هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره 24 زمستان 1398 شماره 4 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
کارایی آموزش و نوع تربیت معماران در تعالی معماری و ارتقا فرهنگ جامعه نقش به سزایی دارد. مقایسه محتوای آموزش با یکدیگر، از روش های مورد استفاده متخصصین برای شناسایی نقاط ضعف و قوت سیستم آموزشی است. از حدود80سال پیش، آموزش آکادمیک معماری در دو مقطع کاردانی و کارشناسی ارشد پیوسته جهت تربیت نقشه کش و معمار تعریف و با یک امتحان ورودی تشریحی آغاز گردید. از سال1372، بخش تشریحی امتحان حذف و در سال1377دوره کارشناسی پایه ریزی شد. مسئله پژوهشی حاضر، بررسی و مقایسه آموزش معماری به شیوه کارشناسی ارشد پیوسته با شیوه کارشناسی و کارشناسی ارشد ناپیوسته، از دیدگاه اساتید، کارفرمایان و فارغ التحصیلان می باشد. این تحقیق یک پژوهش کاربردی، به شیوه توصیفی تطبیقی است که با استفاده از روش جرج بردی در چهار مرحله؛ توصیف، تفسیر، همجواری و مقایسه انجام شد .در مرحله اول، محتوای آموزش معماری و اهداف برنامه توصیف شدند. سپس در مورد این محتوا(دانش، بینش و توانش)، تفسیرها و نظرات اساتید، کارفرمایان و دانش آموختگان دو دوره و دانشجویان با مصاحبه و پرسشنامه، اخذ گردید و پس از همجوارسازی، مقایسه انجام گرفت. که نتیجه بررسی حاکی از مناسب تر بودن دوره کارشناسی ارشد پیوسته از دیدگاه ایشان می باشد. پیشنهاد می گردد ضمن احیا دوره کارشناسی-ارشد پیوسته، دوره کارشناسی به صورت محدود و صرفا به عنوان تربیت کمک طراح تداوم یابد.
گونه شناسی نظام مدیریت شهری در ایران، روند تحولات و چشم انداز اصلاحات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیش از یکصد سال از شکل گیری و استقرار نظام مدرن مدیریت محلی/ شهری در ایران می گذرد. در طول این مدت، نظام مدیریت شهری تحولات مهمی را از نظر رهبری سیاسی و اجرایی در سطح محلی از سر گذرانده است. هدف این مقاله، بررسی گونه شناختی نظام مدیریت شهری در ایران و تغییرات آن با رویکرد نهادگرایی تاریخی و کنشگرمدار است. مطابق با این رویکرد، سه دوره اصلی در تاسیس و تحول نظام مدیریت محلی در ایران قابل تشخیص است. در هر یک از این دوره ها اشکال مختلفی از توزیع قدرت میان سطوح مرکزی و محلی حکومت از یک سو و همچنین روابط میان ارکان قانون گذاری و اجرایی مشاهده می شود. تحلیل روابط میان کنشگران اصلی قدرت در سطوح مرکزی و محلی نشان دهنده ویژگی های عمومی نظام مدیریت محلی در هر دوره است. نتایج بررسی نشان می دهد نظام مدیریت شهری در ایران از منظر گونه شناسی نهادگرایانه به مدل صلاحیت دوتایی، مدل تقلیل یافته وظایف یکدست و مدل اختلاط گرا شبیه است. همچنین تحلیل ساختار و روابط قدرت حاکی از ثبات نسبی در روابط افقی و نوسان فراوان در روابط عمودی قدرت، مداخله گسترده دولت مرکزی در امور محلی و فقدان عزم سیاسی در تمرکززدایی قدرت در اداره امور محلی است.
تحلیل هندسه نظری و عملی و تناسبات گنبد دو پوسته گسسته مسجد جامع عباسی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات گنبدهای دوپوسته گسسته بیشتر بیانگر ویژگی های سبکی و سازه ای آنها است و پژوهش از منظر هندسه کمتر دیده می شود. پژوهش مورد کاوی حاضر تلاشی است پیرامون یافتن پاسخ این پرسش ها: چه رابطه ای میان هندسه نظری و عملی در طراحی و ساخت گنبد دوپوسته گسسته وجود دارد؟ عوامل اصلی موثر بر فرایند طراحی و ساخت این نوع گنبد کدامند؟ برای پاسخگویی به پرسش ها ابتدا مبانی نظری کاربرد هندسه در معماری مطالعه شد. سپس با مطالعه و تحلیل ساختار بنا به کارگیری اصول هندسه و تناسبات استخراج شده در بخش مطالعه نظری در بنا جستجو و در نهایت فرایند هندسی شکل دهنده به بنا رمزگشایی شد. این پژوهش در پی آن است تا باارائه نحوه پیاده سازی هندسه نظری، تبدیل آن به هندسه عملی را بصورت مجموعه ای نظام مند تبیین کند. یافته ها نشان می دهند طراحی و ساخت بنا از یک نظام طراحی پیش اندیشیده پیروی می کند که در آن اشکال پایه، مربع، دایره و پنج ضلعی هستند و تناسبات میان اجزا بر پایه تناسب طلایی است بگونه ای که تناسبات در پلان، مقطع و نما صدق می کنند. نتایج پژوهش با احیاء دانش بومی می توانند در بازسازی و مرمت بناهای گنبددار و طراحی سازه های پوسته ای مدرن موثر باشند.
مطالعه ی مقایسه ای نقوش آجری نمای بناهای تجاری- مسکونی شهرهای اصفهان و تهران در دوره ی پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز دوره پهلوی، مدرنیزاسیون در ایران که از دوره قاجار شروع شده بود، شدت بیشتری یافت . یکی از عرصه هایی که آثار مدرنیزاسیون در آن پدیدار گشت، معماری و شهرسازی بود. برون گرایی در معماری و شهرسازی، سبب پیدایش نماهای رو به شهر در بناها شد. اکثر نماهایی که در این دوره در اطراف خیابان ها ساخته شدند، تزئینات آجری داشتند. مسئله پژوهش این است که مدرنیزاسیون چگونه آجرکاری های نماهای پایتخت و دیگر شهرها را دچار تغییر کرده است و تا چه اندازه تداوم سنت های فرهنگی گذشته و یا نفوذ سریعتر ویژگی های مدرن باعث تغییر چهره آنها شده است. باور بنیادین این پژوهش آن است که روش مطالعه مقایسه ای، راهکاری برای تحلیل چگونگی و چرایی شباهت ها و تفاوت های آجرکاری ها در نمای بناهای شهری اصفهان و تهران ارائه می دهد. تحلیل شباهت ها و تفاوت ها می تواند ویژگی های خاص و عام آجرکاری های اصفهان و تهران را آشکار کند و منجر به شناخت این تزئینات آجری بشود که در واقع بخش کوچکی از اسناد معماری آن دوره محسوب می شوند و تا کنون کمتر مورد توجه بسیار قرار گرفته اند.
کاربست مدل های فضایی به منظور پیش بینی رشد شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع مراکز جمعیتی و تبدیل آن ها به شهرهای بزرگ موجب برهم خوردن تعادل میان محیط انسان ساخت و طبیعی می گردد. از این رو به همراه رشد بسیاری از شهرها در ایران، محیط طبیعی نیز به زیر ساخت و ساز می روند که این امر در تضاد با اصل توسعه پایدار است.مقاله حاضر که با هدف بررسی رهیافت ها و مدل های مربوط به پیش بینی رشد شهر و بکارگیری مدل مناسب برای نمونه مورد مطالعه (شهر ساری) تدوین شده است، در پی آن بوده، که پیش بینی دقیقی از میزان و جهت رشد شهر ساری و مناطق اطراف آن ارائه دهد تا به عنوان یک سیستم پشتیبان تصمیم سازی و تصمیم گیری راهنمای مفیدی برای برنامه-ریزی آینده شهر باشد.نتایج این پژوهش نشان داد که مدل SLEUTHبدلیل توانایی آن برای انجام مدلسازی پویای فضایی- زمانی، عدم وابستگی به مقیاس مکانی، امکان شبیه سازی همزمان چهار نوع رشد شهر مناسب تر از سایر مدل های بررسی شده برای پیش بینی رشد شهر ساری است. همچنین یافته ها نشان می دهد که رشد شهر ساری تا سال 1410 به اندازه 394 هکتار می باشد. این رشد بیشتر در قسمت غرب، شمال غربی، شمال و شرق شهر بوده که دلیل آن را می توان وجود رشد ذاتی در این مناطق دانست.
بازخوانی ساختار شهر اردبیل دوره صفویه بر اساس تطبیق متون تاریخی در نقشه آدام اولئاریوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اردبیل از شهرهای مهم و مورد توجه صفویان بود ولی تاکنون در خصوص شناخت ساختار آن در این دوره که ناظر بر اسناد و مدارک تحلیلی باشد پژوهش جامعی انجام نیافته است. یکی از اسناد تاریخی تصویری بجا مانده از شهر اردبیل در این دوره نقشه منحصر بفرد ترسیم شده توسط آدام اولئاریوس در سفرنامه وی است. بازخوانی این نقشه می تواند ساختار شهر اردبیل دوره صفوی را از ابعاد مختلف مکشوف سازد. در این پژوهش با روش تحقیق تفسیری- تاریخی با تاکید بر تحلیل محتوی اسناد تاریخی و با مبنا قرار دادن سند تصویری فوق نسبت به ارائه نقشه ساختاری شهر اقدام گردید. با مطالعه تطبیقی نقشه های دیگر شهرها که توسط اولئاریوس تهیه شده اند نشان داد وی نگاه انتزاعی به شهرها داشته و شیوه خاصی در ارائه عناصر و ساختار شهر و نحوه جایگیری آنها در نقشه های ترسیمی خود از شهرها داشته است و موقعیت خیلی از عناصر شهری را در نقشه ها بر اساس این ذهنیت خاص تغییر داده است. بر این اساس نقشه ترسیمی اولئاریوس از شهر اردبیل با منابع تاریخی از جمله سفرنامه ها و وقف نامه ها و نقشه های موجود تطبیق داده شد و ساختار شهر اردبیل دوره صفوی بازآفرینی گردید.
پذیرش گردشگری خلاق در تجربه ی شهروندان و گردشگران شهرهای پشتیبان گردشگری؛ نمونه ی موردی شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر یاسوج در منطقه ای قرار دارد که به خاطر طبیعت بکرش عنوان «پایتخت طبیعت ایران» را یافته است. این شهر در زمره ی شهرهایی قرار می گیرد که به دلیل نداشتنِ میراث تاریخی، بیشتر نقش پشتیبانی خدمات به طبیعت گردان و بوم گردانی که به این منطقه می آیند را ایفا می کند، در حالی که در کنار سرمایه ی طبیعی، ویژگی های اجتماعی شهر نیز جاذبه های فرهنگی منحصر به فردی داراست. پارادایم گردشگری خلاق در مقایسه با دیگر پارادایم های گردشگری که بر میراث ملموس و کالبدی شهر متکی هستند، بر زندگی روزمره و تجربه ی فعال و مشارکتی گردشگر و تعامل او با محلی ها تأکید دارد نه بر میراث کالبدی و طبیعی شهر. این پژوهش در پی فهم آن است که با توجه به این که تمرکز گردشگری یاسوج در حال حاضر بر داشته های طبیعی و بوم گردی است، جایگاه الگوی گردشگری خلاق در تجربه ی محلی ها و گردشگران چگونه است؟ این پژوهش به روش تحلیل کیفی محتوای مصاحبه هایی که با 32 نفر از گردشگران یاسوج و شهروندان آن به دست آمده انجام شده است. «شهر- پشتیبان گردشگری»، «شهر – نمایش محصولات فرهنگی» و «شهر- رویداد» سه مضمونی هستند که به عنوان یافته های پژوهش، توصیفگر ضرورت همپیوندی بستر گردشگری خلاق با دیگر سطوح و فرم های سنتی گردشگری در شهر یاسوج است.
تبیین مؤلفه های موثر در احیاءگری مسکن (مورد پژوهی بالکن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زندگی در نواحی شلوغ شهری و خانه های حداقلی، و مواجهه با استرس در طولانی مدت، سلامتی جسمی و روانی شهروندان را تهدید می کند. در این راستا، محیطی که با دور کردن فرد از زندگی روزمره امکان استراحت، پاک سازی ذهن و تمدد اعصاب را فراهم آورد، محیطی مطلوب بشمار می آید که علت آن برخورداری از قابلیت «احیاء» است. مطالعات بسیاری بر قابلیت احیاءگری «طبیعت» اشاره دارد چراکه تماس با طبیعت می تواند موجب بهبود استرس و تجدید قوای ذهن شود. پژوهش حاضر به روش کیفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 100 نفر از ساکنین دو مجموعه مسکونی در تهران، نشان می دهد بالکن در عرصه مسکن به عنوان یک فضای نیمه بازِ پیونددهنده درون و بیرون، در صورت برخورداری از برخی کیفیت های فضایی ، می تواند از قابلیت احیاءگری بالایی برخوردار باشد. بر اساس نتایج این پژوهش وسعت بالکن -- به شرط امکان استقرار مبلمان کافی و امکان انجام فعالیت در آن، عمق بالکن -- به شرط تامین محرمیت نسبی—و موقعیت بالکن از سطح زمین—به شرط تامین دید و منظر مناسب، قابلیت احیاگری بالکن را بطور قابل توجهی افزایش می دهد نتایج این پژوهش ضمن آشنا کردن معماران و طراحان محیط با موضوع احیاءگری، آنان را نسبت به لزوم ارتباط با طبیعت از طریق تخصیص سطوح مناسب به بالکن در ساختمان های مسکونی حساس می نماید.