تحلیل» انسان« در رمان »فقط با یک گره« براساس دیدگاه روانشناسی یونگ
حوزه های تخصصی:
رمان فقط با یک گره، نوشته محمد میالنی، روایتگر مهاجرت دو نوجوان افغانستانی از افغانستان به ایران است. در این رمان به مشکالت و
مصیبتهای مهاجران غیرقانونی پرداخته شده و درد و رنج کسانی که به اجبار به مهاجرت میپردازند را به خوبی نمایش داده است. در طی
زمان، رمان اتفاقاتی را بیان میکند که موجب عبور این دو نوجوان از مرحله نوجوانی به بزرگسالی و یا گاه کهنسالی میشود، اتفاقاتی که
تحملش برای هر ظرفیتی به خصوص قشر کم سن و سال بسیار سخت و طاقتفرسا میباشد. این شرایط موجب شده که نگارنده در پی
رویکرد تحلیلی این رمان براساس نظریات یونگ برود. پرسش اصلی در این پژوهش این است که مفهوم انسان و انسانیت در این رمان چگونه
نمایش داده شده است؟ برای رسیدن به این پاسخ، نگارنده با رویکرد تحلیلی به مطالعه این اثر بر مبنای دیدگاه روانشناسانه یونگ پرداخته
است. این نوشتار با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانهای انجام گرفته است. پاسخ نهایی که نگارنده به آن دست پیدا
کرد، نمایش درد و رنج انسان در این رمان است. دغدغه نویسنده در این کتاب، به تصویر کشیدن رنج انسانهایی است که به امید یافتن
اندکی آزادی و لقمهای نان، تن به مهاجرت داده و غم غربت و تنهایی را به جان میخرند.