باورهای عامیانه، با فرهنگ هر ملّتی ارتباط مستقیم دارد و یک پدیده روحی-اجتماعی است،معلول زندگی آدمی وعکس العمل اودرمقابله باطبیعت ومحیط اسرارآمیزاوست.آدمی آن گاه که نمی توانست رابطه منطقی بین حوادث وپدیده های خارق العاده را بیابد،برای رهایی از آن به ذکراوراد ونجواها می پرداخت تا مصیبت ها را کاهش دهدونتایج دلخواه رااز آن به دست آوردو سبب شد تا به تدریج باورها درذهن اوشکل بگیرد. بیشتر آن ها نیز برخاسته از فقدان دانش کافی مردمان گذشته بوده است.محمود دولت آبادی در رمان های برگزیده از باورهای عامیانه فراوانی در لابه لای داستان ها، بجا و به موقع بهره برده است. هدف پژوهش بازتاب باورهای عامیانه دررمان های کلیدر، جای خالی سلوچ و روزگار سپری شده مردم سالخورده است.باورهای عامیانه،جلوه ای از فرهنگ عامّه یا فولکلوراست که درمتن زندگی وفرهنگ ملّت ها جریان داردوبه شکل های گوناگون خود را نمایان می سازد.بررسی باورهای عامیانه به منزله تأییدآن نیست.امّااز توجّه بی شمار عامّه به این عقاید خرافی،چه در حوزه ادبیّات وچه درحوزه اجتماع در خصوص مسائلی که از قوّه درک آن عاجز بوده اند وقادر نبوده اند تفکّری منطقی را برآن حاکم کنند، نمی توان صرف نظر کرد.زیرا بررسی وبازتاب باورها واعتقادات از بسیاری زوایای تاریک زندگی گذشتگان پرده برمی داردوآیندگان رااز پیروی کورکورانه وصحّه گذاشتن براعتقادات بی پایه بر حذر می دارد.در مقاله حاضر باورها براساس رمان های برگزیده محمود دولت آبادی استخراج شده است.شواهد، بسیارفراوان بوده که تنها برخی از آن ها به صورت اختصار آمده است.