فرهنگ مظفر

فرهنگ مظفر

مدرک تحصیلی: دانشیار، عضو هیئت علمی دانشکده معماری و شهرسازی، دانشگاه علم و صنعت، تهران، ایران.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۶۰ مورد.
۱.

تأثیر نمایش خلاق بر افزایش انگیزه کودکان به مشارکت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمایش خلاق خلاقیت بداهه پردازی مشارکت کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
آماده سازی کودکان برای ورود به شبکه روابط اجتماعی و تربیت افراد کنشگر و انعطاف پذیر از نخستین ضروریات زیستن در جهان معاصر است. نمایش خلاق فعالیتی جمعی است که از طریق کنش های آزاد و تشویق به کار گروهی در فرایندی مبتنی بر بازی، زمینه ساز تعامل کودکان با یکدیگر می شود. فرایند تدریجی نمایش خلاق با حذف رقابت های خشونت زا، میل به تجربه های متفاوت را در کودک افزایش داده و درک دوستانه ای از دیگری برای کودک فراهم می کند که ضمن تقویت فردیت کودک به توسعه روابط اجتماعی کودک می انجامد. هدف از این مطالعه توجه به ظرفیت های نمایش در ایجاد وضعیت خلاق ذهنی در کودک و بررسی چگونگی اثربخشی نمایش خلاق در علاقه مندسازی کودکان به مشارکت در فعالیت های گروهی است. سؤال آن است که نمایش خلاق بر علاقه مندی کودکان به مشارکت در فعالیت های گروهی چه تأثیری دارد. برای این منظور، تعداد 25 کودک 5 تا 7 ساله (دختر و پسر) تحت آموزش نمایش خلاق قرار گرفتند. نمونه تحقیق با روش غیرتصادفی و در دسترس (هدفمند) انتخاب شده است. با برگزاری دوره های نمایش خلاق رفتارهای کودکان مورد آزمون در زمینه مشارکت در می کندی گروهی مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت. پرسشنامه محقق ساخته با 26 سؤال بر اساس مقیاس لیکرت ساخته شد و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ1 با استفاده از نرم افزار آماری spss محاسبه گردید. در این روند پایایی 93/0 به دست آمده است که در سطح قابل قبولی برآورد شده است.نتایج به دست آمده نشان می دهند که در فرایند نمایش خلاق، کودکان تحت تأثیر فعالیت های انجام یافته قرار گرفته اند. نتایج افزایش تمایل و انگیزه کودکان برای مشارکت و ارتباط فعال و مؤثر با گروه را نیز تأیید کرده اند.
۲.

الگویابی آثار تمرین و تکرار، هدایت و ارزشیابی محیط شبیه ساز رایانه ای واقع نما در ارتقای یادگیری دروس کارگاهی معماری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شبیه ساز آموزشی رایانه ای واقع نمایی معماری داخلی الگویابی تجارب یادگیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۶۸
 هدف از انجام دادن پژوهش حاضر الگویابی تأثیر «واقع نمایی محتوای آموزشی دروس کارگاهی رشته معماری داخلی مبتنی بر استانداردهای پداگوژی» ازطریق متغیرهای میانجی «نظارت و راهبری هنرآموز»، «قابلیت تمرین و تکرار»، « ارزشیابی» و «تناسب با توانمندی های هنرجو» در «ایجاد فرصت ها و تجارب یادگیری» است. روش اجرای آن توصیفی همبستگی از نوع الگویابی روابط علّی است. جامعه آماری آن هنرآموزان رشته معماری داخلی سراسر کشورند که در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ در یکی از پایه های دهم، یازدهم یا دوازدهم دروس کارگاهی این رشته را تدریس می کنند. به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 326 نفر نمونه انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است. ارزیابی الگو با روش تحلیل مسیر انجام گرفت. بر اساس یافته ها، الگوی پیشنهادی برازش خوبی دارد (RMSEA= 0/058, GFI= 0/998, IFI= 0/999, χ2= 2/09, P<0/05) و درکل تمام مسیرهای مستقیم معنادارند (0/05>P). همچنین تمامی مسیرهای غیر مستقیم واقع نمایی محتوای آموزشی مبتنی بر استانداردهای پداگوژی ازطریق متغیرهای میانجی تناسب با توانمندی های هنرجو، ارزشیابی، قابلیت تمرین و تکرار و نظارت و راهبری هنرآموز بر فرصت ها و تجارب یادگیری معنادار بود. نتایج دلالت بر آن دارد که الگوی ارائه شده می تواند الگویی مناسب برای طراحی محیط شبیه سازی رایانه ای در دروس کارگاهی رشته معماری داخلی باشد.
۳.

شناسایی الگوهای ذهنی متخصصان در آموزش سواد بصریِ میراث معماری ایران به کودکان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سواد بصری آموزش کودکان میراث معماری ایران تحلیل عامل Q

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
این پژوهش در راستای ارتقای آگاهی مخاطبان به ارزش های میراث معماری ایرانی، سعی دارد به شناسایی و اکتشاف ابعاد و الگوهای غالب ذهنی متخصصان در خصوص «آموزش سواد بصریِ میراث معماری ایران به کودکان» با تأکید بر آموزش های غیررسمی بپردازد. منظور از سواد بصری میراث معماری ایران، توانایی درک و خوانش ویژگی ها و ارزش های میراث معماری ایرانی است. این پژوهش، از حیث اینکه به استخراج ابعاد و الگوهای ذهنی متخصصان می پردازد، دارای ماهیت اکتشافی است. روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. مراحل انجام پژوهش شامل انجام دلفی و تحلیل نتایج آن از طریق تحلیل عامل Q است که در چهار گام با استفاده از نرم افزار SPSS-22 انجام گرفت: ۱. مصاحبه با متخصصان؛ ۲. تحلیل متن مصاحبه ها با کدگذاری باز و محوری، تهیه جدول هدف-محتوا و پرسشنامه محقق ساخت بر اساس آن؛ 3. پیمایش دلفی در دو مرحله؛ 4. تحلیل عامل Q. جامعه آماری پژوهش به دلیل نو بودن موضوع، شامل متخصصانی از حوزه های معماری، حفاظت از بناهای تاریخی، باستان شناسی، طراحی گرافیک و آموزش کودکان (رسمی و غیررسمی) است. تعداد متخصصان در گام اول شامل 10 نفر از متخصصان بود که به روش گلوله برفی تا اشباع نظری ادامه یافت و در گام پیمایش دلفی شامل 30 نفر از متخصصان بود که به روش هدفمند غیر تصادفی انتخاب شدند. نتایج حاصل از پژوهش پس از تحلیل عاملی نشان داد که 8 دیدگاه غالب در زمینه آموزش سواد بصریِ میراث معماری ایران به کودکان، در میان متخصصان وجود دارد که تعیین کننده ابعاد آموزش سواد بصریِ میراث معماری ایران به کودکان نیز هستند. این ابعاد به ترتیب شامل «فراکالبدی مفهومی»، «زیبایی شناختی»، «میراثی حفاظتی»، «ادراک فضایی»، «تعاملی گروهی»، «تجربه فردی»، «محیط یادگیری» و «بستر فرهنگی اجتماعی» هستند. همچنین، الگوهای ذهنی متخصصان متناسب با وجوه متفاوت موضوع، طیف های متفاوتی از شناخت آثار میراث معماری (معناگرا، زیبایی شناختی، میراثی حفاظتی و فضانگر)، توجه به یادگیرنده ( فردی، تعاملی) و شرایط یادگیری (زمینه ای، فرهنگی اجتماعی) را شامل می شود. این ابعاد می تواند راهگشای آموزش سواد بصری به کودکان با تمرکز بر روش های غیررسمی باشد.  
۴.

نقش مادی ها در شکل گیری حس تعلق به مکان ساکنان همجوار آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادی ها حس تعلق به مکان محلات مسکونی شهر اصفهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۸۷
بعد مکانی نیاز به تعلق، آشکارکننده پیوند انسان و مکان است. اگر چه حاشیه مادی ها باعث حضور و ثبات عناصر طبیعی در شهر اصفهان هستند؛ توسعه جوامع انسانی، تغییر شیوه زندگی و استقرار گروه های جمعیتی جدید در منازل آپارتمانی سبب قطع ارتباط طبیعت مادی ها و ساکنان شده و این عدم ارتباط بر ضعف حس تعلق افراد افزوده است. از آن جا که تعامل میان انسان و محیط بر ارتباط کاربران با محیط های ساخته شده و حس تعلق آنان موثر است، این مقاله در پی یافتن پاسخ این سوال است: " مؤلفه های عوامل کالبدی- محیطی نتیجه بخش بر افزایش حس تعلق به مکان ساکنان محلات مسکونی مجاور مادی ها کدامند؟" شناسایی و طبقه بندی مؤلفه های کالبدی- محیطی مؤثر بر حس تعلق ساکنان و همچنین نحوه و میزان تأثیر گذاری عوامل عملکردی و ادراکی حاصل از عوامل کالبدی- محیطی مادی ها در ایجاد حس تعلق ساکنان، هدف اصلی این پژوهش است.در جهت پاسخ به سؤالات از روش همبستگی استفاده شد. جمع آوری داده ها به منظور مرور نتایج تحقیقات صورت گرفته به روش اسنادی از جمله نوشته ها و ادبیات، داده های آماری، اسناد تاریخی و اسناد دیداری صورت گرفت. مطالعه میدانی بصورت گردآوری داده از ساکنان محلات مجاور مادی ها با ابزار پرسشنامه و به روش پیمایشی صورت پذیرفت. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزار Spss نسخه(26) و Amos نسخه (24) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد، بین طبیعت زیبای ماد ی ها با چهار مؤلفه "عناصر طبیعی، خوانایی، خاطره انگیزی، منحصر به فرد بودن" و عوامل عملکردی با "مؤلفه های خودبسندگی و لذت از مکان" و عوامل ادراکی با "مؤلفه های رضایتمندی، اشتیاق، افتخار، مردم دوستی و سازگاربودن" رابطه مستقیم وجود دارد که بر ارتباط کاربران با محیط تأثیر گذاشته و حس تعلق به مکان ساکنان همجوار مادی ها را افزایش می دهد.
۵.

تأثیر داوری همراه با تأمل در ارتقاء کیفیت یادگیری دانشجویان معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش معماری طراحی معماری ارزیابی تأملی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
در ادبیات جهانی و بومی آموزش معماری، یادگیری تأملی، مفهومی آشناست؛ اما تاکنون، ارزیابی معماری به عنوان مکمل یادگیری تأملی، مورد مداقه و آزمون قرارنگرفته است. هدف از این پژوهش، بررسی نقش ارزیابی تأملی در ارتقاء یادگیری مفاهیم پایه در دانشجویان معماری است. در این پژوهش، نویسنده به همراه گروه مدرسان، در قالب یک آزمایش و با روش تحقیق تجربی-کیفی، میان 32 دانشجوی معماری سال سوم (گروه شاهد و آزمون) با ارائه روش آموزش تأملی و با ایجاد یک فضای تعاملی و دخیل نمودن مداوم دانشجویان در امر ارزیابی همتایان خود، تأثیر روش یادگیری تأملی را بر ارتقاء کیفیت یادگیری آنها، مورد بررسی قراردادند. پنج شاخص شامل داوری منطقی، رفت و برگشتی، با حضور دانشجویان، فرآیند محور و مبتنی بر به ثمر رسیدن ایده طراحی، مورد بررسی قرار گرفت. ابتدا در یک آزمون دلفی دو مرحله ای شاخص های مذکور توسط پانزده خبره اعتباربخشی شدند. نتایج نشان داد که 62.5 درصد از اساتید با شیوه ارزیابی تأملی تدریس می کنند. پس از تدریس آزمایشی به شیوه ارزیابی تأملی، به دو گروه شاهد و آزمون، دو پرسشنامه داده شد. نتایج نشان داد که یادگیری دانشجویان در فهم مفاهیم پایه همچون زیبایی، استحکام و سلسله مراتب، و فرآیند پیچیده فهم طراحی و داوری اثر، ارتقاء یافته است.
۶.

تأثیر حس تعلق به مکان ساکنان بر نمای بناهای مسکونی محلات مجاور مادی های اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نمای بناهای مسکونی اجزای نما فرم و اندازه مصالح حس تعلق به مکان مادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۳ تعداد دانلود : ۲۲۸
حاشیه مادی ها، مرز رویارویی انسان و طبیعت، قابل ترکیب با عناصر معماری و موثر بر طراحی سیما و منظر محلات شهری است. امروزه توسعه جوامع انسانی بر سکونت مردم بی تاثیر نبوده، چنانچه تغییر شیوه زندگی و آپارتمان نشینی، باعث ایجاد فاصله بین طبیعت مادی ها و ساکنان گشته است. ساکنان به عنوان گروه های جمعیتی جدید به محلات وارد شدند. استقرار در منازل آپارتمانی باعث قطع ارتباط با طبیعت شد و این عدم ارتباط بر ضعف حس تعلق مکان آنان افزود. به این ترتیب بناهای مسکونی جدید بدون توجه به بناهای پیرامون خود و بر اساس سلیقه های شخصی شکل گرفت و سیمای محلات از آشفتگی و نابسامانی ناشی از عدم هماهنگی در ترکیب عناصر نما متأثرشد. این پژوهش با هدف بررسی نحوه و چگونگی تأثیر حس تعلق بر مؤلفه های نمای محلات مسکونی، در مجاورت طبیعت مادی ها از دیدگاه ساکنان، به دنبال پاسخگویی به این سوال است که تأثیر حس تعلق مکان بر ویژگی های نمای محلات مسکونی مجاور مادی های اصفهان  از دید ساکنان چیست؟ پژوهش از نظر جمع آوری اطلاعات، پژوهش میدانی و از نظر مسیر اجرا از نوع پژوهش های ترکیبی متوالی با پارادایم پراگماتیسم است. داده های کیفی با استفاده از مشاهدات مستقیم، مطالعه اسنادی و مصاحبه با متخصصین، گردآوری و تحلیل محتوای مضمون (تماتیک)  انجام شد، سپس داده های کمی در بستری پیمایشی به روش تهیه پرسشنامه از ساکنان محلات مسکونی مجاور مادی ها گردآوری و  توسط نرم افزار Spss و Amos تحلیل شد و تحلیل ها یکجا مورد تفسیر قرارگرفت. نتایج مطالعات نشان داد که حس تعلق و مادی ها بر نما تأثیر معنادار دارند. از دیدگاه ساکنان، حس تعلق بیشترین تأثیر را به ترتیب بر مؤلفه ی فرم و اندازه ، سپس بر اجزای نما و در درجه سوم بر مؤلفه مصالح دارد و مولفه های مادی ، به ترتیب با خاطره انگیزی، خوانایی، آرامش و آسایش اقلیمی و منحصر به فرد بودن باعث افزایش تأثیر طبیعت موجود بر نما شده اند. بنابراین توجه به زیر ساخت سبز مادی های اصفهان و جلب مشارکت ساکنان تحت تأثیر حس تعلق آن ها، ارتقای شاخص های کالبدی نمای بناهای مسکونی مجاور مادی ها را به همراه خواهد داشت.محاسبه گردید.
۷.

رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی با احساس هویت مکانی در محله های مسکونی (مورد مطالعاتی: محله سپه شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حساس هویت مکانی پیوندهای اجتماعی و معنایی محله سپه شهر قزوین تحلیل عامل اکتشافی مدل یابی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۶
مقدمه : احساس هویت مکانی به عنوان زیرساختی از هویت فردی، نقش مهمی در رابطه شناختی انسان و مکان سکونت وی دارد. بنابراین، ارتقای هویت مکانی در محله های مسکونی علاوه بر بهبود کیفیت سکونت، در غناى شخصیت فردى نیز نقش محورى دارد. این در حالی است که پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با محله، تأثیر بسزایی در شکل گیری هویت مکانی آن ها دارد. از این جهت، هدف مقاله حاضر بررسی رابطه پیوندهای اجتماعی و معنایی ساکنان با احساس هویت مکانی آن ها است. روش : روش پژوهش، همبستگی و مدل یابی روابط علّی است. جامعه آماری، شامل کلیه ساکنان محله سپه شهر قزوین در زمستان سال 1399 بوده است. نمونه پژوهش،280 نفر از ساکنان محله سپه بوده اند که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و پرسشنامه محقق ساخت میان آن ها توزیع گردید. پس از تأیید پایایی پرسشنامه با محاسبه آلفای کرونباخ و روایی آن از طریق تحلیل عامل اکتشافی، مدل تجربی به روش تحلیل مسیر به دست آمد. یافته ها : نتایج نشان داد ابعاد شکل گیری احساس هویت مکانی در محله سپه شامل این همانی، تناسب محیطی و بیگانگی است. از میان پیوندهای اجتماعی و معنایی، انطباق اجتماعی- فرهنگی ازجمله روابط همسایگی، سازگاری با آداب ورسوم و تطابق با سبک زندگی بیشترین تأثیر مستقیم را بر بعد تناسب محیطی در شکل گیری هویت مکانی ساکنان دارد (P<0/01). نتیجه گیری : بر اساس نتایج، هویت مکانی در محله سپه، غالباً ناشی از حس مشترکی است که میان ساکنان به واسطه عضویت در یک مقوله اجتماعی شکل گرفته است، بنابراین جهت ارتقای احساس هویت مکانی ساکنان لازم است متغیرهای انطباق اجتماعی- فرهنگی مدنظر قرار گیرد.
۸.

نقش رجوع به معیارها در ایده پردازی حُسن محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حسن هنر اسلامی هنرمند ایده پردازی تفکر غایت نگر تعقل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۵۱
مشاهده و ادراک حسن که همان مشاهده غایتها و جلوه های کمال در بستر هر موضوع است، از جمله توانمندی های لازم در سیر ایده پردازی های هنرمندی است که با دیدگاه اسلامی اقدام به هنرآفرینی می کند. پیش از این «تفکر غایت نگر» به عنوان عامل مهم در رسیدن به این توانمندی معرفی شده است؛ اما اندیشیدن تدابیر لازم و طراحی راهکارهایی جهت ساماندهی تفکر هنرمند برای رسیدن به ایده پردازی حسن محور، بدون آگاهی از چگونگی غایت نگر شدن تفکر امکانپذیر نیست. با نظر به مبانی معرفت شناسی اسلامی، عقل کلی نیروی تشخیص حسن از سوء است لذا پژوهش حاضر که از نوع تحقیق بنیادی است با هدف تکمیل بسترهای علمی لازم در حسن محور شدن ایده پردازی هنرمند بر مولفه تعقل متمرکز شده و با بهره مندی از مبانی قرآنی و همچنین آراء علامه طباطبایی با روشهای توصیفی-تحلیلی و استدلالی نحوه سازو کار آن را در غایت نگر و حسن بین شدن تفکر هنرمند مورد پژوهش قرار می دهد. بررسی ها نشان می دهد اساسا حسن محور شدن ایده-های هنرمند مستلزم همراهی تفکر با تعقل است. تعقل هنرمند به معنای رجوع او به معیارهای حق و ارزیابی گزاره ها بر مبنای این معیارهاست و هر گونه تدبیری برای ارتقاء ایده هنرمند به سمت حسن محور شدن ناظر به اصلاح معیارها خواهد بود که حداقل در سه مرحله باید مورد توجه باشد.
۹.

مؤلفه های طراحی فضاهای جمعی دانشگاه در پاسخ به نیاز خودشکوفایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مؤلفه های طراحی طراحی محیطی فضاهای جمعی دانشگاه خودشکوفایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۶
خودشکوفایی، مرتبه عالی نیاز انسانی و یک نیاز موجود است که تمایل به رشد و تحقق توانایی های بالقوه و استعدادهای فرد دارد. با ایجاد فضایی مناسب در دانشگاه ها، می توان به اغنای این نیاز کمک کرد. در حال حاضر، یکی از مسائل دانشگاه ها این است که فضاهای جمعی دانشگاه ها بیشتر برای رفع نیازهای فیزیکی و احتیاجات بنیادین اولیه دانشجویان به کار گرفته شده؛ به عبارتی دیگر، فضاهای جمعی دانشگاه، با توجه به خودشکوفایی و اغنای آن طراحی و ساخته نشده اند. هدف از این تحقیق، ارائه مؤلفه های طراحی فضاهای جمعی دانشگاه در پاسخ به نیاز خودشکوفایی (حصول به خودشکوفایی دانشجویان) است. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از روش کمی و کیفی شامل؛ روش اسنادی، روش تحلیل محتوای کیفی، روش زمینه یابی یا پیمایشی از نوع دلفی و علی- مقایسه ای بوده که در چهار مرحله به انجام رسیده است. در مرحله اول به روش اسنادی، ادبیات موضوع مورد بررسی و عوامل مؤثر بر خودشکوفایی، شناسایی شدند. در مرحله دوم به روش دلفی و در سه گام اجرا و لیست اولیه، صفات فضایی به همراه دسته بندی مربوطه استخراج شدند. در مرحله سوم به روش علی-مقایسه ای، بر اساس یافته های مرحله دوم، پرسش نامه بسته تنظیم و میان جامعه آماری توزیع شد. داده ها، از طریق آزمون تحلیل واریانس چند متغیره مانوا مورد تحلیل قرار گرفته و مهم ترین صفات فضایی مؤثر بر اغنای خودشکوفایی دانشجویان به دست آمدند. در مرحله چهارم، لیستی از مؤلفه های طراحی که صفات فضایی جهت شکل گیری در فضا می طلبند، از منابع و نظرسنجی از متخصصین استخراج شده و سپس، پرسش نامه ای جهت بررسی تأثیر مؤلفه های طراحی بر شکل گیری صفات فضایی، تنظیم و میان متخصصین توزیع شد. نتیجه این مرحله، استخراج مؤلفه های طراحی فضاهای جمعی دانشگاه است. نتایج پژوهش نشان دادند مهم ترین صفاتی که در فضاهای جمعی دانشگاه باید وجود داشته باشد تا منجر به خودشکوفایی دانشجویان شود، صفات فضایی حریم شخصی و خلوت، حضورپذیری، سادگی در سازمان دهی محیطی و اجتماع پذیری هستند.
۱۰.

مطالعه تطبیقی سه نسل آموزش دانشگاهی معماری از سه منظر روند، دانش و اندیشه طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سه نسل آموزش آکادمیک معماری روند طراحی اندیشه طراحی دانش طراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۴۹
شکل گیری شخصیت طراح و فراگیری مهارت های طراحی وابسته به آموزش از حساسیت فراوانی برخوردار بوده، از این رو، توجه به روند آموزش معماری در مدارس معماری دارای اهمیت است. در این مقاله سیر آموزش دانشگاهی معماری در سه دوره قبل از دهه 60میلادی، حدفاصل 1960 تا 1996 و درنهایت از 1996 تاکنون، بانظر به اهمیت سه مؤلفه مهارت، دانش و تفکرطراحی، مورد تحلیل قرارمی گیرد. دانش طراحی به عنوان زیرشاخه دانش، اندیشه طراحی، عامل تاثیر گذار در هر سه مؤلفه و روندطراحی به عنوان شاخص ترین محور تعلیمات آموزش معماری، مورد نظر است. در پژوهش های صورت گرفته تاکنون از این منظر به تحلیل هم زمان سه نسل آموزش دانشگاهی پرداخته نشده است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و از نوع نظری با روش مطالعه تطبیقی است. محوریت اصلی نتایج ارائه شده در حوزه پرورش تفکر طراحی دانشجویان است. چگونگی سرمایه گذاری و توجهات شیوه های آموزشی بر پرورش تفکر طراحی، برای کنشگران حوزه آموزش از جمله، پژوهشگران، برنامه ریزان و مدرسین، راه گشا است.
۱۱.

تعیین کاربری های بهینه کارخانه ریسباف اصفهان بر اساس مدل «برنامه ریزی سلسله مراتبی»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: میراث معماری صنعتی کاربری بهینه کارخانه ریسباف اصفهان مدل برنامه ریزی سلسله مراتبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۳ تعداد دانلود : ۴۱۶
امروزه استفاده مجدد از مواریث صنعتی به ویژه کارخانه های صنعتی یکی از مباحث چالش برانگیز حوزه میراث صنعتی محسوب می شود. ابعاد وسیع این بناها و به تبع آن، هزینه های زیاد مرمت و نگهداری و یا تمایل مالکان به تخریب این بناها و احداث ساختمان هایی با بازده اقتصادی فراوان از این چالش هاست. برای حل این مشکل، اندیشیدن کاربری مناسب برای این بناها از موارد مهمی است که باید بدان توجه کرد. موضوع این پژوهش حفاظت از کارخانه ریسباف اصفهان به عنوان یکی از مواریث مهم معماری صنعتی ایران است که لازمه آن تعیین مناسب ترین کاربری ها برای این اثر بر اساس مجموعه ای از معیارهاست. در این پژوهش تلاش می شود به کمک مدل برنامه ریزی سلسله مراتبی و نرم افزار Expert Choice، مناسب ترین کاربری های این اثر صنعتی تعیین شود. بررسی ۵ معیار کلی این پژوهش نشان می دهد در اولویت نخست شایسته است که کاربری کارخانه (تداوم وضعیت موجود) و پس ازآن کاربری فرهنگی با توجه ویژه به فرهنگ صنعتی ملاک تصمیم گیری برای حفاظت از کارخانه ریسباف قرار داده شود.
۱۲.

مؤلفه های اصلی پرورش تفکرطراحانه (تفکر عرف و موقعیت محور) در آموزش مقدمات طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تفکر طراحی آموزش معماری آموزش تفکر طراحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
تفکر طراحی به طور کلی به عنوان یک فرایند تحلیلی و خلاق تعریف شده به گونه ای که فرصت هایی برای تجربه، خلق، دریافت نقطه نظرات و دوباره طراحی کردن، فراهم می کند. تفکر طراحی مرتبط با رشته هایی از قبیل معماری، طراحی و هنر بوده و امروزه در بسیاری از رشته ها مطرح است. در میان پارادیم های گوناگون مطرح شده، تفکر طراحانه با تاکید بر وجه آموزشی- دانشگاهی و از زیر بخش های تعریف شده برای آن، طراحی و تفکر طراحانه به عنوان یک شیوه استدلالی، در ارتباط با آموزش معماری، مورد توجه است. ارتباط آموزش و تفکرطراحی، بنا به ماهیت پیچیده هر دو، دارای ظرائف گوناگونی است. با وجود پژوهش های صورت گرفته در حوزه تفکرطراحی به عنوان نوعی از اندیشیدن، توجه به آن و چگونگی ورود و حضور آن در آموزش معماری، هنوز به طور کامل و مشخص بیان نشده است. این مقاله به دنبال تعریف چگونگی ارتباط تفکرطراحی در شاخه تعریف شده با تقسیم بندی تفکر عرف و موقعیت محور و آموزش دروس مقدمات طراحی معماری به عنوان دروس طراحی پایه است. برای رسیدن به هدف پژوهش، استنباط و تحلیل محتوای یافته های پژوهش های پیرامون تفکرطراحی و آموزش طراحی معماری برای کسب فهم بهتر از خصوصیات، فرایند و تفاوت های مابین افراد مبتدی و خبره به همراه بهره گیری از تجارب موفق در این حوزه لازم است. با بهره گیری از روش تحلیل محتوا (فرایند کد گذاری و تعریف مقولات اصلی) و هم چنین استدلال استنباطی به بررسی و تحلیل پژوهش های معتبر پرداخته و علاوه بر آن، برای توجه به آموزش بومی و بهره مندی از نظرات مدرسان، در تکمیل داده های پژوهش، پاسخ های مدرسان و خبرگان در این رابطه، نیز مورد تحلیل قرار گرفت. حاصل فرایند در سه مقوله؛ افزایش دانش، نوع بیان مسئله و آموزش تأمل کردن (در سه شاخه خود مشاهده گری، خود نظارتی و خود ارزیابی) تعریف گردید. شیوه عملی شدن هر کدام از مؤلفه ها در هشت مرحله ذکر شده و در ادامه با طراحی یک تحقیق شبه آزمایشی ما بین گروه های آزمون و گواه از دانشجویان ترم سوم کارشناسی معماری، به سنجش راهکارها پرداخته شد. نتیجه در قالب سه دسته راهکار اصلی، طراحی آموزشی، نظارت بر آموزش و ارزیابی، برای آموزش دروس طراحی پایه، معرفی گردیده و برای پژوهشگران حوزه آموزش، معماری و تفکر طراحی مورد توجه است.
۱۳.

نقد معماری مسجد نصیرالملک شیراز براساس نصوص دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجد نصیرالملک نقد معماری نصوص دینی شبستان تزئینات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۷ تعداد دانلود : ۸۲۵
بیان مسئله: مسجد نصیرالملک شیراز، که در منابع مکتوب معماری، مسجدی متمایز توصیف شده، سالهاست به یکی از کانون های گردشگری شهر شیراز تبدیل شده و به نظر می رسد که کارکرد عبادی خود را از دست داده است. تمایز این مسجد از مساجد هم دوره خود یا مساجد با قدمت تاریخی بیشتر در شیراز احتمال این فرض را ایجاد می کند که ویژگی های معمارانه این مسجد سبب این تمایز است. ویژگی هایی که با تغییر و یا تشدید الگوهای رایج در مساجد سنتی حاصل آمده و در مشاهده ای میدانی و با مرور اسنادی منابع مرتبط می توان به عدم کشیدگی شبستان عمود بر محور قبله، محورزدایی ادراکی از قبله، تزئینات حداکثری در فضای عبادی و تشبه به الگوهای غیرمسلمین در آن اشاره کرد. برای بررسی این ویژگی ها که چالش اصالت تاریخی را مطرح می کنند، ضرورت دارد به سمت معیارهای بی زمان دینی رجوع کرد که فراتر از این ویژگی، متضمن تحقق عبادت به طرزی بهینه در فضای مسجد نیز باشند. هدف: از این رو هدف اصلی این پژوهش قضاوت و نقد ویژگی های تمایزبخش در طرح مسجد نصیرالملک شیراز مبتنی بر معیارهای دینی است. روش پژوهش: در این مقاله با بهره گیری از آیات قرآن و روایات، خاصه آنانی که به احداث مسجدالنبی به دست پیامبر(ص) اشاره دارند، به عنوان معیارهای نقد، به قضاوت درباره این ویژگی های چهارگانه در مسجد نصیرالملک پرداخته می شود. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که تقسیم شبستان مسجد به دو بخش شرقی و غربی در تضاد با سیاست های طراحی شبستان از دیدگاه اسلام است. همچنین محورزدایی از قبله در کنار تزئینات حداکثری به اقامه نماز لطمه وارد می کند. در آخر استفاده از نشانه ها و الگوهای معماری فرنگی در عصر قاجار، اثبات کننده نظر تأثیر این ویژگی ها در جهت افزایش قابلیت های نمایشی مسجد و بالتبع کاهش قابلیت عبادی آن است.
۱۴.

اثر بخشی غیر دارویی رنگ، شدت نور، نوع و بافت مصالح محیط بر مبتلایان به دمانس از نوع آلزهایمر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رنگ نور بافت مصالح اثر بخشی غیر دارویی دمانس آلزهایمر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۵۴۳
مقدمه: در این مطالعه، تاثیرات سه مولفه رنگ، شدت نور، نوع و بافت مصالح بر مبتلایان به دمانس از نوع آلزهایمر با رویکرد عصب روان شناختی، بررسی شد. هدف، پاسخگویی به نیازهای محیطی مبتلایان به آلزهایمر، کاهش اختلالات شناختی، رفتاری و بهبود عملکرد های روزمره است. بررسی رنگ، شدت نور، نوع و بافت مصالح در یکپارچه سازی یا ادغام تفسیر ها در محیط درمانی بر اساس پیشینه ذهنی و اطلاعات شناختی این بیماران ، اهمیت بسیار دارد روش : تحلیل محتوای کیفی بر مبنای مرور ادبیات پژوهش های مرتبط با متدولوژی مداخله ای و با چک لیست ارزیابی ( Down and Black) و واجد شرایط شناخته شده، انجام شده است. یافته ها : تحلیل محتوای رنگ و نور هرکدام در 4 طبقه، نوع و بافت مصالح در دو طبقه دسته بندی شده است. نتایج: تحلیل یکپارچه بر تاثیر نوع و دمای رنگ، تاثیر نور طبیعی و مصنوعی به عنوان مولفه های غیر دارویی بهبودی بخش، دلالت می کند. بافت مصالح بیش از آنکه بر وضعیت فیزیولوژی مبتلایان تاثیر داشته باشد، نقش مهمی در ادراک مطلوب یا نامطلوب ذهنی و بصری دارد. تاثیر هم افزایی رنگ، شدت نور و بافت مصالح، می تواند ادراک معنایی محیط برای مبتلایان به دمانس و آلزهایمر را افزایش دهد.
۱۵.

ارزیابی شاخصه های خیرگی در ساختمان های آموزشی اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خیرگی ناراحت کننده آسایش بصری نور روز شاخصه های خیرگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
خیرگی ناراحت کننده یک مسئله بسیار مهم در ساختمان های استفاده کننده از نور روز است؛ با این حال، توافق بر روی شاخصه های خیرگی و معیارهای آنها دشوار است، از آن جایی که هر مقدار اندازه گیری شده باید همبستگی مشخصی را با درک ساکنین فضا داشته باشد. قابلیت اجرای معیارها برای هر شاخص خیرگی باید با توجه به ویژگی های جمعیت شناختی و تفاوت های فرهنگی و ترجیحات تعیین شود. هدف این پژوهش تعیین شاخصه های مناسب برای ارزیابی خیرگی ناراحت کننده در اقلیم گرم و خشک ایران با استفاده از تکنیک تصاویر با محدوده دینامیکی بالا  HDR و ارزیابی پس از سکونت است. ارزیابی در کلاس های آموزشی دانشگاه پیام نور مهریز با 50 شرکت کننده انجام شد. نتایج نشان داد،  DGp قابل اعتمادترین شاخص برای صحنه های خیرگی غیرقابل درک، آزاردهنده و غیرقابل تحمل بود.  UGR در بین شاخصه های دیگر، بالاترین ضریب همبستگی را برای صحنه های خیرگی قابل درک (0.34) داشت.  DGI در صحنه های خیرگی غیرقابل درک و غیرقابل تحمل دارای ضریب همبستگی قابل قبول بود و  CGI بیشترین ضریب همبستگی را در صحنه های خیرگی آزاردهنده (0.31) داشت.  VCp به دلیل ضریب واریاسیون بالا از محاسبات حذف شد. آنچه از نتایج به دست می آید، این است که  DGp قابل اعتمادترین نتایج را در سطوح متفاوت خیرگی بر اساس ارزیابی ذهنی افراد در بین 5 شاخصه دیگر به دست می دهد.
۱۶.

تبیین ویژگی های محیط کالبدی و عصب روان شناختی در ادراک محیطی مبتلایان به دمانس از نوع آلزایمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ادراک محیط کالبدی دمانس آلزایمر عصب روان شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۷ تعداد دانلود : ۵۱۰
اهداف این مطالعه، ویژگی های محیط کالبدی و تبیین آن را در الگوی معماری مبتنی بر عصب روان شناختی بررسی می کند تا بتواند پاسخ گوی نیازهای مرتبط با فرایندهای ذهنی (احساس، ادراک، حافظه و سازمان بندی رفتار هدفمند و تطابقی با محیط) مبتلایان به دمانس از نوع آلزایمر باشد. مواد و روش ها مطالعه حاضر با نمونه گیری هدفمند از مبتلایان به آلزایمر با روش پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) از ۹ مصاحبه نیمه ساختار یافته و متون پژوهشی مرتبط انجام شده است. از میان ۶ بیمار انتخاب شده، پس از آزمون های تعیین سطح بیماری، ۴ نفر انتخاب شدند. برای تکمیل مفاهیم، با ۵ نفر از مراقبان بیماران نیز مصاحبه شد. یافته ها تحلیل محتوای مصاحبه ها شامل ۲۸ کد استخراج شده اولیه، ۳ زیرطبقه شامل بی تفاوتی به عناصر محیطی، تمایل حضور در مکان های آشنا و استرس زا بودن محیط های نا آشنا و طبقه مرکزی با مفهوم «ادراک محیطی» استخراج شد. نتیجه گیری تبیین ویژگی های محیط کالبدی و عصب روان شناختی به صورت همزمان می تواند نقش بسزایی در ایجاد محیط سکونتی، مراقبتی و درمانی این مبتلایان داشته باشد. ازاین رو، به کارگیری نشانه های حسی محیط در کاهش اختلالات رفتاری اثربخش است. بنابراین، ادراک محیطی قوی تر به معنای وجود برهم کنش بیشتر میان ابعاد مختلف محیط (کالبدی و عصب روان شناختی) است.
۱۷.

بازخوانی و تبیین مفهوم مزاجِ روان بر پایه علوم نوین در روان شناسی شخصیت؛ به سوی تدوین راهبردی بومی در ارزیابی زیبایی و ترجیحات محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مزاجِ جسم مزاجِ روان شخصیت اثرگذاری اثرپذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هدف: نوشتار حاضر به دنبال تطبیق و تبیین مبانی مزاجی بر پایه نظریات نوین شخصیت شناسی، به منظور بازخوانی مفهوم مزاجِ روان بود. روش: تحقیق حاضر به روش تطبیقی و استدلالی، مفهوم مزاجها را در حالت تطبیقی با علوم نوین در روان شناسی شخصیت، تبیین و بازخوانی کرده است. یافته ها: در بازخوانی انجام شده، مزاجِ روان بر اساس قوای انگیزشی انسان در برابر محرّکهای محیطی از دو جنبه باعثه(تحریک و برانگیختگی) و فاعله(حرکت یا پاسخ)، در طیفی از اَبَرصفت اثرگذاری و اَبَرصفت اثرپذیری تعریف شد؛ گرمی- سردی مزاج بیشتر از جنبه فاعله، طیفی از تمایل به ترکیب اطلاعات نو در نظام روان شناسی و درگیرشدن با فرصتهایی جدید را نشان داد و خشکی- رطوبت مزاج بیشتر از جنبه باعثه، گنجایش متفاوت در پذیرش از محرّکهای محیط را ایجاد می کند. نتیجه گیری: مفهوم مزاجِ روان از جنبه بنیادی می تواند مقدمه شکل گیری فرضیات جدید در تبیین مزاجها و سازوکارهای ژنتیکی، مغزی، شناختی و اعصابی در انسان باشد و از جنبه کاربردی نیز در ارزیابی زیبایی و ترجیحات محیطی با مبنایی حکمی و بومی استفاده شود.
۱۸.

تدوین مؤلفه های «شهر خلاق صنایع دستی» در محور فرهنگی-تاریخی اصفهان به روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: «شهر خلاق صنایع دستی» محور فرهنگی – تاریخی شهر اصفهان تحلیل محتوا مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۹ تعداد دانلود : ۴۰۵
مقاله حاضر درصدد است تا مهمترین مؤلفه های «شهر خلاق صنایع دستی»(محور فرهنگی – تاریخی شهر اصفهان) را با روش تحلیل محتوا و با کمک نرم افزار Maxquda12 شناسایی کند. این پژوهش با رویکرد تحقیق کیفی، براساس هدف، درزمره تحقیقات توسعه ای و از لحاظ ماهیت و روش درزمره پژوهش های پیمایشی است. ازنظر جنبه تحلیل نیز توصیفی و تحلیلی است. ابزار گردآوری داده و اطلاعات عبارت از: مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه باز است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که 5 مؤلفه اصلی با 23 زیرگروه (شامل: آثار هنری و صنایع دستی، جاذبه های هنری، گردشگری، بهسازی و موقعیت شهری اصفهان) از مهمترین مؤلفه های مؤثر بر ایجاد و توسعه «شهر خلاق» صنایع دستی اصفهان (محور تاریخی-فرهنگی شهر اصفهان) به شمار می رود. برخی از مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها در حال حاضر، به طور بالفعل در محور مذکور، مصداق عینی و خارجی دارند و برخی دیگر اکنون صرفاً به صورت بالقوه هستند و قابلیت بالفعل شدن را در شرایط مقتضی دارند.
۱۹.

PRINCIPLES OF OPEN SCHOOL DESIGN BASED ON EMOTIONAL INTELLIGENCE MODEL AND ENHANCING LEARNING(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Environmental motives Outdoor Learning schoolyards educational approaches

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۳۹۴
Aim: Considering the effects that open school spaces can have on students, the aim of the study is to provide guidelines for designing school open spaces to enhance level of emotional intelligence and learning in primary school children. This can be done through enhancing the level of motivation and providing the appropriate space to play.  Methods: In this research a quantitative-qualitative research method is applied. Also the Delphi system of gathering data is used to produce content-table and questionnaires. According to the Kline, the sample size is calculated around 326. Teachers and school designers were questioned using randomized cluster sampling. Results: The data is evaluated in SPSS software program version of 22 using R factor analysis to produce analytical model in Amos. The results of the research indicate that physical aspects of space including: natural and diverse elements, spaces with cultural functions, Semi-private (with supervision) and flexible environments, spatial diversity, space for different types of play and diverse connections between open & close spaces affect the meaning aspect of space which is considered emotional intelligence. Conclusion: School open spaces are physical sites as well as social sets. Students’ behavior, abilities and space applications can be affected by spatial characteristics in schoolyard and improving emotional abilities.
۲۰.

جای نام: مکان ناملموس خاطره (تبیین رویکردی کل نگر به خوانش نام آثار معماری تاریخی در حفاظت معماری نظر به مقایسه تحلیلی کاراکتر نام و مکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جای نام مکان خاطره آثار معماری تاریخی حفاظت معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۱۴
شناخت میراث معماری و جنبه های گوناگون آن، همواره مورد تأکید نهادهای بین المللی مرمت بوده است. در دهه های اخیر، به رغم تلقی جای نام ها به مثابه بخشی از تاریخ زنده و میراث فرهنگی، این نام ها هم چنان در معرض تغییرات شتاب زده بوده اند. در منابع و مطالعات حفاظت معماری نیز بررسی سیر تحول نام آثار، رویکرد توصیفی تاریخی-جغرافیایی داشته و با غفلت از کاراکتر جای نام، عمدتاً بدون رویکردی حفاظتی-مرمتی یا بدون توجه به پویایی و اهمیت فرهنگی آنها صورت گرفته است. از آنجا که تغییر و تحول نام هر اثر معماری می تواند حاکی از تغییری در کلیت آن اثر تلقی شود، این تحقیق در نظر دارد ضرورت توجه به نام آثار معماری از این بعد را روشن سازد و رویکردی نظری به جای نام ها در نسبت با ارزش های یک مکان تاریخی تبیین کند. به منظور دست یابی به این هدف، این پرسش مطرح می شود که کاراکتر نام چه مشابهتی با کاراکتر مکان دارد و این دو چه نسبتی با خاطره، یعنی زمینه مشترک همه موضوعات تاریخی دارند؟ در این راستا، علاوه بر بهره گیری از منابع کتابخانه ای حفاظتی، توپونیمی و پدیدارشناختی مکان، در تحلیل استنتاجی مصادیق عینی برای یافتن زمینه مشترک، بررسی کاراکتر و نسبت نام و مکان، ضروری می نماید. در نهایت، نتایج این تحقیق شامل زمینه های تعامل و تقابل صورت و معنای نام از منظر رویکرد توصیفی-تاریخی کنونی با رویکرد کل نگر پیشنهادی است که طی چند محور کلیدی در قالبی تطبیقی ارائه می شود و می توان آن را نگرشی نو به جای نام ها برای بازشناسی نام مکان های تاریخی در نظر گرفت. در این پارادایم، جای نام ها به مثابه صور ناملموسِ «مکان های دارای اهمیت فرهنگی» و نه صرفاً وجهی تاریخی-زبان شناختی برای نامیدن آثار درک می شود و علاوه بر دلالت بر ارزش های فرهنگی که در نسبت با اثر و شرایط دیگر از آنها برخوردار شده، خود مکان (ناملموس) خاطره مکان است. در ارتباط با مواجهه با موضوع تغییر جای نام ها نیز، توجه به جایگاه جای نام در کلیت اثر و پویایی نسبت آن با مکان، مورد تأکید قرار گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان