حکمت اسراء

حکمت اسراء

حکمت اسراء بهار و تابستان 1398 شماره 33 (مقاله پژوهشی حوزه)

مقالات

۱.

«اصل واقعیت» و جایگاه معرفت شناختی آن در اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: جوادی آملی اولیات اصل واقعیت اصل امتناع تناقض وجود مطلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۴ تعداد دانلود : ۳۹۳
«اصل واقعیت» در دیدگاه آیت الله جوادی آملی قضیه بدیهی اوّلی است. با توجه به جایگاه قضیه بدیهی اوّلی در بنای معرفت، شناخت مصادیق آن در معرفت شناسی، مهم و اثرگذار است. این مقاله، برپایه روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات به همراه تحلیل عقلی، «اصل واقعیت» را در اندیشه استاد جوادی آملی شناسانده است. در این تحقیق، مفاد «اصل واقعیت» و چرایی بدیهی اولی بودن آن تبیین و منشأ ادراک «اصل واقعیت» نمایانده شده است؛ سپس برای شناساندن فراگیرترِ ارزش معرفت شناختیِ این اصل، نسبت آن با «اصل امتناع تناقض» از منظر آیت الله جوادی آملی بررسی شده است. این پژوهش نشان داده است که بداهت «اصل واقعیت» به معنای بداهت تحقق واقعیت یا وجود مطلق در خارج نیست، ازاین رو افزون بر یافت های معرفت شناختی، در ساحت هستی شناسی نیز نتایج اثرگذاری فراهم آورده است.
۲.

مبانی پیشرفت کوثری در اندیشه علامه جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: پیشرفت الگوی پیشرفت پیشرفت کوثری توسعه تکاثری جوادی آملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۶ تعداد دانلود : ۲۷۴
پیشرفت چیست و چگونه محقق می شود؟ پرسش اساسی که اذهان اندیشمندان را برای رسیدن به جامعه آرمانی به خود مشغول کرده است. هرچند این مساله ای بنیادین است و هرگونه تلاش برای پاسخ به آن در خور توجه، لکن پرسشی اساسی تر نیز وجود دارد؛ «پیشرفت مطلوب» کدام است؟ در این تحقیق که یک مطالعه توصیفی تحلیلی است پژوهشگر تلاش کرده است تا پاسخِ پرسش مذکور را در اندیشه های علامه جوادی آملی جستجو کند. آیت الله جوادی آملی با الهام از قرآن کریم در پاسخ به این پرسش، مفهوم «پیشرفت کوثری» را مطرح کرده و آن را بدیل «توسعه تکاثری» قرار داده است. یافته های پژوهش که در قالب مبانی پیشرفت کوثری صورت بندی شده، حاکی از آن است که مفهوم «پیشرفت کوثری» ظرفیت بسیار بالایی برای پاسخ به چیستی پیشرفت مطلوب دارد. به ویژه از این لحاظ که پیشرفت را جایگزین واژه توسعه قرار می دهد و تمایزات الگوی اسلامی پیشرفت را از توسعه غربی نمایان می سازد.
۳.

تابع دوسویی مراتب معرفت و هستی در نظام فلسفی صدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: هستی شناسی معرفت شناسی عینیت تابع دوسویی صدرالمتالهین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۷ تعداد دانلود : ۷۰۳
علم و معرفت در نظام  فلسفی صدرالمتالهین از سنخ وجود است؛ هستی و معرفت دو جزء لاینفک اند و علم از دید وی به لحاظ عینیت و تحقق در عالم هستی در کنار سایر موجودات عالم قرار می گیرد. صدرا هویات معرفتی را نه تنها به خاطر ذهنی بودن شان به مراتب پایین تر هستی تنزل نمی دهد، بلکه به دلیل مجرد بودن شان ارزش وجودی آن ها را از جهان طبیعی هم بالاتر می داند. در این مقاله نشان داده شده است که چگونه هر طبقه ای از عالم هستی ما به ازایی در عالم معرفت داشته و هر مرتبه از معرفت نیز با مرتبه ای از عالم هستی متناظر است؛ ادعای مقاله این است که نوعی تناظر یک به یک و تابع دو سویی ریاضی بین آن ها برقرار است؛ لذا ابتدا به شرح اجزا و مراتب عالم هستی در سلسله تشکیکی وجود و سپس به مراتب معرفت در اندیشه صدرا پرداخته شده و در نتیجه با رویکردی سمانتیکی، رابطه ریاضی تابع دو سویی نظام هستی شناسی و معرفت شناسی او نمایان شده است.
۴.

امکان تحقق علوم انسانی در امتداد تاریخی حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: علوم انسانی سوبژکتیویته حکمت صداریی حکمت سینوی عرفان نظری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۴۹۲
علوم انسانی در غرب بر بستر متافیزیک و بر بنیاد سوبژکتیویته به ظهور رسیده است. سوبژکتیویته حکایت از رخدادی دارد که در آن ذات انسان تغییر یافته و انسان مبدل به سوژه شده است. هدف اصلی مقاله پیش رو بررسی امکان تحقق علوم انسانی در حکمت صدرایی است. روش این پژوهش مبتنی بر پدیدارشناسی هرمنوتیکال است که می کوشد چگونگی پیدایش امری را با هویدا ساختن بنیاد آن مورد کنکاش قرار دهد. مطابق این رویکرد تنها در صورتی می توان انتظار تحقق علوم انسانی در امتداد تاریخی حکمت صدرایی داشت که، حکمت صدرایی نیز حاوی عنصر سوبژکتیوته باشد. نویسندگان معتقدند حکمت صدرایی از این عنصر برخوردار است. لذا از رهگذر روش پدیدارشناختی دو شاهد بر این مدعا اقامه شده است. محور شواهد مطرح شده تمایزی است که حکمت صدرایی در قبال عرفان نظری و حکمت سینوی دارد؛ شواهد مطرح شده نشان داده اند در نتیجه تحولاتی که  حکمت صدرایی داشته، ذات حق از راز آمیزی و تعالی که در حکمت سینوی و عرفان نظری دارد به در آمده و به چنگ آگاهی می رسد.  
۵.

تبیین و تحلیل نظریه حیث التفاتی در پژوهش های منطقی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: حیث التفاتی پژوهش ها تجربه التفاتی التفات مقوله ای انواع دادگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲ تعداد دانلود : ۲۱۶
بسیاری از مفاهیم پدیدارشناسی هوسرل، نخستین بار، در کتاب پژوهش های منطقی معرفی می شوند و حیث التفاتی کانونی ترین مفهوم این اثر پدیدارشناختی است، البته، ایده حیث التفاتی نه تنها در مراحل مختلف اندیشه ی پدیدارشناختی هوسرل جایگاه محوری خود را حفظ می کند، بلکه در همه ی جریان ها و مکاتب پدیدارشناسی محلِ توجه و اعتنا قرار می گیرد. نظریه حیث التفاتی دارای ابعاد گوناگون است و هوسرل در پژوهش های اول، پنجم و ششم جنبه های متفاوت این نظریه را می کاود، هرچند، ثقل مباحث در دو پژوهش آخر قرار دارد. ساختار حیث التفاتی از سه برهه ی کنش التفاتی، ابژه التفاتی و محتوای التفاتی فراهم می آید. کنش التفاتی به ساده و پیچیده تقسیم می شود و در آن دو لحظه ی کیفیت و ماده از هم تفکیک می گردد؛ وحدت و یگانگی آن دو ذات التفاتی کنش را تحقق می بخشد.اما حیث التفاتی صرفا به این حیث تقلیل پذیر نیست، بلکه ذات التفاتی تنها وجه خاصی از این نظریه است و انواع دادگی ابژه و نحوه های متفاوت آشکارگی آن بعد دیگر این نظریه را هویدا می سازد. روی این ملحوظ، تحلیل همه جانبه ی حیث التفاتی مستلزم فراروی از دوگانه کیفیت و ماده کنش است، چون در هر کنش با دو بخش مواجهیم، یکی معطوف بودگی به ابژه یعنی ذات التفاتی کنش و بخش دوم ناظر به چگونگی دادگی ابژه است؛ دادگی ابژه شامل دادگی نشانه ای، ایماژی و شهودی، اعم از شهود حسی و مقوله ای، می شود. در این مقال تلاش می شود با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، ابعاد و زوایای متفاوت این نظریه تبیین و تحلیل گردد.
۶.

تتحقق پراکسیس بمثابه ی آزادی و بنیاد انسان (در پرتو نقد مارکس بر مدرنیته)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: مارکس پراکسیس جامعه شناسی مدرنیته آزادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۱ تعداد دانلود : ۴۲۲
بحث از آزادی، امکان و لوازم تحقق آن یک امر فلسفی است. یکی از مسائل مهم مدرنیته نیز بحث درباره آزادی انسان است. معنای آزادی در طول تاریخ مدرنیته دستخوش تغییر و تحولات بسیاری شده است اما می توان گفت ملاک محوری آزادی انسان در مدرنیته نوعی خودتعین بخشی انسان است؛ البته خود این ملاک نیز تغییر و تقریرهای مختلفی به خود دیده است. طرح آزادی در اندیشه مارکس با تحقق پراکسیس و ظهور انسان اجتماعی امکان پذیر می شود؛ انسانی که معنای زندگی را در خودتحقق بخشی و در قالب کار یافته است. از نظر مارکس ظهور پراکسیس غایت آزادی و تاریخ بوده و روایت تاریخ چیزی جز عمل آفرینش انسان نیست، پس ظهور پراکسیس با ظهور جامعه و تنها در وجهی اجتماعی امکان پذیر است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