چکیده

تربیت، امری بنیادی در اجتماع است وجوامع بشری براساس ساحت های تربیتی استوار است. هر جامعه ای که ساحت های تربیتی آن رشد یافته باشد، پویاست. از طرفی زیربنای همه ساحت های تربیتی، ساحت عقلانی است. اگر ساحت عقلانی ضعیف باشد، نمی توان به ساحت اخلاقی رشد داد وعقل سلیم، اخلاق سالم را به دنبال دارد و بدون اخلاق سالم نمی توان به ساحت عبادی رشد داد؛ زیرا زیربنای عبادت، شناخت معبود و خالق هستی است.  زیرا مهمترین دلیل شناخت، عقل است. پس اگر پایه عقل محکم نباشد ساحت تربیتی عبادی و سایر ساحت های تربیتی از ارزش می افتد لذا پژوهش حاضر به روش تحلیلی-توصیفی بااستفاده از قواعد فقهی، حکم فقهی تربیت عقلانی جامعه را بررسی می کند. با بررسی ادله فقهی به خوبی ثابت می شود که تربیت عقلانی در فقه جایگاه ویژه ای دارد و بااستفاده از آیات، رجحان استحبابی ویا وجوب تربیت عقلانی ثابت می شودو اگر این تربیت عقلانی  ، مصداق یا مقدمه امور واجب و ضروری قرار گیرد حکم وجوب برای همه مکلفین ثابت می شود  و ازآنجاکه حاکم نسبت به سایر مکلفین جایگاه منحصربه فردی دارد و قدرت و توانایی اجرای تربیت عقلانی را دارد این حکم برای حاکم هم ثابت می گردد. ووظیفه حاکم در تربیت عقلانی در امور الزامی، وجوب و در امور غیر الزامی، استحباب مؤکد است.

تبلیغات