علیرضا مرادی

علیرضا مرادی

مدرک تحصیلی: استاد، دکتری تخصصی روان شناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۱۰ مورد از کل ۲۱۰ مورد.
۲۰۱.

تأثیر مخارج بهداشتی دولتی و خصوصی بر بهره وری نیروی کار در استان های ایران: 1384 تا 1393(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: مخارج بهداشتی دولتی و خصوصی بهره وری نیروی کار تخمین زننده میان گروهی تلفیقی رهیافت هم انباشتگی تابلویی آزمون علّیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۸۹
مقدمه: امروزه این باور در میان کارشناسان اقتصادی پذیرفته شده است که بهره وری نیروی کار، نقش انکار ناپذیری در رشد اقتصادی کشورها ایفا می کند. این پژوهش به بررسی چگونگی تأثیرگذاری مخارج بهداشتی دولتی و خصوصی بر بهره وری نیروی کار در استان های کشور پرداخته است. روش کار: این پژوهش با بهره گیری از داده های مرکز آمار ایران، در طول دوره 1393-1384 و انتخاب جامعه آماری استان های کشور در قالب داده های تابلویی اجرا شد. بدین منظور، مدل رشد درون زای رومر و روش اقتصادسنجی میان گروهی، میان گروهی تلفیقی و اثرات ثابت پویا، برآورد و بر مبنای آزمون هاوسمن، الگوی مناسب شناسایی شد. سپس با اتکا بر رهیافت هم انباشتگی تابلویی و با استفاده از روش های برآورد حداقل مربعات به طور کامل اصلاح شده و حداقل مربعات پویا، روابط بلند مدت با لحاظ وابستگی مقطعی نیز استخراج شد. در نهایت آزمون علیّت بر مبنای رهیافت میان گروهی تلفیقی اجرا شد. یافته ها: بر اساس یافته های حاصل، دو متغیر مخارج بهداشتی خصوصی و دولتی تأثیر مثبت و معنی داری بر بهره وری نیروی کار در استان های کشور دارد و میزان اثرگذاری مخارج بهداشتی دولتی بیشتر از خصوصی است. نتایج آزمون علیّت میان گروهی تلفیقی، گویای آن بود که رابطه علیّت بلندمدت از سمت مخارج بهداشتی دولتی و خصوصی، به سمت بهره وری نیروی کار وجود دارد. نتیجه گیری: اهتمام هر چه بیشتر دولت در زمینه سرمایه گذاری در بخش سلامت و ارتقای کیفیت هزینه های بهداشتی، به ویژه در استان های کمتر برخوردار، می تواند بهره وری نیروی کار را افزایش دهد.
۲۰۲.

تاثیر درمان تحریک الکتریکی جمجمه ای و بازتوانی شناختی رایانه ای بر تغییرات هموداینامیکی منطقه پیش پیشانی مغز کودکان دارای اختلال بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال بیش فعالی آزمون عملکرد پیوسته کامپیوتری تحریک الکتریکی جمجمه ای تمرینات رایانه ای شناختی طیف سنجی نزدیک مادون قرمز مغزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۸۰
مقدمه: اختلال کمبود توجه بیش فعالی نوعی اختلال رشدی عصبی است که با نقایصی در مهارتهای شناختی و خودکنترلی هیجانی مشخص می شود. مطالعات بسیاری به عملکرد ضعیف ناحیه پیشانی در بیماران بیش فعال اشاره کرده اند. افزایش تغییرات همودینامیک در منطقه پیشانی این کودکان می تواند باعث کاهش علائم اختلال می شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات غلظت هموگلوبین(Hb) منطقه پیش پیشانی این کودکان در حین انجام فعالیت شناختی آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای می باشد. روش : پژوهش حاضر از نوع مطالعات کارآزمایی بالینی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری است. از 30 کودک بیش فعال شش تا هشت سال ثبت fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای به صورت پیش آزمون انجام شد. سپس به روش تصادفی ساده در دو گروه 15 نفری جایگزین شدند. گروه اول تحت مداخله تحریک الکتریکی جمجمه ای و گروه دوم تحت مداخله شناختی رایانه ای کاپیتان لاگ به تعداد 14 جلسه نیم ساعته قرار گرفتند. پس از اجرای مداخله ها مجددا میزان تغییرات هموداینامیک ناحیه پیشانی از همه شرکت کننده ها به وسیله fNIRS به همراه آزمون عملکرد پیوسته رایانه ای به صورت پس آزمون ثبت گرفته شد. سرانجام پس از اتمام دوره مداخله با 4 هفته فاصله ، از شرکت کننده ها آزمون پیگیری گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پس آزمون در گروه CES، معنادار بوده اند (01/0p<) ولی این تفاوت از مرحله پس آزمون تا پیگیری معنادار نبود (05/0p>). در گروه کاپیتان لاگ تفاوت میانگین میزان جذب اکسیژن از مرحله پیش آزمون تا پیگیری بر اساس نتایج آزمون t، معنادار بوده اند (05/0p<). نتایج بیانگر عدم معناداری اثر تعامل گروه در زمان برای متغیر میزان جذب اکسیژن می باشد. بین دو گروه CES و کاپیتان لاگ در میزان تغییر جذب اکسیژن از جلسه پیش آزمون تا جلسه پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد(05/0p>). نتیجه گیری: بر مبنای یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که مداخله CES و مداخله نرم افزار شناختی کاپیتان لاگ، درمان های موثری به منظور افزایش تغییرات هموداینامیک در منطقه پیش پیشانی کودکان بیش فعال هستند و نیز می توانند باعث بهبود نقص توجه پایدار بینایی در این کودکان شوند.
۲۰۳.

الگوی راهبردهای ماهرسازی و توسعه شایستگی های کارکنان دانشی بر پایه ترجیحات فکری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه شایستگی ماهرسازی کارکنان دانشی ترجیحات فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۵۹
زمینه و هدف: یکی از الزامات موفقیت برنامه های توسعه شایستگی کارکنان دانشی، توجه به ترجیحات فکری آنهاست. در این پژوهش، الگوی ماهیت شناسانه ای از راهبردهای ماهرسازی و توسعه شایستگی های کارکنان دانشی، بر پایه سبک تفکر ترجیحی آنان ارائه شده است. روش: این پژوهش کاربردی، استقرایی، تفسیری و کیفی است و با روش نظریه پردازی داده بنیاد اجرا شده است. 21 خبره مدیریت منابع انسانی، در این پژوهش مشارکت کرده اند که بر اساس نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روش داده بنیاد کوربین و استراوس و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، تحلیل شده است. یافته ها: ماهرسازی و توسعه شایستگی های کارکنان دانشی، پدیده محوری این الگو است. عوامل علّی آن را سه مقوله فردی، اجتماعی محیطی و سازمانی قانونی شکل داده است. راهبردها نیز سه مقوله توسعه شایستگی، ماهرسازی و توسعه فردی مبتنی بر ترجیحات A، B، C و D را شامل می شود. عوامل مداخله گر، از سه مقوله فرهنگی سازمانی، نگرش فردی و نگرش مدیران ارشد تشکیل شده است. همچنین ملاحظات مربوط به عوامل تسهیل کننده توسعه بخشی، عوامل زمینه ای الگو را تشکیل داده اند و در نهایت، سه مقوله توسعه فردی، سازمانی و اجتماعی پیامدهای این الگو را تشکیل می دهند. نتیجه گیری: تدوین و اجرای برنامه های توسعه شایستگی ها و مهارت های کارکنان دانشی متناسب با ترجیحات فکری چهارگانه آنها، میزان موفقیت و اثربخشی این برنامه ها را ارتقا خواهد داد؛ زیرا بدین ترتیب، شایستگی ها و مهارت های مرتبط با هر یک از این ترجیحات فکری شناسایی و اقدام های لازم برای توسعه آنها مشخص می شوند.
۲۰۴.

Investment in Commodities as Hedging and Safe-Haven Tools during the Periods of Stock Market Volatility(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Commodity stock index hedge Safe haven Crisis

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۹
This research sought to investigate the assumption that commodities operate as hedging and safe-haven for stocks -during various periods of stock market volatility. In this regard, market test regression models and daily data from 21/03/2009 to 19/03/2020 were used. The researcher was able to test both hypotheses of commodities as hedging and safe-haven simultaneously using these three models. According to the market test model results, "periods of relatively high and low volatility," gold coin futures contracts are viewed as a strong safe-haven for Changes in Tehran stock exchange returns, yet they lack the property of hedging. According to the results of the market test model “Low return periods," gold commodities and other petroleum products serve as safe-haven. Furthermore, “during times of crisis," commodities such as polymer, copper, and gold (cash and futures) had a consistent relationship with the stock market returns. They can be regarded as a strong safe haven for Changes in stock returns. Gold, in general, provided a safe-haven property for the stock index returns in all market test models, and it can serve as a stabilizing force for financial systems by reducing the casualties caused by extreme negative market shocks. The findings indicated that commodities can be used as risk management tools during economic and financial crises. Regarding hedging, the commodity market performed poorly compared to the stock market. Hedging does not always represent a safe haven for the stock market return, and vice versa.
۲۰۵.

تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر حافظه خودزندگی نامه ای، تفکر آینده نگر رویدادی و افسردگی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال افسردگی اساسی حافظه خود زندگی نامه ای تفکرآینده نگر رویدادی درمان مبتنی برتعهد و پذیرش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۹۰
مقدمه: اختلال افسردگی اساسی علاوه بر مشکلات خلقی به همراه نقایص شناختی متعددی از جمله ضعف در حافظه خودزندگی نامه ای و تفکر آینده نگر رویدادی است که روش های درمانی متعددی برای بهبود آنها به کار گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برحافظه خودزندگی نامه ای، تفکرآینده نگر رویدادی و افسردگی در بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی است. روش کار: این پژوهش یک طرح شبه آزمایشی تصادفی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با فاصله سه ماهه بود. تعداد 30 نفر با دامنه سنی 18 تا 60 سال (22 زن و 8 مرد) با روش نمونه گیری در دسترس از میان مراجعان درمانگاه روان پزشکی انیستیتو تهران در سال های 1400 و 1401، با رعایت معیارهای ورود و خروج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزار مطالعه شامل مصاحبه ساختاریافته SCID برای تشخیص افسردگی، آزمون حافظه خودزندگی نامه ای، آزمون تفکرآینده نگر رویدادی و پرسشنامه افسردگی، اضطراب و استرس (DASS-21) بود. گروه آزمایش درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش برای 8 جلسه دریافت کرد که جلسات به صورت فردی هفته ای یک نوبت 30 دقیقه ای برگزار شد و گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط توسط نرم افزار SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس درون گروهی_بین گروهی مختلط نشان داد، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش تأثیر معناداری بر ارتقای حافظه خودزندگی نامه ای و تفکرآینده نگر رویدادی و کاهش علائم افسردگی در مرحله پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه با توجه به اثربخش بودن درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و ماندگاری اثر آن در پیگیری سه ماهه، این روش درمانی برای بهبود نقایص شناختی مانند بیش کلی گرایی حافظه خودزندگی نامه ای و تفکرآینده نگر رویدادی و کاهش علایم افسردگی اساسی توصیه می شود.
۲۰۶.

اثربخشی درمانگری شناختی-رفتاری بی خوابی و درمانگری شناختی-رفتاری بی خوابی مبتنی بر اینترنت در افراد مبتلا به بی خوابی همبود با افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی-رفتاری بیخوابی درمان شناختی-رفتاری بیخوابی مبتنی بر اینترنت بیخوابی همبود با افسردگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۸۲
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بی خوابی سنتی و درمان شناختی-رفتاری بی خوابی مبتنی بر اینترنت در افراد مبتلا به بی خوابی همبود با افسردگی بود. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و پیگیری برای دو گروه آزمایشی و گروه کنترل بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 54 نفر از کارکنان و اساتید دانشگاه که در پرسشنامه کیفیت خواب پترزبورگ و سیاهه افسردگی بک نمره بالاتر از برش کسب کردند و از طریق مصاحبه تشخیصی بر اساس ملاک های تشخیصی5MSD افسردگی و بی خوابی داشتند، انتخاب شدند. با استفاده از گمارش تصادفی، در هر سه گروه 51 نفر جایگزین شدند. گروههای آزمایش 6 جلسه درمان شناختی-رفتاری برای بیخوابی بر اساس پروتکل I-TBC ادینگر و کارنی (2015) دریافت کردند. پرسشنامه کیفیت خواب پیتسبورگ (IQSP) و پرسشنامه افسردگی بک (ویرایش دوم) سه بار (قبل از درمان، بعد از آخرین جلسه درمان و یک ماه بعد از درمان) اجرا شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان شناختی-رفتاری بی خوابی سنتی و درمان شناختی-رفتاری بی خوابی مبتنی بر اینترنت باعث افزایش کیفیت خواب در هر دو گروه آزمایشی شد. گروه I-TBCI و گروه I-TBC نسبت به گروه کنترل کاهش نمره بیشتر در افسردگی داشت، اما گروه I-TBC نسبت به گروه I-TBCI کاهش نمره بیشتری نشان داد. نتایج پیگیری نیز پایا بودن درمان را تایید کرد.
۲۰۷.

راهبرد فقه اسلامی پیرامون تقیه در روابط بین الملل اسلامی

کلید واژه ها: تقیه تقریب مذاهب اسلامی حفظ حکومت اسلامی حفظ اسرار روابط بین الملل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۱
امروزه حقوق دانان اسلامی مؤظفند با استفاده از «تقیه» ارتباط شایسته ای با نظام بین الملل در پرتو حفظ عزت اسلام داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تبیین راهبرد فقه اسلامی پیرامون «تقیه» در روابط بین الملل و پاسخگویی به ضرورت حفظ منافع نظام اسلامی در جهت تأمین حقوق شهروندی و تحکیم جایگاه دولت، با روش توصیفی- تحلیلی قصد دارد به ارائه چارچوبی مفهومی از واژه «تقیه»، مشروعیت به کارگیری «تقیه» در فقه امامیه، تطبیق «تقیه» با مفاهیم مشابه همچون نفاق، مداهنه و توریه، و افزون بر این، نحوه استفاده از «تقیه» در روابط بین الملل با رعایت ابعاد اخلاقی و حقوقی را تشریح نماید. نتیجه این که، کاربرد «تقیه» در نظام بین الملل در مصادیقی از جمله حفظ حکومت اسلامی، حفظ اسرار کشوری، ارتقای سیاست خارجی و تقریب مذاهب اسلامی مشهود است؛ اما به نظر می رسد نگرش برخی حقوق دانان داخلی و غربی به مفهوم «تقیه» تا حدودی با مفهوم اصلی آن در فقه امامیه متفاوت است. بنابراین، عدم همپوشانی معنایی یا اشتباه «تقیه» با مفاهیمی مانند مداهنه (سازشکاری) و توریه با پیشینه فکری ایجاد اسلام هراسی، کاربرد استفاده از آن را مخدوش نموده است. فلذا، با عدم احراز ضوابط و معیار «تقیه» در نظام بین الملل، ارائه چارچوب مفهومی صحیح برای «تقیه» و نحوه تأثیرگذاری آن بر صلح مداری با تغییر نگرش نسبت به فهم آموزه های اسلامی ضروری می باشد. از این رو، معتقدیم که کاربست صحیح «تقیه» در نظام بین المللی، باعث ایجاد ظرفیت ارتباط مثبت نظام اسلامی با نظام های بین المللی می شود.
۲۰۸.

اثربخشی داستان خوانی مشارکتی بر درک استعاره بدن مند کودکان درخودمانده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه داستان خوانی مشارکتی استعاره بدن مند کودکان اوتیسم با عملکرد بالا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک برنامه داستان خوانی مشارکتی در افزایش درک استعاره بدن مند در کودکان اوتیستیک با عملکرد بالا بین سه تا پنج سال انجام شد. روش: در این برنامه از داستان هایی با استعاره های بدن مند و سؤالات تصویری برای کمک به کودکان در درک مفاهیم انتزاعی به دنبال آنها استفاده شد. برای طراحی مطالعه داستان خوانی مشارکتی، 20 داستان اصلی با عبارات استعاری برگرفته از پژوهش شجاع رضوی و همکاران (1394) و 10 داستان عامل مزاحم (بدون بیان استعاری) آماده شد. طی ده جلسه حضوری، این داستان ها به وسیله یک عروسک سخن گو به کودکان اوتیستیک ارائه شد. به کودکان گروه کنترل فقط داستان های با عامل مزاحم داده شد، و کودکان گروه مداخله 30 داستان (20 داستان اصلی و 10 داستان عامل مزاحم) را طی ده جلسه داستان خوانی دریافت کردند. قبل از داستان خوانی مشارکتی، پس از داستان خوانی مشارکتی و 40 روز پس از مداخله، از کودکان گروه کنترل و گروه مداخله عبارات استعاری با کارت های دوگانه برگرفته از پژوهش شجاع رضوی (1394) پرسیده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که کودکان اوتیستیک سه تا پنج ساله در درک مفهوم انتزاعی استعاره بدن مند از طریق برنامه داستان خوانی مشارکتی عملکرد بهتری داشتند. همچنین پس از اجرای برنامه، نمرات کودکان اوتیستیک با عملکرد بالا در پس آزمون به طور معناداری بهتر از نمرات آنها در پیش آزمون بود. نتیجه گیری: بنابراین، این مطالعه نشان می دهد که رویکرد داستان خوانی مشارکتی می تواند درک استعاره های بدن مند را در کودکان اوتیستیک دارای عملکرد بالا افزایش دهد.
۲۰۹.

هم آوایی عصبی مادر_ کودک: تأثیر جنسیت و موقعیت (رقابت/مشارکت): یک مطالعه هم زمان طیف نگاری کارکردی نزدیک فروسرخ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هم آوایی عصبی ثبت هم زمان والدگری طیف نگاری کارکردی نزدیک فروسرخ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۸
مقدمه: هم آوایی عصبی میان فردی به عنوان "الگوهای مشابه فعالیت مغزی" بین والد و کودک، در یک زمان "مشخص"، تعریف می شود که با هم آوایی رفتاری و ارتباط موفق بین آن دو مرتبط است. افزایش هم آوایی عصبی والد و کودک در نواحی پیش پیشانی جلویی جانبی می تواند زیربنای عصبی برای تسهیل حفظ توجه اشتراکی جهت پیش بینی قصد و عمل طرف مقابل در بازی های اشتراکی را فراهم نماید. روش کار: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی دو عاملی (یک عامل درون گروهی و یک عامل بین گروهی) بود که بر روی هجده زوج مادر_کودک با میانگین سنی مادران 39 سال و میانگین سنی کودکان 8/64 سال با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج به صورت در دسترس انتخاب و در آزمایشگاه ملی نقشه برداری مغز ایران طی سال های 1401 و 1402 انجام شد. برای سنجش میزان هم آوایی عصبی مادر_کودک از ثبت هم زمان fNIRS در هنگام حل الگوهای مکعب های کهس به صورت انفرادی و اشتراکی استفاده شد. برای تحلیل سیگنال ها از ضریب همبستگی ویولت برای دو نمودار زمانی استفاده شد. برای آزمایش تحلیل های آماری، از زبان برنامه نویسی R و بسته GlmmTB برای ساخت مدل خطی تعمیم یافته استفاده گردید. یافته ها: فاصله ضریب همبستگی بین موقعیت بازی همکارانه و بازی انفرادی 0/0217 بوده که به لحاظ آماری معنادار بود. این ضریب برای زوج مادر_پسر 0/0218 بوده که به لحاظ آماری معنادار و برای زوج مادر دختر 0/0215 بوده که به لحاظ آماری معنادار، گزارش نشد. نتیجه گیری: هم آوایی عصبی والد و کودک در نواحی پیش پیشانی جلویی جانبی دو طرفه در موقعیت همکاری بالاتر از موقعیت انفرادی بوده و این افزایش در زوج مادر و پسر به لحاظ آماری معنادار بود؛ اما در زوج مادر و دختر به لحاظ آماری معنادار نبود. پژوهش های بیشتری با نمونه های بزرگ تر و اطلاعات بیشتری از ویژگی های شخصیتی و موقعیتی والد کودک برای تبیین بیشتر این پدیده مفید خواهد بود.
۲۱۰.

زبان گونگیِ لباس؛ بازاندیشی سازوکارهای زبانی در نظام پوشش با تکیه بر تحلیل ساختی فردینان دو سوسور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ساخت گرایی نشانه شناسی زبان لباس فردینان دو سوسور روش تحلیل ساختی شبه زبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۵
لباس حوزه‌ای مهم در مطالعات اجتماعی است که در آن توجه کمی به رویکردِساخت‌گرایی شده است. یک مسئله مهم، نداشتن چارچوبی برای صورت‌بندی دلالت معانی لباس‌ها است. هدف مقاله حاضر بررسی جلوه‌های زبان‌گونگی لباس است. پرسش اصلی این است که معنای لباس تا چه اندازه در چارچوب یک نظام زبانی قابل توضیح است؟ برای این منظور، روشِ تحلیل ساختیِ فردینان‌دو سوسور به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که این روش برای بازشناسی عناصر و روابط درونی نظام پوشش توانمند ولی در توضیح روندهای تاریخی آن ناتوان است. طبق این بررسی، بر نظام پوشش نه تنها منطق دال‌ومدلول حاکم است، بلکه لباس عرصه‌ نشانه‌شناسی مجادله برانگیزی است. البته که توضیحِ ریشه دلالت‌ها و بحث از نسبت درون‌ساخت یا برون‌ساخت بودنِ دال و مدلول (نشانه‌ها) نیازمند وارسی‌های موردی است. در باره «ایستایی» و «پویایی»، نتایج حاکی از آن بود که بررسی ساخت لباس فارغ از تحولاتِ تاریخی‌اش، بدون نتیجه خواهد بود. لباس هم یک نظام است و هم یک تاریخ. همچنین رویاروییِ میان «قواعد کلی پوشش» با «علایق و آزادی‌های فردی در نحوه لباس پوشیدن»، فرایندی جامعه‌شناختی است که پویایی‌های اجتماعی را بازنمایی می‌کند. نهایتا لباس از نوعی منطق زبانی برخوردار است و کدهای خاص خود را دارد اما همچون زبان دارای خزانه واژگان و قواعد دستوری نیست و «پیام‌های الفبایی» را منتقل نمی‌کند. ساختار لباس در هر جامعه متشکل از روابط بینامتنی گسترده‌ای است و نمی‌توان آن‌ را «زبان» تلقی کرد. لباس از یک «شبه زبان» برخوردار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان