امید وحدانی فر

امید وحدانی فر

مدرک تحصیلی: استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه بجنورد
پست الکترونیکی: o.vahdanifar@gmail.com

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۸ مورد.
۱.

تحلیل نظام ریسک پذیری حکایت «سفرِ هندوستان و ضلالتِ بت پرستان» بوستان بر پایه نظریّه گفتمان خیزابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محافظه کاری خطرپذیری گفتمان خیزابی بوستان سفرِ هندوستان و ضلالتِ بت پرستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۶۲
گفتمان خیزابی مبتنی بر نظامی رخدادی شکل می گیرد و زمینه تکثیر گفتمانی را فراهم می کند. درنتیجه با وضعیت هایی سیال، باز و جهشی روبه رو می شویم که دامنه حضور کنشگر را وسعت می بخشد و حضوری را برای کنشگر رقم می زند که دیگر در کنترل او نیست. نظام های گفتمانی به دو نوع کلی تقسیم می شوند: محافظه کاری و خطرپذیری. محافظه کاری برپایه تطبیق و خطرپذیری برپایه تصادف شکل می گیرد. گفتمان خیزابی نیز برآیند نظام خطرپذیری است که با ایجاد فرایند گسست، به شکل دهی معناهایی رخدادی و نامنتظر می انجامد. در این پژوهش، حکایت «سفر هندوستان و ضلالت بُت پرستان» بوستان سعدی از منظر نظریه گفتمان خیزابی بررسی خواهد شد و نوع تعامل و بده بستان های میان دو نظام محافظه کاری و خطرپذیری و شرایط و بایسته های این دو نظام تحلیل می شود. درواقع، مسئله اصلی پژوهشِ پیشِ روی این است که در این حکایت، نظام گفتمانی تطبیق و خطر در شرایط گذار و در قالب چرخش گفتمانی چگونه و برپایه کدام معیارها بازنمود می یابد. همچنین شیوه رویارویی این نظام ها با یکدیگر چگونه است و گفتمان خیزابی چگونه تبیین می شود. بررسی حکایت منظور نشان می دهد گفته پرداز پیوسته فضای گفتمان را در وضعیتی چالشی قرار می دهد؛ به گونه ای که نظام های محافظه کاری و خطرپذیری به موازات هم و در یک فضای رقابتی روایت را به پیش می برند. کنشگر نیز با توجه به موقعیت نشانه ای که در آن قرار می گیرد در این فضای رقابتی مشارکت می کند و سرانجام با کنش قتل، فضایی رخدادی را رقم می زند که سبب شکل گیری خطرپذیری و تحقق گفتمان خیزابی می شود.
۲.

ژست و صیرورت سوژه در غزلی از مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژست شناسی پدیدارشناسی صیرورت سوژه رخداد آگاهی و خودآگاهی غزل مولوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
جستار حاضر به مفهوم ژست و صیرورت سوژه در غزلی از مولوی با رویکردی پدیداری و ژستیک می پردازد. برای تبیین چگونگی عملکرد ژست به عنوان پدیدار، ابتدا تعریف و کارکرد آن در جهان هستی سوژه مورد بررسی قرار گرفته است؛ سپس ژست در جهان درونی سوژه، به مثابه پدیدار در جهان بیرونی نشان داده شده و برای این مهم از پدیدارشناسی هگل بهره گرفته شده است. مسئله و هدف این است که چگونه سوژه در فرایند صیرورتی، ساحت های مختلف را طی می کند و در این مسیر چه عاملی سبب می شود او ژست های خود را شناسایی کند و سپس آنها را بزُداید. فرض اصلی پژوهش این است که سوژه به میانجی و معیت سوژه ژستیک (دیگریِ خود) که عامل اصلیِ حرکت سوژه است، ساحت های حضور را طی می کند. بدین سیاق، از وضعیت ناآگاهی عبور می کند و در مسیر استعلا قرار می گیرد. در این مسیر سوژه با صیرورت و رخدادهای پی در پی به آگاهی و سپس به خودآگاهی می رسد. نتیجه پژوهش نشان می دهد هستی شناسی و استعلا یافتن به نقطه ای ساکن منتهی نمی شود، بلکه استعلا و شناختِ هستی منوط به صیرورت استعلایی سوژه هست مند می باشد؛ سوژه ای که در این فرایند، سه ساحت حضوری، پیشا-رخداد، رخداد و پسا-رخداد را رقم می زند. این سه ساحت حضوری، معادل ساحت های پدیدارشناسی است که مسیر نوینی در موقعیت هستی شناختی سوژه می گشاید.  
۳.

آیین «یُوار» در بین اقوام تات، ترک، ترکمن و کرمانج خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه آیین یُوار ترکمن تات ترک کرمانج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۲۵۶
فرهنگ عامه اقوام ایرانی دنیایی رمزآلود است که بررسی محتوایی ظرایف آن می تواند چشم انداز های تازه ای به دنیای مردم شناسی و جامعه شناسی بگشاید. در پژوهش پیش رو کوشش می شود با بیان عناصر فرهنگی و اعتقادات مرسوم در میان اقوام استان خراسان شمالی، به تبیین و تحلیل یک آیین محلی با نام «یُوار» در بین چهار قوم تات، ترک، ترکمن و کرمانج با بهره گیری از شیوه مبتنی بر مصاحبه با پژوهشگران حوزه فرهنگ عامه خراسان شمالی و گویشوران موثّق و منابع مکتوب پرداخته شود تا ضمن معرّفی این آیین و آداب مربوط به آن، شباهت ها و تفاوت ها در نحوه برگزاری، موارد کاربرد و پیامدهای آن در بین چهار قوم مذکور مشخّص شود. حاصل این بررسی نشان می دهد که آیین یُوار در گذشته تقریباً با شیوه های یکسان و با اندکی تفاوت در مراسم های گروهی نظیر درو کردن و جمع آوری محصولات کشاورزی، خانه سازی، پشم چینی گوسفندان، قالی بافی و... در بین اقوام مذکور انجام می شده است. از پیامدهای مهمّ این آیین علاوه بر تعاون و همکاری می توان به ایجاد حسّ همدلی و نوع دوستی در بین مردمان این خطّه، افزایش درک، ابراز شادی و محبّت به هم نوعان اشاره کرد. درواقع این آیین نشان دهنده همدلی و ایثار بین افراد این اقوام بوده است، زیرا از تمامی اقشار جامعه به خصوص جوانان با توجّه به مهارت و نیروی جسمانی که داشتند، در آن حضور داشتند. این آیین تا دهه 1350 رونق داشته، امّا به مرور زمان و با پیشرفت تکنولوژی، تغییر نسل ها و مشکلات مالی ای که برای مردم به وجود آمده، باعث کم رنگ شدن و درنهایت از بین رفتن آن شده است.
۴.

تحلیل ساختار روایی داستان بازنویسی شده ی«کیمیای عشق»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پی رفت پیرنگ داستان کیمیای عشق روایت سطح روایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
مولانا در طرح کتاب مثنوی معنوی برای بیان اندیشه های خود از حکایت پردازی که زبان بیان هنری اخلاقیات است، استفاده کرده و از آن برای زمینه سازی آموزش عبرت و حکمت به خوبی بهره برده است؛ به گونه ای که این اثر در میان سایر آثار وی از نظر داستان نویسی در جایگاه ویژه ای قرار دارد. این اثر افزون بر استفاده ی مخاطبان بزرگ سال، گروه های سنی کودک و نوجوان نیز به آن توجه دارند؛ به گونه ای که تاکنون داستان های متعدد آن برای بهره گیری این گروه های سنی بازنویسی شده است که نشان از اهمیت بالای این اثر برای همگان دارد. یکی از داستان های بازنویسی شده ی مثنوی، داستان «پادشاه و کنیزک» است که با نام «کیمیای عشق» برای نوجوانان نگارش یافته است. در پژوهش حاضر در نظر است بر پایه ی منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، ساختار روایی داستان گفته شده در سه سطح: روایی و نظام روایی، پی رفت ها و پیرنگ بررسی شود. حاصل این بررسی نشان می دهد که در نظام روایی این داستان، پیوسته در فرایند گذر از وضعیتی نامتعادل به وضعیتی سامان یافته، شاهد شکل گیری کنشی جدید هستیم که سعی می کند با تداخل در کنش کنشگران، منظر جدیدی در مسیر روایتِ اصلی باز کند. متن روایی داستان، از سه پی رفت و شانزده گزاره ی روایی تشکیل شده و از نظر طرح نیز پیرنگ طبیعی دارد، به گونه ای که عناصر اساسی پیرنگ (گره افکنی، کشمکش، تعلیق، بحران، نقطه ی اوج و گره گشایی) در آن به شکل بارزتر نمود یافته است.  
۵.

بررسی لایه نحوی نامه 45 منشآت قائم مقام فراهانی بر اساس نظریّه سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سبک شناسی سبک شناسی لایه ای قائم مقام منشآت نحو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۲۵
ساختار جملات و چیدمان واژگان در کنار یک دیگر، نماینده سبک نحوی یک مؤلّفه است که در تبیین و آشکارسازی سبک فردی نویسندگان تأثیر به سزایی دارد. شناخت سبک فردی هر نویسنده ای می تواند در فهم درون مایه متن و درک شخصیّت نویسنده و ویژگی های فردی او کمک شایانی به مخاطب داشته باشد. قائم مقام فراهانی، یکی از بزرگ ترین نویسنده های عصر قاجار است که سبک فردی او در نگارش، وی را از نویسندگان عصر خود ممتاز می سازد. نویسندگان این پژوهش، با توجّه به الگو و نظریه سبک شناسی لایه ای و روشی مبتنی بر تحلیل گفتار، به بررسی لایه نحوی نامه «چهل و پنجم» منشآت قائم مقام فراهانی پرداخته اند و سعی ورزیده اند که ارتباط معنا و لایه نحوی را در این متن مشخّص کنند و برای مخاطب آشکار سازند که مؤلّفه های نحوی این نامه چه مواردی هستند و ساخت نحوی این متن، چه کمکی به درون مایه آن داشته است. یافته های این پژوهش نشان داد قائم مقام با مواردی که در نامه خود بیان کرده، ارتباط نزدیکی داشته است و از منظر قدرت و اطمینان به اتّفاقات می نگرد و تنها جایی که از مسند قدرت پایین می آید، درمقابل ولیعهد و پادشاه می باشد و بسامد بالای استفاده از افعال مضارع و ماضی ساده و این مطلب که کنشگر ها نقش غیرقابل انکاری در این نامه دارند، مهر تأییدی بر یافته های این پژوهش می باشد. این پژوهش به مخاطبان کتاب منشآت کمک می کند تا به ارتباط بین چهارچوب های نحوی و معنایی آن پی ببرند و می توان آن را پایه ای دانست برای پی بردن به ایدئولوژی شخصی و گفتمان عصر قائم مقام فراهانی.
۶.

تحلیل استعاره های مفهومی «عشق» در حکایت شیخ صنعان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره مفهومی عطار شیخ صنعان عشق عرفان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۲۲۲
در این پژوهش رویکرد زبان شناختی استعاره مفهومی عشق در حکایت شیخ صنعان منطق الطیر عطار را با توجّه به نظریّه لیکاف و جانسون بررسی کرده ایم. به این منظور حکایت ذکر شده را به سه دوره شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کرده ایم و برای درک مفاهیم انتزاعی عشق به تبیین نگاشت های مورد نظر در هر دوره به روش تحلیلی تطبیقی پرداخته ایم و نمونه هایی از ابیات حکایت مورد بحث را بر اساس استعاره مفهومی عشق مورد بررسی قرار داده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهد که عطّار برای بازنمایی عشق در حکایت شیخ صنعان از انواع استعاره های مفهومی بهره برده است. استعاره های خرد به کار رفته در روساخت این حکایت دارای زیرساختی پایه ای به نام «عشق عرفانی» هستند که آن ها را انسجام می بخشند. کلان استعاره های موجود در این حکایت نیز از نظر بسامدی در سه دسته استعاره هستی شناختی، استعاره جهتی، استعاره ساختاری قرار می گیرند. توجّه به استعاره های موجود در حکایت ذکر شده، نشان می دهد که استعاره کلان «خداوند عشق است» به عنوان مرکزی ترین استعاره است و تمام استعاره های خرد در تکامل این کلان استعاره به کار رفته اند.
۷.

تحلیل روایی نمایشنامه ی در انتظار گودو بر مبنای نظریّه ی رمزگان رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۲۰۶
برای تحلیل ساختار روایی نمایشنامه « در انتظار گودو» از نظریّه رمزگان رولان بارت استفاده می شود تا نشان داده شود که چه اندازه کیفیّتی باز و متکثّر از معانی مختلف وجود دارد. همچنین کارکردهای روایی، دلالت ها و معانی پنهان متن مورد پژوهش قرار می گیرد. روش این پژوهش مطالعه توصیفی- تحلیلی با رویکرد روایت شناختی است. یافته های تحقیق نشان می دهد که نمایشنامه «در انتظار گودو» ساختاری قابل انطباق با نظریّه بارت را دارد و پیروی از الگوی تحلیل روایت شناسانه بارت، حائز اهمیت می نماید: چنان که در پاره ای از موارد الگوهای نقّادانه بارت را پیرامون سکون بیش از حد و یا عدم تحرّک بازیگران متن را در زیرساختی زیبایی شناسانه به چالش می کشد این امر باعث شناخت بیشتر صاحب اثر پیرامون خلق دو شخصیّت در متن می گردد. بکت در دیالوگهای این متن، با ساخت تقابلهای فراوان توانسته است با ایجاد ارتباط هایی میان شخصیّت های نمایشنامه با یکدیگر، مفاهیم دینی و فلسفی خود را به خوانندگان القا کند. 3) این نمایشنامه متنی است نوشتنی و دارای تکثّر معنا که توسّط خواننده به بازتولید می رسد.
۸.

آیین های سور در آیینه فرهنگ مردم دو روستای ترک نشین (ارکان و کاستان) خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرهنگ عامه آداب ورسوم آیین سور ارکان کاستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۵
 آداب ورسوم یکی از مسائل فرهنگی و اجتماعی جامعه است که اجرای آن ها همواره نقش به سزایی بر فرهنگ عامه داشته است. آیین های برخی از اقوام بسیار گسترده و جامع است، به گونه ای که برای مناسبات گوناگون، مراسمات مختلفی را برگزار می کنند. بررسی آیین ها، فرهنگ و باورهای افراد هر قوم را نشان می دهد. ازآنجا که برخی از آیین های سور در روستای ارکان و کاستان در استان خراسان شمالی به نوبه خود منحصربه فرد هستند و در درون خود نمادهایی را منتقل می کنند و درنهایت، همدلی و همکاری را برای اهالی این دو دیار به ارمغان می آورند، در این پژوهش کوشش شد تا به شیوه توصیفی- تحلیلی و با هدف آشنایی با فرهنگ عامه اهالی این دو خطّه در نحوه برگزاری برخی از آیین های سور در گذشته و پاسداشت آداب ورسوم مربوط به آن ها به بررسی این آیین ها پرداخته شود. برای جمع آوری مطالب از تحقیقات میدانی استفاده شد تا تلاش اندکی برای حفظ و مکتوب کردن آیین ها و سنّت های دیرینه مردمان ترک زبان این مناطق انجام گیرد. نتیجه این بررسی نشان می دهد که آیین های سور در میان مردم ارکان و کاستان از گذشته تاکنون در گذر زمان و با مدرنیته شدن و پیشرفت زندگی در عرصه های مختلف، دستخوش تغییرات و حتّی در مواردی دچار فراموشی شده است؛ با این وجود، برخی از مراسم ها هنوز هم در بین مردمان این دو دیار، پرشور برگزار می شود و آن ها در حفظ و پابرجایی این آیین ها می کوشند.
۹.

ژست و استعلای سوژه در غزلی از مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژست سوژه ی استعلایی غزل روایی گفتمان مولانا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۸
ابراهیم کنعانی* امید وحدانی فر ** اکرم صفی خانی*** چکیده در جستار حاضر، به کاربرد ژست در یکی از غزل های روایی مولانا پرداختیم. در این گفتمان، مولانا سوژه ای را به تصویر می کشد که با تمرین و ممارست در ژست همان می شود که از آن ژست انتظار داشته است. سوژه های مولانا ازطریق تعامل با ژست و در قالب جسمانه و استعلا شکل می گیرند و در فرایندی مبتنی بر نظام تطبیق به نوعی هم حضوری با ژست دست می یابند؛ اما مسئله ی اصلی این است که سازوکار چنین وضعیتی چیست و برپایه ی کدام راهبردها و کارکردهای گفتمانی تحقق می پذیرد. برپایه ی این، در پژوهشِ پیش روی با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا تلاش شده است تا چگونگی مواجه شدن سوژه با ژست و تأثیر آن بر نظام زبانی و معنایی مولانا تبیین شود. پرسش اصلی پژوهش این است که ژست بر اساس چه شرایطی تولید می شود و چگونه سوژه را از وضعیت جسمانه ای به وضعیتی استعلایی مبدل می کند. فرض ما این است که فشاره ی حسی- ادراکی و حسی- شهودی زمانی که از حد خود فراتر می رود، ژست تولید می شود. سوژه با تکرار و درونی سازی ژست برساخته ی خود (ژست استعلایی)، به سوژه ای استعلایی استحاله می یابد؛ بنابراین ژست با قابلیتی دووجهی، ازطرفی سوژه را از دیگر ژست ها، نقاب ها و تصاویر رهایی می بخشد و ازطرفی به میانجی خودِ ژست، سوژه از فضای جسمانه- ژستیک به فضای استعلایی ارتقا می یابد و به یک هم حضوری مطلق می رسد. * استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کوثر بجنورد ebrahimkanani@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بجنورد o.vahdanifar@gmail.com *** دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات روایی دانشگاه کوثر بجنورد ak.safikhani@gmail.com تاریخ دریافت مقاله: 29/3/ 1400 تاریخ پذیرش مقاله: 1/12/1400
۱۰.

تحلیل کهن الگویی فیلم کوتاه «پدر و دختر»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کهن الگو ناخودآگاه جمعی یونگ فیلم پدر و دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۱۶۹
مطالعات ادبی به مثابه رویکردی بینارشته ای و پیوند ادبیّات با سایر زمینه های تحقیقی به ویژه هنرها، امکان وسیعی را برای پژوهشگران فراهم می کند تا به درک بهتر و از قابلیّت های متون ادبی و هنرها دست یابند. تحقیق حاضر نخست به تبیین ضرورت رهیافت مطالعات بینارشته ای در ادبیات و اهمّیّت استفاده از یافته های حوزه های مختلف دانش و معرفت و کاربرد مفاهیم و روش شناسی آن ها در رسیدن به نتایج جامع و موجّهی در تحلیل متون ادبی می پردازد. سپس با مداقه در نقد روانشناسی و مفهوم «کهن الگو» یونگ و نیز با در نظر گرفتن توان میان رشته ای حوزه هنر و روانشناسی، فیلم کوتاه «پدر و دختر» ساخته «مایکل دودوک د ویت» را از منظر قابلیّت های کهن الگویی مورد بررسی و تأمّل قرار می دهد. تمرکز اصلی این پژوهش، بررسی کهن الگوهای موجود در فیلم مذکور، در رابطه با تفکّر سازنده آن به منظور بازنمایی مقولات کهن الگویی در خلال صحنه های فیلم و شریک کردن بیننده در این تجربه است. فیلم کوتاه «پدر و دختر»، روایت زندگی یک دختر از خردسالی تا کهنسالی را با رویکردی روانشناسانه به نمایش می گذارد و بسیاری از مقولات کهن الگویی را در خلال صحنه های خود به تصویر کشیده است که نشان دهنده آشنایی عمیق سازندگان آن با مفاهیم روانکاوانه یونگ و آبشخورهای اسطوره ای است.
۱۱.

بررسی تطبیقی «حال» در نحو عربی و برابرهای معنایی و نقش های معادل آن در دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور تطبیقی ترجمه حال جمله اسمیه و فعلیه جمله وابسته گروه قیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۵ تعداد دانلود : ۳۸۹
«حال» و اقسام مختلف آن (مفرد، جمله و شبه جمله) یکی از نقشهای پرکاربرد در متنهایی است که به زبان عربی نگاشته میشوند. اگر هنگام ترجمه متون عربی به فارسی، معادل دقیقی برای این نقش نحوی بیابیم، هم اصل پیام رسانی (پیام موردنظر نویسنده) از زبان مبدأ به زبان مقصد به درستی صورت میپذیرد و هم معنای جمله مورد نظر برای مخاطب در زبان مقصد، رساتر و قابل فهمتر خواهد بود. مسئله ما در پژوهش حاضر این است که وقتی این متن ها به زبان فارسی ترجمه میشوند، انواع حال در زبان عربی چه معادل هایی در زبان فارسی پیدا می کنند و چه نوع کلماتی در فارسی میتوانند جایگزین مناسب تری برای آنها باشند؟ این پژوهش نشان میدهد که ترجمه حال مفرد از عربی به فارسی، منحصر به قید حالت نیست؛ بلکه به صورت های متمّم قیدی، جمله، مسند، متمّم فعل، فعل، مفعول و مضافٌ الیه نیز ترجمه میشود. برابرهای فارسی جملات حالیه عربی نیز غالباً جمله های وابسته هستند که در صورت تأویل، نقشهای گروه قیدی، صفت بیانی، فعل و مفعول را میپذیرند. با وجود اینکه ترجمه نقش نحوی حال به صورت قید در زبان فارسی کاربرد و بسامد بیشتری نسبت به سایر نقشهای جمله در این زبان دارد، امّا هنگام ترجمه میتوان بر اساس نوع متن، پیام مورد نظر نویسنده و ساختار جمله، سایر نقشهای مذکور را نیز به کار برد و از ظرفیّتهای بالقوه زبان فارسی در برگردان سازههای نحوی جملات عربی استفاده کرد.
۱۲.

نقش و کارکرد عنصر «مایگان» در افسانه ها (مطالعه موردی افسانه های عامیانه سَنخواست)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مایگان شبانه های کویر افسانه افسانه های عامیانه سَنخواست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۰
انتخاب مایگان (تِم) در هر اثر با پذیرش خواننده آن اثر رابطه تنگاتنگی دارد. در این مقاله کوشش می شود با روش تحلیل محتوا مایگان به کاررفته در افسانه های عامیانه جلگه سَنخواست، از توابع استان خراسان شمالی، موردبررسی قرار گیرد تا مشخص شود افسانه گویان چگونه از این عنصر برای تحقق اهداف موردنظرشان بهره گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که افسانه پردازان مایگان این افسانه ها را گاه در تفسیرهایشان به طور صریح بیان می کنند و گاهی نیز به جای بیان واضح احکامِ گوناگون، با بیان نمایش وارِ افسانه بیشتر به ارائه نمونه های اخلاقی می پردازند که این نوع نگرش علاوه بر اثرگذاری بیشتر بر خواننده، سطح افسانه را از کلیشه ساده انگار افسانه عامیانه تا اندازه ای فراتر می برد. به طور کلّی شیوه گزینش مایگان در افسانه های موردبحث بیشتر در پایان افسانه ها صورت گرفته، اما گاهی نیز در برخی از این افسانه ها مایگان مقدم بر افسانه است. مایگان موجود در افسانه های تاتی سَنخواست نشان می دهد که بخش عمده ای از آن ها برگرفته از شنیده ها، زندگی، تفکرات و اندیشه های مردم عادّی است. همچنین، هرچند که هدف این افسانه ها به ظاهر خلق قهرمان، ایجاد کشش، بیدار کردن حس کنجکاوی و سرگرم کردن خواننده یا شنونده و لذت بخشیدن و مشغول کردن آن ها بوده، اما درحقیقت درون مایه و زیربنای فکری و اجتماعی آن ها ترویج و اشاعه اصول انسانی، برابری، برادری و عدالت اجتماعی است.
۱۳.

تحلیل تطبیقی روایت «کتیبه» اخوان ثالث و «افسانه سیزیف» آلبر کامو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کتیبه اخوان روایت افسانه سیزیف آلبر کامو پیرنگ دیدگاه روایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۲۰۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل ساختار روایی در شعر «کتیبه» اخوان ثالث و افسانه «سیزیف» آلبر کامو صورت گرفته است. روش پژوهش، روایت شناسی تطبیقی و مبتنی بر بررسی پیرنگ دو اثر از حیث «روایت دنیای همسان» و «دنیای ناهمسان» است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که دو روایت از نظر رویدادِ اصلی روایت یکسان اند چراکه هر دو راوی، روایتگر پوچی و بیهودگی تلاش قهرمانان داستان خود هستند، امّا تفاوت های میان ساختار روایی این دو اثر، نشان دهنده تفاوت میان جهان بینی راویان دو اثر در دو موقعیّت زمانی، فرهنگی و اجتماعی است. تحلیل ساختار روایی این دو روایت نشان می دهد که در کتیبه حوادث زاید، وقایع متناقض و مبهم (عوامل ضعف پیرنگ) وجود ندارد و روایت از فرایند پایدار نخستین (مقدّمه چینی) آغاز و به گره گشایی داستان ختم می شود، امّا در افسانه سیزیف در کنار وجود عوامل ضعف پیرنگ، شروع روایت از فرآیند ناپایدار میانی (نقطه بحران) است. از این رو، روایت کتیبه در مقایسه با افسانه سیزیف از طرح و پیرنگ منسجم تری برخوردار است. هم چنین، شیوه روایت افسانه سیزیف به طرزی یکنواخت و با یک دیدگاه روایت بیان شده است، در حالی که در روایت کتیبه با دیدگاه های متفاوت روایی مواجه ایم و این تغییر در بندهای مختلف شعر کاملاً معنادار است.
۱۴.

صورت های خیالیِ مجموعه ی شعری پشت یک لبخند بیوک ملکی بر اساس نظریه ی ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بیوک ملکی پشت یک لبخند ژیلبر دوران شعر نوجوان صورخیال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۵۲۶
تخیل در تمام نمودهای مذهبی، اسطوره ای و ادبی این قدرت متافیزیکی را دارد که آثاری علیه زوال، مرگ و سرنوشت خلق کند. گذر زمان و ترس از مرگ، مقوله ای است که همواره ذهن انسان را آشفته و پریشان کرده است و او را واداشته تا برای مقابله با اضطرابِ مرگ، خودآگاه یا ناخودآگاه واکنش نشان دهد. در میان شاعران حوزه ی نوجوان نیز مرگ اندیشی، ذهن خلاق بیوک ملکی را بر آن داشته تا برای درمان اضطراب مرگ برای مخاطبانِ نوجوانش به قوه ی تخیل خویش پناه ببرد و ترس ها و شیوه های کنترل آن را در تخیل خود با تصاویری نمادین بازگو کند. ازآنجایی که مجموعه شعر پشت یک لبخند از ملکی تصاویر دو قطبی (مثبت و منفی) را دارد، پژوهشگر را بر آن داشته تا با نگاهی نو، صورت های خیالیِ موجود در این مجموعه شعر را طبق نظریه ی ژیلبر دوران با استفاده از روش کتابخانه ای بررسی کند و پاسخ این پرسش را بیابد که بارزترین صورت های خیالی این مجموعه ی شعری، متعلق به کدام منظومه ی تخیلی است؟ نتیجه ی کلی پژوهش حاضر بیان گر این نکته است که بیشترین تمایل اندیشه ی ملکی در این مجموعه، به منظومه ی روزانه ی تخیلات با ارزش گذاری مثبت است که نشان می دهد شاعر تا اندازه ی زیادی به دنیای نوجوانان وارد شده و تصویر مرگ را در تخیل خود تلطیف کرده و وحشت آن را گرفته و به جای آن، تصویرهای خیال انگیز و امیدبخش آفریده است. زمان و مرگ در تخیل این شاعر در ریخت های حیوانی، تاریکی و سقوطی ظاهر شده و سپس با تصاویری متضاد کنترل گردیده است. در مجموع تصویرآفرینی های موجود در مجموعه شعر پشت یک لبخند از نظر ترتیب فراوانی بدین شرح است: ریخت های تماشایی 36 نمونه (13/39 %)، ریخت های عروجی 23 نمونه (25 %)، ریخت های تاریکی 18 نمونه (56/19 %)، ریخت های سقوطی 7 نمونه (60/7 %)، ریخت های جدایی کننده 5 نمونه (43/5 %) و ریخت های حیوانی 3 نمونه (26/3 %).    
۱۵.

درگاه های ورود به جهان های ممکن در داستان مدرن ملکوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جهان های ممکن درگاه ها داستان مدرن ملکوت بهرام صادقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۶۴
جهان های ممکن مبحثی بینارشته ای است که بهره گیری از آن به عنوان یک الگوی شناختی کارآمد در جهت معنا دهی به آثار داستانی دیریاب کارکردهای فراوانی دارد؛ خصوصاً داستان های مدرنی که در آن ها شاهد از هم گسیختگی و فروپاشی طرح روایی داستان ها و همچنین چندپارگی ذهنی شخصیت های داستانی هستیم. به همین منظور نگارندگان در پژوهش حاضر با استفاده از شیوه تحلیل محتوا و به روش کتابخانه ای به دنبال پاسخ به این سؤالات هستند که در داستان ملکوت انواع جهان ها و درگاه های ورود به آن ها چگونه شکل می گیرند و چه کارکردهایی دارند؟ داستان ملکوت هر چند به ظاهر دچار آشفتگی است؛ اما جهان سازی هایی که در نتیجه عناصر مختلف متنی ایجاد می شوند، سبب می شود تا آشفتگی و بی معنایی که در روساخت آن دیده می شود، ملغی گردد و انسجام و درهم تنیدگی بیشتری حاصل شود. نکته قابل توجه این است که چنین جهان های ممکنی توسط راوی تصویرساز و یا روایت شنوی تداعی گر که درک و دریافت هایی متفاوت از متن خواهد داشت، ایجاد می شود. علاوه بر این آنچه که در داستان های مدرنی همچون ملکوت امکان ورود از جهان واقعی داستان را به جهان های ممکن فراهم می سازد، شخصیت هایی هستند که دچار نوعی استحاله ذهنی و روحی شده اند و گستردگی زمانی و مکانی برای آنان حاصل می شود. بدین طریق از بعد زمان و مکان، فراتر می روند و با نوعی فضای فرازمانی و فرامکانی مواجه می شوند. در نتیجه چنین مواردی است که آمادگی لازم برای ورود به دیگر جهان ها فراهم می شود. به واسطه کشف جهان های ممکن و درگاه های داستان ملکوت ابهام زدایی صورت می بندند و همه این جهان های به ظاهر سیال و منفک از یکدیگر به یک نقطه اتصال یعنی ملکوتی شدن خواهند رسید
۱۶.

موتیف ها در لالایی های سبزواری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فولکلور ادبیات کودک لالایی سبزوار لالایی سبزواری موتیف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۴ تعداد دانلود : ۳۹۰
لالایی ها یکی از شاخه های مهم و ارزشمند عامه در فرهنگ هر قومیتی به شمار می آیند. درون مایه لالایی ها بازتاب اندیشه ها، باورها، تأملات روحی، دغدغه های اجتماعی و سیاسی، عواطف، دعاها و آرزوهای فردی و اجتماعی است که می توانند از شرایط جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه تأثیر بپذیرند. از آنجایی که لالایی ها مختص فرهنگ یا کشور خاصی نیستند، می توانند اشتراکات زیادی با یکدیگر داشته باشند که این اشتراکات ممکن است از حیث ریتم، مضمون، مفاهیم و همچنین موتیف ها و تُپُس های دینی، طبیعی، اجتماعی، جغرافیایی و سیاسی باشد. در این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی سعی بر آن است تا با بررسی چهل لالایی مکتوب سبزواری که به روش کتابخانه ای گرد آمده اند، ضمن مشخص کردن شیوه شکل گیری موتیف در آن ها، رایج ترین موتیف های به کار رفته نیز معرفی شود تا از این رهگذر ضمن شناساندن لالایی های بومی سبزوار، به بازتاب اندیشه های دینی، شرایط اجتماعی و دغدغه های فردی مادران آن روزگار پی ببریم. پس از بررسی موتیف های گوناگون در این لالایی ها توانستیم آن ها را به چهار دسته موتیف های مذهبی، طبیعت، اماکن و خویشاوندان تقسیم کنیم. از بین موتیف های به کار رفته، موتیف «گل» (نام انواع گل ها) با 26 مورد و موتیف «بابا» با 16 مورد، بیشترین بسامد را داشتند. حاصل این بررسی نشان می دهد که گویندگان این لالایی ها از انواع موتیف برای غنی ساختن درون مایه لالایی های خود به خوبی بهره گرفته اند، زیرا سرایندگان آن ها تصاویر و مضامین موجود را براساس موتیف های گوناگون بنا نهاده اند که اغلب این موتیف ها شبکه ای از تصاویر، مضامین فکری و احساسی آن ها را شکل می دهند که بدون تحلیل آن ها، شناخت مختصات اصلی و زوایای مفاهیم این لالایی ها آشکار نیست.
۱۷.

بازتاب باورهای عامه دو قوم «گوکلان» و «یُموت» در رمان آتش بدونِ دود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه باورهای عامیانه قوم گوکلان و یُموت رمان آتش بدونِ دود نادر ابراهیمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۸ تعداد دانلود : ۵۱۳
یکی از حوزه های مطالعات فرهنگ و ادبیات عامه، باورها و اعتقاداتِ اقوام است. قوم ترکمن یکی از اقوام ایرانی است که دارای باورها و عقاید گوناگونی اند. باورهای عامه رایج در بین ترکمن ها از افکار، عقاید، آرمان ها، احساسات، عواطف و سبک زندگی آن ها نشئت گرفته است. از آنجایی که برخی از عقاید و اندیشه های عامه آموزنده و درخور تأمل هستند، در این پژوهش نگارندگان کوشش می کنند ضمن معرفی طوایف مختلف ترکمن ها، برخی از باورهای رایج در بین دو قوم از ترکمن ها (گوکلان و یُموت) را که در رمان آتش بدونِ دود نادر ابراهیمی منعکس شده است، ابتدا به شیوه کتابخانه ای مورد بررسی قرار دهند و سپس، به روش تحلیلی توصیفی به نگارش درآورند. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که باورهای عامه دو قوم مذکور در 4 دسته شامل: 1. باورهای فلسفی و اساطیری، 2. باورهای مربوط به زندگی و مراحل آن، 3. باورهای طبی و درمان عامه، 4. گاه شماری و هواشناسی عامه قرار می گیرد که برخی از این باورها در تعالیم دینی ریشه دارد. برخی از این باورها از فرهنگ ایرانی ناشی می شود که غیر از ترکمن ها در بین سایر اقوام نیز دیده می شود. دسته ای از باورها به دلیل اینکه از سبک زندگی ترکمن ها سرچشمه می گیرد، مختص فرهنگ این قوم است و بعضی دیگر نیز باورهایی بی پایه و غیرواقعی هستند که از خرافات ناشی می شوند.
۱۸.

بررسی ساختار و درون مایه رباعیّات انوری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انوری ابیوردی رباعیات شعر فارسی قرن ششم ساختار درون مایه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۹۵
هر یک از قالب های شعر فارسی از ویژگی های سبکی، ساختاری و محتوایی خاصّی برخوردارند که شناخت این ویژگی ها باعث درک درست تر از آن قالب ها می شود. اوحدالدّین انوری ابیوردی (575 ه .ق) یکی از شعرای بزرگ زبان فارسی در قرن ششم هجری است که دیوان شعری او در قالب های گوناگون قصیده، غزل، قطعه و رباعی سروده شده است. سبک انوری در اشعار و بخصوص در رباعیّاتش، حدّ واسط سبک های خراسانی و عراقی است. از آنجا که هر قالب شعری در ادبیّات نقش قراردادی خاص خود را ایفا می کند، رباعی نیز از قالب های اصیل زبان فارسی است که در خدمت مضامین مختلف از قبیل: گذرا بودن عمر، مضامین عشقی، موضوعات فلسفی، عرفانی و آموزه های تعلیمی قرار گرفته است. تحقیقات مربوط به رباعیّات، بیانگر این است که اغلب رباعیّاتی ماندگارند که از لحاظ ساختاری سه عنصر توصیف، توصیه و تعلیل و از لحاظ مفهومی، مفاهیم فلسفی، اغتنام فرصت، مضامین تعلیمی، عرفانی و عشقی را داشته باشند. در این جستار با روش توصیفی-تحلیلی و بر پایه منابع کتابخان ه ای به بررسی ساختار و درون مایه 100 رباعی از رباعیّات انوری پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در ساختار رباعیّات انوری سه الگوی توصیف، توصیه و تعلیل بدرستی رعایت شده است. انوری از نظر درون مایه، نیز موضوع های مختلفی از جمله مفاهیم فلسفی، عرفانی، عشقی، اغتنام دم و مضامین تعلیمی را دستمایه مضمون سازی خویش قرار داده است که از این منظر رباعی های وی از تنوّع مضمونی برخوردارند. مجموع این ویژگی ها، باعث استواری رباعیّات این شاعر شده است، تا جایی که می توان رباعی های انوری را از جمله درخشان ترین رباعیّات شعر فارسی به شمار آورد.
۱۹.

بررسی پیرنگ حکایت های بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: بوستان پیرنگ حکایت سعدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۲ تعداد دانلود : ۵۰۴
سعدی در بوستان برای اندیشه های خود حکایتپردازی را در طرح این اثر به کار برده و آن را برای زمینه سازی آموزش عبرت و حکمت قرار داده است؛ به طوری که بوستان در میان آثار او از منظر داستاننویسی جایگاه ویژه دارد. بررسی ساختار پیرنگ حکایتهای بوستان در نشان دادن شیوه بیان سعدی دارای اهمّیّت است؛ هدف این پژوهش مشخّص کردن ساختار پیرنگ حکایات این اثر است که به روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای، نگارش یافته است. بدین منظور، ابتدا کلّ حکایتهای موجود در بوستان مورد مطالعه قرار گرفت. سپس از بین آنها، حکایاتی که مصداق کامل حکایت را داشتند، استخراج شد و پیرنگ آنها تحلیل گردید. حاصل این بررسی نشان میدهد که اغلب حکایتهای موجود در بوستان با وجود کوتاهیشان از پیرنگ طبیعی برخوردار هستند و عناصر اساسی پیرنگ در آنها به شکل بارزتر خودنمایی کرده است. بنابراین پیرنگ حکایات این اثر، پیچیده نیست و میتوان آنها را جزء پیرنگهای ساده به حساب آورد؛ زیرا نظم طبیعی حوادث در حکایتها بر نظم ساختگی غلبه دارد و رخدادها همواره در روایت به گونه ای همبسته و زنجیروار اتّفاق افتاده است. از این-رو، حکایتهای بوستان سعدی از نظر عنصر پیرنگ در شمار پیرنگِ «باز» (Open Plot) قرار می گیرند. علاوه بر آن با تحلیل ساختار پیرنگ حکایات (42 حکایت پیرنگدار)، مشخّص گردید که حکایات بوستان از نظر شکل پیرنگ و ترتیب فراوانی در سه نوع: نرمال 38 حکایت (48/90 درصد)، ناقص 3 حکایت (14/7 درصد) و عالی 1 حکایت (38/2 درصد) طبقه بندی میشوند.
۲۰.

جلوه های فرهنگ عامه در سفرنامه سه سال در آسیای ژوزف آرتور گوبینو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرهنگ عامه سفرنامه گوبینو سه سال در آسیا دوره قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۶۹۲
هدف از این مقاله، بررسی جلوه های فرهنگ عامه در سفرنامه سه سال در آسیا نوشته ژوزف آرتور گوبینو است. نگارندگان بر مبنای روش تحلیل محتوا با بررسی گزارش گوبینو از سفر خود به ایران، اشارات گوبینو به فرهنگ عامه را در شش دسته پذیرایی و مهمان نوازی، تعارفات، آداب پوشش و انواع آن، جلوه های هنر ایرانی، ویژگی های معماری و شهرسازی ایرانی و تفکرات خرافی، بررسی و تحلیل کرده اند. نتیجه این تحقیق نشان می دهد، اگرچه گوبینو در روایت خود از سفر به ایران توانسته است با دقت در جزئیات، شرح مفصلی را از خصایل اخلاقی و عادت های رفتاری ایرانیان ارائه دهد؛ اما با این حال نمی توان تقابل میان «منِ» اروپایی و «دیگریِ» شرقی را که زیربنای تفکرات و توصیفات وی از وجوه مختلف زندگی و آداب و رسوم ایرانیان است نادیده گرفت. تقابل هایی که در ذهنیت سیاح نسبت به دیگری و آنچه به قلمرو او تعلق دارد و دنبال آن گزارش ها و توصیفات وی تأثیری مستقیم دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان