محمدرضا صرفی

محمدرضا صرفی

مدرک تحصیلی: استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید باهنر
پست الکترونیکی: m_sarfi@yahoo.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۸۲ مورد.
۲۱.

الگوی ساختاری - ارتباطی حکایت های حدیقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکایت سنایی حدیقه الگوی ارتباطی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۹۳
حدیقه اولین منظومه مهم تعلیمی- عرفانی در زبان فارسی است. سنایی در این اثر ارزشمند، علاوه بر پرداختن به موضوعات عرفانی و بیان معارف اسلامی، از حکایت و داستان برای مستند و مستدل ساختن مطالب و قابل فهم ساختن آن ها برای عامه استفاده کرده است. در این مقاله، برای رسیدن به پاسخ این پرسش که حکایات حدیقه، چه نقشی در تحقق اهداف تعلیمی این منظومه عرفانی دارند؛ الگوی ارتباطی رومن یاکوبسن، ادیب و زبان شناس روسی، اساس کار قرار گرفته است. یاکوبسن در هر ارتباط کلامی، شش عنصر فرستنده، گیرنده، پیام، زمینه، رمز وتماس را دخیل می داند. از دیدگاه وی، در فرآیند ارتباط این عناصر، تعیین کننده کارکردهای زبان هستند و در هر ارتباط کلامی، همواره یکی از این کارکردها برجسته تر است. بررسی عناصرِ فرستنده، گیرنده و زمینه و کارکردهای این عناصر در حکایات حدیقه نشان می دهد که در حدیقه، کارکرد ارجاعی مهم ترین و پربسامدترین کارکرد است و در جهت توضیح وتبیین زمینه معنایی متن عمل کرده است. کارکردهای کنشی و عاطفی در مراتب بعدی قرار می گیرند و بر تأثیر و نفوذ کلام راوی می افزایند.
۲۳.

روایت های مطایبه آمیز هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک حکایت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات طنز طنز و مطایبه
تعداد بازدید : ۲۴۲۲ تعداد دانلود : ۱۵۱۱
مطایبه جهان طرفه ای از واقعیت های معکوس است که همزمان به واقعیت و ضد آن میپردازد.. بنابراین برای بررسی دقیق متن مطایبه آمیز باید به اشکال، انواع و شگردهای مطایبه توجه کرد. مطایبه میتواند به شکل هزل، هجو و یا طنز ظاهر شود و شوخیهای مبتنی بر هریک از این اشکال را میتوان در قالب های لطیفه، حکایت، قصه و... بیان کرد. در این مقاله ضمن تعریف انواع و اشکال مطایبه و ذکر نمونه هایی از قصه های مطایبه آمیز هزارویکشب، ابتدا این حکایت ها از لحاظ عنوان به سه دسته طبقه بندی گردیده، سپس از منظر صفات نوعی تیپ- قهرمان قصه ها مطالعه شده و در نهایت شگردهای خنده آور این قصه ها، ازجمله واژگونگی موقعیت، عدم تجانس، تضاد و اغراق و تصادف، پایان غیرمنتظره، اعمال غیرعادی اشخاص و ... مورد واکاوی قرار گرفته است.
۲۵.

ساختار روایت در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هفت پیکر ساختار روایت نظریه تودورف فعل و صفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴۴
از جمله بررسیهایی که در روشن کردن سازوکار روایت به موفقیت چشمگیری دست یافته، تجزیه و تحلیل تودورف و روش او در بررسی قصه های عامیانه است. او نخست بر اساس نوع ارتباط منطقی واحدهای ساختاری، دو نوع روایت را از یکدیگر تمیز می دهد: روایت اسطوره ای و ایدئولوژیک. وی با برشمردن ویژگیهای روایت اسطوره ای این نوع روایی را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده است. تودورف با کشف ساختار این گونه روایتی، نظریه دستور جهانی خود را ارایه کرده است. این نوشته با برسی و تحلیل هفت پیکر، ساختار روایی آن را در دو مقوله صفت و فعل بررسی می کند. بدیهی است کشف ساختار این اثر راهگشای ما در کشف ساختار آثاری مشابه و درک نظریه دستور جهانی روایت خواهد بود. به این منظور ابتدا توضیحی درباره نظریه تودورف داده می شود. سپس ساختار روایی صفت و فعل در هفت پیکر بررسی می گردد.
۲۶.

عناصر فرهنگ عامه در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فرهنگ عامه آیین ها و باورها
تعداد بازدید : ۲۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۸۹۷
مقالة حاضر با هدف بررسی «عناصر فرهنگ عامه در غزلیات حافظ»، به روش کتابخانه ای به نگارش در آمده است. نگارنده پس از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، عناصر فرهنگ عامه را به ترتیب الفبایی تنظیم کرده و آنها را به روش توصیفی ـ تحلیلی ارائه داده است. اهمیت موضوع از آنجا است که پرتوی بر یکی از گوشه های فراموش شدة غزلیات حافظ میافکند و نشان میدهد که تا چه حد این شاهکار ادب فارسی با فرهنگ عامه پیوند دارد؛ ازسوی دیگر نشان میدهد که بسیاری از عناصر فرهنگ عامه همچنان به حیات خود ادامه میدهند و از این نظر انسان معاصر تفاوتی با انسان گذشته ندارد. همچنین با مرور مقالة حاضر مشخص میشود که باورهای مردمی بیشتر جنبة آیینی و مذهبی داشته و به تدریج، با تکامل مذاهب بشری، ریشه های دینی باورها به فراموشی سپرده شده، اما از رواج آنها در میان ملّت ها کاسته نشده است.
۲۷.

تحلیل ساختاری غزل- روایت های سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سعدی غزل غزل - روایت ساختار غزل روایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات قالب های شعر کلاسیک غزل
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه سعدی پژوهی
تعداد بازدید : ۲۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۷۱۳
قالب غزل در ادبیّات فارسی سابقه ای طولانی دارد و در ابتدا فقط برای بیان احساسات و عواطف عاشقانه به کار گرفته می شد. سپس، با شکل گیری عرفان و تصوّف در خدمت اهل عرفان و رمز و رازهای عرفانی قرار گرفت. تحوّل آشکار این قالب از سنایی آغاز می شود و در نوع عاشقانه با سعدی به اوج کمال می رسد. یکی از ویژگی های سعدی در عرصه غزل سرایی، بیان روایت در قالب غزل است که این گونه از غزل را «غزل- روایت» می نامیم. در این مقاله کوشش شده است تا نخست، «غزل- روایت1»های سعدی طبقه بندی شود و سپس، به تحلیل ساختاری غزل- روایت هایی که از نوع «گفت وگو» هستند و همچنین به بررسی عناصر متغیّر در غزل- روایت های نوع «حکایت» پرداخته شود. حاصل این پژوهش چنین بوده است: از مجموع 701 غزل سعدی، 89 غزل- روایت در میان آن ها یافت شد که 5 مورد آن از نوع غزل- روایت هایی هستند که عنصر اصلی آن ها «گفت وگو» است. تعداد 27 مورد غزل- روایت های «وصفی» و 57 مورد نیز غزل- روایت هایی هستند که ساختار «حکایت» دارند. همچنین در این گونه اخیر از غزل- روایت ها، برخی از عناصر داستان پردازی؛ نظیر: گفت وگو، شخصیّت، زاویه دید، مکان و زمان نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
۲۸.

نماد و نقش مایه های نمادین در داستان های کودک و نوجوان دفاع مقدّس(مقاله علمی وزارت علوم)

۲۹.

کانون روایت در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مثنوی کانون روایت داستان پردازی مولانا داستان دقوقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۷۳
محور و پایه داستانپردازی مولانا گفتگوست. در بیان چارچوب هر داستان مثنوی، محور و مدار ارتباط، که همانا انتقال مفهومی از ذهنی به ذهن دیگر است، گفتگوی شخصیتهاست که شالوده و ساختمان حکایتها را می سازد؛ اما مولانا در بسیاری از داستانها از نوع ارتباط دیگری هم بخوبی بهره برده است که در علوم ارتباطات و جامعه شناسی امروز از آن به «ارتباطات غیرکلامی» تعبیر می کنند. اینکه چرا وی در بیابان نکاتی دقیق و عمیق به یکباره به این ابزار رو می آورد، نشاندهنده این نکته است که او از تفاوتها و شباهتهای ارتباطات کلامی و غیرکلامی آگاهی کامل داشته است؛ قابل اعتمادتر بودن، استمرار بیشتر داشتن، چند کانالی بودن، مرتبط بودن با فرهنگ، نمادین بودن آن و در عین حال، قاعده مند بودن ارتباطات غیرکلامی و بویژه جلوگیری کردن از سوء برداشتهایی که غالبا در ارتباطات کلامی رخ می دهد از جمله عوامل موثر بسیار مهمی است که مولانا را مخصوصا در مواقعی خاص- که در مقابله بدان پرداخته می شود - به بهره گیری از این شیوه علمی وا می دارد. در این مقاله با بهره گیری از منابع علمی ابتدا منظور از این اصطلاح، اصول ارتباطات غیرکلامی، ویژگیهای آن، شباهتها و تفاوتهای آن با ارتباطات کلامی باز شناسانده می شود. سپس چگونگی استفاده مولانا از این ابزار ارتباطی در مثنوی و بویژه در داستانپردازی آن بازگو می شود. همچنی این نکته مورد دقت نظر قرار می گیرد که در چه مواردی این شیوه ارتباط، بیشتر و بهتر توانسته است پاسخگوی بیان مفاهیم ذهنی مولانا برای مخاطبان او باشد و بیشترین تکیه او در این زمینه شامل چه مواردی بوده است. بیان مصداقها و نمونه های شعری تا اندازه زیادی این الگوی ساختاری داستانپردازی مولانا را روشنتر خواهد کرد. سرانجام در پایان مقاله به نتیجه گیری پرداخته می شود.
۳۱.

بررسی نوع روایی هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳۴
"از جمله بررسی هایی که در روشن کردن شیوه روایت ها به موفقیت چشمگیری دست یافته است، تجزیه و تحلیل تودورف و روش او در بررسی قصه های عامیانه است. او نخست بر اساس نوع ارتباط منطقی واحدهای ساختاری، دو نوع روایت را از یکدیگر تمیز می دهد: روایت اسطوره ای و روایت ایدئولوژیک. وی با بر شمردن ویژگی های روایت اسطوره ای، این نوع روایی را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده است. تودورف با کشف ساختار این گونه روایتی، نظریه دستور جهانی خود را ارایه کرده است. این نوشته ضمن بر شمردن ویژگی های روایت های اسطوره ای و ایدئولویک به بررسی نوع روایی هفت پیکر از این دیدگاه می پردازد و به این نتیجه می رسد که هفت پیکر در ردیف روایت های اسطوره ای یا بدون روانشناسی است"
۳۲.

پری در دیوان بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غزلیات فرهنگ عامه بیدل دهلوی پری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۱ تعداد دانلود : ۸۴۸
پری از شخصیت هایی است که در اساطیر، حماسه،شعر و ادب فارسی حضور چشم گیری دارد.واژه پری از جمله واژه های پر بسامد مجموعه غزلیات بیدل دهلوی است.این واژه در لغت فارسی به معنای فرشته،جن،همزاد و زیبا رو به کار می رود.در بررسی اسطوره پری به وجود دو شخصیت کاملاً متمایز از «پری» پی می بریم.پری در ادبیات اوستایی دارای شخصیتی بد و زشت و اهریمنی است، اما آنچه از ادبیات فارسی دری بر می آید،پری نه تنها موجودی زشت و اهریمنی نیست، بلکه مظهر زیبایی است و به صورت زن اثیری جلوه گر می شود وحتی گاهی در مقابل موجود اهریمنی قرار می گیرد.در ادبیات فارسی پری مظهر کمال، لطافت و زیبایی و مشبهٌ به جمال،تصور شده است و گاه سیمایی همچون فرشتگان یافته است.
۳۴.

رقیب حصاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آفتاب تشبیه مرکب حصاری رقیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۱ تعداد دانلود : ۷۹۵
مقاله حاضر به منظور بررسی پیشینه و بازسازی یک سنت اجتماعی و فرهنگی فراموش شده که در ضمن یک تشبیه مرکب و با واژگان فریبکار در بیت زیر از اشعار بازمانده از رودکی انعکاس یافته، نوشته شده است: خورشید را ز ابر دمد روی گاه گاه چونان حصاری ای که گذر دارد از رقیب بر اساس یافته های این گفتار؛ رقیب صاحب یکی از مشاغل اجتماعی بوده است که خانواده های اصیل برای تربیت و محافظت از فرزندان خود استخدام می نموده اند و حصاری، به معنای معشوق و زیبا رویی است که چهره زیبا و آفتاب سان خود را در پرده نقاب پنهان می کرده است. بدون درنظر گرفتن این رسم، شعر رودکی تمام لطافت و زیبایی خود را از دست خواهد داد.
۳۵.

نماد پردازی آفتاب در اشعار شمس مغربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۱ تعداد دانلود : ۹۳۱
محمّد شیرین مغربی، مشهور به شمس مغربی، یکی از شاعران بزرگ عارف در نیمه دوم قرن هشتم و اوایل قرن نهم هجری است. شهرت اصلی وی به سبب تبلیغ و تفسیر اندیشه‌های ابن عربی است. اشعار شمس هر چند که در ساحت معنای نخستین خود بسیار روشن و گویا هستند، در دلالت معنا یا معانی ثانویه خود فوق‌العاده پیچیده، مبهم و نمادین به نظر می‌رسند. این ابهام از آنجا ناشی می‌شود که وی با توجّه به محدودیّت ساختاری غزل، امکان توضیح کامل اندیشه‌ها و واژگان خاص خود را ندارد و از بسیاری واژه‌ها با بار نمادین فرهنگی، شخصی و فرارونده بهره گرفته است. نگارنده با توجّه به همین نکته، در مقاله حاضر سعی نموده یکی از نمادهای مورد علاقه وی، یعنی آفتاب و وابسته‌های آن را، با توجّه به گستردگی کاربرد آنها در دیوان اشعار شمس بررسی نماید. این واژه کاربرد نمادین خود را از تخلّص شاعر به شمس مغربی گرفته تا تبیین مهمترین اندیشه‌های مربوط به وحدت وجود، پیوسته نشان می‌دهد. در این گفتار سعی شده تا با تأویل واژه شمس و واژگان مربوط به آن، راه برای درک دقیق‌تر گوشه‌هایی از نکته‌های ناگفته در متن غزلیات هموار شود و نشان داده شود که چگونه می‌توان فضای خالی بین خواننده و متن را پر نمود. تکنیک و روش مطالعه در مقاله حاضر عبارت است از تحلیل محتوا، توصیف و طبقه‌بندی کاربردها و معانی نمادین این واژه، نویسنده برای دستیابی به اهداف اصلی خود، برخی از معانی نمادین آفتاب را که با وضوح و روشنی بیشتری توسط شاعر ارائه شده، به عنوان کلیدی برای درک موارد کاملا مبهم مورد استفاده قرار داده است.
۳۶.

تحقیقی در احوال شمس کاشی و شهنامه چنگیزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جامع التواریخ شمس کاشی شمس الدین کاشانی شهنامه چنگیزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۳ تعداد دانلود : ۱۲۰۳
شمس الدین کاشانی سراینده شهنامه چنگیزی یا همان تاریخ منظوم مغول از شعرای قرن هشتم هجری است. اطلاع ما از احوال و آثار احتمالیِ او بسیار اندک است. آنچه روشن است حضور او در دربار غازان خان ،(694-703ه .ق) و سلطان محمد خدابنده، الجایتو، (703-716 ه.ق) است. شمس کاشی شهنامه چنگیزی را که به نظم شده بخشی از جامع التواریخ است به پیشنهاد غازان خان و تایید و حمایت خواجه رشید فضل الله همدانی (645-718 ه.ق) به نظم در آورده است. اولین بار ادگار بلوشه، مستشرق فرانسوی، شمس کاشی را در جلد سوم فهرست نسخه های خطی کتابخانه ملی پاریس معرفی کرد، پس از او منوچهر مرتضوی در نشریه دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز و سپس کتاب مسائل عصرایلخانان به معرفی شمس کاشی بر پایه نسخه پاریس پرداخت. از آن پس اندک اشاره ها راجع به شمس کاشی و شهنامه چنگیزی همه بر پایه نوشته های مرتضوی است. مقاله حاضر بر اساس نسخ خطی موجود از شهنامه چنگیزی و اطلاعاتی که از وی در جُنگ ها و تذکره های خطی و چاپی است به معرفی شمس کاشی و اثر او می پردازد. همچنین هویت شمس کاشی صاحب شهنامه چنگیزی را با شمس الدین کاشی شاعر قرن ششم و اوایل قرن هفتم که با هم خلط شده است تفکیک می نماید.
۳۷.

صُوَر بیانی مضاعف در شعر فارسی

نویسنده:

کلید واژه ها: تشبیه استعاره مجاز کنایه صُوَر بیانی مضاعف تزاحم در تصویر تعدد و تضاعف تصاویر آرایه مضاعف طول ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۹ تعداد دانلود : ۸۶۸
مقاله حاضر به منظور بررسی گونه های مختلف «صُوَر بیانی مضاعف» در شعر فارسی نگارش یافته است و قصد دارد با بررسی نمونه های به دست آمده از این صور بیانی، به تحلیل و دسته بندی آنها بپردازد. روش تحقیق در این گفتار کتابخانه ای بوده، نتایج به دست آمده، به روش توصیفی و تحلیلی طبقه بندی و ارائه شده اند. صور بیانی مضاعف، گونه هایی بسیار کمیاب از صور خیال هستند که در آن، یک صورت بیانی با یک صورت بیانی دیگر و یا با یک آرایه بدیعی ترکیب شده، تشکیل یک صورت بیانی مضاعف را می دهد. بر این اساس، صور بیانی مضاعف به دو دسته کلی تقسیم می گردد: الف) ترکیب دو صورت بیانی با یکدیگر؛ که خود دو گونه است: 1. ترکیب یک صورت بیانی با همان صورت بیانی؛ مانند: استعاره در استعاره (که به سه گونه تقسیم می شود: «استعاره در استعاره» در استعاره مصرحه؛ « استعاره در استعاره» در استعاره مکنیه؛ « استعاره در استعاره» به صورت ترکیب استعارهمصرحه با استعارهمکنیه )، تشبیه در تشبیه، کنایه در کنایه، مجاز در مجاز؛ 2. ترکیب یک صورت بیانی با صورت بیانی دیگر؛ مانند: تشبیه بعد از استعاره، استعاره در تشبیه، کنایه در تشبیه و … . ب) ترکیب یک صورت بیانی با یک آرایه بدیعی؛ مانند: استعاره در ایهام، استخدام در استعاره، ایهام در تشبیه و.... نگارنده در این مقاله، پیش از بررسی این تصاویر مضاعف با شواهدی از شعر فارسی، به تحلیل ارزش زیبایی شناختی این گونه تصاویر بر مبنای نظریات مختلف پرداخته است. این نوشتار، نگرش و دیدی « از گونه دیگر » است به دنیای صور بیانی، که می تواند دریچه ای برای کاوش های بعدی در این زمینه باشد.
۳۸.

بررسی سرعتِ روایت در حکایت های گلستان سعدی بر اساس نظریّه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سعدی گلستان نظریه ژنت زمان روایی سرعتِ روایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰۲ تعداد دانلود : ۷۵۷
حکایت های گلستان سعدی، از جمله موفّق ترین حکایات ادبیّات کهن فارسی هستند. در این پژوهش که با هدف نمایاندن یکی از ارزش های گلستان سعدی صورت پذیرفته، مسئله «سرعتِ روایت» به عنوان عاملی مؤثّر در شهرت و ماندگاری حکایت های این اثر مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی سرعت روایت برای آن است که نشان داده شود در یک اثر ادبی، کنش ها و رویدادها در طول چه مدّتی از زمان رخ داده و در سنجشِ هر یک از برهه های زمانی چه حجمی از کتاب به آنها اختصاص یافته است؛ لذا، بدین منظور حکایت های گلستان بر اساس نظریّه روایت شناسی «ژرار ژنت»، به شیوة توصیفی تحلیلی، بررسی گردید و به عوامل افزاینده وکاهش دهندة سرعت روایی در مباحثی نظیر گزینش و حذف، زمان پریشی، بسامد، توصیف، گفت وگو، افزودن اپیزود، نظریّه پردازی نویسنده، بیان عمل ذهنی، نمایاندن زمان خیالی و زمان روانی عاطفی، حدیث نفس و نقل قول پرداخته شد. نتیجه این بررسی نشان از آن دارد که سرعتِ روایت در حکایت های گلستان سعدی «کُند» است. با توجّه به حجم این حکایت ها، استفادة حداکثری از عوامل کاهندة سرعت در آنها به عنوان یک حُسن به شمار می آید و باعث شهرت و ماندگاری بیش از پیش این اثر ادبی شده است.
۳۹.

بررسی کارکردهای نمادین زمان در شعر عرفانی با تکیه بر دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمکین کشف و شهود تلوین زمان در دیوان حافظ وقت خوش

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۶۴۲ تعداد دانلود : ۸۶۱
در غزلیات حافظ، لحظه های زمان نه همانند است و نه پیوسته. وی دو نوع زمان مقدس و نامقدس را تجربه می کند: یکی استمرار ناپایدار ایام است؛ یعنی زمان معمولی و دیگری توالی کشف و شهودها و ادراک ابدیت هاکه در لحظه هایی خاص با فاصله گرفتن از هستی مادی و معمولی خود به آنها دست می یابد. با ورود در این زمان نمادین، روح حافظ با حقایق پوشیده هستی پیوند می یابد و برای وی کشف و شهودهایی رخ می دهد. در دیوان حافظ از این مفهوم نمادین زمان با واژه هایی از قبیل دوش، دی، دیشب، سحر، سحرگه، ازل، صبحدم، بامداد و . . . یاد شده و در هر یک به تناسب مقام، یکی از تجربه های او بیان شده که در نتیجه جذبه و الهام به آنها رسیده است. این مقاله به منظور بررسی تعابیر راز آلود زمان در غزلیات حافظ به روش کتابخانه ای نوشته شده و اطلاعات به دست آمده، پس از طبقه بندی و تحلیل به صورت توصیفی و با بهره گیری از فن تحلیل محتوا ارایه شده است.
۴۰.

بررسی محتوا و ساختار «ترسّل اسفزاری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار اسفزاری ترسل کتابت و انشا دوره تیموری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۰۹
یکی از بزرگان دوره تیموری معین الدّین محمّد زمجی اسفزاری هروی، منشی، شاعر، خوشنویس و مورّخ مشهور است، که از او آثاری برجسته به جا مانده است. از تألیفات این نویسنده دوره تیموری تنها کتاب روضات الجنات فی اوصاف مدینه هرات به چاپ رسیده و سایر آثار او در غبار زمان به دست فراموشی سپرده شده است. از آثار شایان توجه او «ترسّل» است. این اثر مشتمل برمقدمه، چهار منشأ و یک خاتمه است و از جمله آثاری است که از همان زمان تألیف و در عصر خود مولّف به شهرت و قبول عام رسیده، در ابتدای اثر نویسنده باختصار به بیان مبانی و موازین نظری ترسل و کتابت می پردازد و در ادامه نامه هایی را که در طول دوران دبیری اش از جانب سلطان حسین بایقرا به رشته تحریر در آورده، می آورد. انواع گوناگونی از نامه های رسمی و غیر رسمی در اثر آمده که می توان به گونه های زیر اشاره نمود: امثله، مناشیر، فرمان ها، نشان ها، سلطانیات، اخوانیات، عرضه داشت ها، اجوبه و.... اسفزاری کوشیده که اثر وی هم جامع مکتوبات عصر تیموری باشد و هم اینکه نمونه و الگویی برای کاتبان به دست دهد و شاید به همین علّت باشد که «ترسّل» از قبول عام برخوردار شده است. سبک اثر فنّی و مصنوع است و ساختارهای مکاتیب «ترسّل» شباهت بسیاری به ساختارهای رایج در میان سایر مترسّلان دوره تیموری و پیش از او دارد، جز آنکه برخی نمونه مکتوبات مانند کتابه، وقفنامه، مقدمه نویسی، قبر نوشته، تسلیت نامه، اسئله و... در این اثر به چشم می آید که باعث شده این اثر صرفاً در برگیرنده مکاتیب حکومتی چون نشان ها، منشورها و سلطانیات نباشد؛ چیزی که در میان آثار معاصران اسفزاری چندان مسبوق به سابقه نیست. نگارندگان مقاله حاضر برآنند تا ضمن معرفی محتوایی اثر اسفزاری، به بیان نظرات او در باب کتابت و دبیری و بررسی ویژگی های ساختاری اثر بپردازند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان