علیرضا نیکویی

علیرضا نیکویی

مدرک تحصیلی: استادیار بخش تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اصفهان
پست الکترونیکی: alireza_nikouei@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۱ مورد.
۲۱.

باز نگری ِریشه وساخت فارسیِ سه واژه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن ریشه شناسی واژه های دخیل صهر صک اوزار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 399 تعداد دانلود : 424
ماهیت متفاوت زبان عربی که زبانی اشتقاقی است ازجهت اشتمالش بر الگوهای آوایی و قالب های صرفی خاص وتغییرات بابهای فعلی وصیَغِ اسمی-اعم از مشتقات و جمع های مکسّر و دیگر ساختها- سبب می شود که واژه های بیگانه/دخیل، گاه چنان دستخوشِ تحول وتنوع می شوند که خاستگاه و ریشه هایِ آنها و مسیرهای دگرگونی صرفی و مفهومی شان پوشیده بمانَد و ردیابی اصل و فرع واژگان برای محقق دشوار شود. از دیرباز کسانی چون جوالیقی، سیوطی، خفاجی و دیگر زبانشناسان و لغویان درباره واژگان اقتباسی و وضع تحول و تعریب آنها تحقیقات ارزشمندی را به میراث گذاشتند. پژوهش های دقیق و روشمند خاورشناسان درباره زبان عربی، زبان قرآن وواژه های دخیل درقرآن، از نیمه دوم سده نوزدهم ضمن بهره گیری از میراث گذشتگان، اشتباهات نظام مند و روشمند آنها را نشان داده اند و تحولی بنیادی در علوم ریشه شناسی و تبارشناسی واژه های قرآنی، ایجاد کرده اند. یکی از پژوهش های ارجمند دراین حوزه، کتاب «آرتورجفری» است که ازحیث روش شناسی ؛ دقیقتر و از جهت تعداد واژه های دخیل، بسیار چشمگیراست. وی بیست وهفت واژه ی قرآن را فارسی دانسته است. در چند دهه اخیر کتب و مقالات بسیاری دراین باب نوشته شده است. با اینهمه به نظر می رسد که بررسی های موجود درباره ی سه واژه ی «صِهْر، صَکّ و اَوْزار» ناقص و اشتباه است. سیطره ی سنت واژه شناسی، سنت ترجمه و تفسیر و شباهت هایِ رهزنِ شکلی و وزنی و دیگر ویژگیها، اسباب این اشتباهات اند. سعی ما دراین تحقیق این است که با مرور فرهنگها و ترجمه ها وتفاسیر و تامل درساخت این واژه ها وجوه مغفول آنها را باز می نماییم.
۲۲.

تدوین الگوی منطقه ای کشت محصولات زراعی و باغی در استان اصفهان: رویکرد برنامه ریزی ساختاری چند هدفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان اصفهان برنامه ریزی منطقه ای آب آبیاری برنامه ریزی ساختاری چند هدفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 589 تعداد دانلود : 476
اهمیت و ضرورت برنامه ریزی منطقه ای کشت را می توان ناشی از لزوم استفاده بهینه از ظرفیت های تولید منطقه ای و ارائه راهکارهایی جهت نیل به توازن عرضه و تقاضا در تصمیم گیری ها و تخصیص منابع تولید کشاورزی دانست. مطالعه حاضر به معرفی الگوی فراگیر برنامه ریزی منطقه ای کشت محصولات کشاورزی پرداخته که یکی از زیر مجموعه های رویکرد برنامه ریزی ساختاری چند هدفه (MOSP) بوده و اهداف متفاوتی همچون اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی به صورت مجزا و توأم مورد توجه قرار گرفته است. محدوده مطالعاتی عبارت از اراضی قابل کشت زراعی و باغی در محدوده تقسیمات سیاسی-جغرافیائی ۲۳ شهرستان واقع در استان اصفهان در سال ۱۳۹۳ بود. نتایج نشان داد که در گروه های اصلی غلات و علوفه کاهش محسوسی در سطح زیرکشت بهینه مدل چند هدفه به ترتیب به میزان ۳۲ و ۵۸ درصد رخ داده است. افزایش سطح زیرکشت گروه محصولات باغی به میزان ۳۸ درصد در الگوی بهینه مدل چند هدفه از دیگر موارد مهم در تحلیل نتایج بود. در مجموع جهت نیل به اهداف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی ذکر شده در این مطالعه در قالب یک برنامه ریزی چند هدفه کاهش ۳۷ درصدی سطح زیرکشت در استان اصفهان اجتناب ناپذیر است. دست آوردهای این اقدام کاهش مصرف آب آبیاری به میزان ۱۰ درصد، افزایش سود ناخالص به میزان ۲۴ درصد و افزایش تولید به میزان ۱۰ درصد می باشد. با توجه به اینکه در طرح برنامه ریزی ساختاری الگوی کشت اهدافی متفاوت و گاهاً متضاد مورد نظر بوده و ایجاد مصالحه بین اهداف مورد نظر در مدل برنامه ریزی ساختاری چند هدفه امکان پذیر است، لذا استفاده از آن برای تصمیم گیرندگان توصیه می شود.
۲۳.

نقد رهیافت های فلسفی به شعر حافظ

نویسنده:

کلید واژه ها: پرسش فلسفی حکمت شعر حافظ فلسفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 202 تعداد دانلود : 630
رابطه ی فلسفه و ادبیات به طورعام و فلسفه و شعر به طورخاص، عیمق تر و پیچیده تر از آن است که در بادیِ امر به چشم می آید. شِلگل شعر را فلسفه ی جلی و فلسفه را شعرِ خفی می دانست. دیلتای بر رابطه ی تنگاتنگ شعر و فلسفه تاکید می-کرد. کریچلی از «فلسفه» به مثابه «شاعری» یاد می کند. فلاسفه ای چون هیدگر و گادامر، بر اشعار شعرایی چون گوته، هولدرلین، ریلکه، تراکل و دیگران شرح و تفسیر نوشته اند. هگل زیر تاثیرِ گوته بود. از آن طرف، شاعرانی چون گوته به فلسفه و آثار فیلسوفان توجه داشتند. گوته، شاگرد هِردر بود و نیچه، گوته را ستایش می کرد و زیر تاثیر او بود. بازتاب اندیشه های فلسفی در شعر شاعران، چنان بود که حتی برخی از شاعران بزرگ را «فیلسوف- شاعر» می نامند. در جهان شرقی و در ایران نیز ماجرای پیوند فلسفه و حکمت با شعر، کم وبیش از همین قرار است. گرچه نه از فلسفه، تلقی واحدی وجود دارد و نه تلقی از فلسفه در غرب و شرق یکسان است؛ اما می توان به پرسش ها و مبانی و سرمشق های مشابه دست یافت. یکی از شاعرانی که اهل فلسفه، توجهی ویژه به شعر او داشته و دارند، حافظ است. این توجه گاهی به اعتبار وجوه فلسفی خودِ شعر حافظ است و گاهی به اعتبار نحوه ی مواجهه ی مفسران و نوع رهیافت آن ها به شعرش. کسانی چون هومن، رحیمی، موحد، آشوری، شایگان، داوری و فردید، از منظر فلسفی به شعر حافظ نگریسته اند. بسیاری از نوشته هایی که داعیه ی شرح و نقد فلسفی دارند، عملا وجه و اعتبار فلسفی ندارند، یا در حد استخدام واژگان فلسفی متوقف شده اند. دراین مقاله کوشیده ایم که ضمن مرور مواجهه ی فلسفی و کلامی مفسران و شارحانِ قدیم با شعر حافظ (دوانی و دارابی و...)، بر رهیافت های فلسفی جدید متمرکز شویم و به نقد آن ها بپردازیم.
۲۶.

هواداری و جنسیت؛ تحلیل گفتمان هواداری زنان از فوتبال در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هواداری فوتبال زنان گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 530 تعداد دانلود : 729
زمینه و هدف: تحلیل های جامعه شناسانه از ورزش، سویه های جنسیتی حاکم بر این پدیده اجتماعی را به قدر کفایت مورد تاکید قرار داده اند. با چنین رویکردی «هواداری فوتبال» برای زنان در وضعیتی که از حضور و تماشای مستقیم آن در ورزشگاه ها منع شده اند، به مثابه یک «مسئله اجتماعی»درخور تحلیل، در مقاله حاضر بررسی شده است. هدف نوشته، شناسایی شیوه بازنمایی سوژه زن در نظم گفتمانی و سلسله مراتب جنسیتی مسلط در گفتمان طرفداری از فوتبال در ایران، و به یک معنا توصیف، فهم و تفسیر گفتمان هایی است که درنسبت با مسئله ی «طرفداری زنان از فوتبال» وجود دارد. روش شناسی: این پژوهش، پژوهشی است کیفی مبتنی بر تحلیل متن. چارچوب تحلیلی حاکم بر داده های تحقیق نظریه تحلیل گفتمانِ لاکلائو و موف است. داده های حاصل از مصاحبه ها، گزارش ها، اظهارنظرها، و هر متن مرتبط به موضوع تحقیق، با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی و استراتژی نمونه گیری نظری/قصدمند، از میان متن های مرتبط با هواداری زنان از فوتبال و حضور زنان در ورزشگاه ها مورد تحلیل قرار گرفت. واحد تحلیل «گفتمان» و واحد مشاهده «متن» است. متن های انتخابی از سایت های برترین-ها، عصر ایران، پویش، خبر آنلاین، پارسینه، تابناک، هم صدا، کاپ، صفحه ی اینستاگرام ترانه علیدوستی و حانیه (از هواداران زن که به ورزشگاه راه یافته است) بود. یافته ها: نتایج پژوهش در سه سطح به شناسایی گفتمان دینی-سیاسی، گفتمان بین المللی و گفتمان حاضر در حوزه مدنی انجامید؛ ب گفتمان عینیت یافته یا همان گفتمان دینی-سیاسی با طرح هویت زن مسلمان به دنبال نفی شکل های دیگر زنانگی بوده و اصولاً طرفداری از فوتبال را برای زنان منتفی می داند.
۲۷.

حرکت استعاری خیامیت؛ تبیین چرخش گفتمانی از «ترکیب طبایع تا ترکیب پیاله»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیامیت ترکیب طبایع - ترکیب پیاله رتوریک گسست گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 537 تعداد دانلود : 652
خیامیت به مثابه یک گفتمان به تدریج در طول سه قرن (از قرن هفتم تا نهم هجری) شکل گرفته و با نقاط عطف تاریخی و اقلیمی علامت گذاری و در ساختی دیالوگی و دیالکتیکی برساخته شده است. واکنش شدید شریعت مداران به شیوه استدلال، پرسش و نوع استعارات رباعی مشهور «ترکیب طبایع» بیانگر این است که خیامیت با پرسش های فلسفی در دوره هژمونیک شدن گفتمان شریعت مدار آغاز شده است. شکل گیری رباعی «ترکیب پیاله» به دنبال رباعی «ترکیب طبایع» (جانشین سازی کوزه/ پیاله با طبایع/ بدن و چرخ کوزه گری با چرخ و فلک) حاکی از حرکتی استعاری است که می خواهد پرسش های فلسفی کلامی را به مقولات زیبایی شناختی تبدیل کند. با شکل گیری این استعاره بنیادی، در طول چند قرن رباعیات بسیاری ساخته می شود. با این نگاه، می توان مسئله «رباعیات سرگردان» و جست وجوی «رباعیات اصیل» را که مباحثی مستحدث و برخاسته از ایدئولوژی های معاصر و زاده ذهن انسان مدرن اند، به گونه ای دیگر تحلیل کرد. درواقع رباعیات سرگردان، به مثابه مکانیسمی دفاعی، با چشم پوشی از مؤلف اثر، به مؤلف گفتمانی روی می آورد و رباعیات سرگردان از بازی دال های دو گفتمان رقیب خبر می دهد. در این نوشتار، با ردیابی سفرِ جفت رباعی «ترکیب طبایع» و «ترکیب پیاله» به مثابه حرکتی استعاری و گزارش مواجهه چهار گروهِ شریعت مداران و کلامیان، مورخان، شاعران، و تدوین کنند گان و مجموعه سازان رباعیات خیام با این جفت رباعی، تلاش می شود گسست ها و تحولات سه قرن خیامیت نشان داده شود. آنچه که بر رباعیات خیامی در طول چند قرن افزوده شده است، درواقع از الگوی بازی حاشیه و متن پیروی می کند. تاریخ خیامیت تاریخ مواجهه تخیل جمعی با استعاره هایی است که پرسش های متناقض را تولید می کنند. خیامیت با انباشت تفسیرها، جوابیه ها، نظیره سازی ها، تکثیر سلولیِ استعاره ها و تولید استعاره ها علیه استعاره های دیگر ساخته شده است. اگرچه می توان با جست وجوی درزمانی استعاره های گفتمان خیامیت به پرسش های خیامی نزدیک شد، رابطه عمر خیام با رباعیات نه رابطه مؤلف با اثر، بلکه رابطه شخصیت مفهومی با گفتمان است.
۲۸.

آسیب شناسی کاربرد استعاره در فرایند نظریه پردازی فرمالیسم مکانیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه پردازی تفسیر ماهیت کارکردها و کژکارکردهای استعاره ماشین فرمالیسم مکانیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 694 تعداد دانلود : 173
ارمغان نظریه های ادبی تحلیل نظام مند ماهیّت ادبیات است. نخستین مرحله از تکامل فرمالیسم روسی «فرمالیسم مکانیکی» یا «فرمالیسم تقلیل گرایی» نام دارد. این نظریه در ژرف ساخت اندیشگانی خود برای تبیین ماهیت ادبیات از اسم انگاشت «ادبیات ماشین است» بهره می برد. هر چندتبیین ماهیّت ادبیات از طریق استعارهماشین زمینه بروز خلاقیت و تسهیل در توضیح و تبیین نظریه را برای نظریه پرداز فراهم می کند ولی پژوهش های معاصر نشان می دهد که استعاره ها فرایند ادارکی نظریه پرداز و در نتیجه فرایند مطالعه موضوع و فرمول بندی نهایی نظریه را نیز تحت تأثیر قرار می دهند و به نوبه خود در بحث انتقال نظریه ادبی به سایر فرهنگ ها، کژکارکردهایی نیز خواهند داشت. چرا که ادراک هستی شناختی، معرفت شناختی و روش شناختی همه فرهنگ ها از حوزه مفهومی استعاره «ماشین» یکسان نیست. ازین رو، شاهد ظهور نوعی مطالعات فرمالیستی در زبان های مقصد، مانندزبان فارسی هستیم که تلقی خاصی از روش شناسی فرمالیستی دارند. بنابراین این نوشتار در صدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی کارکردها و کژکارکردهای استعاره ماشین را در تبیین ماهیت اثر ادبی در فرایندنظریه پردازی فرمالیسم مکانیکی و نیز انتقال آن بررسی کند. برای این منظور ضمن بررسی ریشه های فکری و اندیشگانی اندیشه جهان ماشینی به نقش تقلیل گرایی دکارتی در شکل گیری سطوح مختلف نظریه فرمالیستی می پردازیم و سپس بر پایه علل اربعه ارستویی به مقایسه ماشین و ادبیات می پردازیم و تفاوت های ادراکی «ماشین» را در زبان های روسی، انگلیسی و فارسی به شکل مختصر بررسی می کنیم. بررسی ها نشان می دهد که تبیین ماهیت ادبیات بر مبنای استعاره مکانیکی، در مرحله نظریه پردازی موجب شده است نظریه پرداز در فرمول بندی نظریه برای رسیدن به یک روش شناسی خلاق و سازگار با اثر ادبی ناکام بماند، و در مرحله انتقال نیز تفسیر و کاربست آن با نوعی بدفهمی مواجه شود.
۲۹.

بهینه سازی مبادلات آب مجازی در الگوی کشت منطقه ای استان اصفهان با استفاده از الگوهای برنامه ریزی چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرانه آب تجدید پذیر شاخص فالکن مارک تنش آبی استان اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 813 تعداد دانلود : 781
تجارت آب مجازی به عنوان یک راهکار جدید در دسترسی به منابع جهانی آب، توجه مجامع مختلف جهانی را جلب کرده و اختصاص سهم 90 درصدی بخش کشاورزی در این تجارت لزوم توجه ویژه به آن را نمایان ساخته است. مطالعه حاضر با هدف بهینه سازی مبادلات آب مجازی در 23 شهرستان واقع در استان اصفهان صورت گرفت. به این منظور، یک الگوی منطقه ای کشت چندمعیاره با توانایی برنامه ریزی نقل و انتقال محصولات تولیدی طراحی و اجرا شد. نتایج نشان داد که استان اصفهان در الگوی کشت جاری 7/118 میلیون مترمکعب خالص صادرات آب مجازی داشته و اجرای الگوی چندمعیاره منجر به 8/17 میلیون مترمکعب خالص واردات آب مجازی شده است. بنابراین، بهبود خالص واردات آب مجازی مقدار 5/136 میلیون مترمکعب بوده که این میزان، بهینه سازی مبادلات را نشان می دهد. در این راستا، شاخص سرانه آب تجدیدپذیر (فالکن مارک) با میانگین  119 مترمکعب در سال توسط الگوی چند معیاره بهبود یافت. نتایج حاصل می تواند کمک شایانی به مدیران تصمیم گیرنده در زمینه بهینه سازی مبادلات آب مجازی داشته باشد. از این منظر می توان به تعیین دقیق خالص مبادلات آب مجازی منطقه ای به کمک انتقال محصولات کشاورزی به جهت مقابله با توزیع زمانی و مکانی نامناسب نزولات جوی در استان اصفهان اشاره نمود.
۳۰.

منفیت و نقد سنّت با تکیه بر سنّت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت عرفان منفیت نقد عدم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 397 تعداد دانلود : 707
نحوه ای که امروزه از سنت پرسش می شود و در آن اندیشه می رود، بی بنیاد (groundless) است. بی بنیادی شاخصه دوگانه سنت یا تجدد است. در حالی که بنیاد اصیل، به واسطه تجربه دقیقه «نفی» بنیادی مغاکی/ عدمی است. رویکردهای بی بنیادی چون «هرمنوتیک رمانتیک، تاریخ گری، بنیادگرایی و سنت گرایی» سنت را امری سپری شده فهم می کند در حالی که «هرمنوتیک فلسفی، تاریخ مندی و سنت مندی» سنت را گذشته حاضر در اکنون می دانند. این رویکردها مستلزم قائل شدن به بنیاد و سرآغاز مغاکی/ عدمی و محدث، فهم زمان به مثابه تکرار گذشته در حال و وجود به مثابه وجود پیشِ دست و در نتیجه مبتنی بر وقت، نقد و احضار هستند. در سنت اسلامی نخستین جرقه های این مواجهه اصیل را می توان در نقد حقیقتِ آفاقی و سنتِ فرادست و تأکید بر کشف و شهود از سوی جریان تصوف و عرفان ردیابی کرد. عارفان حقیقت رویکرد خویش به سنت را «نقد» می دانستند که امری مقدم بر ارزیابی است و به فراخوانی وجودی حاضر اشاره دارد.
۳۱.

معرفت و موقعیت های مرزی در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی یاسپرس معرفت موقعیت مرزی اضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 517 تعداد دانلود : 729
برخلاف تصور رایج که متون عرفانی را فاقد گزاره های معرفتی و فلسفی می داند، گزاره ها و مبانی شناختی و فراشناختی به وفور در متون عرفانی، به ویژه مثنوی مولوی به چشم می خورد. مولوی از نقش شاکله ها، ذهنیت ها و موقعیت ها در شکل گیری شناخت آدمی آگاهی دارد.اگرچه این مکتب اگزیستانسیالیسم بود که نخستین بار تجربه های وجودی را مفهوم سازی کرد، از آن زمان که بشر وجود داشته است، خود را درگیر آن ها یافته است. متفکرانی مانند مولوی، از این تجربه های وجودی سخن گفته اند. از دیدگاه مولوی، شناخت ما از خود و جهان شناختی براساس اعتباراتی است که آن ها را قطعی و جزمی می پنداریم، اما با قرارگرفتن در موقعیت هایی درمی یابیم که چندان قابل اطمینان نیستند. او برای نشان دادن بی اعتباری شناخت و ذهنیت های مشروط، غالباً شخصیت های داستان های خود را در وضعیتی شکننده، بحرانی و مرزی قرار می دهد تا به محک تجربه وجودی، عزیمت ها و شاکله های نادرست و منفی آن ها که بدیهی، طبیعی و معتبر جلوه می کنند، دستخوش واسازی و دگرگونی شوند. در این موقعیت های مرزی (به تعبیر یاسپرس) و تجربه اضطراب ناشی از آن ها، تکیه گاه های اعتباری و تصورات قالبی انسان ها فرومی ریزد و امکان تجربه ها و منظرهای نو همچون امکان تجربه فراسوی محدودیت ها یعنی تعالی و هستی در خود شکل می گیرد.
۳۲.

نظریه ستیزی و نئوپراگماتیسم در اندیشه استیون نَپ و والتر بن مایکلز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ستیزی کلان نظریه خوانش انتقادی استیون نَپ والتر بن مایکلز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 917 تعداد دانلود : 358
امروزه یکی از بنیادی ترین و بحث برانگیزترین مباحث نظری در حوزه نقد ادبی اجتناب از کلان نظریه در خوانش های ادبی است. نظریه پردازان برجسته این حوزه که با عنوان نئوپراگماتیست ها شناخته می شوند، تری ایگلتون، استنلی فیش، استیون نَپ و والتر بن مایکلز نام دارند و تأکیدشان بر این است که امروزه مسیر نقد و نظریه از اهداف اولیه خود در اوایل قرن هجدهم درجهت ارتقای عدالت اجتماعی منحرف و به بت واره ای تبدیل شده است که به خودی خود جامعه سلسله مراتبی را تقویت و بازتولید می کند. در دهه 1980م، شاهد اوج مباحث و خوانش های نظری در قلمروی مطالعات ادبی بودیم؛ اما در همین دهه مباحث ضدنظری و نظریه به اوج خود می رسد و آرای نَپ و مایکلز را یکی از بیانیه های کلیدی خود بر می شمرد. نَپ و مایکلز معتقدند که مباحث نظری از انفصال مباحثی تجزیه ناپذیر مانند معنا نیت، زبان کنش گفتار و نظریه عمل به وجود آمده و مسبِب پیدایش «تجارت نظری» شده اند. از نظر این دو منتقد با توجه به اینکه دغدغه های مربوط به نویسنده مسائلی «تجربی» اند، واکنش نظری به این مسائل نه تنها راهکاری ارائه نمی کند، بلکه صرفاً یک «اغوای نظری» است. در این مقاله سعی شده است تا با مرور فشرده آرای متفکران درباب نظریه و مفاهیم هم بسته آن، مانند ضدنظریه، فرانظریه و پساتئوری، به طور خاص به اندیشه های این دو پرداخته شود، واکنش ها به آن ها و خطاهای موجود در استدلالشان مرور گردد و در پایان نیز پیام مقاله نَپ و مایکلز برای جامعه ادبی کشورمان مورد بررسی قرار گیرد.
۳۳.

مرور انتقادیِ کتب نقد ادبی در زمینه آبشخورهای نقد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کتب نقد ادبی دستگاه های مفهومی مفهوم سازی سنت مندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 671 تعداد دانلود : 739
تقریباً همه مولفان کتُب نقدِ ادبی درایران ازاستاد زرینکوب تا متاخّران(شمیسا، امامی، غلامحسین زاده، درگاهی، بشردوست، شایگان فر و...) همه یا بخشی ازکتاب خود را به بررسی آثار، منابع و آبشخورهای «نقد ادبی درگذشته» اختصاص داده اند. به رغم منظرها و رویکردهای مختلف مولفان، با مقایسه و جمع بندی مطالب این کتب درباب گذشته نقد ادبی در ایران می توان به یک آرشیو ِمحدود و مشخص برپایه « ذخیره ذهنی مشترک » دست یافت. این آرشیو معین و در حقیقت گفتمانی با تفاوت های نه چندان چشمگیر، محدود است به کتبی چون «قابوس نامه، چهارمقاله، ترجمان البلاغه، المعجم، حدائق السحر، معیار الاشعار، بهارستان، یا تذکره ها (تذکره الشعرا، لباب الالباب، آتشکده آذر، تذکره نصرآبادی و...) یا «نقد شاعران بر یکدیگر که عمدتا بر پایه تفاخر، رقابت، حسادت و یا تعارفات» رقم خورده است مانند ستایش شهید و رودکی از شعر یکدیگر یا جدال لفظی و مقابله عنصری با غضائری یا طعن فلان شاعر بر دیگری . مولفان درباب دسته بندی و گونه شناسی انواع نقد درگذشته نیز غالبا به رویّه مشابهی عمل کرده اند و به نقدهای «لفظی و لغوی، بلاغی، شکلی/ صوری، سرقات ادبی و توارد، نقد ذوقی و فنی» اشاره کرده اند. درباب تعلیل بی رمق بودن و فقر نقدِ ادبی درگذشته نیز با استدلال ها و دلایل مشابهی مانند طرح نظریه های «معطوف به استبداد ایرانی( قاضی مرادی و سیف و ...)، انسداد و انحطاط، فروکش کردن خردگرایی، طرد گفت وگومندی، رواج بینش اشعری گری، رونق تصوف و تفکر شاعرانه و بینش شهودی» مواجه می شویم. دراین مقاله می کوشیم تا از رهگذر نقد مبانی و مفروضات و قراردادهای نانوشته این کتب و پیش کشیدن تاملات انتقادی کتب نقد و نظریه ادبی غربی و نوع مواجهه غربی ها با میراث خود و مقایسه اش با مواجهه منتقدان ما با نقدِ ادبی به مثابه امری تک افتاده، به نقد این آرشیو بپردازیم. تاریخ نظریه و نقد ادبی غربی از یونان تا اکنون، گواه حرکت کوچگرانه و انتقالِ استعاری نظریه ها و مفاهیم از حوزه ای به حوزه ای دیگراست. توجه به متون کلامی- فلسفی، اصولی، تفسیری، عرفانی به مثابه دستگاه های فکری ای که به مقولاتی چون « معنا، لفظ، زبان، زمان، فهم، تاویل، نص، تمثیل، تجربه، وجود، جمال، معرفت، اخلاق و سیاست » پرداخته اند می تواند فضاهای جدیدی را بگشاید و شبکه گسترده نقد را به مثابه کنشی فرهنگی و تاریخی بازنماید.
۳۴.

کاربرد حدنگاری اراضی کشاورزی در تدوین الگوی کشت جامع و عملیاتی مزارع: مطالعه موردی در استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حدنگاری برنامه ریزی ریاضی چندهدفه الگوی کشت برنامه ریزی آبیاری اصفهان (استان)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 252 تعداد دانلود : 148
حدنگاری اراضی کشاورزی می تواند به طراحی الگوی کشت عملیاتی برای هر مزرعه کمک کند و برنامه ریزی تولید، نظام توزیع محصولات کشاورزی و مدیریت بهینه آب و خاک را در راستای راهبردهای جامع و کلان کشاورزی کشور به همراه داشته باشد. در مطالعه حاضر، با بهره گیری از مدل برنامه ریزی ریاضی چندهدفه، از روش حدنگاری اراضی کشاورزی برای تدوین الگوی کشت جامع و عملیاتی مزارع شهرستان شهرضا واقع در استان اصفهان در قالب یک ساختار سامان ه ای پشتیبان تصمیم استفاده شد. با توجه به گستردگی اطلاعات و لزوم پردازش آنها و همچنین، دسترسی سریع و دقیق به نتایج حاصل از اجرای مدل برنامه ریزی، ساختار سامان ه ای یادشده تلفیقی از پایگاه داده های توصیفی و مکان دار، بستر برنامه نویسی و بسته نرم افزاری بهینه سازی برای حل مدل و ایجاد گزارش های لازم بود. نتایج نشان داد که در مدل چندهدفه، با وجود کاهش سطح زیر کشت برای گروه محصولاتی چون غلات و جالیز به ترتیب به میزان 37 و 8 درصد، میزان تولید غلات تنها 27 درصد کم شده و تولید جالیز 70 درصد افزایش داشته و این افزایش بهره وری تولید به دلیل استفاده از نوع واریته، مدیریت کشت، روش آبیاری و تناسب اراضی هر محصول در هر مزرعه در ساختار برنامه ریزی مطالعه حاضر تحقق یافته است. با توجه به ایجاد جزئیات الگوی کشت برای هر مزرعه از طریق اطلاعات حدنگاری، استفاده از نتایج مطالعه برای برنامه ریزی آبیاری و کنترل برداشت از منابع آب زیرزمینی در محدوده مطالعاتی توصیه می شود.
۳۵.

بررسی و مقایسه لذّت و شادی از منظر ابن سینا، مولوی و حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لذت شادی ابن سینا مولوی حافظ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 31 تعداد دانلود : 46
این مقاله برآن است که لذت و شادی را از منظر نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا، دانشمند بزرگ ایران اسلامی و جهان (علم، فلسفه و منطق، طب و حکمت). با اشعار مولوی شاعر بزرگ ایران و دنیا به عنوان یک عالم عارف و اندبشمند متفکر در اندیشه اسلامی و حافظ، شاعر و غزل سرای بزرگ قرن هشتم بررسی و مقایسه نماید. با عنایت به اهمیت مسئله و تأثیر هر سه اندیشمند در بحث علم، فلسفه و عرفان اسلامی تحقیق در این مورد ضروری می نمود. با این فرضیه که زبان عرفان ابن سینا در نمط هشتم با زبان مولوی در دیوان شمس و مثنوی و غزلیات حافظ در دیوانش مشابهت معناداری دارد به این سؤال مهم پاسخ می دهیم که آیا زبان مولوی و حافظ در اشعارشان با ابن سینا درباره لذت و شادی چگونه است؟ ما با آوردن مستندات به روش تحلیلی-توصیفی از نمط هشتم اشارات و تنبیهات ابن سینا و اشعار مولوی در دیوان شمس و مثنوی و غزلیاتی از دیوان حافظ به این نتیجه رسیدیم که اشعار مولوی در دو اثر بزرگ فوق الذکر و غزلیات حافظ با مفاهیم نمط هشتم اشارات و تنبیهات در مورد لذت و شادی و مترادفات آن تشابه معناداری دارد.
۳۶.

مواجهه در (غیاب!)؛ اصول اساسی دیالوگ میان نظریه های ادبی نامتجانس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ادبی بوطیقای تطبیقی دیالوگ نظریه های نامتجانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 184 تعداد دانلود : 471
چالش نظریه هراسی و نظریه باوری پس از دو دهه، نزد برخی وارد گفتمانی شده است که می توان از آن با نام «گفتمان انتفادی» مطالعات تطبیقی بوطیقای فارسی یاد کرد. این گفتمان، مطالعات تطبیقی ادبیات های نامتجانس فارسی و غرب را به چالش می کشد و می کوشد با نفی ماهوی و مبنایی این قِسم پژوهش ها، موجودیت و ماهیت آنها را انکار کند. برخی از غربی ها به دیگر ادبیات ها به عنوان یک نیروی محرکه می نگرند که می تواند شکاف نظریه ادبی معاصر را پُرکند. شرقی ها نیز این پژوهش ها را فرصتی برای کسب هویت ادبی نظری ازدست رفته و برگشت به گفتمان ادبی جهانی می دانند. هرچند گفتمان انتفادی به شیوه ای نامعتدل درصدد نفی پژوهش های تطبیقی نظری است ولی با این حال موارد موجهی نیز طرح می کند که توجه به آنها برای انجام چنین پژوهش هایی بایسته است و ضرورت تبیین یک دستورالعمل ویژه برای دیالوگ نظریه های ادبی نامتجانس را نشان می دهد. همسو با این هدف این پژوهش با رویکرد توصیفی انتقادی، اصول اساسی دیالوگ نظریه های نامتجانس شآن کینگ را نقد و بسط می دهد. آنچه ایشان به عنوان چهار اصل اساسی دیالوگ استقلال گفتمان، برابری گفتمان، ایضاح دوجانبه و اصل جست وجوی نقاط اشتراک با حفظ تمایز و مکمل های دوجانبه ناهمگونی میان نظریه های ادبی نامتجانس وضع می کند، دستورالعملی کاربردی است که بوطیقای تطبیقی را می تواند وارد مرحله تازه ای از دیالوگ سازد.
۳۷.

توبه و تطهیر گفتمانی در خیامیّت پیشامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیامیت پیشامدرن توبه ی گفتمانی تطهیر گفتمانی تحلیل گفتمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 273 تعداد دانلود : 858
خیامیّت یک منظومه ی گفتمانی است که در آن سه گفتمان لاادری گرا، شریعت مدار و تصوف، به شکل «درون گفتمانی» با هم مجادله و مناظره می کنند. آن چه این مجادله ی چند رویه را در جامه ی گفتمانی یکسان پیوند می دهد، انتساب آن به شخصیتی مفهومی و پارادوکسیکال به نام عمرخیام است. عنصر «توبه» یکی از مهم ترین عناصر اشتراکی گفتمان شریعت مدار و تصوف است. این عنصر در خیامیّت پیشامدرن، منشأ انواع ساخت ها، تأویل ها و افسانه های گفتمانی شده است. با توجه به انواع روایت ها، نشانه ها و افسانه های گفتمانی و همچنین دیالوگ هایی که بین رباعیات خیام وجود دارد، توبه ی گفتمانی را می توان در خیامیت پیشامدرن به عنوان یک عنصر ساختار آفرین دانست و ساخت گفتگومدار، چندبُعدی، و متکثر و متناقض رباعیات را تبیین کرد. هدف این مقاله آن است که با طرح «توبه و تطهیرگفتمانی» در برساختِ «خیامیت پیشامدرن» اولاً گسست های این گفتمان را نشان دهد و ثانیاً با تأکید بر این گسست ها، هم نسبتِ گفتمانی عمرخیام را با «خیام گفتمانی» تبیین و هم برساخته بودن این گفتمان را با نگاهی به منابع تاریخی و سنت خیام پژوهی، توصیف و تحلیل کند. روش: مقاله از روش تحلیل انتقادی گفتمان و رویکردساخت گرایی برای دست یابی به هدف خود بهره می گیرد. نتایج پژوهش: تصور پیوستاری ازگفتمان خیامیت و یکپارچه دیدن آن، مانع از شناخت درست این گفتمان و تحلیل دقیق آن می شود؛در مقابل، قول به گسست های تاریخی و تنازع گفتمانی دراین باره می تواند به فهم برساختی بودن روایت یک دست از خیام چنان که در تصحیح ها، تحلیل ها، زندگینامه ها و شروح دیده می شود کمک کند.  
۳۸.

ادبیات اقلیت ها و تردید در مسیحیت به عنوان فراروایت رستگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسیحیت ادبیات اقلیت ها فراروایت رستگاری لوگوس واسازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 226 تعداد دانلود : 340
این مقاله به بررسی نوع مواجهه نویسندگان اقلیت پسا استعماری با مسیحیت می پردازد. مسیحیت در طول تاریخ با فراروایت رستگاری و تولید روایت های استعماری عملاً در نقش نهادی ایدئولوژیک به دنبال باز تولید و تقویت گفتمان غالب استعماری به منظور نهادینه سازی فرمانبرداری و ایجاد سوژه های رام و منقاد در مستعمره بود. با ظهور دوران پسا استعمار و متعاقباً پیدایش گفتمان اقلیت ها، فراروایت مسیحیت به تدریج «اعتبار» خود را از دست رفته دید و «تردید» ها نسبت به ژست خیرخواهانه آن افزایش یافت. نویسندگان ادبیات / گفتمان اقلیت تعاریف جدیدی از مسیحیت به دست دادند. آن ها خواستار جدایی مسیحیت استعماری از لوگوس بودند و نتیجتاً آن را از فراروایت رستگاری تا مرز فراروایتی سیاسی از طریق ایجاد مدلول های واسازانه برای مسیحیت تنزل دادند. مقاله پیش ِرو خوانشی لیوتاری-دریدایی از گفتمان مربوط به مسیحیت اقلیت ها به دست می دهد و واکنش های مختلف مقاومت آنها را بررسی می کند و گفتمان های بدیل و رقیب را که در اَشکال پناه به دیگر فراروایت ها، بازگشت به دامان مسیحیت و احیای آیین ها و مذاهب بومی تبلور می یابد مورد ارزیابی قرار می-دهد.
۳۹.

مدیریت منابع آب حوضه آبریز قره سو استان گلستان در شرایط خشکسالی و حفظ محیط زیست: کاربرد نظریه بازی همکارانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه بازی همکارانه حوضة آبریز قره سو خشکسالی مدیریت منابع آب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 643 تعداد دانلود : 594
با توجه به تغییرات اقلیمی و لزوم حفاظت از محیط زیست به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک، اتخاذ سازوکاری جدید برای تخصیص عادلانه منابع آب کمیاب و منافع حاصل از آن بین ذی نفعان ضروری است. در مطالعه حاضر، برای بررسی مدیریت منابع آب در شرایط خشکسالی و کمیابی آب در حوضه آبریز قره سو در استان گلستان، از چارچوب نظریه بازی همکارانه استفاده شد و گردآوری داده های مورد نیاز برای طراحی مدل به شیوه پیمایشی و تکمیل پرسشنامه در سال زراعی 97-1396 صورت گرفت. همچنین، برای بررسی تمایل ذی نفعان به شرکت در ائتلاف و تعیین میزان پایداری آن، از شاخص قدرت لامان و شاخص پایداری استفاده شد. نتایج نشان داد که با دستیابی به همکاری کامل، منافع کل حوضه افزایش می یابد. افزون بر این، بررسی شاخص پایداری نشان داد که در مجموع، در سناریوهای خشکسالی، ائتلاف بزرگ بر اساس نش هارسانی نسبت به ارزش شاپلی نوکلئولوس پایدارتر است. در نتیجه، باید همکاری بین ذی نفعان در قالب شوراهای هماهنگی حوضه برای حفاظت از زیست بوم و حفظ منافع اقتصادی حوضه در شرایط کمیابی آب افزایش یابد. راه حل های نظریه بازی همکارانه و شاخص های پایداری مورد بررسی در مطالعة حاضر نشان دهنده اهمیت ترکیب رفتار راهبردی ذی نفعان در طراحی سیاست های قابل قبول و پایدار برای کاهش اثرات خشکسالی در حوضه بود. از این رو، توصیه می شود که از راه حل نش هارسانی برای بازتوزیع منافع حاصل از همکاری بین ذی نفعان موجود در حوضه استفاده شود؛ به دیگر سخن، شایسته است توزیع منافع بین ذی نفعان در حالت همکارانه بر اساس وزن های نسبی صورت گیرد که بر مبنای بیشینة تقاضای آب بران در حالت عدم همکاری محاسبه می شود.
۴۰.

تطور مفهوم طبیعت از یونان باستان تا دوران معاصر، با تاکید بر وجوه فلسفی و سیاسی جنبش رمانتیسیسیم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 540 تعداد دانلود : 840
مفهوم و معنای طبیعت، به رغم ظاهر ساده، روشن و قابل فهم آن، مفهومی غامض و پیچیده است و در طول تاریخ راه طولانی و پرپیچ وخمی را پیموده است. «طبیعت (فوسیس و بعدها، نیچر)» در فرهنگ یونانی در نسبت با لوگوس، اروس، کاسموس، خائوس، تراژدی، میمسیس، پوئسیس، تِخنه، پراکسیس، دیالکتیک، امپریا و پایدیا طرح و فهم می شود. حوزه های گوناگون مطالعات اسطوره، تاریخ، فرهنگ ، جامعه ، اقتصاد و سیاست، فلسفه، هنر و ادبیات، و بسیاری از علوم، به حسب تلقی هایی که از طبیعت دارند امور، پدیده ها و مواجهات خود را طرح می ریزند و صورتبندی می کنند. بازنمایی طبیعت در همه ساحَت های دانش بشری، همواره مبتنی بر دوگانه های مفهومی و استعاری در باب طبیعت (استعلایی/ درون ماندگار، داینامیک/ استاتیک، مکانیکی/ ارگانیکی، الهیاتی/ ماتریالیستی، دترمینیستی/ اُکازیونالیستی و جاندار/ بیجان) بوده است. با نظر به آراء فلاسفه و متفکران آلمانی، فرانسوی، انگلیسی و امریکایی دهه های آخر قرن هجدهم و قرن نوزدهم، به جرات می توان گفت که بارزترین و پیچیده ترین تلقی از طبیعت در جریان عظیم رمانتیسیسم شکل گرفته است. مفهوم طبیعت در مکتب رمانتیسیسم مفهومی چندلایه و عمیق است. فروکاستن جنبش، بل انقلاب بزرگ رمانتیسیسم به مکتب ادبی و هنری، از طرفی و برجسته کردن ویژگی هایی چون ارتجاع، ضدیت با خردگرایی، روشنگری و تمدن، ستایش مالیخولیا و رنج و بیماری از طرف دیگر، سبب سرکوب وجوه ارزشمندی از رمانتیسیسم شده است که اینک در فرایند «بازگشت امر سرکوب شده» -به تعبیر لاکلاو- خود را باز می نمایانند. رهیافت ما در این پژوهش فلسفی و سیاسی است. سعی ما بر آن بود تا این دو نوع مواجهه را در مفهوم بنیادی طبیعت به هم برسانیم؛ یعنی علاوه بر وجوه زیبایی شناختی طبیعت، بنیادهای فلسفی و زمینه های سیاسی ِکانونی شدن طبیعت و نسبتش با دیگر مفاهیم رمانتیسم مانند فردیت، سوبژکتیویته و جهت گیری ضدسرمایه داری را نشان دهیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که رمانتیسم با هوشمندی تمام، پاره های مختلفی از آراء فلاسفه و متفکران را که سازگار با جوهر و جهت گیری خود دیده، جذب کرده است و  با ایده ی «رمانتیک کردن جهان» و «فهم جهان به مثابه اثرِ هنری» به دنبال برون شو از معضلاتی بود که تمام عرصه های فلسفی، معرفتی، اخلاقی، زیبایی شناختی و سیاسی را در برگرفته بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان