راهبرد فقه اسلامی پیرامون تقیه در روابط بین الملل اسلامی
آرشیو
چکیده
امروزه حقوق دانان اسلامی مؤظفند با استفاده از «تقیه» ارتباط شایسته ای با نظام بین الملل در پرتو حفظ عزت اسلام داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف تبیین راهبرد فقه اسلامی پیرامون «تقیه» در روابط بین الملل و پاسخگویی به ضرورت حفظ منافع نظام اسلامی در جهت تأمین حقوق شهروندی و تحکیم جایگاه دولت، با روش توصیفی- تحلیلی قصد دارد به ارائه چارچوبی مفهومی از واژه «تقیه»، مشروعیت به کارگیری «تقیه» در فقه امامیه، تطبیق «تقیه» با مفاهیم مشابه همچون نفاق، مداهنه و توریه، و افزون بر این، نحوه استفاده از «تقیه» در روابط بین الملل با رعایت ابعاد اخلاقی و حقوقی را تشریح نماید. نتیجه این که، کاربرد «تقیه» در نظام بین الملل در مصادیقی از جمله حفظ حکومت اسلامی، حفظ اسرار کشوری، ارتقای سیاست خارجی و تقریب مذاهب اسلامی مشهود است؛ اما به نظر می رسد نگرش برخی حقوق دانان داخلی و غربی به مفهوم «تقیه» تا حدودی با مفهوم اصلی آن در فقه امامیه متفاوت است. بنابراین، عدم همپوشانی معنایی یا اشتباه «تقیه» با مفاهیمی مانند مداهنه (سازشکاری) و توریه با پیشینه فکری ایجاد اسلام هراسی، کاربرد استفاده از آن را مخدوش نموده است. فلذا، با عدم احراز ضوابط و معیار «تقیه» در نظام بین الملل، ارائه چارچوب مفهومی صحیح برای «تقیه» و نحوه تأثیرگذاری آن بر صلح مداری با تغییر نگرش نسبت به فهم آموزه های اسلامی ضروری می باشد. از این رو، معتقدیم که کاربست صحیح «تقیه» در نظام بین المللی، باعث ایجاد ظرفیت ارتباط مثبت نظام اسلامی با نظام های بین المللی می شود.Islamic Jurisprudence Strategy on Taqῑyya (Dissimulation) in Islamic International Relations
Today, Islamic jurists are obliged to have a proper communication with the international system through using taqῑyyah (dissimulation) in the light of preserving the glory of Islam. Using the descriptive-analytical method with the aim of explaining the strategy of Islamic jurisprudence regarding dissimulation in international relations and meeting the need for preserving the interests of the Islamic system in order to secure citizenship rights and consolidate the state's position, this research presents a conceptual framework of the word "dissimulation", explains the legitimacy of using dissimulation in Imamῑ jurisprudence, the comparison of dissimulation with similar concepts such as hypocrisy (nifāq), flattery (mudᾱhana) and concealment (tawrῑya), as well as, how to use it in international relations, regarding the moral and legal dimensions. As a result, the use of dissimulation in the international system is evident in cases such as maintaining the Islamic government, maintaining state's secrets, promoting foreign policy, and proximity between Islamic denominations. However, it seems that the attitude of some domestic and western jurists towards the concept of dissimulation is somehow different from its main concept in Imamῑ jurisprudence. The lack of semantic similarity or the confusion of dissimulation with concepts such as mudᾱhana (compromise) and tawrῑya with the intellectual background of creating Islamophobia, has distorted its use. Therefore, the failure to meet the criteria of dissimulation in the international system makes it necessary to provide a correct conceptual framework for it and how it affects peace-orientation by changing the attitude towards understanding Islamic teachings. Thus, we believe that the correct application of dissimulation in the international system provides the capacity of positive communication between the Islamic system and the international systems.