حبیب الله قاسم زاده

حبیب الله قاسم زاده

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

نگاشت حوزه ای یا نگاشت طرح واره ای؟! چگونگی فرافکنی حوزه مبدأ استعاره بر حوزه مقصد: بازشناسی کوتاه مدت دیداری و شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره مفهومی حافظه بازشناسی طرحواره قیاس تمثیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۶۶۰
هدف از پژوهش حاضر، نشان دادن این نکته است که طرح واره حوزه مبدأ استعاره هایِ مفهومی، در حوزه مقصد آن ها نیز شکل می گیرد و بر آن اثرگذار است. به این منظور، تعداد 3 متن کوتاه استعاره ای و 3 متن متناظر غیر استعاره ای آن ها در نرم افزار سایکوپای، در دو نسخه دیداری و شنیداری طراحی شد و 47 نفر از افراد پس از خواندن/ شنیدن متن ها، در معرض بازشناسی کوتاه مدت آن ها قرار گرفتند. داده های به دست آمده، با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس. 23 تحلیل شد و نتایج نشان داد که آثاری از طرح واره اصلی متن غیراستعاره ایِ متناظر با متن استعاره ای، در متن استعاره ای نیز به چشم می خورد. این یافته ما را به این فرض نزدیک می کند که در استعاره ها این طرح واره حوزه مبدأ است که بر حوزه مقصد فرا فکنده می شود و آن استعاره را قابل فهم تر می سازد.
۲.

مروری بر رویکردهای نوخاسته در مطالعه شناخت

کلید واژه ها: شناخت غیر کالبدی شناخت کالبدی شناخت جسم آگین شناختِ پایه مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۷۵۶
مقدمه: در چند دهه اخیر، دیدگاه های مختلفی در میان شناخت پژوهان نسبت به چگونگی شکل گیری شناخت در جانوران و به ویژه انسان، شکل گرفته است. شناخت و فرآیندهای شناختی، بسیاری از فرآیندهای ذهنی مانند توجه ، شکل گیری دانش و اطلاعات، حافظه، قضاوت و ارزیابی، استدلال و محاسبه، حل مسأله و تصمیم گیری، ادراک و تولید زبان را در بر می گیرند. هدف: بررسی و مقایسه رویکردهای نوخاسته در مطالعه شناخت. روش: نقد و بررسی ادبیات. یافته ها: رویکردهای نوخاسته به شناخت از قبیل مفاهیم شناخت جسم آگین و درون مند، شناخت پایه مند، شناخت امتدادی، شناخت کنش مند، و شناخت موقعیت مند با یکدیگر و با شناخت رایانشی مقایسه شده اند. یافته ها نشان می دهند که مرز بین انواع رویکردهای جدید به مطالعه ی شناخت بسیار باریک است، به طوری که گاهی حتی به راحتی از یکدیگر قابل تشخیص نیستند. علاوه بر این، تمامی رویکردهای نوخاسته در مطالعه ی شناخت، با رویکرد شناخت رایانشی تفاوت زیادی دارند. نتیجه گیری: رویکرد جدید به علم شناخت، شناخت را با صفت های گوناگونی توصیف می کند که اغلب آن ها بیان گر آن هستند که نگرش جدید در شناخت پژوهی، از رویکرد غیر کالبدی و رایانشی صرف فاصله گرفته است و دریچه هایی به سوی تجربه و محیط پیرامون گشوده است.
۳.

مقایسه سوگیری توجه بین کودکان مبتلا به آسم و کودکان سالم با اضطراب بالا و پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سوگیری توجه اضطراب خصلتی آزمون دات پروب آسم کودکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۳۰۴
مقدمه: شیوع مشکلات اضطرابی در کودکان مبتلا به بیماری های مزمنی مانند آسم، لزوم شناسایی عوامل زیر بنایی ایجاد و تداوم اضطراب را ضروری می سازد. مطالعات سوگیری توجه در کودکان مبتلا به آسم نه تنها بسیار محدود بلکه نتایج نیز متفاوت بوده است. این پژوهش با هدف مقایسه سوگیری توجه نسبت به محرک های مرتبط با بیماری و تهدید درکودکان مبتلا به آسم و کودکان سالم مضطرب انجام شد. روش کار: نمونه ها شامل 64 کودک مبتلا به آسم و سالم در گروه سنی 12 - 9 سال بودند که در چهار گروه (مبتلا به آسم و سالم با اضطراب بالا و پایین) قرار گرفتند. ابزار پژوهش آزمون اضطراب خصلتی کودکان اشپیلبرگر و آزمون دات پروب تصویری چهره ای محقق ساخته بود. تحلیل داده ها با بهره گیری از روش تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، سوگیری توجه در گروه سالم و بیمار نسبت به چهره ها و محرک های مرتبط با مولفه بیماری و چهره ای هیجانی منفی تفاوت معناداری داشت (0/05 P< ). ولی تفاوت معناداری در مولفه آسم بین گروه ها مشاهده نشد (0/05 P> ) . همچنین بین شدت بیماری و سوگیری توجه تفاوت معنا داری مشاهده نشد (0/05 P> ). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد کودکان مضطرب مبتلا به آسم نسبت به محرک های مربوط به بیماری و چهره های هیجانی منفی گوش به زنگی دارند . نتایج این تحقیق می تواند به شناسایی عوامل واسطه ای و ارتباط متغیرهای روان شناختی و جسمی کمک کند و در تهیه ابزارهای مداخله ای در کاهش اضطراب کودکان مبتلا به آسم و سایر بیماری های مزمن موثر باشد.
۴.

بحثی درباره بازنمایی و جسم آگینی در روان شناسیِ شناختی و شناختْ پژوهی

کلید واژه ها: بازنمایی جسم آگینی نظام های بازنمایی کالبدی نظام های بازنمایی غیرکالبدی شناختِ پایه مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۹ تعداد دانلود : ۵۶۵
بحث درباره چه گونگیِ شکل گیریِ نظام مفهومی و شناختیِ انسان، هم واره در طول تاریخ در جریان بوده و در این باره نظریّه های گوناگونی هم ارائه شده است. از جمله نظریّه هایی که در سه دهه اخیر مطرح گشته اند، نظرّیه هایی هستند که بر دخیل بودن نظام حسّی_حرکتی انسان در شکل گیریِ نظام مفهومی و شناختی تأکید دارند و بر این باورند که شناخت، پایه مند است، به این معنا که کالبد و جسم انسان و در واقع همان نظام حسّی_حرکتی او در بازنماییِ دانش (شناخته ها) در مغز نقش دارند و این گونه نیست که شناخت، غیرکالبدی باشد. در این مقاله، کوشیده ایم با بررسی نظریّه های کسب دانش در علم شناخ تْ پژوهی و اشاره به نظام های کالبدی و غیرکالبدی بازنماییِ دانش و نیز چه گونگیِ کارکرد آن ها در بازنمایی های مفهومی به نظریّه شناخت پایه مند پرداخته و خاست گاه و نیز جای گاه آن را در علم شناخ تْ پژوهیِ امروز نشان دهیم تا بتوانیم درک بهتر و دقیق تری از این مفهوم در اختیار داشته باشیم.
۵.

سوگیری توجه به محرکهای هیجانی در دو حالت افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

۸.

نظریه ها و درمان های شناختی - رفتاری وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتار درمانی درمان شناختی – رفتاری مدل شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۲۷ تعداد دانلود : ۷۵۲۰
هدف: هدف این مقاله مروری بر مفهوم سازی ها و درمان های رفتاری و شناختی ـ رفتاری وسواس، و آشنایی با پیشرفت های اخیر در این زمینه است. روش: مقاله های اصیل و مروری مرتبط با مفهوم سازی و درمان رفتاری و شناختی ـ رفتاری وسواس که از سال 2000 میلادی منتشر شده اند، در مدلاین و سایک اینفو جست وجو شد. به علاوه، با جست وجوی دستی در منابع این مقالات، برخی کتاب ها و مقالات مرتبط دیگر نیز مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله مفهوم سازی های رفتاری و شناختی وسواس مرور و به روش های درمانی رفتاری و شناختی ـ رفتاری این اختلال اشاره می شود. یافته ها و نتیجه گیری: اگرچه رویارویی و جلوگیری از پاسخ در درمان رفتاری وسواس موثر بوده است، محدودیت های خاص این درمان پژوهش گران بالینی را بر آن داشت تا رفتار درمانی را با مداخله های مستقیم شناختی تقویت کنند. مفهوم سازی های شناختی و مفاهیم و فرآیندهای مرتبط با آن به شکل گیری مدل های درمانی متناسب با هر مفهوم سازی انجامیده اند. به نظر می رسد هر کدام از این مفهوم سازی ها در توجیه بخشی از شکل گیری و تداوم علایم وسواسی نقش داشته باشند و پرداختن به این اجزا، به بهبود روند درمان و اثربخشی آن کمک کند. با این حال، رفتار درمانی به شکل رویارویی و جلوگیری از پاسخ، همچنان بخش اصلی درمان شناختی ـ رفتاری جدید وسواس را تشکیل می دهد.
۹.

کارکردهای شناختی، نوروپسیکولوژیک، و نورولوژیک بیماران وسواسی باو بدون علایم افسردگی در مقایسه با هم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کارکرد شناختی وسواس کارکرد نوروپسیکولوژیک نرم نشانه های عصبی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات اضطرابی وسواس فکری –عملی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی یادگیری شناخت
تعداد بازدید : ۲۶۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۹۶
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی کارکردهای شناختی و نوروپسیکولوژیک و نرم نشانه های عصبی در بیماران مبتلا به وسواس بود. روش: در این پژوهش که از نوع مقطعی - تحلیلی بود، 46 بیمار مبتلا به اختلال وسواسی - اجباری (OCD) (21 بیمار وسواسی توام با علایم افسردگی و 25 بیمار وسواسی بدون علایم افسردگی) و 25 فرد سالم که از نظر سن، جنسیت، تحصیلات، وضعیت تاهل و دامنه هوشی همتا گردیده بودند، انتخاب شدند. با استفاده از آزمون های بالینی وسواس و افسردگی (BDI-II، MOCI، CAC)، آزمون های نوروپسیکولوژیک (BD، WMS، TOH، WCST) و آزمون های نورولوژیک (EHI، NES) سه نوع ارزیابی به کار گرفته شد. یافته ها: تفاوت گروه OCD و گروه کنترل سالم در آزمون های بالینی وسواس و نوروپسیکولوژیک معنی دار بود، اما در مورد نرم نشانه های عصبی تفاوت معنی دار آماری میان این دو گروه به دست نیامد. هم چنین در تفکیک بیماران وسواسی به دو گروه افسرده و غیر افسرده، در مورد آزمون های نوروپسیکولوژیک (به جز WMS) و آزمون های نورولوژیک (به جز خرده مقیاس ادغام حسی) تفاوت معنی دار آماری به دست نیامد. نتیجه گیری: چنین می توان نتیجه گرفت که گروه OCD و گروه کنترل سالم از لحاظ مشخصات نوروپسیکولوژیک با هم تفاوت دارند و احتمالا مدارهای اوربیتوفرونتال در بروز، تداوم و / یا تشدید این علایم در OCD دخالت دارند. اما در تعامل وسواس و افسردگی تعیین ویژگی های فوق بر اساس آزمون های به کار رفته، دشوار و نیازمند روش های جامع تر و دقیق تری است.
۱۲.

بررسی مقایسه ای فرایندهای عالی شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای حاد و مزمن با افراد بهنجار: رویکرد نوروپسیکولوژیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی مرضی تحولی اختلالات سایکوتیک
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی عصب شناختی رفتاری جنبه زیستی اختلالها
تعداد بازدید : ۱۸۱۹ تعداد دانلود : ۱۲۸۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه ای فرایندهای عالی شناختی در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنیای حاد و مزمن با افراد بهنجار انجام شده است. در این پژوهش بعضی از کارکردهای نوروپسیکولوژیک در 40 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیای حاد و مزمن و 40 نفر افراد بهنجار که از نظر سن، جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی، وضعیت تاهل و بهره هوشی با گروه نخست همتا شده بودند، مقایسه شد. کارکردهای مورد نظر عبارت بودند از: انتزاع، حافظه، ادراک دیداری – فضایی، حل مساله و ادراک دیداری – حرکتی که به ترتیب با آزمون های دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST)، تفسیر ضرب المثل ها، شباهت ها، فراخنای ارقام و طراحی مکعب های مقیاس هوشی و کسلر بزرگسالان (WAIS)، آزمون برج هانوی و آزمون بندر گشتالت ارزیابی شدند. این پژوهش نشان می دهد که بیماران اسکیزوفرنیک از نظر توانایی انتزاع، حافظه، حل مساله، ادراک دیداری – فضایی و ادراک دیداری – حرکتی در مقایسه با گروه بهنجار، به طور معنی دار عملکرد ضعیف تری دارند و تفاوت از لحاظ آماری معنی دار بود. اما از نظر جنسیت میان کارکردهای ارزیابی شده دو گروه، تفاوت معنی دار آماری وجود نداشت. همچنین میان عملکرد بیماران اسکیزوفرنیک حاد و مزمن نیز تفاوت معنی دار آماری مشاهده نشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان