محمد عرب صالحی
مدرک تحصیلی: دانشیار گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی |
مطالب
فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۶ مورد از کل ۳۶ مورد.
منبع:
ذهن تابستان ۱۳۹۶ شماره ۷۰
65 - 87
حوزه های تخصصی:
مهم ترین ادعای هرمنوتیک فلسفی گادامر تاریخیت یا تاریخ مندی فهم است. گادامر در کتاب حقیقت و روش حیثیت های مختلفی برای فهم می شمارد؛ از جمله حیثیت اطلاقی فهم، حیثیت امتزاجی فهم و حیثیت تبعیت ضروری فهم از پیش فرض های سیال. هدف او از برشمردن و تحلیل هر یک از این حیثیت ها اثبات تاریخمندی فهم به معنای مصدری فهم (= فهمیدن) است که بالتبع فهم به معنای اسم مصدری (= فهم گزاره ای) هم تاریخ مند خواهد شد. مقاله حاضر ابتدا اصل انگاره دخالت اجتناب ناپذیر پیش فرض ها در فهم را تحلیل و سپس نقدهای عقلی و تحلیلی این نظر را ارائه کرده است و در بخش سوم مقاله دیدگاه گادامر در ترازوی دلالت آیات قرآن به محک زده شده است. گرچه قرآن کتاب معرفت شناسی نیست، اما از لوازم برخی آیات می توان دیدگاه قرآن را درباره موضوع مقاله اصطیاد نمود. اینجا هم دلالت آیات بر خلاف مدعای ایشان به اثبات رسیده است.
تحلیل و نقد مبنای انسان شناختی تاریخ مندی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد عرب صالحی
کلید واژه ها: مبانی انسان شناختی تاریخ مندی قرآن فطرت مندی
حوزه های تخصصی:
نظریه تاریخ مندی قرآن مدت هاست بحث گرم مجامع علمی است. مراد قایلان این است که عناصر تاریخی مختلفی در شکل گیری قرآن دخیل اند که موجب می شود اساس قرآن تاریخ مند متولد شود. منظور از تاریخ مندی در این نظریه آن است که قرآن زاییده شرایط تاریخی، زمانی- مکانی و فرهنگی و انسانی عصر نزول است و با رفتن آن شرایط، آن بخش تأثیرپذیر قرآن از آن شرایط هم به امور تاریخی می پیوندد و کارایی خود را در زمان های دیگر از دست می دهد. قایلان به این نظریه مبانی مختلفی برای خود دارند که نویسنده در جای خود آنها را نقد کرده است. مقاله حاضر ضمن تبیین و تحلیل مبنای انسان شناختی تاریخ مندی قرآن به نقد این مبنا، هم از نگاه درون دینی و هم از نگاه برون دینی پرداخته است. به اعتقاد نویسنده تمام شناخت و معرفت پیامبر، به خصوص در حوزه دین و اخذ و ابلاغ وحی و هدایت انسان ها فراتاریخ و فارغ از تأثر از شرایط تاریخی است و قرآن از این حیث هرگز از یک کتاب آسمانی الهی به یک کتاب بشری خطاپذیر تنزل نخواهد کرد.
نقد و بررسی معنویت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد عرب صالحی محمد کاشی زاده
حوزه های تخصصی:
اعتبار خبر واحد در علوم انسانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حرکت جوهری انسان و خودبرون افکنی دازاین در فلسفه ملاصدرا و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
کلید واژه ها: دازاین هایدگر انسان حرکت جوهری ملاصدرا خودبرون افکنی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
از مهم ترین مباحث فلسفه دین، مباحث انسان شناختی است، چون انسان هم گیرنده دین و هم مخاطب آن است. از رهگذر نگاه ما به انسان، نگاه ما به دین نیز شاید تغییر کند. مقاله حاضر نگاه دو فیلسوف، یکی از شرق و دیگری از
غرب را در مورد انسان مقایسه می کند. ملاصدرا با طرح حرکت جوهری در مرکز فلسفه خود، به تبیین انسان و جهان و نسبت میان آنها پرداخته است. این طرح که بر اصالت وجود مبتنی است، حرکت اشتدادی انسان در مراتب هستی را بنیان نهاده است و پیدایش انسان در طبیعت، زندگی دنیوی و در نهایت مرگ او را به تفصیل تبیین می کند. برخلاف ملاصدرا که به زبان فلسفه کلاسیک سخن می گوید، هایدگر در تلاش برای خلق زبان فلسفی جدیدی است، چراکه زبان فلسفی کلاسیک را برای تفسیر هستی شناسی جدید ناکافی می داند. فلسفه او نیز بر اصالت وجود مبتنی است و شباهت های بسیاری میان اندیشه های او با صدرا وجود دارد. هایدگر نیز انسان- دازاین - را پیوسته در حال شدن و صیرورت می داند که همواره در حال برون شدن از خود است و رو به آینده دارد. این جستار بر آن است تا با تبیین حرکت جوهری ملاصدرا در انسان و سیر اشتدادی انسان در مراتب هستی و همچنین بررسی خودبرون افکنی دازاین و نسبت دازاین با عالم در فلسفه هایدگر، شباهت ها و مفارقت های اندیشه دو فیلسوف را واکاوی کند.
نگاهی نو به مولوی و ارشادی و برایند روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد عرب صالحی
کلید واژه ها: روش شناسی مولوی حکم مستقلات عقلیه دنیوی ارشادی
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از تعیین جایگاه مولوی و ارشادی و این که آن ها وصف اوامر و نواهی اند و نه وصف حکم و بیان تعریف مختار و امتیاز آن از سایر تعاریف، به بحث مهم روش شناسی و سنجه های تشخیص اوامر و نواهی مولوی از ارشادی پرداخته است. مطابق تعریف های مختلف از ارشادی و مولوی، سنجه های تمایز این دو نیز مختلف می شود. مقاله حاضر در پی اثبات این است که تغییر در معنا و روش شناسی مولوی و ارشادی از شیخ انصاری به این سو وارد مباحث اصولی شده و همین تغییرات باعث نقض و ابرام های فراوان در اصل تعریف و مصادیق ارشادی و مولوی گردیده است که قبل از شیخ انصاری در فقه شیعه و اهل سنت معنای ثابتی داشته و سنجه تشخیص آن هم مشخص بوده است. به اعتقاد نویسنده همان تعریف و سنجه ماقبل شیخ بهترین تعریف و سنجه در بحث مولوی و ارشادی است و می تواند تغییرات زیادی را در محتوای بسیاری از فتواها ایجاد کند.
نقد نگاه تطبیقی محمد ارکون به عقل اسلامی و عقل غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد عرب صالحی سعید متقی فر
حوزه های تخصصی:
ماهیت حکم حکومتی و برآیند روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد عرب صالحی
حوزه های تخصصی:
ابوزید و تاریخی نگری(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد عرب صالحی
حوزه های تخصصی:
دلالت متون دینی از نگاه ن واعتزالیان(مقاله پژوهشی حوزه)
تأثیر هرمنوتیک و مبانی آن بر مباحث اصول فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
محمد عرب صالحی
حوزه های تخصصی:
کارکردهای عقل عملی در اصول فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
خواص امت و جنگ جمل
نویسنده:
محمد عرب صالحی
حوزه های تخصصی:
ذاتی و عرضی در دین
نویسنده:
محمد عرب صالحی
کلید واژه ها: دین ذاتی عرضی مقاصد دین
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نخست به تعریف عرضی و ذاتی و بیان لوازم قول به تقسیم عناصر تشکیل دهندة دین به عرضی و ذاتی میپردازیم و آن گاه نقض ها و نقدهای این دیدگاه را بیان، و در پایان معنای درستی را که میتوان از عرضی و ذاتی در دین اراده کرد تبیین میکنیم. نوشتار حاضر نقدی است درون دینی و برون دینی بر نظرات برخی از روشن فکران داخلی که متأثر از فلسفة غرب و به ویژه مباحث هرمنوتیک فلسفی و هیستوریسیزم فلسفیاند. برپایة این نگاه بسیاری از آموزه های اصیل اسلام تاریخمند و زمانمند میشوند و از گردونة اعتبار دایم بیرون میروند. روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی است از روش های تحلیلی، عقلی و نقلی.