محمدعلی جمشیدی

محمدعلی جمشیدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۱ مورد از کل ۱۱ مورد.
۱.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری کلاسیک در افسردگی و خودپنداره و خداپنداره بیماران افسرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی رفتاری مذهبی درمان شناختی رفتاری کلاسیک افسردگی خودپنداره خداپنداره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۷ تعداد دانلود : ۲۳۲
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی رفتاری کلاسیک در کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره و خداپنداره در مبتلایان به افسردگی بود. روش: روش پژوهش حاضر کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون- پس آزمون بود. در این پژوهش 30 نفر شرکت کردند. 15 نفر درمان شناختی رفتاری کلاسیک و 15 نفر درمان شناختی رفتاری مذهبی را بصورت فردی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM (SCID-I)، (1997) بود که شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای درمان به پرسشنامه ها پاسخ دادند. هر پروتکل شامل ده جلسه 50 دقیقه ای بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار22 SPSS- مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان شناختی رفتاری مذهبی به صورت معناداری بیش از درمان شناختی رفتاری کلاسیک، موجب افزایش احساس حضور و مراقب خدا و کاهش تصور منفی از خدا می شود(P<0/001). همچنین یافته ها نشان داد اگرچه دو درمان مذهبی و کلاسیک بطور معناداری موجب کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره و مولفه های آن شدند اما اثربخشی آنها با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش های بایستی درمان شناختی رفتاری با رویکرد اسلامی به لحاظ مولفه ها و تکنیک ها تقویت شود تا اثربخشی آن در کاهش افسردگی و بهبود خودپنداره افزایش یابد.
۲.

اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری سنتی بر بهبود عاطفه و امید مبتلایان به افسردگی اساسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: امید درمان شناختی - رفتاری درمان شناختی - رفتاری مذهبی عاطفه مثبت عاطفه منفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۲
سابقه و هدف: برخی از پژوهش ها نشان می دهد که دین و معنویت در افزایش بهزیستی روانی نقش دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی-رفتاری مذهبی در مقایسه با درمان شناختی-رفتاری سنتی در بهبود عاطفه و امید مبتلایان به افسردگی بود. روش کار: روش این پژوهش کارآزمایی تصادفی با پیش آزمون-پس آزمون است. از میان افراد مبتلا به افسردگی که به مراکز مشاوره مراجعه کرده بودند، 42 نفر انتخاب شدند و درنهایت 30 نفر تا اتمام پژوهش باقی ماندند. 15 نفر درمان شناختی-رفتاری سنتی و 15 نفر درمان شناختی-رفتاری مذهبی را به صورت فردی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بر اساس DSM5 (SCID-I)، پرسش نامه های دین داری گلارک و استاک (CRS)، افسردگی بک؛ ویراست دوم (BDI-II)، عاطفه مثبت و منفی واتسون (PANAS) و امید اشنایدر (AHS) بود که شرکت کنندگان یک هفته پیش از شروع درمان و یک هفته بعد از اتمام جلسات درمانی به پرسش نامه ها پاسخ دادند. هر شیوه نامه شامل 10 جلسه 50 دقیقه ای بود. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری مذهبی به صورت معناداری بیش از درمان شناختی-رفتاری سنتی موجب افزایش امید و مؤلفه های آن شد (001/0P<). همچنین، اگرچه دو درمان مذهبی و سنتی به طور معناداری موجب افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی شدند، اما اثربخشی آنها با یکدیگر تفاوت معناداری نداشت. نتیجه گیری: اگرچه درمان شناختی-رفتاری مذهبی موجب تقویت امید افراد می شود اما باید به لحاظ مؤلفه ها و فنون روان شناختی آمیخته به معنویت تقویت شود تا اثربخشی آن در افزایش عاطفه مثبت و کاهش عاطفه منفی بیشتر شود.
۳.

اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر شادکامی و کیفیت زندگی بیماران عروق کرونر قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: بیماری قلبی کیفیت زندگی شادکامی اسلام امید درمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۵۵
سابقه و هدف: در بیماری عروق کرونر قلب کاهش شادمانی و کیفیت زندگی رایج است. پژوهش هایی اثربخشی برنامه امیددرمانی کلاسیک را در افزایش شادمانی و کیفیت زندگی بیماران مزمن نشان داده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی امیددرمانی با رویکرد اسلامی در مقایسه با امیددرمانی کلاسیک بر افزایش شادکامی و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب بوده است. روش کار: در این پژوهش که از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه است، تعداد 60 نفر از بیماران مبتلا به عروق کرونر قلب یکی از بیمارستان های شهرستان قم برای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه های امید، شادکامی و کیفیت زندگی (36SF-) بود. پس از جمع آوری داده های پیش آزمون، شرکت کنندگان در سه گروه همتای 20 نفری تقسیم شدند و جلسات مداخله در هشت جلسه 90 دقیقه ای اجرا شد. گروه آزمایشی اصلی، امیددرمانی با رویکرد اسلامی، گروه آزمایشی دوم، امیددرمانی کلاسیک و گروه کنترل، بسته مقابله با استرس دریافت کردند. پس از آن پس آزمون در تمامی گروه ها اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون های لوین، کولموگروف-اسمیرنوف و کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که امیددرمانی اسلامی و کلاسیک به صورت معناداری موجب افزایش امید، کیفیت زندگی و شادکامی در افراد مبتلا به بیماری کرونر قلبی شده است. همچنین روش امیددرمانی اسلامی در افزایش کیفیت زندگی و شادکامی بیماران مبتلا به کرونر قلبی، مؤثرتر از امیددرمانی کلاسیک است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، بهره گیری از امیددرمانی اسلامی در بیماران مبتلا به عروق کرونر قلبی توصیه می شود. همچنین، پیشنهاد می شود در پژوهش های آینده برنامه امیددرمانی اسلامی در بیماری های مزمن دیگر نیز اجرا و اثربخشی آن ارزیابی شود.
۴.

بسته امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: احساس معنا اسلام امید امیددرمانی بیماری قلبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۲۱۵
سابقه و هدف: بیماری های قلبی-عروقی یکی از مهم ترین بیماری های مزمن است که عوارض روان شناختی بسیاری همچون خستگی مفرط، اضطراب و افسردگی دارد و کیفیت زندگی بیماران را کاهش می دهد. در این میان توجه به نقش امید حائز اهمیت است. امید سازه روان شناسی مثبتی به حساب می آید که در مواجهه با سختی ها از افراد محافظت می کند. با توجه به اهمیت امید، اسنایدر سازه امید و پرسش نامه آن را تدوین کرده است. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر تدوین برنامه امیددرمانی با توجه به آموزه های اسلامی و دستاوردهای روان شناسی کلاسیک بود. روش کار: روش این پژوهش متن محور و تحلیل محتوا است. بدین منظور مطالب مرتبط با نظریه امید در روان شناسی و آموزه های اسلامی جمع آوری و تحلیل محتوا شد. بر اساس نتایج تحلیل محتوا، سازه امید شامل هفت مؤلفه شناخت هدف زندگی و گرایش به آن، مهارت هدف گذاری، انگیزش و مهارت خودانگیزشی، توکل، تدبیر و مسیریابی، تلاش و پشتکار و مهارت مقابله با موانع بود. سپس بسته امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی طراحی و روایی محتوایی آن ارزیابی شد. پس از جمع آوری نظر کارشناسان، برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی نهایی تدوین شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی برای بیماران قلبی شامل هشت جلسه نود دقیقه ای بود که عبارت است از: 1) ایجاد رابطه درمانی و ارائه اهداف و منطق درمان، 2) آشنایی با هدف و معنای زندگی در اسلام و تقویت گرایش به آن و نقش آن در امید، 3) آموزش مهارت هدف گذاری در جهت هدف اصلی زندگی و تعیین اهداف معنادار، شفاف و منطقی، 4) تبیین انگیزش و اهمیت آن و تقویت خودآگاهی فرد نسبت به انگیزه هایش، 5) مهارت های انگیزش معنوی، 6) تدبیر و انتخاب مسیر مناسب، تقویت خلاقیت و مهارت برنامه ریزی، 7) مهارت مقابله با موانع و مهارت انعطاف پذیری و 8) تقویت یاد خدا و توکل به او و جمع بندی. نتیجه گیری: برنامه امیددرمانی با رویکرد اسلامی دارای ابعاد مثبت معنوی و روان شناختی است و با برنامه امیددرمانی کلاسیک متفاوت است.
۵.

الگوی خودمهارگری جوان شیعه با رویکرد نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: جوان شیعه خودمهارگری نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۷
سابقه و هدف: خودمهارگری نقش بسزایی در سلامت جسمی و معنوی دارد. در پژوهش هایی نشان داده شده که نگرش های معنوی و آموزه های دینی در ارتقای خودمهارگری نقش دارند. هدف این پژوهش تعیین مؤلفه های سازه خودمهارگری در جوانان شیعه بود. روش کار: با توجه به هدف پژوهش که تدوین سازه خودمهارگری بود و با توجه به پژوهش های ملاک محور انجام شده در این زمینه؛ در این پژوهش، جمع آوری داده ها با روش مصاحبه کیفی و تحلیل داده ها با روش نظریه زمینه ای (کدگذاری باز، محوری و انتزاعی) انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش 32 نفر از جوانان شیعه (14 زن و 18 مرد در سنین 22 تا 45) بودند که چگونگی خودمهارگری آنان با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته ارزیابی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که سازه خودمهارگری در جوانان شیعه، دارای چهار مؤلفه اصلی و 20 ریزمؤلفه است: 1) نگرش (باور به فواید اجتناب، باور به آسیب های ارتکاب، اهتمام به احساسات درگیر در مسئله و عزّت نفس)، 2) توانایی خودانگیزشی (توجه به فواید اجتناب، توجه به آسیب های ارتکاب، توجه به احساسات درگیر در مسئله، تلقین مثبت به خود و الگوگیری از اهل بیت)، 3) توانایی کنترل خود و محیط (توانایی بازداری توجه، توانایی کنترل تکانه، توانایی کنترل محیط، شرطی سازی کنشگر، معاشرت با دوستان خوب و مداومت بر عمل مطلوب) و 4) سازگاری (خودآگاهی، توانایی حل مسئله، انعطاف پذیری، پذیرش هیجان و مدیریت رفتار و ارزیابی مثبت ثانویه معنوی). نتیجه گیری: با مقایسه نتایج این پژوهش با پژوهش های متن محور همچون پژوهش رفیعی هنر که سازه خودمهارگری را شامل خودنظارت گری، هدف شناسی، انگیزش، مهار هیجانی، مهار رفتاری، مهار شناختی و مهار تداوم بخش دانسته است، مشاهده می شود که مدل حاصل از این پژوهش سازوکارهای روانی خودمهارگری را آشکارتر کرده و در نتیجه بستر مناسب تری برای تدوین مقیاس خودمهارگری جوان شیعه مسلمان و تدوین برنامه های آموزش روانی معنوی مناسب برای ارتقای خودمهارگری فراهم کرده است.
۶.

ارائه الگوی تناسب آموزش های فنی وحرفه ای با نیازهای بازارکار از دیدگاه صاحبان صنایع شهر یزد بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارتباط معلم دانش آموز پدیدارشناسی ادراک معلم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۴۲۲
مقاله حاضر در پی ارائه الگویی برای تبیین تناسب آموزش های فنی وحرفه ای با نیازهای بازارکار از دیدگاه صاحبان صنایع شهر یزد است. به لحاظ کفایت نداشتن مدل های ارائه شده در ادبیات موجود برای تبیین تناسب آموزش های فنی وحرفه ای با نیازهای بازارکار و برای به دست آوردن داده هایی متناسب با زمینه مورد مطالعه، از روش کیفی نظریه داده بنیاد استفاده شد. داده های مطالعه از مصاحبه با 14 نفر از صاحبان صنایع و مدیران سازمان فنی وحرفه ای شهر یزد گردآوری شد. با طبقه بندی مفاهیم، مقوله های فرعی و محوری و یافتن مقوله محوری با استفاده از روش کدگذاری باز، محوری و انتخابی، مقوله های شکل دهنده الگوی تناسب آموزش های فنی وحرفه ای با نیازهای بازارکار و روابط بین آن ها در قالب مدل پارادایمی ظهور یافت که شامل موجبات علّی (هفت مقوله)، مقوله محوری (هم راستایی آموزش ها)، راهبردها (هشت مقوله)، شرایط محیطی (شش مقوله)، ویژگی های زمینه ای (چهار مقوله) و پیامدها (سه مقوله) می شود. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت با استفاده از راهبردهای نیازسنجی، مشارکت ذینفعان، آموزش مربیان، همکاری های داخلی و خارجی، آینده پژوهی شغلی، آمایش سرزمینی و برنامه ریزی، آشنایی کارآموزان با بازارکار، و مشاوره و هدایت شغلی، می توان تناسب آموزش های فنی وحرفه ای با نیاز های بازارکار را محقق کرد.
۷.

بررسی تطبیقی سازه امید در روان شناسی اسلامی و روان شناسی کلاسیک(مقاله ترویجی حوزه)

کلید واژه ها: امید اسلام مؤلفه های امید بررسی تطبیقی توکل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۵۳
سازه امید در پژوهش های روان شناسی جایگاه خاصی دارد. امید، یکی از مؤلفه های اصلی روان شناسی مثبت گرا است و نقش مهمی در بسیاری از پروتکل های درمانی ایفا می کند. تقویت امید در تقویت شادکامی و بهزیستی روانی بیماران مزمن مؤثر است. با وجود جایگاه ویژه امید در منابع روان شناسی، برخی از مؤلفه های سازه امید وابسته به فرهنگ غرب می باشد که با فرهنگ ایران اسلامی سازگار نمی باشد. پژوهش ها نشان داده است که آمیخته کردن سازه های مثبت روانی با آموزه های معنوی اسلامی، اثربخشی آن سازه ها را افزایش می دهد. هدف این پژوهش، بررسی سازه امید در منابع اسلامی و مقایسه آن با مفهوم امید در روان شناسی کلاسیک است. بدین منظور با روش تحلیل محتوا، متون اسلامی مرتبط با امید و همچنین پژوهش های تطبیقی امید در اسلام و روان شناسی جمع آوری و تحلیل شد، و مؤلفه های امید اسلامی تبیین شد که عبارت اند از: امید به امر مطلوب، اعتدال، تلاش، توکل، خودباوری و امید متعالی.
۸.

نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان دانش آموزان دبیرستانی شهر قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: اضطراب امتحان تاب آوری خودکارآمدی میانجیگری هوش معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۱۶۰
سابقه و هدف: هوش معنوی در کاهش اضطراب امتحان که موجب کاهش عملکرد تحصیلی می شود، مؤثر است. کشف متغیّرهای واسطه در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان، زمینه ی تدوین بسته های آموزشی مناسب تر هوش معنوی را برای کاهش این اضطراب فراهم می کند. هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی خودکارآمدی و تاب آوری در رابطه ی هوش معنوی و اضطراب امتحان است. روش کار: این پژوهش توصیفی ازنوع همبستگی است و جامعه ی آماری آن را تمامی دانش آموزان دبیرستانی شهر قم در سال تحصیلی 95 - 96 تشکیل می دهند. نمونه گیری پژوهش به روش خوشه یی تصادفی انجام شده است. بدین منظور سه مدرسه ی دخترانه و سه مدرسه ی پسرانه به طور تصادفی انتخاب؛ و 380 پرسش نامه در برخی کلاس ها توزیع شد که پس از جمع آوری آنها، 269 پرسش نامه (127 پسر و 142 دختر) پذیرفتنی بود. شرکت کنندگان پرسش نامه های اضطراب امتحان ساراسون، هوش معنوی عبدالله زاده، خودکارآمدی شرر و همچنین پرسش نامه ی تاب آوری کونور و دیویدسون را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی استفاده شده است. در این پژوهش همه ی موارد اخلاقی رعایت شده است. علاوه براین، نویسندگان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی پیرسون نشان داده که رابطه ی اضطراب امتحان با هوش معنوی (267/0)، خودکارآمدی (475/0-) و تاب آوری (330/0-) معنادار (01/0< P) است. علاوه براین، نتایج تحلیل مسیر بر اساس مدل بارون و کنی نشان داده که خودکارآمدی (17/0) و تاب آوری (09/0) رابطه ی اضطراب امتحان و هوش معنوی را به طور کامل میانجیگری می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، هوش معنوی از راه خودکارآمدی و تاب آوری موجب کاهش اضطراب امتحان می شود. ازاین رو، پیشنهاد می شود برای کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان، بسته های آموزشی هوش معنوی با تأکید بر افزایش خودکارآمدی و تاب آوری آنان تدوین شود.
۹.

فراتحلیل مطالعات هوش معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هوش معنوی سازه های همبسته فراتحلیل روان سنجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۰ تعداد دانلود : ۹۰۵
این پژوهش با هدف تعیین سازه های همبسته با هوش معنوی در مقالات فارسی انجام شده است. بدین منظور مقالات مرتبط در پایگاه داده های مقالات جهاد دانشگاهی، نورمگز و پرتال جامع علوم انسانی جمع آوری شد. پژوهش هایی که به لحاظ روش تحقیق معتبر بودند، انتخاب شدند. ملاک اعتبار، پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایایی پرسشنامه ها بود. برای تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش ها از روش ترکیب اندازه اثر استفاده شد. نتایج نشان داد که متغیرهای «هوش هیجانی»، «شادکامی»، «تعهد سازمانی»، «رضایت زناشویی»، «برون گرایی»، «دلپذیر بودن»، «سلامت عمومی»، «روان نژندی(رابطه ی معکوس)»، «تاب آوری»، «رضایت از زندگی»، «وجدانی بودن» و «رفتار شهروندی» بیشترین همبستگی را با هوش معنوی داشته اند.
۱۰.

الگوی علّی خود ناتوان سازی تحصیلی در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: دانشجو هیجان هدف خود ناتوان سازی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۶ تعداد دانلود : ۶۳۲
زمینه و اهداف: هدف پژوهش حاضر آزمون متغیرهای مرتبط با خود ناتوان سازی تحصیلی در بین دانشجویان بود. روش بررسی: جهت انجام پژوهش 305 نفر از دانشجویان (پسر 142، دختر 163)، با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای این تحقیق مقیاس ترس از ارزیابی منفی؛ پرسشنامه جهت گیری اهداف پیشرفت گرایش مدار، پرسشنامه جهت گیری اهداف پیشرفت اجتناب مدار، مقیاس ارزیابی هیجان پیشرفت تحصیلی، مقیاس تعهد تحصیلی، مقیاس فرسودگی تحصیلی، پرسشنامه خود ناتوان سازی تحصیلی بودند. به منظور آزمون الگوی روابط علی خود ناتوان سازی تحصیلی از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 8 استفاده شد.
۱۱.

اثربخشی توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رضایتمندی زناشویی رضایتمندی زنان توانمندسازی زنان ازدواج سالم

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، تفریحات و سلامت روانشناسی زنان
  2. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده جامعه شناسی زنان
  3. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن، اجتماع و خانواده زن در خانواده
تعداد بازدید : ۱۴۰۹ تعداد دانلود : ۸۲۲
هدف این پژوهش بررسی توانمندسازی کارکردی همسران به صورت گروهی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایتمندی زناشویی زوجین است. این پژوهش از نوع طرح آزمایشی در قالب پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل است. برای اجرای این پژوهش با روش تصادفی چندمرحله ای، 100 نفر زنان طلاب حوزه علمیه شهر قم انتخاب شدند. ابزار پژوهش «مقیاس سنجش رضایتمندی زناشویی اسلامی جدیری» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش توصیفی از میانگین، انحراف استاندارد و در بخش استنباطی از آزمونهای لامبدای ویلکز، شاپیرو ویلک و تحلیل کوواریانس استفاده شده است. یافته ها نشان داد که توانمندسازی کارکردی زوجین مبتنی بر رویکرد اسلامی موجب بهبود و ارتقای رضایتمندی زناشویی زنان می شود. تفاوت نمره گروه آزمایش و کنترل معنی دار بود (05/0p<). با توجه به نتایج، مداخله اسلامی روانشناختی در افزایش رضایتمندی زناشویی زنان تأثیر داشته است و از نتایج این پژوهش می توان در کاهش نقاط ضعف و قوت زندگی زناشویی زوجین بهره برد و برای پربارسازی روابط آنها، برنامه های درمانی ارائه کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان