محمدرضا شعیری

محمدرضا شعیری

سمت: استادیار
مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه شاهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۷۴ مورد.
۱.

روایی و اعتبار پرسشنامه سبک های دفاعی در نمونه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرسشنامه اعتبار دانش آموز روایی دانشجو سبک های دفاعی ( DSQ )

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۳۲ تعداد دانلود : ۳۹۷۶
این مطالعه به منظور بررسی اعتبار و روائی پرسشنامه سبکهای دفاعی DSQ در نمونه های ایرانی انجام یافته است . 666 دانش آموز ( با میانگین سنی 61/16 و انحراف معیار13/1 ) و401 دانشجو ( با میانگین سنی3/21 و انحراف معیار8/3 ) در مجموع 1067 نفر در این مطالعه شرکت نمودند. با استفاده از روش آزمون و باز آزمون و نیز محاسبه آلفای کرونباخ در گروههای مورد مطالعه اعتبار این پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفت و همچنین روائی محتوی، روائی همگرا و روائی سازه نیز با استفاده از نظر متخصصان در مورد ارتباط ماده های پرسشنامه با تعاریف مرتبط با مکانیزمهای مورد وارسی و نیز استفاده از آزمون نئو مورد مطالعه قرار گرفت . توافق نظر بالای متخصصان در مورد ارتباط ماده های پرسشنامه سبک های دفاعی با تعاریف ارائه شده در مورد مکانیزم های دفاعی در منابع معتبر( حداقل 46/2 و حداکثر 53/4 بر روی یک مقیاس 5 درجه ای که 5 نشانه ارتباط کامل و 1 نشانه عدم ارتباط بوده است) ، وجود همبستگی های قابل قبول بین عامل های نئو و پرسشنامه سبک های دفاعی و نیز همبستگی های بالا بین ماده های پرسشنامه با مکانیزم ها و سبک های مرتبط نشانه روائی قابل قبول این پرسشنامه می باشد . همچنین آلفای بالای این پرسشنامه در گروههای مورد مطالعه ( 87/0-81/0 ) و همبستگی های بالا بین آزمون و باز آزمون نمایانگر اعتبار قابل قبول این پرسشنامه در جمعیت ایرانی بود.
۲.

" بررسی ویژگی های روان سنجی «پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو» (NEO-FFI) "(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبار پایایی پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۳۵
"هدف اساسی پژوهش حاضر، وارسی جنبه های روان سنجی «پرسشنامه شخصیتی 5 عاملی نئو» (NEO-FFI) است. بدین خاطر پس از انجام مراحل مقدماتی و رفع مشکلات احتمالی، وارسی این مقیاس در دو مطالعه انجام پذیرفت: در مطالعه اول، برای محاسبه پایایی با استفاده از روش ثبات درونی، 604 دانشجوی دوره کارشناسی دانشگاه های تهران، امیرکبیر و شاهد (334 دختر و 270 پسر) با میانگین سنی (sd=2.49) 21.8، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و NEO-FFI را تکمیل کردند. نتایج این مطالعه نشان داد که تنها عوامل روان آزرده گرایی و مسوولیت پذیری در تمام آزمودنی ها، ثبات درونی قابل قبولی دارند (یعنی بزرگ تر از 0.70) که البته آلفای کرونباخ عوامل برون گرایی و توافقی بودن نیز، از سطح توصیه شده برای مقایسه های گروهی بالاتر است (یعنی بزرگ تر از 0.50). بنابراین تنها عامل پذیرا بودن، فاقد ثبات درونی قابل قبول است. در مطالعه دوم، به منظور بررسی اعتبار سازه NEO-FFI، همبستگی گشتاوری پیرسون بین 5 عامل NEO-FFI و 9 بعد «سیاهه نشانگان تجدید نظر شده 90 ماده ای» (SCL-90-R) محاسبه شد. نتایج این تحلیل ها نشان می دهد که عامل روان آزرده گرایی با تمام ابعاد SCL-90-R، عامل مسوولیت پذیری نیز با تمام ابعاد SCL-90-R به غیر از بعد افکار پارانویید (بدون در نظر گرفتن تصحیح بونفرونی) و وسواسی- اجباری (با در نظر گرفتن تصحیح بونفرونی)، عامل های توافقی بودن و برون گرایی نیز با توجه به تصحیح بونفرونی به ترتیب با 7 و 3 بعد SCL-90-R همبستگی معنادار دارد و عامل پذیرا بودن با هیچ بعدی ارتباط معناداری ندارد. لازم به ذکراست که در بین این عوامل تنها رابطه روان آزرده گرایی با ابعاد SCL-90-R رابطه مثبت است و بقیه عوامل یا رابطه منفی دارند و یا رابطه معناداری ندارند. در مجموع، نتایج مطالعه کنونی، با توجه به مرور پیشینه پژوهشی در مورد بررسی ویژگی های روان سنجی NEO-FFI در فرهنگ های غیرانگلیسی زبان، لزوم وارسی ساخت عاملی این ابزار را در جمعیت ایرانی نمایان می سازد. "
۳.

مطالعه اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی در دانش‌آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت پیشرفت تحصیلی امتحان دانش‌آموز رشته تحصیلی دبیرستان ضطراب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰۳ تعداد دانلود : ۲۶۳۹
هدف اساسی پژوهش کنونی، بررسی رابطه اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی در دانش‌آموزان دبیرستانی است و همچنین کوشش گردیده تا متغیرهای یاد شده براساس جنسیت و رشته‌های تحصیلی مورد مقایسه قرار گیرند. بدین‌خاطر مقاله حاضر در برگیرنده سه مطالعه مستقل در استان‌های ایلام، کردستان و خراسان است که در مطالعه اول ، دوم و سوم به ترتیب 120، 171 و 200 دانش‌آموز مورد بررسی قرار گرفتند. داده‌های به‌دست‌ آمده براساس ضریب همبستگی و تحلیل واریانس دو راهه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته‌ها به‌طورکلی بیانگر وجود رابطه منفی و معنادار بین اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی است، در حالی که مقایسه اضطراب امتحان براساس جنسیت و رشته تحصیلی و تعامل دو متغیر، همنوا نیست، به گونه‌ای که در یک مطالعه تأثیر دو متغیر یاد شده دیده نشده، اما نقش جنسیت و تعامل آن با رشته تحصیلی، در مطالعه دیگر آشکار بوده، و این در حالی است که این نقش در پیشرفت تحصیلی نیز به نفع دختران مشاهده شده است.
۴.

بررسی اثر کوتاه مدت آموزش برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله-ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه فرزندپروری مثبت اختلال نافرمانی مقابله ای شیوه فرزند پروری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۴۸۶۱ تعداد دانلود : ۲۲۱۸
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر کوتاه مدت آموزش مدیریت والدین بر اساس برنامه فرزندپروری مثبت (3P) بر تغییر شیوه های فرزندپروری مادران دارای کودک مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه است و جامعه مورد مطالعه آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند می باشند. نمونه گیری در دو مرحله انجام شد، 30 نفر از مادران کودکانی که بر اساس سیاهه رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب و شیوه فرزندپروری آن ها با استفاده از پرسشنامه شیوه های فرزندپروری دیانا باوم-ریند مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 22 نفر از مادرانی که دارای شیوه فرزندپروری ناکارآمد بودند انتخاب و به دو گروه آزمایش (12n=) و گواه (12n=) تقسیم شدند. سپس برنامه فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. در طول دوره آموزش، 3 نفر از مادران گروه آزمایش از شرکت در جلسات خودداری کردند، ولی تعداد افراد گروه گواه ثابت ماند. شیوه های فرزندپروری مادران دو گروه، بلافاصله پس از پایان جلسات آموزشی، مجدداً مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت نتایج بدست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین تفاضل نمرات پیش آزمون ـ پس آزمون شیوه های فرزندپروری در دو گروه آزمایش و گواه نشان داد که شیوه فرزندپروری مستبدانه و سهل-گیرانه مادران گروه آزمایشی پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغیرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (01/0P<)، در مقابل شیوه فرزندپروری مقتدرانه در گروه آزمایش نسبت به گواه افزایش یافته است (05/0P<). این نتایج نشان می دهند که آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، شیوه های فرزندپروری ناکارآمد مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای را تغییر می دهد. با توجه به این که روابط معناداری بین شیوه فرزندپروری مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و بروز، شدت و تداوم بیماری کودکان وجود دارد، لذا با آموزش برنامه هایی که شیوه فرزندپروری والدین را مورد هدف قرار می دهند، می توان مشکلات رفتاری کودکان را کاهش داد.
۵.

" مطالعه برخی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی (QLQ) "(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پایایی پرسشنامه کیفیت زندگی هنجار گزینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴۹
"هدف اساسی مطالعه کنونی بررسی برخی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه کیفیت زندگی (QLQ) بوده است. پرسشنامه حاضر، یکی از پرسشنامه هایی است که به منظور سنجش کیفیت زندگی افراد بزرگسال توسط ایوانس و کوپ در سال 1998 تهیه گردید. پرسشنامه یاد شده 16 بعد از کیفیت زندگی را پوشش می دهد و جمعا دارای 192 سوال است. مفروضه اساسی پرسشنامه یاد شده این است که رفتارهای افراد در پاسخ به جنبه های خاص محیطی می تواند معرف کیفیت زندگی تلقی شود. بدین خاطر QLQ کوشیده تا شاخص چند بعدی از رفتارهای فردی را مشخص سازد. در بررسی حاضر 4000 معلم شاغل در دبیرستان های شهر تهران (200 مرد و 200 زن) به صورت خوشه ای مرحله ای از مناطق شمال، جنوب، شرق و غرب انتخاب گردیدند. نتایج به دست آمده نشان داد که QLQ از آلفای کرونباخ مناسبی در کل و در نیمه اول و دوم برخوردار بوده و ضریب پایانی (reliability) و همبستگی دو نیمه آزمون نیز مناسب ارزیابی شده است. ضرایب همبستگی مربوط به بازآمایی 16 خرده مقیاس QLQ در همه موارد مثبت و معنادار بوده است. از طرف دیگر براساس نظر مولفین پرسشنامه، هر ماده ای از خرده مقیاس ها که همبستگی اش با دیگر خرده مقیاس ها از زیر مجموعه خود بیش تر بوده حذف شده و در نهایت 163 ماده باقی مانده است. مقایسه نتایج زنان و مردان و نمونه هایی ایرانی و غیرایرانی در خرده مقیاس های QLQ نشانگر تفاوت معنادار یافته ها در مورد برخی از خرده مقیاس ها است، گرچه تفاوت نمونه های ایرانی و غیرایرانی در سیزده خرده مقیاس مشهود است. هنجار گزینی مربوط به نمونه های ایرانی براساس مواد اصلی پرسشنامه و مواد حذف شده در جدول های مربوطه ارائه شده است. "
۶.

تاثیر آموزش برنامه فرزندپروری مثبت بر کاهش اختلالات برونی سازی شده در کودکان هفت تا 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودک CBCL برنامه فرزند پروری مثبت اختلالات برون سازی شده TRF

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات دوران شیر خوارگی، کودکی و نوجوانی سایر اختلالات
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۴۳۸۸ تعداد دانلود : ۲۰۰۵
پژوهش حاضر جهت بررسی تاثیر آموزش مدیریت والدین براساس برنامه ی فرزندپروری مثبت (3P) بر کاهش اختلالات برونی سازی شده ی دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله ی شهرستان نهاوند، انجام شده است. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است و جامعه ی مورد مطالعه ی آن دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله ی دبستان های پسرانه ی شهرستان نهاوند می باشند. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد و مادران 28 نفر از کودکانی که نمره ی مشکلات برونی سازی شده ی آنها در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بالاتر از نقطه ی برش (64=T) بود، انتخاب شده و به دو گروه آزمایش (14n=) و کنترل (14n=) تقسیم شدند. سپس برنامه ی فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه ی آموزشی120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سپس مجدداً فهرست رفتاری کودک توسط مادران هر دو گروه تکمیل شد. در نهایت داده های به دست آمده با استفاده از روش U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، پس از پایان جلسات آموزش برنامه ی فرزندپروری مثبت، کاهش معناداری در نمرات زیر مقیاس های رفتار پرخاشگرانه (05/0P<)، رفتارهای قانون شکنانه (01/0P<) و نیز نمره ی کلی مشکلات برونی سازی شده (01/0P<) پیدا کرده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که آموزش برنامه ی فرزندپروری مثبت سبب کاهش اختلالات برونی سازی شده در کودکان مبتلا می شود.
۷.

معناداری بالینی تغییر در کارآزمایی های بالینی درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درد مزمن معناداری آماری معناداری بالینی شاخص تغییر پایا ضرایب بازآزمایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۳۴۲۸ تعداد دانلود : ۱۴۰۴
مقدمه: در درمان های درد مزمن، معناداری تغییرات درمانی غالباً با به کارگیری روش های معناداری آماری انجام می شود. علیرغم اهمیت این روش ها، استفاده از آنها در تعیین اهمیت تغییرات درمانی با محدودیت های اساسی همراه است. پژوهشگران، با هدف غلبه بر این محدودیت ها، روش های معناداری بالینی را به منظور تعیین اهمیت بالینی تغییرات درمانی، پیشنهاد کرده اند. روش: از بیماران یک درمانگاه درد، 57 بیمار درد مزمن با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با فاصله 4 هفته، پرسشنامه خودکارآمدی درد، مقیاس های افسردگی، اضطراب، استرس، پرسشنامه چند وجهی درد، پرسشنامه ناتوانی جسمی و فرم کوتاه زمینه یابی سلامت را دو بار کامل کردند. ضرایب همبستگی پیرسون بین نمره های دوبار اجرا محاسبه شد و از آنها برای محاسبه شاخص تغییر پایا در سطح خودکارآمدی درد و شدت افسردگی 11 بیمار درد مزمن که با شیوه رفتار درمانی شناختی مورد درمان قرار گرفته بودند، استفاده شد. معناداری آماری تغییرات درمانی خودکارآمدی درد و افسردگی نیز با استفاده از آزمونt محاسبه شد. یافته ها: آزمون معناداری آماری حاکی از بهبود معنادار بیماران در سطح خودکارآمدی درد و افسردگی در پایان درمان در مقایسه با قبل از درمان بود. محاسبه شاخص تغییر پایا به عنوان یک شیوه تعیین معناداری بالینی تغییرات درمانی نشان داد که 9 بیمار در متغیر خودکارآمدی و 8 بیمار در متغیر افسردگی به حدی از تغییر که بتوان آن را از نظر بالینی معنی دار دانست، دست یافته اند. نتیجه گیری: در حالیکه روش های معناداری آماری اطلاعی در مورد پاسخ درمانی تک تک بیماران فراهم نمی آورد، استفاده از روش های معناداری بالینی می تواند نشان دهد که کدام بیمار توانسته است به سطحی از تغییر که بتوان آن را از نظر بالینی معنادار تلقی کرد، دست یافته است.
۹.

اثربخشی روان درمانی مثبت گرا بر شادکامی و بهزیستی روانشناختی افراد دارای نشانه های افسردگی: مطالعه تک آزمودنی با چند خط پایه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی مداخله های مثبت گرا علایم و نشانه های افسردگی طرح تک آزمودنی چند خط پایه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان هیجان مثبت و منفی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان رضایت از زندگی
  4. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی مثبت گرا
تعداد بازدید : ۳۳۱۷ تعداد دانلود : ۲۴۱۲
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی کارآمدی روان درمانی مثبت گرا برای افزایش بهزیستی روانشناختی در افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی در فرهنگ ایرانی است. بدین منظور از طرح تک آزمودنی چند خط پایه با دوره پیگیری استفاده شد. برای انجام این پژوهش ابتدا از بین افراد دارای علایم و نشانه های افسردگی که به یک مرکز مشاوره در تهران مراجعه کرده بودند و ملاک های ورود و خروج در پژوهش حاضر را دارا بودند و برای شرکت در پژوهش اعلام آمادگی کردند، 3 نفر به شیوه نمونه-گیری هدفمند انتخاب شدند. برای هر کدام از شرکت کنندگان به صورت تصادفی بین 3 تا 7 هفته مرحله خط پایه در نظر گرفته شد. درمان به صورت انفرادی بر اساس دستورالعمل سلیگمن و همکاران (2006) در 6 جلسه توسط پژوهشگر انجام گرفت. ارزیابی ها با استفاده از پرسش نامه افسردگی بکویرایش دوم(بک و دیگران، 1996) پرسشنامه شادکامی آکسفورد(آرگایل و دیگران، 1995)، آزمونجهت گیری های شادکامی (پترسون و دیگران، 2005)، مقیاس رضایت از زندگی (دینر و دیگران، 1985) و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف (ریف، 1995) در مرحله خط پایه، جلسات درمان و دو ماه بعد از پایان درمان (پیگیری) انجام گرفت. یافته ها نشان می دهد که هر سه مراجع با شروع درمان روند کاهشی معناداری را در طراز نمرات افسردگی نشان می دهند (71 درصد). همچنین هر سه مراجع روند افزایشی معناداری را در طراز نمرات بهزیستی روانشناختی (21 درصد)، شادکامی (46 درصد) و رضایت از زندگی (61 درصد) نشان می دهند. این نتایج در مرحله پیگیری نیز باقی مانده است. بر این اساس، به نظر می رسد روان درمانی مثبت گرا یک درمان کوتاه مدّت مؤثر برای کاهش علایم و نشانه های افسردگی و افزایش بهزیستی روانشناختی در فرهنگ ایرانی است.
۱۰.

وارسی ویژگی های روان سنجی پرسشنامه چهار سامانه ای اضطراب (FSAQ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضطراب اعتبار روایی پرسشنامه چهار سامانه ای اضطراب (FSAQ)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۱۹
هدف اساسی پژوهش حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی پرسشنامه چهار سامانه ای اضطراب (FSAQ) بوده است. بدین خاطر پس از آماده سازی پرسشنامه یاد شده، در آغاز، مطالعه ای مقدماتی بر روی پرسشنامه FSAQ با 153 آزمودنی انجام شده است سپس برای وارسی های نهایی، دو گروه آزمودنی های بالینی و غیر بالینی مورد مطالعه قرار گرفته اند. آزمودنی های غیربالینی شامل 530 دانشجوی دانشگاه گیلان (265 آزمودنی مذکر، 264 آزمودنی مؤنث و 1 آزمودنی با جنسیت نامشخص) و آزمودنی های بالینی دربرگیرنده 39 آزمودنی مبتلا به اختلال های اضطرابی بوده اند. مطالعه حاضر در عین آماده سازی نتایج توصیفی مربوط به پرسشنامه FSAQ با توجه به جنسیت، برای بررسی اعتبار پرسشنامه از روش های بازآزمایی، تنصیف و آلفای کرونباخ سود جسته است. یافته ها بیانگر اعتبار مناسب پرسشنامه و مؤلفه های آن بوده است. روایی پرسشنامه نیز از طریق بررسی همبستگی آن با دیگر آزمون ها مثل مقیاس اضطراب کتل، پرسشنامه اضطراب بک، سیاهه حالت – صفت اشپیلبرگر، مقیاس تکمیلی اضطراب (A) در MMPI-2 و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) پی گرفته شده است. نتایج به دست آمده روایی همگرای پرسشنامه را تأیید کرده اند. از سویی مقایسه گروه های بالینی (افراد مبتلا به اختلال های اضطرابی) و غیربالینی نمایانگر تمایز داده ها و در نتیجه تأیید روایی تشخیصی پرسشنامه بوده است.
۱۱.

بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر الگوی 8 مرحله ای کش بر تصویر بدنی منفی دختران دانشجو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی رفتاری بدن تصویر بدنی منفی ارزیابی وضع ظاهری گرایش به ظاهر ارزیابی تناسب گرایش به تناسب وزن ذهنی رضایت از نواحی بدنی پرسشنامه روابط چند بعدی خود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
تعداد بازدید : ۳۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۵۴
مطالعه ی حاضر، با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی – رفتاری، مبتنی بر الگوی 8 مرحله ای کش، بر تصویر بدنی منفی دختران انجام گردیده است. بدین خاطر در مرحله نخست 226 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شاهد به وسیله پرسشنامه روابط چند بعدی خود – بدن (MBSRQ) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج به دست آمده از مرحله اول پژوهش نشان داد که 38 آزمودنی دارای ویژگی های تصویر بدنی منفی هستند. سپس به تصادف از 38 نفر یاد شده، 16 نفر برای شروع مرحله دوم پژوهش، یعنی مداخلات درمانی انتخاب شدند. 16 آزمودنی مورد نظر به تصادف در دو گروه 8 نفری برای تشکیل گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. آن گاه درمان شناختی – رفتاری مبتنی برالگوی 8 مرحله ای کش در مورد گروه آزمایشی اجرا شد و گروه کنترل در انتظار ماند. در پایان، پرسشنامه ی MBSRQ مجدد در مورد 16 نفر اجرا شد. تحلیل داده ها نشان داد که الگوی 8 مرحله ای کش، به طور کلی، تصویر بدنی منفی آزمودنی های گروه آزمایشی را در مقایسه با گروه کنترل بهبود بخشیده است. از سوی دیگر، تحلیل داده های مربوط به خرده آزمون ها نشانگر تفاوت معنادار دو گروه آزمایش و کنترل در مورد ارزیابی وضع ظاهر و گرایش به تناسب بوده، در حالی که در مورد خرده آزمون های گرایش به ظاهر، ارزیابی تناسب، وزن ذهنی و رضایت از نواحی بدنی این تفاوت دیده نشده است. در مجموع می توان گفت که شیوه ی درمان شناختی – رفتاری، مبتنی بر الگوی 8 مرحله ای کش، توانسته است تصویر بدنی منفی نمونه ای از دختران ایرانی را بهبود بخشد.
۱۲.

اثر آموزش والدین بر مبنای برنامه فرزندپروری مثبت (3P)بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت روان شناختی آموزش والدین برنامه فرزندپروری مثبت اختلال ن افرمانی مقابله ای

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۳۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۴۱۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش والدین براساس برنامه فرزندپروری مثبت (P3) بر سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای طراحی و اجرا شد. این مطالعه از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بوده و جامعه مورد مطالعه آن را مادران دانش آموزان پسر 7 تا 10 ساله دبستان های پسرانه شهرستان نهاوند تشکیل می دهند.نمونه گیری در دو مرحله انجام شد و 30 نفر از مادران کودکانی که براساس فهرست رفتاری کودک (CBCL) و فرم گزارش معلم (TRF)، مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) تشخیص داده شده بودند، انتخاب شده و سلامت روانی آن ها با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت روانی (28GHQ-) مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت 20 نفر از مادرانی که در پرسشنامه سلامت روان نمره ای برابر یا بالاتر از نقطه برش (23) گرفتند، انتخاب و به دو گروه آزمایش (10n=) و گواه (10n=) تقسیم شدند. سپس برنامه آموزش فرزندپروری مثبت به مدت 2 ماه در 8 جلسه آموزشی 120 دقیقه ای برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد. سلامت روانی مادران دو گروه بلافاصله پس از پایان جلسات آموزش والدین، دوباره مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت داده های به دست آمده توسط آزمون U من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان دادند که نمره کلی سلامت روانی و نیز نمره زیرمقیاس های نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی و افسردگی مادران گروه آزمایش پس از پایان جلسات آموزش برنامه فرزندپروری مثبت، با توجه به تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون، کاهش یافته (05/0P<) ولی در تغییرات پس آزمون نسبت به پیش آزمون زیرمقیاس نارساکنش وری اجتماعی تفاوت معنا داری را نشان نداد (15/0P=). این نتایج بیان می کنند که آموزش برنامه فـرزندپـروری مثبت، سلامت روان شناختی مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای را افزایش می دهد. با توجه به این که شدت و ضعف مشکلات روانی ـ عاطفی مادران نقش مستقیمی در میزان و نحوه بروز مشکلات رفتاری ـ هیجانی کودکان دارد، لذا با انجام مداخلات این چنینی که ارتقاء سلامت روانی والدین را موجب می شود، می توان گام های مثبت و استواری در جهت رفع و یا تخفیف مشکلات رفتاری کودکان برداشت.
۱۳.

راهبردهای شناختی در بیماران مبتلا به اضطراب ـ افسردگی مختلط و وسواس ـ بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال اضطراب اختلال وسواس راهبردهای مهار فکر بی اختیاری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
تعداد بازدید : ۳۰۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۸۷
افکار مزاحم از ویژگیهای اختلالهای هیجانی و اضـطرابی هستند. این پژوهش با هدف مقایسه راهبردهایی که بیماران و غیربیماران، برای مهار افکار مزاحم بـه کار می برند، انجام شد. دو گروه از بیماران مبتلا به اختلال وسواس بی اختیاری (OCD؛ 11 مرد و 14 زن با میانگین سنی 29 سال) و اختلال اضطراب ـ افسردگی مختلط (MADD؛ 10 مرد و 15 زن با میانگین سنی 27 سال) و یک گروه غیربیمار (12 مرد و 13 زن با میانگین سنی 28 سال) انتخاب شدنـد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های مهـار فکر (ولز و دیویس، 1994) و اضطراب و افسردگی بک (بک، اپشتین، براون و استیر، 1988؛ بک، راش، شاو و ابری، 1979) پاسـخ دادند. یافته ها نشان دادند که بیماران OCD و MADD بیشتر از راهبردهای نگرانی و تنبیه استفاده می کنند. گروه غیربیمار راهبردهـای مهار اجتماعی و انحراف توجه را بیشتر به کار می برند. بین گروهها تفاوت معناداری براساس استفاده از راهبرد ارزیابی مجدد دیده نشد.
۱۴.

هراس اجتماعی، سبکهای والدگری و کمال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کمال گرایی شیوه های والدگری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وحشت و اضطراب اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره خانواده
تعداد بازدید : ۳۰۵۰ تعداد دانلود : ۱۶۲۲
این پژوهش به بررسی نقش کمال گرایی و سبکهای والدگری در تبیین هراس اجتماعی دانشجویان پرداخت. نمونه ای از 396 دانشجو (215 دختـر و 181 پسـر) از دانشگاه گیلان به پرسشنـامه سبکهای والدگری بامریند (1973)، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فراست (فراسـت، مارتن، لاهارت و روزنـبلات، 1990) و فهرست هراس اجتماعی (کانر و دیگران، 2000) پاسخ دادند. یافته ها براساس همبستگی نشان دادند که هراس اجتماعی با سبک والدگری مستبـدانه و با دو بعد از کمال گرایی شامل نگرانی درباره اشتباهها و شک درباره اعمال، همبستگی مثبت دارد، در حالی که با سبک والدگری مقتدرانه و بـعد انتظارهای والدینی (از ابعاد کامل گرایی) همبستگی منفی معنادار نشان می دهد. نتایج براساس تعامـل بین پیامدهای تربیتی والدگری و ویژگیهـای شخصیتی والدین بر سلامت روانی کودکان تفسیر شدند.
۱۵.

بررسی کارایی بازی درمانی رفتاری شناختی روی پرخاشگری کودکان مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کودک پرخاشگری اختلال سلوک بازی درمانی رفتاری شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۸۸ تعداد دانلود : ۱۳۳۶
در این پژوهش، کارایی بازی درمانی رفتاری شناختی روی پرخاشگری کودکان پسر 11-8 ساله مبتلا به اختلال سلوک، ساکن در مراکز بهزیستی شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. نمونه این پژوهش 24 نفر بود که از میان 75 کودک ساکن 3 مرکز بهزیستی، پس از تکمیل پرسشنامه CSI-4 توسط مربیان انتخاب و در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. سپس چک لیست پرخاشگری توسط مربیان در هر دوگروه تکمیل شد و جلسات بازی درمانی رفتاری شناختی به مدت 5 هفته و در 10 جلسه روی گروه آزمایشی توسط درمانگر و دو کمک درمانگر که از کودکان نرمال ساکن همان مراکز بودندانجام گرفت. پس از اتمام جلسات درمان، دوباره چک لیست پرخاشگری در هر دو گروه کنترل و آزمایشی توسط همان مربیان تکمیل شد و نتایج توسط آزمون «تی» برای گروه های مستقل مورد مقایسه قرار گرفت.نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه در تفاضل نمرات پیش آزمون– پس آزمون پرخاشگری به نفع گروه آزمایشی وجوددارد.
۱۶.

وارسی مقایسه ای نمره Z آزمون «رورشاخ » در آزمودنی های سطوح عینی و انتزاعی

کلید واژه ها: آزمون رورشاخ آزمونهای عملیاتی پیاژه عملیات عینی عملیات انتزاعی نمره z توانمندی سازماندهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷۴ تعداد دانلود : ۱۴۳۰
دست آویز پژوهش کنونی وارسی مقایسه ای توانمندی سازماندهی در آزمون رورشاخ (نمره Z) در آزمودنی های دوره های عینی و انتزاعی بوده است . بدین خاطر در مرحله نخست 164 آزمودنی 14 ساله (دانش آموز ) و 85 آزمودنی بزرگسال (دانشجو) بر اساس آزمون های نظام عملیاتی پیاژه مورد بررسی قرار گرفتند تا به ترتیب استقرار عملیات عینی و انتزاعی در آنها مشخص گردد. سپس در مرحله دوم تحقیق، 70 نفر آزمودنی سطح عینی و 62 نفر آزمودنی سطح انتزاعی، با آزمون رور شاخ مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داده است که تفاوت معناداری بین دو متغیر ZSum و Zf در آزمودنی های سطوح عینی و انتزاعی وجود دارد در حالی که در متغیر Zd چنین تفاوت معنا داری دید ه نشده است.
۱۷.

مقایسه عناصر آزمون «ترسیم آدمک رنگی» در کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی مقابله ای و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: کودکان آزمون ترسیم آدمک رنگی اختلال تضادورزی مقابله ای فهرست رفتاری کودک فرم گزارش معلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱۹ تعداد دانلود : ۱۳۴۵
" مقدمه: پژوهش حاضر به­منظور مقایسه عناصر آزمون ترسیم آدمک رنگی در کودکان 7 تا 10ساله مبتلا به اختلال تضادورزی مقابله­ای (ODD) و کودکان عادی انجام شد. روش: این تحقیق از نوع علّی- مقایسه­ای است. جمع­آوری نمونه، در دو مرحله تصادفی و مبتنی بر هدف صورت گرفت و در نهایت از 16 مدرسه ابتدایی (هشت مدرسه دخترانه و هشت مدرسه پسرانه) انتخاب شده از مدارس شهر تهران، 60 دانش­آموز در محدوده سنی 7 تا 10سال بر اساس فهرست رفتاری کودک و فرم گزارش معلم (دارای نمره بالاتر از نقطه برش در مقیاس تضادورزی مقابله­ای) به‌عنوان گروه آزمایش انتخاب شدند. 60 دانش­آموزان نیز به­عنوان گروه گواه انتخاب شدند که در تمام مقیاس­های هر دو پرسش­نامه مذکور، نمره کمتر از نقطه برش داشتند. آزمون ترسیم آدمک رنگی روی همه کودکان اجرا شد. از آزمون مجذور کای برای مقایسه فراوانی سطوح عناصر در آزمون ترسیم آدمک رنگی استفاده شد. . یافته­ها : فراوانی 18 مورد از عناصر آزمون ترسیم آدمک در گروه آزمایشی به­طور معنی­داری بالاتر از گروه گواه (05/0>p) و فراوانی 13 مورد از عناصر نیز در گروه گواه به­طور معنی­داری بالاتر از گروه آزمایش بود (05/0>p). میان فراوانی عناصر آزمون ترسیم آدمک دختران و پسران مبتلا به ODD ، تفاوت معنی­داری به­دست نیامد . نتیجه­گیری: عناصری در ترسیم آدمک رنگی کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی مقابله­ای وجود دارند که می­توان به واسطه آنها به تشخیص کودکان مبتلا به این اختلال نزدیک شد و این عناصر، صرف نظر از جنس، به شکل مشابهی در آزمون ترسیم آدمک رنگی این کودکان دیده می­شوند."
۱۸.

اثربخشی روش آموزش فرزندپروری مثبت بر کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله‌ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مشکلات رفتاری آموزش فرزند پروری مثبت اختلال نافرمانی مقابله‌ای اختلالات رفتاری ایذایی کودکان 7-6 ساله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲۱ تعداد دانلود : ۱۴۶۵
" مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی روش آموزش فرزندپروری مثبت بر کاهش نشانه‌های کودکان 7- 6 ساله مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله‌ای است. روش: نمونه­ها از بین والدین 330 کودک مقطع پیش­دبستانی و اول ابتدایی طی دو مرحله انتخاب شد. در مرحله اول، مادران کودکانی انتخاب شدند که در فهرست رفتاری کودک نمره آنها بالاتر از نقطه برش مواد اختلال نافرمانی مقابله‌ای بود. در مرحله بعد و به­منظور انتخاب نهایی، تحت مصاحبه تشخیصی ساخت­یافته مبتنی بر ملاک­های DSM-IV-TR قرار گرفتند. مادرانی که وجود نشانه­های اختلال در کودکان آنها توسط مصاحبه تشخیصی نیز تایید شد به عنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. در نهایت، 46 نفر انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات گروهی آموزش فرزند­پروری مثبت شرکت کردند و بر روی گروه کنترل مداخله­ای صورت نگرفت. یافته­ها: تحلیل یافته­ها مبتنی بر آزمون t برای گروه­های مستقل نشان داد که کودکان مادران گروه آزمایش، در نشانه­های بی­اعتنایی مقابله­ای کاهش معنی­داری دارند. نتیجه­گیری: علیرغم وجود تفاوت­های فرهنگی اجتماعی میان گروه مورد بررسی نسبت به گروه­های مورد بررسی در جوامع و فرهنگ­های دیگر، نشانه­های اختلال بی­اعتنایی مقابله­ای در کودکان مادران گروه آزمایش کاهش معنی­داری را نشان داد. "
۲۰.

درد مزمن، خودکارآمدی درد و افکار خودکشی: نقش تعدیل کننده ی خودکارآمدی درد بر رابطه ی بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی خودکارآمدی درد مزمن افکار خودکشی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی افسردگی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال خلقی خودکشی
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلال شبه جسمی
تعداد بازدید : ۲۳۵۷ تعداد دانلود : ۱۱۴۹
مقدمه: یکی از نتایج زیان­بخش درد مزمن، افزایش قابل ملاحظه­ی افکار و رفتارهای خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه­ی بین افسردگی، خودکارآمدی و افکار خودکشی در بیماران مبتلا به درد مزمن انجام گرفت. روش­کار: در این پژوهش توصیفی­همبستگی، در بهار تا تابستان 1389، 264 بیمار مبتلا به درد مزمن به شیوه­ی نمونه­گیری در دسترس انتخاب شدند و مقیاس­های افکار خودکشی، افسردگی و خودکارآمدی را کامل کردند. داده­ها با استفاده از روش­های همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی، تحلیل گردیدند. یافته­ها: همبستگی مثبت و معنی­داری بین افکار خودکشی و افسردگی (01/0P<، 56/0=r) و همبستگی منفی و معنی­داری بین افکار خودکشی و خودکارآمدی (01/0P<، 36/0-=r) وجود داشت. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نیز نشان داد که خودکارآمدی در رابطه­ی بین افسردگی و افکار خودکشی، نقش تعدیل­کننده را ایفا می­کند. نتیجه­گیری: رابطه­ی معنی­داری بین افسردگی و افکار خودکشی در بیماران درد مزمن وجود دارد و خودکارآمدی می­تواند چنین رابطه­ای را تعدیل کند. بنابراین، آن گروه از برنامه­های درمانی که علاوه بر اعاده­ی خلق بهنجار بیماران، افزایش احساس خودکارآمدی مرتبط با درد را در دستور کار خود قرار می­دهند احتمالا قادر هستند در کاهش شدت افکار خودکشی بیماران مبتلا به درد مزمن عملکرد موثرتری داشته باشند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان