عیسی حجت

عیسی حجت

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی پردیس هنرهای زیبا دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۷ مورد.
۱.

شناسایی عوامل اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل (از دهه1960 تا 2021 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحول مسکن برنامه ریزی عوامل اجتماعی - سیاسی کابل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
در افغانستان گذار از سنت به مدرنیته که از حدود یک قرن پیش همزمان با دیگر کشورها شروع شده، در بطن جامعه و متعاقب آن در معماری و کالبد شهری تأثیرات بسیاری به جا گذاشته است. تأثیرات و تحولات در الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل تحت تأثیر رویدادهای تاریخی سیاسی افغانستان و به تبع آن تغییرات ساختار اجتماعی آن بوده است. مطالعه تغییر و تحولات مسکن در بستر اجتماعی-سیاسی افغانستان و بطور خاص شهر کابل به عنوان نماینده و الگوی تأثیرگذار این تحولات، برای یافتن الگوهای مناسب پاسخگو به نیازهای آتی کشور ضروری است. برای دستیابی به این منظور و حرکت به سوی برنامه ریزی و طراحی مسکن مناسب و سازگار با نیاز کاربران، شناسایی عوامل مختلف تأثیرگذار بر تحول مسکن، نیازمند مطالعه و تحلیل است. هدف از این پژوهش شناخت رابطه تحول معماری مسکن و تغییرات ساختار اجتماعی- سیاسی جامعه و تحلیل عوامل مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در بازه زمانی دهه1960 تا 2021 میلادی است. پارادایم پژوهش کیفی است که در آن میزان تأثیر مؤلفه های اجتماعی- سیاسی بر الگوی مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل با روش پیمایشی، با استفاده از پرسشنامه با طیف لیکرت بررسی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شده است. تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های اجتماعی- سیاسی مؤثر بر تحول مسکن برنامه ریزی شده شهر کابل در شش دهه اخیر نشان می دهد که تعاملات اجتماعی، سیاست داخلی، آموزش و تحصیلات، برنامه ریزی مسکن، گرایش های اجتماعی، نظام اجتماعی، زن و خانواده، کاهش جمعیت، سیاست خارجی، جابجایی جمعیت مهم ترین عوامل مؤثر بر تحولات مسکن محسوب می شوند.
۲.

تأملی بر چالش «معماری اسلامی» و «معماری مسلمان ها»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسلام مسلمان معماری اسلامی معماری مسلمان ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
بیان مسئله: تاکنون بر روی موضوع معماری اسلامی پژوهش های متعددی انجام گرفته، اما این نوشتار با هدف به چالش کشیدن «معماری اسلامی» و «معماری مسلمان ها» و مشخص شدن تمایز میان این دو شکل گرفته است. موضوعی که تاکنون به آن پرداخته نشده، تعریف این دو اصطلاح مرتبط با دین در بستر دین است. در این راستا پرسش های زیر مطرح می شود: معماری اسلامی چیست؟ معماری مسلمان ها چیست؟ تمایز میان معماری اسلامی و معماری مسلمان ها چیست؟آیا در دوران معاصر، معماری اسلامی قابل حصول است؟ هدف پژوهش: فهم حقیقت معماری اسلامی و معماری مسلمان ها و تمایز میان این دو از اهداف پژوهش است که برای پژوهش های آتی در این خصوص ضروری است. روش پژوهش: در این نوشتار موضوع معماری اسلامی از لحاظ نوع ارتباط معماری به عنوان یک علم با اسلام بررسی شده است. در این راستا ابتدا آرای صاحب نظران در خصوص چیستی معماری اسلامی با مستندات موجود کتابخانه ای مورد مطالعه قرار گرفت و در طبقه بندی انجام شده، این تعاریف در سه گروه کالبدی، معنایی و رفتاری دسته بندی شده اند. از آن جایی که دین الزامات و حدود رفتاری مسلمانان را معین می کند و محدودیت کالبدی برای معماری در نظر نگرفته، فهم حقیقت معماری اسلامی ضروری است. برای فهم این حقیقت، مطالعاتی با روش استدلال استقرایی و با استفاده از منابع شیعی انجام گرفت که تعریف جدیدی از «معماری اسلامی» به عنوان معماری منتج از اجرای شکل صحیح و بی کم و کاست دستورات دین شکل گرفت. طبق این تعریف، نمونه بناهای طراحی شده برای مسلمان ها، در پژوهش حاضر با عنوان «معماری مسلمان ها» معرفی شده است. نتیجه گیری: معماری مسلمان ها معماری برآمده از تفاسیر، تعابیر و تلاش های ناقص مسلمان ها از دستورات است که با سلایق و برداشت های شخصی، قوانین تجویز شده و با ناآگاهی ها همراه شده و فاصله ای نسبت به معماری اسلامی یافته است. با آسیب شناسی و کنکاش در علل این فاصله، می توان معماری مسلمان ها را به معماری اسلامی نزدیک تر کرد. برای وضوح بیش تر این فاصله و علل آن، تمایز میان دو مفهوم معماری اسلامی و معماری مسلمان ها به بحث گذاشته شده است.
۳.

تبیین مفهوم تخیل همدلانه در اندیشه های پراگماتیستی رورتی به مثابه راهی برای برون رفت از اغتشاش در نمای بناهای مسکونی در شهرهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اغتشاش فردگرایی نما رورتی همدلی خود/دیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۹
اغتشاش و آشفتگی در نمای بناهای مسکونی در شهرهای معاصر، مسئله ای است که در ادبیات معماری و شهرسازی بسیار به آن اشاره می شود. مدیران و طراحان شهری معتقدند که عوامل طراحی و فردگرایی معماران معاصر یکی از عوامل مؤثر در به وجود آوردن وضعیت فوق است. بدین منظور راه حل ها و قوانینی در صورت معماری و از لحاظ فرمی و بصری در جهت کنترل و مداخله برای بهبود اوضاع کنونی وضع شده که به نظر می رسد در عمل، کارایی و مقبولیت لازم را نداشته است. این پژوهش جهت فهم عمیق تر موضوع و بازخوانی و تبیین دوباره این مسئله، در جستجوی یک چارچوب نظری است که با پذیرش واقعیت گریزناپذیر فردگرایی در دوران معاصر، به دنبال تقویت هم بودی و همبستگی انسانی باشد. چارچوبی که بتواند با تکیه بر اهمیت نقش نما به عنوان چهره ای که مالک و طراح بنا برای خود متصورند، شیوه تفکر معماران در تعریف خود و تأثیر آن در مرحله تفسیر مسئله نما و قاب بندی آن را تغییر دهد و به عنوان نقطه عزیمت در فرایند طراحی مفید واقع شود. این پژوهش با تکیه بر معرفت شناسی پراگماتیستی و نظریات و روش پیشنهادی ریچارد رورتی، به دنبال راهکاری نظری مختص زمان اکنون است. تحقیق حاضر در مجموع به روش کیفی و مشاهده اوضاع کنونی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای انجام شده است. در پایان همدلی با دیگری به مثابه راهی جهت توسعه مفهوم خود (طراح-مالک)، مااندیشی و ایجاد همبستگی در چهره بناهای مسکونی پیشنهاد می شود. اندیشه ای که مبتنی بر طراحی های مشارکتی و کاربر- محور در معماری است و با گسترش دایره خود در طراحی نماهای مسکونی، هم بودی به جای هم ستیزی با دیگران در فضاهای همسایگی را تشویق می کند.
۴.

آموزش رفتار سازه های با مصالح بنایی به دانشجویان کارشناسی معماری با استفاده از مدل بلوک های صلب متعادل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سازه های با مصالح بنایی رفتار سازه ای آموزش سازه در معماری مدل بلوک های صلب تحلیل در حالت حد نهایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۹۴
با وجود آن که مسأله سازه های با مصالح بنایی یکی از حوزه های مهم و چالش برانگیز است، توجه کافی به آن در حوزه آموزش سازه در معماری وجود نداشته است. نوشتار حاضر نتیجه تلاش های انجام شده برای پر کردن این خلأ را منعکس می کند که در قالب یک اقدام-پژوهی چهارساله، در پارادایم ممارست و از طریق انجام چرخه های آموزشی مکرر صورت پذیرفته اند. این پژوهش بر آموزش رفتار این سازه ها در سطح مقدمات متمرکز است و در پی پاسخگویی به این مهم است که چگونه می توان نحوه رفتارسازه های با مصالح بنایی را برای دانشجویان کارشناسی معماری بیان نمود؟ و مدل این آموزش چگونه می تواند شکل گیرد؟ راهبرد اتخاذ شده در مسیر، مطالعه تجربی و از طریق مشاهده حرکت (مطالعه سینماتیک) مدل بلوک های صلب در قالب تحلیل و طراحی در حالت حد نهایی می باشد. اثر دو عامل ناپایدارکننده نشست و زلزله بر روی مجموعه قوس و پایه، با رویکردی مبتنی بر جابجایی، در این مسیر مورد بررسی قرارمی گیرد. مشاهده شد که در راستای هدف آموزش رفتار سازه های با مصالح بنایی، برخی ازمفاهیم پایه و مسائل تحلیل حدی، چون تسلیم، وقوع مفاصل پلاستیک و وابستگی حدنهایی و محل مفاصل پلاستیک به تناسبات هندسی سازه، از طریق بررسی حرکتی مدل های بلوک صلب قابل طرح هستند. مدل آموزشی پیشنهادی مبتنی بر آزمایش دانشجویان بر روی مدل های فیزیکی و دنبال کردن مرحله به مرحله پرسش های هدایت شده مدرس است که بر مشاهده تأکید دارند. نتایج این نوشتار می توانند به مدرسان برای تلاش در زمینه بهبود آموزش این حوزه توجه دهند.
۵.

امکان سنجی استفاده از دلالت های تربیتی سازنده گرایی در قالب نقد هدایتگر در آموزش دروس پایه طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش طراحی معماری آموزش مقدمات طراحی معماری نقد هدایتگر دلالت های تربیتی نظریه سازنده گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۹۹
امروزه آموزش معماری یکی از موضوعات موردتوجه در پژوهش معماری ا ست. از آنجا که هدف اصلی آموزش در هر رشته ای یادگیری است و کارگاههای طراحی پایه های اصلی آموزش معماری در دانشکده های معماری ایران هستند، فراهم آوری شرایط مناسب یادگیری، به ویژه در کارگاه های معماری، یکی از مهم ترین دغدغه های آموزشی/ پژوهشی در معماری به شمار می رود. با توجه به نقش انکارناپذیر کرکسیون در جهت دهی به طراحی معماری در کارگاه های مقدمات طراحی معماری، هدف پژوهش حاضر، بهبود و ارتقای کیفی کرکسیون از طریق استفاده از دلالت های سازنده گرایی در قالب نقد هدایتگر می باشد که تلاش نماید هر دانشجو را در یافتن پاسخ خود به پرسش طراحی همراهی و راهنمایی کند. این نوشتار در زمره تحقیقات کاربردی به شمار می رود و از روش تحقیق کیفی و از ابزار دلفی استفاده می کند. داده اندوزی در این پژوهش، مبتنی بر روش اسنادی و برداشت های میدانی بوده است. نتیجه تحقیق ارائه دهنده راهکارهایی از مجموعه دلالت های تربیتی نظریه سازنده گرا در قالب 6 باب اصلی (شامل؛ بازتعریف نقش ها - ارتقا ابزار و مهارت ها – توجه به تمایزات فردی دانشجویان- مواجهه با فرایند و پاسخ های ناصحیح - ساخت و پرداخت ذهنی- ارزیابی و سنجش) در پیشبرد نقد هدایتگر در کارگاه طراحی معماری است.
۶.

ارتقاء و تداوم تجربه کودکی در محیط های آموزشی کودکان (تأملی بر فضای خانه و مدرسه در میان کودکان دبستانی شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محیط کودک قابلیت های محیط کودک تجربه کودکی محیط مدرسه رشد روانی کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۱۹۹
از آنجا که کودک بخش قابل توجهی از زندگی خود را در محیط مدرسه سپری می کند، از مهم ترین مسائل طراحی این گونه محیط ها فراهم آوردن زمینه های رشد مناسب و تجارب مطلوب کودک در این فضاها است. هدف از پژوهش حاضر، جست-وجوی چارچوبی نظری برای تشخیص متغیرهای اصلی و تبیین چگونگی رابطه بین ویژگی های کالبدی محیط با تجربه کودکی است. از این رو، پرسش اساسی این است که 1- چه مؤلفه های محیطی و 2- چگونه بر تجربه کودکی مؤثرند؟ بر این اساس، جهت دستیابی به الگوی نظری، با رویکردی رشدی-اکولوژیکی ۱ ، 30 کودک که در سال های میانی کودکی و در خانواده مشارکتی در شهر کرمان زندگی می کنند، موردمطالعه قرار گرفتند. روش پژوهش کیفی با رویکرد مرد م نگارانه است و از تکنیک های مصاحبه، تور مصاحبه (مصاحبه هنگام قدم زدن)، مشاهده و روش کیو در مرحله جمع آوری و روش تحلیل محتوا در مرحله تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد تجربه کودکی تحت تأثیر چگونگی پاسخدهی به نیازهای روانی کودک در زمینه اکولوژیکی است که کودک در آن زندگی می کند و در این زمینه ویژگی ها و قابلیت های محیطی همراه با ویژگی های روانی-اجتماعی محیط دارای اهمیت هستند و همچنین تجارب کودک در یک محیط بر تجارب او در محیط دیگر تأثیر دارند.  
۷.

تأملی بر چالش ها و راهکارها در آموزش مکانیک سازه در معماری برای نوآموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزشِ نوآموزان معماری آموزش مکانیک سازه در معماری اقدام پژوهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴ تعداد دانلود : ۲۵۹
یکی ازحوزه های تلاش برای جبران شکافِ بعد از رنسانس میان سازه و معماری مبحث آموزش بوده است. نوشتارحاضر حوزه آموزش مکانیک سازه ها را در سطح مقدماتی و با تکیه بر جنبه های شناختی مورد توجه قرار می دهد. گزارش پیش رو، بخشی از نتایج یک اقدام پژوهی چهار ساله را گزارش می نماید که به قصد فهم و بهبود مسائل این حوزه انجام پذیرفته است. پرسشهای اصلی این نوشتار معطوف به چالشهای آموزش سازه در معماری برای نوآموزان، خطاهای شناختی آنها و مسیرهای محتمل برای بهبود آن هستند. یافته ها مسائل پایه ای را نشان می دهندکه برای دستیابی به یادگیری مناسب و عمیق، باید به رفع آنها توجه داشت. راهکارهایی نیز، در این مقاله برای بهبود این حوزه ارائه می گردند.
۸.

تبیین الگوی فرایند طراحی فردمحور و مدل آموزش طراحی معماری بر مبنای تفاوت های شناختی یادگیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرایند طراحی تفاوت های فردی سبک های یادگیری خلاقیت آموزش طراحی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۰
بخشی از خطاهای آموزش طراحی معماری ناشی از نادیده گرفتن قابلیت های دانشجو و انجام برنامه های آموزشی هماهنگ است. این پژوهش به دنبال ارائه مدل فرایند طراحی و مدل آموزش دروس طراحی معماری بر مبنای تفاوت های فردی است. از طریق نظریه زمینه ای و با استفاده از یک پرسش نامه چند وجهی در میان مدرسان جوان دروس طراحی معماری، با کدگذاری باز از میان 472 مفهوم اولیه مستخرج از مبانی نظری و مطالعات میدانی، 83 مقوله محوری و در پی آن 9 مقوله عمده تولید گردید و در مدل پارادایمی، مقوله هسته با عنوان فرایند فرد محور طراحی حاصل شد. با استفاده از مفاهیم سازنده نظریه و پارادایم مارپیچ گونه فرایند طراحی، مدل فرایند فرد محور طراحی که کنشی است میان ویژگی های فردی تدوین گردید. رسالت یاد دهندگان شناخت این ویژگی ها و ارتقای آن در راستای اهداف طراحانه است. در انتها راهکارهای آموزشی در قالب مدل آموزش طراحی معماری بر مبنای این تفاوت ها ارائه شد.
۹.

تحلیل زمینه گرای معماری کلیسا؛ مرکزگرایی، ویژگی بارز کلیسای شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ممعماری کلیسا کلیسای ارمنی کلیسای شرقی کلیسای غربی مرکزگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۲۵
اغلب متخصصان تاریخ معماری، بر این باورند که معماری کلیسا امری است "غربی"، که سرآغاز و روند تکاملی واحدی دارد. این نگاه، حاصل شناخت نادرست تاریخ معماری کلیسا، بر بستر شرقی یا بی توجهی به آن است. مقاله حاضر در نظر دارد در یک بررسی زمینه گرایانه، سرآغاز معماری کلیسای غربی، که عمدتا ریشه در فرهنگ یونانی–رومی دارد و کلیسای ارمنی، که ریشه در فرهنگ معماری محلی از دوران پیشااورارتویی تا دوران متاخر پیشامسیحی دارد، را مورد مطالعه تطبیقی و تحلیلی قرار دهد. طبق یافته های پژوهش، علی رغم وجود هر دو نوع ساختار خطی و مرکزی در ابتدای دوران شکل گیری معماری کلیسا در ارمنستان و غرب، باید تصریح کرد که ساختار خطی در شکل آشنای باسیلیکای مسیحی در غرب و ساختار مرکزی، که به زعم برخی ذاتا "شرقی" است، در معماری ارمنی، غالب است. کلیساهای خطی و مرکزی در دو فرهنگ، دارای سرمنشا و ویژگی های متفاوت هستند. ساختارهای مرکب مرکزگرا در معماری پیش از رنسانس در کلیسای غربی، محدود به تجربیات تمدن بیزانس و وارثان معماری آن هستند. بررسی این ساختارهای ترکیبی، از جمله باسیلیک گنبددار، کلیسای پنج گنبدی وکلیسای صلیبی گنبدمرکزی، نشان دهنده تقدم این ساختارها در معماری کلیسای ارمنی و وام دار بودن معماری بیزانس و اروپا به معماری ارمنی است. 
۱۰.

نظام آموزش آتلیه ای دانشکده ی هنرهای زیبا: شرح برنامه ی آموزش طراحی معماری در دهه ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش معماری نظام آتلیه ای دانشکده ی هنرهای زیبا دانشگاه تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
در دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، از بدو تأسیس در سال ۱۳۱۹ش تا اواخر دهه ی ۱۳۴۰ش، نظام آموزشی برقرار بود که به نظام آتلیه ای شهرت داشت. این نظام در سال های دهه ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش دوران اوج خود را گذراند. تحقیق حاضر می کوشد تا با تکیه بر منابع شفاهی و اسناد مکتوب، برنامه ی رسمی و عملیِ آموزش طراحی معماری این دانشکده را در دهه ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش تبیین کند، ویژگی های اصلی آن را مشخص کند و ارکان آن را بازشناسد. روش تحقیق تاریخی است و از فنون تاریخ شفاهی و سندپژوهی بهره گرفته شده است. نظام آموزش معماریِ دانشکده ی هنرهای زیبا در دهه ی ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ش برنامه ی منسجم و مشخصی داشت. آتلیه های معماری مکان اصلی وقوع و ظهور و بروز این نظامِ آموزش بود. نظام آتلیه ای نظامی مستقل و باز و آزاد بود که روحیه ی رقابت در ارکان آن جاری و ساری بود. استادْ رأس آتلیه و مراد دانشجویان بود و بعد از او، دانشجویان سال بالایی طی سلسله مراتبی آموزش را عهده دار بودند. در این شیوه ی آموزش، به جنبه های هنری و ظاهری معماری بیشتر اهمیت داده می شد. آتلیه، مسابقات و شورای قضاوت ارکان اصلی این نظام بودند. این ارکان مکمل هم بودند و در ارتباط با هم نظام آتلیه ای را شکل می دادند.  
۱۱.

مهدکودک تلفیقی بستری برای تعامل کودکان با اختلال های جسمی- حرکتی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهدکودک تلفیقی اصل عادی سازی آموزش فراگیر کودکان مبتلا به اختلالات جسمی - حرکتی و عادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۳۷۱
بی شک یکی از مهمترین و موثرترین دوران زندگی آدمی دوران خردسالی و اوایل کودکی است. در این دوران کودکان مفاهیم پایه و برخی از هنجارها و باورهای اجتماعی را می آموزند. به همین جهت بهره مندی از آموزش و پرورش مناسب مطابق با هنجارهای اجتماعی و فرهنگی برای تمامی کودکان در سطوح مختلف توانایی ضروری است و حق طبیعی تمامی کودکان بهره مندی از موقعیت های ایمن با کمترین محدودیت می باشد؛ محیط های که صرفا به دلیل عدم توانایی کودکان در زمینه ای خاص سبب محرومیت آنها از حضور در کنار سایر همسالان نگردد و از به حاشیه رانده شدن این کودکان جلوگیری نماید. در این راستا مقاله حاضر با هدف ایجاد محیط تلفیقی – پرورشی برای کودکان در دوران پیش از دبستان با مطالعه موردی تلفیق کودکان مبتلا به اختلالات جسمی- حرکتی و عادی شکل گرفت و به شناخت و بررسی ویژگی-های کالبدی محیط تلفیقی - پرورشی به منظور استفاده فعال کودکان مورد بحث، پرداخته است. در این راستا روش توصیفی- تبیینی (از نوع پیمایشی) از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته و پرسشنامه محقق ساخت مورد استفاده قرار گرفت. یافته های پژوهش در سطح نظری و میدانی مشخص ساخت، مهدکودک تلفیقی مناسب ترین محیط برای شکل گیری محیط تلفیقی - پرورشی بوده و نتایج پژوهش مبین آن است که سه کارکرد اصلی محیط مذبور ارتقای سطح سلامت، ا سطح تعاملات و سطح دانش و مهارت های کودکان می باشد. به طور کلی مهمترین ویژگی محیط کالبدی مهدتلفیقی، تناسب محیط کالبدی با نیازها، خواسته ها و توانایی کلیه کودکان استفاده کننده می باشد.
۱۲.

بازآفرینی ساختار مجموعه صاحب آباد تبریز بر پایه مستندات تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تبریز مجموعه صاحب آباد مستندات تاریخی ساختار کالبد عملکرد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۴۲۴
شهر تاریخی تبریز به عنوان پایتخت سیاسی حکومت هایی چون ایلخانیان، ترکمانان قویونلو و صفویان، میراث دار گنجینه های ارزشمند معماری و شهرسازی در طول ایام بوده که از پس گذر سالیان دور و رخدادهای تاریخی، جز ردّ پای کمرنگی از این آثار بر جای نمانده است. میدان و مجموعه صاحب آباد تبریز نیز به عنوان آغازگری بر فضاهای باز شهری ایران، از جمله آثار باشکوه روزگاران گذشته می باشد که سنگ بنای آن به دوره ایلخانان مغول بازگشته و در حال حاضر جز نامی تغییریافته (صاحب الامر) و چند بنای رو به تخریب کامل، اثری از آن قابل مشاهده نیست؛ ازاین رو تلاش برای شناخت پیشینه تاریخی این مجموعه و نیز باززنده سازی شکوه گذشته آن، گامی ضروری در راستای افزایش پیوستگی تاریخی و نیز حفظ هویت این مجموعه است. بر همین اساس، پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این پرسش که «ساختار کالبدی و عملکردی مجموعه صاحب آباد از آغاز پیدایش، در دوره حکومتی ایلخانیان تا دوره حکومتی صفویان به چه ترتیب بوده است»، با استناد بر متون و منابع تاریخی شامل اسناد نوشتاری و تصویری، دگرگونی ها و تحولات این مجموعه را گام به گام مطالعه و تحلیل کرده است. روش تحقیق این پژوهش بر اساس تحلیل محتوا، با راهبرد تفسیری تاریخی بوده و نتایج حاصل از مطالعات، تحلیل ها و تطبیق تواریخ، ضمن احترام بر پژوهش های پیشین، حاکی از یک طراحی مرحله به مرحله (نه از پیش اندیشیده) برای کلیت مجموعه و متأثر از رویدادهای سیاسی حکومتی (انتخاب تبریز به عنوان پایتخت) در آغاز پیدایش و نیز حوادث طبیعی و جنگ های تاریخی در ادامه می باشد. اوج تکامل کالبدی و عملکردی مجموعه صاحب آباد و نیز عظمت عرصه میدان در روند تاریخ، در دوران حکومت شاه طهماسب صفوی (930 984ق) بوده و پس از این دوران مجموعه صاحب آباد گام در راه افول خود گذارده است.
۱۳.

محتوای آموزش معماری در ایران و میزان موفقیت دوره کارشناسی در انتقال این محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش معماری دوره کارشناسی محتوای آموزش ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۶ تعداد دانلود : ۱۸۶۶
معماری یک مقوله چندمحوری چندبُعدی است. به همین علت، تحقق معماری و یادگیری آن، نیازمند برخورداری از مجموعه ای از معرفت ها و دانش های گوناگون است. مسئله پژوهشی حاضر، بررسی محتوای لازم برای آموزش معماری و تحلیل میزان موفقیت دوره کارشناسی در انتقال این محتواست. این تحقیق یک پژوهش کاربردی به شیوه پیمایش کمّی است. ابتدا محتوای آموزش و آنچه دانشجوی معماری باید بیاموزد، بحث و ارائه گردید و سپس دیدگاه استادان، کارفرمایان، دانش آموختگان و دانشجویان در خصوص میزان موفقیت دوره کارشناسی در انتقال این محتوا، از طریق پرسشنامه اخذ و بررسی شد. بر اساس یافته ها سه بنیان دانش، توانش و بینش، محتوای آموزش معماری را تشکیل می دهد و ارز ی اب ی میزان موفق ی ت دوره کارشناسی معماری در انتقال این محتوا نشان م ی دهد ب ی شتر ی ن موفق ی ت آموزش در انتقال بنیان توانش است که در سطح متوسط قرار دارد و در دو مؤلفه دانش و بینش، سطح موفق ی ت درمجموع پایین تر از حد متوسط است.
۱۴.

مقایسه تطبیقی دوره کارشناسی ارشد پیوسته با کارشناسی ارشد ناپیوسته معماری در ایران از دیدگاه اساتید،کارفرمایان و دانش آموختگان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش معماری دوره کارشناسی ارشد پیوسته دوره کارشناسی دوره کارشناسی ارشد ناپیوسته مقایسه تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۵ تعداد دانلود : ۱۲۵
کارایی آموزش و نوع تربیت معماران در تعالی معماری و ارتقا فرهنگ جامعه نقش به سزایی دارد. مقایسه محتوای آموزش با یکدیگر، از روش های مورد استفاده متخصصین برای شناسایی نقاط ضعف و قوت سیستم آموزشی است. از حدود80سال پیش، آموزش آکادمیک معماری در دو مقطع کاردانی و کارشناسی ارشد پیوسته جهت تربیت نقشه کش و معمار تعریف و با یک امتحان ورودی تشریحی آغاز گردید. از سال1372، بخش تشریحی امتحان حذف و در سال1377دوره کارشناسی پایه ریزی شد. مسئله پژوهشی حاضر، بررسی و مقایسه آموزش معماری به شیوه کارشناسی ارشد پیوسته با شیوه کارشناسی و کارشناسی ارشد ناپیوسته، از دیدگاه اساتید، کارفرمایان و فارغ التحصیلان می باشد. این تحقیق یک پژوهش کاربردی، به شیوه توصیفی تطبیقی است که با استفاده از روش جرج بردی در چهار مرحله؛ توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام شد .در مرحله اول، محتوای آموزش معماری و اهداف برنامه توصیف شدند. سپس در مورد این محتوا(دانش، بینش و توانش)، تفسیرها و نظرات اساتید، کارفرمایان و دانش آموختگان دو دوره و دانشجویان با مصاحبه و پرسشنامه، اخذ گردید و پس از همجوارسازی، مقایسه انجام گرفت. که نتیجه بررسی حاکی از مناسب تر بودن دوره کارشناسی ارشد پیوسته از دیدگاه ایشان می باشد. پیشنهاد می گردد ضمن احیا دوره کارشناسی-ارشد پیوسته، دوره کارشناسی به صورت محدود و صرفا به عنوان تربیت کمک طراح تداوم یابد.
۱۵.

تبیین پارامترهای کیفی و معیارهای ارزیابی تعامل میان فرم و سازه در معماری امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرم سازه تعامل ارزیابی معماری امروز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۳
مسئله اصلی این تحقیق، چگونگی تحقق تعامل میان فرم و سازه است. این تحقیق در پی آن است تا با تبیین معیارهایی در ارزیابی بناها از نظر تعامل فرم و سازه و با بررسی نمونه هایی از معماری امروز ایران، راهکارهایی را جهت ارتقای آن ارائه کند. بر این اساس از روش تحقیق کیفی، تحلیل محتوایی استفاده می شود. به این صورت که ابتدا بناها از جهت ارتباط میان فرم و سازه در سه گروه سازه خودنما، همساز با فرم و فراموش شده در فرم دسته بندی می شوند. سپس براساس نیازهای سازه و فرم و ویژگی های هر گروه، پارامترهای کیفی این تعامل شامل مشارکت فرم در بازدهی بالاتر سازه، صداقت در بیان عناصر سازه، درک رفتار سازه در فرم، تناسب سازه با نیازهای عملکردی و معنایی فرم و تناسب فرم با نیازهای ساخت سازه (زمان، اقتصاد و ملاحظات کیفی) ارائه می شود. در ادامه بر مبنای این پارامترها، معیارهای ارزیابی بناها در تعامل فرم و سازه استنتاج می شود. در نهایت نمونه هایی از معماری امروز ایران با روش پیمایشی و بر اساس این پارامترها و معیارها مورد ارزیابی قرار می گیرند تا نقاط قوت و ضعف آن ها در تعامل فرم و سازه شناسایی گردد. نتایج این تحقیق شامل ارائه راهکارهایی جهت بهبود معماری امروز ایران در تعامل فرم و سازه است.
۱۶.

جستار در چگونگی پیوند ساکن و مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیوند ساکن و مسکن بده بستان معنا خوانش خانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۳ تعداد دانلود : ۵۰۶
خانه های دوران مدرن و پس از آن، غالباً نتوانستند نقش «مأمنی محبوب» را برای ساکنانشان ایفا کنند و حتی نوعی بیگانگی و عدم تعلق خاطر، برای ساکنانشان فراهم کردند. به نظر بسیاری از صاحب نظران، این مسئله از عدم هماهنگی مسکن با ابعاد مختلف وجودی انسان و پس از آن، فقدان معانیِ مرتبط با این ابعاد و در نتیجه منفعل بودن ساکن نشأت می گیرد. در این راستا مقاله حاضر، چگونگی پیوند ساکن و مسکن را پرسش اصلی خود قرار داده و در جهت دستیابی به این مهم، به جای مسکن ابژکتیو، در پی خانه ای است که ذهن انسان را برای کشف ابعاد پنهان خود به جستجو و کاوش بکشاند. ضمن آن که در تعاملِ دو سویه با ساکن خویش قرار گیرد و همچون آیینه ای باشد که ساکنین بتوانند خود را در آن ببینند و با آن به گفتگو بنشینند. به منظور دستیابی به این اهداف، نوشتار حاضر توجه به «خوانش پذیری مسکن» و «معنای استنباطی ساکنین» را در این زمینه راه گشا می داند. از این رو در قالب تحقیقی از نوع کیفی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و تحلیل  دیدگاه ها و نظریه های مرتبط، ابتدا به بررسی «بده بستان معنا بین ساکن و مسکن» می پردازد. پس از آن با بررسی ابعاد مختلف آن سعی می کند عواملی را که در شکل گیری پیوند میان ساکن و مسکن نقش دارند، شناسایی کند؛ از آن جهت که خوانش پذیری مسکن و معنای استنباطی ساکن را در این پیوند، حائز اهمیت می داند. در این رابطه، بر اساس کیفیت خوانش و بده بستان معنا، مراتبی از ارتباط میان ساکن و مسکن در قالب «معناداری»، «معناسازی ساکن» و «معناسازی مسکن» ارایه می شود. سرانجام ویژگی های مسکنی که در تعامل با ساکن قرار می گیرد، بر اساس مراتب مذکور در سه مرتبه «مسکن خوانا و آشنا»، «مسکن پرسش انگیز و خیالین» و «مسکن متعالی» معرفی می شود.
۱۷.

تبیین عوامل مؤثر بر شکل گیری دلبستگی به خانه با بهره گیری از روش نظریه زمینه ای (مطالعه موردی: واحدهای مسکونی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه ویژگی های خانه دلبستگی به خانه نظریه زمینه ای خانه معاصر در ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
دلبستگی به خانه، پیوند عاطفی مثبت میان انسان و خانه است که می تواند منجر به ایجاد احساس امنیت، آرامش و راحتی خاطر برای ساکنان و افزایش کیفیت زندگی آنان شود. همچنین ساکنان را به مراقبت و محافظت از مکان وا داشته و در حفظ و نگهداری محیط های مسکونی مؤثر خواهد بود. برای ایجاد چنین پیوندی حضور برخی مقدمات کالبدی و اجتماعی در خانه ضروری است. این مقاله با هدف دستیابی به عوامل مؤثر بر شکل گیری این پیوند، در پی شناخت ویژگی هایی از خانه است که نقش مؤثری در دلبستگی انسان به آن ایفا می نمایند. برای دستیابی به این هدف، این پژوهش رویکردی کیفی اتخاذ نموده است و از روش «نظریه زمینه ای» بهره می برد. داده های پژوهش با انجام مصاحبه عمیق با 30 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی واقع در محلات منتخب اصفهان در بازه سنی 25-65 سال گردآوری شده اند. یافته های این مطالعه نشان می دهد که هر دو دسته «ویژگی های مربوط به درون خانه» و«ویژگی های مربوط به بیرون خانه» نقش مهمی در شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه ایفا می نمایند. این پژوهش «مالکیت»، «کیفیات آسایشی و دوام کالبدی خانه»، «مبلمان و تجهیزات داخلی خانه» و «روابط عاطفی مثبت در خانه» را از جمله عوامل درونی و «جلوه بیرونی خانه»، «رضایت از همسایگی» و «کیفیت و خوشنامی محله» را از جمله عوامل بیرونی مؤثر بر شکل گیری دلبستگی ساکنان به خانه معرفی می نماید. همچنین «جلوه محیط مسکونی» را به عنوان مقوله هسته ای در برگیرنده مقولات مطرح شده معرفی می کند . لذا ارایه راهکارهایی برای اغنای این کیفیات در دو حوزه «درون» و «برون» خانه، می تواند منجر به ایجاد و یا ارتقای دلبستگی ساکنان شود. از آن جا که این عوامل و کیفیات رابطه تنگاتنگی با فاکتورهای فیزیکی فضا دارند، این پژوهش می تواند به عنوان یک پژوهش پایه، مبنایی برای ارایه راهکارهایی برای ارتقای دلبستگی انسان به خانه در حوزه های مختلف و از جمله معماری و شهرسازی باشد.
۱۸.

بررسی تاثیر پذیری مفهوم خانه از تحولات کالبدی آن در دوران معاصر در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خانه مسکن تحولات کالبدی دوران معاصر تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
این نوشتار، شرح تحولاتی است که در روزگار معاصر بر مفهوم خانه نزد ساکنان تهران گذشته است. خانه ی ایرانی که در روزگار سنتی به پایایی و پویایی رسیده بود، در روزگار معاصر، قواعدی نو برخود یافت. این قواعد، گاه بر پیکر خانه تغییر ایجاد کرد و گاه در ذهن و شیوه ی زیست ساکنانش. بدین ترتیب مفهوم خانه نزد ساکنان تغییر یافت. در این مقاله، برای درک این تغییر، پس از پرداختن به مفهوم خانه، دو عامل تغییرات کالبدی و تغییر ذهنیت ساکنان به روشی کیفی ازطریق تحلیل محتوای مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته، مورد مداقه قرار گرفته است. پژوهش نشانگر آن است که خانه، فراتر از کالبد مسکن، معانی مختلفی را در خود جای می دهد و به نوعی ترکیبی تجربی و انتزاعی از زمان و مکان است. همچنین نتایج روشن می سازد که معنای خانه، بیشتر تجلی گر مفاهیمی معنایی بوده است تا مادی و کالبدی. همچنین کیفیات موجود در خانه از نظر ساکنان در دهه های گذشته تنزل یافته و مفهوم خانه از کیفیات به کمیات وابسته شده است؛ بخشی از این موضوع، به دلیل تغییرات کالبدی بوده است که در شیوه ی تفکیک فضایی، مرزبندی فضاها و مرکزیت و فضای جمعی پدید آمده و امکان خاطره آفرینی فضای خانه را کمتر نموده است. اما بخش دیگر، به تغییر ذهنیت ساکنان و نوع نگرش نسل های مختلف به عالم، وابسته بوده است.  
۱۹.

بازتعریف فضای بازی کودکان بر مبنای ارزیابی و تحلیل نیازهای آن ها از فضای بازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فضای بازی کودک نیازهای کودک محیط خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۵۶
محیط هایی که کودک در آن حضور می یابد در شکل گیری شخصیت، رفتار کودک و رشد همه جانبه او مؤثر است. محققان نتیجه گرفته اند که تجربیات تفریح ​​و بازی در آماده سازی کودکان برای تلاش، حل مسئله و انجام فعالیت های خلاقانه موثر است. در محیط های بازی کودکانه فعلی، فضاهایی داریم که فرصتی در اختیار کودک قرار نمی دهند که خود تفکر کند و پرسشگر باشد و از محیط بیاموزد. این پژوهش، محیط بازی کودکان 6 تا 12 سال را مورد بررسی قرار داده و به این مسئله می پردازد که کودکان چه نیازهایی در این محیط ها داشته و راهکارهای طراحی محیطی مطلوب جهت بازی کردن و سرگرمی های مورد علاقه کودکان چیست که این فضای بازی در ارتقاء خلاقیت کودک نیز مؤثر باشد؟ برای دستیابی به اهداف مذکور از روش پژوهش آمیخته استفاده شده است و نقاشی 60 کودک 6 تا 12 ساله (پندار کودک از فضای بازی مورد علاقه خود) در دو گروه دختر و پسر، به همراه مشاهدات انجام شده در رفتار کودکان، در محیط نرم افزاری Atlas Ti مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که کودکان در پندار خود محیط بازی مورد علاقه خود را چطور ترسیم می کنند که با در نظر گرفتن این نیاز ها و ادغام آن با راهکارهای استخراج شده از تحقیقات پیشین در زمینه ارتقاء خلاقیت کودکان، می توان راهکارهای طراحی فضای بازی کودک در جهت ارتقاء خلاقیت آن ها پیشنهاد داد تا سبب ایجاد محیطی مطلوب تر فضای بازی کودکان شد. این راهکارها شامل توجه به حضور عناصر طبیعی (طبیعت)، حیوانات، مبلمان، دید و منظر، جزئیات بصری، فضاهای متنوع (باز، نیمه باز و بسته)، بازی های متنوع (فردی و گروهی)، توجه به گروه سنی و جنسی و فراهم آوردن شرایط آزادی برای کودکان است.
۲۰.

تحلیل خوانش مخاطبان از گونه های مختلف مساجد معاصر تبریز از دیدگاه فرم و نماد و با معیار احکام فقهی شیعی

کلید واژه ها: خوانش مساجد معاصر تبریز رابطه فرم و نماد فقه شیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۴۴۱
مقوله خوانش مخاطبان از مساجد معاصر ایران در ادبیات نظری معاصر کشورمان، امری کمترشناخته شده است و اهمیت بنای مسجد در مقام یکی از سمبل های معماری اسلامی ایران، حساسیت ویژه ای به این حوزه می بخشد. در خوانش مخاطبان از دریچه رابطه فرم و نماد، به بنای مسجد به مثابه آمیخته ای از کالبد و معنا نگریسته می شود. امروزه، گاه شاهد ظهور مساجدی هستیم که خوانش مشترکی از آن ها بین مخاطبان وجود ندارد؛ لذا تحلیل چگونگی خوانش می تواند در معرفی این فرایند، مؤثر باشد. جهت گیری کلی پژوهش، بر اساس هدف، از نوع تحقیقات بنیادی است و ماهیت و روش این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی است. با استفاده از منابع مکتوب، مدلی برای خوانش مساجد معاصر به دست آمد و در بخش میدانی و ارزیابی خوانش مخاطبان، از نُه مسجد متنوع که از میان 180 مسجد معاصر تبریز انتخاب شده بودند، استفاده گردید. از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده برای تقرب به اهداف پژوهش استفاده شد. نتایج نشان می دهد در خوانش مساجد معاصر، علاوه بر عناصری چون گنبد و مناره، مفاهیم فرامادّی مانند آرامش روحی و معنویت نیز نقش مهمی دارند. به نظر می رسد در احکام فقهی شیعی، به عنوان معیار تحلیل خوانش برای سنجش برخی از عوامل دخیل در خوانش مانند، سبک، آرایه، مناره و محراب، سنجه هایی ارائه شده باشد و وجود برخی عناصر از جمله گنبد و ایوان، هر چند با معیارهای مذکور قابل سنجش نیستند، برای فهم و خوانش بهتر معانی در مساجد معاصر ضروری به نظر می رسند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان