نویسنده مقاله که یک عالم سنی است، براساس بحث «مقاصد شریعت» به بررسی و بازخوانی تاریخی آیات 34و 35 از سوره نساء پرداخته است. وی معتقد است اهداف شریعت روشن است و اگر آنها را تاریخ مدارانه، جامعهشناسانه و مردمشناسانه مطالعه کنیم به این نکته خواهیم رسید که اگر اباحه تنبیه بدنی آن هم به صورت اباحه کراهت برای شرایطی، مناسب بود پس میتوان نتیجه گرفت که مقصود خداوند این است که هر گاه این شرایط از بین رود حکم اباحه نیز از میان خواهد رفت و اینک باید از کتک زدن به صورت قطعی منع کرد.
تردیدی نیست که اجتهاد به عنوان روش استخراج احکام از منابع، بویژه در دوره غیبت که دسترسی مستقیم به امام (ع) وجود ندارد، بهترین، مطمئنترین و عمومیترین راه است؛ چه اینکه حتی گریزی از آن نیست؛ با وجود این، این روش به رغم استواری، ارزش علمی و حجیت شرعی و آن همه پشتوانه و سابقه، مانند هر روش یا پدیدهی دیگر از آفت و آسیب دور نیست. برخی از بخشهای فقه ـ بهجز آفتهای عامّی که متوجه همهی ابواب و بخشها است ـ دچار آسیبهای خاص خود است. مسائل زنان یکی از همین بخش هاست. آسیبشناسی اجتهاد و پژوهش فقهی، مجتهد و پژوهشگر را کمک خواهد کرد تا از این روش بنیادین به شکل اطمینان بخشتری بهره ببرد. در این مقاله پس از نگاه گذرا به موضوع آسیبشناسی در فقه و تعریفی که از اجتهاد میتوان به دست داد، پانزده نوع آسیب و آفتی که متوجه پژوهشهای فقهی و اجتهادی در مسائل زنان است بیان شده است.
نویسنده در این مقاله، به ارائه گزارش اجمالی از رویکردها و نظرات مختلف در سده اخیر اشاره و به نقل افکار بسنده کرده ولی نظرات خود را در این مقاله بیان نکرده است، چنانچه از نحوه گزارش ایشان میتوان حدس زد که به کدام رویکرد متمایل است. بنابراین، اگر چه رویکردها و افکار اشاره شده در مقاله قابل نقد و بررسی هستند، ولی محل نقد آنها در ذیل این مقاله نیست، همچنین تعدد و تفرق نظرات مطرح شده و اشارهای بودن آنها در این مقاله نیز مانع نقد محتوایی رویکردها میباشد.