عاطفه صداقتی

عاطفه صداقتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۹ مورد از کل ۱۹ مورد.
۱.

طیف سنجی سرزندگی در بافت ها و محلات شهری با تلفیق رویکردهای توسعه ی پایدار، رشد هوشمند و نوشهرگرایی و کاربرد مدل الکتر (نمونه ی موردی: محلات شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سرزندگی مرودشت طیف سنجی محلات شهری بافت های شهری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
تعداد بازدید : ۱۲۲۴ تعداد دانلود : ۱۳۹۳
بروز اندیشه های نوین در مباحث شهرسازی و ورود آنها به عرصه های مدیریت شهری موجب گردیده تا شهرها، تجارب متفاوتی را کسب کنند. افول حیات و سرزندگی در محلات شهری را می توان به عنوان یکی از نتایج پیروی از دیدگاه مدرنیسم دانست که همواره طرفدار کمّی گرایی بوده است و به مباحث کیفی بی توجهی نموده است. پژوهش حاضر با هدف طیف سنجی و سنجش ابعاد سرزندگی در بافت ها و محلات شهر مرودشت انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی- پیمایشی و مبتنی برمنابع اسنادی و پرسشنامه های محقق ساخته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدل الکتر (electre) استفاده شده است. مراحل تحقیق شامل سنجش (از طریق 44 سنجه در قالب 6 بُعد اصلی)، ارزیابی و انتخاب محله ی برتر (منتخب از پنج بافت مختلف شهر) می باشد. طبق یافته های تحقیق، بافت شماره 4 و محلات آن عنوان سرزنده ترین و بافت شماره 3 و محلاتش کمترین میزان سرزندگی از نظر ساکنان را داشته اند. در ادامه با توجه به نحوه ی پراکنش عوامل مؤثر در سرزندگی از قبیل نوع توزیع کاربری های جاذب، محل قرارگیری فضاهای عمومی، موقعیت مراکز محله، کاربری زمین شهر و غیره . طیف سنجی سرزندگی در بافت های شهر مرودشت و محلات آن صورت می گیرد. نتیجه طیف سنجی به صورت نقشه های سرزندگی در محورهای اصلی، سرزندگی در مراکز اصلی، سرزندگی در نقاط گره گاهی، سرزندگی در لبه های بیرونی و محورهای پیرامونی بررسی شده است. در نتیجه آزمون طیف سنجی سرزندگی، بافت شماره 4 و محلات درون آن به سبب سرزندگی بیشتر، تمام گزینه های طیف سنجی را دربر می گیرند. در مقابل بافت شماره 3 و محلاتش با کمترین میزان سرزندگی هیچ یک از گزینه های طیف سنجی را شامل نمی شود.
۲.

به کارگیری روش هدانیک در ارزش گذاری واحدهای مسکونی مورد شناسی: محله باغ صبا در منطقه 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مسکن روش ارزش گذاری هدانیک قیمت واحد مسکونی محله باغ صبا منطقه 7 شهر تهران

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری مسکن شهری
تعداد بازدید : ۱۱۳۲ تعداد دانلود : ۴۴۸
در عصر حاضر، همگام با افزایش سطح آگاهی جامعه، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری در جهت تحقق منافع عمومی، تلاش می کنند تا برنامه هایی تولید و سرمایه گذاری کنند که نظر و سلیقه افراد جامعه را نیز پوشش دهد. در این بین، آنچه به طور خاص در زمینه مسکن و برنامه ریزی آن قابل تأمل است، نحوه پیوند تمایلات مصرف کننده و عرضه کننده در بازار و برنامه ریزی مسکن و فرایند ارزیابی آن است. از آنجا که ویژگی های مسکن اغلب ماهیت غیر بازاری دارند، ضرورت کاربرد روش دیگری به غیر از روش های رایج تحلیل عرضه و تقاضای آن ویژگی ها، هویدا می شود. مطالعات حاضر، با تأکید بر روش ارزش گذاری هدانیک که در چند دهه اخیر استفاده از آن در مقوله های مرتبط با مسکن رایج شده است، سعی در بررسی عوامل مؤثر در ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی و در نهایت، تدوین مدل هدانیک ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی در محله دارد. بدین منظور، قیمت فروش 80 واحد مسکونی آپارتمانی در بازه سال های (1390-1389)، به طور تصادفی در محله باغ صبا منطقه 7 تهران انتخاب و ویژگی های تبیین کننده ارزش واحد مسکونی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، در محیط نرم افزار spss و با استفاده از تحلیل رگرسیونی در دو فرم خطی و نیمه لگاریتمی، تحلیل ها صورت پذیرفته است. طبق یافته ها، فرم رگرسیونی نیمه لگاریتمی بهتر می تواند در تحلیل ها مفید واقع شود. همچنین، ویژگی های ساختاری و فیزیکی بنا، سهم بیشتری در تبیین ارزش واحد مسکونی آپارتمانی ایفا می کنند و در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرهای زیربنای واحد مسکونی، وجود آسانسور، وجود پارکینگ و قدمت بنا معنادار بوده، هرچند اثر متغیر قدمت بنا بر ارزش بنا منفی است. همچنین در سطح اطمینان 90 درصد، متغیر فاصله از کاربری اداری نیز معنادار (با اثر منفی) است.
۳.

ارائه سناریوهای استعاره «خانه» در سبک نوین زندگی شهری مبتنی بر روشCLA(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه سبک نوین زندگی شهری CLA سناریو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۲ تعداد دانلود : ۵۳۶
«خانه» به عنوان یکی از مؤلفه های اصلی سبک زندگی شهری از دیرباز توسط پژوهشگران مختلف لحاظ شده است، اما استعاره «خانه» و تغییرات آن در انطباق با سبک نوین زندگی شهری، مسئله ای است که با وجود اهمیت، پژوهش چندانی در مورد آن، انجام نشده است. ما ایرانیان هنوز در کنار سبک نوین زندگی شهری، عناصر و دل بستگی هایی به سبک سنتی زندگی داشته و به بسیاری از ارزش های سنتی خود پایبندیم. هرچند بدیهی است که تقلید از گذشته به اندازه ریشه کن کردن آن بیهوده خواهد بود. به نظر می رسد باید به منظور حفظ و ماندگاری انگاره های مسکن (خانه) ایرانی، قبل از ورود به آینده، سناریوهای محتمل بر مبنای استعاره های مختلف از خانه را شناسایی کرده و نگاشت مناسبی از ادبیات موضوع در کنار شالوده شکنی و جستجوی ژرف تر مسئله انجام داد. پژوهش حاضر با رویکرد آینده نگرانه با روش تحلیل لایه ای علت ها (CLA) در چهار لایه تحلیل شامل لیتانی، علل کلان اجتماعی، گفتمان/ جهان بینی و اسطوره/ استعاره، سعی دارد تا ضمن شناسایی آینده های بدیل بر مبنای استعاره ها و به تبع آن گفتمان های بدیل از «خانه»، سناریونگاری نموده و سناریوهای یکپارچه و متحول بر مبنای استعاره «خانه» در آینده شهرها ارائه دهد. تحلیل لایه ای علت ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته به منظور شناسایی مضامین اصلی سطوح تحلیل در سطح نخبگان و متخصصان مرتبط با موضوع، به کار گرفته شد. طبق یافته ها، چهار سناریو در ارتباط با مفهوم خانه و خلق آینده بدیل ارائه شد که شامل خانه هوشمند، خانه به عنوان یک ابر دیجیتال، خانه انسانی و خانه متحرک است.
۴.

واکاوی نقش سرمایه اجتماعی در بازآفرینی شهری در حاشیه شهرها و روستاهای الحاقی به شهرها با تأکید بر پارامترهای اعتماد و مشارکت مردمی

کلید واژه ها: بازآفرینی شهری سرمایه اجتماعی مشارکت اعتماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۰ تعداد دانلود : ۳۸۲
بازآفرینی شهری ضمن توجه به کالبد، به ساختار درونی و اجتماعی دمیده شده در شهرها اهمیت داده و منجر به ایجاد هماهنگی با مبانی زندگی اجتماعی مردم در مناطق و بافت های نیازمند توجه می شود. از طرفی، تقویت بنیان های سرمایه ای ازجمله سرمایه ی اجتماعی در مسیر توسعه شهرها حائز اهمیت ویژه ای است. در همین راستا، محدوده های شهری عمدتاً در حاشیه شهرها، با پیشینه ی روستایی که حاصل الحاق روستاها به شهر هستند، با توجه به ساختار فرهنگی، اجتماعی و کالبدی خاص خود، نیازمند این هستند که علاوه بر تطبیق تدریجی ساختار متمایز خود با شهر، درزمینه ی بازآفرینی شهری نیز موردتوجه قرار گیرند. در این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و از نوع کاربردی هست، سرمایه ی اجتماعی با محوریت پارامترهای اعتماد و مشارکت، مبنای مطالعات قرارگرفته اند و سعی شده است تا ضمن شناسایی سازوکار بازآفرینی شهری در بافت های شهری، ارتباط بحث سرمایه اجتماعی، «مشارکت» و «اعتماد» و نهایتاً تبیین جایگاه سرمایه اجتماعی و معیارهای مشارکت و اعتماد مردمی در بازآفرینی شهری، صورت پذیرد. طبق یافته ها، حاشیه شهرها و به طور خاص روستاهای الحاقی به شهر، به عنوان یکی از مهم ترین منابع نهفته سرمایه ی اجتماعی در ساختار شهرها مطرح هستند و با توجه به پیوندهای اجتماعی روستایی، پتانسیل های نهفته بسیاری دارا هستند. نیاز به تقویت روابط و پیوندهای اجتماعی در راستای پیشبرد مسیر توسعه شهری، لزوم توجه به مفهوم سرمایه اجتماعی را پررنگ تر نموده و دراین بین، مناطق حاشیه ای و روستاهای الحاقی به شهرها به واسطه وجود حلقه های اجتماعی قوی تر و سنتی تر، در صورت به وجود آمدن یک اعتماد فراگیر و مستحکم می توانند با مشارکتی مؤثر و کارا، تحقق اهداف بازآفرینی شهری را تسهیل و تسریع سازند.
۵.

برنامه ریزی توسعه گردشگری پایدار: شناسایی عناصر پایه و ارزیابی وضعیت مطالعه موردی: شهرستان بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گردشگری پایدار معیارها و شاخص ها عناصر تحلیل سلسله مراتبی شهرستان بجنورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۰۱
صنعت گردشگری با ابعاد اقتصادی، فرهنگی اجتماعی و زیست محیطی زندگی بشر به شکل پیچیده ای در ارتباط بوده و به تدریج به ابزار شناخت و آگاهی از زندگی مردمان، شناخت جهان پیرامون و غنای بینش و نگرش آدمیان به مفاهیم زندگی تبدیل شده است. شهر بجنورد شرایط ویژه ای برای بهره مندی از مزایای گردشگری دارد؛ اما تاکنون از این فرصت ها درزمینه توسعه گردشگری پایدار به نحو شایسته و مطلوبی بهره نبرده است؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین معیارها و شاخص های گردشگری پایدار و در ادامه اولویت بندی عناصر گردشگری شهرستان بجنورد است تا اقدامات مؤثر درزمینه برنامه ریزی توسعه گردشگری پایدار شناسایی و تبیین شود. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. نرم افزارهای استفاده شده در این پژوهش، Spss و Expert Choice است که نتایج به دست آمده از آنها درباره اقدامات واجد اولویت، معیارهای «ایجاد و پررنگ کردن عامل جذابیت در عناصر گردشگری شهرستان»، «عوامل اقتصادی محرک گردشگری» و «برنامه ریزی و سرمایه گذاری درزمینه زیرساخت های لازم برای گردشگری» را به ترتیب با وزن نسبی 0.36، 0.27 و 0.171 مشخص کرد. همچنین ارزیابی عناصر گردشگری شهرستان بجنورد نشان می دهد در دسته عناصر طبیعی، پارک بابا امان و روستای اسفیدان با امتیازات 0.104 و 0.072 و در دسته عناصر فرهنگی، مجموعه فرهنگی تفریحی بش قارداش، عمارت و آیینه خانه مفخم، کاروانسرای سبزه میدان، حسینیه جاجرمی و موسیقی محلی به ترتیب با امتیازات 0.064، 0.060، 0.058، 0.053 و 0.046 به مثابه عناصر پایه در گردشگری شهرستان بجنورد مطرح اند که می توانند زمینه ساز تحقق گردشگری پایدار در بستر مدنظر باشند. درنهایت با برنامه ریزی و هدایت سرمایه ها و برنامه های عمرانی، امکان بهره برداری از این عناصر به منزله فرصتی برای تحقق توسعه و رونق گردشگری پایدار شهرستان بجنورد فراهم می شود.
۶.

خوانش هویت شهری با تأکید بر ارزش های فرهنگی نهفته در خاطرات-جمعی شهروندان (مطالعه موردی: شهر بجنورد)

کلید واژه ها: ارزش فرهنگی هویت خاطراتجمعی شهروندان بجنورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۵۶۲
خاطراتجمعی بخشی از ارزشهای فرهنگی شهرهاست که علاوه بر نقشی که در هویتبخشی به آنها ایفا مینماید، موجبات لمس تجربه تکرارنشدنی از نسلی به نسل دیگر را فراهم میسازد. تحولات پرشتاب شهر بجنورد پس از مرکز استان شدن تأثیرات فراوان و گاه مخربی را بر شهر داشتهاست. مسأله بدهویتی شهرهای ما مسأله جدیدی نیست لیکن چگونگی برخورد با آن، با وجود سابقه مسأله، هنوز مششخص نیست. هدف این تحقیق، شکلدهی به هویت ویژه شهر بجنورد بر مبنای ارزشهای فرهنگی درون شهر (خاطراتجمعی و روایتها) است. لذا سعی شده است بر اساس تجربیات ساکنین شهر بجنورد، مفهوم خاطرهجمعی شهر بررسی شود. پژوهش با بهرهگیری از پارادایم کیفی و به روش گراندد-تئوری انجام شده است. مشارکتکنندگان 51 نفر شامل 32 زن و 19 مرد و ساکن(بومی) شهر بجنورد بودند. برای جمع آوری دادهها از مصاحبههای نیمه ساختارمند استفادهشد. طبق یافتهها، که حاصل بررسی دادهها در 6 مقوله هستهای، 41-مقوله، 55مفهوم اصلی و 156نشانه (کد) در محیط نرمافزار مکس کیودا است، «نشانداری مکان (مکان با ویژگی خاص)» (73 ارجاع) و «هنرهای بومی و مراسمات محلی» (35 ارجاع) بعنوان دو مقوله هستهای با بیشترین فراوانی نشانههای ارجاعی استنباط شدند. این مفهوم معرف چگونگی خلق خاطراتجمعی در شهر بجنورد است. بر اساس یافتههای مطالعه، توصیه میشود در برنامههای توسعهشهری بجنورد، تقویت نشانهها با بیشترین فراوانی و همچنین سرمایهگذاری بر روی سایر نشانههای معرفی شده، به منظور تولید خاطراتجمعی مشترک شهروندان در دستور کار قرار بگیرد.
۷.

کاربرد مدل هدانیک در شناسایی مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر ترجیحات ساکنان (مورد شناسی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدل هدانیک مفهوم «ارزش» مسکن برنامه ریزی مسکن شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۷ تعداد دانلود : ۲۶۸
مدل هدانیک که در زمره روش های سنجش ارزش مسکن، از دیرباز مورد استفاده پژوهشگران قرار گرفته است، قابلیت شناسایی ترجیحات آشکارشده افراد و بدین واسطه، مفهوم «ارزش» در روند موجود توسعه مسکن شهری را دارد. از این منظر می توان مدعی شد که در صورت شمول طیف گسترده ای از داده های ارزش دهنده مسکن شهری، براساس آن می توان مفهومی از «ارزش» در مسکن شهری ارائه کرد که در این نوشتار به صورت هدف اصلی مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و اجرای روش هدانیک (رگرسیون چندمتغیره با شکل های خطی ساده و شبه لگاریتمی)، مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز بر مبنای ترجیحات ساکنان، ارائه شود. نمونه موردی مطالعات، سه نوع توسعه مسکن شهر تبریز شامل کاملاً برنامه ریزی شده (شهرک رشدیه)، هدایت شده برطبق طرح فرادست (کوی اشکان) و الگوی برنامه ریزی شده آپارتمانی (مجتمع مسکونی، شهرک شهید چمران) را در بر می گیرد. نمونه ها با تأکید بر واحدهای مورد دادوستد قرارگرفته در بازه سال های 1397 و 1398، از روش نمونه گیری هدفمند شناسایی و انتخاب شده اند. مجموعاً 105 پرسشنامه، در سطح نمونه های موردی، برداشت و تجزیه وتحلیل شده اند. روایی محتوایی از نظر کمیت و کیفیت سؤالات و پایایی با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.779، تأیید و اثبات شده است. مطابق با نتایج روش هدانیک، مسکن دارای ویژگی های ارزش بخش متعدد وگسترده ای است و براساس آن، مفهوم ارزش نیز ماهیت ثابتی ندارد. بااین حال ساختار شناسایی شده ارزش یکسان است؛ ازاین رو بخشی از محتوای ارزش متغیر بوده و بسته به ضرورت های مکانی، زمانی، اقتصادی، اجتماعی و... تغییر می کند. دستاورد پژوهش این است که مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، از منظر ترجیحات آشکارشده افراد، محتوای مشترکی ندارد؛ بنابراین نمی توان نسخه واحدی برای شهر ارائه داد. بااین حال، شاخص های ارزش دهنده مسکن غالباً دو بُعد ساختاری- فیزیکی و محیطی را پوشش می دهند و غلبه مؤلفه های اقتصادی بر سایر مؤلفه های ارزش دهنده مسکن، مشهود است. بیشترین قدرت تبیین کنندگی مربوط به شاخص های محله مسکونی (با ضریب 0.873) و گونه ساختمانی (با ضریب 0.141) بوده است که شکاف قیمتی فاحش بین محلات مسکونی و گونه های ساختمانی شهر تبریز را به خوبی نمایان می سازد. نهایتاً اینکه برای نیل به سوی برنامه ریزی مسکن ارزش مدار و توسعه بومی مسکن، شناسایی مفهوم ارزش فعلی مسکن و مفهوم ارزش مطلوب و واکاوی شکاف بین آن، ضروری خواهد بود.
۸.

بازتعریف مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن از منظر اندیشه ی اسلامی (مورد مطالعاتی: شهرتبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مسکن ارزش هدانیک رئالیسم اسلامی شهر تبریز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۲۵۶
«ارزش»ها بالواقع باورها و عقاید ریشه داری تلقی می شوند که جامعه مبتنی بر آن، درباره آنچه خوبی، بدی، برتری و یا کمال دانسته می شود، رفتار می کند. درعین حال، مفهوم «ارزش» از جمله مفاهیم اعتباری و برساختی به شمار می آید که هر جامعه مطابق با اندیشه حاکم بر آن، متصوّر می شود، بنابراین زمانی محتوای «ارزش» ضامن هدایت جامعه به کمال انسانی و مطلوب است که منطبق بر روح حاکم بر آن باشد. در همین راستا نوشتار حاضر، با تعمقی بر مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهری، سعی دارد تا بازتعریفی از مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز، مطابق با فرهنگ و اندیشهاسلامی حاکم بر آن، ارائه کند. این پژوهش مبتنی بر پارادایم رئالیسم اسلامی و براساس دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و به ویژه نظریه اعتباریات ایشان هدایت شده است. در همین راستا با کاربرد راهبرد پژوهش پس کاوی، مدل مفهومی ارزش در مسکن شهر تبریز در قالب سه نمونه مطالعاتی مورد آزمون قرار می گیرد. جهت آزمون نمونه ها، مبانی نظری روش هدانیک، مطمح نظر نوشتار بوده است. یافته ها نشان می دهند که بیشترین قدرت تبیین کنندگی متغیر «ارزش» مسکن شهری تبریز، مربوط به مقوله «ساختاری-فیزیکی» بنا است و بعد از آن، مقوله «محیطی» در ارتباط با دسترسی به کاربری¬ها، حائز اهمیت به نظر می رسد و این در حالی است که در هیچ یک از نمونه های مورد بررسی، مصداق کاملی از مفهوم ارزش، پدیدار نشده است.در نهایت با عنایت به اینکه «ارزش» یک مقوله فرهنگی است، به¬نظر می رسد که برای تحقق مفهوم جامعی از ارزش در برنامه ریزی مسکن شهری، لاجرم باید فرایند بومی ساختن توسعه مسکن منطبق با فرهنگ اسلامی و به تبع آن ارزش های منبعث از آن، مدنظر برنامه ریزان شهری قرار بگیرد.
۹.

مقایسه ساخت کالبدی-فضایی و اجتماعی-اقتصادی مساکن مهر از منظر ساکنان (مورد مطالعه: شهر جدید سهند تبریز و شهر گلبهار مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جدایی گزینی فضایی ساخت کالبدی ساخت اجتماعی مسکن مهر نابرابری اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۸۳
با اجرایی شدن سیاست مسکن مهر در راستای تأمین مسکن اقشار کم درآمد، مشکلات ساختاری-کالبدی و اجتماعی-اقتصادی پدیدار شده است. در این میان، احساس نابرابری اجتماعی و جدایی گزینی فضایی ساکنان (با توجه به وابستگی به کلان شهر هم جوار)، از جمله مسائلی است که با وجود اهمیت داشتن، کمتر مدنظر قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناسایی نحوه ارتباط ساخت کالبدی مجموعه مساکن مهر با ساخت اجتماعی- اقتصادی آن، به کندوکاو در کنش های مرتبط ساکنان پرداخته است. همچنین به روش مقایسه ای در دو نمونه 50 عددی مستقل (مسکن مهر شهر جدید سهند تبریز و شهر گلبهار مشهد) و روش خوشه ای در فازهای مختلف پروژه انجام شده است. داده ها از نظر توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 20 تحلیل شدند. ابتدا برای تعیین نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شد و نتایج آزمون، نرمال بودن داده ها را تأیید کرد؛ از این رو با آزمون t فرضیه اصلی پژوهش آزموده شد. براساس یافته ها، میان ساخت فضایی توسعه مسکن مهر (25 گویه اصلی) و ساخت اجتماعی آن (14 گویه اصلی)، رابطه مستقیم و معناداری (ضریب پیرسون 68/0) وجود دارد. مطالعه نمونه ها با آزمون t نشان می دهد، با وجود تفاوت معنادار داده ها در ابعاد اجتماعی و زیست محیطی (با میانگین بیشتر در نمونه گلبهار) و ابعاد خدماتی و اقتصادی (با میانگین بیشتر در نمونه سهند)، بعد کالبدی از وضعیت نسبتاً مشابهی در نمونه ها برخوردار است. همچنین بین میانگین های محاسباتی آزمون t، مؤلفه های ساخت کالبدی-فضایی و ساخت اجتماعی-اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد. با وجود اینکه امتیاز محاسباتی در هر دو گروه، متوسط به پایین بود، در نمونه گلبهار با اختلاف اندک، امتیاز بیشتری برآورد شد. بر مبنای نتایج، تبعیض محسوس در ارائه خدمات و دسترسی به امکانات شهری در کنار دورافتاده بودن امکانات فضایی، در شکل گیری و تشدید احساس نابرابری اجتماعی و جدایی گزینی فضایی این مجتمع ها، نقش مهمی ایفا کرده است.
۱۰.

مفهوم «فرهنگ متعالیه» در اندیشه ی ملاصدرا و ارتباط آن با شکل گیری شهر مطلوب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ متعالیه ملاصدرا حرکت جوهری حقیقت انسان شهر مطلوب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۸۸
ملاصدرا با مبانی فلسفی خاص خویش از جمله اصالت وجود و حرکت جوهری، حقیقت انسان و نیز حقیقت دنیا را متفاوت از متفکران دیگر می داند و بر اساس آن می توان مفهومی جدید از فرهنگ و شهرنشینی در حکمت متعالیه دید؛ آنچه در این نوشتار بصورت هدف اصلی مطرح بوده است. در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش تحلیلی، طرحی از دیدگاه فلسفی ملاصدرا درباره مفهوم فرهنگ و ارتباط آن با شکل گیری شهر مطلوب، ارائه شود. یافته ها حاکی از آن است که طبق حکمت متعالیه، انسان دارای مراتب وجودی گسترده ای است و بر اساس آن فرهنگ نیز ماهیت ثابتی ندارد. مرتبه-ای از فرهنگ که دارای ثبوت است به فطرت انسان برمیگردد؛ اما بخشی از آن متغیر بوده و بسته به ضرورت های مکانی و زمانی تغییر می کند. دستاورد پژوهش این است که اگر انسان ها از طریق حرکت مرتبه وجودی، با حقیقت مجرد واحدی متحد گردند، میان خود ایشان نیز از نظر معنوی اتحاد رخ داده است و بواسطه این اتحاد، رفتار و آداب واحدی از خود بروز خواهند داد و در نتیجه فرهنگی واحد و متعالیه موجود خواهد شد؛ فرهنگی که کثرت آدمیان و خواست های ایشان را مورد توجه قرار می دهد. نهایتاً اینکه برای تحقق شهر مطلوب، شکل گیری فرهنگ متعالیه ضروری خواهد بود.
۱۱.

مدل سازی و پیش بینی روند گسترش و توسعه ی فیزیکی شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر کاربری زمین شبکه عصبی مصنوعی زنجیره مارکوف مدل سازی بجنورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۳
شهر بجنورد، در پی انتخاب به عنوان مرکز سیاسی-اداری استان خراسان شمالی در سال 1384، با رشد دوچندان جمعیت و تحولات جمعیتی مواجه شد. تمرکز مراکز اداری، نظامی، سیاحتی، فرهنگی و آموزشی در کنار مهاجرت بی رویه روستائیان به شهر، شهر را با نیازهای جدید توسعه شهری مواجه ساخت. گسترش فیزیکی شهر بیش ازپیش، تبدیل زمین های کشاورزی به شهری و ساخت وساز بی رویه، یکی از مسائل اصلی پیش روی شهر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش اتوماتای سلولی توسط شبکه های عصبی مصنوعی پرسپترون و داده های سنجش ازدور، انجام شده است. تصاویر ماهواره ای مربوط به سال های 2011 و 2021 دشت بجنورد، مبنای بررسی قرار گرفت و به منظور به طورکلی الگوهای فضایی-زمانی کاربری زمین، از داده های آرشیو سنجش ازدور، استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، تصاویر مولتی اسپکتورال لندست 7 و لندست 8 در ارتباط با شهر بجنورد (path 161, row 034) دانلود شده است. باهدف افزایش اعتبار نتایج، نقشه های خروجی با نقشه های گوگل ارث، تطبیق داده شد. همچنین در طبقه بندی سال 2011 دقت کلی 86 و ضریب کاپا 81 و در سال 2021، دقت کلی 88 و ضریب کاپا 85 به دست آمد. یافته های اصلی شامل محاسبه و برآورد تغییرات کاربری زمین و سهم هر کاربری در سال های مبنای این تحقیق، مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری زمین برای سال 2031 بر اساس ترسیم نقشه پتانسیل انتقال برای کاربری ها و تشکیل زنجیره مارکوف در کنار هشت عامل تأثیرگذار شیب، ارتفاع، فاصله از گسل، زمین های کشاورزی، راه های اصلی، شبکه برق اصلی، مناطق ساخته شده و قیمت زمین، است. نتایج نوشتار، تأییدکننده افزایش مناطق ساخته شده و کاربری های شهری و کاهش کاربری کشاورزی و مرتع در افق پیش بینی گسترش شهر بجنورد در سال 2031 است. بعلاوه به لحاظ ساختار فضایی، رشد مناطق ساخته شده عمدتاً در سه جبهه بجنورد-اسفراین، بجنورد-مشهد و بجنورد-آشخانه قابل مشاهده است. بدین ترتیب، انتظار می رود با شناسایی روند گسترش و توسعه فیزیکی شهر بجنورد، بتوان در مدیریت و برنامه ریزی این فرآیند، تأثیرگذار واقع شد.
۱۲.

ارزشیابی مسکن شهری برنامه ریزی شده در شهر تبریز از نگاه ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مفهوم ارزش برنامه ریزی مسکن شهر تبریز اندیشه اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۱
مفهوم «ارزش» در برنامه ریزی مسکن شهری ازجمله مفاهیم اعتباری و برساختی است که در صورت هماهنگی با روح حاکم بر جامعه، زمینه ساز تعامل منافع حاصل از الگوی توسعه مسکن شهری با منافع بهره وران آنهاست. پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی مسکن شهری برنامه ریزی شده از نگاه ساکنان، در پی تبیین مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهر تبریز مطابق با فرهنگ و اندیشه اسلامی حاکم بر جامعه با رهیافت واقع گرایی اسلامی مبتنی بر دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی و با تأکید بر نظریه اعتباریات وی و با استفاده از راهبرد پژوهش پس کاوی انجام شده است. از آنجا که بسیاری از ویژگی های تبیین کننده ارزش مسکن شهری در بازار به طور مستقیم دادوستد نمی شوند، به منظور کمی سازی ارزش ها از مبانی اولیه مدل هدانیک بهره گرفته شده است. شاخص های ارزش مسکن شهری و مدل تبیینی در شهر تبریز (در قالب سه نمونه شهرک رشدیه، کوی اشکان و مجتمع چمران) مورد آزمون و تحلیل همبستگی و رگرسیونی (به شیوه خطی و شبه لگاریتمی) قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد مقوله «ساختاری- فیزیکی» بنا در کنار مقوله «محیطی» مربوط به دسترسی به کاربری ها، بیشترین قدرت تبیین کنندگی متغیر ارزش مسکن شهری تبریز را دارند؛ حتی در نمونه های کاملاً برنامه ریزی شده در شهر تبریز (شهرک رشدیه) نیز، همه مقولات مؤثر ارزش بخش مسکن شهری پوشش داده نمی شوند. با عنایت به اینکه بومی بودن الگوی توسعه مسکن در محور ارزش های حاکم بر جامعه تحقق خواهد یافت و ارزش، یک مقوله فرهنگی است، ضرورت دارد شناسایی ارزش ها در هر جامعه روی دهد و برنامه ریزی مسکن شهری براساس آن هدایت شود؛ در این صورت شهرها در بازنمایی فرهنگ اسلامی موفق خواهند شد.
۱۳.

ارزیابی مکان تصفیه خانه فاضلاب شهر بجنورد و انتخاب مکان بهینه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تصفیه خانه فاضلاب مکانیابی تکنیکAHP مدل SAW بجنورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
هدف پژوهش ارزیابی مکان تصفیه خانه فاضلاب شهر بجنورد براساس شاخص ها و حریم های مناسب درمکان یابی تصفیه خانه فاضلاب است. 15 لایه اطلاعاتی مشتمل بر 8 شاخص موثر بر مکان و 7 حریم اصلی، در نرم افزار GIS مورد پردازش قرار گرفت. به منظور شناسایی وزن های مربوط به هر شاخص، پرسشنامه محقق ساخت در بین 25 کارشناس علوم مرتبط توزیع شد. سپس با استفاده از تکنیک تصمیم گیری سلسله مراتبی AHP وزن نهایی هر شاخص محاسبه شد. در گام نهایی با تلفیق وزن ها و لایه های اطلاعاتی در نرم افزار GIS و حذف نواحی دارای محدودیت، مکان تصفیه خانه فاضلاب شهر بجنورد مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق یافته ها، متغیرهای "شیب" و "اختلاف ارتفاع نسبت به شهر" بیشترین تاثیر را در مکان استقرار تصفیه خانه داشته اند. همچنین مکان فعلی تصفیه خانه فاضلاب شهر در پهنه نامناسب قرارگرفت. در خاتمه، سه گزینه پیشنهادی باتوجه به شاخص ها و حرائم تدوین شده، برای احداث تصفیه خانه فاضلاب شهر بجنورد به کمک مدل SAW از مجموعه روش های تصمیم گیری چندشاخصه، مورد بررسی قرار گرفت که آلترناتیو1، با قرارگیری در حوزه سنگشناسی آهک رسی آرژلیتی با میان لایه شیل، حاوی آمونیت، اکینوپد و اربیتولینای فراوان به لحاظ وضعیت اکثر شاخص ها و حریم های مورد بررسی، مناسب تر از سایر گزینه ها شناسائی شد.
۱۴.

سیر تحول کالبدی-معنایی «فخرومدین» در بناهای آرامگاهی به جامانده دوران اسلامی (مطالعه تطبیقی دوره های ایلخانی، تیموری و صفوی)

کلید واژه ها: فخرومدین آرامگاه ایلخانی تیموری صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۱ تعداد دانلود : ۱۵۳
فخرومدین به شبکه های درون حصار و اماکن مذهبی گفته می شود که به صورت مشبک هایی تکرار شوند. این گونه دیوارها را با قطعات گل پخته به اشکال هندسی و غیر هندسی ساخته اند و چون در فواصل آن ها حفره هایی پدید آمده، کوشیده اند که فرم آن ها نیز زیبا باشد. در دوران اسلامی ایران، بناهای آرامگاهی و مقابر پس از مساجد، در شمار مهم ترین آثار معماری و شهرسازی، جای می گیرند. ساخت این بناها از سده چهارم هجری قمری، آغاز و با فراز و فرودهایی تا عهد صفویه، ادامه می یابد. به گواهی آثار بازمانده، دوره ایلخانان در ایران را می توان دوران اوج رواج و رونق ساخت «فخرومدین» در بناهای آرامگاهی دانست. در این نوشتار، تعدادی از بناهای آرامگاهی به جامانده از دوره ایلخانی، تیموری و صفوی موردبررسی تطبیقی قرار گرفته است. جستار این پرسش اصلی را که فخرومدین چه سیر تحولی را در دوران اسلامی با تأکید بر سه دوره مذکور، طی نموده است و کاربرد آن، در تطبیق با هم چگونه قابل تشریح و ردگیری است؟ دنبال می نماید. این پژوهش، ترکیبی از دو نوع روش پژوهش کیفی و کمّی و به روش توصیفی- تحلیلی بر پایه استدلال منطقی، انجام شده است. جمع آوری داده ها، ازطریق مطالعه کتابخانه ای و اسناد معتبر تاریخی و بررسی تصاویر و مراکز اسناد صورت گرفته است. در این راستا ابتدا پیشینه تاریخی و مبانی نظری مبحث مورد بررسی قرار گرفته است. سپس تمامی گونه های فخرومدین در مقابر سه دوره ایلخانی، تیموری و صفوی (درمجموع 25 نمونه موردی) با توجه به الگو های هندسی، محل قرارگیری و مصالح به کار برده شده در ساخت آن ها تحلیل شده است. نتیجه مطالعه تطبیقی نشان می دهد که «فخرومدین» در قالب هفت شاخصه کالبدی-معنایی تدوین شده است. این شاخصه ها شامل: معنویت، شفافیت، آسایش محیطی، امنیت، تعامل بصری، محرمیت و زیبایی هستند و مشخص شد که در دوره ایلخانی، شاخصه های «معنویت» و «تعامل بصری»، در دوره تیموری، شاخصه های «آسایش محیطی» و «تعامل بصری» و در دوره صفوی، شاخصه های «معنویت» و «آسایش محیطی» مورد تأکید بوده است.
۱۵.

بازتاب سبک نوین زندگی شهری بر ترجیحات افراد و مولفه های توسعه مسکن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مسکن اسلامی سبک نوین زندگی ارزش ترجیحات برنامه ریزی مسکن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۸
یکی از عمده تأثیراتی که سیاست گذاران و برنامه ریزان شهری با آن مواجه هستند، بازتاب سبک نوین زندگی شهری بر ترجیحات افراد و مولفه های توسعه مسکن می باشد. درعین حال، با توجه به ویژگی های یک جامعه ی اسلامی و ضرورت چاره اندیشی برای عینیت بخشی به باورها و اعتقادات در سیمای کالبدی شهرها، به نظر می رسد که ارتباطی تنگاتنگ و تاثیراتی اجتناب ناپذیر، ناشی از تغییرات سبک زندگی بر الگوی توسعه مسکن به ویژه «مسکن اسلامی»، حادث شود؛ آنچه بعنوان دغدغه محوری در این نوشتار مطمح نظر قرار گرفته است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تغییرات سبک زندگی بر مولفه های توسعه مسکن اسلامی با روش توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و برپایه ی نمونه گیری به صورت تصادفی، میان 106 نفر و از طریق تکمیل پرسشنامه، انجام شده است. پرسشنامه ی خوداتکا، دارای 20 گویه ی اصلی بوده و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برابر 0.796 اثبات شده است. طبق یافته ها، از مجموع هشت مولفه ی تدوینی سبک نوین زندگی شهری، موثر در توسعه مسکن اسلامی شامل: استقلال گرایی افراد، سوداگری، دگرگونی رفتاری و فرهنگی، شیوه معیشت، تربیت، ارزش ها، وسایل زندگی و مدها و تبلیغات، به ترتیب سه مولفه اول، بازنمود حداکثری در توسعه مسکن شهری دارند و درواقع هدایتگر ترجیحات کنشگران می باشند. با علم بر تاثیر ترجیحات افراد بر الگوی توسعه مسکن و اذعان به تاثیرپذیری ترجیحات از سبک نوین زندگی، بنظر می رسد که بایستی نسبت به شناسایی این ترجیحات اقدام و در برنامه ریزی توسعه مسکن، لحاظ نمود. بدین ترتیب، تعارضات مسکن امروزی با اندیشه ی اسلامی حاکم بر جامعه، هویدا خواهد شد که می تواند در سطح سیاست گذاری و برنامه ریزی مسکن شهری، مثمرثمر واقع گردد.
۱۶.

ارزیابی کیفیت بصری طبیعت ثانویه بر مبنای ترجیحات استفاده کنندگان از فضا و نقش آن در هویت بخشی شهر بجنورد. نمونه مورد مطالعه: پارک های درون شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی کیفیت بصری هویت طبیعت ثانویه بجنورد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۹۳
نوع رابطه بصری انسان و محیط در ارزیابی کیفیت محیط بسیار تأثیرگذار است. امروزه با گسترش بی ضابطه بسیاری از شهرها حفظ هویت سیمای بصری آنها به فراموشی سپرده شده است و این فراموشی پیامدهای پیچیده و جبران ناپذیر بوم شناختی به همراه داشته است. هدف اصلی پژوهش حاضر ارتقای کیفیت بصری و هویت شهری بوده است. پژوهش از نوع کاربردی و با روش توصیفی- تحلیلی و برپایه مطالعات پیمایشی صورت پذیرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها تلفیقی از روش طبقه بندی کیفیت بصری(Q SORT) و ماتریس دستیابی به اقدامات (GAM) استفاده شده است. جهت برآورد شعاع دسترسی کاربرد دستور Buffer در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) لحاظ شده است. در راستای انجام پژوهش، ابتدا عکس هایی از 24 پارک مورد مطالعه گرفته شد سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه با حجم 100 نفر، معیارهای زشتی یا زیبایی هر عکس از دید افراد مختلف مورد پیمایش قرار گرفت. به منظور ارزیابی کیفیت بصری، 16 معیار اصلی در نظر گرفته شد. در نهایت، به هر یک از معیارهای کیفیت بصری مربوط به فضاهای سبز شهری، امتیازی مبتنی بر تحقق یا عدم تحقق این معیارها در فضای مربوطه (طبق روش GAM)، تعلق گرفت. نتایج روش تلفیقی Q-Sort و GAM طبقه بندی پارک های شهر براساس عناوین "زشت" و "زیبا" است. به گونه ای که پارک های شهربازی، آفرینش، آزادی به عنوان پارک های زیبا و پارک های معصوم زاده و میرزا کوچک خان به عنوان پارک های زشت شناخته شدند. همچنین، براساس یافته ها، مهم ترین معیارهای ارتقا کیفیت بصری پارک های شهری: نظم، خوانایی و مقیاس است. در خاتمه راهکارهای مناسب ارتقای کیفیت بصری و هویت بخشی به شهر ارائه شده است.
۱۷.

بازشناسی مفهوم سکوت ذهن و بازتاب آن در کالبد بناها (مورد مطالعه: چینی خانه خانقاه شیخ صفی الدین اردبیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانقاه شیخ صفی الدین اردبیلی سکوت ذهن عطار مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
مفهوم سکوت ذهن که نوعی ادراک روانی یا عاطفی است، با اصطلاحات و واژه های گوناگونی در زبان و فرهنگ هر قوم و ملتی از جمله سکوت مطلق، پالایش جان، تخلیه ذهن، ظلمت درخشان و... بیان شده است. در جهان کنونی، دلایل متعدد و از همه مهم تر ارزش گذاری جامعه بر سرعت و انباشتگی اطلاعات، باعث شده است تا انسان کنونی حتی در دوران کودکی نتواند سکوت را تجربه کند. عدم امکان تجربه سکوت و قطع ارتباط با ناخودآگاه، موجب عدم تعادل و گسیختگی در شخصیت انسان می شود . از این منظر، بازشناسی مفاهیم معنوی و عرفانی و جست وجوی بازتاب آن ها در کالبد بناها و به ویژه بناهای هویت بخش برای ساکنان شهر، به نظر امری ضروری و لازم در فرایند برنامه ریزی و طراحی بناها می رسد. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به بازشناسی مفهوم سکوت به واسطه تدقیق در متون، کتب و نظرات عرفان مولوی و عطار در کنار اندیشه های عرفانی امام الثقلین شیخ صفی الدین اردبیلی و تأثیر آن در کالبد چینی خانه خانقاه شیخ صفی الدین اردبیلی بپردازد. بدین ترتیب نوشتار به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و رجوع به نظریات عرفای این زمینه، به عنوان ابزار گردآوری انجام شده است. طبق یافته ها با لحاظ دوازده عنصر معماری موجود در بنا و هجده عامل زمینه ای سکوت طبق نظر عرفای مورد بررسی، عامل «حیرت» بیشترین نقش را در خلق سکوت ذهن در این مجموعه دارد که مطابق با نظر هر دو عارف مطمح نظر این نوشتار است. نور، مرکزیت، تکرار و نقوش نیز به ترتیب بیشترین عناصر معماری مؤثر در ایجاد این حس، شناخته شدند.
۱۸.

مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن: مطالعه تطبیقی مدل هدانیک مسکن با دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش مدل هدانیک مسکن شهری دیدگاه ارزش شناسی علامه طباطبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۰
نیاز مبرم امروزه ی برنامه ریزی مسکن کشور، تنها نظریه و تکنیک های جدیدتر نیست بلکه بومی کردن رویکردهای فوق در راستای توسعه ی مسکن مطلوب جامعه ی ایرانی نیز ضرورت دارد. روش ارزش گذاری «هدانیک» مرتبط با شناسایی ارزش مسکن، سال ها مورد استفاده های متعددی قرار گرفته است. نگاشت حاضر که با راهبرد تحقیق تطبیقی و روش استدلال منطقی انجام شده است، بررسی مفهوم ارزش در مدل هدانیک مسکن که دارای منشأ غربی است، در مقایسه با دیدگاه ارزش-شناسی علامه طباطبایی است. طباطبایی در بین متفکران اسلامی، با طرح نظریه اعتبارات و با تقریر خاصی که از مقولات اعتباری و عقل عملی ارائه میدهد، امکان دستیابی به مفهوم ارزش در یک جامعه اسلامی را ایجاد نموده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که نگاه فردی- مبنا در مدل هدانیک، موجب شده است که ارزش، در واقع برآیند ترجیحات فردی ای در نظر گرفته شود، که بیشترین تکرار را داشته است و ضریب اهمیت بیشتر یک ویژگی، سبب شده است که بصورت یک منفعت عمومی مد نظر قرار بگیرد؛ آنچه طبق دیدگاه علامه، نمی تواند لزوماً ضامن کمال و سعادت غایی انسان باشد. در عین حال، برخی ارزش های شناسایی شده در مدل، ویژگی های فیزیکی و محیطی ای هستند که بصورت الگو در شهرهای ما رواج یافته اند. با عنایت به دیدگاه ارزش شناسی علامه، شناسایی مفهوم ارزش در برنامه ریزی مسکن شهری جوامع اسلامی، هم سو با اندیشه های برگرفته از فلسفه اسلامی و حوزه اخلاق از یک طرف و ارزش های جمعی حاکم بر جامعه و موثر بر کالبد از طرف دیگر، می تواند عامل کلیدی در اصلاح، تکمیل و انطباق مدل ارزش هدانیک با اندیشه ی اسلامی حاکم بر جامعه باشد.
۱۹.

نگرشی کاربردی به احساس امنیت زنان در پارک های درون شهری مورد مطالعه: شهر بجنورد

کلید واژه ها: احساس امنیت زنان طراحی محیطی CPTED فضای شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۶۲
نگاشت حاضر، با هدف پایش میزان احساس امنیت زنان در پارک های درون شهری در وهله ی اول و سپس شناسایی پارامترهای مؤثر بر احساس امنیت زنان و اولویت های آن در وهله ی بعدی، انجام شده است. روش شناسی تحقیق، کمی و روش آن پیمایش از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی با کاربرد خاص رویکرد طراحی محیطی (CPTED)، بوده است که بین 400 نفر از زنان 15 تا 65 ساله ی شهر بجنورد براساس شیوه ی نمونه گیری خوشه ای، طبقه بندی متناسب و تصادفی نظام مند انجام شده است. نتایج پژوهش با تأیید و اعتبارسنجی نهایی 360 پرسشنامه، نشان داد که از میان تمامی شاخص های مطرح شده برای رویکرد CPTED، تنها شاخص حمایت از فعالیت های اجتماعی است که هیچ نقشی در احساس امنیت زنان در پارک های مورد مطالعه در شهر بجنورد ندارد. اما خوانایی، نظارت و ادراک عمومی از فضا در میان سایر شاخص های روشنایی، مدیریت نگهداری، انزوا و تراکم جمعیت، نشانه ها و طراحی کلی فضا که وجود رابطه معنادار آنها با احساس امنیت زنان مورد تأیید قرار گرفت، از بالاترین میزان اثرگذاری بر احساس امنیت زنان برخوردار هستند. انزوا و تراکم جمعیت نیز دارای رابطه معکوس با احساس امنیت است. از این رو، احساس امنیت زنان را می توان نتیجه ی مدیریت و طراحی کلی فضا دانست که در سیاست ها و روند توسعه ی شهر نبایستی مورد غفلت قرار بگیرد؛ به دیگر سخن، حضورپذیری زنان در برخی فضاهای های عمومی شهر اگر پایین است، این امر نتیجه ی ساختارهای مدیریتی و نظام های معنایی آن در ارتباط خاص با نقش زنان در روند توسعه ی شهر و شکل دهی کالبدی به آن و در نتیجه القای احساس امنیت پایین به آنها در این فضاها، است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان