طاهره کریمی

طاهره کریمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

تحلیل شناختی تصویر «آهو» در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی شیر دیوان شمس استعاره مفهومی آهو صحرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳۵ تعداد دانلود : ۸۹۴
قلمرو معنایی تصویر «آهو» در غزل های مولوی قلمرو گسترده ای است. این تصویر، تصویر همان آهوی سنت ادبی نیست که به واژه هایی چون نافه و مُشک و تتار ختم شود بلکه در پسِ این استعاره، لایه های معنایی عمیق و ساحت های جدید عرفانی نهفته است. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر و بر اساس دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی ساخت گرا، کارکردهای استعاری آهو و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی صحرا، شیر، شکار، ابراهیم ادهم و جز آن در غزل های مولوی تبیین می شود. تصویر آهو در اشعار مولوی شأن و منزلتی یافته که پیش از آن نداشته است؛ آهو در غزل های مولوی عروج معنایی می یابد و همان نقشی را به عهده می گیرد که هدهد در منطق الطیر دارد، بل بیشتر و فراتر از آن. از رهگذر بررسی استعاره آهو در دیوان شمس در می یابیم آهو کلان استعاره ای از خداوند و پس از آن، استعاره هایی از خود مولوی، شمس، صلاح الدین، پیر، سالک، معشوق، عاشق، ابدال، روح و جان و معانی است.
۲.

استعاره های مفهومی در دیوان شمس بر مبنای کنش حسی خوردن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولانا دیوان شمس استعاره مفهومی نگاشت خوراک های استعاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
تعداد بازدید : ۲۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۷۰۶
بسیاری از بنیادی ترین مفاهیم ما از جمله زمان، کمیّت، حالت، دگرگونی، کنش، علّت، هدف، شیوه، وجه (modality) و حتی مفهومِ یک مقوله از طریقِ مفاهیم استعاری درک می شوند. مولانا برای نشان دادن جهان عرفانی خود از مفاهیم استعاری بیشترین بهره را گرفته است. «خوردن» از پرکاربردترین واژه هایی است که در دیوان شمس برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده، و واژه های دیگری از خانواده آن، در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آن ها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب برگزیدن ناخودآگاه چنین استعاره ای برای مولانا می شود. بر این اساس هشت مقوله ی جمال، حکمت، راز، ذکر، سماع، شادی، عشق و نور به مثابه خوراک تفهیم می شوند. در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر به تبیین این استعاره ها پرداخته می شود. و در نهایت روشن می گردد که انگاره «عرفان خوراک است»، گزاره بنیادینِ متن است که یک ذهنیّت استعاری خوراک انگار را در سراسرِ دیوان شمس منتشر کرده است.
۳.

رمزگان شناسیِ «حیوان» در داستان های کوتاه شهریار مندنی پور

کلید واژه ها: نشانه شناسی رمزگان داستان کوتاه شهریار مندنی پور حیوانات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹۶ تعداد دانلود : ۱۳۱۹
در این مقاله با رویکردی نشانه شناختی مبتنی بر مطالعه ی رمزگان ها به تحلیل چند داستان کوتاه شهریار مندنی پور پرداخته می شود. این نوع از تحلیل در قالب تحلیل رمزگانی صورت می گیرد که بارت آن ها را در پنج دسته مطرح کرده است. از میان این پنج دسته، سه دسته رمزگان های دالی، نمادین و فرهنگیِ بارت برای تحلیل حاضر در نظر گرفته شده است. در این جستار، شش داستان کوتاهِ «سایه ای از سایه های غار»، «خمیازه در آینه»، «بشکن دندان سنگی را»، «مومیا و عسل»، «شرق بنفشه» و «ناربانو» از مجموعه داستان های سایه های غار، مومیا و عسل و شرق بنفشه برای بررسی انتخاب شده است. در این داستان ها، حیوانات به مثابه رمزگان هایی مهم طرح شده اند و بسته به جایگاه متن، طیفِ گونه گونی از رمزگان های دالی، نمادین و فرهنگی را نشان می دهند. این پژوهش با روشِ توصیفی- تحلیلی انجام شده و بر آن است که به جای پرداختن به درون مایه ها و معنای کلی اثر، «معنا» را به واسطه ی ساختار نشانه های وابسته به یکدیگر و رمزگان ها به دست آورد. و این که چگونه رمزگان های مختلف در راستای بازنماییِ «تقابل و تشابه انسان و حیوان» فعّال می شوند.
۴.

پیش نمون و انواع آن در داستان های شهریار مندنی پور

کلید واژه ها: داستان کوتاه مندنی پور پیش نمون پیش نمون هنری پیش نمون ادبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های معاصر داستان و داستان کوتاه
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۱۸۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۳۰
پیشینه ی شخصیت در آثار داستانی مسئله ای است که از مدت ها پیش وجود داشته، اما در ایران کمتر به آن پرداخته شده و بیشتر به صورت جزیی و گذرا مطرح بوده است. در این مقاله، پیش نمون و انواعِ آن در ادبیات داستانی به ویژه در داستان های شهریار مندنی پور بررسی و تحلیل می شود. شهریار مندنی پور در زمینه های ادبیات کودک و نوجوان، رمان بزرگسال و به ویژه داستان کوتاه قلم زده است. مندنی پور شش مجموعه داستان کوتاه دارد. وی به طرزی شگفت انگیز از انواع پیش نمون های هنری، ادبی، سیاسی و جز آن بهره برده است. مندنی پور در شخصیت پردازی آن چنان هنرمندانه عمل کرده است که گویی شخصیتی منحصر به فرد را آفریده است و شخصیت داستانی او پیش از این، نمونه ای نداشته است. افزون بر این، خواننده با مطالعه ی این مقاله با بخشی از تکنینک های هنرمندانه و ظرایف شخصیت پردازی شهریار مندنی پور نیز آشنا می شود.
۵.

تحلیل حس چشایی در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی حسامیزی حواس ظاهری حس چشایی حواس باطنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه مولانا پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۸۳ تعداد دانلود : ۱۴۶۱
حس چشایی یکی از پرکاربردترین حواسی است که در آثار مولوی برای نمایاندن تمامی ساحت های مادی و روحانی استفاده شده و واژه های دیگری از خانواده آن در بازتاب این معانی به شاعر یاری رسانده است. نوعِ زندگی صوفیه و توجه بیش از حد آنها به تقلیل طعام، جوع، روزه، اجتناب از کسب و بها دادن به نظریه توکل، سبب توجه مولوی به حسّ چشایی شده است. در این پژوهش، افزون بر تحلیل حسّ چشایی، مواردِ درآمیزی این حس با حواسّ دیگر (بصر و سمع) بررسی می شود. خاستگاه حسّامیزی به یکی از اصول اساسی تفکر اشاعره- تصرف خداوند و نفی علیّت- بازمی گردد و در زبان مولوی صبغه ممتازی دارد. این ایماژ شاعرانه در مثنوی و دیوان شمس بازتاب تلقی ویژه و هنری مولوی از حواس ظاهر و باطن است که البته با جهان بینی غیب مدار او ارتباط دارد. مولوی برای هر چیزی که در عالم هست، متناظری غیبی پیش روی می گذارد؛ از این رو، در برابر حواسِّ ظاهری، شکلِ راستینی از حواس باطنی و غیبی وجود دارد. حواس ظاهر و باطن چونان محورهای نظام فکری مولوی در آثار وی با شیوه های گونه گون و چشم اندازهای متمایز مطرح می شوند. از نظرگاهِ مولوی، ادراکات نفسانی (شنیدن، دیدن، چشیدن و جز آن) در مرحله ای از معرفت نفس، امتزاج حاصل و یکسان عمل می کنند و به نوعی «وحدت قوا» می رسند.
۶.

تحلیل شناختی استعاره مفهومی «جمال» در مثنوی و دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مولوی جمال مثنوی دیوان شمس رؤیت استعاره مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷۱ تعداد دانلود : ۱۰۵۷
در این مقاله با استفاده از نظریه شناختی استعاره معاصر، کارکردهای استعاره مفهومی «جمال» و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی جهان، انسان، صورت (رخ)، آفتاب، آیینه و جز آن در غزل های مولوی تحلیل و تبیین می شود. پژوهش حاضر به این می پردازد که پیوندِ میان استعاره و بنیانِ فکری شاعر به چه شکل است و مولوی چگونه توانسته است ازطریق استعاره جمال، ایدئولوژی خود را مطرح کند. بن مایه استعاره مفهومی جمال در گفتمانِ کلامی، براساس نظریه «رؤیت» است. رؤیت با ورود به گفتمان عرفان در بافتِ استعاری جمال قرار می گیرد و انتقال از ایده به استعاره و زبان هنری صورت می گیرد. از رهگذر بررسی استعاره جمال و خوشه های تصویری آن در مثنوی و دیوان شمس درمی یابیم که «خداوند دیدنی است». این انگاره استعاری در ژرف ساختِ کلّ اثر نمایان است. مولوی با توجه به این انگاره، جمال حق را در خرده استعاره های حسن یوسف، جهان، انسانِ کامل، آفتاب و خوراک به تصویر می کشد و با کمک همین خرده استعاره ها دیدنی بودن خداوند را اثبات می کند. براساسِ مدلِ ارائه شده در این مقاله، می توان از رهگذر مطالعه روابطِ میان استعاره و ایدئولوژی، بازخوانی تازه ای از ادبیات فارسی به ویژه گفتمان های عرفانی به دست داد.
۸.

بررسی معناشناختی استعاره های چند شبکه ای در دیوان شمس (از مراحل نطفه بستن تا فطام)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مولوی مثنوی دیوان شمس معناشناسی شناختی استعاره مفهومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۳ تعداد دانلود : ۵۷۸
کاربردِ استعاره های گسترده و گوناگون در متونِ عرفانی موجب شده است که دیدگاه های نوی پیش روی مخاطب باز شود و فهمِ افراد در بابِ عالم معانی گسترش یابد. در واقع، استعاره به سبب عملکردِ تداعی گری-اش در متونِ عرفانی به تسهیل شماری از تجارب نو کمک می کند؛ تجاربی که از دایره تجربه مستقیم فرد خارج است. این پژوهش بر اساسِ دیدگاه های لیکاف و جانسون، دو نظریه پرداز معنی شناسی شناخت گرا، انجام شده است. این دو نظریه پرداز بر این باورند که استدلال و مفهوم سازی بستگی لاینفک با ویژگی های فیزیکی و محیطی دارند. در اشعار مولوی مجموعِ مفهوم سازی ها و استدلال ها با توجه به قابلیت های بیولوژیکی و تجربه-های جسمانی و اجتماعی انسان طرح شده است. شبکه ای از روابطِ استعاری در نظامِ شناختی مولوی وجود دارد که به شکلِ «زنجیره ای» از زمانِ نطفه بستن و تشکیلِ جنین در رحم آغاز و تا فطامِ کودک ادامه می-یابد. افزون بر این، بارداری مریم(س) و زایشِ عیسی(ع)، یکی از پرکاربرد ترین استعاره ها برای تبیین معانی و معارفِ مولوی از جمله «وحدت اولیا» است. همچنین در درون این شبکه، مولوی از رابطه «مادر و کودک» برای تبیین و تفهیمِ رابطه «خداوند و انسان» استفاده می کند. در این مقاله، برای رسیدن به نتیجه بهتر، پیوندهای مادر و همه تصویرهای مرتبط با آن (از جمله پستان و شیر) تحلیل، و در صورتِ لزوم به ابیاتِ مثنوی نیز استناد شده است. مولوی توانسته است در زبان هنری خود، مراحلِ سیر و سلوک و احوال روحانی را با طبیعی ترین تجربه های فیزیکی انسان، یعنی مراحل رشد وی، تبیین کند.
۱۰.

نقل به معنا در روایات؛ ملاک ها و شاخص های تشخیص(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: نقل به معنا نقل به لفظ تلخیص حدیث تقطیع حدیث ادراج در حدیث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۸۵
نقل به معنا، در برابر نقل به لفظ، نقل معنای کلام، بدون تکیه بر عین الفاظِ کلام گوینده است. بیشتر روایاتی که به دست ما رسیده از همین دسته اند. به این معنا که معصوم (ع) سخنی را بیان فرموده، راوی یا راویان متعدد، پس از مدتی با توجه به توانمندی خود در درک و فهم معنای کلام، در بیشتر موارد، لفظ یا الفاظ معصوم(ع) را با لفظ یا الفاظی هم معنا، از سوی خود جایگزین کرده اند. یعنی به جای الفاظ کلام معصوم(ع)، معنای کلام ایشان را به دیگران منتقل کرده اند. به چنین روایاتی، روایات نقل به معنا گفته می شود. به دیگر سخن، روایات نقل به معنا، در واقع، بخشی از روایات مشابه با موضوع یکسانند که اطمینان به صدور آن ها از یک معصوم(ع) در یک مجلس حاصل می شود. چنین روایاتی برخی منقول از یک راوی از اصحاب مباشر و بنامِ ایشانند، برخی از راویان متعددند که گاهی مستقیماً و در مواردی با واسطه از ایشان نقل شده اند که با توجه به اتحاد یا اختلافشان در راوی، می توان آن ها را در دو قسم کلی جای داد؛ قسم اول در هر سه مؤلفه ی موضوع، مروی عنه و راوی، وحدت دارند. قسم دوم در دو مؤلفه ی اول، متّحد و در سومی مختلفند.
۱۱.

بررسی تطبیقی نظرگاه های هجویری و غزالی در باب «رؤیت»(بر اساس دو متنِ کشف المحجوب و سوانح العشاق)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هجویری احمد غزالی کشف المحجوب سوانح العشاق رؤیت جمال دلالت معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۷۰
ابوالحسن علی بن عثمان هجویری (درگذشته حدود 470 ق) و احمد غزالی (درگذشته 520 ق) هر دو از یک دستگاه فکری برآمده و هر دو جزو خانواده اشاعره اند. اما خاستگاه معرفتی آن دو از یکدیگر متمایز شده است. از این رو، قلمرو دلالتِ معنا و کارکرد زبان در آثار ایشان- کشف المحجوب و سوانح العشاق- متفاوت است. «رؤیت» واژه ای کلامی و کلیدی در کشف المحجوب است که با ورود به گفتمان عرفانیِ غزالی در پوشش استعاری «جمال» در می آید و انتقال از واقعیت به استعاره و از تک معنایی به چند معنایی صورت می گیرد. هجویری آشکارا و عریان به بحث رؤیت می پردازد اما غزالی از کارکردهای استعاری رؤیت بهره می گیرد: جمال و خوشه های تصویری مرتبط با آن یعنی انسان، دل، آفتاب، آینه و جز آن. در این مقاله، به دیدگاه های این دو عارف در بابِ «رؤیت» و سبکِ بازتاب آن در دو متنِ کشف المحجوب و سوانح العشاق پرداخته می شود
۱۲.

بررسی فقهی وظایف حکومت اسلامی در تربیت عقلانی جامعه

کلید واژه ها: تربیت عقلانی حکومت اسلامی عقل جامعه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۲
تربیت، امری بنیادی در اجتماع است وجوامع بشری براساس ساحت های تربیتی استوار است. هر جامعه ای که ساحت های تربیتی آن رشد یافته باشد، پویاست. از طرفی زیربنای همه ساحت های تربیتی، ساحت عقلانی است. اگر ساحت عقلانی ضعیف باشد، نمی توان به ساحت اخلاقی رشد داد وعقل سلیم، اخلاق سالم را به دنبال دارد و بدون اخلاق سالم نمی توان به ساحت عبادی رشد داد؛ زیرا زیربنای عبادت، شناخت معبود و خالق هستی است.  زیرا مهمترین دلیل شناخت، عقل است. پس اگر پایه عقل محکم نباشد ساحت تربیتی عبادی و سایر ساحت های تربیتی از ارزش می افتد لذا پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی بااستفاده از قواعد فقهی، حکم فقهی تربیت عقلانی جامعه را بررسی می کند. با بررسی ادله فقهی به خوبی ثابت می شود که تربیت عقلانی در فقه جایگاه ویژه ای دارد و بااستفاده از آیات، رجحان استحبابی ویا وجوب تربیت عقلانی ثابت می شودو اگر این تربیت عقلانی  ، مصداق یا مقدمه امور واجب و ضروری قرار گیرد حکم وجوب برای همه مکلفین ثابت می شود  و ازآنجاکه حاکم نسبت به سایر مکلفین جایگاه منحصربه فردی دارد و قدرت و توانایی اجرای تربیت عقلانی را دارد این حکم برای حاکم هم ثابت می گردد. ووظیفه حاکم در تربیت عقلانی در امور الزامی، وجوب و در امور غیر الزامی، استحباب مؤکد است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان