حسین اسکندری
مدرک تحصیلی: دانشیارگروه روان شناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران |
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۳۳ مورد از کل ۱۳۳ مورد.
هویت فردی چگونه در ما شکل می گیرد؟ (2): معمای یکپارچگی در برابر چندپارگی خود
نویسنده:
حسین اسکندری
حوزه های تخصصی:
از زبان روزمره کمک بگیریم: استعاره و تغییر دوران درمانی
نویسنده:
حسین اسکندری
حوزه های تخصصی:
هویت فردی چگونه در ما شکل می گیرد؟ (1)
نویسنده:
حسین اسکندری
حوزه های تخصصی:
تأثیر متقابل فرهنگ و آسیب شناسی روانی
نویسنده:
حسین اسکندری
حوزه های تخصصی:
"مقایسه استعاره های به کار رفته توسط افراد افسرده و مضطرب کلینیک های شهر تهران با افراد عادی در مورد "
حوزه های تخصصی:
"بررسی همه گیرشناسی مشکلات رفتاری دانش آموزان 18 - 7 ساله شهر تهران "
نویسنده:
شهرام محمدخانی حسین اسکندری
حوزه های تخصصی:
مقایسه روایت های زندگی افراد افسرده و مضطرب با افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: افسردگی اضطراب روایت زندگی
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه نحوه روایت زندگی توسط افراد افسرده و مضطرب مراجعه کننده به درمانگاه های بهداشت روان شهر تهران با گروه غیر بالینی بود. «روایت» مفهوم اساسی شخصیت در رویکرد روایت است. در این پژوهش، سه مفهوم عاملیت، مشارکت همدلانه و روایت رهایی بخش در روایت ها بررسی شد.
روش: در این مطالعه مقطعی – تحلیلی برای انتخاب نمونه (هفت فرد افسرده، پنج فرد مضطرب و پنج فرد غیر بالینی که حداقل تحصیلات آنها دیپلم بود و بین 20 تا40 سال داشتند) از آزمون Scl-90-R و تشخیص روانشناس یا روانپزشک استفاده گردید. روایت ها به شیوه مصاحبه نیمه ساختار یافته داستان زندگی مک آدامز گردآوری و داده ها با استفاده از تحلیل محتوا و تحلیل واریانس یکطرفه بررسی شد.
یافته ها: گروه غیر بالینی نسبت به گروه مضطرب و گروه اخیر نسبت به گروه افسرده به طور معنی داری از روایت های رهایی بخش بیشتری استفاده کردند. عاملیت در گروه غیر بالینی از دو گروه دیگر بیشتر بود و در مشارکت همدلانه تفاوتی بین آنها نبود.
نتیجه گیری: وجود تفاوت در روایت ها بیانگر آن است که بررسی روایت ها می تواند به عنوان یک ابزار تشخیصی مورد توجه قرار گیرد. محتوای روایت افراد غیر بالینی، رهایی بخش؛ افراد مضطرب، امیدواری نسبی همراه با ابهام (که عاملیت آنها را کاهش می داد)؛ و افراد افسرده، ناامیدی و تابع جبر زمان بودن بود.
بررسی و مقایسه پایگاه های هویت در میان دختران و پسران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
حسین اسکندری زهرا شکرایی
کلید واژه ها: هویت منزلت تبعیت جو سردرگمی منزلت هویتی هویت بحران زده منزلت هویت یافته
حوزه های تخصصی:
موضوع هویت، از مهمترین مسائل مربوط به زندگی انسان است. نخستین بار، این مسئله توسط اریک سون مورد توجه قرار گرفت. مارشیا پایگاه های هویتی را مطرح کرد و پس از آن تلاش های محققان به ایجاد ابزاری تازه برای بررسی پایگاه های هویتی منجر شد.
پژوهش حاضر، به بررسی و مقایسه ی دانشجویان زن و مرد از نظر قرارگیری در پایگاه های هویتی می پردازد.
روش مطالعه، روش علّی - مقایسه ئی، و جامعه ی مورد پژوهش، همه ی دانشجویان دانشگاه های وابسته به وزارت فرهنگ و آموزش عالی در شهر تهران است. نمونه ی انتخابی، 500 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی است، که از میان 5 دانشگاه انتخابی، بر اساس آمار پذیرفته شدگان سال تحصیلی 78 -77، با در نظر گرفتن نسبت دانشجویان دختر و پسر و ظرفیت پذیرش هر دانشگاه، در بر گیرنده ی 158 مرد و 247 زن است.
ابزار پژوهش، پرسش نامه ی سنجش علّی منزلت هویت من (EOM-ELS2) است که در مورد دانشجویان ایرانی اجرا شده و ضریب اعتبار آن به دست آمده است. علاوه بر شاخص های آمار توصیفی مربوط به جنس، سن، رشته ی تحصیلی، دانشگاه، و محل دیپلم گرفتن، برای آزمون فرضیه های مربوط به رابطه ی جنسیت و سن با پایگاه های هویتی، آزمون مجذور کای دو طرفه در سطح 5 به کار گرفته شد. برای آزمون فرضیه های مربوط به تفاوت و انواع هویت در هر یک از گروهای دختران و پسران به تنهایی، از آزمون مجذور کای یک طرفه استفاده شد.
تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، میان جنسیت و انواع هویت، تفاوتی معنادار نشان نداد و فرضیات مبنی بر وجود اختلاف میان دختران و پسران، تأیید نشد. متغیرهای رشته ی تحصیلی، محل تحصیل و محل دیپلم گرفتن نیز، با انواع هویت، رابطه ای معنادار نداشت. فرضیه ی مربوط به وجود رابطه میان سن و قرارگیری در منزلت های هویتی، تنها در حیطه ی منزلت های هویتی درون فردی تأیید شد. افزون بر این، در مقطع سنی 25 تا 30، بیشترین میزان هویت یافتگی نسبت به دو گروه دیگر وجود داشت. میان هر یک از گروه های دختران و پسران، به تنهایی، تفاوت میان انواع هویت معنادار است. نکته ی مهم در هر دو گروه، بالا بودن درصد بحران زدگی در برابر سایر منزلت ها است. میزان هویت یافتگی نیز از درصد بالایی برخوردار نیست. در میان گروه مردان، میزان دنباله روی از دیگر هویت ها کم تر بود.
هنجاریابی آزمون آمادگی اعتیاد به منظور شناسایی افراد مستعد سوء مصرف مواد در بین دانشجویان دانشگاه های تهران
کلید واژه ها: هنجاریابی تحلیل عامل استعداد اعتیاد MMPI – 2 عوامل خطرساز اعتیاد اعتراف به مصرف مواد
حوزه های تخصصی:
تحقیقات اخیر با استناد به مطالعات جامع و الگول نشان داده است که در کنار افراد وابسته به یکی از انواع مواد مخدر، تعداد قابل توجهی از افراد را می توان یافت که از نظر شخصیتی مستعد اعتیاد به مواد مخدر هستند.
پژوهش حاضر نیز با امعان نظر به این تحقیقات و با هدف آماده سازی و بررسی ارزش تشخیصی سه خرده مقیاس پذیرش اعتیاد (AAS)، استعداد اعتیاد (APS) و می بارگی مک اندرو(MAC.R) ازفرم بلند آزمون چند وجهی شخصیتی مینه سوتا (MMPI-2) در مورد سوء مصرف مواد طراحی شده است که پس از مطالعه مقدماتی (Pilot Study) به صورت مشترک و در قالب یک فرم 90 سوالی تنظیم و بر روی 108 معتاد داوطلب درمان و همچنین 500 دانشجو که به روش نمونه گیری طبقه ای و تصادفی ساده از چهار گروه آموزشی پزشکی، هنر، فنی و مهندسی و علوم انسانی در سطح دانشگاه های تهران انتخاب شده بودند، اجرا و پاسخ به سوال زیر مورد بررسی قرار گرفت:
1. آیا بین مصرف مواد و نمره حاصل در مقیاس سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد؟
2. آیا بین جنسیت و نمره حاصل از مقیاس آمادگی سوء مصرف مواد رابطه وجود دارد؟
3. آیا بین نمرات گروه های آموزشی (هنر، فنی و مهندسی، پزشکی و انسانی) در مقیاس آمادگی اعتیاد رابطه وجود دارد؟
بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، مقیاس مورد سنجش، توانایی تفکیک معتادان را از سایر اقشار جامعه، تعیین موارد سوء مصرف مواد و تفکیک گروه های پر خطر را دارد و نیز محاسبه آلفای کرونباخ نشان میدهد که مقیاس هایAAS MAC.R, و APS به ترتیب حائز بیشترین توان هستند.
همچنین نتایج حاصل از تحلیل عوامل به روش تأییدی، سه عامل را مشخصکرد که به ترتیب، عامل A ( Addiction) ، N (Neurosis) و E (Emotional) نامگذاری شدند.
تفاوت های ماهوی کودکان و نوجوانان/ گزارش کامل دوازدهمین نشست فرهنگی انجمن نویسندگان کودک و نوجوان
حوزه های تخصصی:
بررسی تحول مفهوم خدا در کودکان 4 تا 12 سال
بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و تنبلی اجتماعی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
تعداد بازدید :
۳۶۹
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رفتار شهروندی سازمانی و تنبلی اجتماعی کارکنان است. رفتار شهروندی سازمانی به-عنوان رفتاری مفید و موثر برای بهره وری سازمان و تنبلی اجتماعی به عنوان رفتاری غیرسازنده و ضدبهره وری، مورد مطالعه قرار گرفته است. روش پژوهش، کلیه کارشناسان یک شرکت آلومینیوم سازی بودند که از این تعداد، 127 نفر به عنوان نمونه معرف جامعه و با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. برای اندازه گیری رفتار شهروندی سازمانی و تنبلی اجتماعی کارشناسان، پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ارگان و کانوسکی (1996) و پرسشنامه تنبلی اجتماعی حسینی (2008)، مورد استفاده قرار گرفت که از اعتبار و پایایی مطلوبی برخوردار بودند. مولفه های رفتار شهروندی سازمانی (نوع دوستی، وجدان کاری، تواضع، فضیلت شهروندی و جوانمردی) به عنوان متغیر پیش بین و تنبلی اجتماعی به عنوان متغیر ملاک، در قالب یک فرضیه اصلی و پنج فرضیه فرعی مطرح گردیدند. نتایج با استفاده از روش همبستگی تحلیل شد. نتایج حاکی از رابطه معنادار بین مولفه های رفتار شهروندی سازمانی از جمله نوع-دوستی، وجدان کاری (وظیفه شناسی)، تواضع، فضیلت شهروندی و تنبلی اجتماعی بود؛ اما بین جوانمردی و تنبلی اجتماعی رابطه ای یافت نشد. نتایج نشان داد که شناخت رابطه این دو متغیر و پیش بینی آن ها به سازمان ها کمک می کند تا به این واسطه برای افزایش رفتارهای شهروندی سازمانی و کاهش تنبلی اجتماعی مجهز شوند و با جلوگیری از اتلاف منابع و نیرو، عملکرد خود را بهبود ببخشند.
کلیدواژههای مرتبط
روانشناسی علوم تربیتی علوم اجتماعی تاریخ مدیریت علوم اسلامی ادبیات حقوق مطالعات زنان زبان شناسی فلسفه و منطق