ابراهیم فیاض

ابراهیم فیاض

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۹۰ مورد از کل ۹۰ مورد.
۸۱.

بحران آفرینی فرهنگی رسانه ها از منظر انسان شناسی ارتباطات؛ جهانی سازی و پارادایم های رقیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی ارتباطات غریزه بحران فرهنگی سیاست گذاری رسانه ای جهانی سازی ارتباطات میان فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۵۲۵
در این مقاله، پس از بررسی اصطلاح انسان شناسی ارتباطات، به موضوع غریزه به عنوان یکی از مسائل اصلی انسان شناسی ارتباطات پرداخته شده است. با معرفی سه غریزه جنسی، گرسنگی و ارتباطی به عنوان غرایز اصلی انسان، الگوی انسان شناسی ارتباطات ترسیم گردیده است. در ادامه با میانجی قرار دادن مفهوم فرهنگ، بحران فرهنگی بر اساس الگوی انسان شناسی ارتباطات ارائه شده تبیین گردیده است. در این چارچوب، میزان بحران آفرینی فرهنگی رسانه ها عمده بررسی شده و نشان داده شده است که چگونه پارادایم غالب جهانی سازی بر سازوکارهای آن حاکم است. نهایتاً، دو پاردایم «توازن رسانه ای» و «ارتباطات میان فرهنگی» به عنوان پارادایم های رقیب جهانی سازی معرفی گردیده اند. کاربست این دو پارادایم بر سیاست گذاری رسانه ای نشان می دهد که جایگزینی پارادایم غالب جهانی سازی، دستاوردهای قابل توجهی در آرامش و ثبات فرهنگی جامعه خواهد داشت.
۸۲.

بررسی هویت زن ایرانی – مسلمان از خلال مفاهیم جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنبش زنان حس های کالبدی دین فضاهای شهری هویت جنسیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
در این مقاله مفاهیم مرتبط با جنسیت مهم انگاشته شده اند زیرا که هویت زنان ارتباط تنگاتنگی با تجربه زیست شده آنها دارد. انسان از خلال حس های خود با دیگری و جهان بیرونی ارتباط برقرار می کند. زنان با توجه به تجربه زیست شده شان بخش عمده ای از شناخت خود را با حس های کالبدی (چشایی، بویایی و لامسه) و سپس دیداری و شنیداری به دست آورده اند. امروزه زنان بر اساس فرایند شهرسازی وارد فضاهای عمومی شهرها شده اند و این امر باعث شده است تا زنان به هویت ساختاریافته خودآگاهی پیدا کنند و تجربه و در نتیجه هویت آنها دچار تغییر شود. در این مقاله مفاهیم بنیادی دین اسلام که هویت زنان مسلمان – ایرانی تحت تأثیرشان است مورد بررسی قرار می گیرند چون مفاهیم اسلامی به زنان این باور را داده است که از نظر وجودی با مردان برابر هستند. این باور به تجربه زیست شده زنان رویکردی انتقادی نخواهد داشت. در این راستا زنان ایرانی – مسلمان هویت خود را در برابر مردان تعریف نمی کنند و شناخت به نسبت قدرت در چارچوب این باور مهم تر دانسته می شود. 
۸۳.

یاللی: حرکت و معنا در یک رقص آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳ تعداد دانلود : ۱۰۶
هدف مقاله حاضر بررسی رقص از دیدگاه انسان شناختی با تاکید بر ارتباط میان عناصر حرکتی رقص و نظام های معنایی است؛ گرایشی که سعی در بررسی رقص در زمینه فرهنگی آن و فهم رقص بنا بر جامعه تولیدکننده دارد. رقص یاللی از کهن ترین و رایج ترین رقص های قومی در آذربایجان است که به اشکال بسیار متنوعی اجرا می شود. روش شناسی ما در بررسی رقص یاللی الگوی هفت مرحله ای گرترید کیوراث است؛ بر این اساس، فنون پژوهش شامل مشاهده، ثبت گرافیکی، مقوله بندی شکلِ ساختاری و حرکات و تحلیل فرهنگی معنای ساختار و حرکت در رقص یاللی است. هدف اصلی مقاله، بررسی مشخصه های حرکتی رقص یاللی و رمزگشایی معنایی آن ها در بافت فرهنگ آذربایجانی بوده است. بنابراین بررسی ما، از دیدگاه انسان شناسی هنر، در حوزه شکل و محتوا قرار می گیرد. شکل ساختاری رقص یاللی دایره و حرکت خاص آن، چرخش، نشان دهنده بخشی از مناسک خورشید و حرکات اصلی آن، اعمال مناسک شمنی را ...
۸۴.

مطالعه انسان شناختی تاثیرات پروژه های سدسازی بر جوامع محلی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی تاثیرات اجتماعی اسکان مجدد جابه جایی روستای سرتنگ سدسازی سد کنگیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۷
به طور معمول، جابه جایی اجباری و اسکان مجدد ناخواسته به دلایل متعددی انجام می گیرد. در این میان اجرای پروژه های توسعه ای از جمله سدسازی یکی از مهمترین این عوامل می باشد. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیرات اجتماعی جابه جایی اجباری و اسکان مجدد ناخواسته ناشی از پروژه سدکنگیر در استان ایلام با روش کیفی و بهره گیری رویکرد اتنوگرافیک انجام گرفته است. کار گردآوری داده ها با استفاده از مشاهده مشارکت آمیز و مصاحبه های قوم نگارانه انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که که اَشکال مختلف نقل مکان و جابه جایی شامل نقل مکان به جایی در محدود پروژه، نقل مکان شخصی و نقل مکان به سایت جدید اسکان مجدد بوده است. نوع اول نقل مکان، مناسب ترین گزینه است، چون این کار به مردم اجازه می دهد تا در محیطی آشنا باقی بمانند و در عین حال، کمترین میزان وقفه را نیز به همراه دارد. در نقل مکان شخصی بعضی از مردم ترجیح می دهند تا نقل مکان شان را خودشان مدیریت کنند. این کار به آن ها امکان می دهد تا به انتخاب خود در جایی ساکن شوند. جایی که فکر می کنند فرصت های درآمدی بهتری برای شان دارد. اما نوع سوم نقل مکان، یعنی نقل مکان به سایت جدید مععمولا واجد رحجان کمتری بوده و پیامدهای منفی زیادی در ابعاد مختلف برای نو-ساکنان به همراه داشته است و از آن می توان تحت عنوان اسکان مجدد نارضایت بخش یاد کرد.
۸۵.

مطالعۀ انسان شناختی عملکرد مسجد در زندگی روزمرۀ زنان سالمند در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجد زنان سالمند زندگی روزمره مشارکت اجتماعی توانمندی و عزت نفس احساس دلبستگی و تعلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش و جایگاه مسجد در زندگی روزمره زنان سالمند، از منظر موقعیت هایی است که این مکان اجتماعی-مذهبی برای آن ها خلق می کند. این پژوهش روابط، فعالیت و مشارکت اجتماعی زنان سالمند را در مساجدِ واقع در مناطق 12 و 14 شهر تهران مورد مطالعه قرار داده است. پرسش های محوری پژوهش این است که مساجد چگونه و بر اساس کدام یک از عملکردهای خود زمینه را برای حضور زنان سالمند فراهم آورده است؟ نقش مساجد در مشارکت فعال اجتماعی زنان سالمند چیست؟ و مسجد چه تأثیری در سبک زندگی زنان سالمند دارد؟ پژوهش حاضر به روش مردم نگاری انجام شده است و داده های میدان با فنون مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده اند؛ و تفسیر داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی صورت پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که حضور مستمر در مساجد برای زنان سالمند جزئی از فعالیت های زندگی روزمره آن ها شده است، تا جایی که زندگی روزمره خویش را بر اساس عملکردهای مسجد نظم زمانی می بخشند. همچنین مسجد برای آن ها به کانونی برای گردهمایی، فعالیت های اجتماعی و دینی تبدیل شده است و زنان سالمند در مسجد مشارکت اجتماعی و فعالیت های خیرخواهانه قابل توجهی دارند. داده های میدانی حاکی از آن است که این فعالیت ها در زندگی شخصی و اجتماعی زنان سالمند تأثیر درخور اعتنایی داشته است، من جمله: آگاهی یافتن به توانایی های خویش، احساس مفید بودن، عزت نفس، دست یابی به استقلال و بازیافتن شأن و منزلت اجتماعی. مجموعِ این دستاوردها موجب احساس تعلق زنان به مسجد و دلبستگی به مکان آن شده است.
۸۶.

بررسی مفهوم سازی فرهنگی ازدواج و فرزندآوری در میان زنان شهر تهران: با رویکرد جامعه شناسی زبانی-شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ازدواج استعاره مفهومی زبان شناسی اجتماعی شناختی شناخت فرهنگی فرزندآوری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
تحقیقات اخیر در حوزه علوم شناختی درباره استعاره مفهومی نشان داده اند که استعاره صرفاً یک پدیده زبانی نیست، بلکه اساساً فرایندی مفهومی تجربی است که جهان ذهنی ما را ساخت مند می کند و ابزاری است که منعکس کننده منشأ ساختارهای شناختی تفکر انسان است. پژوهش حاضر بر آن است با بررسی مفهوم سازی های استعاری ازدواج و فرزند،که در کاربردهای زبان فارسی روزمره به وفور دیده می شوند، نشان دهد که چگونه بررسی استعاره های مفهومی در چارچوب زبان شناسی اجتماعی شناختی می تواند ما را در درک بهتر بازنمایی های جمعی و شناخت فرهنگی ازدواج و فرزندآوری یاری رساند. برای رسیدن به این هدف، پژوهش حاضر با استفاده از راهبرد قوم نگاری و فن مصاحبه های نیمه ساخت یافته از زنان متأهل دارای فرزند، بین سنین 50 تا 70 سالِ ساکن شهر تهران، استعاره های رایج در مفهوم سازی ازدواج و فرزند را به دست آورده و در ادامه با تکیه بر نظریه استعاره های مفهومی، آن ها را مورد تحلیل کیفی قرار داده است. نتایج نشان می دهند که استعاره های به دست آمده در بررسی بازنمایی جمعی و شناخت فرهنگی مفهوم ازدواج و فرزند معنادارند و به ما کمک می کنند به درک عمیقی از فهم فرهنگی این مفاهیم در جامعه دست یابیم.
۸۷.

تحلیل نشانه شناختیِ گفتمانی سینمای سورئالیستی ایران؛ مورد مطالعه: فیلم های هامون و خانه ای روی آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سورئالیسم زوال یأس گفتمان جبرگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
سینما امروزه به مثابه اندیشه و کنشی اجتماعی در بستر تحولات جامعه مطالعه می شود. از جمله مکاتب فکری که با آغاز موج نوی سینما شکل گرفت و تاثیر بسزایی در سینمای ایران داشت جریان سورئالیسم است. این پژوهش با تحلیل نشانه شناختی گفتمانی دو فیلم هامون (داریوش مهرجویی) و خانه ای روی آب (بهمن فرمان آرا) سعی در کندوکاو و مداقه در جریان سورءالیسم و ارتباط آن با بسترهای اجتماعی جامعه ایران دارد. طبق روش نشانه شناختی گفتمانی، این آثار دارای شاخصه های سینمای سورئالیستی شامل عناصر ذیل است: رئالیسم سیاه، سیالیت دال های مرکزی، شگفتی، آشفتگی و ابهام، ناامیدی و عدم تصور آینده برای نسل های جامعه، نقد افراطی مذهب و قشر متدین جامعه. همچنین جبرگرایی مکانیکی، آزادی، زوال نسل ها، تلفیق سوژه و ابژه و بی تعهدی و خودخواهی و سرگردانی از جمله دال های پیرامونی جریان سورئالیستی سینمای ایران است که در این فیلم ها بازنمایی شده است. این اصول در نظام نشانه شناختی شش گانه تصویری، حرکتی، گفتاری، نوشتاری، آوایی و موسیقایی در تحلیل متن آثار و بررسی زمینه زمانی و مکانی و بینامتنیت نیز تبیین شده است. 
۸۸.

فرایند هویت یابی دو قوم خلج و زند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت یابی هویت قومی خود طبقه بندی قومی خلج زند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۰۹
هدف:در این پژوهش تلاش می شود تا هویت یابی دو قوم  خلج و زند در روستای ونارچ واقع در شهرستان کهک، مورد بررسی قرار بگیرد. قوم زند و قوم خلج با وجود اینکه در حدود یک قرن است در یک روستا، با همدیگر همزیستی دارند، کمترین تعامل فرهنگی را با یکدیگر داشته اند. هدف این مقاله مطالعه چگونگی فرایند هویت یابی دو قوم خلج و زند  است، دو قومی که همزیستی در مکانِ یکسان، سبب نزدیک شدن آن دو به هم نشده است، بلکه مرز جغرافیایی و مرز فرهنگی نیز میان آنان ایجاد شده است.روش شناسی-برای حصول نتایج، علاوه بر مطالعات نظری و پیشینه ی پژوهشی، از روش کیفی، حضور طولانی مدت در میدان ، تکنیک های مصاحبه و مشاهده استفاده شده است. تعداد 30 مصاحبه با قوم خلج و قوم زند در سنین و نسل های مختلف انجام شده است. از طریق تحلیل مصاحبه ها داده ها جمع آوری و طبقه بندی شدند.یافته ها- با توجه به یافته های تحقیق مشخص شد که هر دو قوم استراتژی های خاصی برای تحکیم و ثبات هویت قومی خویش دارند لذا در این نوشتار با توجه به نظریات بریکول که مبتنی است بر فرایند هویت یابی و بارث که مرزبندی گروه های قومی را مطرح کرده است، به شناسایی عناصر هویتی قوم زند و خلج پرداخته شده است. نتایج این تحقیق بیانگر این امر است که قوم زند به لحاظ خدمات رفاهی، آموزشی و روابط فرهنگی وامدار قوم خلج هستند و از آنجا که قوم زند ساکنین ابتدایی و اولیه ی این روستا نبودند، در حاشیه و قوم خلج در مرکزیت قرار دارد. لذا قوم زند برای استمرار هویت خود وارد استراتژی "خودرابطه ای" شده است؛  و از طریق حفظ زبان قومی و تعلیم آن به نسل های جدید، ازدواج درون گروهی و تشدید روابط فامیلی، فرزندآوری و افزایش جمعیت، اتحاد و همبستگی در هر شرایطی، هویت قومی خویش را حفظ و تقویت می کند. استراتژی افزایش جمعیت که به آن اشاره شد، قوم زند را از اقلیت خارج می کند بر قدرت آنان می افزاید؛ بنابراین خیلی بر آن تأکید دارند و اما در مقابل،  قوم خلج به تعلق مکانی روستا تمرکز دارند و تلاش می کنند تا حس تعلق مکانی و هویت مکانی برای قوم زند ایجاد نشود و همیشه در حاشیه باقی بمانند. برای آنان بسیار مهم است تا به خود و دیگران اثبات کنند که تمامیت روستا متعلق به قوم خلج است. در واقع می توان بیان کرد که از آنجایی که حضور  قوم زند هنوز از جانب قوم خلج پذیرفته شده نیست، نمی توانند ادعایی در خصوص مالکیت زمین روستا داشته باشند. عدم هویت مکان برای قوم زند در شغل آنان نیز تأثیر گذاشته است و تمرکز بر دامداری دارند و زمین کشاورزی در اختیار ندارند. اما قوم خلج برای پایبندی بیشتر به مالکیت روستا، تمرکز بر کشاورزی دارند و با اتصال به خاک روستا، هویت مکانی خویش را تقویت می کنند
۸۹.

عرف زنانه در مقابل قانون مردانه (بررسی انسان شناختی نقش عرف در فرهنگ پذیری حقوقی با محوریت زنان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عرف قانون زنان فرهنگ سازی سبک زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۵۹
هدف- عرف به عنوان یکی از منابع حقوق در میان حقوقدانان و قانون گذاران در کنار قانون از اهمیت ویژه ای برخوردار است و نمی توان قانونی را وضع، اجرا و یا منسوخ کرد بدون اینکه به عرف یک جامعه توجه نکرد. علاوه بر حقوق، عرف در علوم اجتماعی هم جایگاه خاص خود را دارد و در این میان انسان شناسی حقوقی به عنوان یک گرایش بین رشته ای می تواند اهمیت این مفهوم را از زاویه ای متفاوت بررسی کند.  از این رو نقش رفتارها و باورهای مردم در اهمیت دادن به عرف و یا قانون قابل بررسی است. موضوع دیگری که این پژوهش درصدد پاسخ به آن است، جایگاه عرف و قانون در زندگی زنان است، اینکه از منظر انسان شناسی حقوقی زنان چه نگاهی به عرف دارند و کجا از قوانین تبعیت می کنند،در روابط بین فردی و اجتماعی خود بیشتر به عرف بها می دهند یا قانون، نکاتی است که پرسش های این پژوهش در صدد پاسخگویی به آن است. روش شناسی: از آنجا که این پژوهش به دنبال بررسی جایگاه عرف در بین زنان است و عرف به یک معنا حقوق نانوشته محسوب می شود، از روش کیفی که بر اساس آن پدیده ها عمیق تر بررسی شده و محقق با استفاده از این روش به دنبال کشف معنایی است که افراد مورد مطالعه به آن پدیده مذکور می دهند، استفاده شده است.  در این پژوهش با10 نفر از زنانی که به نوعی رشته دانشگاهی شان حقوق بود و یا تجربه ای در ارتباط با قوه قضائیه داشتند، مصاحبه عمیق انجام شد. یافته ها-فرهنگ سازی و قانون گریزی، عرفی سازی برای سبک زندگی و عرف به عنوان به خرده دادگاه، رابطه بین جنسیت و عرف و همچنین تقابل بین عرف و قانون از منظر همبستگی اجتماعی محورهایی بودند که با نگاه انسان شناسی حقوقی استخراج شدند. یکی دیگر از محورهای مورد بحث همبستگی آور بودن عرف یا قانون بود که از منظر این پژوهش، با توجه به اینکه وضع کننده اصلی عرف ، اجتماع به ما هواجتماع است، بنابراین می توان گفت که همبستگی آوری بیشتری نسبت به قانون دارد و در این میان عرف است که به عنوان جریان نا مرئی، از درصد پذیرش و موافقان بیشتری در جامعه برخوردار است. نتیجه گیری- از منظر شرکت کنندگان در این پژوهش که به صورت تعمدی همگی زن بودند، عرف نگاه زنانه دارد و قانون نگاه مردانه. با نگاه دیگر می توان گفت که عرف قانون نانوشته برای جنس نانوشته است. به این معنی که زنان معمولا به طور رسمی در طول تاریخ جامعه نقش آفرین نبودند و قانون برای مردان و با نگاه مردانه تدوین شده است و عرف جایگزین غیر رسمی این نگاه شده است. جایگزین غیر رسمی قوانین نوشته شده رسمی برای زنان که معمولا در تصمیم گیری ها و نقش آفرینی های حقوقی جایی نداشتند. عرف این مهم غیر رسمی نامرئی اغلب حول محور زنان بوده و حتی در برخی موارد نگاه دستوری غایب قانون  مردانه را پر می کرده است و در برخی موارد هم نقش قانون رسمی را در قالب های غیر رسمی ایفا می کرده است
۹۰.

تحلیل آثار نظام سرمایه داری در تغییر ساختار خانواده و روابط جنسی آزاد

کلید واژه ها: رابطه نامشروع نظام سرمایه داری عقلانیت ابزاری فروپاشی خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴ تعداد دانلود : ۴۸
خانواده به عنوان هسته اصلی تشکیل دهنده یک جامعه سالم به تدریج در حال تغییر شکل است به نحوی که بسیاری از اندیشمندان نسبت به فروپاشی خانواده و نهایتاً جوامع هشدار داده اند. ساختار نظام سرمایه داری به عنوان ساختار مسلط بر جوامع مدرن به مرور زمان باعث تغییر در نهاد خانواده و ایجاد اشکال جدید روابط جنسی خارج از خانواده شده است. بخش عمده این تغییرات به واسطه حاکم شدن نظام عقلانی محاسبه گری است که نظام سرمایه داری برای توسعه هر چه سریعتر خود بر جوامع حاکم کرده است و اندیشمندان حوزه علوم اجتماعی از آن با عنوان «عقلانیت ابزاری» یاد می کنند. با حاکم شدن عقلانیت ابزاری بر تمام ابعاد جامعه و در اولویت قرار گرفتن اقتصاد، خانواده به عنوان منبع اصلی احساسات که در تضاد با کار و فعالیت اقتصادی به تدریج کنار گذاشته می شود. تلاش نظام سرمایه داری برای تولید بیشتر و تربیت نیروی متخصص از یکسو باعث فاصله میان بلوغ اقتصادی و بلوغ جنسی شده و از سوی دیگر ایجاد شهرهای بزرگ، مهاجرت های گسترده، فرصت گمنامی و از بین رفتن نظارت های محلی، همگی باعث شکل-گیری آنومی جنسی و سوق دادن جوانان به روابط نامشروع و جایگزینی آن با نهاد خانواده شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان