در این مقاله، نخست به تعریف عرضی و ذاتی و بیان لوازم قول به تقسیم عناصر تشکیل دهندة دین به عرضی و ذاتی میپردازیم و آن گاه نقض ها و نقدهای این دیدگاه را بیان، و در پایان معنای درستی را که میتوان از عرضی و ذاتی در دین اراده کرد تبیین میکنیم. نوشتار حاضر نقدی است درون دینی و برون دینی بر نظرات برخی از روشن فکران داخلی که متأثر از فلسفة غرب و به ویژه مباحث هرمنوتیک فلسفی و هیستوریسیزم فلسفیاند. برپایة این نگاه بسیاری از آموزه های اصیل اسلام تاریخمند و زمانمند میشوند و از گردونة اعتبار دایم بیرون میروند. روش تحقیق در این مقاله، ترکیبی است از روش های تحلیلی، عقلی و نقلی.