علیرضا نیکویی

علیرضا نیکویی

مدرک تحصیلی: استادیار بخش تحقیقات اقتصادی، اجتماعی و ترویج کشاورزی، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان اصفهان، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، اصفهان
پست الکترونیکی: alireza_nikouei@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۱ مورد از کل ۵۱ مورد.
۴۱.

تطور مفهوم طبیعت از یونان باستان تا دوران معاصر، با تاکید بر وجوه فلسفی و سیاسی جنبش رمانتیسیسیم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۶۵
مفهوم و معنای طبیعت، به رغم ظاهر ساده، روشن و قابل فهم آن، مفهومی غامض و پیچیده است و در طول تاریخ راه طولانی و پرپیچ وخمی را پیموده است. «طبیعت (فوسیس و بعدها، نیچر)» در فرهنگ یونانی در نسبت با لوگوس، اروس، کاسموس، خائوس، تراژدی، میمسیس، پوئسیس، تِخنه، پراکسیس، دیالکتیک، امپریا و پایدیا طرح و فهم می شود. حوزه های گوناگون مطالعات اسطوره، تاریخ، فرهنگ ، جامعه ، اقتصاد و سیاست، فلسفه، هنر و ادبیات، و بسیاری از علوم، به حسب تلقی هایی که از طبیعت دارند امور، پدیده ها و مواجهات خود را طرح می ریزند و صورتبندی می کنند. بازنمایی طبیعت در همه ساحَت های دانش بشری، همواره مبتنی بر دوگانه های مفهومی و استعاری در باب طبیعت (استعلایی/ درون ماندگار، داینامیک/ استاتیک، مکانیکی/ ارگانیکی، الهیاتی/ ماتریالیستی، دترمینیستی/ اُکازیونالیستی و جاندار/ بیجان) بوده است. با نظر به آراء فلاسفه و متفکران آلمانی، فرانسوی، انگلیسی و امریکایی دهه های آخر قرن هجدهم و قرن نوزدهم، به جرات می توان گفت که بارزترین و پیچیده ترین تلقی از طبیعت در جریان عظیم رمانتیسیسم شکل گرفته است. مفهوم طبیعت در مکتب رمانتیسیسم مفهومی چندلایه و عمیق است. فروکاستن جنبش، بل انقلاب بزرگ رمانتیسیسم به مکتب ادبی و هنری، از طرفی و برجسته کردن ویژگی هایی چون ارتجاع، ضدیت با خردگرایی، روشنگری و تمدن، ستایش مالیخولیا و رنج و بیماری از طرف دیگر، سبب سرکوب وجوه ارزشمندی از رمانتیسیسم شده است که اینک در فرایند «بازگشت امر سرکوب شده» -به تعبیر لاکلاو- خود را باز می نمایانند. رهیافت ما در این پژوهش فلسفی و سیاسی است. سعی ما بر آن بود تا این دو نوع مواجهه را در مفهوم بنیادی طبیعت به هم برسانیم؛ یعنی علاوه بر وجوه زیبایی شناختی طبیعت، بنیادهای فلسفی و زمینه های سیاسی ِکانونی شدن طبیعت و نسبتش با دیگر مفاهیم رمانتیسم مانند فردیت، سوبژکتیویته و جهت گیری ضدسرمایه داری را نشان دهیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که رمانتیسم با هوشمندی تمام، پاره های مختلفی از آراء فلاسفه و متفکران را که سازگار با جوهر و جهت گیری خود دیده، جذب کرده است و  با ایده ی «رمانتیک کردن جهان» و «فهم جهان به مثابه اثرِ هنری» به دنبال برون شو از معضلاتی بود که تمام عرصه های فلسفی، معرفتی، اخلاقی، زیبایی شناختی و سیاسی را در برگرفته بود.
۴۲.

خوانش و تحلیل لاکانی حکایت «شهریار و برادرش شاهزمان»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهریار شهرزاد روان کاوی لاکان هزارویک شب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
امروزه مطالعات بینارشته ای و نقد روان کاوانه، افق های تازه ای به روی پژوهشگران گشوده است. قصّه های هزارویک شب تاکنون در اشکال گوناگونی مورد ارزیابی قرار گرفته اند، اما جنبه روانکاوی قصه ها کمتر موردتوجه قرار گرفته است. درون مایه حکایت «شهریار و برادرش شاهزمان»، بیانگر مشکلی منحصر به تمدن است، که بررسی آن می تواند دریچه های تازه ای از معانی نهفته را به روی مخاطبان بگشاید. با آنکه فروید، پدر روان کاوی، به خوانش آثار شاعران و نویسندگان از جمله داستان های وهم آمیز و فراواقع گرا روی آورده بود و منشأ الهام خود و آنها را با دو روش متفاوت، یکی می دانست (شریعت کاشانی، 1393: 13)، ولی در ادبیات روزگار ما، نقد روان کاوانه، آن گونه که شایسته است، حضور برجسته ای ندارد و یا مورد نقد شدید کسانی است که از نظریه پردازانی چون فروید، لاکان و دیگران حمایت نمی کنند. توانایی های تحلیلیِ روان کاوی و استعداد آن در تفسیرگری، ما را بر آن داشت که با توجه به نظریات لاکان، حکایت بنیادین و اصلی هزارویک شب را رمزگشایی کنیم. نظریات لاکان با همه مشکل فهمی، نه کژفهمیِ مفاهیم فروید را در بر دارد و نه در آن از برترشماریِ روان شناسی واقع گریز و عرفان زده یونگ خبری است. این مقاله با نگاه لاکانی به ریشه های حکایت شهریار و برادرش شاهزمان می پردازد.
۴۳.

کاربرد الگوی بهینه سازی یکپارچه اقتصادی- هیدرولوژیکی در مدیریت منابع آب حوضه آبریز قره سو با هدف حفظ تالاب و امنیت غذائی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی بهینه سازی هیدرولوژیکی اقتصادی امنیت غذایی حوضه آبریز قره سو تالاب میانکاله کم آبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹ تعداد دانلود : ۱۲۸
در سال های اخیر مسأله تغییر اقلیم و گرمایش جهانی از طریق کاهش میزان بارش منجر به افزایش فراوانی و شدت خشکسالی و کمیابی آب در مناطق مختلف جهان ازجمله ایران شده است. بررسی میزان آبدهی سالانه رودخانه های واقع در حوضه آبریز قرسو (استان گلستان) نشان داد این حوضه نیز در سال های اخیر با پدیده خشکسالی مواجه بوده و ازآنجاکه بخش اعظم آب مورد نیاز تالاب میانکاله از رودخانه قره سو تأمین می شود برداشت آب برای مصارف زراعی، خانگی و صنعتی تأثیر عمده ای بر اکوسیستم تالاب میانکاله خواهد داشت. با توجه به اینکه کشاورزی عمده ترین فعالیت اقتصادی استان و بزرگترین مصرف کننده آب و نیز، تأمین کننده امنیت غذائی در منطقه است، لذا کاهش مصرف آب آبیاری می تواند آب اضافی مورد نیاز برای حفاظت تالاب را فراهم کند. در این مطالعه برای تأمین آب موردنیاز تالاب میانکاله در مجاورت حوضه آبریز قره سو در سناریوهای نرمال و خشکسالی و کمبود آب نسبت به شرایط پایه از یک الگوی بهینه سازی اقتصادی- هیدرولوژیکی توسعیافته برای مدیریت منابع آب در حوضه آبریز برقرارکننده پیوندی یکپارچه بین اجزای هیدرولوژیکی، اقتصادی، محیط زیستی و نهادی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که با توزیع بهینه آب در شرایط نرمال سطح زیر کشت کلیه محصولات زراعی یک درصد افزایش و منافع کل منطقه 3 درصد افزایش یافته و حداقل آب موردنیاز تالاب نیز تأمین شد. همچنین نتایج نشان داد که در شرایط خشکسالی و کمبود آب اگرچه مقدار آب در دسترس همه گره های تقاضاکننده نسبت به شرایط پایه کاهش یافته، اما از نظر اقتصادی سبب بهبود منافع ذی نفعان به خصوص محیط زیست شد. همچنین، علی رغم کاهش سطح زیر کشت کلیه محصولات، حداقل مقدار آب برای حفظ تالاب میانکاله تأمین شد. لذا، توصیه می شود به منظور افزایش کارایی اقتصادی کشاورزان، ترویج الگوی کشت بهینه و کاربرد استراتژی های کم آبیاری محصولات توسط مسئولین سازمان جهاد کشاورزی استان گلستان مورد توجه قرار گرفته و در شرایط خشکسالی از راهبردهای مناسب با خشکسالی جهت بهبود مدیریت منابع آب استفاده شود.
۴۴.

تحلیل تصاویر انسان گونه انگارانه و درون مایه آن ها در مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی اومانیسم انسان گونه انگاری تشبیه تصویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۳۱
مثنوی مولانا جدای از زیبایی ها و جذابیت های ادبی، دارای مفاهیم ژرفی است که پس از قرن ها، همچنان با معیارهای فکری امروز قابل سنجش است و به همین دلیل هنوز تازگی دارد و کهنگی نمی پذیرد. بی تردید یکی از ژرف ترین مفاهیم مثنوی، مفهوم انسان است. انسان در مثنوی، با اعتبارهای مختلف، شئون و وجوه گونه گون دارد. گاهی ضعیف، خوار و ناتوان است، ولی با این همه مغرور و سرکش و طاغی و گاهی وجهی خداگونه دارد و تاج کرامت بر سر او نهاده می شود و عالَم در او، مُنطَوی. اما آنچه مهم است، این است که این هردو شأن، مبنای تصویرگری های انسان گونه انگارانه از خدا، جهان، امور اُلوهی و طبیعی است. پژوهش حاضر با تأملی در ریشه ها و زمینه های انسان گرایی و انسان گونه انگاری در قلمروهای مختلف، به روش توصیفی تحلیلی به «تحلیل تصاویر انسان گونه انگارانه و درون مایه آن ها در مثنوی مولانا» پرداخته است. این تحقیق نشان می دهد که چگونه معرفت و شناخت و زبان و بیان و تخیل آدمی، همواره دچار انسان گونه انگاری است حتی آنگاه که از «تنزیه» سخن می گوید.
۴۵.

زمان آگاهی بیدل دهلوی از منظر نقد مضمونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقد مضمونی زمان ژرژ پوله هانری برگسون بیدل دهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
زمان در نقد مضمونی یکی از موضوعات اساسی است و از میان منتقدان این حوزه، ژرژ پوله بیش از همه به مؤلفه های زمان و مکان توجه دارد. محور اساسی نقد پوله کاوش و بررسی چگونگی ارتباط با دنیای بیرونی است که با تأکید بر مؤلفه های زمان و مکان صورت می گیرد. تأکید بیدل دهلوی به «زمان» و «صیرورت» و ابعاد معرفت شناسی آن چه در مثنوی ها و چه در غزلیات از مؤلفه های اصلی اندیشه ی اوست. بیدل در غزلیاتِ خود از طریق نمادها، تصاویر و استعارات، فضایی سوررئالیستی خلق می کند و برداشت متفاوت خود از زمان را که مطابق با جهان بینیِ عرفانی اوست ارائه می دهد. این پژوهش در پی آن است که ضمن ترسیم همبسته های مفهومی زمان و شبکه تصویری آن، مبانی فلسفی و عرفانی تلقی بیدل از زمان یعنی اندیشه وحدت وجود و حکمت هندی را نشان دهد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مفاهیم و تصاویر مرتبط با مقوله زمان در غزلیات بیدل دهلوی می پردازد و با رویکرد نقد مضمونی بر محوریت آرای پوله، ادراک بیدل از زمان حال، گذشته و آینده را در آیینه ی تصاویر تکرارشونده بررسی می کند. دست آورد این تحقیق، این است که بیدل بنا به آموزه های حِکمی ِهندی و عرفان اسلامی به مراقبه و مکاشفه و تأمل و شهود بسیار بها می دهد و بسامد بالایِ واژگانی همچون «لحظه، لمحه، دَم و آن»، و دیگر ترکیباتِ مشابه مانند «چشم بر هم زدن»، «طَرفه العین» و «کاغذِ آتش رسیده»، «برق و شرر»، «برگ کاه در مقابلِ آتش، گردش چشم، آهوی رمیده.....» نشان از توجه بیدل به مقوله زمان است.
۴۶.

