بررسی ارتباط دوزبانگی با توانایی انتخاب منظر فضایی و خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش ها نشان می دهد که دوزبانگی بر فرایندهای شناختی اثر دارند. با مطالعه دوزبانه های ترکی آذری/ فارسی زبان و تک زبانه های فارسی زبان، به بررسی شواهدی از مزیت های دوزبانگی در توانایی های انتخاب منظر فضایی و خودتنظیمی پرداختیم. روش کار: شرکت کنندگان در این پژوهش ۳۹ نفر از دانشجویان تک زبانه و دوزبانه فارسی و ترکی با میانگین سنی ۲۹ سال بودند. برای سنجش توانایی انتخاب منظر فضایی، از آزمون تصویری انتخاب منظر فضایی Hegarty استفاده شد که طی آن از شرکت کنندگان خواسته شد که خود را در موقعیت های فضایی متعددی تصور کنند و زاویه قرارگرفتن چند شیء را نسبت به موقعیت مجسم شده تشخیص دهند. برای سنجش توانایی خودتنظیمی، یک معمای حل نشدنی که به زبان فارسی طراحی شده بود به هر دو گروه ارائه شد و مدت زمان تلاش آنها برای حل معما به عنوان شاخص سنجش خودتنظیمی در نظر گرفته شد، به طوری که مدت زمان بیشتر منجر به کسب نمره بالاتری در توانایی خودتنظیمی بود. برای سنجش ارتباط های مورد نظر بین متغیرها از آزمون های ناپارامتری من_ویتنی و همبستگی کندال استفاده شد. یافته ها: تفاوت نمره خودتنظیمی افراد در دو گروه تک زبانه و دوزبانه معنا دار بود؛ به عبارتی، افراد تک زبانه نمره خودتنظیمی کمتری داشتند. همچنین، ارتباط بین توانایی انتخاب منظر فضایی و دوزبانگی معنا دار نبود، گرچه تفاوت های مشاهده شده در میانگین ها و پراکندگی ها بین این دو گروه قابل توجه بود. بین توانایی های خودتنظیمی و انتخاب منظر فضایی نیز تفاوت معنا داری در هیچ یک از دو گروه تک زبانه و دوزبانه مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین دوزبانگی و خودتنظیمی ارتباط معنا دار وجود دارد. گرچه آزمون های همبستگی به لحاظ آماری معنا دار نبودند، افراد دوزبانه به طور متوسط مدت زمان کمتری را صرف آزمون انتخاب منظر فضایی کرده بودند که حاکی از بالاتر بودن متوسط توانایی انتخاب منظر فضایی در ایشان است. احتمال دارد که با بررسی بیشتر، بتوان به شواهد بیشتری برای معنا دار بودن تفاوت بین این دو گروه دست یافت. واژه های کلیدی: