مریم حسین یزدی

مریم حسین یزدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

فرایند هویت یابی دو قوم خلج و زند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هویت یابی هویت قومی خود طبقه بندی قومی خلج زند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 696 تعداد دانلود : 178
هدف:در این پژوهش تلاش می شود تا هویت یابی دو قوم  خلج و زند در روستای ونارچ واقع در شهرستان کهک، مورد بررسی قرار بگیرد. قوم زند و قوم خلج با وجود اینکه در حدود یک قرن است در یک روستا، با همدیگر همزیستی دارند، کمترین تعامل فرهنگی را با یکدیگر داشته اند. هدف این مقاله مطالعه چگونگی فرایند هویت یابی دو قوم خلج و زند  است، دو قومی که همزیستی در مکانِ یکسان، سبب نزدیک شدن آن دو به هم نشده است، بلکه مرز جغرافیایی و مرز فرهنگی نیز میان آنان ایجاد شده است.روش شناسی-برای حصول نتایج، علاوه بر مطالعات نظری و پیشینه ی پژوهشی، از روش کیفی، حضور طولانی مدت در میدان ، تکنیک های مصاحبه و مشاهده استفاده شده است. تعداد 30 مصاحبه با قوم خلج و قوم زند در سنین و نسل های مختلف انجام شده است. از طریق تحلیل مصاحبه ها داده ها جمع آوری و طبقه بندی شدند.یافته ها- با توجه به یافته های تحقیق مشخص شد که هر دو قوم استراتژی های خاصی برای تحکیم و ثبات هویت قومی خویش دارند لذا در این نوشتار با توجه به نظریات بریکول که مبتنی است بر فرایند هویت یابی و بارث که مرزبندی گروه های قومی را مطرح کرده است، به شناسایی عناصر هویتی قوم زند و خلج پرداخته شده است. نتایج این تحقیق بیانگر این امر است که قوم زند به لحاظ خدمات رفاهی، آموزشی و روابط فرهنگی وامدار قوم خلج هستند و از آنجا که قوم زند ساکنین ابتدایی و اولیه ی این روستا نبودند، در حاشیه و قوم خلج در مرکزیت قرار دارد. لذا قوم زند برای استمرار هویت خود وارد استراتژی "خودرابطه ای" شده است؛  و از طریق حفظ زبان قومی و تعلیم آن به نسل های جدید، ازدواج درون گروهی و تشدید روابط فامیلی، فرزندآوری و افزایش جمعیت، اتحاد و همبستگی در هر شرایطی، هویت قومی خویش را حفظ و تقویت می کند. استراتژی افزایش جمعیت که به آن اشاره شد، قوم زند را از اقلیت خارج می کند بر قدرت آنان می افزاید؛ بنابراین خیلی بر آن تأکید دارند و اما در مقابل،  قوم خلج به تعلق مکانی روستا تمرکز دارند و تلاش می کنند تا حس تعلق مکانی و هویت مکانی برای قوم زند ایجاد نشود و همیشه در حاشیه باقی بمانند. برای آنان بسیار مهم است تا به خود و دیگران اثبات کنند که تمامیت روستا متعلق به قوم خلج است. در واقع می توان بیان کرد که از آنجایی که حضور  قوم زند هنوز از جانب قوم خلج پذیرفته شده نیست، نمی توانند ادعایی در خصوص مالکیت زمین روستا داشته باشند. عدم هویت مکان برای قوم زند در شغل آنان نیز تأثیر گذاشته است و تمرکز بر دامداری دارند و زمین کشاورزی در اختیار ندارند. اما قوم خلج برای پایبندی بیشتر به مالکیت روستا، تمرکز بر کشاورزی دارند و با اتصال به خاک روستا، هویت مکانی خویش را تقویت می کنند
۲.

مطالعه ی تجربه ی زیسته ی روابط زمانی و مکانی زنان سالمند در بستر زندگی روزمره شان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زنان سالمند پیر شدن در مکان دلبستگی مکانی همبستگی اجتماعی کنش های فردی و اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 416 تعداد دانلود : 965
زنان سالمند تجارب زیسته ی گوناگونی را متأثر از بسترهای متنوع فرهنگی در زندگی خویش رقم می زنند. این مقاله روابط زمانی و مکانی زنان سالمند در بستر فرهنگی و چگونگی پیر شدن آنان را در مکان نشان می دهد. پژوهش حاضر ضمن ارائه انواع کنش های فردی و جمعی زنان سالمند، ترجیحات آنان را در انتخاب نوع فعالیت، زمان فعالیت و مکان فعالیت مطالعه می کند. بر این اساس، مناطق 12 و 14 تهران انتخاب شده اند و با 57 نفر از زنان سالمند از طریق نمونه گیری هدفمند مصاحبه عمیق در شهر تهران انجام شده است. یافته ها نشان می دهند که ترجیح اصلی زنان سالمند فعالیت های اجتماعی و گروهی در سطح خانه و محله شان است. آنان به طرق گوناگون سعی در حفظ و ارتقاء کنش های جمعی و گسترش حلقه های ارتباطی خود دارند و اکثرا خانه های خویش را مرکز تعاملات انسانی خود قرار می دهند. در نهایت آنان از طریق گسترش دوستی با همسالان خود، به خودشان عزت نفس می دهند و از طریق همبستگی اجتماعی، سرمایه گذاری فرهنگی و اجتماعی می کنند. علاوه بر ارتباط با افراد ، کاربرد فراوان اشیاء در بستر مکان راهکار دیگر آنان برای گذر زمان است و تلاش می کنند تا گذر عمر برایشان دلپذیر باشد. لذا از طریق شیءگرایی، خلأ فرزندان و اطرافیان را در خانه جبران می کنند.
۳.

مطالعۀ انسان شناختی عملکرد مسجد در زندگی روزمرۀ زنان سالمند در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسجد زنان سالمند زندگی روزمره مشارکت اجتماعی توانمندی و عزت نفس احساس دلبستگی و تعلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 824 تعداد دانلود : 700
هدف مقاله حاضر مطالعه نقش و جایگاه مسجد در زندگی روزمره زنان سالمند، از منظر موقعیت هایی است که این مکان اجتماعی-مذهبی برای آن ها خلق می کند. این پژوهش روابط، فعالیت و مشارکت اجتماعی زنان سالمند را در مساجدِ واقع در مناطق 12 و 14 شهر تهران مورد مطالعه قرار داده است. پرسش های محوری پژوهش این است که مساجد چگونه و بر اساس کدام یک از عملکردهای خود زمینه را برای حضور زنان سالمند فراهم آورده است؟ نقش مساجد در مشارکت فعال اجتماعی زنان سالمند چیست؟ و مسجد چه تأثیری در سبک زندگی زنان سالمند دارد؟ پژوهش حاضر به روش مردم نگاری انجام شده است و داده های میدان با فنون مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری شده اند؛ و تفسیر داده ها به روش تحلیل محتوای کیفی صورت پذیرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که حضور مستمر در مساجد برای زنان سالمند جزئی از فعالیت های زندگی روزمره آن ها شده است، تا جایی که زندگی روزمره خویش را بر اساس عملکردهای مسجد نظم زمانی می بخشند. همچنین مسجد برای آن ها به کانونی برای گردهمایی، فعالیت های اجتماعی و دینی تبدیل شده است و زنان سالمند در مسجد مشارکت اجتماعی و فعالیت های خیرخواهانه قابل توجهی دارند. داده های میدانی حاکی از آن است که این فعالیت ها در زندگی شخصی و اجتماعی زنان سالمند تأثیر درخور اعتنایی داشته است، من جمله: آگاهی یافتن به توانایی های خویش، احساس مفید بودن، عزت نفس، دست یابی به استقلال و بازیافتن شأن و منزلت اجتماعی. مجموعِ این دستاوردها موجب احساس تعلق زنان به مسجد و دلبستگی به مکان آن شده است.
۴.

هویت مکانمند و بی هویتی در فضای شهری: مطالعه موردی دو مجتمع مسکونی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حس تعلق خاطره مکانی دل بستگی مکانی هویت هویت مکانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 491 تعداد دانلود : 715
انسان ها در زندگی روزمره با هویت سازی، خود را از دیگران متمایز می سازند و بین خود و دیگری تمییز قائل می شوند. مکان نیز با حضور انسان و فعالیت های وی هویت پیدا می کند. تعلق خاطر و حس مثبت داشتن به مکان و انباشت تجربه ها و خاطرات مبتنی بر مکان نشانه ای از هویت مکان است. در این مقاله تلاش شده است تا با مطالعه تطبیقی میان دو مجتمع مسکونی واقع در مناطق 15 و 1 تهران و با اتخاذ رویکردی کیفی از طریق مصاحبه و مشاهده و با نمونه گیری هدفمند و شبکه ای، به بررسی این مسئله پرداخته شود که سکونت در مجتمع های مسکونی چه تأثیری در هویت مکانی و بی هویتی افراد دارد و شکل گیری و کیفیت هویت مکانی در این دو مجتمع چگونه است. در بحث نظری با استفاده از نظریه های آموس راپاپورت و کوین لینچ هویت مکانی تحلیل می شود. یافته ها نشان می دهد ارتباط مستمر با فضا و گذراندن مدت زمان طولانی در خانه، رابطه مستقیمی با تعلق خاطر و حس مثبت به مکان دارد، چراکه انباشت تجربه ها و خاطرات روزمره در ارتباط با مکان شکل می گیرند؛ به عبارت دیگر، هویت مکانی زمانی بازنمود می یابد که استفاده مستمر از فضا در عادت های روزمره افراد تثبیت شده باشد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان