۱.
منازعه به وضعیتی گفته می شود که گروه انسانی معینی با گروه انسانی دیگر به دلیل ناسازگاری در اهدافشان با یکدیگر تعارض داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی با توجه به ویژگی ها و ظرفیت های خود، دو کشور تعیین کننده و مهم در منطقه محسوب می شوند. با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، زمینه بروز رقابت و منازعه میان دو کشور شکل گرفته و سایر فضاهای همجوار را تحت تاثیر قرار داده است. یکی از مهمترین فضاهای مذکور، کشور یمن است که بواسطه عواملی همچون همجواری با عربستان، بهار عربی، تعداد قابل ملاحظه جمعیت شیعیان، قدرت گیری احزاب و گروه های شیعی، موقعیت ژئواستراتژیک و... در حوزه علائق ژئوپلیتیکی دو قدرت منطقه ای قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی ماهیت منازعه ایران و عربستان در یمن است. سوال اصلی پژوهش بدین صورت است که چه عواملی منجر به شکل گیری منازعه و رقابت میان ایران و عربستان در یمن شده است؟ یافته های تحقیق بیانگر آن است که منازعه دو کشور در یمن ریشه های ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی دارد.
۲.
حکومت های مدرن برخلاف حکومت های سنتی ابزار انحصاری اِعمال خشونت و ایجاد کنش جمعی هماهنگ را از طریق سیستم بوروکراسی و تدوین قوانین در دست دارند. از منظر تاریخی در ایران عملکرد رهبری سیاسی مقتدر از عوامل مهم ساخت حکومت مدرن در دوره پهلوی اول بوده است. در باب علل شکل گیری رهبری مقتدر و نظامی در عصر پهلوی اول دیدگاه های متعددی مطرح شده است. برخی زمینه های آن را به رفتارهای فردی پهلوی اول مرتبط دانسته و برخی دیگر به ساختارهای اقتصادی- اجتماعی دوران پیش از آن اشاره می نمایند. لیکن ویژگی های حکمرانی از منظر جغرافیای سیاسی در بستر زمانی- مکانی خاصی شکل می گیرد که در مطالعات چگونگی ساخت حکومت مدرن در ایران کمتر به آن پرداخته شده است. در این مقاله کوشش گردیده با اتکا به روش توصیفی- تحلیلی، چگونگی احراز ارجحیت جایگاه رهبری مقتدر در عصر پهلوی اول (1304- 1320) در ساخت حکومت مدرن در ایران در نتیجه کارکرد مولفه های طبیعی و انسانی مورد بررسی قرار گیرد. یافته های تحقیق نمایان گر آن است که نامساعد بودن شرایط طبیعی و اقلیمی به گونه ای عمل نمود که در زمان ظهور پهلوی اول امکان شکل گیری طبقات اجتماعی مستقل وجود نداشته و در زمانه تشکیل حکومت مدرن نیروهای تولید همگی در مالکیت قدرت سیاسی متمرکز قرار گرفتند. همچنین تنوع قومی و زبانی نیز سبب می گردید رهبران سیاسی- نظامی مقتدر توانایی ایجاد هویت مشترک بین اقوام مختلف را داشته باشند.
۳.
فرهنگ در گفتمان رهبری و نقشی که در تحقق تمدن نوین اسلامی دارد، از موضوعات مهمی است که نیازمند تحقیق و پژوهش بسیار است. از آن جا که فرهنگ در دیدگاه مقام معظم رهبری از اهمیت بسیاری برخوردار است و جایگاهی محوری دارد. بر این اساس، اهمیت جایگاه فرهنگ در اندیشه مقام رهبری ایشان را به طرح دیدگاه مهندسی فرهنگی واداشته است. مهندسی فرهنگی، از این منظر تلاش در جهت تقویت اجزای اصلی فرهنگ اسلامی و ملی کشور و پاسداشت آن در برابر نفوذ و تاثیر فرهنگ مخرب غربی، در پرتو چینش مناسب و تعیین جایگاه صحیح تمامی ابعاد و ویژگی های فرهنگی جامعه است و دستیابی به نتیجه در خور این تلاش ها، نیازمند طراحی صحیح مهندسی فرهنگی می باشد. این نوشتار با هدف بررسی جایگاه فرهنگ در گفتمان رهبری و نقش فرهنگ در شکل گیری تمدن نوین اسلامی درصدد پاسخگویی به این پرسش است، که چه رابطه ای میان مفهوم فرهنگ و تمدن نوین اسلامی در گفتمان رهبری انقلاب اسلامی ایران وجود دارد؟ در پژوهش حاضر، از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است و برای گرداوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای بهره برده است تا مهمترین بنیان های فکری تمدن نوین اسلامی متاثر از فرهنگ را از دیدگاه مقام معظم رهبری با استناد به مجموعه اثار گفتاری و نوشتاری ایشان استخراج و ارائه نماید. این مقاله در قالب نظریه تمدن نوین اسلامی بر این فرضیه استوار است که از نظر مقام معظم رهبری فرهنگ زیربنای شکل گیری و گسترش تمدن نوین اسلامی در جامعه را فراهم اورده است. نتایج پژوهش نشان داده است که رابطه وثیق و معناداری میان فرهنگ و تمدن نوین اسلامی برقرار است. به گونه ای که فرهنگ در تحقق تمدن نوین اسلامی تاثیرگذار بوده و با توجه به مهم ترین مولفه های تمدن اسلامی که همانا خدا محوری بر مبنای کرامت انسانی و ارزش های فرهنگی و معنوی است، این گزاره تایید می شود
۴.
جغرافیای انتخابات شاخه ای از جغرافیای سیاسی است که به مطالعه جنبه های جغرافیای انتخابات مانند: سازماندهی فضایی انتخابات، تنوع فضایی در الگوهای رای گیری و تاثیر عوامل جغرافیای و فضایی در تصمیم های رای دهندگان می پردازد. معمولا رای دهندگان با توجه به نیازها، باورها و سبک زندگی که دارند در قالب الگوهای متنوعی به کاندیداهای مختلفی رای می دهند که یکی از این انواع الگوها، الگوی رای همسایگی می باشد. براساس این الگو، ساکنان یک فضای جغرافیایی خاص مانند (محله، روستا، شهر و استان) در قالب جامعه رای دهندگان با نامزدهایی که در آن مکان زاده شده اند یا زندگی می کنند همذات پنداری دارند و تصور می کنند که نامزد آن محدوده خاص (زادگاه) شان تنگناها و مشکلات آنان را بهتر درک می کنند از این رو بیشتر به او رای می دهند. این پژوهش به دنبال بررسی نقش متغیر همسایگی و گرایشات طایفه ای در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه بویراحمد، دنا و مارگون است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است و برای تبیین بهتر موضوع از نرم افزارهای GIS وEXCEL استفاده شده است. بربنیاد یافته های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که متغیر همسایگی و گرایشات زادگاهی و طایفه ای مهمترین عامل موثر بر الگوی رای نامزدهای انتخاباتی حوزه انتخابیه یاد شده می باشد. از طرفی با بررسی میزان و شدت همسایگی در بین طوایف و اقوام ساکن در شهرستان های حوزه انتخابیه مذکور، مشخص شد که تاثیر همسایگی در برخی شهرستان ها و حوزه ها (بویراحمد و دنا) بیشتر و در برخی مکان ها و فضاها (مارگون) کمتر است. چنین تفاوت هایی به واسطه معیار میزان جمعیت شهرستان های مذکور خلق شده است.
۵.
منابع آبی با توجه به ماهیت خود، علاوه بر بخشیدن حیات به یک سرزمین و موجودات آن، می تواند سرمنشا اختلاف بین کشورها و ملت های دارای منابع مشترک و ایجاد خسران های بزرگی شود. در این راستا زمینه تحقیقاتی جدیدی به نام هیدروپلیتیک به وجود آمده است که به بررسی این مسائل می پردازد. با توجه به وضعیت اقلیمی خاورمیانه و محدودیت گسترده منابع آبی در این منطقه، هدف از این مطالعه، بررسی وضعیت هیدروپلیتیک حوضه های آبریز مشترک ایران با کشورهای همسایه با تاکید بر دجله و فرات و به ویژه اروندرود است. با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی ابتدا مرور منابع به صورت سیستماتیک انجام شد و سپس با استفاده از تحلیل فضایی وضعیت منابع آبی منطقه شناسایی و مورد بررسی قرار گرفت. بررسی ها در سه مقیاس کلان در سطح حوضه دجله و فرات، مقیاس میانی در سطح حوضه کرخه و کارون و مقیاس محلی در سطح محدوده مشترک اروندرود انجام گرفت. بررسی ها نشان داد که با مهار آب ها توسط کشورهای بالادست و با توجه به رشد خیلی زیاد جمعیت و مصرف آب در عراق، وضعیت هیدروپلیتیک این منطقه بیش از پیش تنش زاتر خواهد شد. همچنین با توجه به محدودیت عراق در دسترسی به آب های آزاد و در اختیار داشتن خط ساحلی بسیار کم و نامناسب در راستای حمل و نقل دریایی، زمینه تنش در این منطقه در آینده وجود دارد.
۶.
زمینه: احزاب به گونه ای در نظام های سیاسی معاصر اهمیت دارند که به نظر می رسد سازوکار جایگزینی برای آنها وجود ندارد؛ آنها در سه سطح خرد، میانی و کلان موجب تسهیل حکمرانی می شوند. احزاب سیاسی برای پیروزی در رقابت سیاسی و به دست گرفتن قدرت به منابع مالی نیاز دارند و همین مسئله سبب ساز طرح نظام تامین مالی احزاب سیاسی از دیدگاه حقوق عمومی می شود. دولت ها همواره از رهگذر سیاست های قاعده مند کننده و توزیعی در تامین مالی احزاب سیاسی مداخله می کنند. روش تحقیق استفاده شده در این مقاله، روش اسنادی- کتابخانه ای بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که یکی از مهم ترین علل ناکامی احزاب سیاسی در ایران، حل نشدن مسئله نظام حقوقی تامین احزاب است؛ اگرچه سیاست های قاعده مند کننده و توزیعی در راستای بهبود وضعیت عملکرد احزاب اتخاذ شده است که می توان به ابلاغ «سیاست های کلی انتخابات» از سوی رهبری و تصویب قانون نحوه فعالیت احزاب و گروه های سیاسی اشاره کرد؛ لیکن هنوز مسئله نظارت بر تامین مالی احزاب نیازمند قانون گذاری است. به منظور نظارت بر نظام تامین مالی احزاب سیاسی می بایست نهاد جدیدی ذیل عنوان «کمیسیون انتخابات و احزاب» تاسیس شود و این نهاد مسئولیت این نظارت را بر عهده گیرد. نوآوری این مقاله طرح مسئله نظام تامین مالی احزاب از دیدگاه حقوق عمومی و ارائه راهکار برای حل این موضوع است.
۷.
ترکیه به عنوان کشوری مهم در غرب آسیا جایگاهی تاثیرگذار بر سیاست خارجی ایران دارد و توجه به مناسبات دو سطحی و فرامنطقه ای در روابط دو کشور، از نگاه ژئوپلیتیک می تواند بسیار حائز اهمیت باشد. تحولات سال های اخیر ترکیه عمدتا مربوط به سیاست خارجی آن کشور بوده است. روابط ترکیه و ایران در طول تاریخ دستخوش تحولات زیادی شده است. این دو کشور، به عنوان کشورهای غیرعربی قدرتمند در منطقه محسوب می شوند که دارای ویژگی های جغرافیایی و فرهنگی مشترکی هستند و یکدیگر را به عنوان تهدید وجودی تلقی نمی کنند. در سال های اخیر، اختلاف نظر سیاسی دو کشور در مسائل سوریه و گاهی عراق موجب به وجود آمدن مناقشات سیاسی بین آن ها شده است. این پژوهش علمی به بررسی تاثیر کنش های ژئوپلیتیکی ترکیه در عراق و سوریه بر کاهش نفوذ منطقه ای ایران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است، توصیفی است به این دلیل که به توصیف کنش های ژئوپلیتیکی ترکیه در عراق و سوریه می پردازد و تحلیلی است به این دلیل که تاثیر این کنش ها را بر کاهش نفوذ منطقه ای ایران بیان می کند. روش گردآوری اطلاعات آن کتابخانه ای، مبتنی بر بهره گیری از مکتوبات مرتبط، گزارشات، اطلاعات و داده های معتبر می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اگرچه کنش های ژئوپلیتیکی ترکیه باعث ایجاد مناقشات بین دو کشور شده است اما پختگی دیپلماسی دو کشور و برخی هم سویی ها موجب پایداری روابط بوده است