تحلیل مصیبت نامه عطّار بر پایه نظریه «بازی» از دیدگاه باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه بازی باختین عطار مصیبت نامه آیرونی نقیضه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
«بازی» که در معنای عام فعالیتی سرخوشانه محسوب می شود، از زمان اندیشمندان یونان باستان تا امروز، در معانی و کارکردهای گوناگون، به عنوان اصطلاحی برجسته در حوزه های مختلف کاربرد داشته است. میخائیل باختین، اصطلاح «بازی» را به عنوان امری جدی، هدفمند و ایدئولوژیک در پیوند با سیاست، اجتماع و متون ادبی مورد توجه قرار می دهد و آن را عامل برهم زدنِ سامانِ گفتمانِ تثبیت شده می داند. از دید او بازی از طرق مختلف به متن خاصیت مکالمه گری می بخشد. مصیبت نامه عطّار یکی از متن هایی است که در عناصر و ساختار آن، می توان بازی مورد نظر باختین را ردیابی کرد. این منظومه از سامان مسلط و غالب اجتماعی، مذهبی و عرفانی زمانه خود عبور می کند و عناصری چون کارناوال، ژانرهای گفتگوی سقراطی و ساتیر منی په در شکل آیرونی و نیز نقیضه به عنوان وسایط بازی، در آن، حضوری برجسته دارند. این جستار با روش تحلیلی –  توصیفی، عناصر یاد شده را در مصیبت نامه عطّار تحلیل می کند و روشن می سازد که عطّار در مصیبت نامه، با تمرکز بر بخشی از متون عرفانی پیش از خود و گفتمان مسلط بر آنها، ساختاری آیرونیک و نقیضی پدید آورده و بدین ترتیب موفق شده است به بازی با عناصر مختلف این متون بپردازد و از این رهگذر، میان عناصر مختلف متن خود و متون پیشین و نیز آواهای گوناگون حوزه عرفان و تصوّف مکالمه ایجاد کند.
۴۷.

مقایسه تطبیقی اسطوره و عرفان در هفت شهر عشق عطار با غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استغنا سلوک عرفانی سوررآلیسم اعتدال صحو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
از نخستین ادوار رشد تدریجی و بلوغ فکری بشر، انسان همواره در جست وجوی مبانی و منابع بعضی از علوم در حوزه های گوناگون، به ویژه در حوزه علوم انسانی بوده است. در همین فرایند چه بسا در اندیشه کشف رمز و رازهای مرتبط با همگرایی این علوم نیز بوده باشد. بی گمان خاستگاه اغلب علوم انسانی از وجوه مشترک برخوردارند، ولیکن در ادامه به جهت گسترش دامنه آن ها، اینگونه به نظر می رسد که سرچشمه های تکوین و شکل گیری آن ها باید متفاوت باشد. مقوله هایی مانند اسطوره و عرفان اگرچه دارای رویکردی به ظاهر متفاوت می باشند اما هر دو از مظاهر بارز و برجسته هویت ایرانی هستند که در مواضع متعدد به ویژه در بعد نمادین بودن زبان، تأویل پذیری، روایتگری، رویکرد هنری، قرابت با متون دینی از همگرایی و همسویی برخوردارند و این اشتراک و همگرایی بیش تر در حوزه شعر و ادب خود را نمایان می سازد. لذا شعرای بسیاری از جمله حافظ از این نکته غافل نبوده اند.
۴۹.

بازتاب کهن الگوهای روان زنانه و روان مردانه از دیدگاه یونگ در خانه های سنتی فلات مرکزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آنیما آنیموس خانه های سنتی فلات مرکزی ایران نمادهای کهن الگویی یونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
کهن الگو در روان جمعی انسان برانگیزاننده اعمال انواع کنش در ذهن معنوی اوست و از آنجا که جوهره هنر، ذهن و روان آدمی است، مقاله حاضر ارتباط میان روان کاوی و معماری را جست وجو می کند. کارل گوستاو یونگ، مبدع نظریه روان شناسی تحلیلی و باسط تئوری کهن الگوها، معماری را چونان روان انسان می داند. به طوری که موقن است ابداً پدیده ای دست ساز بشر موجود نیست که نخست به صورت پندار و خیال در روان نبوده باشد. شمار کهن الگوها به عنوان موضوع اصلی بحث بسیار است. این تحقیق با محوریت قرار دادن دو کهن الگوی آنیما و آنیموس، نخست در پی یافتن و گردآوری نمادهای این کهن الگوها در اندیشه ها، آیین ها و باورهای قومی و سپس ایجاد تناظر در نمادهای برخی از مهم ترین اجزای خانه های سنتی فلات مرکزی ایران شامل دستگاه ورودی، حیاط، ایوان، حوض خانه، اتاق، بادگیر، سرداب و سایر است. مقاله پیش رو با رویکرد تحلیل محتوا در پارادایم کیفی به روش استقرایی و قیاسی انجام پذیرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهند میان نمادهای کهن الگوهای آنیما و آنیموس و مضامین معنوی نهفته در اجزای خانه های سنتی تناظر برقرار است و همان گونه که روان انسان کامل سرشتی دووجهی دارد، تعادل میان هردو نمودهای روان زنانه و روان مردانه در کلیت والای معماری سنتی خانه نیز دیده می شود.
۵۰.

به کارگیری ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بزرگ سال از منظر مدرسان زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش زبان فارسی ادبیات کودک و نوجوان مدرسان فارسی فارسی آموزان غیرایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۵
با گسترش رویکرد آموزش ادبیات محور زبان، بهره گیری از ادبیات کودک و نوجوان در آموزش زبان ها به گویشوران غیربومی جایگاه مطلوبی یافت و ویژگی هایی همچون برخورداری از واژه ها و ساختارهای دستوری امروزی، بیان مفاهیم و رویدادهای ملموس زندگی، لذت بخشی، آشناسازی فراگیران با مسائل بلاغی زبان، و بهره داشتن از موضوعات عام و جهانی، برنامه های آموزشی زبان را به سمت استفاده از مصادیق این گونه سوق داد. با وجود این، سیاست گذاران حوزه ی آموزش زبان، از گزینش متون ادبی این حوزه بی نیاز نیستند؛ چراکه این گونه نیز از انواع و سطوحی متشکل است که بهره گیری از آنها نیازمند بررسی و پژوهش است. در همین راستا پژوهش حاضر به شیوه ای پیمایشی به تعیین اهمیت مصادیق حوزه ی ادبیات کودک و نوجوان در آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان پرداخته است. بدین منظور نخست پرسشنامه ای محقق ساخته دربردارنده ی هشت گویه از مصادیق ادبیات کودک و نوجوان در سه سطح زبانی تهیه شد و به روش غیرتصادفی دسترس پذیر و هدفدار در اختیار 94 تن از مدرسان ایرانیِ با سابقه ی تدریس در حوزه ی آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان که با مقولات ادبیات فارسی نیز آشنایی داشتند، قرار گرفت. داده های به دست آمده، به منظور پاسخ گویی به پرسش های پژوهش از طریق نرم افزار اس پی اس اس 22 و آزمون های آماری کای- دو یک طرفه، فریدمن و من- ویتنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها حاکی از آن است که تمام شاخص های تعیین شده در سطح مبتدی کم اهمیت یا بی اهمیت اند، و در دو سطح میانی و پیشرفته بر اهمیت داستان نوجوان، قصه ها و داستان های کودکانه، و شعر نوجوان تاکید بیشتری شده است.
۵۱.

نظریه ادبی و نسبت آن با فلسفه قاره ای (با تأکید بر نظریه های خواننده محور)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظریه ادبی فلسفه قاره ای فلسفه تحلیلی هرمنوتیک خواننده محوری سوبژکتیویسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
فلسفه قاره ای در تلازم، تعامل و دیالکتیک با نظریه های ادبی،  و در نسبت با ایدئالیسم و رمانتیسم آلمانی، و با ابتناء بر سوبژکتیویسم، نقادی، سنت مندی، تاریخ گرایی و اقتدارستیزی، با بسیاری از نظریه های ادبی تأثیر و تأثر داشته است. مقاله حاضر نشان می دهد که در نزاع میان رویکرد «قاره ای» و «تحلیلی»، هریک از این دو، بر نظریه های ادبی مختلفی تأثیرگذار بوده اند. دراین میان،  فلسفه قاره ای به واسطه بینش های «ادبی» و «ذوقی» و همچنین عدم قطعیت معنا، تکثر روش (حتی ضدیت با روش)، فاصله گیری از روش های علوم طبیعی(پوزیتویستی)، وجودگرایی و سوژه محوری، محمل و مجرای مناسبی برای گسترش و کاربرد نظریه های مبتنی بر خواننده بوده است. در مقاله حاضر ضمن برشمردن خصایص مشترک ادبیات و فلسفه قاره ای، نشان داده خواهد شد که نظریه های مبتنی بر پدیدارشناسی، هرمنوتیک و نظریه های خواننده محور، در تعامل با فلسفه قاره ای بوده و بر یکدیگر تأثیرات متقابل نهاده اند. همچنین نشان داده خواهد شد که علاوه بر خاستگاه های سیاسی و دانشگاهی، که در پیدایش مکاتبی چون کنستانس دخیل بودند؛ بحران های متعدد عصر روشنگری ازجمله شکست عقلانیت و تبعات ناخوشایند سرمایه داری و گسست از معنا و رنگ باختنِ کلان روایت های مسیحی، عمیقاً بر شکل گیری نظریه های خواننده محور اثرگذار بوده اند و در این میان سوبژکتیویسم در یک ضرورت و صیرورت تاریخی و در یک موقعیت متناقض، هم مجرایی برای شکل گیری نیهیلیسم و هم پاسخی به آن بوده است..

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان