مسعود سپهوند

مسعود سپهوند

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

طراحی و تبیین مدل شکل گیری کرونسیم در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرونیسم سازمانی خویشاوندسالاری حزب گرایی رانت جویی فساد اداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۸۲
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی علل و ریشه های کرونیسم در سازمان های دولتی استان لرستان انجام شد. طرح پژوهش/ روش شناسی/رویکرد: پژوهش حاضر برحسب هدف کاربردی، بر اساس شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع پیمایشی و بر مبنای ماهیت داده ها پژوهشی کیفی از نوع داده بنیاد به شمار می رود. جامعه آماری پژوهش مدیران ارشد سازمان های دولتی با دست کم چهار سال سابقه مدیریتی و دارای تحصیلات دانشگاهی در مقطع دکتری در رشته مدیریت، اقتصاد و حقوق بوده که با استفاده از روش نمونه گیری نظری انتخاب شده اند. از این رو، بر اساس قاعده اشباع، در پژوهش حاضر با استفاده از 15 مصاحبه این مهم حاصل شد و داده های مورد نیاز با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید. یافته ها: 183 کد باز شناسایی شده در قالب 93 زیرمقوله و 25 مقوله اصلی تلفیق شدند که در 6 طبقه اصلی شامل شرایط علّی، مقوله مرکزی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها، و پیامدها دسته بندی شدند. ارزش/ اصالت پژوهش: پژوهش حاضر با ارائه مدل کرونیسم سازمانی که دربرگیرنده مهم ترین عوامل موثر و زمینه ساز در حوزه خویشاوندسالاری و باندبازی است، می تواند به سیاستگذاران و پژوهشگران در ریشه یابی صحیح برای اجرای راهبردها و سازوکارهای غلبه بر پیامدهای منفی این معضل کمک شایانی کند. پیشنهادهای اجرایی/ پژوهشی: توجه به مسائل سیاستگذاری، شفافیت و پاسخگویی، اصلاح برنامه های ارزیابی عملکرد و ارج نهادن به مقوله شایسته سالاری بر اساس معیارهای عینی می تواند از بروز زمینه های کرونیسم در سازمان تا حد زیادی جلوگیری کند.
۲.

اثر اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز بر نوآوری سبز با نقش میانجی فرهنگ سازمانی سبز (مورد مطالعه: مدیران و کارشناسان شرکت های کوچک فرآوری ضایعات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز فرهنگ سازمانی سبز نوآوری سبز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۲۰۰
با افزایش حساسیت جوامع به مباحث محیطی، اقداماتی همچون مسئولیت اجتماعی شرکت، حفاظت محیط زیست، عملکرد پایدار، و تولید ناب مورد توجه استراتژیست ها و ذی نفعان کلیدی شرکت ها قرار گرفته است. به عبارت دیگر آلودگی محیط زیست به یکی از چالش های مهم جهانی تبدیل شده و شرکت های فرآوری ضایعات به منزله صنایع با ارزش افزوده بالا و آینده دار شناخته می شوند. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز بر نوآوری سبز با نقش میانجی فرهنگ سازمانی سبز بود. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارشناسان شرکت های فرآوری ضایعات در شهرک های صنعتی استان تهران بودند که بر اساس جدول مورگان از میان آن ها نمونه ای با حجم 165 نفر به روش طبقه ای متناسب انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی به تأیید رسید و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز در شرکت های فرآوری ضایعات هم به صورت مستقیم و هم از طریق فرهنگ سازمانی سبز بر نوآوری سبز تأثیر مثبت و معنادار دارد. نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که مقصود از اقدامات مدیریت منابع انسانی سبز آموزش کارکنان در جهت ارتقای سطح توانایی ها و مهارت ها و دانش سبز و ایجاد انگیزه به منظور به کار بردن آن مهارت ها و توانایی ها در جهت اهداف سازمانی است. این اقدامات آموزشی و تشویقی، که توسط مدیران سطوح بالای سازمانی صورت می پذیرند، به مرور به جزئی از فرهنگ سازمان تبدیل خواهند شد که خروجی آن کاهش مصرف انرژی، کاهش آلودگی، استفاده کارآمد از مواد بازیافت، و ارائه محصولات حامی محیط زیست خواهد بود.
۳.

اثر سرمایه ساختاری بر شناسایی فرصت های کسب و کار با نقش میانجی چابکی راهبردی (نمونه پژوهی: صنایع موادغذایی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرمایه ساختاری چابکی راهبردی شناسایی فرصت ها صنعت موادغذایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱ تعداد دانلود : ۲۳۷
هدف: هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر سرمایه ساختاری بر شناسایی فرصت های کسب وکار در صنعت موادغذایی با نقش میانجی چابکی راهبردی است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی از نوع هم بستگی قرار می گیرد. این پژوهش از نظر فلسفه، قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات گرایی اجرا شده است. از نظر شاخص زمانی نیز مقطعی محسوب می شود. برای سنجش متغیرهای پژوهش، از پرسش نامه سرمایه ساختاری یاسین و همکاران (2016)، چابکی راهبردی کونها و همکاران (2019) و شناسایی فرصت سامباسیوان، ابدول و یوسف (2009) استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS تحلیل شده است. یافته ه ا: در این پژوهش، روابط بین سرمایه ساختاری و چابکی راهبردی و اثر این روابط بر فرصت شناسی، روی 200 شرکت بزرگ موادغذایی ایران که ضمن داشتن تنوع محصولات، در ارائه محصولات جدید پیشرو هستند، بررسی شده است. نتایج PLS-SEM نشان می دهد که روابط مثبت و معنا داری بین سرمایه ساختاری، چابکی راهبردی و فرصت شناسی شرکت ها وجود دارد. به علاوه، متغیرهای چابکی راهبردی، همچون حساسیت راهبردی، سیالیت منابع و چشم انداز روشن، بر شناسایی فرصت های کسب وکار، اثر مثبت و معناداری می گذارند. همچنین، چابکی راهبردی بین سرمایه ساختاری و شناسایی فرصت ها نقش میانجی دارد. بنابراین پژوهش حاضر، اثر معنادار سرمایه ساختاری بر افزایش چابکی راهبردی و شناسایی فرصت های کسب وکار در صنعت موادغذایی را تأیید می کند. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، فهم سیاست گذاران و مدیران ارشد شرکت های موادغذایی را در خصوص نقش معنا دار سرمایه ساختاری و چابکی راهبردی در پایش مستمر صنعت و بهبود قابلیت فرصت شناسی شرکت افزایش می دهد.
۴.

تحلیل اثر فرهنگ بوروکراتیک بر نامرئی شدن کارکنان با نقش میانجی رهبری منفعلانه (مورد مطالعه: سازمان های دولتی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رهبری منفعلانه سازمان های دولتی فرهنگ بوروکراتیک کارکنان نامرئی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۴۷۸
سازمان های دولتی ایران، به رغم داشتن نیروی انسانی مازاد، کارآمدی لازم و توانایی تحقق بخشیدن به مأموریت های ذاتی خود را ندارند. به عبارت دیگر، کارکنان نامرئی به پدیده غالب سازمان های دولتی امروز تبدیل شده است. عوامل بسیار در عدم استفاده مؤثر از نیروی انسانی در اختیار سازمان دخیل است که از میان آن ها می توان به فرهنگ بوروکراتیک و رهبری منفعلانه اشاره کرد. در این پژوهش به بررسی تأثیر فرهنگ بوروکراتیک بر نامرئی شدن کارکنان با نقش میانجی رهبری منفعلانه در سازمان های دولتی استان لرستان پرداخته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد و از نظر شاخص زمانی از پژوهش های مقطعی به شمار می آید. جامعه آماری پژوهش 1317 نفر از کارکنان ستادی ادارات کل استان لرستان بود که بر اساس جدول مورگان از میان آن ها نمونه ای به حجم 297 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش نیز از پرسشنامه فرهنگ بوروکراتیک دنیسون (1990)، رهبری منفعل بریان و هولتز (2017)، و کارکنان نامرئی محمدیاری و همکارانش (1397) استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها با روش آلفای کرونباخ به تأیید رسید و برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار pls استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد فرهنگ بوروکراتیک هم به صورت مستقیم هم از طریق رهبری منفعلانه موجب نامرئی شدن کارکنان در سازمان های دولتی استان لرستان می شود.
۵.

اثر رهبری منفعلانه بر سایبرلوفینگ کارکنان با نقش میانجی انزوای کاری (مورد مطالعه: اداره کل ورزش و جوانان استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوء رفتار اینترنتی مدیریت برمبنای استثناء رهبری عدم مداخله گر کارکنان منزوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۳۷۵
امروزه اینترنت بخشی جدایی ناپذیر از سازمان ها شده است، اما در این میان چیزی که باعث نگرانی مدیران سازمان ها شده و به دغدغه اصلی آن ها تبدیل شده است، استفاده های شخصی کارکنان از اینترنت است که از آن به «سایبرلوفینگ» یاد می شود. در این پژوهش به بررسی تأثیر رهبری منفعلانه بر سایبرلوفینگ کارکنان با نقش میانجی انزوای کاری در اداره کل ورزش و جوانان استان لرستان پرداخته می شود. پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از حیث نوع پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه کارمندان اداره کل ورزش و جوانان استان به تعداد 158 نفر بود که با توجه به محدودبودن جامعه آماری از روش نمونه گیری تمام شماری استفاده شده است. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسش نامه استاندارد بهره گرفته شد که روایی و پایایی آن به ترتیب با استفاده از روش روایی صوری و روایی همگرا (رهبری منفعلانه برابر با 804/0، انزوای کاری برابر با 836/0 و سایبرلوفینگ برابر با 819/0) و آلفای کرونباخ (رهبری منفعلانه برابر با 811/0، انزوای کاری برابر با 863/0 و سایبرلوفینگ برابر با 752/0) تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار پی.ال.اس. استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رهبری منفعلانه هم به صورت مستقیم و هم از طریق انزوا در محل کار، زمینه ساز اصلی سایبرلوفینگ کارکنان است و این سوءرفتار را در آنان تشدید می کند.
۶.

حساسیت سیاسی و جبران خدمت مدیران ارشد: تحلیل نقش میانجی و تعدیل گر شبکه سازی سیاسی و فشار نهادی در وزارتخانه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جبران خدمت حساسیت سیاسی شبکه سازی سیاسی فشار نهادی مدیران ارشد وزارتخانه های دولتی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۸
هدف: جبران خدمات مشاغل سیاسی حساس همواره محل بحث دانشگاهیان، سیاست گذاران و فعالان اجتماعی بوده است. اینکه پارامترهای اثرگذار بر جبران خدمات این گونه مشاغل بر اساس رویکرد تساوی محور یا عدالت محور بوده و ناشی از مخاطرات یا مسئولیت های نهفته در پست سازمانی باشد، موضوع این مقاله است. بنابراین، هدف از اجرای این پژوهش، بررسی تأثیر حساسیت سیاسی بر جبران خدمات مدیران ارشد وزارتخانه های دولتی ایران با نقش میانجی شبکه سازی سیاسی و نقش تعدیل گر فشار نهادی است. روش: روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران ارشد 18 وزارتخانه دولتی در سطوح معاون وزیر یا مدیران کل ستادی به تعداد 471 نفر بودند که با روش نمونه گیری طبقه ای ساده و بر اساس فرمول کوکران، حداقل نمونه لازم 234 نفر تعیین شد. یافته ها : حساسیت سیاسی هم بر جبران خدمات مدیران ارشد تأثیر مستقیم و معناداری می گذارد و هم به طور غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی شبکه سازی سیاسی که در آن متصدیان پست های حساس سیاسی با مدیریت ذی نفعان و عضویت در شبکه قدرت و ائتلاف بر جبران خدمت خود اثر می گذارد. با این حال فشار نهادی ناشی از فراهنجارهای اجتماعی رابطه حساسیت سیاسی و جبران خدمت را تا حدی تعدیل می کند. نتیجه گیری : حساسیت سیاسی یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر جبران خدمات مدیران ارشد است که هم از طریق مستقیم و هم از طریق شبکه سازی سیاسی و فشارهای نهادی اجباری، تقلیدی و هنجاری بر جبران خدمات مدیران ارشد اثر می گذارد. نتایج پژوهش در حوزه مباحث حساسیت سیاسی، فشارهای نهادی و شبکه سازی سیاسی، نوآوری های تئوریکی به همراه داشته و به مدیران، نهادها و بخش های اجرایی در درک چگونگی تأثیرگذاری حساسیت سیاسی بر جبران خدمات مدیران ارشد با تأکید بر شبکه سازی سیاسی و فشار نهادی کمک می کند.
۷.

اثر سرمایه ساختاری بر کاهش فساد اداری با نقش میانجی انگیزه های فردی ارتکاب فساد (مطالعه موردی: سازمان های دولتی استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انگیزه های فردی سرمایه ساختاری فساد فساد اداری سازمان های دولتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۵۷
هدف: مبارزه با فساد اداری و کاهش آن، دغدغه همیشگی حکمرانان بوده که برای دستیابی به این هدف از ابزارهای مختلفی بهره گرفته شده است. با اینکه اغلب راه حل ها بر مبارزه با معلول و کنترل پس نگر متمرکزند، رویکردهای نوین بر طراحی سیستم ها، قوانین و مقررات پیش نگر که به سرمایه ساختاری معروف اند، تأکید می کنند. این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایه ساختاری بر کاهش فساد اداری با نقش میانجی انگیزه های فردی در اداره های دولتی استان کرمان می پردازد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است که در زمره پژوهش های توصیفی پیمایشی قرار می گیرد، از نظر فلسفه پژوهشی قیاسی است که بر مبنای پارادایم اثبات گرایی انجام شده و از نظر شاخص زمانی از پژوهش های مقطعی به شمار می آید. متغیرهای پژوهش به کمک پرسشنامه های سرمایه ساختاری بچینی (2015)، فساد اداری افضلی (1390) و انگیزه های فردی همدمی خطبه سرا (1383) سنجیده شده و برای تحلیل داده های پژوهش از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار PLS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش 1817 نفر از کارکنان ستادی اداره های کل استان کرمان است که بر اساس جدول مورگان از میان آنها نمونه ای به حجم 317 نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد سرمایه ساختاری بر کاهش فساد اداری و انگیزه های فردی ارتکاب فساد، تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که سرمایه ساختاری هم به صورت مستقیم و هم از طریق انگیزه های فردی بر کاهش فساد اداری در دستگاه های دولتی تأثیر می گذارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان