علی اکبر باقری خلیلی

علی اکبر باقری خلیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۵ مورد از کل ۵۵ مورد.
۴۲.

از قوس هرمنوتیکی ریکور تا نوبت های سه گانه تأویلی در اندیشه و آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پل ریکور عین القضات همدانی هرمنوتیک تأویل نوبت های سه گانه تأویلی/ هرمنوتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۹ تعداد دانلود : ۲۷۷
تأویل در گفتمان تصوف ذوقی، ازجمله در آثار و اندیشه های عین القضات، اصلی بنیادین  به شمار می آید. در عرفان فلسفیِ او که دارای طرحی پلّکانی و مدرج است، هر مفهوم ابتدا و انتهایی دارد. سالک از ابتدا به انتها می رسد و در انتها نیز مدارجی را می پیماید تا به نهایت انتها برسد. نوبت های سه گانه تأویلی عین القضات در پرتو مراتب سه گانه معرفتی-ادراکیِ «خواندن»، «دانستن» و «رسیدن»، علاوه بر حیثیت معرفت شناختی، بُعد هستی شناختی نیز پیدا می کند؛ سلسله مراتبی تأویلی که درنهایت منجر به تحول باطنی و گشودگی چشم  و دل به ساحت و افق تازه ای می شود. در قوس هرمنوتیکی پل ریکور نیز مفسریا خواننده  در مواجهه با متن  مراحلی را پشت سر می گذارد که عبارت اند از: «تبیین»، «فهم»،  و «به خود اختصاص دادن». «تبیین» ساختار لفظ را بررسی می کند و به نشانه شناسی واژگان توجه دارد. در مرحله «فهم»، مفسر یا خواننده درصدد کشف ژرفای معنا و حصول به نیت مؤلف ضمنی متن است. «به خود اختصاص دادن» مرحله پایانی فهم است که داده های معنایی سبب تحول مفسّر گردیده، به فهمی متفاوت تر از خویش نائل می شود. ما در این پژوهش برآنیم تا میاننوبت های سه گانهتأویلی عین القضات و قوس هرمنوتیکی ریکور تناظر برقرار کنیم و ضمن اشاره به وجوه متشابه و متفاوت این دو رویکرد تأویلی/ هرمنوتیکی، از قوس تأویلی در نظام فکری عین القضات پرده برداریم.
۴۴.

طرح واره حرکتی در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: طرحواره حرکتی منطق الطیر مبدأ مسیر مقصد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۶
زبان شناسان شناختی معتقدند ذهن با تکیه بر تجربه به مفهوم سازیِ استعاری پدیده ها می پردازد و استعاره مفهومی محصول دو حوزه ذهنی و عینی است. فرایند عینی سازی در استعاره مفهومی بر اساس انطباق یک به یک دو حوزه عینی (مبدأ) و ذهنی (مقصد) که «انگاشت یا انگاره» نامیده می شود، انجام می شود و به کمک طرح واره های تصویری بازتاب می یابد. طرح واره حرکتی از نوع استعاره ساختاری و دارای سه جهت مبدأ و مسیر و مقصد است. منطق الطیر به دلیل ماهیت رواییِ مبتنی بر سفر، قابلیت فوق العاده ای برای تحلیل از دیدگاه طرح واره حرکتی دارد. پرسش این است که انگیزه ها و اهداف طرح واره حرکتی با تکیه بر مبدأ و مسیر و مقصد در منطق الطیر چیست؟ استعاره «سلوک، حرکت است»، استعاره بنیادین یا کلان استعاره عرفانی منطق الطیر است و هدف آن «بازگشت به اصل». با توجه به نتایج تحقیق، در این طرح واره، خود، مبدأ حرکت است؛ هفت وادی، مسیر حرکت است و درگاه سیمرغ/ حق، مقصد حرکت. طرح واره مبدأ ماهیت ارادی و انگیزشی دارد؛ حرکت در طرح واره مسیر عینیت می یابد و مقصد نتیجه حرکت را نشان می دهد. عطار برای تبیینِ سفر بازگشت به اصل بیش از همه به توصیف «مسیرِ» می پردازد و هفت وادی را گذرگاه های اصلی آن می داند. مبدأ سفر در منطق الطیر، «خودِ سایه ای» است و مقصد آن «خودِ مینوی یا خویشتنِ خویش» که به سیمرغ حقیقت تعبیر می شود. رسیدن به مقصد برابر با بازگشت به اصل، کمال اولیه، وحدت و جاودانگی است.
۴۵.

«بررسی مقایسه ای دعا از منظر مولانا و کاترین پاندر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دعا مولانا مثنوی کاترین پاندر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۱۰
«دعا» به معنی طلب و درخواست کردن است. براساس نظریات معنویان جهان، «دعا» به عنوان یکی از بهترین راه های ارتباط با خدا و از برترین عبادات معرفی شده است. از آنجا که «دعا» در بهداشت روانی افراد مؤثر است، پژوهش ها و مطالعات مقایسه ای در این حوزه از ضروریات معرفتی به شمار می آید و در ایجاد آرامش روحی و روانی افراد به صورت کاربردی مطرح می شود که یکی از نتایج آن، کاهش اضطراب و نزاع در جامعه است. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی به مقایسه «دعا» از منظر مولانا و کاترین پاندر پرداخته است تا با بررسی مقایسه ای قدرت دعا از منظر مولانا در کتاب مثنوی معنوی به عنوان نماینده عرفان اسلامی با نظرات کاترین پاندر در کتاب قدرت دعا به عنوان نماینده عرفان مسیحی، درخصوص شباهت ها و تفاوت های اندیشگانی این دو عارف به نتیجه ای پایدار دست یابد. بررسی های بعمل آمده نشان داد که پاندر و مولانا از جهات بسیاری همچون لزوم اخلاص و موهبت الهی بودن دعا با یکدیگر اشتراک دارند اما مهم ترین اختلاف نظر آن ها در ماهیت دعاست زیرا توجه مولانا در دعا به امور معنوی و توجه پاندر به امور مادی است.
۴۶.

طرح واره عمودی (نزولی/ صعودی) در منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره حرکت عمودی حرکت صعودی طرح واره منطق الطیر عطار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۲۷۷
زبان شناسی شناختی با بررسی روابط میان ذهن و زبان به کشف معنا می پردازد و با بررسی طرح واره های تصویری و کشف انگاشته ای میان حوزه ذهنی و عینی، شناخت تازه ای از سوژه به دست می دهد. طرح واره حرکتی، طرح واره ای تصویری است که در آن، انسان از تجربه حرکت خود و پدیده های متحرک برای پدیده های ذهنی، ساختار مفهومی متحرک و محسوس می سازد. منطق الطیر به دلیل ماهیت تعلیمی عرفانی بر بنیاد سفر مرغان و زبان نمادین، قابلیت بررسی براساس طرح واره حرکتی را دارد. این طرح واره بر اهتمام عطار برای بازگشت به اصل دلالت دارد. پرسش مقاله این است که مصادیق و اهداف حرکت نزولی و صعودی در منطق الطیر چیست و عطار با طرح سفر مرغان، درصدد تبیین کدام مسائل عرفانی است. عطار اصل نزول آدمی را مثبت می داند و نتیجه آمیزش روح و جسم، یعنی آدمی را «اعجوبه اسرار» می خواند. مقصود او از طرح واره نزولی، تشریح موانع و ضرورت گذر از آن ها و منظورش از طرح واره صعودی، تبیین اهمیت و اصالت بازگشت به اصل است. مهم ترین شرط سیر صعودی «رهایی از خود» است و بدترین نوع سیر نزولی، تنزل صفتی است که به دنبال آن، انسان قوه درکش را از دست می دهد. سیر صعودی از عقل به عشق، مستلزم درگذشتن از دنیا و آخرت و دل بستن فقط به حق است که با «عشق» ممکن و به وحدت منتهی می شود. هریک از طرح واره های نزولی و صعودی می توانند با حرکت کمی و کیفی تبیین شوند.
۴۷.

گزینش واژگانی، رهیافتی به تحلیل شخصیّت قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واژه مشخصه های معنایی-زبانی کنش های مفهومی-شناختی شخصیت قیصر امین پور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۷۹
هر واژه با تکیه بر دو اصل گزینش و ترکیب، مشخصه های معنایی-زبانی و کنش های مفهومی-شناختی ویژه ای می یابد و خواننده با شناخت واژه ها علاوه بر دریافت متن، شاعر را نیز می شناسد. در مقاله حاضر مشخصه های معنایی-زبانی و کنش های مفهومی-شناختی واژه ها در اشعار قیصر امین پور به عنوان یکی از نمودهای شخصیّتی با تکیه بر جدول تیپ های پنج گانه دانیل ناتل بررسی شد و براساس نتایچ تحقیق، شخصیّت قیصر در اشعارش چند بُعدی است. او در تنفس صبح به سبب ویژگی هایی چون زودجوشی، پرشوری، هیجانی، شخصیّت برونگرا دارد. در آینه های ناگهان به خاطر کمال گرایی، سازمان یافتگی ذهنی، هدفمندی و واکنش های اجتماعی، شخصیّت دور اندیش دارد. در گل ها همه آفتابگردانند ، خلاقیت، تخیّل قوی، اعتقاد به ماوراءالطبیعه، علاقه مندی به گرایش های عرفانی و هنری او را واجد شخصیّت گشوده ذهن کرده و ویژگی های بیزاری از رنج های اجتماعی، عشق ورزی و مهربانی، شکیبایی، شیفتگی به فضایل اخلاقی در دستور زبان عشق ، شخصیّت او را درونگرا و سازگار نموده است.
۴۸.

تحلیل اغراض ثانوی فعل امر در اشعار اجتماعی مجموعه آیینه ای برای صداها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اغراض ثانوی کاربردشناسی کنش گفتاری فعل امر شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۲۱۳
پیام اصلی گزاره های ادبی در معانی یا اغراض ثانوی آنها نهفته است و مولّف آن را به شیوه ای هنرمندانه و زیبا برای تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب به کار می-گیرد. کنش گفتاری یکی از زیرشاخه های کاربردشناسی و هدف آن، بازگشایی معانی ضمنی است؛ چنان که قرن ها پیش از ظهور آن، علم معانی سنّتی وظیفه تصریح اغراض ثانوی را در قالب گزاره های خبر و انشا بر عهده داشت. فعل امر به عنوان یکی از زیر مجموعه های انشای طلبی در علم معانی، کاربردهای متنوعی دارد و تحلیل کاربردشناسانه آن ، نقش مهمّی در کشف لایه های پنهان روان و تفکّر نویسنده داشته و سبب پیوند هرچه بیشتر عاطفه و بینش شاعر و مخاطب می گردد. محمّدرضا شفیعی کدکنی، شاعر برجسته معاصر با کاربرد فراوان فعل های امر در مجموعه آیینه ای برای صداها، تصویرپردازی و مفهوم سازی اشعار را تحت تاثیر قرارداده است. بررسی ها گویای آن است که شفیعی کدکنی با کاربرد هنرمندانه فعل های امر در بافت تناسبی و تقابلی شعر و به کارگیری عناصر بلاغی متعدّد، توانسته آ نها را در کاربردهای ترغیبی، آرزومندی، التماسی، ارشادی و هشداری در کنار کاربردهای تلویحی دیگری چون بیان شگفتی، تعجیز و تهدید تصویرسازی کند. این اغراض برابر با کنش منظوری در نظریه کنش های گفتاری آستین هستند که با توانایی هنری شاعر در نحوه ارائه آنها، قدرت تاثیرگذاری بر مخاطب و برانگیختن احساسات یا حتّی انجام عمل را بازگو می کنند و گویای کنش فرابیانی یا تأثیری آستین هستند.
۴۹.

هویت فرهنگی در غزلیّات حافظ شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۳۲
دین، زبان، فرهنگ، جغرافیا و سرزمین و تاریخ را مهم ترین عناصر هویت ملی می دانند. اگرچه هویت فرهنگی از بطن هویت ملی سر برمی کشد و به ثمر می نشیند؛ اما به دلیل اهمیت فوق العاده آن، هویت ملی را گاه با استناد و رجوع بدان تعریف می کنند. هویت فرهنگی، شناسه منش، رفتار، کردار و آیین زندگی یک ملت است. ایران در طول تاریخ از فرهنگ غنی و قوی برخوردار بوده و در پرتو مواهب آن، آبرومند و سربلند زیسته است؛ اما چون هویت فرهنگی پدیده ای پویا و زایاست و همواره با تهدیدات جدی روبه روست، صیانت از آن، رسالت سنگین دولت، متولیان فرهنگی و هر ایرانی اصیل می باشد؛ به ویژه در عصر حاضر که هویت ملت ها در معرض آفات قرار گرفته و انسان ها نیز تحت فشارهای روحی و روانی شدید، آسیب های جانگزا دیده و از همین رو، عصر حاضر را «عصر اضطراب» و فشار روانی «بیماری تمدن جدید» نامیده اند. در جستجوی تبیین ویژگی های هویت فرهنگی، غزلیات حافظ شیرازی از چنان اصالت و مقبولیتی برخوردار است که در طول سده ها همواره اسباب استحکام هویت فرهنگی و اعتلای موازین اخلاقی بوده است. مؤلفه های هویت فرهنگی و آموزه های ناب اخلاقی و آیین زندگی در غزلیات حافظ بسیار گسترده است و در این مقاله پنج مؤلفه دین مداری، اعتدال، تقدیرگرایی، اغتنام فرصت و شادی مورد بررسی قرار گرفته است. آموزه های دینی و قرآنی، مهم ترین مؤلفه و پرورنده و گسترنده کیمیاگری معنوی، یعنی فضایل اخلاقی است. اعتدال، او را به مدارا و تقدیرگرایی به امیدواری وامی دارد. اما با اغتنام فرصت و اختیار عشق، پادزهر مرگ را می یابد و به زندگی معنا می بخشد و شادی و خوشدلی، یعنی آرامش پایدار قلبی را در خود برقرار ساخته و بدین ترتیب، به روشنی ضمیر و خودشکوفایی می رسد. مؤلفه های هویت فرهنگی در غزلیّات حافظ شیرازی به دلیل ماهیت زبان هنری، یعنی شعر، می توانند در زمینه های آموزشی بیشترین تأثیر را به جا گذارند.
۵۰.

بررسی تطبیقی «انسان معنوی» در اندیشه مولانا و وین دایر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۶۴
مسأله واکاوی حقیقت انسان از اساسی ترین تأملات فلسفی، دینی و جامعه شناسی است. در مکاتب عرفانی نیز شناخت ویژگی های انسان معنوی و راه های وصول وی به سعادت، در رأس امور قرار دارد. عالمان و عارفان بی شماری چه در غرب و چه در شرق به این موضوع پرداخته و به نتایج متفاوتی دست یافته اند. در این جستار با روش توصیفی تطبیقی، به بررسی نظام اندیشگانی دو عارف بزرگ دنیا، مولانا جلال الدین محمد بلخی و وین.ولتر دایر پیرامون مسأله «انسان معنوی» پرداخته و وجوه همسان و غیرهمسان اندیشه این دو عارف تبیین می شود. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که وجوه اشتراک نظرات این دو عارف بسیار بیشتر از وجوه افتراق آن ها است. این امر از تأثیر فراوان دایر از آموزه های مولانا و نیز همسانی آبشخورها و مشارب تجربی آنان؛ یعنی عرفان حقیقی یا حقیقت عرفان حکایت دارد. از جمله اصلی ترین نقاط اشتراک این دو، می توان به مفهوم «وحدت وجود» و از مهمترین وجوه افتراق میان آن دو می توان به مسأله «اعتقاد به عقوبت» اشاره کرد.
۵۱.

باستان گرایی، رهیافتی به هویّت فرهنگی در آثار سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۲
باستان گرایی، یکی از رهیافت های مهم به فرهنگ کهن و بازسازی و بازآفرینی آن است. در دوره معاصر که پدیده جهانی شدن، ملّت ها را در معرض بحران هایی قرار داده است، با رویکرد باستان گرایانه، می توان به خودآگاهی، هویّت فرهنگی و ملّی دست یافت. آثار سعدی یکی از منابع مهمّ پژوهش درباره مؤلّفه های فرهنگ ایران باستان است و یافته های تحقیق دلالت بر این دارد که ایجاد امنیت وجودشناختی، تبیین فضایل اخلاقی، التیام حسّ حقارت در برابر هجوم اقوام بیگانه، انتقاد از شیوه زمامداری زمانه، تصویر جامعه آرمانی، تهییج غرور ملّی و روح حماسی، احیای هویّت فرهنگی و ملّی، عمده ترین اهداف باستان گرایی سعدی است. هم چنین سعدی هرگز به گِرد باستان زدگی نمی گردد و درصدد جایگزین سازی فرهنگ باستانی به جای فرهنگ اسلامی نیست، بلکه باستان گرایی او درس نامه فرهنگ و ادب ایران است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و واحد آن، بیت ها و عبارت های مربوط به باستان گرایی در آثار سعدی و جمع آوری اطّلاعات، کتابخانه ای است.
۵۲.

کارکردهای تعلیق در ایجاد ابهامهای زبانی و ویرایشی با تکیه بر اشعار نیما یوشیج، شاملو و موسوی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۳
ابهام گرایی یکی از ویژگیهای بعضی از اشعار برجسته معاصر است که بر اثر القای مفاهیم بکر و از پیش نیندیشیده ایجاد می شود. یکی از کارکردهای این گونه ابهام، ایجاد حس تعلیق است. تعلیق، حالت انتظاری است که گوینده، مخاطب را آگاهانه و هدفمند در تردید و بی خبری از نتیجه روایت قرار می دهد؛ اما به کمک عناصر زبانی، امکان اندیشه، پیش بینی و کشف حلقه های گمشده را در گزاره های شعری فراهم می سازد. تعلیق مخاطب در فهم معانی و مقاصد گوینده، شوق خواندن را سبب می شود. حسّ کنجکاوی خواننده به انضمامِ پیشفرضها، پیش اندیشی هایش و امکانهایی که طی هر تعلیق رخ می دهد، سبب بازتولید معنا می شود. در این جستار، پس از بررسی عوامل زبانی و ویرایشی ابهام همچون واژگان ناآشنا، چندزبانگی، وجود اصطلاحات جدید، کاربرد واژگان تازه و بومی، باستانگرایی، اصطلاحات تخصصی، حذف، جا به جایی ضمیر، هنجارگریزی ویرایشی و... تحلیل خواهد شد که شاعران معاصر، چگونه از این عوامل برای ایجاد تعلیق با کارکرد هایی چون برجسته سازی، آشنایی زدایی، نوگرایی، توسعه معنایی، چندمعنایی، ایجاز، انتقال بنمایه های فرهنگ بومی، توسعه و غنای زبان بهره می جویند تا بتوانند مخاطب را در جریان روایت با خود همراه سازند.
۵۳.

شگردهای طنز پردازی رسول پرویزی در کتاب شلوارهای وصله دار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شگردها شلوارهای وصله دار طنز کوچک گردانی ناسازگاری معنایی رسول پرویزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۹۲
طنز از انواع فرعی ادبیّات و زاده ی اعتراض است. آیینه ای است که نظارگان چهره ی هرکس جز خود را در آن می بینند. طنز تصویر هنری اجتماع نقیضین است. طنزپردازی در حکایات فارسی سابقه ای دیرینه داشته، اما سابقه ی آن در داستان های کوتاه به بعد از مشروطه بر می گردد. درون مایه، آماج و شگردهای طنزپردازی مهم ترین عناصر آن به شمار می آیند. مراد از شگردها، تکنیک ها و شیوه های طنزپردازی است که عمده ترین آن ها عبارتند از: ناسازگاری واژگانی، موقعیتی، گفتمانی، معنایی، کوچک گردانی، بزرگ نمایی، نقیضه و تخریب سمبل ها. رسول پرویزی با انتشار داستان کوتاه «شلوارهای وصله دار» به شهرت رسید. این مجموعه دارای زبان ادبی- محاوره ای و مایه ور از طنزهای گزنده و آموزنده است و نویسنده ی آن به کمک طنز به طرح دیدگاه های انتقادی خود می پردازد و برای گیرایی و تأثیرگذاریِ بیشتر، از غالب شگردهای طنزپردازی سود می جوید. طنز پرویزی طنزمعنایی است. او ناسازگاری موقعیتی را در هردو محور افقی و عمودی پدید می آورد. با نقیضه گویی نگرش های متناقضِ کهن و معاصر را به چالش می کشاند و با ناسازگاری معنایی تناقض گفتارها و رفتارها را. از کوچک گردانی ایماژی و تصویری برای تحقیر تصمیم گیران بی کفایت و تدبیر بهره می برد و با تخریب سمبل ها به اثبات حقارت نمادها و ترویج جسارت مبارزه با مستبدّان مبادرت می ورزد. به طور خلاصه می توان گفت طنزهای پرویزی بیشتر در انتقاد از فقر اقتصادی و فرهنگی شکل می گیرند.
۵۴.

تحلیل «مرگ اجتماعی» در اشعار نیما یوشیج

کلید واژه ها: نیما یوشیج مرگ مرگ اجتماعی فقر و رنج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۰۹
عصر حاضر را عصر اضطراب و فشار روانی و بیماری تمدن جدید خوانده اند که از احساس عجز و ناتوانی انسان در مقابل تهاجم ناهنجاری های اجتماعی پدید می آیند و آرامش فردی و گرایش جمعی را چنان به مخاطره می اندازند که انسان نه تنها احساس رسالت سیاسی و اجتماعی نمی نماید، بلکه از تداوم زندگی فردی نیز دست می کشد و مرگ را سزاوارتر از آن می یابد. پژوهشگران مرگ را به اضطراری، طبیعی و ارادی تقسیم کرده اند. از میان آن ها مرگ اضطراری دارای معنای حقیقی و دو دیگر دارای معنای مجازی اند. در این مقاله تبیین شده که مرگ اجتماعی یا مرگ به مفهوم اجتماعی را می توان به انواع مرگ افزود و از دیدگاه جامعه شناختی به تحلیل آن پرداخت. نیما بر اساس رسالت و تعهدی که برای خود قائل است نگاهش را از رمانتیسم به رئالیسم، به ویژه رئالیسم اجتماعی می دوزد و به طرح ناهنجاری ها و بیماری های اجتماعی می پردازد و از میان آن ها بیش از همه بر فقر، رنج، ذلت و خواری تأکید می ورزد. از دیدگاه نیما این پدیده ها اسباب ناآگاهی و ناتوانی انسان را فراهم ساخته و موجب ایستایی اش می گردند و این ایستایی برابر با مرگ و در مواردی مرگ سزاوارتر از آن است. فقر و رنج مورد نظر نیما غالباً ساخته انسان ها و در شمار شرور اخلاقی اند و اگرچه از جهل و ناآگاهی، جنگ، بی هدفی، بی دردی، نفاق و نظایر آن ها مایه ور می گردند، ولی مردم می توانند با تحصیل دانایی و توانایی بر آن ها فائق آیند و در جهت گیری مناسبات اجتماعی و تصمیمات سیاسی به سمت انسانیت، مؤثر واقع شوند.
۵۵.

تحلیل معنایی بندهای شرطی در داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امکان وقوع بند شرطی داستان رستم و سهراب شرطی نتیجه ای غیرنتیجه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۵۱
چرایی و چگونگی حرکت زبان از سادگی به پیچیدگی از موضوعات قابل پژوهش در متون ادبی است. جمله های مرکّب وابستگی به دلیل قابلیّت گسترش با بندهای قیدی، بیش از سایر جمله ها موجبات پیچیدگی کلام و دشواری معنا را فراهم می سازند. این امر در متون ادبی به دلیل ماهیّت استعاری، افزون تر می گردد. بند شرطی از بندهای قیدی پرکاربرد و بیانگر شرط یا شروطی در بند مقدّم است که درصورت تحقق، بندِ تالی نیز محقق می شود. اهمیّت بندهای شرطی در این است که وجه گزاره را التزامی کرده، وجهیّت را پدید می آورند و لایه فکری و نگرشی گوینده را نسبت به رخدادهای احتمالی یا بالقوه در گذشته، حال و آینده بازتاب می دهند. در تحلیل بندهای شرطی هم باید به روابط بینابندی آن ها پرداخت و هم از امکان یا عدم امکان تحقق شان رمزگشایی کرد. فردوسی در شاهنامه از بندهای شرطی برای پردازش داستان بهره می برد. این مقاله بندهای شرطی را در داستان رستم و سهراب به شیوه تحلیلی-توصیفی واکاوی کرده و می کوشد تا پاسخ دهد که چه رابطه بینابندی در گزاره های شرطی برقرار است و کدام رابطه با درون مایه حماسی سازگارتر است. براساس نتایج تحقیق، شرطی پیش بین به دلیل سه ویژگی «تخیّل»، «تعلیق» و «تعقیب»، شرطی ناممکن به علّت طرح ناتوانی انسان در برابر تقدیر و شرطی کارگفتی به سبب فراهم سازی بستر گفتمان، بیشترین سازگاری را با داستان رستم و سهراب دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان