علی اکبر سلیمانیان

علی اکبر سلیمانیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۳ مورد.
۱.

الگوهای تعامل زناشویی افراد تمایزنایافته: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمایزیافتگی الگوهای تعامل زناشویی پدیدارشناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۴
وجود تفاوت در تعاملات زوجی به واسطه ویژگی های درون فردی و بین فردی زوج ها است . شناسایی الگوهای تعاملی زوج ها در بستر تمایز نایافتگی هدف اصلی پژوهش حاضر است. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و طرح پدیدارشناسی انجام گرفت. مشارکت کنندگان شامل 11 زن و 7 مرد بودند که نمرات تمایزیافتگی آنها یک انحراف استاندارد پایین تر از میانگین و اضطراب آنان یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین بود. انتخاب مشارکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری هدفمند و روش ملاک محور انجام شد و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. همچنین، به منظور پوشش دادن ملاک های ورود از مقیاس تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر و پرسشنامه سلامت عمومی استفاده گردید. مصاحبه ها طبق رویکرد هفت مرحله ای دیکلمن مورد کدگذاری و تحلیل قرار گرفت. تجزیه و تحلیل مصاحبه ها، منجر به شناسایی تعداد 118 کد اولیه شد که بر اساس شباهت معنایی، در 14 زیرطبقه قرار گرفت. سپس مفاهیم مرتبط با هم در 5 طبقه اصلی دسته بندی شدند که عبارتند از: 1- الگوهای تعاملی منفعل ساز 2- الگوهای تعاملی خصمانه 3- الگوهای تعاملی کنترل گرانه 4- الگوهای تعاملی مبتنی بر سلب مسئولیت 5- الگوهای مبتنی بر عدم درک دیدگاه مقابل. این پژوهش بر نقش تمایزیافتگی در الگوهای تعامل زناشویی تاکید می کند. به علاوه نتایج نشان دهنده وجود الگوهای مخرب تعامل زناشویی در افراد نامتمایز می باشد.
۲.

اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با سطح تمایزیافتگی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پریشانی روان شناختی تمایزیافتگی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۸
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مراکز و مؤسسات آموزش عالی شهرستان بجنورد بود که در سال 99-98 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه هدف ابتدا پنج مرکز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس از بین دانشجویان این مراکز، 20 نفر از دانشجویانی که در آزمون غربالگری اولیه تمایزیافتگی(DSI-SH) دریک (2011) نمره یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در یک گروه آزمایش (10=N) و یک گروه گواه (10=N) قرار گرفتند. گروه آزمایش نه جلسه 60 دقیقه ای درمان سیستمی بوئن به همراه 15 جلسه 20 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه نشانگان اختلالات روانی (scl90) دروگاتیس و همکاران (1976) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمرات پریشانی روان شناختی و تمامی خرده مقیاس هایش در گروه آزمایش کاهش یافته است که این کاهش در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر بهبود وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین موثر بود.
۳.

نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب در زنان متأهل شهرستان شاهرود نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب در زنان متأهل شهرستان شاهرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اخلاق اضطراب دلبستگی زنان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۷۶
سابقه و هدف: سلامت روانی زنان خانه دار به ویژه مشکلات اضطرابی آنان از اولویت های نادیده گرفته شده طی سال های اخیر است که نیازمند توجه جدی سیاست گذاران حوزه سلامت است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش دلبستگی به خدا و اخلاق رابطه ای در پیش بینی تجربه اضطراب زنان متأهل انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل خانه دار شهرستان شاهرود بود که در سال 1398 وارد مطالعه شدند. حجم نمونه 380 نفر بود که با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های اضطراب، اخلاق رابطه ای و دلبستگی به خدا پاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی استفاده شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین سنی زنان 89/41 سال و به ترتیب بیشترین و پایین ترین سطح تحصیلات با 65 درصد مربوط به دوره متوسطه و 15 درصد مربوط به تحصیلات دانشگاهی بود. بین اخلاق رابطه ای (57/0-=r و 05/0>P)، اخلاق عمودی (39/0-=r و 05/0>P) و اخلاق افقی (43/0-=r و 05/0>P) با اضطراب همبستگی منفی و بین دلبستگی به خدا (68/0-=r و 05/0>P) و مؤلفه های آن با اضطراب همبستگی منفی و معنادار وجود داشت. تحلیل رگرسیون نشان داد اخلاق رابطه ای توان تبیین 23% از واریانس اضطراب؛ اخلاق رابطه ای و دلبستگی به خدا با هم توان تبیین 33% از واریانس اضطراب؛ و دلبستگی به خدا مستقل از اخلاق رابطه ای توان تبیین 10% درصد از این واریانس را داشته اند. مؤلفه های دلبستگی به خدا نیز توانستند 12% از واریانس اضطراب را پیش بینی کنند. در میان ابعاد دلبستگی نیز ارتباط با خدا (38/0-=β) قوی ترین پیش بینی کننده اضطراب بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش متغیّرهای یادشده در پیش بینی تجربه اضطراب زنان متأهل می توان از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های پیشگیری و درمان اضطراب به عنوان متغیّرهای تأثیرگذار استفاده کرد.
۴.

شناسایی شاخص های مشکلات زوجین ترکمن متقاضی طلاق: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زوجین ترکمن ناکارآمدی زوجی ناکارآمدی فردی شرایط زمینه ای شرایط فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۲۲۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی مشکلات زوجین ترکمن از نظر زوج های ترکمن نگاشته شده است. این پژوهش به شیوه تحلیل محتوا کیفی بود . جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین ترکمن متقاضی طلاق ارجاعی دادگستری جهت صلح و سازش به مرکز مشاوره بودند که تعداد 20 زوج بر اساس نمونه گیری هدفمند و معیار اشباع انتخاب و در پژوهش شرکت کردند برای گردآوری داده ها از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق استفاده شد. یافته ها: بعد از تحلیل داده ها 4 مقوله اصلی ناکارآمدی زوجی، ناکارآمدی فردی، شرایط زمینه ای و شرایط فرهنگی به دست آمد. ناکارآمدی زوجی با14 مقوله فرعی (عکس العمل زوجین در هنگام بروز اختلاف، ارتباط ناکارآمد، عدم همسویی و هماهنگی با یکدیگر، عدم کامروایی جنسی، بی وفایی، محرومیت عشق، بی توجهی به روابط خویشاوندی و دوستی، عدم ایفای نقش های زوجی، نقش مخرب خانواد های اصلی، عکس العمل خانواده های اصلی در هنگام بروز اختلاف، عدم شفافیت و صداقت در رابطه، مرزسازی ناکارآمد، نگرش منفی به آینده رابطه، بی توجهی و تفاوت در نگرش دینی ) ناکارآمدی فردی با 1 مقوله فرعی(ویژگی های شخصیتی موثر در طلاق) شرایط زمینه ای با 2 مقوله فرعی (شکل گیری نامناسب ازدواج، عوامل اجتماعی موثر بر طلاق) و شرایط فرهنگی با 1مقوله فرعی(عوامل فرهنگی موثر بر طلاق). نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد که بسیاری از مشکلات زوجین قوم ترکمن مشابه مشکلات دیگر زوج ها است.و می توان با تدوین بسته آموزشی متناسب با مشکلات تعارضات زوجی را کاهش داد.
۵.

پیش بینی خشونت خانگی بر اساس عملکرد خانواده و سطح تمایزیافتگی خود با نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: ناگویی هیجانی سطح تمایز یافتگی خود خشونت خانگی عملکرد خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۳۴۳
هدف: این پژوهش جهت پیش بینی خشونت خانگی علیه زنان بر اساس سطح تمایز یافتگی خود و عملکرد خانواده با واسطه گری ناگویی هیجانی در زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهری ،شهر بجنورد انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی با روش مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد و جامعه آماری شامل کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت شهر ی در تیر 98 تا آبان 1398 که تعداد آن ها 1335 نفربوده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 250 نفر انتخاب شدند و روش نمونه گی ری در دسترس تعیین شد.به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های خشونت خانگی، ناگویی هیجانی و عملکرد خانواده و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری، استفاده شد. یافته ها نشان داد که با توجه به تایید رابطه معنی دار بین متغیرهای پژوهش (عملکرد خانواده، تمایز یافتگی، ناگویی هیجانی و خشونت خانگی)، امکان بررسی نقش واسطه ای ناگویی هیجانی در ارتباط عملکرد خانواده و سطح تمایز یافتگی خود با خشونت خانگی فراهم است. نتیجه گیری: از آنجا که سطح معناداری تاثیر غیر مستقیم کمتر از 01/0 است می توان نتیجه گرفت ناگویی هیجانی نقش میانجی بین عملکرد خانواده و سطح تمایز یافتگی خود با خشونت خانگی علیه زنان دارد
۶.

نقش عوامل فردی و شغلی در بهزیستی اجتماعی معلمان در آستانه بازنشستگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی اجتماعی بازنشستگی جنسیت معلمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۶۱۵
بهزیستی اجتماعی از تغییرات در موقعیت های فردی و شغلی افراد تأثیر می پذیرد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه بهزیستی اجتماعی در معلمان مرد و زن در آستانه بازنشستگی بر حسب برخی شاخص های جمعیت شناختی بود. در یک طرح علی- مقایسه ای تعداد 138 نفر ( 59 زن و 79 مرد) از معلمان استان خراسان شمالی که دارای سنوات خدمتی 26 سال به بالا بودند، به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و مقیاس بهزیستی اجتماعی (کی یز، 1998) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چند متغیره صورت گرفت. نتایج نشان داد که با حذف اثر شاخص های جمعیت شناختی، تفاوت های جنسیتی در یکپارچگی، مشارکت و انسجام اجتماعی معنادار است (05/0 ≥ P ) و معلمان مرد میانگین بالاتری دارند. یافته های پژوهش حاضر گویای آن بود که بهزیستی اجتماعی در معلمان مرد و زن متفاوت بوده و شاخص های جمعیت شناختی در این زمینه نقش تعدیل کننده دارند.
۷.

نقش اعضای هیئت علمی در فرایند کاریابی فارغ التحصیلان دانشگاه: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پدیدارشناسی کاریابی اعضای هیئت علمی فارغ التحصیلان دانشگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۹
کاریابی به عنوان الگویی از رفتارهای هدفمند، ارادی و خود نظم دهنده باهدف دستیابی به اشتغال تعریف شده است. این مفهوم تحت تأثیر عوامل و پیش بینی کننده های متعددی قرار دارد که از بین این عوامل نقش حمایت اجتماعی در پژوهش های مختلف موردبررسی قرارگرفته است. با توجه به نقش مهم اعضای هیئت علمی دانشگاه ها در ارتقای مسیر شغلی و به طور خاص فرایند کاریابی دانشجویان، هدف پژوهش حاضر بررسی ادراک فارغ التحصیلان دانشگاه از چگونگی تأثیرگذاری اساتید بر فرایند کاریابی آن ها می باشد. این پژوهش یک مطالعه کیفی با طرح پدیدارشناسی تفسیری می باشد. تعداد مشارکت کنندگان در این پژوهش 11 نفر (7 مرد و 4 زن) از فارغ التحصیلان دانشگاه بجنورد می باشند که علاوه بر اشتغال به کار، نمره ی آن ها در مقیاس های فعالیت کاریابی و خودکارآمدی کاریابی نیز یک انحراف معیار بالاتر از میانگین باشد. مشارکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور انتخاب گردید و سپس داده ها با استفاده از روش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته جمع آوری و از طریق روش دیکلمن کدگذاری و تحلیل گردید. فرایند کدگذاری در قالب کدهای اولیه، مفاهیم و مقوله ها مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل مصاحبه ها منجر به استخراج 440 کد اولیه، 11 مفهوم و 5 مقوله گردید این مقوله ها که درواقع منعکس کننده ادراک فارغ التحصیلان از چگونگی تأثیرگذاری اساتید بر فرایند کاریابی آن ها می باشد عبارت اند از رشد خودکارآمدی کاریابی، حمایت روان شناختی، پشتیبانی های تخصصی، پرورش نگرش کاریابی و ارتقای راهبردهای کاریابی. عوامل احصاء شده از فرایند تحلیل مصاحبه ها، ضمن تأکید بر نقش اعضای هیئت علمی در فرایند کاریابی فارغ التحصیلان، بیانگر این مطلب است که روابط بین اعضای هیئت علمی و دانشجویان دربرگیرنده ی تلویحاتی مانند ارتقاء نگرش های واقع بینانه نسبت به کاریابی، افزایش حمایت اجتماعی ادراک شده در مسیر کاریابی، افزایش توانمندی های زمینه ای برای اشتغال، غنی شدن راهبردهای جستجوی شغل و افزایش باور به توانمندی های فردی برای کسب شغل، می باشد.
۸.

نقش سبک دلبستگی در گرایش به مصرف مواد: بررسی نقش میانجی حس انسجام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک دلبستگی گرایش به مصرف مواد حس انسجام دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۵۹۹
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش سبک دلبستگی در گرایش به مصرف مواد با توجه به نقش میانجی حس انسجام در دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد بود. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد در سال تحصیلی 139۷-139۶ بود که تعداد ۴۰۰ نفر (۳۱۱ دانشجوی مرد و ۸۹ دانشجوی زن) به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برگزیده شدند. ابزارهای سنجش عبارت بودند از: پرسش نامه های گرایش به اعتیاد (میرحسامی، ۱۳۸۸)، سبک های دلبستگی (هازن و شیور، 1987) و حس انسجام (آنتونوسکی، 1987). یافته ها : نتایج نشان داد سبک دلبستگی و گرایش به مصرف مواد رابطه مستقیم دارند (0/05 p < ). همچنین سبک دلبستگی و گرایش به مصرف مواد از طریق حس انسجام تاثیرات غیر مستقیم بر گرایش به مصرف مواد دارد (0/05 p < ). نتیجه گیری: لازمه کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر، تغییر سبک های دلبستگی ناایمن و اجتنابی به سمت ایمن و بهبود عزت نفس در افراد می باشد. سبک های دلبستگی، کیفیت روابط اجتماعی و در ادامه عزت نفس را تحت تاثیر قرار می دهد. ارتقای حس انسجام منجر به حس قوی در فهم رویدادها می شود.
۹.

نقش جوّ عاطفی خانواده، احساس انسجام و عواطف در پیش بینی گرایش به مصرف مواد در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: جو خانوادگی حس انسجام عواطف مصرف مواد دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۴۶۴
اهداف گرایش به مصرف مواد تحت تأثیر مجموعه ای از عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی قرار دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین جوّ عاطفی خانواده، احساس انسجام و عواطف با گرایش به مصرف مواد در دانشجویان بود. مواد و روش ها در قالب یک طرح توصیفی همبستگی، 400 دانشجو (311 مرد و 89 زن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از دانشگاه فرهنگیان پردیس شهیدبهشتی مشهد انتخاب شدند و به ابزارهای پژوهش (شامل مقیاس درجه بندی روابط والد و فرزندی، مقیاس احساس انسجام، پرسش نامه عاطفه مثبت و منفی و مقیاس گرایش به اعتیاد) پاسخ دادند. داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 23 و روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه رو به عقب تحلیل شد. یافته ها بین خرده مقیاس های جوّ عاطفی خانواده، احساس انسجام و عاطفه مثبت با گرایش به مصرف مواد در دانشجویان رابطه منفی و معناداری وجود دارد (01/0>P). همچنین رابطه بین عواطف منفی و گرایش به مصرف مواد نیز مثبت و معنادار بود (01/0>P؛ 48/0=r). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای جوّ عاطفی مثبت در خانواده و احساس انسجام، پیش بین منفی و معنادار و متغیر عاطفه منفی، پیش بین مثبت گرایش به مصرف مواد در دانشجویان هستند. با این حال، نقش عاطفه مثبت در پیش بینی گرایش به مصرف مواد معنادار نبود. نتیجه گیری توجه به مشکلات خانوادگی، تقویت احساس انسجام فردی و آموزش راهبردهای تنظیم هیجانات منفی در قالب برنامه های پیشگیری و درمانی می تواند نقش مهمی در کاهش گرایش دانشجویان به مصرف مواد داشته باشد.
۱۰.

نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد: بررسی نقش میانجی عاطفه منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جو عاطفی خانواده گرایش به مصرف مواد عاطفه منفی دانشجویان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۹ تعداد دانلود : ۵۶۲
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد با توجه به نقش میانجی عاطفه منفی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد در سال تحصیلی 1397-1396 بود که تعداد ۴۰۰ نفر (۳۱۱ دانشجوی مرد و ۸۹ دانشجوی زن) از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برگزیده شدند. از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد (میرحسامی، ۱۳۸۸)، جو عاطفی خانواده (برن، ۱۹۶۴) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) استفاده شد. اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معدلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای ۱۸ SPSS و ۲۱ AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد عاطفه منفی نقش میانجی در ارتباط جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف مواد دارد. همچنین شاخص های برازش، در دامنه های مورد قبول می باشند. با توجه به این مطالب، مدل نهایی تحقیق دارای برازش می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش جو عاطفی خانواده و عاطفه منفی در پیش بینی اعتیاد می توان از نتایج موجود در جهت آموزش خانواده ها و مداخلات پیش گیرانه در مراکز آموزشی با برگزاری کارگاه های آموزشی مناسب استفاده کرد.
۱۱.

اثربخشی روش آموزش ذهن آگاهی بر باورهای هوشی و راهبردهای مطالعه در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش ذهن آگاهی باورهای هوشی راهبردهای مطالعه دانش آموزان پسر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کاربردی و برنامه ریزی اجتماعی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی آموزش و پرورش
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کودک
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۱۲۲۳
اهداف :   هدف پژوهش حاضر اثربخشی روش آموزش  ذهن آگاهی بر باورهای هوشی و راهبردهای مطالعه در دانش آموزان پسر بود.  روش :پژوهش حاضر، توصیفی، از نوع همبستگی بود. در این پژوهش جامعه مورد مطالعه عبارت است از کلیه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر قوچان در سال تحصیلی 97-96 بود. نمونه نیز شامل 30 نفر بود که از جامعه مورد نظر به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایشی(15 نفر) و گروه کنترل(15 نفر)، جایگزین شدند. یافته ها :نتایج نشان داد که روش آموزش  ذهن آگاهی بر راهبردهای مطالعه  و  باورهای هوشی در دانش آموزان پسر اثربخش بوده است نتایج توصیفی نشان داد که میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون  در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در متغیر باورهای هوشی و  راهبردهای مطالعه و سطوح آن تفاوت به نفع گروه آزمایش وجود دارد که ناشی از اثر بخش بودن آموزش ذهن آگاهی می باشد. همچنین نتایج آزمون های اثرات بین آزمودنی ها که با استفاد از روش تحلیل کواریانس انجام شد نشان داد که نمره باورهای هوشی و راهبردهای مطالعه در گروه آزمایش بالاتر از گروه کنترل بود   بحث و نتیجه گیری: شایسته است معلمان و مربیان با فراهم آوردن شرایط مناسب برای رشد راهبردهای مطالعه و افزایش باور های هوشی غیر ذاتی،با روش آموزش  ذهن آگاهی ،فرصت  بیشتر و بهتری برای یادگیری بدهند.
۱۲.

The effectiveness of mindfulness training method on male students’ self-efficacy and intelligence beliefs(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Mindfulness method Self-Efficacy Intelligence beliefs Male students

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۵۲
Purpose: The present study aimed to discuss the effectiveness of mindfulness training method on male students’ self-efficacy and intelligence beliefs. Methodology: The present study method of data collection was descriptive and correlational method. The statestical population consists of all male students in secondary schools of Qouchan city in academic year of 96-97. The studied sample includes 30 members , who were selected from the intended population employing multicluster sampling method and were randomly substituted in a experimental group (15 members) and control group (15 members). Findings: The results indicated that mindfulness training influenced male students’ self-efficacy and intelligence beliefs. Descriptive results indicated that the average scores of pretest and posttest for variables of self-efficacy and intelligence beliefs was not different. Also the results of effect tests among subjects which were conducted by covariance method, indicated that scores of intelligence beliefs and self-efficacy in test group was higher than control group. Discussion: It deserves that teachers and educators provide more and better opportunities for learning, by preparing appropriate conditions for self-efficacy growth and extrinsic intelligence beliefs increase, by mindfulness training method.
۱۳.

نقش باورهای غیر منطقی و مهارت تنظیم هیجانی در پیش بینی کیفیت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی زناشویی باورهای غیرمنطقی مهارت تنظیم هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۳۵۴
یکی از عوامل ثبات زندگی زناشویی، کیفیت زندگی زناشویی است که به عنوان موفقیت عملکرد زوجین در ازدواج شان شناخته شده است. کیفیت، فرآیندی پویا و تعاملی بین زوجین است که با ارزیابی هر یک از آن ها از کیفیت رابطه شان مشخص می شود و شامل عوامل فردی و بین فردی می باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش متغیرهای باورهای غیرمنطقی و مهارت تنظیم هیجانی در پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی صورت گرفته است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است . جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه معلمان زن متأهل شهر سبزوار (1305 نفر) است که در سال 94- 93 مشغول به تدریس بوده اند. نمونه شامل 303 نفر از این معلمان زن بودند که با روش نمونه گیری خوشه ایی تک مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارها عبارت بودند از: ترجمه فارسی از مقیاس اصلاح شده سازگاری زوجین ( RDAS )، پرسشنامه مهارت تنظیم هیجانی ( ERSQ )، مقیاس 4 عاملی فارسی باورهای غیرمنطقی اهواز ( 4IBT-A ) نیز توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و روش های استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که باورهای غیرمنطقی و مهارت تنظیم هیجانی پیش بینی کننده معناداری برای کیفیت زندگی زناشویی بودند و باورهای غیر منطقی با ضریب بتای 36/0- بیشترین سهم را در پیش بینی کیفیت زندگی زناشویی داشت. نتیجه گیری: باورهای غیرمنطقی به صورت منفی و مهارت تنظیم هیجانی به صورت مثبت کیفیت زندگی زناشویی را پیش بینی می کنند.
۱۴.

پیش بینی بی ثباتی ازدواج براساس مهارتهای تنظیم هیجانی و سبک های هویتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک های هویتی بی ثباتی ازدواج مهارت تنظیم هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۷۱۰
هدف: بررسی پیش بینی بی ثباتی ازدواج بر اساس سبک های هویتی و مهارت تنظیم هیجانی در زنان متأهل شهر قوچان. روش: در پژوهش حاضر، ۳۳۱ معلم زن که با روش نمونه گیری خوشهای تک مرحلهای انتخاب شده بودند، به پرسشنامه سبکهای هویت (ISI-۶G)، پرسشنامه مهارت تنظیم هیجانی (ERSQ) و شاخص بی ثباتی ازدواج (MII) پاسخ دادند. داده های به دست آمده با استفاده از آماره های توصیفی، ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. یافته ها: نتایح تحلیل داده ها نشان داد که سبک هویتی اطلاعاتی (۴۰/۰- =(r، سبک هویتی هنجاری (۳۰/۰- =(r و مهارت تنظیم هیجانی (۳۵/۰- =(r با بی ثباتی ازدواج رابطه معنادار منفی و سبک هویتی سردرگم/ اجتنابی (۳۳/۰ =(r با بی ثباتی ازدواج رابطه معنادار مثبت دارند. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای هویت اطلاعاتی، سردرگم/ اجتنابی، هنجاری و مهارت تنظیم هیجانی، می توانند واریانس بی ثباتی ازدواج را به صورت معناداری پیش بینی کنند. به گونه ای که سبک های هویتی سهم بیشتری در پیش بینی متغیر ملاک دارند. لذا می توان نتیجه گرفت هرچه زنان متأهل معلم، درک منسجمی از خود داشته باشند و توانایی آن ها در تنظیم هیجاناتشان بالا باشد، زندگی مشترک آن ها از ثبات بیشتری برخوردار است.
۱۵.

اثربخشی غنی سازی ارتباط بر کاهش دلزدگی زناشویی والدین کودکان آسیب دیده بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: غنی سازی ارتباط دلزدگی زناشویی آسیب دیده بینایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم تربیتی آموزش کودکان استثنایی کودکان نابینا و ناشنوا
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مشاوره مشاوره بعد از ازدواج
تعداد بازدید : ۱۱۹۵ تعداد دانلود : ۶۷۳
ﻣﻘﺪﻣﻪ: ﻫﺪﻑ ﺍیﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ، ﺗﻌییﻦ تاثیر غنی سازی ارتباط ﺑﺮ کاهش دلزدگی ﺯﻧﺎﺷﻮیی والدین کودکان آسیب دیده بینایی ﺑﻮﺩ. ﺭﻭﺵ: روش ﭘﮋﻭﻫﺶ آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ کﻨﺘﺮﻝ بود. 12 ﺯﻭﺝ ﺍﺯ والدین کودکان آسیب دیده بینایی که فرزندشان در سال تحصیلی 94 – 1393 مشغول به تحصیل بودند ﺩﺭ 2 ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ (6 زوج) ﻭ ﮔﻮﺍﻩ (6 زوج) به طور ﺗﺼﺎﺩﻓی ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻣﺘﻐیﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ غنی سازی ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ 8 ﺟﻠﺴﻪ ﺭﻭی ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ؛ ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﻮﺍﻩ ﻫیﭻ مداخله ای ﺻﻮﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺖ. ﺍﺑﺰﺍﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﭘﺮﺳﺶﻧﺎﻣﻪ دلزدگی پاینز (CBM) ﺑﻮﺩ. ﺑﺮﺍی ﺗﺤﻠیﻞ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ ﺍﺯ آزمون ﺗﺤﻠیﻞ ﮐﻮﻭﺍﺭیﺎﻧﺲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ. یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ آﻣﻮزش غنی سازی ارتباط به طور ﻣﻌﻨ ﺎداری ﺑ ﺮ دﻟﺰدﮔ ﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ و مولفه های آن در والدین ﮐﻮدﮐﺎن آسیب دیده بینایی ﻣوﺛﺮ ﺑﻮده و والدین در ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻌﻨﺎداری را در دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ. نتیجه گیری: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ یافته های اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، می توان روش مداخله ای غنی سازی ارتباط را به عنوان ﯾﮏ روش موثر در ﮐﺎﻫﺶ دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ والدین دارای کودک آسیب دیده بینایی و اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ ﺧ ﺎﻧﻮاده به عنوان ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد داد.
۱۶.

اثر بخشی الگوی گروهی تفصیل دورنماهای مثبت بر کاهش تعارض کار خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض کار خانواده تفصیل دورنماهای مثبت زوجهای هر دو شاغل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی خانواده
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی کار و شغل
تعداد بازدید : ۸۲۸ تعداد دانلود : ۵۶۴
هدف اصلی پژوهش بررسی اثربخشی الگوی گروهی تفصیل دورنماهای مثبت (EPOS) بر کاهش تعارض کار خانواده در زوجهای هر دو شاغل فرهنگی است. تعارض کار خانواده نوع ویژه ای از تعارض بین نقشهاست که فرد را با تقاضاهای همزمان و ناسازگار ناشی از مسئولیتهای کاری و خانوادگی درگیر می سازد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و با گروه کنترل است؛ بدین منظور 20 نفر (ده زوج) از زوجهای شاغل فرهنگی داوطلب که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده بودند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (پنج زوج) و کنترل (پنج زوج) جایگزین شدند. آزمودنیهای گروه آزمایش در نه جلسه 90 دقیقه ای الگوی گروهی مبتنی بر تفصیل دورنماهای مثبت آموزش داده شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه تعارض کار خانواده کارلسون و همکاران استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی، و آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که روش تفصیل دورنماهای مثبت به طور معناداری و در سطح آلفای 01/0 موجب کاهش تعارض کار خانواده شده است. در جمعبندی می توان گفت روش تفصیل دورنماهای مثبت از طریق تصریح اهداف و تعیین اهداف مشترک در حیطه های شغلی و خانوادگی در کاهش تعارض کار خانواده مؤثر بوده است.
۱۷.

ویژگی های روان سنجی مقیاس خودکارامدی مالتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: ویژگی های روان سنجی مالتیپل اسکلروزیس مقیاس خود کارامدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۶۲ تعداد دانلود : ۸۱۹
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس (Multiple Sclerosis Self-Efficacy Scale- MSSS) در نمونه بیماران ایرانی بود. مواد و روش ها: طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی (همبستگی) بود و جامعه آماری آن را بیماران مبتلا به ام اسدر دو استان خراسان شمالی و همدان تشکیل می داد. تعداد 120 نفر از این بیماران که در فاصله دو ماه به انجمن های ام اس خراسان شمالی و همدان مراجعه کرده بودند به عنوان گروه نمونه مورد بررسی قرار گرفته و مقیاس خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس (MSSS یا Multiple Sclerosis Self Scale) و مقیاس 21 سؤالی افسردگی، اضطراب و استرس (Depression, Anxiety, Stress -DASS-21) را تکمیل کردند. تحلیل داده هابا تحلیل عاملی اکتشافی، محاسبه آلفای کرونباخ، ضریب تصنیف گاتمن و همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار SPSS 17 صورت گرفت. یافته ها: تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش پروماکس (Promax) ضمن تبیین 11/71 درصد واریانس، 3 عامل از چهار عامل نسخه اصلی را مورد حمایت قرار داد. وجود همبستگی منفی میان ابعاد خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس با زیر مقیاس های افسردگی و اضطراب در مقیاس DASS نیزنشان دهنده روایی واگرای مقیاس بود. سرانجام نتایج Cronbach’s Alpha با دامنه 78/0 تا 90/0 برای ابعاد خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس و ضریب 86/0 برای کل مقیاس نشان از اعتبار مناسب مقیاس داشت. نتیجه گیری: مقیاس خود کارامدی مالتیپل اسکلروزیس (MSSS) در نمونه بیماران ایرانی اعتبار و روایی مناسبی داشت.
۱۸.

اثر بخشی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه بر افزایش صمیمت زناشویی زوج ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صمیمیت زناشویی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه (PREP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷۰ تعداد دانلود : ۸۷۷
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی مداخله ی آموزشی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه (PREP) در افزایش صمیمیت زناشویی است. روش: روش پژوهش در مطالعه حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است به این منظور از بین زوج های مراجعه کننده به مراکز مشاوره دولتی و خصوصی شهر بجنورد 24 زوج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار داده شدند. سپس از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد. آنگاه اعضای گروه آزمایش، مداخله آموزشی برنامه پیشگیری و بهبود را در 11 جلسه (5/1 ساعته) دریافت کردند و اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرده و تنها در لیست انتظار قرار گرفتند. پس از اتمام مداخله ها از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. ابزار پژوهشی بکار رفته در این پژوهش پرسشنامه صمیمیت زناشویی اولیاء (1385) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (استفاده از جداول و ترسیم نمودارها و میانگین و انحراف استاندارد برای متغیرهای پژوهش) و روش های آمار استنباطی شامل آزمون کلموگروف – اسمیرنوف، آزمون t مستقل، آزمون لوین و آزمون آماری کواریانس انجام شد. نتایج: نتایج بررسی تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله ی آموزشی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه در افزایش صمیمیت زناشویی و خرده مولفه های آن اثر بخش است (05/0p<). بحث و نتیجه گیری: افزایش بینش و آگاهی روان شناختی و کسب مهارت های لازم برای با طراوت نگه داشتن زندگی از جمله مهمترین عوامل تاثیرگذار در افزایش صمیمیت زناشویی است و مداخله ی آموزشی برنامه پیشگیری و بهبود رابطه می تواند به عنوان مداخله ی آسان و مقرون به صرفه و با هدف افزایش صمیمیت در زندگی زناشویی در اختیار دست اندرکاران حوزه خانواده قرار بگیرد.
۲۰.

اثربخشی روش تفصیل دورنماهای مثبت (EPOS) مبتنی بر کاهش تعارض اهداف بر رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایت از زندگی تعارض رضایتمندی ماتریس اهداف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۸۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی روش تفصیل دورنماهای مثبت (EPOS) بر کاهش تعارض بین اهداف و افزایش رضایت از زندگی بر روی دانشجویان انجام شده است. در یک پژوهش نیمه آزمایشی 44 نفر از دانشجویان داوطلب به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (21 نفر) و کنترل (23 نفر) گمارش شدند. آزمودنی های گروه آزمایش تحت هفت جلسه 90 دقیقه ای مداخله گروهی با روش تفصیل دورنماهای مثبت قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله خاصی را دریافت نکردند. همه شرکت کنندگان در پژوهش یک هفته قبل از انجام مداخله (پیش آزمون)، پایان مداخله (پس آزمون) و همچنین یک و نیم ماه بعد از پایان مداخله (پیگیری)، پرسشنامه رضایت از زندگی و ماتریس اهداف را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، آزمون t برای مقایسه گروه های مستقل و آزمون تحلیل کواریانس استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که روش تفصیل دورنماهای مثبت به طور معناداری و در سطح 001/0P< موجب کاهش تعارض بین اهداف و همچنین افزایش رضایت از زندگی در آزمودنی های گروه آزمایش شده است در حالی که چنین تغییری در آزمودنی های گروه کنترل مشاهده نشد. به عنوان نتیجه گیری می توان گفت روش تفصیل دورنماهای مثبت در کاهش تعارض بین اهداف و افزایش رضایت از زندگی موثر است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان