترکیبی دعا و روان شناسی مثبت می تواند در افزایش معناجویی و کاهش اضطراب مرگ سالمندان مقیم مراکز سالمندان مفید باشد. ازاین رو، اجرای این درمان به متخصصان سلامت و بهداشت روانی سالمندی توصیه می شود.
۲۳.

مقایسه ی ابعاد سبک زندگی و رشد معنویت در دانشجویان مخاطب برنامه های ماهواره یی و تلویزیونیِ دانشگاه های کوهدشت در سال 1394(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: سبک زندگی رشد معنویت برنامه ی ماهواره دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۹۷
ماهواره، جایگاه بروز تحول در فرهنگ است و به صورت های مختلف بر سبک زندگی و فرهنگ تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش، مقایسه ی معنویت و سبک های زندگی افراد بیننده و غیر بیننده ی ماهواره است. مواد و روش ها: نمونه ی پژوهش حاضر شامل 100 نفر(52 نفر بیننده و 48 نفر غیر بیننده ی ماهواره) است، که به شیوه ی نمونه گیری غیرتصادفیِ در دسترس، از میان همه ی دانشجویان دختر و پسر دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های آزاد، پیام نور و علمی- کاربردی شهرستان کوهدشت، در سال تحصیلی 94-1393 انتخاب شدند. نمونه ها در نهایت، به پرسش های دو ابزار پژوهشیِ پرسش نامه ی سبک های زندگی(لعلی، عابدی و کجباف، 1391) و پرسش نامه ی سنجش معنویت(هال و ادواردز، 1996) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از آزمون t مستقل و نرم افزار spss(نسخه ی 18) انجام شد. یافته ها: نتیجه های پژوهش نشان داد، نمره ی کلی مقیاس معنویت در دو گروه افراد بیننده و غیر بیننده ی ماهواره، برای خرده مقیاس پذیرش واقعی و نیز برای خرده مقیاس ناامیدی، معنادار است(05/0P<). علاوه بر این، تفاوت معناداری بین دو گروه، در نمره ی کلی مقیاس سبک های زندگی، وجود ندارد(05/0P<). نتیجه گیری: یافته ها آشکار کرد که برنامه های ماهواره می تواند بر معنویت افراد جامعه تأثیرگذار باشد؛ از این رو، باید راهکارهای مؤثری برای کاهش تأثیر مخرب ماهواره، مانند کاهش معنویت، به کارگرفته شود.
۲۴.

رابطه ی خودکنترلی و جهت گیری مذهبی با نگرش به روابط قبل از ازدواج در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رباط کریم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: جهت گیری مذهبی خودکنترلی دانشجو رابطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۱۲۳
سابقه و هدف: امروزه ارتباط قبل از ازدواج یکی از موضوعات مهم جامعه محسوب می شود که می تواند سلامت جوانان را متأثر سازد. از طرفی نقش مذهب و خودکنترلی نیز در بررسی مشکلات بهداشت روانی دارای اهمیت ویژه یی است. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف تعیین ارتباط خودکنترلی و جهت گیری مذهبی با نگرش به روابط قبل از ازدواج انجام شده است. روش کار: در این پژوهش که به روش همبستگی صورت گرفته، 357 نفر از دانشجویان، به صورت نمونه گیری طبقه یی انتخاب شدند و پرسش نامه ی خودکنترلی تانجی، پرسش نامه ی جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسش نامه ی نگرش به روابط قبل از ازدواج با جنس مخالف را تکمیل کردند. داده ها نیز از طریق آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بین خودکنترلی و جهت گیری مذهبی درونی (r= 0/148)، خودکنترلی و جهت گیری مذهبی بیرونی (r= -0/153)، خودکنترلی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= -0/107)، جهت گیری مذهبی درونی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= -0/174) و همچنین جهت گیری مذهبی بیرونی و نگرش به رابطه ی قبل از ازدواج (r= 0/197) در دانشجویان رابطه ی معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، جهت گیری مذهبی و خودکنترلی از عوامل تأثیرگذار بر نگرش افراد به روابط قبل از ازدواج با جنس مخالف است. با بررسی جهت گیری مذهبی و خودکنترلی می توان این نگرش افراد را پیش بینی کرد.
۲۵.

مقایسه ی رضایت زناشویی و هوش اخلاقی و رابطه ی آن با عدم تعهد اخلاقی در مردان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: رضایت زناشویی هوش اخلاقی عدم تعهد اخلاقی مرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۶۲
مطالعه های پیشین نشان داد، عدم تعهد اخلاقی تأثیرهای مخربی بر بُعدهای مختلف سلامت رابطه ی زناشویی، چون صمیمیت و اعتماد بین زوجین، دارد. بنابراین، ضروری است تا عامل های مؤثر در ایجاد عدم تعهد اخلاقی بررسی شود. به نظر می رسد کمبودهای فردی و بین فردی در عامل هایی چون عدم رضایت زناشویی و هوش اخلاقی، زوج ها را در شروع رابطه ی جدید ترغیب می کند. هدف پژوهش حاضر، مقایسه ی رضایت زناشویی و هوش اخلاقی در مردان پایبند به تعهد اخلاقی و ناپایبند به تعهد اخلاقی است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، ازنوع توصیفی- مقایسه یی است. نمونه ی پژوهش حاضر، شامل 100 مرد پیمان شکن و 100مرد غیر پیمان شکن است که از طریق نمونه گیری هدفمند در شهر تهران انتخاب شدند. آن ها به سئوال های سه ابزار پژوهشیِ پرسش نامه ی رضایت زناشویی، شاخص هوش اخلاقی و پرسش نامه ی پیمان شکنی پاسخ دادند. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تی مستقل و نرم افزار Spss نسخه ی 18 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری بین رضایت زناشویی در مردان ناپایبند به تعهد اخلاقی(25/101±53/14) و پایبند به تعهد اخلاقی(72/117±56/15) وجود دارد(t= 7.73, p<0.001). همچنین، هوش اخلاقی به طور معناداری در مردان ناپایبند به تعهد اخلاقی(15/138±72/13) کم تر از گروه مردان پایبند به تعهداخلاقی(28/147±80/11) است(p<0.001, t= 5.04). نتیجه گیری: بر طبق نتیجه ی پژوهش حاضر، رضایت زناشویی و هوش اخلاقی، نقش مهمی در عدم پایبندی به تعهد اخلاقی مردان دارد. از این رو، این متغیرها را باید فاکتورهایی مؤثر در فرایند درمانی پیشگیرانه در نظر گرفت و در بازسازی رابطه درمانگرانِ خانواده و زوج مورد توجه قرار داد.
۲۶.

مقایسه ی هوش معنوی وخودانضباطی پرستاران زن و مرد در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هوش معنوی خودانضباطی پرستاران بخش های ویژه بخش های عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۸۱
برخورداری از هوش معنوی و خودانضباطی تأثیر بسزایی در خدمات رسانی کادر درمانی به بیماران دارد و دارا بودن این ویژگی در پرستاران بخش ویژه از اهمیت بیش تری برخوردار است . بنابراین در این پژوهش به بررسی هوش معنوی و خودانضباطی در مردان و زنان پرستارشاغل در بخش های ویژه و عمومی بیمارستان های شهر تهران پرداخته شده است. مواد و روش ها: مطالعه به صورت توصیفی- مقایسه یی است که بر روی 180 نفر از پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستان های دانشگاهی تهران، به صورت تصادفی- خوشه یی چند مرحله یی انجام شد. برای جمع آوری داده ها، از پرسش نامه ی خودانضباطی و پرسش نامه ی هوش معنوی استفاده شد. در نهایت، تحلیل داده ها با استفاده از واریانس چندمتغیری(MANOVA) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین پرستاران بخش ویژه و عمومی، از نظر هوش معنوی و خودانضباطی وجود ندارد(p<0.05). همچنین، تفاوت گروه های زن و مرد از نظر هوش معنوی معنی دار نیست(p<0.05)؛ اما تفاوت دو گروه زن و مرد پرستار، از نظر متغیرهای خودانضباطی معنی دار است(p<0.05) و زنان از خودانضباطی بالاتری برخوردارند. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه های پژوهش حاضر، می توان گفت که خودانضباطی و هوش معنوی در کار با بیماران در بخش های درمانی، از متغیرهای روان شناختی مؤثر است و در امر آموزش و به کارگماری پرستاران باید به این موردهای خاص، توجه ویژه داشت.
۲۷.

رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اوتیسم جهت گیری مذهبی خودکنترلی کارایی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۴۱
سابقه و هدف: در ﻣﻨﺎﺑﻊ دینی خودکنترلی ﻧﻈﺎمی ﺟﺎﻣﻊ و ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد؛ و ﺑﺮﮔﺮﻓﺘﻪ از ﻧﻈﺎرت ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎل و همچنین نظارت ﻓﺮد ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﺧﻮد اﺳﺖ. از آﻧﺠﺎ کﻪ در آﻣﻮزهﻫﺎی اﺳﻼمی، ﺧﻮدکنترلی ﺟﺎیﮕﺎه ویژه یی در زندگی بشر دارد، ایﻦ پژوهش با هدف تبیین رابطه ی بین کارایی خانواده و خودکنترلی با جهت گیری مذهبی در مادران دارای کودک مبتلا به اوتیسم شهر تهران در سال ۹4-۹5 صورت گرفته است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است. نمونه ی مورد پژوهش شامل ١٠٠ ﻣﺎدر دارای ﮐﻮدک مبتلا به اوﺗﯿﺴﻢ شهر تهران در سال ۹4-۹5 است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به ﭘﺮﺳش نامه های ﺟﻬﺖ ﮔﯿﺮی ﻣﺬهبی آلپورت، ﮐﺎراﯾﯽ ﺧﺎﻧﻮادﻩ ی ﻣﮏ ﻣﺴﺘﺮ و ﺧﻮدﮐﻨﺘﺮﻟﯽ ﺗﺎﻧﺠﯽ پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین خودکنترلی و جهت گیری مذهبی و نیز بین کارایی خانواده و خودکنترلی رابطه ی معناداری وجود داشت (05/0p<)؛ یعنی هر چقدر خودکنترلی بیشتر بود جهت گیری مذهبی افزایش می یافت و برعکس. همچنین با افزایش کارایی خانواده، خودکنترلی نیز بیشتر می شد و برعکس (05/0p<). بین کارایی خانواده و جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی رابطه ی معناداری یافت نشد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بر رابطه ی بین جهت گیری مذهبی و خودکنترلی تأکید دارد. ازاین رو، پیشنهاد می شود که برنامه های پیشگیرانه، آموزش و مداخلات مذهبی و همچنین خودکنترلی بیشتر مد نظر قرار بگیرد.
۲۸.

تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرشِ مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شیوه های فرزندپروری هوش هیجانی نگرش مذهبی و دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۹۶
نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان می تواند متأثر از روند فرزندپروری والدین، تغییر کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی اول شهر اراک(در سال تحصیلی 94- 1393) بوده است. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی شهر اراک بوده اند، که 87 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ییِ چندمرحله یی برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ی هوش هیجانی «شرینگ» و پرسش نامه ی «نگرش مذهبی براهنی» بر روی دانش آموزان؛ و پرسش نامه ی شیوه های فرزندپروری «بامریند» بر روی والدین آن ها اجرا شد. داده های جمع آوری با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون، با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های تحقیق نشان داد، از میان متغیّرهای شیوه های فرزندپروری، شیوه ی فرزندپروری سهل گیر، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی و نگرش مذهبی دارد؛ و شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی دارد. به بیان دیگر، هر قدر شیوه ی فرزندپروری مستبدانه تر باشد، هوش هیجانی دانش آموزان نیز کم تر خواهد بود. همچنین مشخص شد که شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، رابطه ی معنی دار مثبت با نگرش مذهبی و هوش هیجانی دارد. نتیجه گیری: روش فرزندپروری مقتدارنه می تواند به نگرش مذهبی و هوش هیجانی بالای دانش آموزان منتهی شود، در حالی که روش فرزندپروری سهل گیرانه به نگرش مذهبی و هوش هیجانی کم تر منجر می شود.
۲۹.

مقایسه اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی بک بر پرخاشگری و بی مسئولیتی دانشجویان

کلید واژه ها: بی مسئولیتی پرخاشگری تعهد و پذیرش شناخت درمانی بک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۶۷
زمینه و هدف: جوانان اعم از دانشجو در هر جامعه ای سرمایه های فکری و معنوی آن جامعه محسوب می شوند و آینده سازان آن جامعه هستند، بنابراین این افراد هستند که باید در آینده مسئولیت های آن جامعه را بپذیرند. بررسی مسائل خاص جوانان، آموزش موفق و تامین سلامت جسمی و روانی آنان از مهمترین اهداف برنامه ریزان آموزشی دولت است؛ لذا هدف این پژوهش، مقایسه اثربخشی دو روش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و شناخت درمانی بک بر پرخاشگری و بی مسئولیتی دانشجویان بود. روش بررسی: پژوهش حاضر، از نوع پژوهش های نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره و خدمات بهداشت روانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اسلامشهر در نیمسال دوم سال تحصیلی 98-1397 بود.. حجم نمونه به تعداد ۴۵ نفر دانشجو بود که به روش نمونه گیری هدفمند ازجامعه آماری انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه گمارده شدند. هر دوگروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای در معرض آموزش قرارگرفتند. . جهت جمع آوری داده از پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا ۲- فرم و جهت تجزیه و تحلیل از روش اندازه گیری مکرر ترکیبی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو درمان نسبت به گروه درمان موجب بهبود معنادار پرخاشگری و بی مسئولیتی شده اند. همچنین نتایج نشان داد «درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد» بیشتر از «شناخت درمانی بک» بر متغیر «پرخاشگری» مؤثر می باشد اما این تفاوت معنادار نیست؛ درحالی که میزان تأثیر «شناخت درمانی بک» بیشتر از «درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد» بر متغیر «بی مسئولیتی» مؤثر می باشد، که این تفاوت معنادار نیست. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها نتیجه گرفته می شود که درمان گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند بر بهبود پرخاشگری دانشجویان و شناخت درمانی بک بر بهبود بی مسئولیتی آن ها مؤثر واقع شود.
۳۰.

اثربخشی معنادرمانی بر امید به زندگی و کیفیت خواب در سالمندان مقیم مرکزهای شبانه روزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مشاوره ی گروهی معنادرمانی امید به زندگی کیفیت خواب سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۱۲۱
امید نقش به سزایی در مقابله با مشکل های روانی و بیولوژیک در دوره های مختلف زندگی به ویژه دوره ی سالمندی دارد. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر معنادرمانی گروهی بر امید و کیفیت خواب سالمندان است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر، از نوع تحقیق نیمه آزمایشی با پیش و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه ی آماری این پژوهش، مرکز سئول در شهر تهران، در سال 1393 بود و 30 سالمند براساس ملاک های ورود، انتخاب شدند. آن ها در دو گروه آزمایشی و کنترل، به صورت تصادفی شدند. گروه آزمایش، امید درمانی گروهی را در طول ده جلسه (هفته یی یک جلسه، هر جلسه به طور متوسط 75 دقیقه) دریافت کردند. تحلیل آماری با استفاده از تی وابسته و تحلیل کواریانس انجام شد. ابزار تحقیق عبارت بود از: شاخص کیفیت خواب پیتزبورگ، پرسش نامه ی امید به زندگی میلر، پرسش نامه ی معاینه ی مختصر روانی. یافته ها: تفاوت معناداری بین امید به زندگی در سالمندان قبل و بعد از مشاوره ی گروهی وجود دارد(p<0.0.5). در نمرهای میانگین کیفیت خواب سالمندان، قبل و بعد از مشاوره ی گروهی، تفاوت معناداری وجود ندارد(p<0.0.5). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که معنادرمانی تأثیر معناداری بر افزایش امید به زندگی سالمندان دارد، از این رو، می تواند در نقش مداخله گر درمانی، مشکل های روانی مرتبط با نبود معنا و امید در زندگی مورد توجه قرار گیرد.
۳۲.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت تاب آوری در برابر استرس پرستاران کووید - 19

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۲۲۲
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناختی (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 بود. روش : طرح پژوهش حاضر، یک طرح نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل غیر معادل همراه با پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران بیمارستان تامین اجتماعی شهرستان شهریار در سال 1399-1400بود. ۶۰ نفر از پرستاران انتخاب شدند و در سه گروه به طور تصادفی جایگرین شدند. که شامل: 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر فراشناخت، 20 نفر برای برنامه آموزشی مبتنی بر ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت و 20 نفر برای گروه گواه است. از پرسشنامه تاب آوری در برابر استرس کونور و دیویدسون (۲۰۰۳) برای گرد آوری داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج در کل نشان داد که آموزش مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر تاب آوری در برابر استرس پرستاران در همه گیری کووید -19 تاثیر دارد و تاثیر هر دو روش نیز نسبت به مرحله پیش ازمون پایدار بوده است. هرچند پایداری مداخله مبتنی بر درمان فراشناخت (MCT) بیشتر از ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت ارزیابی شده است.
۳۳.

تدوین و اعتباریابی روی آورد مداخله ای یکپارچه نگر برای خودآسیبی بدون خودکشی، دشواری تنظیم هیجان، رابطه مادر - دختری و افکار خودکار منفی دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خودآسیبی بدون خودکشی روی آورد مداخله ای یکپارچه نگر دختران نوجوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۶
زمینه: تاکنون مداخلات متعددی در زمینه خودآسیبی بدون خودکشی به عنوان بحران خاموش مدارس انجام شده است، با این حال پژوهشی که به تدوین و اعتباریابی روی آورد مداخله ای یکپارچه نگر بر خودآسیبی بدون خودکشی و پیامدهای مهم آن بپردازد، یافت نشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی روی آورد مداخله ای یکپارچه نگر بر خودآسیبی بدون خودکشی، دشواری های تنظیم هیجان، رابطه مادر - دختری و افکار خودکار منفی دختران نوجوان انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی دانش آموزان دوره اول و دوم متوسطه دارای خودآسیبی بدون خودکشی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری زنجیره ای 32 شرکت کننده گزینش و به طور تصادفی در گروه های گواه و آزمایش جایگزین شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های رفتارهای خودآسیب رسانی سانسون، ویدرمن و سانسون (1998)، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004)، پرسشنامه افکار خودکار هولون و کندال (1980) و فرم مادر مقیاس رابطه ولی-فرزندی فاین، مورلند و شوبل (1985)، در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که روی آورد مداخله ای یکپارچه نگر بر کاهش دشواری تنظیم هیجان، بهبود رابطه مادر - دختر، کاهش افکار خودکار منفی و کاهش خودآسیبی بدون خودکشی دختران نوجوان مؤثر است (0/05> p ). نتیجه گیری: روی آورد مداخله ای یکپارچه نگر بر متغیرهای پژوهش اثربخش است و می تواند به عنوان مداخله مناسب توسط مشاوران مدارس و درمانگران برای نوجوانان دختر دارای خودآسیبی بدون خودکشی استفاده شود.
۳۴.

رابطه ی تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال در مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: امید تجارب معنوی سرطان مرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۹۸
سابقه و هدف: بیماری سرطان در ایران سومین عامل مرگ و میر افراد تلقی می شود. توجه به متغیّرهای روان شناختی و معنوی در روند بهبودی این بیماری می تواند در کنار مداخله های دارویی از اهمیت بسزایی برخوردار باشد. بنابراین، ایﻦ ﻣﻄﺎلعه با هدف تعیین رابطه ی بین تجارب معنوی و امیدواری با زیستن در زمان حال مردان مبتلا به سرطان شهر تهران در سال 1395 انجام شد. روش کار: روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل مردان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی (ره) و شهدای تجریش شهر تهران در سال 1395 بود که از میان آنها 100 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و مبتنی بر هدف انتخاب شدند. سپس برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های تجارب معنوی اندروود و ترسی، امیدواری اشنایدر و زندگی در زمان حال سپهوند و عرب استفاده شد. داده های جمع آوری شده از طریق روش های آماری تحلیل رگرسیون تک متغیّره و چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل شد. در این پژوهش همه ی مسائل اخلاقی رعایت شده است و نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس یافته های به دست آمده بین امیدواری با زندگی در زمان حال (01/0p<) و نیز بین تجارب معنوی با زندگی در زمان حال رابطه ی مثبت و معناداری وجود داشت (05/0p<). نتیجه گیری: به نظر می رسد درمانگران باید به نقش مثبت منابع روان شناختی و معنوی گوناگونی در پذیرش و بهبودی بیماری سرطان توجه داشته باشند. تجربه ی معنوی که شامل ارتباط با خدا، دعا و دریافت معنویت در زندگی است می تواند به رفتارهای سازگارانه تری در بیماران سرطانی همانند معنادهی به زندگی و تجربه ی زندگی اکنون کمک کند. در نهایت، این منابع می تواند به رشد فردی و قدرت بیمار در بازتعریف او از بیماری یاری برساند.
۳۵.

مقایسه ی هوش معنوی و خودپنداره، در دانش آموزان دختر نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: هوش معنوی خودپنداره دانش آموزان نابینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۸۸
از آنجایی که هوش معنوی و خودپنداره می تواند بر رشد همه جانبه ی دانش آموزان مؤثر باشد؛ در این پژوهش، هوش معنوی و خودپنداره ی دانش آموزان دختر نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم شهر تهران، در سال تحصیلی 94 - 95 مقایسه شده است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع علّی- مقایسه یی است. جامعه ی آماری شامل همه ی دختران نابینا و بینای دوره ی متوسطه ی دوم است که در سال تحصیلی 94 - 95 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. از آنجا که، تعداد دانش آموزان نابین ا 50 نفر بود؛ به دلیل حجم پایین این بخشِ جامعه ی هدف، همه ی دانش آموزان، برای مطالعه درنظر گرفته شدند. بدین صورت که به تعداد متناظر با حجم دختران نابینای درحال بررسی؛ دانش آموزان دختر بینا نیز در پژوهش گنجانده شدند. به 100 نفر انتخاب شده در این پژوهش (بینایان و نابینایان)، افراد نمونه اطلاق می شود. روش نمونه گیری پژوهش حاضر، به صورت نمونه گیری در دسترس بوده است. برای سنجش هوش معنوی، از پرسش نامه ی هوش معنویِ علی بدیع و همکاران (1389) (SI)؛ و برای سنجش خودپنداره، از پرسش نامه ی خودپنداره ی راجرز (1951) (SCQ) استفاده شده است. علاوه براین، تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی؛ و در بخش استنباطی، با آزمون تحلیل آنوا انجام شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: براساس نتایج به دست آمده، بین هوش معنویِ دانش آموزان نابینا و بینا، تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.05). بدین صورت که هوش معنوی در دانش آموزان دختر نابینا، به صورت معناداری، بیشتر از همتایان بینای آنان بود؛ ولی این تفاوت درباره ی خودپنداره ی این دو گروه معنادار نبود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داده که درک و نگرش دانش آموزان نابینا نسبت به توانایی هایشان در سطح بالایی قرار دارد و هم طراز با همتایان بینایشان است.
۳۶.

مطالعه چالش های نوجوانان کم توان ذهنی در کسب مهارت های خودتوانمندی

تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۰۴
زمینه و هدف: ناتوانی پدیده ایست جهانی که در طول تاریخ و در همه جوامع مطرح بوده و است به گونه ای که بر طبق برآورد سازمان بهداشت جهانی 10 درصد از جمعیت جهان را ناتوانان جسمی، ذهنی، روانی و اجتماعی تشکیل می دهند؛ بنابراین بر متولیان و سیاستگزاران کلان حیطه کم توانی افراد ناتوان است که با اتخاذ تدابیر لازم بسترهای مناسبی را جهت ارتقاء سلامت روحی و روانی خانواده های دارای فرزندان با کم توانایی های ویژه را فراهم آورند. از این رو هدف پژوهش شناسایی چالش های نوجوانان کم توان ذهنی در کسب مهارت های خودتوانمندی بود. روش پژوهش: این پژوهش بر اساس ماهیت داده ها کیفی و از نوع نظریه مبنا است. شرکت کنندگان در این پژوهش، متخصصان و دست اندرکاران شاغل در مراکز آموزشی و نگهداری نوجوانان کم توان ذهنی، مادران و مراقبین که به صورت هدفمند در سال 1398 از شهر تهران انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات پژوهش از طریق مصاحبه 35 تا 45 دقیقه ای نیمه ساختاریافته انجام شد و با 15 متخصص و کارشناس و 10 مادر و مراقب به اشباع رسید. اطلاعات پژوهش با روش استرواس و کوربین تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که چالش های موجود در کسب مهارت های خودتوانمندی در نوجوانان کم توان ذهنی را می توان در قالب موضوعات ناآگاهی والدین، عدم پذیرش، محدودیت های اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی – سوء رفتار/ آزاردیدگی، احساس بی کفایتی، ناخودکارآمدی، حمایت های ناکافی تخصصی و رفاهی، نابرابری اجتماعی، عدم ضمانت اجرایی قوانین، نبودن مشاغل مرتبط با ناتوانی، کژ کارکردی های آموزشی و کمبود مربیان خبره دسته بندی کرد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، عدم آگاهی و اطلاعات بسیار کم در خصوص شناخت توانایی ها و پتانسیل های بالقوه این عزیزان در کسب مهارت های خودتوانمندی باعث ایجاد چالش های موجود بر سر راه این عزیزان برای رسیدن به این هدف شده است؛ از این رو توجه ویژه به نوجوانان کم توان ذهنی و بررسی دقیق چالش های پیش رو در جهت توانمند شدن و کسب مهارت، حائز اهمیت است که می تواند منجر به راهکارهایی برای افزایش مهارت های اجتماعی، مهارت های زندگی و در کل خودتوانمندی آنان شود.
۳۷.

اثربخشی مدل غنی سازی خانواده برای کار بر رضایت زناشویی، شغلی و تعارض کار-خانواده مدیران زن متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل غنی سازی خانواده برای کار رضایت زناشویی رضایت شغلی تعارض کار - خانواده زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی مدل غنی سازی خانواده برای کار بر رضایت زناشویی، رضایت شغلی و تعارض کار-خانواده مدیران زن متأهل بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل و طرح پیش آزمون- پس آزمون با پیگیری شش ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه 150 نفر مدیران زن متأهل شاغل در بخش ستادی بانک پارسیان شهر تهران در سال 1400-1399بودند که به همراه همسرانشان تمایل به شرکت در جلسات آموزشی داشتند.تعداد اعضای نمونه 30 زوج بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند(15زوج در گروه آزمایش و 15زوج در گروه گواه). گروه آزمایش به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله مدل غنی سازی خانواده برای کار قرار گرفت.هردو گروه در سه مرحله پیش آزمون،پس آزمون و پیگیری به وسیله پرسشنامه های رضایت زناشویی انریچ مقیاس رضایت شغلی مینوسوتا (MSQ) و مقیاس تعارض کار-خانواده رستگارخالد (1381) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس مختلط اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله غنی سازی خانواده برای کاربر نمره رضایت زناشویی (05/0 > p و 74/60= F) و رضایت شغلی (05/0 > p و 72/69= F) در مدیران زن و همچنین نمره تعارض کار-خانواده (05/0 > p و 17/8= F)، رضایت زناشویی (05/0 > p و 53/18= F) و رضایت شغلی (05/0 > p و 72/69= F) در زوجین و عدم تأثیر مداخله غنی سازی خانواده برای کاربر نمره تعارض کار-خانواده (05/0 < p و 95/0= F) در مدیران زن و پایداری این نتایج در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با عنایت به نتایج به دست آمده از پژوهش، مدیران سازمانی می توانند از مدل آموزشی غنی سازی خانواده برای کار به عنوان یک روش مداخله ای اثربخش جهت بهبود رضایت زناشویی و شغلی مدیران زن متأهل و زوجین و کاهش تعارض کار-خانواده زوجین هر دوشاغل بهره مند شوند.
۳۸.

اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه: یک مطالعه آزمایشی مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مواجهه درمانی روایتی علائم پس آسیبی واکنش پذیری بین فردی عواطف منفی جانبازان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۹۴
یکی از رایج ترین آسیب های ناشی از جنگ، ابتلا افراد به اختلال استرس پس از سانحه است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مواجهه درمانی روایتی بر بهبود علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه می باشد. روش این پژوهش یک مطالعه تک آزمودنی و از نوع AB بود. جامعه آماری را جانبازان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه که در بیمارستان روانپزشکی صدر شهر تهران درسال 1400بستری بوده اند، تشکیل دادند. 4 شرکت کننده با گمارش تصادفی انتخاب شدند که 3 نفر در گروه آزمایش و 1 نفر به عنوان فرد کنترل مشخص شدند. اجرای مداخله به صورت هفتگی و به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد. در این پژوهش از ابزار های، پرسشنامه می سی سی پی، مقیاس عواطف منفی DASS- 21 و مقیاس واکنش پذیری بین فردی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل نموداری، درصد بهبودی بالینی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که درصد بهبودی بالینی معنادار برای هر سه آزمودنی بالای 50 درصد و شاخص تغییر پایا در هر سه آزمودنی بیشتر از 1.96 می باشد و یافته های تحقیق نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین برآورد شده ی نمرات پس آزمون علائم پس آسیبی، واکنش پذیری بین فردی و عواطف منفی در بین دو گروه آزمایش و گواه وجود دارد. ازاین مداخله ی درمانی در جهت بالا بردن سطح عملکرد و کاهش عواطف منفی افراد مبتلا به اختلالات تروما می توان استفاده کرد.
۳۹.

مقایسه اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی مثبت نگر و رویکرد رفتاری تلفیقی بر همدلی و صمیمیت زناشویی زوج های نابارور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوج درمانی مثبت نگر رویکرد رفتاری تلفیقی همدلی صمیمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۶۷
هدف:. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش گروهی زوج درمانی مثبت نگر و رویکرد رفتاری تلفیقی بر همدلی و صمیمیت زوج های نابارور بود. روش پژوهش: روش پژوهش، نیمه آزمایشی یا طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین نابارور مراجعه کننده به مراکز مشاوره و درمانی شهر شیراز در سال 1398 که از بین آنها به شیوه نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر اساس نمونه در دسترس از بین زوجین مراجعه کننده، تعداد 45 انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره جایگزین شدند. برنامه زوج درمانی رفتاری-تلفیقی کریستنسن و همکاران (2010) در 8 جلسه 90 دقیقه ای و زوج درمانی مثبت نگر رشید و سلیگمن (2013) در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت هفتگی اجرا شد اما گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. هر سه گروه در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به پرسشنامه های همدلی جولیف و فارینگتون (2006) و صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون (1983) پاسخ دادند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به کمک نرم افزار SPSS.22 صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد هر دو روش درمانی می توانند همدلی (92/107= F، 001/0>P)، و صمیمیت زناشویی (81/116=F، 001/0>P) را بهبود بخشند، اما آموزش مثبت نگر به شیوه گروهی دارای تأثیر بیشتری بر متغیرهای پژوهش بود (01/0>P). نتیجه-گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش گروهی زوج درمانی مثبت نگر و رویکرد رفتاری تلفیقی بر همدلی و صمیمیت زوج های نابارور موثر است و می تواند بر بهبود مشکلات زوجین نابارور موثر باشد.
۴۰.

Psychological and Social Consequences of Divorce Emphasis on Children Well-Being: A Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: psycho-social Divorce children well-being Systematic review

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۱۹۱
Introduction: Awareness of the consequences of divorce can contribute to conducting effective interventions to reduce the extent of harm to couples taking divorce. To this end, the present study aimed to discover the consequences of divorce based on children well-being through a systematic review of previous studies in the literature. Data sources: Articles addressing the consequences of divorce during the last decade (2011 to 2021) were reviewed in SID, Noormags, Magiran, Ensani, Elsevier, ScienceDirect, and Google Scholar databases. Study selection: All articles published in Persian and English on the consequences of divorce were reviewed. Out of 159 retrieved articles, 38 articles that met the inclusion criteria were analyzed in this study. Results: Divorce consequences were classified into three categories: individual, family, and socio-cultural consequences. Individual consequences of divorce include physical and psychological consequences such as hypochondriasis, depression, anxiety, psychological distress, and aggression, and behavioral consequences are taking sedatives, alcohol and drugs, suppression of sexual instinct, and sexual marginalization. Furthermore, from a familial perspective, children, and paternal family members suffer many consequences. Poor academic achievement, aggression, anxiety, depression, and isolation in children and increased tension and conflict, blame and protest, involvement of others in the paternal family are among the family consequences of divorce. Socio-cultural consequences of divorce include the public negative attitudes, reduction of social relations, and feelings of alienation and financial problems were identified as economic consequences of divorce. Conclusion: Counseling and psychotherapy with couples and child's after divorce helping these them to reducing the negative prosocial consequences.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان