فاطمه شهابی زاده

فاطمه شهابی زاده

مدرک تحصیلی: دانشگاه آزاد اسلامی واحد بیرجندگروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۶ مورد.
۴۱.

اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری

تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۳
زمینه و هدف: به جرأت می توان یادگیری را بنیادی ترین فرایندی دانست که در نتیجه ی آن، موجودی ناتوان و درمانده در طی زمان و در تعامل و رشد جسمی، به فردی تحول یافته می رسد که توانایی های شناختی و قدرت اندیشه او حد و مرزی نمی شناسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دانش آموزان ابتدایی 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آزمایش (مربوط به آموزش فراشناخت)، و 15 نفر به گروه کنترل تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعته به صورت هفتگی تحت آموزش فراشناخت براساس مدل کوزیاک (2001) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکر د. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت . در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی (31/12= F ؛ 002/0= P ) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (35/17= F ؛ 001/0= P ) دانش آموزان تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان موثر است و می توان از این آموزش در جهت کاهش مشکلات روانشناختی دانش آموزان بهره برد.
۴۲.

نقش میانجی سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوره کودکی با نشانگان اختلال دوقطبی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی تجارب آسیب زا سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری سوگیری شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۶۳
زمینه و هدف: با توجه به شیوع و نرخ عود دوباره اختلال دوقطبی، درک عوامل پیش بین و عوامل آسیب پذیری این بیماری از اهمیت بالایی برخوردار است، ازاین رو پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری در رابطه بین تجارب آسیب زای دوره کودکی با نشانگان اختلال دوقطبی در بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری را کلیه بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بستری شده در بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل تشکیل داد. حجم نمونه ۳۷۹ نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس و در یک بازه زمانی ۱۸ ماهه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تجارب آسیب زای کودکی، پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس خود گزارشی مانیا و سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری (خرده مقیاس کمال گرایی/ ارزیابی عملکرد مقیاس نگرش های ناکارآمد، خرده مقیاس خود نکوهشگری مقیاس تجربیات افسردگی و خرده مقیاس خودمختاری مقیاس خودمختاری- اجتماع مداری) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS وLISREL و به کمک روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد تجارب آسیب زای دوره کودکی بر سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری و نشانگان (افسردگی و مانیا) اختلال دوقطبی اثر دارد (۰۵/۰>p). سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری بر نشانگان (افسردگی و مانیا) اثر دارند (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر از این فرض حمایت می کند که سبک های شناختی مرتبط با نظام فعال سازی رفتاری، میانجی رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و نشانگان (افسردگی و مانیا) اختلال دوقطبی هستند.
۴۳.

مدل پیامدهای تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه با توجه به اثرات روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین با نقش میانجی آگاهی فراشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: باورهای غیرمنطقی تعارض زناشویی خودتنظیمی هیجانی طرحواره های ناسازگار اولیه طرحواره درمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۶۳
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین بر پیامدهای تحصیلی (سرزندگی تحصیلی، یادگیری ادراک شده، رفتار در کلاس، شادی در کلاس، آمادگی برای ورود به دانشگاه و طرح ریزی برای فارغ التحصیلی) با نقش میانجی آگاهی فراشناختی انجام شد. جامعه آماری، کلیه دانش آموزان مشغول به تحصیل دوره متوسطه دوم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 99 -1398 بودند. تعداد 392 نفر به همراه یکی از والدین شان به عنوان مشارکت کنندگان، پرسشنامه های ارتباط معلم- شاگرد (Murray & Zvoch, 2010)، ارتباط معلم- والدین (Vickers & Minke, 1995)، آگاهی فراشناختی (Schraw & Dennison, 1994)، سرزندگی تحصیلی (Dehghanizadeh & Chari, 2013)، خرده مقیاس یادگیری ادراک شده (Alavi, 1994 و Marks, 2000)، خرده مقیاس طرح ریزی برای فارغ التحصیل شدن پرسشنامه ملی درگیری دانش آموزی (NSSE)، آمادگی برای ورود به دانشگاه خرده مقیاس دانش آموز (Sokol, 2000) و خرده مقیاس شادی و رفتار در کلاس پرسشنامه ارزیابی ملی پیشرفت تحصیلی (Blazar & Kraft, 2015) را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با روش های آمار توصیفی و روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهایSPSS 22  و LISREL 8.8 نشان داد که مدل پیشنهادی با داده های پژوهش برازش مناسب دارد. نتایج بیانگر آن بود که روابط معلم- شاگرد و معلم-والدین تأثیر مستقیم و غیرمستقیم بر پیامدهای تحصیلی دانش آموزان دارد و آگاهی فراشناختی نقش واسطه ای بین روابط معلم- شاگرد و معلم- والدین و پیامدهای تحصیلی دانش آموزان را ایفا می کند. یافته های حاضر، علاوه بر تولید دانش نظری، کاربردهای عملی ویژه ای را جهت ارتقاء پیامدهای تحصیلی دانش آموزان در بردارد.
۴۴.

نقش هوش فرهنگی در خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان با میانجی گری تفکر راهبردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: هوش فرهنگی خودکارآمدی کارآفرینانه تفکر راهبردی دانشجویان کارآفرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
مقدمه: خودکارآمدی کارآفرینانه نقش مهمی در پرورش نسل کارآفرین و توسعه اقتصادی- فرهنگی یک کشور دارد. ازاین رو مطالعه حاضر باهدف نقش هوش فرهنگی در خودکارآمدی کارآفرینانه با میانجی گری تفکر راهبردی انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی کارآفرینان مشغول به فعالیت در واحد فناور پارک علم وفناوری خراسان جنوبی در بازه زمانی اردیبهشت تا تیرماه 1398 بودند، که از افراد واجد شرایط 120 نفر دانشجوی کارآفرین به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسش نامه های هوش فرهنگی آنگ و همکاران (2004)، تفکر راهبردی گلدمن (2006) و خودکارآمدی کارآفرینانه دی نابل و همکاران (1999) بودند. برای تحلیل داده ها از مدل سازی ساختاری و الگوریتم حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرم افزار (SPSS) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه مستقیم و معناداری بین هوش فرهنگی با خودکارآمدی کارآفرینانه و تفکر راهبردی و رابطه مستقیم و معناداری بین تفکر راهبردی با خودکارآمدی کارآفرینانه وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که تفکر راهبردی نقش میانجی در رابطه بین هوش فرهنگی با خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان بازی می کند. نتیجه گیری: با توجه به اثر مستقیم و غیرمستقیم هوش فرهنگی و تفکر راهبردی بر میزان خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان، به نظر می رسد با تقویت هوش فرهنگی و تفکر راهبردی می توان خودکارآمدی کارآفرینانه دانشجویان را بهبود بخشید.
۴۵.

نقش میانجی خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی هیجان در ارتباط کیفیت روابط اُبژه با الگوی تجربه روابط نزدیک در زوجین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۹۵
زمینه و هدف: نیاز به برقراری پیوند و صمیمیت و تشکیل روابط نزدیک با دیگران به عنوان انگیزه اساسی و مهم بشر قلمداد شده است. طبق نظریه روابط اُبژه، رابطه زوج ها با هم باورها و تعارضات خانواده، توسط فرزندان درونی سازی می شود و زمانی که فرزندان به سن بزرگ سالی می رسند و روابط صمیمانه جدی برقرار می کنند، دوباره این اُبژه های درونی شده، تجربه و برون فکنی می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کیفیت روابط اُبژه در الگوی تجربه روابط نزدیک در زوجین با میانجی گری نقش خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی هیجان انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متأهل دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به کلینیک های روانشناسی و مشاوره شهر مشهد در سال ۱۳۹۹-۱۴۰۰ بودند که حداقل ۲ سال ازدواجشان گذشته باشد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. از مجموع ۳۰۰ پرسشنامه توزیع شده ۲۶۰ پرسشنامه واجد ملاک های لازم جهت تجزیه وتحلیل تشخیص داده شد. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه های تجربه روابط نزدیک، روابط اُبژه بل، تنظیم شناختی هیجان و تمایزیافتگی خود بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که کیفیت روابط اُبژه پیش بینی کننده میزان تجربه روابط نزدیک در زوجین است (۰۵/۰>p). همچنین خود تمایزیافتگی و تنظیم شناختی منفی هیجان نقش میانجی را دارد (۰۵/۰>p). نتیجه گیری: بنابراین چه در مشاوره های پیش ازدواج و چه در جلسات زوج درمانی اهمیت سنجش متغیرهای مبتنی بر مفاهیم روانکاوی همچون کیفیت روابط اُبژه و خود تمایزیافتگی و تنظیم مداخلات بر مبنای این مفاهیم با توجه به اینکه میزان دخالت خانواده و وابستگی به خانواده همواره به عنوان یکی از مهم ترین علل طلاق مطرح بوده، اهمیت فراوانی دارد.
۴۶.

اثربخشی درمان فراشناختی بر وسواس-فکری عملی رابطه ای (ROCD) و اجتناب تجربه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان فراشناختی اجتناب تجربه ای وسواس فکری - عملی رابطه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۱۵۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان فراشناختی بر وسواس-فکری عملی رابطه ای (ROCD) و اجتناب تجربه ای بود. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش بر اساس طرح پژوهش و شیوه انجام، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون (با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه) بود. جامعه آماری به کار رفته در پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز روان درمانی منطقه 10 تهران در سال 1401 بود و از بین این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند تعداد 40 نفر انتخاب شده و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش (20 نفر) و یک گروه کنترل (20 نفر) گمارده شدند. سپس، روی گروه آزمایش بسته درمان فراشناختی ولز (2009) اجرا شد. به منظور گردآوری داده ها، ابزار پژوهش شامل پرسشنامه اجتناب تجربه ای بوند و همکاران (2007) و پرسشنامه وسواس فکری-عملی رابطه ای دورون و همکاران (2012) بود.  به منظور تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی و نسخه 26 نرم افزار SPSS استفاده شد. با توجه به مقدار F و سطح معناداری به دست آمده در متغیر اجتناب تجربه ای (29/6 = F و 001/0 = P) و وسواس فکری-عملی رابطه ای (45/6 = F و 001/0 = P) می توان نتیجه گرفت که متغیر مستقل (درمان فراشناختی) به شکل معناداری باعث تغییر در متغیرهای وابسته (اجتناب تجربه ای و وسواس فکری-عملی رابطه ای) شده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که تغییرات ایجاد شده در متغیرهای وابسته ناشی از اجرای درمان فراشناختی بر گروه آزمایش بود. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان فراشناختی بر اجتناب تجربه ای و وسواس فکری-عملی رابطه ای زنان متأهل مؤثر بود. از این رو، پیشنهاد می شود متخصصین از فنون این رویکرد در کار خود بهره مند شوند.
۴۷.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان متمرکز بر شفقت (CFT) بر سردردهای تنشی و فشارخون در زنان مبتلا به اختلال علائم جسمی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان متمرکز بر شفقت (CFT) بر سردردهای تنشی و فشار خون در زنان مبتلا به اختلال علائم جسمی بود. روش پژوهش: این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای اختلال علائم جسمی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ساره و انجمن مددکاری امام زمان (ع) در شهر اصفهان در نیمه اول سال 1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 40 نفر که شرایط ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و سپس با توجیه اهداف پژوهش و داشتن رضایت برای حضور در پژوهش به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سردرد و سنجش میزان فشارخون به دست آمدند و با روش تحلیل اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد روی سردردهای تنشی، فشارخون سیستولیک و فشارخون دیاستولیک موثر بود (05/0 >p). اما درمان متمرکز بر شفقت تنها بر سردردهای تنشی موثر بود (05/0 >p). دو گروه از نظر سردردهای تنشی تفاوت معناداری با هم نداشتند (05/0 <p). اما تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به درمان متمرکز بر شفقت در فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بیشتر بوده است. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تاثیر بیشتری در مقایسه با درمان متمرکز بر شفقت در فشار خون زنان مبتلا به اختلال علائم جسمی داشته است و می توان از آن به عنوان رویکردی مناسب جهت بهبود مشکلات این بیماران استفاده کرد.
۴۸.

اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دو قطبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال دوقطبی پرخاشگری خودانتقادی رفتارهای خودآسیب رسان رفتاردرمانی دیالکتیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۷ تعداد دانلود : ۹۲
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری نوجوانان 12- 18 سال مبتلا به اختلال دوقطبی در سال 1401 بودند که از این جامعه به روش نمونه گیری هدفمند از بین بیمارستان امام حسین تهران، مطب سعادت آباد و مطب قایم شهر و بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافته، تعداد 40 نوجوان انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (20 نفر برای هر گروه جایگرین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پرخاشگری (AQ، باس و پری، 1992)، پرسشنامه رفتارهای خودآسیب رسان (ISAS، کلونسکی و گلن، 2009) و پرسشنامه خودانتقادی (LOSC، تامپسون و زوراف، 2004) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین رفتارهای خودآسیب رسان، پرخاشگری و خودانتقادی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح (01/0>P) وجود داشت. در واقع رفتاردرمانی دیالکتیکی باعث کاهش پرخاشگری، خودانتقادی و رفتارهای خودآسیب رسان در نوجوانان مبتلا به اختلال دوقطبی می شود.
۴۹.

ارائه مدل پیامدهای درد در بیماران با کمر درد مزمن براساس نشانه های خلقی/ اضطرابی و طرحواره های هیجانی؛ نقش میانجی اجتناب تجربه ای و شفقت به خود

کلیدواژه‌ها: اجتناب تجربه ای پیامد های درد شفقت به خود نشانه های خلقی طرحواره هیجان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۵۵
مقدمه: عوامل مختلف روانشناختی همانند نشانه های خلقی/ اضطرابی پیامدهای درد را تحت تأثیر قرار می دهند. هدف: پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل مفهومی پیامدهای درد براساس نشانه ها و طرحواره های هیجانی با میانجیگری اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود بیماران با درد مزمن انجام شد. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری زنان و مردان ۳۰-۵۰ ساله دارای کمردرد مزمن مراجعه کننده به کلینیک های درد در بیمارستان های اختر، لبافی نژاد و امام حسین (ع) شهر تهران در سال ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بودند که تعداد ۴۰۰ نفر با در نظر گرفتن ملاک های ورود با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه نشانه های خلقی/ اضطرابی، فرم کوتاه طرحواره های هیجانی، پذیرش و عمل، پذیرش درد و شفقت به خود بود. داده ها با برنامه های نرم افزاری SPSS نسخه ۲۱ و لیزرل نسخه ۸/۸ با روش مدل یابی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها : مدل برازش یافته نشان داد، اثر مستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی بر افزایش طرحواره های هیجانی (۰/۰۵>p) و اثر مستقیم طرحواره های هیجانی بر افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود (۰/۰۵>p) معنی دار بدست آمد. همچنین اثر غیرمستقیم نشانه های خلقی/ اضطرابی از طریق افزایش طرحواره های هیجانی و افزایش اجتناب تجربه ای و کاهش پذیرش درد، شفقت به خود بر افزایش پیامدهای درد معنادار بدست آمد (۰/۰۵>p). نتیجه گیری : بنابراین اجتناب تجربه ای، پذیرش درد و شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و طرحواره های هیجانی با پیامدهای درد نقش میانجی را دارند. لذا تدوین مداخلات درمانی مبتنی بر طرحواره های هیجانی در جهت کاهش طرحواره های هیجانی و اجتناب تجربه ای و افزایش پذیرش درد و شفقت به خود می تواند در کاهش پیامدهای درد بیماران مبتلا به درد مزمن مفید باشد.
۵۰.

آزمون مدل عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در رابطه با تجارب آسیب زای دوره کودکی با نقش میانجی بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجارب آسیب زا بی ثباتی هیجانی هیجان ابراز شده عملکرد شناختی اختلال دو قطبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۱۵۶
مقدمه: مطالعات نشان می دهد که شدت تغییرات در عملکردهای شناختی در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی به طور مستقیم با بدتر شدن عملکرد کلی و کیفیت زندگی آنان مرتبط است. هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل عملکرد شناختی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی در رابطه با تجارب آسیب زای دوره کودکی با نقش میانجی بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بستری شده در بیمارستان شهید یحیی نژاد بابل در بازه زمانی فروردین ۱۳۹۸ تا پایان شهریور ۱۳۹۹ بود، که تعداد ۳۷۹ نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین و فینک (۱۹۹۸)، بی ثباتی هیجانی اولیور و سیمسون (۲۰۰۴)، سطح هیجان ابراز شده هال و همکاران (۲۰۰۷) و توانایی های شناختی نجاتی (۱۳۹۲) استفاده گردید. تحلیل داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزارهای SPSS نسخه ۲۴ و LISREL نسخه ۸/۸ انجام شد. یافته ها: براساس یافته های تحقیق تجارب آسیب زای دوره کودکی بر بی ثباتی هیجانی (۰/۷۲=β) و هیجان ابراز شده (۰/۶۸=β)، اثر مستقیم و مثبت معنادار و بر روی عملکرد شناختی (۰/۱۰-=β) اثر مستقیم و منفی معنادار دارد (۰/۰۵>P). همچنین تجارب آسیب زای دوره کودکی از طریق متغیر میانجی بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده بر روی عملکرد با ضریب مسیر (۰/۴۷-=β) اثر منفی معنی داری دارد (۰/۰۵>P). نتیجه گیری: براساس نتایج بی ثباتی هیجانی و هیجان ابراز شده دارای نقش میانجی در رابطه بین تجارب آسیب زای دوران کودکی و عملکرد شناختی مبتلایان به اختلال دو قطبی هستند؛ لذا در جهت بهبود عملکرد شناختی افراد مبتلا به اختلال دوقطبی، متغیرهای ثباتی و هیجان ابزار شده باید مورد توجه قرار گیرد.
۵۱.

اثر بخشی قصه درمانی شناختی-رفتاری بر علایم افسردگی و افسرده خویی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قصه درمانی شناختی - رفتاری علایم افسردگی افسرده خویی دانش اموزان ابتدایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی قصه درمانی شناختی- رفتاری بر علایم افسردگی و افسرده خویی کودکان دبستانی انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود، بدین منظور 26 دانش آموز با نشانگان افسرده خویی و علایم افسردگی به شیوه دردسترس از بین دانش آموزان دختر پایه سوم و چهارم ابتدایی دارای اختلال افسردگی شهر یزد در سال تحصیلی 93 - 94 انتخاب و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه علایم مرضی کودکان(csi-4)، فرم والدین بود. مداخلات مربوط به قصه درمانی بر روی گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای انجام و داده های بدست آمده با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل کواریانس اثر بخشی قصه درمانی شناختی رفتاری بر کاهش علایم افسردگی و افسرده خویی را معنادار نشان داد، بنابراین قصه درمانی با رویکرد شناختی رفتاری می تواند کاهش دهنده اختلالات خلقی کودکان سنین ابتدایی باشد.
۵۲.

اثربخشی تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی بر مشکلات یادگیری، اجتناب/ آمیختگی و اضطراب کودکان دارای اختلال خواندن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: آموزش ذهن آگاهی تحریک مستقیم مغز مشکلات یادگیری اضطراب اجتناب و آمیختگی اختلال خواندن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۴۲
مقدمه: اضطراب پیامد اجتناب و آمیختگی است که مشکلات یادگیری را نیز به همراه دارد، بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی بر مشکلات یادگیری، اجتناب و آمیختگی و اضطراب کودکان دارای اختلال خواندن است. روش ها: . روش این پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون و یک گروه کنترل با دوره پیگیری بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی که در پاییز و زمستان 1398 به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان سراوان ارجاع داده شده بودند، تشکیل داد. مراجعان بعد از انجام تست وکسلر، پرسشنامه خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی و همکاران و فهرست اختلالات خواندن میکائیلی و فراهانی (فرم معلم)، شناسایی شدند و 45 نفر بر اساس ملاک های ورود، به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر)، گروه اول؛ تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی، گروه دوم؛ تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران، مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان مارچ و پرسشنامه اجتناب و آمیختگی گریکو و همکاران بود. تجزیه و تحلیل داده ها با اس تفاده از ن رم اف زار SPSS نسخه 25 و ب ه روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد در هر دو گروه مداخله، نمرات مشکلات یادگیری، اضطراب، اجتناب و آمیختگی در دوره پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است (001/0P<) و این تغییرات در دوره پیگیری ثابت بوده است (05/0P>). نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی تحریک مستقیم مغز بر کاهش مشکلات یادگیری، اضطراب، اجتناب و آمیختگی بود، بنابراین به مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت توصیه می شود که برای افزایش یادگیری و کاهش اضطراب کودکان با اختلال خواندن از تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه استفاده کنند.
۵۳.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و درمان متمرکز بر شفقت (CFT) بر سندرم های سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی در مبتلایان به اختلال علائم جسمی

تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۷
زمینه و هدف: همواره سلامت جسم و روان بر هم تأثیر می گذارند. هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( ACT ) و درمان متمرکز بر شفقت ( CFT ) بر سندرم های سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی در مبتلایان به اختلال علائم جسمی بود. روش پژوهش: روش مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. در پژوهش حاضر آزمودنی ها بعد از اجرای پیش آزمون، به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند (30 نفر گروه آزمایش و 30 نفر گروه کنترل). جامعه آماری پژوهش شامل: تمامی افراد دارای اختلال علائم جسمی مراجعه کننده به مراکز مشاوره ساره و انجمن مددکاری امام زمان (ع) در شهر اصفهان در نیمه اول سال 1400 بود؛ که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر که شرایط ورود به پژوهش را داشتند انتخاب و سپس با توجیه اهداف پژوهش و داشتن رضایت برای حضور در پژوهش به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون، سندرم سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی معنادار است که این نتیجه بیان گر آن است که میزان اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر سندرم سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی در افراد مبتلابه اختلال علائم جسمی معنادار بوده است؛ اما در مقایسه بین تأثیر گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد نسبت به گروه درمانی متمرکز بر شفقت در متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان متمرکز بر شفقت بر سندرم های سوماتیک عملکردی و پریشانی روان شناختی در مبتلایان به اختلال علائم جسمی مؤثر است.
۵۴.

ارائه ی الگوی هوش موفق بر پایه ی هوش معنوی با نقش میانجی نظم جویی شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم جویی شناختی هیجان هوش معنوی هوش موفق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۲
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه ای نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین هوش معنوی با هوش موفق و ارائه الگوی مناسب انجام شد. این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر پایه نهم متوسطه شهر بیرجند در سال تحصیلی 1400-1399 بود. حجم نمونه 310 نفر بوده که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش معنوی، نظم جویی شناختی هیجان و هوش موفق استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای SPSS-23 وLISREL8.8  به روش تحلیل مسیر بررسی شد. نتایج نشان داد هوش معنوی بر راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان و هوش موفق اثر مثبت و معنا دار و بر راهبردهای سازش نیافته نظم جویی شناختی هیجان منفی و معنا دار است. همچنین راهبردهای سازش یافته نظم جویی شناختی هیجان به طور مثبت و معنا دار و راهبردهای سازش نیافته نظم جویی شناختی هیجان به طور منفی و معنا دار بر هوش موفق تأثیر دارد. همچنین نتایج بیانگر آن بود که نظم جویی شناختی هیجان واسطه رابطه بین هوش معنوی و هوش موفق دانش آموزان است. یافته های این پژوهش از نقش میانجی نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین هوش معنوی و هوش موفق حمایت کرد. با توجه به نتایج پیشنهاد می شود زمینه اجرای آموزش های مبتنی بر نظریه اهداف پیشرفت، نظم جویی شناختی هیجان و هوش موفق و آشنایی دبیران با آنها فراهم شده و دوره های آموزشی پیش بینی گردد.
۵۵.

مقایسه اثربخشی مداخلات کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و توانبخشی شناختی پاول بر کاهش نشانگان روانشناختی بیماران سکته مغزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی توانبخشی شناختی سکته مغزی نشانگان روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۳۹
مقدمه: سکته مغزی جزو شایعترین و ناتوان کننده ترین بیماریهای نورولوژیک است و نقایص آن عمدتا در سه بخش جسمانی، شناختی ، هیجانی- رفتاری مطرح می باشد.بنابراین، توجه به مداخلاتی که همزمان مشکلات شناختی و خلقی را هدف قرار دهد، حائز اهمیت است.پژوهش حاضر باهدف بررسی مقایسه اثربخشی مداخله آموزش کاهش استرس مبتنی برذهن آگاهی و توانبخشی شناختی پاول بر نشانگان روانشناختی بیماران سکته مغزی ایسکمیک انجام شده است. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بود.براساس معیارهای ورودی 36 بیمار سکته مغزی ایسکمیک به شیوه هدفمند و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره گماشته شدند.ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های مشخصات دموگرافیک و (DASS21) بود. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS (ویرایش 22) و آزمون های آماری کولموگروف اسمیرنف،آزمون تی زوج شده، توکی و تحلیل واریانس مکرر در سطح معناداری (0/05>P) تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها:تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد گروه های درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و توانبخشی شناختی پاول شدت پایین تر افسردگی را گزارش دادند، اما بر اساس میانگینها بین دو مداخله تفاوت معناداری مشاهده نشد. در خصوص اضطراب، تنها مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی موثر بود و در خصوص استرس هیچکدام از مداخلات اثربخشی معناداری را نشان ندادند.نتیجه گیری:باتوجه به نتایج می توان از مداخلات کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی و توانبخشی شناختی به عنوان درمان مکمل در کنار سایر درمانها در جهت بهبود مشکلات شناختی و روانشناختی بیماران استفاده کرد.
۵۶.

اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران مبتلا به اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهارت های اجتماعی هیجانی باورهای انگیزشی یادگیری خودتنظیمی اختلال یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
هدف: هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه و انتصاب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دختران 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دختران به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی و 15 نفر به گروه گواه تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی براساس مدل اسکویرز (2003) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی (95/16=F؛ 001/0=P) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (57/88=F؛ 001/0=P) دختران تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش مهارت های اجتماعی هیجانی بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دختران موثر است.
۵۷.

مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنشهای معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پذیرش و تعهد خودشفقت گری واکنشهای معنوی اضطراب کرونا دلبستگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه بر واکنش های معنوی زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر با یک دوره پیگیری دو ماهه بود. روش پژوهش: این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال ۱400 بر روی 48 نفر معلم زن شهر زاهدان انجام شد. زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی بین سه گروه مداخله ۱ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد)، مداخله ۲ (16 نفر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با خودشفقت گری توجه آگاهانه) و گروه گواه (16 نفر) تقسیم شدند. از مقیاس اضطراب کرونا ویروس، پرسشنامه مقیاس های رابطه، مقیاس صبر و پرسشنامه کنترل معنوی زبان استفاده شد و داده ها در نرم افزار آماری SPSS نسخه 26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با و بدون خودشفقت گری توجه آگاهانه در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش کنترل شناختی زبان و صبر شده است (05/0 P<). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه در کنترل شناختی زبان و صبر موثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بوده است و این تاثیر در پیگیری تداوم داشته است. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد توام با خودشفقت گری توجه آگاهانه به عنوان یک مداخله پایدار در جهت افزایش کنترل شناختی زبان و صبر می تواند در مراکز بهداشتی و درمانی در زنان با اضطراب کرونای دارای دلبستگی ناایمن به همسر به کار برده شود.
۵۸.

اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه در دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر بیرجند

کلیدواژه‌ها: آموزش خودکارآمدی اضطراب امتحان تعلق به مدرسه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۵
پیش زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه در دانش آموزان پسر متوسطه دوم شهر بیرجند بود. مواد و روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری 3 ماهه اجرا شد. از بین مدارس متوسطه دوم شهر بیرجند یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد و با استفاده از نرم افزار G Power حجم نمونه 52 نفر در نظر گرفته شد و دانش آموزان به طور تصادفی و با در نظر گرفتن ریزش نمونه در دو گروه (26 نفر گروه آزمایش خودکارآمدی و 26 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که آموزش خودکارآمدی باعث کاهش اضطراب امتحان و افزایش سطح تعلق به مدرسه دانش آموزان نسبت به گروه کنترل می شود (001/0p<). نتایج آزمون بونفرونی نشان داد تأثیرگذاری آموزش خودکارآمدی در طول زمان برای اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه معنی دار بوده است. بحث و نتیجه گیری: با توجه به تأثیرگذاری آموزش خودکارآمدی بر اضطراب امتحان و تعلق به مدرسه در دانش آموزان، مشاوران و درمان گران می توانند از این رویکرد جهت کاهش اضطراب امتحان و همچنین افزایش سطح تعلق به مدرسه دانش آموزان استفاده کنند.
۵۹.

اثربخشی آموزش رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی یک کارآزمایی بالینی کنترل شده تصادفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: نگرانی رفتاردرمانی دیالکتیکی انعطاف پذیری شناختی راهبردهای تنظیم هیجان افسردگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۵۷
اهداف هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی در بیماران دارای اختلال افسردگی بود. مواد و روش ها این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و ازنظر طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه مراجعینی بودند که با شکایت افسردگی به مراکز روان شناسی و مشاوره شهرستان جهرم در سال 1401 مراجعه و تشخیص افسردگی دریاف ت کرده بودند. از بین داوطلبان 3 کلینیک حامی، رهگشا و فردای بهتر با روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر که در پرسش نامه افسردگی بک نمره 20 تا 28 (یعنی سطح افسردگی متوسط) کسب کردند، انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش ( 15 نفر) وکنترل (15 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران، پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال، پرسش نامه راهبردهای ناسازگارانه نگرانی مییر و همکاران و پرسش نامه افسردگی بک استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ها یافته ها نشان داد رفتاردرمانی دیالکتیکی بر تنظیم شناختی هیجان، انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی تأثیر دارد و باعث افزایش راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی و کاهش راهبردهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و راهبردهای ناسازگارانه نگرانی شده است. نتیجه گیری رفتاردرمانی دیالکتیکی به عنوان روش درمانی در کاهش نگرانی و بهبود انعطاف پذیری شناختی و راهبردهای سازگارانه تنظیم هیجان در بیماران افسرده پیشنهاد می شود.
۶۰.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر همجوشی شناختی و خودتنظیمی هیجانی همسران جانبازان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان هیجان مدار همجوشی شناختی خودتنظیمی هیجانی همسران جانبازان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۰
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر همجوشی شناختی و خودتنظیمی هیجانی همسران جانبازان انجام گرفت. روش پژوهش نیمه آزمایشی (با گروه آزمایش و گواه) با طرح سه مرحله ای (پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری) و دوره پیگیری دو ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری را همسران جانبازان اعصاب و روان مراجعه کننده به مرکز مشاوره شاهد (تحت نظر بنیاد شهید و امور ایثارگران) شهر مشهد در فصل تابستان و پاییز سال 1401 تشکیل دادند. در این پژوهش تعداد 51 همسر جانباز با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش (26 نفر) و گواه (25 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش درمان هیجان مدار را طی هشت هفته در 8 جلسه 90 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه همجوشی شناختی (گیلاندرز و همکاران، 2010) (CFQ) و پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی (گروس و جان، 2006) (ESRQ) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر همجوشی شناختی (0/001>P؛ 0/61=Eta؛ 76/34=F) و خودتنظیمی هیجانی (0/001>P؛ 0/50=Eta؛ 49/07=F) همسران جانبازان تأثیر معنادار دارد. بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار با بکارگیری مفهوم سازی آگاهی هیجانی و معرفی روش های دستیابی به آن، ایجاد تغییر هیجانی و ایجاد هیجان خودتسکینی مقابله ای می تواند به عنوان یک روش کارآمد جهت کاهش همجوشی شناختی و بهبود خودتنظیمی هیجانی همسران جانبازان مورد استفاده قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان