مهیار علوی مقدم

مهیار علوی مقدم

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه زبان و ادبیّات فارسی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۸۴ مورد.
۶۱.

کاربرد الگوی کنشگر گِرِماس درتحلیل روایت شناسیِ جایِ خالیِ سُلوچ (مطالعه موردی: «مِرگان در جُست و جوی سُلوچ»)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شناسی جای خالی سلوچ الگوی کنشگر گرماس تحلیل ساختار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۳۸۵
گِرِماس یکی از نظریه پردازان نشانه- معناشناسی روایی است که الگویی جامع و جهان شمول برای تجزیه و تحلیل متون روایی به دست می دهد و با هدفِ دست یافتن به ژرف ساخت روایت و مطالعه ساختاری متون روایی، به تحلیل سیرِ منطقی حوادث و معانیِ درونیِ متن و درکِ پیرنگِ روایت می پردازد. در تحلیل متن های روایی، الگوی کنشگر گِرِماس، نسبت به دیگر الگو های روایی، قابلیّت انطباق بهتری برای تحلیل روایی گری متن های روایی دارد و در پی دست یافتن به کنش گفتمان است. این مقاله، با کاربرد الگوی کنشگر گِرِماس، به تحلیلِ ساختاری حکایتِ«مِرگان در جُست و جوی سُلوچ» دررمان جای خالیِ سُلوچ می پردازد و عناصری را که در شکل گیری رخدادها و آن چه هسته و پیرنگ این داستان را در گستره روایت شناسی تشکیل می دهد بررسی می کند.در این مقاله، با روشی تحلیلی- توصیفی و روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات، این پرسش اساسی مطرح است که رمان جای خالیِ سُلوچ ، تا چه میزان با نظریه نشانه- معناشناسی رواییِ گِرِماس قابل تحلیل است و براساس الگوی کنشگر گِرِماس، عوامل گفتمان درتولید معنا در آن کدامند؟ ازنتایج این پژوهش این است که راویِ داستانِ «مِرگان در جُست و جوی سُلوچ»، با ساختاری روایی و شخصیّت محور، صحنه ها و رخدادهای آن را با پویایی تمام  بازنمایی و به نمایش گذاشته تا عواطف و احساسات خواننده را برانگیزد و موجب پویایی شخصیّت ها و عناصر درون متنی آن می شود. دراین داستان، لحنِ گفت و گو میان عناصر داستانی دارای اوج و فرود است و جنجال و کشمکش بر سراسر رخدادها سایه می افکند و تمام شخصیّت های داستان را در مقابل یکدیگر به کنش وا می دارد.
۶۲.

واکاوی کاربرد آرایه های «علم بدیع» در زبان های فارسی و انگلیسی با رویکرد تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکرد تطبیقی طبقه بندی بلاغت بدیع زبان های فارسی و انگلیسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۵
به رغم تمام مشابهاتی که بین دو حوزه بلاغت ایرانی‑اسلامی و بلاغت انگلیسی‑اروپایی وجود دارد، توجّه بیشتر حوزه بلاغت ایرانی‑اسلامی به مباحث سه علم بیان، بدیع و معانی و درعین حال، گاه دقّت ورزی بیشتر در بلاغت انگلیسی‑اروپایی و توجّه بیشتر به بلاغت نوشتاری در گستره جغرافیایی ایران و بلاغت گفتاری در اروپا، از وجوهی است که این حوزه های بلاغی را از یکدیگر متمایز می کند. رویکرد تطبیقی به بلاغت در دو زبان فارسی و انگلیسی، به ویژه در طبقه بندی صِناعات مطرح بدیع که موضوعی اصلی این پژوهش است، به پژوهشگر در تحلیل جنبه های زیبایی شناسی سخن کمک می کند و موجب غنای بلاغت در هر دو حوزه زبانی می شود. ازاین رو، طرح پرسش هایی مانند چگونگی روش شناسی طبقه بندی بلاغت در زبان های فارسی و انگلیسی، میزان شباهت ها و تفاوت ها در چارچوب طبقه بندی بلاغت و چگونگی زیبایی شناسی بلاغت در این دو زبان، از پرسش های اساسی در چنین پژوهشی است که می کوشیم با روش تحلیل کیفی‑کمّی گرایانه و روش گردآوری کتابخانه ای اطّلاعات، به این پرسش ها پاسخ دهیم. دستاورد این پژوهش این است که در زبان های فارسی و انگلیسی، بیشتر می توان به بررسی تطبیقی علم بدیع در مقایسه با دو علم معانی و بیان پرداخت. علم بدیع، در بلاغت فارسی به عنوان یک دانش مستقل شناخته می شود، بسیار گسترده تر از بلاغت انگلیسی است که به عنوان علم خاصّی مطرح نیست و اصطلاحات و مفاهیم بدیعی در زبان انگلیسی، گاه با صِناعات علم معانی و بیان درهم آمیخته است و نیز مرزهای آرایه های لفظی و معنوی برخلاف زبان فارسی در زبان انگلیسی از یکدیگر چندان تفکیک نشده است.
۶۳.

تاثیرات اجتماعی رفتاری باورهای عامیانه در رمانهای محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: باورها رمان های کلیدر جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده محمود دولت آبادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
باورهای عامیانه، با فرهنگ هر ملّتی ارتباط مستقیم دارد و یک پدیده روحی-اجتماعی است،معلول زندگی آدمی وعکس العمل اودرمقابله باطبیعت ومحیط اسرارآمیزاوست.آدمی آن گاه که نمی توانست رابطه منطقی بین حوادث وپدیده های خارق العاده را بیابد،برای رهایی از آن به ذکراوراد ونجواها می پرداخت تا مصیبت ها را کاهش دهدونتایج دلخواه رااز آن به دست آوردو سبب شد تا به تدریج باورها درذهن اوشکل بگیرد. بیشتر آن ها نیز برخاسته از فقدان دانش کافی مردمان گذشته بوده است.محمود دولت آبادی در رمان های برگزیده از باورهای عامیانه فراوانی در لابه لای داستان ها، بجا و به موقع بهره برده است. هدف پژوهش بازتاب باورهای عامیانه دررمان های کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده است.باورهای عامیانه،جلوه ای از فرهنگ عامّه یا فولکلوراست که درمتن زندگی وفرهنگ ملّت ها جریان داردوبه شکل های گوناگون خود را نمایان می سازد.بررسی باورهای عامیانه به منزله تأییدآن نیست.امّااز توجّه بی شمار عامّه به این عقاید خرافی،چه در حوزه ادبیّات وچه درحوزه اجتماع در خصوص مسائلی که از قوّه درک آن عاجز بوده اند وقادر نبوده اند تفکّری منطقی را برآن حاکم کنند، نمی توان صرف نظر کرد.زیرا بررسی وبازتاب باورها واعتقادات از بسیاری زوایای تاریک زندگی گذشتگان پرده برمی داردوآیندگان رااز پیروی کورکورانه وصحّه گذاشتن براعتقادات بی پایه بر حذر می دارد.در مقاله حاضر باورها براساس رمان های برگزیده محمود دولت آبادی استخراج شده است.شواهد، بسیارفراوان بوده که تنها برخی از آن ها به صورت اختصار آمده است.
۶۴.

بازشناخت تطبیقی پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک میرچا الیاده در عرفانیّات تمهیدات عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۶۱۲
میرچا الیاده، در جایگاه پدیدارشناس و اسطوره پژوه دینی، با تأکید بر تأویل دینی - تاریخی، هرمنوتیک را بهترین شیوه برای کشف معانی و تأویل پیام های پنهان اساطیر، نمادها و آیین ها می داند. یکی از وجوه بررسی شده او در پیوند با آیین شمن ها، جنبه عرفانی آن است. در این پژوهش تلاش شده است باتوجّه به دیدگاههای تکثّرگرایانه میرچا الیاده در اسطوره شناسی، پدیدارشناسی دینی، مطالعه دینی مبتنی بر هرمنوتیک، باور به دین به مثابه تجربه امر قدسی، زمان و مکان قدسی واسطوره به منزله روایت کننده تاریخ قدسی، با نگاهی تطبیقی، به بررسی عرفانیّات تمهیداتعین القضات همدانی بپردازد و ازاین رو، نگرش های الیاده، صرفاً به مثابه رهیافتی در تحلیل نگره های عرفانی عین القضات استفاده می شود. تمهیداتعین القضات همدانی ازجمله متون ارزشمند عرفانی است که در آن، هدف غایی، رسیدن به مرتبه انسان مذهبی/ کامل و دست یافتن به زمان و امر قدسی است که در قالب کرامت رخ می نماید. درحقیقت انسان در ازل صاحب زمان قدسی بوده است؛ امّا در فرایند دنیوی، این مفهوم را از دست داده و به انسان تاریخی تبدیل شده است. نگارندگان با کاربرد چارچوب فکری الیاده در شواهد مستخرج از کتاب تمهیدات، بر این باورند که ﺑﺴیﺎری از اﻧﺪیﺸﻪ ﻫﺎی اﺳﻄﻮره ای، ریﺸﻪ در اﻋﺼﺎری ﺑﺴیﺎر دور و ﻋﺎداﺗی ﺑﺲ کﻬﻦ دارﻧﺪ کﻪ در ﮔﺬر ﻫﺰاره ﻫﺎ ﺗﻐییﺮ ﺷکﻞ داده و کﺎرکﺮدی دگرﮔﻮنه یﺎﻓﺘﻪ اﻧﺪ؛ اﻣّﺎ ﻫﻨﻮز ﻣﻮﺟﻮدیّﺖ ﺧﻮد را ﺣﻔﻆ کﺮده اند و ﺑﺎ ﺗﻮﺟّﻪ ﺑﻪ ﺗﻘﺪّس و ﺿﺮورت ﺷﺎن، ﺗکﺮار می شوند. در این اثر، علاوه بر شرح چگونگی آفرینش جهان هستی و انسان و نیز چرایی آفرینش و اهداف آن، روایت های ناب و تجربه های عرفانی فراوانی آمده است. دراین مقاله کوشیده می شود به تحلیل تمهیدات عین القضات همدانی از دریچه پدیدارشناسی دینی و هرمنوتیک و با نگاهی تطبیقی در حوزه های عرفان، فلسفه و دین پژوهی پرداخته شود.
۶۵.

واکاوی اسطوره شناختیِ زمان درشیوه روایتگری میرچا الیاده (مطالعه موردی: داستان دوازده هزار رأس گاو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمان روایت اسطوره ای میرچا الیاده روایتگری اضطراب تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۱ تعداد دانلود : ۲۱۶
   میرچا الیاده، اسطوره شناس و دین پژوه رومانیایی معاصر، در کشور خود به عنوان یک داستان نویس برجسته شناخته می شود؛ بیان مباحثی توسط او چون گذار از زمان خطی تاریخی به زمانِ قدسی و ورود به لحظه ازلی و نوزایی، بخش هایی ناشناخته از اساطیر کهن را برای بشر امروزی قابل درک کرد. وی نگارش و خوانش داستان را راهی برای گذر از زمانِ پراضطراب خطی تاریخی و ورود به زمانِ بی اضطراب و آرام قدسی می داند. بررسیِ یکی از آثار داستانی خود الیاده، دوازده هزار رأس گاو فرصتی است برای دست یافتن به یک شیوه روایتگری ویژه و تحلیل زمان در آن از دیدگاه پژوهش های اسطوره شناختی. در این شیوه روایتگری، داستان با یک زمانِ دَوَرانی در بخش هایی که اضطراب قهرمان به بالاترین حد می رسد به یاریِ گونه ای گذشته نگری، او را وارد زمان قدسی می کند. داستان در فضای پر اضطرابِ جنگ و بمباران بخارست رخ می دهد و نویسنده از خلال روایت این داستان می کوشد زمانِ اضطراب زای تاریخ را به بازی بگیرد و با تاریخ ستیزی در بستر درکی اساطیری از زمان، یأس را در میانه روایتی ویژه، به امید تبدیل کند.
۶۶.

واکاوی زیست بوم گرایانه گزاره های اساطیری اوستا با تأکید بر دیدگاه ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اوستا زیستبومگرایی تأثیر الهیات محیط زیست اسطوره رویکرد تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۳۱۷
گذار از بحرانهای زیستمحیطی بدون تغییر نگرش و سبک زندگی بشر، امری ناممکن است. زیستبومگرایان با تکیه بر همین تغییر نگرش و سبک زندگی کوشیدهاند با ورود به علوم مختلف، از ظرفیتهای آنها برای بهبود وضعیت محیط زیست بهره ببرند. الهیات و متون دینی به سبب گستره نفوذ خود قابلیت ایجاد چنین تغییری را دارند. متن اوستا به سبب ارزش دینی و اسطورهای آن و بسامد موضوعات در پیوند با محیط زیست از این دیدگاه درخور بررسی است. پژوهش پیشرو با رویکرد زیستبومگرایانه و با نگاهی تطبیقی، در پی آن است که به چگونگی تأثیرگذاری گزارههای اوستا بر سبک زندگی و نگرش افراد بپردازد و ضمن نقد برخی از پیامدهای احتمالی منفی، به ارزیابی جامع از قابلیتهای این متن برای صیانت از محیط زیست دست یابد. نتایج پس از پژوهش بر گزارههای اوستا نشان دادند منشأ کهنالگویی روایتهای نمادینآن، متأثر از ناخودآگاه جمعی و نیز تأثیرگذار بر ناخودآگاه انسان است؛ این، امتیاز اصلی متنهایی است که ارزش دینی اسطورهای دارند.گذشته از معدود گزارههای اوستا که با اهداف زیستبومگرایانه تناقض دارند، بسامد بالای مفاهیمِ در پیوند با محیط زیست و ارزش اسطورهای آنها ظرفیتی بالقوه و شایان توجّه برای زیستبومگرایان است. افزون بر تأثیرگذاری مستقیم این اثر بر باورمندان دیانت زرتشتی، تأثیر ژرف آن بر گویشوران زبانهای هند و اروپایی درخور توجّه است. این پژوهش، عمدتاً بر پایه نظریه ژیلبر دوران در حوزه تخیل و نمادپردازی برآمده از تخیّل با رویکرد اسطورهشناسی تطبیقی است.
۶۷.

مقایسه دو مکتب تأویلی صوفیانه در زمینه آیه «تأویل» (مطالعه موردی: مصنّفات عین القضات همدانی و کشف الاسرار میبدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عین القضات همدانی ابوالفضل میبدی آیه تأویل راسخان در علم آیات محکم و متشابه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۴۴۶
مبنای اصلی نوشتار حاضر، درباره برخی از نکات مربوط به آیه تأویل (آل عمران(3)/7) است با تکیه بر دیدگاه های دو نویسنده اهل تصوّف و عرفان، عین القضات همدانی و رشیدالدین میبدی است. این دو متفکّر اسلامی را باید به عنوان نمایندگان دو جریان اندیشه تأویل گرا در نیمه دوم قرن پنجم و آغاز قرن ششم هجری قمری دانست. هدف کلی ما، شناخت دریافت های ذوقی و عارفانه و تبیین تفکّرات تأویل گرایانه عارفان، بخصوص عین القضات و میبدی، نسبت به متن قرآن کریم است. این پژوهش در روش گردآوری اطّلاعات، از منابع کتابخانه ای بهره گرفته و سپس به صورت کیفی به تحلیل داده ها با روش استدلایی می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که عین القضات دانش راسخان را برای تأویل آیات متشابه در کنار دانش الهی می پذیرد. او هرچند مدعی آن نیست که به تأویل همه متشابهات، دست یافته، به طور ضمنی، از خود به عنوان یکی از مصادیق راسخان یاد می کند. درصورتی که میبدی با نگاه تفسیری و متشرعانه، به آیه تأویل می نگرد و بر این باور است که دانش تأویل متشابهات تنها مختص خداوند است؛ اما به طور مطلق هم مخالف تأویل نیست. در کشف الاسرار، با دو رویکرد تأویلی نکوهیده و پسندیده مواجه هستیم. تأویلاتی که از جاده شریعت و کتاب و سنّت عدول کند، نکوهیده و در غیر آن، پسندیده و مطلوب است. آن چه از دیدگاه هر دو متفکّر تأویلگرا باید به عنوان وجوه اشتراک مدّ نظر قرار داد، آن است که هر دو بی هیچ تردیدی، ایمان و سرسپردگی محض و تسلیم و اعتقاد قلبی راسخان را در برابر متشابهات قرآن کریم لازم می دانند.
۶۸.

نظریۀ «مخاطب محوری» رویکردی در نقد ادبیات کودکان

کلید واژه ها: ادبیات کودکان نظریه مخاطب محوری زبان و درون مایه رویکرد نقد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۳ تعداد دانلود : ۱۸۴
پژوهش در حوزه ادبیات کودکان با فرض مخاطب کودک ویژگی های منحصر به فردی دارد که ناشی از ماهیت متفاوت آن است و پژوهش در این حوزه را تحت تأثیر قرار می دهد. درک این ویژگی ها مستلزم توجه به اثرات معطوف به قید کودک در حیطه دانش و سپس پژوهش ادبیات کودکان است. نویسندگان و منتقدان ادبیات کودکان، باید به ویژگی های زبانی و توانایی درک و فهم مخاطبان خود، توجه ویژه ای داشته باشند. این سخن مؤیّد اهمیت نظریه «مخاطب محوری» در میان نظریه های سه گانه ادبی یعنی «مؤلّف محوری»، «متن محوری» و «مخاطب محوری» است. پژوهشگر با بررسی ویژگی های عناصر زبانی و درون مایه آثار کودکان و تطبیق آن با ویژگی های مخاطبان و از جهتی بازنگری در کارکرد رویکردهای نقد ادبی بر اساس نظریه های سه گانه ادبیِ مذکور، به دنبال یافتن پاسخی است که نشان دهد، نظریه «مخاطب محوری» در بین نظریات سه گانه ادبی در ادبیات کودکان اهمیت ویژه ای دارد و این نظریه می تواند معیاری برای پژوهشگر باشد تا با بهره گیری از آن به نقد ادبیات کودکان بپردازد. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از داده های کتابخانه ای، کارکرد رویکردهای نقد ادبی در ادبیات کودکان بررسی و تحلیل شده است. نتایج این پژوهش اهمیت نظریه «مخاطب-محوری» را اثبات و تطبیق و بررسی آثار تولید شده کودکان بر اساس نظریه ادبیِ فوق، معیارهای مناسب نقد را برای نویسندگان این حوزه مشخص و معرّفی خواهد کرد.
۶۹.

طبقه بندی درون مایه های ضرب المثل ها و کنایات عامیانه در رمان های برگزیده محمود دولت آبادی (مطالعه موردی: کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محمود دولت آبادی رمان های برگزیده فرهنگ عامه ضرب المثل کنایه طبقه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۳۷
محمود دولت آبادی با کاربرد شگردهای متنوع ادبی و با بهره گیری از ظرفیت های فرهنگ عامه ازجمله ضرب المثل و کنایه بر غنای آثار داستانی خود به ویژه در رمان های کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده افزوده و این رمان ها را در نگاه مخاطب، جذّاب تر کرده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، طبقه بندی درون مایه ای و محتوایی از ضرب المثل ها و کنایات به کار رفته در رمان های مذکور به دست داده شده و نقش این گونه های ادبی عامیانه در بازنمایی اندیشه های محمود دولت آبادی کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ضرب المثل ها و کنایه ها در این رمان ها دارای درون مایه های «اجتماعی و فرهنگی»، «سیاسی» و «اخلاقی و تعلیمی» هستند و با زمینه های زیبایی شناسی متن درآمیخته اند. همچنین، این گونه های ادبی عامیانه، دارای درون مایه های دینی و ایدئولوژیک است و این گونه ها، در سبک زندگی مردم عادی جامعه بازتاب دارد و در رمان های برگزیده محمود دولت آبادی به گستردگی دیده می شود
۷۰.

واکاوی الگوهای نظام مند استعاری و صورت های بلاغی (مطالعه موردی: شعر رودکی)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
استعاره در مفهوم شناختی آن، بر خلاف استعاره در بلاغت، تنها نقش زیبایی آفرینی ندارد؛ بلکه ساز و کار بنیادیِ اندیشه و زبان است که بررسی بازنمودهای زبانی آن، گزارشی از جهان بینی استعاری هر نویسنده را به دست می دهد. در این پژوهش به کمک نظریّه استعاره مفهومی و با هدف دستیابی به جهان بینی استعاری رودکی، ده الگوی استعاری شامل: سفر، کشاورزی، جنگ، دربار، بافندگی، ساختمان، آتش، بازار، نگارش و خانواده به همراه استعاره های مرتبط با هر گروه و تشبیه و استعاره بلاغی موجود در آنلها تنظیم گردیده است. این پژوهش چند نتیجه مهم دربردارد؛ 1- استعاره مفهومی به عنوان جزء جدایی ناپذیر زبان، نقش بسزایی در مفهوم پردازیِ نخستین اشعار زبان پارسی دارد؛ 2- این استعاره ها در شعر رودکی انسجام خاصّی دارند، چنان که تمرکز هر نگاشت استعاری در ذهن رودکی، چندین استعاره همگون آفریده است؛ 3- استعاره های مفهومیِ پربسامد در شعر رودکی بیشتر از تجربه های زیستی خاص خودِ او چون سفر، دربار و جنگ سرچشمه گرفته اند؛ 4- دو نوع استعاره مفهومی و بلاغی با هم در پیوند هستند؛ استعاره زبانی همه زبان را زیر سطره خود دارد و استعاره بلاغی به عنوان جزئی از زبان در کنش با الگوهای استعاره مفهومی شکل می گیرد. ؛ 5- هر چه استعاره عام تر باشد، در زبان بلاغی کاربرد کمتری دارد و برعکس؛ 6- هر یک از این  گروه های دهگانه در حوزه خاصّی چون: سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ شکل گرفته اند؛ به ویژه استعاره سفر ؛ 7- جهان بینی استعاری رودکی و چگونگی کاربرد این جهان بینی در تشبیه و استعاره های بلاغی او، می توانند ابزاری کارآمد برای بازشناسی اشعار اصیل از غیراصیل رودکی باشد.
۷۲.

بلاغت کاربردی نشانه ها در فرایند زیبایی شناختی رمان کولی کنار آتش با رویکرد نشانه – معنا شناسی گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت گفتمان نشانه - معناشناسی کولی کنار آتش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۹۱
ارسطو، بلاغت را هنر کشف و کاربرد ابزاری می دانست که برای ترغیب و تهییج شنونده مفید واقع شود وازاین روست که بررسی تولیدات زبانی درگفتمان، که نظامی فراتر از جمله است در حوزه مطالعات نشانه – معنا شناسی قرار می گیرد. نشانه ها در روابط گفتمانی، پویا، متکثّر و سیال می شوند و دیگر تابع روابط تثبیت شده سوسوری نیستند. از این روبسیاری از سنت های بلاغی را می توان به عنوان تعریف یک عمل نشانه شناختی که راهی است به سوی فرایندهای زیبایی شناختی در نظر گرفت که قادرند فراتر از شناخت استعاره ها و نمادها استنتاج های معناداری را به مدد نشانه ها در ذهن مخاطبان و ناظران تولید کنند. در نشانه – معنا شناسی معناهای از پیش تعیین شده بر اساس روابط دال و مدلول، جای خود را به معناهایی که تابع کشمکش و تنش بین سطوح زبانی است می دهند و از قالب نشانه های معمول و قراردادی با کارکردی رایج و متداول خارج شده و به نشانه های غیر معمول، متحوّل و ناپایدار تبدیل می شوند. رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور، حاوی مجموعه ای از نشانه هایی است که در شکل گفتمان روایی، قصد القای معناهایی دارد که نتیجه شناخت ارتباط همین نشانه هاست. این پژوهش برپایه روش تحلیلی- توصیفی، روش تحلیل داده ها به صورت کیفی وروش استدلال استقرایی، به بررسی نظام های معنایی گفتمان ، زیبایی شناختی و عناصر مؤثّردر ارتباط بین نظام نشانه ای و نظام معنایی که متأثر از بلاغت نشانه هاست دراین رمان خواهد پرداخت.
۷۳.

لایه های سبکی اشعار عاشورایی پس از انقلاب اسلامی

تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۵۱
شعر عاشورایی، از گسترده ترین شاخه های شعرآیینی است که به روایت رویدادها و توصیف شخصیت های مرتبط با واقعه عاشورا می پردازد. این شعر پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و به ویژه دوران جنگ ایران و عراق رونق بیشتری یافت. توصیف شخصیت های عاشورایی به سان الگوهای متعالی مبارزه با ظلم، ایثار و صبر، انگیزه بخش مخاطبان در دوران انقلاب و جنگ بود؛ دورانی که در آن مردم نیازمند حفظ روحیه پایداری و مقاومت در خود بودند. پژوهش حاضر ضمن شناسایی لایه های سبکی و پیوند مسائل زبانی با محتوا ما را به درک و دریافت دقیق تری از این نوع شعر می رساند. کاربرد واژگان عینی و نشان دار، تکرار واژه ها و هم حروفی آنها و همچنین وجود تشبیهات و استعاراتِ گرفته شده از طبیعت، از ویژگی های این نوع اشعار است. این مقاله به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی لایه های سبکی اشعار عاشورایی بعد از انقلاب اسلامی می پردازد و تکامل اشعار را در چهار لایه آوایی، واژگانی، نحوی و بلاغی نشان می دهد. براساس یافته های پژوهش این اشعار در حوزه واژگان و تصاویر نوآورانه است.
۷۴.

خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی قرائت تنگاتنگ سلینا کوش خوانش زبان صناعی مثنوی «نی نامه»

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۴
هدف این پژوهش، خوانش زبان صناعی «نی نامه» مثنوی مولوی بر مبنای الگوی «قرائت تنگاتنگ» سلینا کوش است. رویکردی که افزون بر تفسیر جزئیات زبانی و روابط متقابل آن ها، تحلیل متغیّرهای دیگری همچون بافتار، بینامتنیت، روایت و ژانر متن را نیز ضروری می شمارد. این مقاله، به شیوه توصیفی- تحلیلی می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که راهبرد شاعر در به کارگیری زبان صناعی در «نی نامه» مثنوی چیست؟ و کارکرد هریک از صناعات در تحقّق اهداف این متن و انسجام کلّی آن چگونه است؟ نتایج نشان می دهد که صناعات به کار رفته در «نی نامه» طی یک فرایند منسجم، در دو گروه کلّی جای می گیرند:1) مرتبط با «بشنو»؛ 2) مرتبط با «نی». گروه نخست با افزایش موسیقی کلام، مخاطب را به «شنیدن» ترغیب می کند؛ اصل وحدت در کثرت و فناپذیری جهان اضداد را به نمایش می گذارد و گروه دوم، جلوه هایی از «از خودتهی شدن»، هروله روح آدمی برای رهایی از قفس تن، مجازی بودن دنیای ما، غیر قابل درک بودن عشق و غیره را.
۷۵.

تحلیل استعاره مفهومی ساختاری «هستی» در غزل های بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیدل دهلوی هستی استعاره مفهومی ساختاری معناشناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۷۱
شعر بیدل دهلوی، دیریاب و رمزآلود است و اندیشه های ژرف فلسفی و عرفانی و نگاه ویژه اش به جهان از عوامل پیچیدگی های معنایی شعراوست.یکی از واژه های پربسامد و کلیدی در شعر بیدل، مفهوم انتزاعی «هستی» است. دراین مقاله، ابتدا به تبیین استعاره های شناختی به عنوان یکی از رویکردهای جدید در حوزه تحلیل آثار ادبی پرداخته و سپس مفهوم «هستی» با استفاده از استعاره مفهومی ساختاری،تحلیل می شود. شعر بیدل از مفاهیم پیچیده و دور از ذهنی سرشار است که با استفاده از کارکرد استعاره مفهومی در عینیت بخشی به حوزه های انتزاعی، قابلیت شرح، توصیف و تحلیل پیدا خواهد کرد و دسترسی مخاطب عام برای فهم معانی به ظاهر پیچیده در شعر بیدل آسان تر خواهد شد. تحلیل بن مایه «هستی» در این مقاله بر پایه استعاره ساختاری انجام می شود. از آنجاکه در شکل گیری انواع دیگر استعاره های شناختی، یعنی استعاره های جهتی و هستی شناختی، عمده استعاره سازی براساس شباهت میان تجربیاتی است که از اشیای فیزیکی و جسم مان داریم، پایه های تجربی حسی سازی و مفهومی کردن تا حدود زیادی روشن است؛ در حالی که در استعاره های ساختاری بر پایه تجربیات و ادراکات فرهنگی و اجتماعی دست به مفهوم سازی می زنیم. از این رو، به نظر لیکاف و جانسون، استعاره های ساختاری پیچیده ترین نوع استعاره مفهومی هستند و به نظر می رسد تحلیل استعاره های ساختاری بن مایه هستی، ما را به تجربه های فرهنگی خاصی که بیدل دهلوی از آن برخوردار بوده و در شعرش منعکس شده است، رهنمون می کند.
۷۶.

بازشناخت تطبیقی طبقه بندی «علم معانی» در زبان های فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بلاغت تطبیقی علم معانی طبقه بندی بلاغی زبان فارسی و انگلیسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۴۶
بلاغت تطبیقی،از ضرورت های پژوهشی در مطالعات تطبیقی است که در مباحث تطبیقی زیباشناختی دریچه های جدیدی می گشاید و به بلاغت پژوهان معاصر درتحلیل وبررسی میراث بلاغت فارسی و زبان های اروپایی، به ویژه بلاغت انگلیسی، یاری می رساند.این بررسی تطبیقی در سه حوزه ی معانی، بیان و بدیع، بی گمان در طبقه بندی بلاغی این شگردهای هنری و تحلیل های زیباشناختی متن ادبی مؤثر است، به ویژه علم معانی که در مقایسه با دو علم بیان و بدیع در تحلیل های زیباشناسی هر دو زبان مهجور مانده است.در این مقاله کوشیده شده است به بررسی تطبیقی نظریه کنش گفتاری،ساختارهای دستوری درمعانی ثانویه،تقدّم وتأخّراجزای کلامی،گسستگی وپیوستگی، ساختارجملات دربیان معنا(ایجاز، اطناب و مساوات)درفارسی و انگلیسی پرداخته شود.طبقه بندی بلاغت در دو زبان فارسی و انگلیسی می تواند به یافتن شباهت ها وتفاوت هایی باخاستگاه هنری، زمینه های جهان نگری و نگره های بنیادین زیباشناختی وتحلیل زیباشناختی متن های ادبی این دو زبان بینجامد.گستردگی گاه آشفته آمیز مباحث بلاغت در زبان فارسی درمقایسه بابلاغت انگلیسی، طبقه بندی منظم تر کتاب های بلاغی انگلیسی درمقایسه بابلاغت فارسی، بی توجّهی بلاغت ایرانی- اسلامی به مباحث پنجگانهیونانی(معنی آفرینی،سخن پیوندی،سخن پردازی،یادسپاری ورفتاری)جزسخن پردازی،تاثیر پذیری بیشتر بلاغت انگلیسی ازمنابع بلاغت یونانی وتاثیرپذیری بلاغت فارسی از قرآن ومتن های ادب فارسی، جای گرفتن شماری از مباحث علم معانی درمباحثی هشت گانه در زبان فارسی ودربلاغت انگلیسی در چارچوب اصطلاح«Decorum» ازدستاوردهای تطبیقی این پژوهش است.
۷۷.

بازشناخت بایستگی ها و کارکردهای مطالعات میان رشته ای: مفاهیم حقوقی و ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۵۰
امروزه در نظام آموزش عالی، مطالعات میان رشته ای جایگاهی درخور توجه یافته است و به نیازی اساسی در محیط های دانشگاهی و در فرایند تولید علم تبدیل شده که افزون بر گستراندنِ دانش های گوناگون و کاربرد ظرفیت های رشته های هم جوار، موجب گشوده شدن مرزهای جدید در حوزه های دانش پژوهی، پاسخ گویی به حل مسائل چندوجهی و نیز دورشدن از بحران های ناشی از تک رشته ای می شود. از این منظر، نگاه به قابلیت های پیدا و پنهان دو حوزه مطالعات حقوقی و مطالعات ادبی و بهره بردن از سازوکارهای علمی هریک از آن ها، می تواند زمینه ای فراهم کند تا پژوهشگران این دو حوزه را در رهیافت های جدید علمی و رفع نیازهای جوامع بشری یاری رساند. این مقاله که به روش کتابخانه ای و تحلیل داده ها به صورت کیفی انجام شده، دستاوردش این است که مطالعات میان رشته ای ادبیات و حقوق، ضرورتی اجتماعی و دانشگاهی است و نتایج آن می تواند در دو قلمرو ادبیات و حقوق، در پی ریزی سیاست های اجتماعی، گسترش سطح عقلانیت و عدالت اجتماعی در جامعه، کشف قلمروهای جدید فکری، واکاوی و شناخت خطاهای طرفداران این دو حوزه علمی، بالابردن سطح انعطاف پذیری پژوهشگران، زدوده شدن شکاف های ارتباطی بین متخصصان این دو، مؤثر باشد.
۷۸.

بازتاب زیباشناختی مکتب باروک در شعرحافظ

کلید واژه ها: حافظ مکتب باروک بررسی تطبیقی عناصر زیباشناسی ویژگی های مشترک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۰۲
حافظ یکی از شاعران بزرگ و مضمون آفرین در ادب فارسی است که اندیشه های دقیق و ذهن خلّاق و طبع بدیع و نکته سنج های وی،او را در میان شاعران ادب فارسی ،ممتاز و برجسته ساخته است.از آن جایی که قالب شعری وی غزل است و در آن، مضامین نو و اندیشه های بدیع و مفاهیم تازه موج می زند ،به دلیل ویژگی های ذاتی غزل،با مکتب باروک دارای نقاط مشترک ومتشابهی است.افزون براین،ویژگی هایی مانندعدم تقلید وتکرار، پرداختن به مسایلی مانندِ متافیزیک وکشف رازهای جهان هستی، وجودتصاویر پویا و متحرّک، مرگ اندیشی، صحنه نمایش، اغتنام فرصت، هنجارشکنی، ابهام گرایی،ایهام آفرینی، باور به آزادی بیان، پارادوکس وتناقض نما ومبارزه با نابسامانی ها وناهنجاری های اجتماعی از جمله مؤلّفه های مکتب باروک است که در شعر حافظ هم نمود بارزی یافته است.هدف این مقاله ،بررسی برخی از جلوه های مکتب باروک ازمنظرزیباشناسی،در شعر حافظ است تا بتوان از نقاط اشتراک و ارتباط شعر وی با مکتب باروک بیش از پیش پی برد.امّاین پرسش مطرح است که آیا حافظ رامی توان نخستین شاعرفارسی زبانی دانست که درچارچوب مکتب باروک جای می گیرد؟ این پرسش،ازاین رو دارای اهمیّت است که اساساً سبک شناسان براین باورند که پیوندهای سبک شناختی شاعران سبک هندی- اصفهانی با مکتب باروک بسیارگسترده است، امّا آیا می توان نشانه های پیونددهنده ای بین شعرحافظ ومکتب باروک یافت؟ موضوعی که این مقاله با درنگ وتامّل به این پرسش پاسخ می دهد.
۷۹.

تحلیل بینانشانه ای رمان و فیلم«گاو خونی» براساس رمزگان روایی رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بینانشانه شناسی رمزگان رولان بارت « گاو خونی» اقتباس سینمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
این مقاله می کوشد با رویکردی بینانشانه شناسی و بر اساس الگوی رمزگان روایی رولان بارت به تحلیل فیلم اقتباسی «گاو خونی» ساخته بهروز افخمی برگرفته شده ازرمان گاوخونی نوشته جعفرمدرّس صادقی بپردازد. در نقد آثار سینمایی، به طور عمده به جنبه های زیبایی شناسی، صحنه پردازی، عناصر بصری فیلم و درون مایه فیلم توجّه می شود و دلالت ها، نشانه ها و مؤلّفه های نشانه شناختی و معناشناختی آن، کمتر مورد توجّه قرار می گیرد. در تحلیل سینما، رویکرد نشانه شناسی به بررسی، تحلیل و تفسیر کنش دلالت پذیری و فرایند معنا سازی متن می پردازد و فیلم را به عنوان یک نظام نشانه ای تصویری، دربر گیرنده «تصویر»(باز نمودشی)،«شاخص»(نشانه نقش کارکردی برای بازنمود تصویر) و «نماد»(نشانه تلقین کننده معنا از معنای ذاتی تصویر) بررسی می کند. در رویکرد بینانشانه ای، به یاری الگوی رمزگان روایی رولان بارت، یعنی رمزگان هرمنوتیکی، فرهنگی، معنابنی، کنش مند و نمادین، می توان به تحلیل بینانشانه شناختی فیلم های سینمایی از جمله فیلم اقتباسی «گاو خونی» پرداخت. دستاورد این پژوهش این است که با بررسی نظام نشانگانی متمایز بین دو متن زبانی- ادبی و متن تصویری، می توان به تحلیل بینانشانگانی متنی ادبی-روایی(دراین پژوهش: رمان«گاوخونی») وفیلم اقتباسی-روایی(دراین پژوهش: فیلم«گاو خونی») به کمکِ رمزگان روایی پنج گانه رولان بارت پرداخت که این پژوهش، موجب غنای مطالعات متن شناختی ومطالعات سینمایی می شود.
۸۰.

بررسی تطبیقی شبکۀ مفهومی و عناصر روایی دو رمان ژانر جنگ: وداع با اسلحه اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژانر جنگ بررسی تطبیقی شبکه مفهومی وداع با اسلحه زمین سوخته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۳۳
ژانرجنگ، نوعی ادبی است که بیش از آن که به جنگ و گفتمان غالبِ برآمده از پیامدهای تاریک و شوم آن بپردازد، ماهیت ادبیات ضد جنگ دارد و پیام آن صلح و دوستی است. دو رمان وداع با اسلحه، اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود، دو نمونه مناسب از ادبیات ضد جنگ در دو بافت موقعیتی متفاوت از دو نویسنده ایرانی و آمریکایی هستند که آیینه شفافِ نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه درگیر جنگ به شمار می روند. بررسی تطبیقی این دو رمان و تحلیلِ شبکه مفهومی، عناصرساختاری و روایی آن ها، ما را به سنجش تطبیقی پیرنگ داستانی، کاربرد عناصر زبانی و سبکی و فرم و ساختار این دو رمان هدایت می کند. به رغم توانایی و قابلیت این دو رمان در ارائه هنرمندانه رویدادهای مربوط به جنگ، شیوه متفاوت روایت در رویکرد روایی دو نویسنده، شبکه مفهومی و درون مایه های آن ها و نیز عناصر ساختاری و پردازش داستانی و فرم، به اضطراب متن در زمین سوخته و وقار وآرامش در متن وداع با اسلحه انجامیده است و ازاین رو، اگرچه زمین سوخته، نمونه بومیِ درخور اعتنایی از ژانر جنگ به شمار می رود ولی وداع ب ااسلحه بر بلندای نوع ادبی رمان و در مرتبه ای فراتر از ژانر جنگ ایستاده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان