سید مرتضی مردیها

سید مرتضی مردیها

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه علامه طباطبائی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۴ مورد.
۱.

تحول معنایی عقل و عشق در شعر داستانی فارسی و برداشت امروزین (فردوسی، نظامی، مولوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عشق عقل عقل‌ عرفی عقل کلی عشق الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۶۱
عقل و عشق دو اسم معنا هستند و مثل اغلب اسامی معنا، مفهومی کشسان داشتهاند. فیلسوفان و عارفان و شاعرانِ حکیم هرکدام به نوعی در تعریف و تحدید حدود یا تعریض حدود آنها سخن گفتهاند. در قالب یک نگاه بین رشته ای، ادبیات از یک سو، فلسفه (و روان شناسی شناخت)، از سوی دیگر، این مقاله در قالب یک تحلیل محتوای مقایسه ای، سیر تحول معنایی این دو واژه را در شاهنامه، پنج گنج و مثنوی پی می گیرد و از دلیل تفاوت دو مقام گفتار و کردار در اقبال به آنها پرسش می کند. بنا بر آنچه یافته شد، فردوسی عقل و عشق را در معانی نزدیک به عرف عمومی کاربرد آنها به کار گرفته؛ نظامی عشق بشری و زمینی را در اعلی درجه آن توضیح و بازنمایی کرده است و اشارات اولیه و بسط نایافته ای هم به مفاهیمی چون «عقل کلی» و «عقل تحت هدایت وحی» داشته است؛ مولوی در این کار به شکلی شاخص شالوده شکن بوده و معانی معنوی و آیینی به کلی متفاوتی بر این مفاهیم حمل کرده که تا مرز اشتراک لفظی پیش رفته است. در قالب یک تناقض نما، تعابیر مولوی از عقل و عشق، تاحدی به دلیل روش غیراستدلالی آن و دشواری درک و سختی اجرا، در یک فضای گفتاری اشرافیت معنوی محدود شد و کاربرد عمومی و عملی این دو مفهوم به نگاه و نمادپردازی اعتدالی نظامی و به ویژه فردوسی نزدیک ماند؛ در حالی که از حیث اشتهار و احترام ماجرا برعکس این است.
۲.

دولت رفاه و دوگانه ی سوسیال دمکراسی لیبرال دمکراسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دولت حمایت بودجه عمومی برنامه ریزی اجتماعی مالیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۲ تعداد دانلود : ۸۶۱
در دوره ی مدرنیته ی متاخر و بویژه در فاصله میان جنگ جهانی اول و اضمحلال نظام کمونیستی، مهمترین شکاف فعال در نظام حزبی کشورهای دمکراتیک، دوگانه چپ و راست بوده است. غالباً بزرگترین دو حزب رقیب، فارغ از نام های متفاوت، دو گرایش سوسیال دمکراسی و لیبرال دمکراسی را نمایندگی می کرده اند. دعوای این دو جریان بیشتر حول محور اخلاقی و کارکردی بودن یا نبودن اصل وجود دولت رفاه بوده است. پرسش این است که آیا فصل مشترک وضعیت کشورهای دمکراتیک در قرن بیست و یکم (پساکمونیسم) از منظر سازوکار نظام اجتماعی و اقتصادی به نظام ترجیحاتی نزدیکتر است که لیبرال دمکراسی نامیده می شود یا به آنی که ذیل عنوان سوسیال دمکراسی قرار می گیرد؟ در پی تقویت این ایده هستیم که تاحدودی برخلاف قرن بیستم، اینک نگاه علمی تجربی و واقعگرا به سیاست و برنامه ریزی اجتماعی، همگرایی این دو جریان را در قالب عملگرایی افزوده است و اختلافات سنتی نظری و ایدئولوژیک آنان به رغم بقا در سپهر تبلیغات، کارآمدی و جدیت خود را فرو نهاده است. تعارض مالیات / حمایت از یک شکاف ایدئولوژیک به موضوعی برای یک کارشناسی محدود و موقت همگرایی می کند. اصل دولت رفاه مساله نیست، حد آن مورد بحث است و اختلاف در نظر هم در این مورد در قالب نوعی عملگرایی رو به کاهش است.
۳.

تمدن و فرهنگ نقش علّی و معلولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان دریافت خوانش انقادی سریال های سوپ اپرا هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۵۰۹
در گفتار رایج علمی و فکری معاصر، غالباً فرهنگ در جایگاه علت و متغیر مستقلی قرار می گیرد که بسیاری از امور اجتماعی را همچون معلول و متغیر تابع تبیین می کند، اما از این کمتر سخن گفته می شود که فرهنگ خود معلول چه عامل یا عواملی است. به نظر می رسد ترجیح بر این بوده است که فرهنگ مقامی ارجمند داشته باشد که با نقش علّی آن تناسب بیشتری دارد تا موقعیت معلولی. در حالی که فرهنگ از محیط به شدت متأثر است تا جایی که می توان گفت تاحدودی مولود و معلول آن است. فرهنگ یک نرم افزار یا یک ابزار نرم است که در دنباله و تکمله سخت افزار یا ابزارهای سخت به کار رفع بهتر نیازهای بشر می آید. به حکم تأثیر محیط، در فضاهای بدوی تفاوت در محیط طبیعی و جغرافیایی باعث تفاوت فرهنگ ها بوده است و، به سبب همین تأثیر محیط، در فضای مدرن، محیط صناعی و کالبدی در موقعیت علت فرهنگ قرار می گیرد؛ در نتیجه، به سبب همگرایی صنعت و توسعه شهری در جهان، فرهنگ ها هم به تَبَعِ آنها به سمت یک کانون همگرایی می کنند. به این شکل، فرهنگ در معنای قدیم آن یعنی فرهیختگی، که عام و ارزش گذار بود، جایگزین معنای مردم شناختی مدرن آن می شود که با تنوع همراه و از ارزش گذاری و مقایسه گریزان بود.
۴.

اثرات رسانه های نو بر علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علوم انسانی و اجتماعی فضای مجازی شبکه های اجتماعی فعالیت های آکادمیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۱ تعداد دانلود : ۳۷۰
کمتر سپهری از زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، و حتی علمی است که در پی پیدایش و فراگیری اینترنت و دیگر تکنولوژی های اطلاعاتی و ارتباطاتی دستخوش دگرگونی نشده باشد. از میان انبوه حوزه هایی که از دنیای سیبرنتیک اثر پذیرفته است توجه ما در این مقاله به علوم انسانی و اجتماعی ناظر است. پرسش این است که فضای مجازی چه شرایط جدیدی برای علوم انسانی و اجتماعی فراهم کرده است، و این شرایط تا چه پایه برای رشد و توسعه و بهبود این علوم مددکار یا مشکل زا بوده است. طیف برآوردها از مثبت تا منفی گسترده است. با ظهور شبکه های اجتماعی، اکثریت گسترده ای از جامعه که مصرف کننده منفعل وسائط ارتباط جمعی کلاسیک بوده اند به مصرف کننده صاحب نظر یا حتی تولید کننده آماتور تبدیل شده اند. یافته ها حاکی از این است که در این تحول، دو فرایند دمکراتیزاسیون و لیبرالیزاسیون ارتباطات، و فضای مجازی علمی، همچون زیرمجموعه ای از آن، به همراه هم پیش رفته اند. برآوردهای مثبت بیش تر به مورد نخست و برآوردهای منفی بیش تر به مورد دوم منسوب است. با رویکردی تحلیلی، در پی تقویت این ایده هستیم که، همچون در دنیای غیرمجازی، این دو همراه هم اند، هرچند این مانع تلاش برای افزایش سرجمع مثبت آنها نیست.
۵.

علّت یابی های ساده ساز در مواجهات انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رانه های غریزی آموزه های اجتماعی مقصریابی اصناف طبقات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۴۶۲
یکی از رایج ترین فعالیت های ذهنی افراد جست وجوی علل حوادث روزمره است. این فعالیت ممکن است متأثر از برخی رانه های غریزی و روانی و نیز برخی آموزه های اجتماعی به سمت ساده سازی اریب پیدا کند. ساده سازی در علّت کاوی و علّت یابی و تبیین های علّی سهل انگار و اغراق گر در مسائل مختلفی از قبیل بهداشتی، محیط زیستی، اخلاقی، حوادث و غیره، و به تَبَعِ آن ساده سازی در مقصریابی می تواند تاحدودی ناشی از گرایش غریزی به غلبه بر تعارضِ ذهنی (ناسازگاری شناختی) و فرار از رنج ناشی از منسوب کردن حوادث به اتفاق یا به کوتاهیِ خود باشد، و نیز ناشی از پذیرش کلیشه های تعلیلی رایج در جامعه. از منظر پیامد، علّت یابیِ ساده ساز، که لااقل دچار مغالطه جزء و کل است، ممکن است فرد را به رویارویی فکری- احساسی یا عملی با کسانی تحریض کند که علّت یا علّت اصلی (مقصر منفرد یا اصلی) مصائب آنها نبوده اند و از این رهگذر، تصورات و انتظاراتی برای فرد و جامعه ایجاد شود که به رادیکالیسم و بی اعتمادی و درنهایت رنج بیشتر و کارآمدی کمتر منجر شود. این مقاله در پی بررسی برخی شکل های این ساده سازی در مواجهات رایج انتقادی و تحلیلی در ایران امروز است و در پی تقویت ایدهٔ وجود ناسازگاری شناختی و میل به غلبه بر تعارض ذهنی در انگیزه ها، و خطر گسترش انتقاد غیرسازنده و تندروی و بی اعتمادی در عوارض است. محدوده جست وجوی داده ها برشی تصادفی از سایت های خبری-تحلیلی فارسی زبان و عامه پسند در فضای مجازی است که به نظر می رسد بازتابی از نوعی گرایش رایج فرهنگی جامعه را در مورد این موضوع خاص فراهم می کنند.
۶.

ژانر خلقیات: نگاهی تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایرانی جهان سوم خلقیات سطح فرهنگ مفاد فرهنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۶ تعداد دانلود : ۷۵۴
از گذشته تاکنون، برخی خارجی ها و ایرانی ها بر پایه مشاهدات خود درمورد خلق وخو و منش ایرانی سخن گفته اند. این برآوردها که معمولاً بار منفی داشته، به تدریج به ماتریس تبیینی تبدیل شده است؛ به این صورت که گفته می شود بسیاری از کردارهای مشاهده شده در میان ایرانیان ناشی از خلقیات یا فرهنگ ایرانی است. درمورد میزان اعتبار گزاره های مشاهدتی از قبیل «ایرانی دارای فلان خصلت است»، و گزاره های تبیینی مانند اینکه «دلیل فلان وضعیت ایران فلان خصلت ایرانی است»، بحث هایی صورت گرفته است. به ویژه درباره دقیق نبودن برخی از این تعمیم ها و احتمالاً خسارت داشتن پذیرش عام آن ها اظهارنظرهایی صورت گرفته است. مقاله حاضر به نقد منطقی-تحلیلی این نوع گزاره ها می پردازد. براساس این پژوهش، دشواری این امر که چرا و به چه دلیل ایرانی این اوصاف را دارد، حاکی از این است که مشکل اصلی در اثبات شیوع این اوصاف در میان ایرانیان نیست، بلکه معضل اصلی اثبات نبود آن در میان غیرایرانی ها است. در فرضیه مقاله حاضر بیان می شود بیشتر مواردی که به خلقیات ایرانی مشهور است، در حدودی که صحت داشته باشد، به دلیل مفاد فرهنگ ایرانی نیست، بلکه منظور سطح فرهنگ ایران است. این سطح فرهنگ، چه در گذشته و چه حال و به رغم تحولات، اختصاصی به ایران نداشته است و در هر زمان بسیاری ملل دیگر با سطح فرهنگی معادل همراه بوده اند و همان عوارض رفتاری را داشته اند.
۷.

پیچیدگی امور و دشواری تبیین علّی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علت معلول پیچیدگی شبکه تصادف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۴۷۹
معمولاً تبیین علمی برابر با شناخت علل دانسته می شود. برخی به دلایلی در اینْ تردید روا داشته اند، با وجود این به نظر می رسد که هم در تأملات عقل سلیم و هم در بررسی عمیق و تخصصی شناخت، کماکان روال غالب به نفع این فتوا می دهد که ما به ازای درک تبیینی اغلب همان تعلیل یا کاوش علل است، اما علت کاوی و علت یابی کار آسانی نیست. این مقاله در مقام تقویت این ایده است که مشکل اصلی تبیین علّی در دنیای علم بیشتر مشکلی عملیاتی ناشی از دشواری تشخیص شبکه علل است، نه خود اصل علیت و ارزش معرفت شناختی آن. دشواری اصلی تبیین علّی و پیش بینی بردار برآیند، یا تعیین برونداد و معلول نهایی، عمدتاً نهفته در کثرت، تنوع، همکنش، و دینامیزم علل و عوامل دخیل در یک فرایند علّی است، که شبکه ای می سازد که تشخیص و تفکیک و تجمیع و برآورد و محاسبه بردارهای مؤثر در آن اغلب دشوار و گاهی عملاً ناممکن می نماید. رشد کند علم (نه فناوری)، حضور نظریه های رقیب، نگاه احتمالاتی، و تبیین های موقت و مردد و کم توان در علم بیشتر به این دشواری آزمایشگاهی مربوط است تا به مشکل معرفت شناختی اصل علیت.
۸.

افزایش داده ها و پیشرفت علم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۲۷ تعداد دانلود : ۲۹۷
برخلاف آنچه که ممکن است به نظر برسد برخی شاخص ها نشان می دهند که علم از حدود ربع چهارم قرن بیستم به بعد دچار رکود شده است و از کشف های بزرگ کمتر نشانی هست. این در حالی است که این دوره شاهد بیشترین تعداد دانشمند، بیشترین بودجه تحقیقاتی و بیشترین تعداد مقالات علمی در جهان بوده است. افزون براین، انواعی از ابزارهای سخت و نرم جدید، انبوهی از داده های تجربی در عموم رشته ها از میکروفیزیک تا نجوم و از زیست شناسی تا علوم اجتماعی را فراهم کرده اند که علی القاعده باید به رشد علم شتاب بیشتری بدهند. این مقاله با بررسی این شاخص ها از چرایی واقعه می پرسد و بر این نکته متمرکز می شود که انبوهی داده ها مشکل چندانی از رشد علم حل نمی کند؛ زیرا رشد علم در گرو فرضیات آزمون پذیر است و داده های انبوه تر و گرفتن متغیر های بیشتر امکان فرضیه پردازی را دشوار می کند. به دیگرسخن، پشتوانه تجربی همواره کمک کننده به غنای تبیینی نیست، بلکه گاه منافی آن است.
۹.

بازنماییِ اخبار؛ تبیینی شناخت شناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۸۴
بحث بازنمایی در فلسفه شناخت قابل اتساع به بحث دروازه بانی خبر در مباحث رسانه است. این که از نگاه سردبیران خبر چه گزارش هایی ارزش خبری دارند تاحدودی به این جهت می دهد که مخاطبان دنیا را چگونه ببینند. مجموعه خبرهایی که با معیارهای مرسوم برگزیده می شود و مورد تکرار و تأکید قرار می گیرد در محاکات از دنیای واقعی خلل ایجاد می کند. این که دروازه بانی خبر متأثر از عوامل متعددی، از قبیل پول، ایدئولوژی، گرایش سیاسی، روابط قدرت، سفارش سرمایه گذار، و نیز نوعِ نگاهِ ناخودآگاه خبرنگار قرار دارد، به فراوانی مورد اشاره و بحث بوده است. مقاله حاضر در مقام تقویت این فرضیه است که رسانه حرفه ای، که گویی در تعریفِ آن برکناربودن از موارد فوق مفروض است، بنابر اصول حرفه ای گری، که تبعیت از ذائقه مشتری و کسب مخاطب بیشتر از ارکان آن است، نوع دیگری از اخلال در بازنمایی مطابق واقع صورت می دهد: بنابر ذائقه عمومی اخبار حاوی حادثه و هیجان جذاب تر است، و چنین اخباری اغلب اخبار منفی است. با تمرکز و تأکید بر این اخبار، رسانه دنیایی را وامی نماید که بسا بدتر از آنی است که واقعاً هست.  یافته مقاله این است که اریب مزبور جدی و منشأ خطا و خطر است. 
۱۰.

نقش توسعه اقتصادی در تحول فرهنگی؛ عصر پساجنگ در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعدیل سازندگی توسعه اقتصادی تحول فرهنگی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۶۰۳
ظهور دولت سازندگی و برنامه تعدیل و توسعه اقتصادی لیبرالی و نیز تحول کالبدی فضای شهری نقطه چرخشی در تاریخ اخیر ایران بود. از سال 1368 به بعد، رشد سخت افزارهای اقتصادی جایگزین رکود دهه شصت شد. زیرساختهای اقتصادی در سطح کشور، از قبیل کارخانه، پالایشگاه، بندر، بزرگراه... نوسازی و تقویت شد و نهادهای ارتباطی و آموزشی و تفریحی و رفاهی در سطح شهرها ظهور کرد. در پی این تحولات یا به موازات آن، ایران شاهد تحولاتی در تقاضاها و ارزشها و رفتارها و سبک زندگی یا نرم افزارهای فرهنگی شد. مقاله حاضر در پی تقویت این فرضیه است که تحولات اقتصادی نقش علّی و ایجادی در تحولات فرهنگی داشت، و همانطور که فرهنگ در قدیم تاحدود زیادی مولود شرایط محیطی بود، اینک فضای جدید شهری متاثر از توسعه لیبرالی در حکم شرایط محیطی جدید بود. کمابیش به شکلی که در آغاز تمدن صنعتی غرب اتفاق افتاد، سخت افزارهای تمدنی مدرن، نرم افزار فرهنگی متناسب با خود را اقتضا کرد. آنچه طراح و مدیر اصلی این برنامه، هاشمی رفسنجانی، از آن زیر عنوان «توسعه آرام و طبیعی» نام برد، همان توسعه فرهنگی و سیاسی بود که تاحدودی به طور خودبه خود از درون توسعه اقتصادی بیرون آمد.
۱۱.

معنا و مبنای تبیین در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۳۹۵
فلسفه علوم اجتماعی، همچون فلسفه علوم طبیعی، با پرسش از معنای علم و مفاد و معیار تبیین و توضیح علمی آغاز می شود. پرسش اصلی مقاله حاضر این است که «تولید علمی، در حوزه علوم اجتماعی، دقیقاً در پی چیست؟ به تعبیر دیگر، در یک توضیح و تبیین علمی در پی معلوم کردن چه مجهولی هستیم؟» به طور معمول، دست کم سه پاسخ به این پرسش داده می شود: علت، دلیل، و معنا. در این مقاله ضمن توصیف، تحلیل، و نقد هریک از این پاسخ ها، که مکتبی در فلسفه و روش شناسی علم محسوب می شوند، سعی می کنم نشان دهم که هیچ یک از این موارد، نمی تواند به داعیه غلبه مطلق در امر تبیین وفا کند، که البته این امر به معنای برابری ارزش آن ها نیست. فرضیهݘ مقاله حاضر این است که توضیح علّی، توضیح دلیلی، و توضیح معنایی، هم از منظر تحلیل نظری و هم در روال غالب عالمان علوم اجتماعی، به ترتیب، دارای بیشترین اهمیت و کارآمدی در امر تبیین علمی هستند.
۱۵.

مبانی فلسفی فمینیسم رادیکال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فمینیسم ایدئولوژی سیاست سلطه فمینیسم رادیکال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸۵ تعداد دانلود : ۲۰۱۲
بخشی از جنبش دفاع از حقوق زنان، از نیمة قرن بیستم به بعد، تمایلات رادیکال از خود نشان داد و به نقد بنیادین گفتار مسلطی پرداخت که آن را علت اصلی فرودستی زنان می‌دانست. این علت از نگاه آنان، نظام مردسالاری بود که ریشه در روابط سلطة مرد/ زن در درون خانه داشت، و از اینجا به روابط سلطه در دنیای اقتصاد و سیاست می‌رسید. فمینیسیت های رادیکال در این موضع خود از گفتار فلسفی- سیاسی مطرح در نیمة قرن، یعنی نئومارکسیسم و نئوفرویدیسم، متأثر بودند. این مکاتب که با تأکید بر عنصر فرهنگ به جای اقتصاد، بیطرفی و واقع‌نمائی علم و اعتبار آداب و رسوم رایج را مورد تردید قرار دادند، و اغفال را صفت مهم نظام سرمایه‌داری دانستند، سرمشقی برای فمینیسم رادیکال شدند. مقالة حاضر در پی تقویت این فرضیه است که همانطور که دیدگاه های شالوده‌شکن کسانی مثل بنیامین و مارکوزه به‌ویژه در باب سیاست، به سبب ماهیت زیر و زبرکنندة خود، شانس اندکی برای تحقق داشت و به زودی جای خود را به اصلاح‌طلبی دهة هفتاد سپرد، فمینیسم رادیکال، به‌ویژه ربطی که میان تعریف از امر سیاسی و وضع زنان مطرح می‌کند، هم سرنوشتی متفاوت نمی‌تواند داشته باشد.
۱۶.

جنس فلسفی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۷۹
پرسش اصلی مقالة حاضر این است که جنس فلسفی گزاره‌های حقوق بشری (مثلاً موجود در اعلامیة حقوق بشر یا متون نظیر آن) چیست و حقوق و تکالیف یا باید و نباید‌های موجود در آن، از منظر نظری به چه پشتوانه‌ای مستند است. فرضیة مقاله این است که استناد حقوق بشر به طبیعت، استدلالی است از لحاظ نظری غلط اما علت دوام آن این بوده که عملاً مفید انگاشته شده است؛ حقوق بشر، در تحلیل نهائی، به چیزی به جز توافق مصلحت‌جویانة عقلا مستند نیست و نتواند بود. نظریة قراردادی- اجماعی مورد دفاع این مقاله، یونیورسالیسم حقوق بشر را به نوعی ماهیت متمرکز انسان‌شناسانه، با دو وجه تمایلات مشترک غریزی (متعلق به عموم) و صوابدیدهای مشترک عقلی (خاص عموم جوامع رشد یافته با معیارهای گستره و عمق آموزش و رفاه و تأمین اجتماعی) مستند می‌کند. این مقاله به روش تحلیلی نوشته شده است.
۱۹.

فمینیسم و فلسفه اگزیستانسیالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اِگزیستانسیالیسم فمینیسم خود/دیگری، زن/ مرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵۲ تعداد دانلود : ۱۶۶۳
مقاله حاضر، با استفاده از یک مطالعه کیفی-مقایسه ای ژرفانگر، به بررسی ریشه های اگزیستانسیالیستی بعضی نوشته های فمینیستی میانه قرن بیستم، هم چون آثار دو بووار، دیلی، رودر، بارتکی، و اتکین سون، می پردازد و مشابهت دغدغه ها و شیوه ها، یا به عبارت دیگر، هم سویی ارزش ها و روش های فلسفه اگزیستانسیالیسم و فمینیسم متفکران نام برده را نشان می دهد. مبنای نظری پژوهش حاضر بر این است که فمینیسم، بیش از آن که مکتبی تفسیری باشد، مکتبی تغییری و تابع ایدئولوژی های مختلفی است که برنامه تغییر داشته اند؛ بنابراین شناخت و نقد روایت های مختلف فمینیسم، بدون یافتن و سنجیدن مکتب هایی که این روایات به آن ها متکی است، از عمق کافی برخوردار نخواهد بود. فرضیه پژوهش نیز بر آن است که یکی از مهم ترین این مکتب ها، اگزیستانسیالیسم است و فمینیسم اگزیستانسیالیستی، به عنوان مقدمه فمینیسم رادیکال، نیز همانند اصل فلسفه اگریستانسیالیسم، به دلیل جذابیت های این فلسفه اوج گرفت و به دلیل نااستواری ها و ناکارآمدی های آن دچار فتور شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان