مریم بناهان

مریم بناهان

مدرک تحصیلی: استادیار دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهراء(س)، تهران،

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۵ مورد از کل ۱۵ مورد.
۱.

تبیینی از مبانی نظری اندیشه مرجعیت زدایی اخلاقی پسا ساختارگرا و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پساساختارگرایی اخلاق و غرب مرجعیت زدایی صورت های مرجعیت اخلاقی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
تعداد بازدید : ۲۲۶۴ تعداد دانلود : ۳۳۵۰
این مقاله ضمن توصیف و توضیح روند ظهور و بروز اندیشه مرجعیت زدایی در اخلاق در بستر اندیشه های فلسفی غرب با تأکید بر رویکرد پساساختارگرایی به تبیین مقوله مرجعیت زدایی با معرفی سه تجلی ""ایده، متن و شخص"" به عنوان صورتهای مرجعیت اخلاقی پرداخته، پیامدهای مرجعیت زدایی اخلاقی را مورد نقد قرار می دهد. براورد پژوهش این است که نگاه های نسبی گرایانه به ارزش، موجب تزلزل در استحکام مرجعیت اخلاقی می شود؛ اما به نفی مطلق مرجعیت نمی انجامد در حالی که نگاه کثرت گرای پساساختارگرایی با نشانه گرفتن بنیان ارزشها به ساختارشکنی از مرجعیت می پردازد و مرجعیت اخلاقی را از اساس ویران می سازد.
۲.

رویکردی تربیتی به آیات انذار و تبشیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعلیم و تربیت اسلامی قرآن و تربیت آیات انذار و تبشیر اصول تربیتی اسلام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۰۰
توجه و مداقه در آیات قرآن به منظور وضوح بخشی به مفاهیم تربیتی آن، که در اینجا به آیات انذار و تبشیر منحصر گشته است، هدف اصلی این نوشتار است. از آنجا که انذار و تبشیر در جایگاه روش تربیتی است بررسی در این مجال به یافتن مبانی و اصولی که منشأ این روشها است اختصاص یافته است. این مهم با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی در دو مرحله بررسی به تفکیک آیات انذار و تبشیر و بررسی توأمان آنها انجام شده است. حاصل پژوهش علاوه بر ارائه جدولهایی از اصول و فنون تربیتی منطبق با این آیات، لزوم همراهی و هماهنگی این دو با یکدیگر به منظور تحقق اصل اعتدال روحی است.
۳.

تبیین تبارشناختی اندیشه مرجعیت زدایی اخلاقی و مؤلّفه های آن از منظر پساساختارگرایی با نگاهی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پساساختارگرایی تبارشناسی مرجعیت زدایی اخلاقی مؤلفه های مرجعیت زدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۰ تعداد دانلود : ۹۴۷
یافتن منشاء و ریشه یک تفکّر مستلزم واکاوی در نظرات گذشتگان و رویکردهای سلف است. تردید و انکار رویکرد پساساختارگرایی نسبت به صحت، اعتبار و فراگیری اصول اخلاقی و نفی مرجعیت آن ها نیز حاصل فرایندی تدریجی درگذر زمان است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تبیینی- تبارشناختی ریشه های مرجعیت زدایی پساساختارگرا از اخلاق را در رویکردها و نهضت های فکری ماقبل آن جستجو کرده است؛ و از این رهگذر دریافته است که پیش فرض های اساسی مرجعیت زدایی پساساختارگرا متأثر و ملهم از برخی رویکردهای فکری و نگرش های ارزشی است؛ و همچنین با استخراج مؤلّفه های مرجعیت زدایی اخلاقی از بطن نظرات و مبانی فلسفی پساساختارگرایی و با نگاهی انتقادی برآن، راه را بر فهم و تحلیل واقع گرایانه و عمیق تر رویکرد اخلاقی پساساختارگرا گشوده است.
۴.

تبیین مبانی ارزش شناسی سند ملی آموزش و پرورش در رویارویی با بحران اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی و نسبیت گرایی بحران اخلاقی و جمهوری اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۱ تعداد دانلود : ۵۱۰
طرح پژوهشی سند ملی آموزش و پرورش اولین اقدام در جهت تدوین نظام مند فلسفه تربیت در جمهوری اسلامی ایران است که در این مقاله بخش مبانی ارزش شناختی آن در جهت سنجش میزان واقع نگری و توانایی آن برای رویارویی با چالشهای جهانی همچون بحران اخلاقی، مورد نظر قرار گرفته است. تبیین نسبیت گرایی اخلاقی به عنوان یکی از مبانی ارزش شناختی موجد بحران اخلاقی و سنجش توانایی سند ملی آموزش و پرورش به عنوان نمونه مدونی از فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی در رویارویی با چالشهایی این چنین محور اساسی بحث است که با روش تبیینی تحلیلی انجام شده است. حاصل بحث بیانگر این است که چون مبانی ارزش شناختی سند ملی آموزش و پرورش ناظر بر غایت تعالی روحی و معنوی و تکوین کمال وجودی انسان و تحقق حیات طیبه است، توان لازم را برای پیشگیری و اصلاح پاره ای از اوضاع مخاطره انگیز اخلاقی و ارزشی داراست؛ هرچند توان پیشگیرانه سند ملی آموزش و پرورش در حوزه مخاطرات اخلاقی بیش از توان اصلاحگرایانه آن است.
۵.

مرجعیت زدایی پساساختارگرا در تربیت اخلاقی با رویکردی انتقادی از منظر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق اسلامی تربیت اخلاقی مرجعیت زدایی مرجعیت اخلاقی اخلاق پساساختارگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۲ تعداد دانلود : ۵۰۳
نگرش پساساختارگرایی به اخلاق، بر محور تأکید بر کثرت، تنوع و تفاوت در حوزة ارزش ها، نفی قطعیت، تعیّن، و فراگیر بودن اصول اخلاقی استوار است. بر این مبنا، پساساختارگرایی نمی تواند با پذیرش مرجعیت اصول اخلاقی عام و همگانی سازگار باشد. در مقابل، رویکرد اسلامی به اخلاق با تکیه بر وجوه مشترک انسانی، بیش از توجه به تفاوت های ارزشی؛ بر تشابه ها و اصول جهانی اخلاق تأکید دارد؛ لذا می توان گفت از منظر اسلامی، دست کم، پذیرش مرجعیت برخی اصول اخلاقی ضروری است. چنین به نظر می رسد که نفی مرجعیت اصول اخلاقی از تربیت اخلاقی نتایج و پیامدهای ناخوشایندی همچون شیوع نگرش های فردی، نسبی و کثرت گرایانه در حوزه اخلاق و بسط شرایط تصمیم ناپذیری و عدم قطعیت و دامن زدن به شک و تردید مداوم و همیشگی را به همراه دارد که امکان تربیت اخلاقی را متزلزل می نماید. در این مقاله، تبیین اهم نتایج و پیامدهای حاصل از مرجعیت زدایی اخلاقی در قالب نقد بیرونی رویکرد پساساختارگرایی به تربیت اخلاقی از منظر اسلامی محور اساسی بحث واقع شده است.
۶.

تبیین ایثار به مثابه مبنا، اصل و روش تربیتی با تأکید بر مبادی سه گانه عمل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مبانی فلسفی ایثار مبادی عمل مبانی تربیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۳ تعداد دانلود : ۳۷۹
حفظ و گسترش تعاملات انسانی مستلزم مقید بودن به فضایلی همچون ایثار است که متضمن نتایج مطلوب بسیاری از بعد فردی و اجتماعی؛ و ضامن سلامت روابط انسانی است. هدف این پژوهش بررسی مبانی فلسفی ایثار و تبیین بالقوگی های تربیتی آن با تأکید بر مبادی سه گانه عمل(از منظر نظریه انسان عامل ) است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی ضمن بررسی مبانی فلسفی ایثار به عنوان یک عمل اخلاقی- معرفتی، با نظر به مبادی سه گانه عمل، جایگاه آن را در تربیت اسلامی ابتدا از جهت هدف غایی و اهداف واسطی و سپس در جایگاه مبنا، اصل و روش به طور مجزا تحلیل نموده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اگرچه شرط پذیرش عمل ایثارگرایانه از منظر اسلام توجه همزمان به مبادی سه گانه (شناختی، گرایشی و ارادی) عمل است، تأکید اسلام بر مبدأ شناختی است. در ادامه ضمن تصریح نظر اسلام در عدم توجه به ایثار به عنوان هدف غایی تربیت، به اهداف واسطی هشت گانه در ارتباط با دست یابی به مقام ایثار اشاره شده است و پس از آن جایگاه ایثار به عنوان مبنا، اصل و روش به طور مجزا بررسی و دلالت های تربیتی هریک تبیین شده است. به طور مثال ایثار به منزله مبنا در برگیرنده سه اصل و هر اصل متضمن یک روش است. در نهایت این نکته نیز قابل تأمل است که وجه مشترک عاملین در اقدام به عمل ایثارگرایانه در اولویت قرار گرفتن متعلَّق ایثار در لحظه اقدام عملی است.
۷.

تربیت معنوی در اندیشه های پست مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنویت دین تربیت معنوی پست مدرنیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۲ تعداد دانلود : ۵۷۲
با ظهور مکاتب فلسفی و رویکردهای فکری نوین در عرصه تعلیم و تربیت همچون نگرش های پست مدرنیستی و پساساختارگرایانه، چالش هایی پیش روی تربیت به خصوص تربیت معنوی انسان رخ نموده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از رویکرد توصیفی – تحلیلی، جایگاه، مؤلفه ها و شاخص های معنویت و تربیت معنوی را از منظر پست مدرنیسم، مورد تبیین قرار دهد. لذا نخست، رسیدن به یک مفهوم نسبتاً جامع از معنویت و تربیت معنوی مدنظر قرار گرفته و همزمان، گستره معنایی و تمایز مفهومی تربیت معنوی با عرصه های نزدیک مثل تربیت دینی و تربیت اخلاقی، بررسی و نهایتاً نشان داده شده است که بر مبنای نگاه اومانیستی مکاتب پست مدرن راه حل همه امور حتی نیاز به معنویت در چارچوب انسان محوری، دنیاگرایی و بهره مندی های مادی جستجو می شود و معنویت، ابزاری برای دستیابی به آرامش (کاذب) در موقعیت اکنون و موقتی است. در حالی که تربیت معنوی حقیقی انسان را از خودمحوری دور کرده نسبت به دیگر دوستی و توجه به رنج دیگران حساس می کند. علاوه بر این، بر پایه جهان بینی سکولاریستی پست مدرن، معنویت گرایی و تربیت معنوی بیشتر بر اهداف مادی متمرکز بوده، دین و فرامین الهی جایگاه خاصی در این نوع نگرش نداشته و بعضاً به عنوان ابزارهایی در خدمت منافع مادی است.
۸.

بررسی رابطه توانمندی معلمان با میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توانمندی روانشناختی شایستگی موثر بودن شبکه های اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۰ تعداد دانلود : ۲۷۳
با توجه به اقبال روزافزون دانش آموزان به فضای مجازی و شبکه های اجتماعی، بیش از پیش نقش خطیر توانمندسازی معلمان در بهره گیری صحیح از امکانات فضای مجازی آشکار می شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین توانمندی معلمان با میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی انجام شده است. روش مطالعه توصیفی- همبستگی و جامعه پژوهش شامل تمامی معلمان و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی دخترانه منطقه پنج شهر تهران بود که از میان آن ها 100 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و پرسشنامه محقق ساخته میزان استفاده از شبکه های اجتماعی بودند. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نشان داد: بین شاخص های توانمندی معلمان شامل معنی داربودن (404/0= r )، شایستگی (352/0 r= ) و خودمختاری (364/0 r= ) با استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی رابطه منفی و معنادار (01/0 p< ) و بین ویژگی موثر بودن معلمان با استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی رابطه مثبت و معنادار (05/0 p< ) وجود دارد. همچنین متغیر شایستگی به میزان 4/20 درصد و متغیر موثر بودن به میزان 7/23 درصد، از واریانس استفاده از شبکه های اجتماعی را تبیین کردند. لذا نتایج پژوهش بیانگر آن است که: توانمندی معلمان با تاکید بر راهبردهای خودتنظیمی و خودکنترلی و به واسطه نقش مربیگری بر میزان استفاده دانش آموزان از شبکه های اجتماعی تأثیر دارد.
۹.

دلالت های تربیت اجتماعی اسلامی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران با توجه به مبانی فلسفه میان فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلالت های تربیتی تربیت اجتماعی اسلامی فلسفه میان فرهنگی کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۱۵۱
پژوهش حاضر با هدف تبیین دلالت های تربیت اجتماعی اسلامی با توجه به مبانی فلسفه میان فرهنگی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران انجام شده است. پژوهش از نظر ماهیت، کیفی و از نظر هدف کاربردی است. جهت استخراج مبانی فلسفه میان فرهنگی، از روش توصیف و تحلیل مبانی نظری و مصاحبه های با صاحب نظران فلسفه میان فرهنگی استفاده شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش در این قسمت، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. بدین منظور، نمونه مورد نظر به صورت هدفمند از میان شش نفر از صاحب نظران فلسفه میان فرهنگی که دارای کتاب و مقاله در این زمینه بودند، انتخاب شد. برای پاسخ به پرسش دلالت های تربیتی، از روش تحلیلی استنتاجی استفاده شد. یافته ها نشان داد، مبانی فلسفه میان فرهنگی در بحث هستی شناسی شامل دو مؤلفه ساختار متحول و متکثر هستی، و معنای متکثر زندگی؛ در بحث معرفت شناسی شامل چهار مؤلفه منتشر بودن حقیقت، خودشناسی و دیگرشناسی، مفاهمه از طریق گفت وگوی مبتنی بر استدلال، و برخورداری از ساحتی کثرت گرایانه؛ و در بحث مبانی انسان شناسی آن شامل چهار مؤلفه پیوستگی انسان با طبیعت، اجتماعی بودن انسان، برخورداری انسان از آزادی و مسئولیت اجتماعی، و برخورداری ذاتی انسان از فکر و فلسفه؛ و در نهایت در مبحث ارزش شناسی دربرگیرنده چهار مؤلفه برخورداری از ساحتی نسبی گرایانه، برخورداری از ساحتی کثرت گرایانه، برخورداری از ساحتی استکبارستیزانه، و برخورداری از ساحتی زیبایی شناسانه است. مبانی فلسفه میان فرهنگی که مورد تأیید اسلام نیز بودند، شامل هشت مبنای اجتماعی بودن انسان، مسئولیت پذیری اجتماعی، عدالت، استکبارستیزی، رواداری، اندیشه ورزی، تفاهم، و گفت وگوست که دلالت های تربیتی در سه حیطه اهداف، اصول و روش ها براساس آن ها استخراج شدند.
۱۰.

مرگ آگاهی و دلالت های تربیتی آن در افزایش آرامش با تکیه بر روایات معصومین علیهم السلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرگ آگاهی تربیت آرامش روایات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۱۹۳
هدف این پژوهش پرداختن به مقوله مرگ و مرگ آگاهی و دلالت های آن برای تعلیم وتربیت است. پژوهش حاضر از منظر روایات معصومین، به آن دسته از ویژگی های ذاتی انسان، دنیا و مرگ پرداخته است که می تواند مبنایی برای استخراج عوامل زمینه ساز آرامش باشد. این مهم با استفاده از روش توصیفی – تبیینی و استنباطی انجام شد. ابتدا وجوب مرگ بر مبنای صفات الهی همچون: قدرت، حکمت، رحمت، عدالت و مالکیت تبیین شده است؛ این صفات در جایگاه مبنا، به اصولی همچون استکمال، تقوا، توبه، عبودیت و عمل صالح منتهی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که مرگ بر مبنای ویژگی های ذاتی انسان و دنیا ضرورت می یابد؛ درعین حال این ویژگی ها به همراه ویژگی های ماهوی مرگ متضمن دلالت هایی برای تربیت است که می تواند به آرامش منجر شود. از این منظر، یادآوری مرگ باعث تلاش، تکاپو، آسان شدن زندگی، دوری از سستی و پرهیز از رخوت و تشویش می گردد. همچنین یافته ها نشان می دهد، به رغم تفکر عام، نه تنها اندیشه مرگ منافاتی با آرامش انسان ندارد؛ بلکه در صورت فهم درست  از ماهیت و علت وجوب مرگ، حیات انسان می تواند رها از اضطراب ناشی از نزدیکی مرگ باشد.
۱۱.

مقایسه تطبیقی مولفه های تربیت شهروندی در فضای مجازی و حقیقی با نگاهی بر فرصت ها و تهدیدها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تربیت شهروند فضای حقیقی فضای مجازی فرصت ها تهدیدها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۶ تعداد دانلود : ۳۵۱
هدف این پژوهش تبیین مولفه های تربیت شهروندی در فضای مجازی از طریق مقایسه تطبیقی آن با تربیت شهروندی در فضای حقیقی و تحلیل فرصت ها و تهدیدهای احتمالی فضای مجازی برای تربیت شهروندی است. این پژوهش با روش تبیینی–تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که با گسترش و فراگیری فضای مجازی نوع خاصی از شهروندی با مولفه های خاص رخ می نماید که مستلزم تربیت ویژه مطابق با مولفه های مخصوص به خود است. شهروند فضای مجازی به دلیل حضور و مشارکت در شبکه ای از تعاملات مجازی که هویت های متغیر و متکثر از ویژگی های آن است، مولفه ها و ویژگی های خاصی را در حوزه رفتار و هویت به خود می گیرد. تعهد اجتماعی که در فضای حقیقی با ارزش گذاری های اخلاقی همراه است، درفضای مجازی که ساختار نظام مندی ازارزش ها ارائه نمی شود کاملا فردی می شود. شهروند مطلوب در فضای مجازی علاوه بر کسب سواد رسانه ای و اطلاعاتی به مولفه هایی همچون آگاهی، پایبندی به ارزش ها و هنجارهای فرهنگی، قانون مداری، عدالت محوری، مشارکت پذیری و مسئولیت پذیری آگاهانه نیازمند است. تربیت شهروند فضای مجازی به پرورش شهروند نقاد و تقویت میل به یادگیری مادام العمر کمک می کند تا با بهره گیری از ویژگی های متمایز فضای مجازی در جهت آموزش،پژوهش، گذران اوقات فراغت با کیفیت بالا، برای مشارکت فعال در امور اجتماعی راهگشا باشد. بنابراین به منظور کاهش تهدیدها و بهره مندی هرچه بیشتر از فرصت ها، شناخت مؤلفه های خاص تربیت شهروندی در فضای مجازی ضروری است.
۱۲.

واکاوی مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فلسفه میان فرهنگی کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۳
پژوهش حاضر با هدف واکاوی مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی کشور ایران انجام شد. روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد استقرایی بود. جامعه آماری شامل تمامی کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه سوم تا ششم دوره ابتدایی سال تحصیلی 99- 1398 بود. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، نمونه آماری برابر با جامعه آماری در نظر گرفته شد. یعنی تمامی محتوای این کتاب ها تحلیل شد. واحد تحلیل همه جملات و تصاویر موجود در محتوای کتاب های درسی مذکور بود. اسناد بالادستی مانند مبانی نظری تحول بنیادین، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، برنامه درسی ملی و قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بررسی (سندکاوی) شد. جهت روایی پژوهش، از روش نظر متخصصان استفاده شد و برای تعیین پایایی، بازبینی مطالب در دو مرحله صورت گرفت. از تحلیل محتوای کتاب ها چهار مقوله دیگرشناسی و توجه به دیگری؛ تکثرگرایی؛ صلح؛ و استقلال هویت فرهنگی استخراج شد. یافته ها نشان داد در مجموع به تمامی این مقوله ها توجه ضعیفی شده است. ضروری است در برنامه های درسی مدارس محتواهایی گنجانده شود تا از همان ابتدا کودکان با مؤلفه های فلسفه میان فرهنگی آشنا شوند.
۱۳.

واکاوی رویکردها به فلسفه کودک به منظور شناسایی فلسفه کودکی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رویکردها فلسفه کودکی اسناد بالادستی فطرت گرایی توحیدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۴۴
در این پژوهش، در راستای شناسایی فلسفه کودکی در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران، گفتمان های غالب در دو حوزه خطی و غیرخطی مورد بررسی قرار گرفت. از این رو برای تحلیل نوع نگاه به کودک و نیز تأمین هدف مطالعه، ابتدا با استفاده از روش تحلیل اسناد معتبر و روش بردی، تمامی نگرش ها از گذشته تا کنون در قالب پارادایم های سنتی و مدرنیستی در طیف های متنوع تاریخی، دینی، فلسفی و جامعه شناختی توصیف شد. در ادامه، گزاره های توصیف کننده با یکدیگر مقایسه شدند و در خصوص همجواری یا عدم همجواری، شباهت ها و تفاوت ها مورد بررسی قرار گرفت. در پایان؛ بخش مقایسه همزمان رویکردها، مهم ترین عامل در ابهام مفهوم پردازی فلسفه کودکی، نبودِ تعریفی مشخص از آن و بی توجهی به هستی شناسی، ارزش شناسی و معرفت شناسی کودکی در اسناد بالادستی شناخته شد. دستاورد این بررسی نشان دهنده تناقضاتی در مورد نسبت رویکرد فطرت گرایی توحیدی اسناد بالادستی با رویکردهای سنتی و پست مدرنیستی گردیده است که راهکار برون رفت از آن را می توان از یک سو به فاصله گرفتن از رویکردهای خطی و از سوی دیگر به لزوم اشاره بر وجود تفاوت های آن با رویکردهای غیرخطی معطوف کرد. رابطه میانه ای که هم بر وجود تعامل میان کودک با دنیای پیرامون او و هم بر وجود ناهمترازی میان جایگاه او با بزرگسالان اشاره دارد که می توان با استفاده از رویکردهای بیناپارادایمی و رویکرد غیرخطی پیوسته کودکان را شرکایی در فرایند پژوهش و دانش تلقی نمود.
۱۴.

تأملی بر سیر تحول در مفهوم وجایگاه عقل در دوره ی یونان باستان و قرون وسطی و دلالت های آن برای تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونان باستان قرون وسطی تحول عقل تربیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳ تعداد دانلود : ۸۵
این مقاله سعی بر آن دارد تا به سیر تحول مفهوم و جایگاه عقل در یونان باستان و قرون وسطی پرداخته و تغییرات و تفاوت های به وجود آمده در مفهوم عقل به عنوان اساسی ترین عنصر شناخت بشری را مورد بررسی قرار داده سپس به ارزیابی دلالت های تربیتی ناشی از این تغییرات و تحولات بپردازد. با توجه به گستردگی مباحث تاریخی عموماً و بحث تغییرات در مفهوم و جایگاه عقل خصوصاً، انتخاب یک متفکر از هر دوره (افلاطون از دوره ی یونان باستان و توماس آکویناس از دوره ی میانه) ضروری می نماید. این پژوهش درصدد آن است که علاوه بر تبیین جایگاه ارزشی عقل در هر دوره به میزان تأثیرگذاری نوع نگاه خاص هر دوره به عنصر شناختی عقل در مقوله ی تربیت (به طور کلی) برسد به عبارت دیگر در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که آیا اصولاً می توان ارتباطی میان جایگاه عقل به عنوان عنصر شناخت با تربیت قائل شد یا خیر؟ و این هدف با تکیه بر آن دسته از نظرات تربیتی افلاطون و توماس آکویناس که به شکلی روشن یا تلویحی مبتنی بر نگاه معرفت شناسانه ی ایشان به عنصر عقل است دنبال می شود.
۱۵.

تربیت اخلاقی مبتنی بر هویت اخلاقی یک پارچه: پلی میان نظر و عمل اخلاقی

کلید واژه ها: تربیت اخلاقی هویت اخلاقی یک پارچه شکاف نظر و عمل اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۸
مسأله شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، قرن هاست که از سوی متفکرین مختلف، پاسخ های متفاوتی دریافت کرده است. این پاسخ ها بطور کلی در قالب سه رویکرد قابل بازیابی است؛ رویکردهای متمرکز بر: استدلالِ اخلاقی، احساساتِ اخلاقی و هویت اخلاقی. این پژوهش درصدد است تا به تببین تربیت اخلاقی مبتنی بر هویتِ اخلاقیِ یک پارچه یا به عبارتی آرمان اصالت بپردازد. به این منظور، به روش توصیفی- تحلیلی، هویت اخلاقی یک پارچه به مثابه راه حلی کارآمد برای تحقق عمل اخلاقی معرفی می شود. در این رویکرد هر دو بعدِ استدلال و احساساتِ اخلاقی توأمان موردنظر قرار می گیرند. لذا با اولویت دادن به منش و شخصیت اخلاقی، و انسجام و یکپارچگی اهدافِ اخلاقی با اهدافِ شخصی در قالب شکل گیری یک «خودِ اخلاقی»، امکان کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی بهتر مهیا می شود. در این راستا، «شخص» با خودشناسی، تعهد و قبول مسئولیت نسبت به «خود»، در مقایسه با متعهد بودن نسبت به یک «اصلِ» خاص، درواقع از نیروی انگیزشی بیش تری برای عملِ اخلاقی بهره مند است. در این پژوهش برخی از اهمِ زمینه ها و موانع شکل گیری یک خود اخلاقیِ اصیل و یک پارچه، به طور مجزا مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب با نزدیکی و سازگاری میان ساحات وجودی ِ فرد، زمینه کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، و بهره مندی از سلامت روانِ بیش تر فراهم می آید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان